جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۱ می ۲۰۰۹
انتشار مصیبت‌نامه‌ا‌ی از مهندس سحابی
عزت‌الله سحابی از درد و رنجی که بر جوانان مبارز ایران می‌رود، به درگاه خداوند شکوه برده است. سحابی از زنان و مردان بیشماری یاد می‌کند که تنها به خاطر حق‌گویی و حق‌طلبی در زندانها زیر شدیدترین فشارها هستند.
عزت الله سحابی یادآوری می‌کند که هم پیش از انقلاب زندان شاه را تجربه کرده و هم پس از انقلاب در زندان جمهوری اسلامی بوده است
نامه‌ی مهندس سحابی با عنوان "درد این دختران و پسرانم را به کجا ببرم؟" از حوادث دردناکی می‌گوید "که در این نه ماهه بر این سرزمین و فرزندانش رفته است". این فعال ملی - مذهبی از ظلم و جوری می‌نویسد که امروزه "در خیابانها و زندانها بر فرزندان حق‌گو و حق‌طلب این آب و خاک گذشته است."
مهندس سحابی می‌نویسد: «در این روزها مرتب می‌شنوم که برخی دختران زندانی‌ام همچون خانم بدرالسادات مفیدی، هنگامه شهیدی، شیوا نظرآهاری و... را باز زیر فشارهای بازجویی مضاعف و مکرر و برخوردهای مملو از توهین و افترا گرفته‌اند تا روحیه‌شان را بشکنند و پشت سرشان جهنمی بسازند که دیگر هیچوقت هوس بازگشت به آن را نکنند. این برخوردها تا آن حد بوده است که برخی از این بانوان از خدا طلب مرگ کرده‌اند.»
سحابی در نامه خود از زندانیانی یاد می‌کند که تنها به خاطر ایستادگی بر سر عقاید سیاسی خود به سنگین‌ترین مجازات‌ها محکوم میشوند. او از جمله می‌نویسد: «احمد زیدآبادی، منصور اصانلو، مسعود باستانی و... که مسلم است زندانیان عقیدتی، سیاسی و صنفی هستند، برخلاف همه عرف‌های اخلاقی و قانونی مبتنی بر طبقه‌بندی زندانیان، به زندان‌های دیگری مملو از مجرمانی با جرایم سنگین جنایی (که البته خود قربانیان همین جامعه و همین حاکمیت هستند) تبعید شده‌اند.»
مهندس سحابی یادآوری می‌کند که هم پیش از انقلاب زندان شاه را تجربه کرده و هم پس از انقلاب به زندان افتاده است، اما درباره شرایط کنونی عقیده دارد: «اعمال فشار و فحاشی به زنان و آوردن فشار بر برخی از آنان برای اعترافات شرم‌آور و نظایر آن در رژیم قبل نیز کم‌سابقه یا بی‌سابقه بوده است.»
آقای سحابی ابراز تأسف می‌کند که زمامداران کنونی ایران تمام اصول دینی و اخلاقی را زیر پا گذاشته‌اند و "برای حفظ قدرت دو روزه‌ی دنیایی این طور قید هرگونه اخلاق و مذهب را زده‌اند و از هر روش وابزاری برای ادامه‌ی قدرت خود استفاده می‌کنند."
آقای سحابی تصریح می‌کند: «من به عنوان یک فرد مذهبی... شرم‌ام می‌آید در زمانه‌ای زندگی می‌کنم که به نام خدا و دین، دختران و پسران و زنان و مردان این جامعه را به جرم حق‌گویی و حق‌خواهی زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روحی می‌گیرند، وقیحانه‌ترین کلمات را برای بانوان به کار می‌برند و اعترافات دروغ از آنها می‌خواهند.»
آقای سحابی در پایان این نامه مرگ خود را از خداوند آرزو کرده است، زیرا بیش از این خود را به دیدن ستمگری‌ها و حق کشی‌ها توانا نمی‌بیند. نامه‌ی آقای سحابی به تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ در تارنماهای گوناگون درج شده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام خدا
درد این دختران و پسرانم را به کجا ببرم؟
تحمل حوادث و دردهایی که در این نه ماهه بر این سرزمین و فرزندانش رفته است برای من در این سنین آخر عمر بسی سخت و ناگوار بوده است. از توان ملی این کشور که به سان قالبی یخ در دست دولتی بی کفایت به سرعت در حال ذوب شدن است تا آنچه در خیابانها و زندانها بر فرزندان حق‌گو و حق‌طلب این آب و خاک گذشته است. اما در روزهای اخیر شنیده‌هایم غم جانکاه دیگری بر این تن رنجور ریخته است که نمی‌دانم شکایت این درد را به کجا ببرم و چه کاری از دستم ساخته است.
در این روزها مرتب می‌شنوم که برخی دختران زندانی‌ام همچون خانم بدرالسادات مفیدی، هنگامه شهیدی، شیوا نظرآهاری و... را باز زیر فشارهای بازجویی مضاعف و مکرر و برخوردهای مملو از توهین و افترا گرفته‌اند تا روحیه‌شان را بشکنند و پشت سرشان جهنمی بسازند که دیگر هیچ وقت هوس بازگشت به آن را نکنند. این برخوردها تا آن حد بوده است که برخی از این بانوان از خدا طلب مرگ کرده‌اند.
در گذشته هم حتی برخی هیئت‌های رسمی که از زندانها دیدن میکردند مکرر اظهار می‌داشتند برخی زندانیان از توهین‌ها و فحاشی‌های تند و رکیک بیشتر از ضرب و شتم شدید در خیابان یا زندان، شکوه و شکایت میکردند.
هم چنین باز در هفته‌های اخیر مکرر می‌شنوم که فرزندان دیگرم همچون احمد زیدآبادی، منصور اصانلو، مسعود باستانی و ... که مسلم است زندانیان عقیدتی، سیاسی و صنفی هستند، برخلاف همه عرف‌های اخلاقی و قانونی مبتنی بر طبقه‌بندی زندانیان به زندان‌های دیگری مملو از مجرمانی با جرایم سنگین جنایی (که البته خود قربانیان همین جامعه و همین حاکمیت هستند) تبعید شده‌اند، دچار چه فشارها وشداید هدایت شده‌ای هستند و بعضا جان و سلامت جسمی و روحی‌شان در خطر افتاده است.
برای بنده که فضای بازجویی و زندان در حاکمیت قبل و بعد از انقلاب را تجربه کرده‌ام، انقلابی که به سهم خود نقش ناچیزی در آن داشته‌ام؛ بسیار غمبار است که اذعان کنم برخوردهای غیراخلاقی با زندانیان و تهدید جان و سلامت آنان با تبعیدکردن‌شان میان برخی متهمان به قتل و آدم‌کشی و زیر اعدام و یا اعمال فشار و فحاشی به زنان و آوردن فشار بر برخی از آنان برای اعترافات شرم‌آور و نظایر آن در رژیم قبل نیز کم‌سابقه یا بی‌سابقه بوده است.
من نمی‌دانم بر حاکمان ما چه رفته است که برای حفظ قدرت دو روزه دنیایی این طور قید هرگونه اخلاق و مذهب را زده‌اند و از هر روش وابزاری برای ادامه قدرت خود استفاده می‌کنند. ما یادمان نرفته است که قبل از انقلاب چه طور دیگران را نقد می‌کردیم که هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند.
من به عنوان یک فرد مذهبی که اخلاق را ستون فقرات و هدف اصلی مذهب می‌دانم و پیامبرمان هم برای تعالی اخلاق مبعوث شده است (انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق) شرم‌ام می‌آید در زمانه‌ای زندگی می‌کنم که به نام خدا و دین، دختران و پسران و زنان و مردان این جامعه را به جرم حق‌گویی و حق‌خواهی زیر شدیدترین فشارهای جسمی و روحی می‌گیرند، وقیحانه‌ترین کلمات را برای بانوان به کار می‌برند و اعترافات دروغ از آنها می‌خواهند.
وااسفا «دروغ» که در فرهنگ ملی و مذهبی ما بزرگ‌ترین گناه است، امروزه به سنت غالب زمانه تبدیل شده، دولت‌مردان با لاف و گزاف به راحتی به مردم دروغ می‌گویند و خیالات واهی داخلی و بین‌المللی‌شان را صبح و شب با تکرار و تکرار می‌خواهند به خورد مردم فهیم این مملکت بدهند. مردمی که دیگر گول این دروغ‌ها را نمی‌خورند (و در قم مراجع مذهبی مردم نیز از چهره‌های دروغ‌پرداز روی برمی‌گردانند). اما متأسفانه هم‌چنان در زندانها می‌خواهند زندانیان زن و مرد را به دروغ‌گویی وادارند والا یا تبعید میشوند و یا زیر فشارهای مضاعف می‌روند. خدایا این دردها را باید به چه کسی گفت و پیش چه کسی برد؟
امیدوارم اگر گوش شنوا و ترس از خدا و آخرت در بین هر یک از مسئولان سیاسی و قضایی هنوز وجود داشته باشد، ناله بنده را بشنوند و تغییری در وضعیت زندانیانی که اسم برده‌ام یا دیگرانی که در همین وضعیت هستند و بنده نمی‌شناسم، به وجود بیاورند و خانواده‌های زجرکشیده‌شان را از این اضطراب جانکاه نجات دهند.
خدایا تو شاهدی وعده‌ای که انقلاب به ملت ما میداد حکومت عدل علی‌وار بود، حکومتی که سخت‌گیری عدالتش نزدیک‌ترین افراد به علی را هم در برمی‌گرفت و رحم و مروت‌اش دورترین و دشمن‌ترین افراد نسبت به او را.
در حالی که آنچه حاکمیت ما به نام دین علی انجام می‌دهد آسان‌گیری و گذشت از هر فساد و تباهی سیاسی و اقتصادی و قتل و غارتی است که بعضی از خودی‌ها در بانک و شرکت و بازار و یا کوی دانشگاه و زندان اوین و کهریزک انجام می‌دهند و سخت‌گیری و فشار، آن هم با به کارگیری انواع فشارها علیه زنان و مردان دست‌بسته و چشم‌بسته و بی‌گناهی است که اهداف و آمال و وعده‌‌های همان انقلاب را مطالبه می‌کنند. ای خدای بزرگ، ای تغییر دهنده قلب‌ها و فکرها، یا حال و روز ما را دگرگون کن یا مرگ مرا برسان.
ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها واجعل لنا من لدنک ولیا واجعل لنا من لدنک نصیرا (نساء، 75)
عزت الله سحابی
21 فروردین 1389
| قازقلنگ - ایران - تهران |
این هم جواب اقایانی که باعث و بانی این انقلاب بودند. این همه سیاه روزی و بدبختی با این انقلابشون واسه این مردم بوجود اوردند حالا هم عوض اینکه پاسخگوی این کارشون باشن به خدا میگن مرگشون رو برسون. نخیر اقای سحابی مرگ بی مرگ .بیا این خری رو که سال 57 بردید رو پشت بوم خودتون هم بیاریدش پایین. کجا میخواهی فرار کنی. ازراییل فعلا سرش شلوغه . |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| bluestar - ایران - تهران |
درود بر نهضت آزادی ایران |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| emadr - ایران - کرج |
من درد در رگانم . حسرت در استخوانم . چیزی نظیر آتش در جانم افکند. اما خدا هنوز نمرده است تا سرزمین پیداست. درود بر مبارز. |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت اول :. جناب سحابی تا وقتی که هموطنان ایرانی محترم چه نسل قدیم و چه نسل جدید به انقلاب ساختگی اسلامی با مهره های عمامه دارو ریشو و قرآن و مفاتیح بدست را انقلاب مردمی سال 57 بدانند و یا فرض بفرمایند اصلا و ابدا" و حقیقتا" جای گله و زاری ندارد که صدها نفر در زندانند و یا کشته شده اند و یا منتظر اعدام میباشند - سلاخ و یا قصاب زندگیش از راه کشتن حیوانات تامین می شود هر چند که از چشم حیوانات جنایت کار محسوب میشوند ولی برای انسان ها که بدون گوشت غذایشان لذیذ نیست قابل احترام هستند و در هر محله و خیابانی هم دکان قصابی وجود دارد و مورد احترام اهالی است . |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت دوم:. کشور داری محمد رضا شاه پهلوی که حاضر به حمله به عراق و افغانستان برای بیرون راندن روس ها نبود و بدون اجازه غربی ها و خودسرانه کارخانه ذوب آهن و...را هم از روسیه خرید و روابط حسنه ای با روس ها و کشورهای بلوک شرق و چینی ها دشمن خونی و شماره یک غربی ها داشت و با برگذاری جشن ها و دعوت مکرر مطبوعات خارجی مکررا" میگفت که ایرانی تاریخ و فرهنگ دارد و ما نمی خواهیم که عروسک در دست غربی ها باشیم !!!!!! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت سوم:. شاه موظف بود برای حکومت داریش هزینه کلانی به غربی ها بپردازد که نمونه آن کوچک هزینه ساخت و ساز کشورهای جنگ زده اروپای غربی بود که کشور ترکیه نیروی انسانی به اروپای غربی فرستاد و شاه هم پول و مواد معدنی و نفتی و همینطور میبایست مخارج ساخت و ساز کشور اسرائیل هم میداد که با غربی ها با موضع خشمنانه شاه روبرو شدند هر چند که بصورت ظاهر همه چیز دوستدانه بود !! . |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت چهارم:. شاه قبل از برگذاری جشن بزرگ 2500 ساله بخوبی میدانست که پایه های حکومتیش توسط غربی و گماشتگان داخلیش از جمله امیر عباس هویدا نخست وزیر وقت اره خواهد شد و برای نشان دادن بیشتر قدرتش به برگذاری جشن 2500 ساله اقدام کرد که البته خیلی و..خیلی نفهمیدند که موضوع از چه قرار است و در این جشن از تمامی روئسای کشورهای کمونیستی هم دعوت کرد و یا به طریقی تقاضای کمک از آن ها می کرد!! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت پنجم:. شاه که کاملا از چاق و چله کردن خمینی و تماس های مکرر مرموز با سران ارتشش و پخش کلان پول و وعده های آن چنانی غربی ها حتی به دانشگاهیان در ایران و خارج برای بی آبرو کردن حکومتش کاملا خبر داشت سعی در آن کرد که با جلب سرمایه گذاران خارجی در ایران و سرمایه گذاری در صنایع کشور های غربی سعی کند آن ها را تا حدودی به حکومتش وابسته کند !! . |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت ششم:. شاه بفکر اتمی شدن ایران افتاد و جزیره های تمب کوچک و تنب بزرگ و ابو موسی در خلیج فارس را فتح کرد که غربی ها را بوحشت انداخت که مستاجره دیگر خودش رو لوس کرده و خیلی پرو شده حالا دیگه خودش رو صاحب خانه میداند ودر محل بدون اجازه به مایملک دیگران حمله می کنه و این آخرین مراحل حکومتی شاه بود که کشوری پر خرج و و ملتی در حال سواد دار شدن داشت و اجاره کافی به غربی ها نمی داد!! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت هفتم:. غربی ها در تماس های مکرر با خمینی خواستار حکومت داری ایشان به سبک اسلامی چیزی شبیه حکومت طالیبان در افغانستان بودند ایشان باید ریخت و پاش پولی را در ایران به حداقل برساند زنان در خانه و مردان را در مسجد و امام زاده ها و قرآن خانه مشغول کند صدای هر مخالفی را خفه کند و از در آمدهای نفتی موظف است بر طبق دستور کشورهای فقیر و اسلامی یاری کند !! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت هشتم:. در سال 57 سال تاسیس جمهوری اسلامی ساخت امریکا و انگلیسو فرانسه و اسرائیل به طراحی آقای هنری کسینجر یهودی و طراح حمله به کشور ویتنام در شهر پاریس فرانسه با مشاورت و تائید خمینی و بازاریان شکل گرفت مخارجی که غربی ها برای رشوه به ارتشیان و ساواکی ها و اراذل تاترباز سیاسی اسلامی در ایران برای همکاری با خمینی و در خارج بین دانشجویان ایرانی و مطبوعات غربی خرج کردند رقمی حدود 150 تا 160 میلیون دلار بود !!!! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت نهم:. رادیو و تلویزیون بی بی سی که حالا برای ایرانیان دربند در زندان های ملایان اشک می ریزد خودش برای شوراندن مردم بر علیه خانواده شاه در ایران نقش شماره یک را بازی میکرد که همسر شاه در کدام میهمانی چند گیلاس شراب نوشیده است و با چه شخصی رقصیده است !!! بله ..بله آقا شاه هر چی هست داره میده غربی ها...زنش عرق خورده...ما مسلمونیم..باید دارش زد دیگه..حالا خیلی از این ها عو عو کنان دنبال استخوان در تهران بجای استخوان باتوم ساخت چین را نوشه جان می کنند!! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت دهم:. هر خارجی مو زردی که در فرانسه و آلمان بود مات و هیران مانده بود که خمینی چی دارد که آن ها این قدر دنبالش افتادند و ایرانی ها خواب زده می گفتند شاه پول ما رو می دزدید و خمینی گفته همه چیز مجانی میشه و پول فروش نفت رو هم تو کیسه می کنه در هر خونه تحویل میده..زنگ..زنگ..کیه...پستچی ..سلام آقا چی برامون آوردی..یک کیسه پول دلاره از فروش نفت که این هفته دولتمون فروخته...خیلی ممنون آقا شاد باشی بازم بیارید..!! خارجیه از شنیدن این فکر تعجب زده می گفت اشتباه نمی کنید؟ ..نه. نه..امام خمینی بلده ..نماینده خداست دیگه... |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| surena1611 - آلمان - اشتوتگارت |
متاسفانه وضعیت کنونی کشور ما به وضعیت اروپا در قرون وسطی شبیه شده و به قهقرا رفته ایم. به امید رهایی ایران از چنگال رژیم فاسد و جنایتکار حاکم. |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت یازدهم:. هر انسان فهمیده بی غرضی که جدا ازکاسب کاران سرخ و سیاه فکر میکرد در سال 57 در شهر پاریس کشور فرانسه بادیدن صدها شکم گنده های ریشوی بازاری و زنان لنگ پیچ شده تازی پرستشان و کودکان خردسال مغنه دارشان در محل اقامت خمینی چه هدفی را دنبال می کنند؟ نو جوان های ریشوی اسلامی که مانند مارمولک ها در هر کوچک خیابانی در پاریس دیده میشدند دانشجو نبودند ولی آنجا چه کار میکردند؟ بالاخره توسط این اراذلان غربی ها توانستند در ایران هم مانند افغانستان حکومت طالیبانیشان را به مردم خواب آلود بقبولانند !! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت دوازدهم:. جناب سحابی برای شما این سئوال پیش نیامده است که چرا میلیاردها دلار پول ایران به فلسطین و...واریز میشود ولی در ایران توسط پستچی بنابه قول خمینی آتش به قبر دم درب منازل به ایرانیان تحویل داده نمیشود؟ همین چند ماهی است که برای مردم و آنهم توسط اینترنت خبر فرار پول های ایران پخش شده است پس سال های قبل چی؟. بانک جهانی به کشورهای غیر قابل اعتماد و یا مفت خور دیگر اعتبار نمی دهد و ملایان را وادار کرده است که به آن ها پول بدهند !! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت سیزدهم:. ایران با پرداخت میلیارد ها به دولت ترکیه برای ساخت و ساز اقتصادیش برای ورود به بازار مشترک اروپا کمک کرد و اروپائیان آن را بدرستی میدانند که ترکیه از خرابه ای به بهشت توریست های غربی تبدیل شده است و از کدام پول این بهشت ساخته شده است؟. ملاها خیال کردند که با ورود ترکیه به بازا مشترک اروپا آنها و اراذلانشان هم از طریق ترکیه بدون هیچ اشکالی می توانند به اروپا راه پیدا کنند که بر خلاف تصورشان این چنین نشد!. |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
قسمت چهاردم:. حکومت اسلامی ایران یک حکومت دستنشانده غربی ها است و باید در ایران به هر طریقی که ممکن هر صدای مخالفی خفه کند..و اگر این کار را نهو احسند انجام ندهد مشکلات برچیندنش فرا هم خواهد شد..سپاه پاسداران سپاه محافظ منافع غربی ها در ایران است بموقعش تو دهن سران حکومتی میزند و مفاد قرارداد سال 57 را یاد آوری می کند و بموقعش مخالفان را می کشد ودستگیر می کند و حالا هم مثل مار در هر کوچه و محلی به درو دیوار می پیچد ..گرفتن ویزا برای افراد و خانواده پاسدارها از سفارت فرانسه و انگلیس بلامانع است !! |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
بیخود مظلوم نمائی نکن همین امثال تو خمینی را در 1357 به خدائی رساندید مجیز او را گفتید تا خل و چلهای اسلامی را جذب او کنید وچرخش اعدام او براه افتد حال مصیبت نامه?? خودتی مردک |
یکشنبه 22 فروردین 1389 |
|
| کیمیاگر - ایران - شاهین شهر |
درود بر مبارزان حق علیه باطل |
دوشنبه 23 فروردین 1389 |
|