کتاب عروسکهای جاندار: بازگشت زنستیزی
خانم والتر که کتابش را به دو بخش «زنستیزی جدید» و «جبر جدید» تقسیم کرده است به تشریح فرهنگی میپردازد که در آن زنان به آرامی به عروسکهای توخالی خوشگل و پر زق و برق تبدیل میگردند. او از سیمون دوبووار نقل قول میکند که:
«دختران کوچولو در حال نازکردن و زینتبخشی عروسکهای خود، آرزو میکنند که لباسهای زیبایی از نوع عروسک خود بپوشند و فکر خواهند کرد که خودشان هم عروسکهای زیبایی هستن».
نویسنده کتاب «عروسکهای جاندار" بهویژه به این نکته میپردازد که جامعه خصومتی را درباره فمینیسم شکل داده است که باعث سردرگمی و برداشتهای نادرست درباره قدرت انتخاب و قدرت زنان شده است. او به فرهنگ مسلط اعتراض میکند که با بیش از حد سکسیکردن جامعه باعث ایجاد صدمه به شخصیت زنان میگردد.
کتاب خانم والتر بیشتر از هر قسمت دیگری وقتی که از زنان رقصنده لخت در سالنهای مملو از مردان حرف میزند از جذابیت بیشتری برخوردار میشود. او در مخالفت با این اعتقاد عمومی که زنان رقصنده با انتخاب شخصی به این شغل روی آوردهاند به سراغ زنان جوانی میرود که در این مراکز مردانه میرقصند.
او در حین برخورد مستقیم با زنانی که به نظر میرسد که با اختیار تمام در حال تجربه انتخابهای مستقل خود هستند به این مهم بسنده میکند که ماجرای انتخاب و اختیار و قدرت ناشی از آن، این روزها منجر به سوئ استفاده از آزادی جنسی زنان شده است.
ناتاشا والتر، نویسندهی کتاب عروسکهای جاندار |
زنهای جوان در این مسابقه در حضور گروهی از مردان لخت شدند و با اداهای مختلف همدیگر را بوسیدند و تن به هر بیحرمتی دادند آن هم برای اینکه شاید برنده مسابقه شوند تا تازه بتوانند به عنوان مدل، یک قرارداد کوچک کار با مجله مردانه ببندند.
نقل قول تکاندهنده یک زن روسپی مضمون بر اینکه «من به حرفهایی از این دست که روابط جنسی بیبندوبار به زن قدرت بیشتری میدهد ایمان داشتم» درحین ملاقات با خانم والتر به تلخی تمام موید این برداشت غیر مسئولانه فمینیستهای همنسل خودش است که به زنان القا کرده بودند که داشتن روابط جنسی نشانه انتخاب و قدرت مستقل زنان است.
زنان غربی از دیدگاه خانم والتر به این شبهه ارزشی تن دادند که بهادادن به سکس باعث بالارفتن احترام آنها در جامعه میگردد. به نظر او فمینیستهای دهههای گذشته (زنان امثال خودش)، با تشویق زنان به آزادی و فعالیت جنسی زیاد و اینکه همه آن انتخابها باعث قدرت بیشتر زنان میگردد ناخواسته به آرزوهای جنسی مردان جامه عمل پوشاندند.
خانم والتر با این وجود از حق زنان برای ابراز وجود جنسی کوتاه نمیآید و از آن به عنوان «یک اصل اساسی آزادی زنان» یاد میکند. در بخش دوم کتاب او به جبر فیزیکی اشاره میکند که معتقد است زنان از نظر جسمی با مردان فرق دارند و نارساییهای اجتماعی و محدودیتهای موجود ناشی از این تفاوت یا به عبارتی دیگر ناشی از برتری فیزیکی مردان است.
«فمینیسم در غرب قادر گشته است که یک انقلاب صلحآمیز را تدارک ببیند و فرصتهای بیشماری را برای زنان خلق کند. ما قدمهای بسیاری رو به جلم برداشتهایم و برای دختران ما، آسانسور مطالبات حقوق زنان لازم نیست که در طبقه عروسکها درجا بزند».
|