رقص در برابر ماشین نیروی انتظامی - عکس

رقص در برابر ماشین نیروی انتظامی

payam armani - انگلیس - منچستر ازاین زیباتر باک کردن شماره ماشینه که شما یا خود بچهای ایران انجام دادند. چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

khake sabz - آلمان - برمن درود بر شرف جوانانه وطن ,ننگ بر تازی سفتان چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

مسلمان ایرانی - ایران - تهران ما با ماشین تیک آف هم میزدیم چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

yaghout - آلمان - آلمان انشاله روزی بشه که به خاطر آرامش و صلح در ایران مردم رقص و پایکوبی داشته باشن... چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا رقص این سبیل کلفت ها نه چیز جالبی است نه ممنوعیتی داشته که نیروی انتظامی بخواهد مخالفت کند. چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

payam armani - انگلیس - منچستر سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا . مسلمان ایرانی - ایران - تهران. یعنی می خواهید بگید نترسیید.خیلی ریلکس بودید.تا دیروز اینا بچه سوسول بودند حالا شدند سیبیل کلفت.نه همون بچه سوسول بهتره سبیل کلفتهامون بعد خدمت میرسند. چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

جام جم - ایران - تهران زیبا زیبا زیبا . رهخری همینو میخواست چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

افسون - افغانستان - کابل چه زیبا خوشم اومد. من راجع به چهار شنبه سوری ایرانی ها خیلی زیاد نمی دانم. میشه اینجا کسی به من راجع به این عنعنه زیبا, معلومات دهد؟. سید ابولقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا. خوب دیگه نیرو انتظامی نمی تونست کاری کنه ناچار سر تسلیم فرود آورد.... چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

shanul - المان - هامبورگ گنده تر از خامنه ای جلاد هم نتوانسته اند مراسم چهار شنبه سوری را محو کنند از فرهنگ مردم ایران. چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

بانو شجاع - امارات - دبی واى خدا کاشکى منم اونجا بودم ویه دست می رقصیدم چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

sawalana - آلمان - برلین کاش اینقدرسطحی فکرنمیکردیم تمام ترس وتهدیدهای حکومت از انفجارواعتراضات به بهانه چهارشنبه سوری بود وگرنه این که میبینیدسوپاپ اطمینانی بودکه بدستوربالا بازگذاشته بودند واقعا بعدازبه غارت بردن تمام ثروت وحیثیت کشورمان دلمان رابه چه خوش کرده ایم ؟این که چندتاپسر درخیابان رقصیدندوپلیس کتکشان نزده ؟ چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

habib121 - هند - هند بانو شجاع - امارات - دبی.....با من میرقصیدی? چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

mehraeen - ایران - تهران افسون - افغانستان - کابل برام جای تعجبه که افغانها این مراسم را نمیدونند این مراسم برای همه کشورهایی است که دارای فرهنگ مشترک میباشند . الان که شده نارنجک بازی ولی زمانی که آخوندها جلوی آنرا نمیگرفتند بزرگترها بوته فراهم میکردند و در چند قسمت میچیدند و آتش میزدند و همراه با بچه ها از روی آن می پریدند و شعر معروف زردی تو از من و سرخی من از تو میخواندند در کنارش بعضی جوونها چادر سر میکردند و با یک کاسه و قاشق میرفتند در خانه ها و قاشق زنی میکردند و آجیل و شیرینی و .. میگرفتند . البته همه هم دوست داشتند این قاشق زن را بشناسند که همین خودش کلی صفا داشت . آجیل مشگل گشا و فالگوشی هم دیگر رسوم بود در کنارش بچه ها هم ترقه بازی هم میکردند که از همه این سنتها آتیش بازی مانده و یک نم نمکی هم پریدن از آتش - ترقه بازی هم تبدیل به نارنجک بازی شد .و شادی و آتش بازی خانوادگی پس از هزاران سال در این سی سال به دلهره و نارنجک بازی تبدیل شد. البته امسال یک کم رنگ و بوی سیاسی گرفت چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

iranazadiran - ایران - تهران نیروی انتظامات که به گوش کردن موسیقی در داخل ماشینها کار دارد الان مجبور شده است که رقص جوانان ایرانی را تماشا کند. ننگ بر حکومت ضد ایرانی ضحاک و منتخب و طرافدارانش که زندگی و آداب و رسوم زیبا و فرح بخش ایرانی را به اینجا کشانده اند که به جای اینکه خانواده ها دور هم بوده و جشن و سرور خود را در خیابانهای کشورشان شاهد باشند مدام باید نگران سرنوشت فرزاندانشان باشند که چه بلایی بر سرشان خواهد آمد. این حکومت ننگین از ابتدا همه چیز را به سوی فرهنگ زشتی و بی تمدنی پیش برد. سالهاست که رسم زیبای چهارشنبه سوری به خاطر محدودیتهای این ضد ایرانیان به ترقه بازی تبدیل شده است. مردم دنیا دنبال بهانه ای میگردند تا شادی و نشاط را در جامعه رونق دهند اما ما با این همه رسوم زیبا و استثنایی که ابتکار و ذوق پیشینیانمان را نشان میدهد باید از سوی عده ای کج فهم فاقد شعور منع شویم تا جاییکه حکم شرعی قلابی برایش صادر می کنند. مرده شور اون شرعتون رو ببرن که فرهنگ زیبای ایرانی را که سرشار از شادی و نشاط است را تاب نمی آورد. چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

mortaza_hrt - افغانستان - هرات افسون - افغانستان - کابل این مراسم در (افغانستان-هرات )برگزار میشود برای من جای تعجب است که شما هیچ چیز نمیدانید.این مراسم متعلق به آریایی ها است .(ایران.افغانستان .تاجیکستان) چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

sabzazad - ایران - تهران زنده باد ایران وجشنهای زیبای ما.مرگ بر خامنه ای جاهل V چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

cat - اتریش - وین تا کور شود هر انکه نتواند دید تقدیم به نیروی انتظامی چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

siavashoma - انگلیس - منچستر خود نیروی انتظامی مثل برده اسیر این حکومت جانیه. درسته بعضیهاشون نوکر صفت و دستمالچی اند ولی تعداد زیادی هم منتظر این هستند که کمی این جنبش وسیعتر بشه و خودشون انتقام مردم را از فرماندهان بی شرفشون بگیرن .بامید انروز . شاید فکر کنید زمان زیادی میبره ولی من مطمئن هستم بزودی راه چندساله را یکشبه خواهیم رفت با اتحاد مقاومت و امیدواری و استقامت .هرگز نا امید نشویم و بدانیم که حق بر ظلم پیروز است. . اعتراضات خود را ادامه دهیم و ما خارج نشینها با همبستگی بیشتر دایما خواب خوش را از نمایندگان جمهوری اسلامی بگیریم. باید کاری کنیم که دست از حمایت حاکمان جانی بردارند. اطلاع رسانی کنیم و با هم در ارتباط باشیم. چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

بانو شجاع - امارات - دبى هند-هند بله باعث افتخار منه ؛) چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

zahra50 - دانمارک - کپنهاگ افسون افغانستان کابل دوست عزیزم این مراسم زیبا هر ساله در آخرین شب چهار شنبه سال برگزار میشود و معنای آن پریدن از روی آتش و ریختن تمام امراض و غم و غصه هاست در درون شعله های آتش .و با گرفتن انرژی از شعله های آتش گرم به استقبال بهار رفتن .این مراسم بعد از حمله اعراب مرسوم شده چراکه در ایران باستان روزهای هفته به نام فرشتگان نامیده میشده و ایرانیان 5 روز آخر سال رو آتش می افروختند تا با نور و روشنایی به استقبال بهار بروند ولی اعراب شنبه 1شنبه و غیره را مرسوم کردند .و چهار شنبه از نظر آنها نحس میباشد به همین دلیل بعد از حمله عربها مردم ایران به بهانه نحسی چارشنبه در این شب با مراسم جشن و دعا به هنگام پریدن از روی آتش تمام نحسی ها رامی زدودند و پشت سر میگذاشتند . چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

irane-federal - ئامریکا - واشینگتون درود بر ایران فدرال واشینگتون چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

irane-federal - ئامریکا - واشینگتون درود بر ایران فدرال چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

ugh2008 - ایران - تهران بزنید برقصید ولی با سیاست کاری ندشته باشید خواست حکومت اینه چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

(_JuSt MujiZ_) - پاکستان - لاهور سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا .. آخه فدات اینا کجا سبیل کلفتن؟؟؟ رو هوا میپرونی ها داش ................ البته چرا شماره ماشین رو پاک کردن جای سواله والا ...؟؟؟ چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

pelle - سوئد - استکهلم ایران دارای شجاع ترین وآگاهترین جوانان در جهان است. حیف که در زندان اسلام اسیرند. درود بر شما جوانان آزاده ایران ,شماهائی که الگوئی برای دیگر جوانان در دنیا هستید. دنیا از شهامت بی نظیر شما در حیرت مانده. چهار‌شنبه 26 اسفند 1388

hedayat20 - بلژیک - بروکسل فسون افغانستان کابل دوست عزیزم. فلسفه چهارشنبه سورى بروایت سیاوش اوستا» . سور به معناى میهمانى و جشن مى باشد و اما چرا چهارشنبه سورى و چرا آتش برافروختن و چرا از روى آتش پریدن؟ براساس سروده هاى پیروز پارسى، حکیم فردوسى، سیاوش فرزند کاووس شاه در هفت سالگى مادر را از دست مى دهد. پادشاه همسر دیگر را برمى گزیند، سودابه که زنى زیبا و هوسباز بود عاشق سیاوش مى شود:. یکى روز کاووس کى با پسر. نشسته که سودابه آمد ز در . زنـاگـاه روى سیاوش بدید. پراندیشه گشت و دلش بردمید . زعشق رخ او قرارش نماند. همه مهر اندر دل آتش نشاند. سودابه در اندیشه بود تا به گونه اى سیاوش را به کاخ خویش بکشاند، دختر زیبا و جوان خود را بهانه حضور . . سیاوش کرده و او را فرا خواند: ـ. که باید که رنجه کنى پاى خویش . نمائى مرا سرو بالاى خویش . بیاراسته خویش چون نوبهار . بگردش هم از ماهرویان هزار. . پنج‌شنبه 27 اسفند 1388

hedayat20 - بلژیک - بروکسل . آنگاه که سودابه سیاوش را در کاخ خویش یافت به او گفت: ـ. هر آنکس که از دور بیند ترا . شود بیهش و برگزیند ترا . زمن هر چه خواهى، همه کام تو . بر آرم ، نپیچم سر از دام تو . من اینک به پیش تو افتاده ام. تن و جان شیرین ترا داده ام. سودابه پس از این که از مهر و عشق خود به سیاوش مى گوید و همزمان به او نزدیک مى شود. ناگاه او را در آغوش کشیده و مى بوسد. سرش تنگ بگرفت و یک بوسه داد . همانا که از شرم ناورد یاد . رخان سیاوش چو خون شد ز شرم . بیاراست مژگان به خوناب گرم . چنین گفت با دل که از کار دیو . مرا دور داراد کیوان خدیو . نه من با پدر بى وفائى کنم . نه با اهرمن آشنائى کنم. پنج‌شنبه 27 اسفند 1388

hedayat20 - بلژیک - بروکسل . سیاوش با خشم و اضطراب و دلهره به نامادرى خود گفت: ـ. سر بانوانى و هم مهترى . من ایدون گمانم که تو مادرى. سیاوش خشمناک از جاى برخاسته و عزم خروج از کاخ سودابه را کرد. سودابه که از برملا شدن واقعه بیم داشت داد و فریاد کرد و درست بسان افسانه یوسف و زلیخا دامن پاره کرده و گناه را به سیاوش متوجه کرد و چنانچه در نمایشنامه افسانه، افسانه ها نوشتیم، اکثر افسانه هاى سامى، افسانه هاى شاهنامه مى باشد که رنگ روى سامى گرفته است و نیز در آئین اوستا نوشته ایم که کتاب اوستا یک کتابخانه کتاب بوده است که تاریخ شاهان ایران یکى از ۱۲۰ جلد کتاب، کتابخانه اوستا مى باشد و چگونگى به نظم آوردن آن را توسط فردوسى در زندگینامه پیروز پارسى، یعنى حکیم ابوالقاسم فردوسى شرح داده ام.. بارى سیاوش به سودابه مى گوید که پدر را آگاه خواهد کرد: ـ. از آن تخت برخاست با خشم و جنگ . بدو اندر آویخت سودابه چنگ . بدو گفت من راز دل پیش تو . بگفتم نهانى بد اندیش تو . مرا خیره خواهى که رسوا کنى؟ . به پیش خردمند رعنا کنى . بزد دست و جامه بدرید پاک . به ناخن دو رخ را همى کرد چاک . برآمد خروش از شبستان اوى . فغانش زایوان برآمد بکوى. پنج‌شنبه 27 اسفند 1388

hedayat20 - بلژیک - بروکسل . در پى جار و جنجال سودابه، کیکاووس پادشاه ایران از جریان آگاه شده و از سیاوش توضیح خواست سیاوش به پدر گفت که پاکدامن است. و براى اثبات آن آماده است تا از تونل و راهرو آتش عبور کند. سیاوش گفت اگر من گناهکار باشم در آتش خواهم سوخت و اگر پاکدامن باشم. از آتش عبور خواهم کرد . . سراسر همه دشت بریان شدند . سیاوش بیامد به پیش پدر . یکى خود و زرین نهاده به سر . سخن گفتنش با پسر نرم بود . سیاوش بدو گفت انده مدار . کزین سان بود گردش روزگار . سرى پرز شرم و تباهى مراست . سیاوش سپه را بدا نسان بتاخت . تو گفتى که اسبش بر آتش بساخت . زآتش برون آمد آزاد مرد . لبان پر ز خنده برخ همچو ورد . چو بخشایش پاک یزدان بود . دم آتش و باد یکسان بود . سواران لشکر برانگیختند . همه دشت پیشش درم ریختند پنج‌شنبه 27 اسفند 1388

hedayat20 - بلژیک - بروکسل . سیاوش به تندرستى و چاپکى و چالاکى به همراه اسب سیاهش از آتش عبور کرد و تندرست بیرون آمد. یکى شادمانى شد اندر جهان . میان کهان و میان مهان . سیاوش به پیش جهاندار پاک . بیامد بمالید رخ را به خاک . که از نفت آن کوه آتش پَِـرَست . همه کامه دشمنان کرد پست . بدو گفت شاه، اى دلیر جهان . که پاکیزه تخمى و روشن روان . چنانى که از مادر پارسا . بزاید شود بر جهان پادشا . سیاوخش را تنگ در برگرفت . زکردار بد پوزش اندر گرفت . مى آورد و رامشگران را بخواند . همه کام ها با سیاوش براند . سه روز اندر آن سور مى در کشید . نبد بر در گنج بند و کلید! ـ. این اتفاق و آزمایش عبور از آتش در بهرام شید (سه شنبه) آخر سال روى داده بود و از چهارشنبه تا ناهید شید (جمعه یا آدینه) جشن ملى اعلام شد و در سراسر کشور پهناور ایران به فرمان کیکاووس سورچرانى و شادمانى برقرار شد. و از آن پس به یاد عبور سرفرازانه سیاوش از آتش همواره ایرانیان واپسین شبانه بهرام شید (سه شنبه شب) را به یاد سیاوش و پاکى او با پریدن از روى آتش جشن مى گیرند. ـ. پنج‌شنبه 27 اسفند 1388

افسون - افغانستان - کابل Mehraeen-ایران - تهران. دوست عزیز، از معلومات تان خیلی متشکرم. Mortaza -هرات - افغانستان. شاید, ولی در کابل اصلا چنین جشنی وجود ندارد. خوش به حال تان. Zahra20- داتمارک -کپنهاگ. از شما دوست عزیز هم یک دنیا ممنون, به امید آزادی.... Hedayat20 - بلژیک -بروکسل. خیلی خیلی ممنون دوست عزیز. من این داستان زیبا را هم خوانده و هم شنیده ام الیته بیشتر از مادرم وقتی بچه بودم برام تعریف میکرد. واقعا خوشم آمد به امید آزادی و پیروزی که این جشن زیبا همه ساله در فضای مملو از امن بر پا شود و توام با دل های شاد و بدون ترس از این ....... وحشی. پنج‌شنبه 27 اسفند 1388

odin - بلژیک - انتورپن hedayat20 - بلژیک - بروکسل . دوست عزیز اقای اوستا برای مطرح شدن و دکترای تقلبی را بخورد مردم دادن هر روز یک کشف این مدلی میکنن.ایشون برای این کشف جدیدشون!! حتا یک رفرنس و فکت غیر از اختراع خودشون عنوان نمیکنن.عزیز جان کار تاریخ با این قصه ها و داستانها فرق میکنه ایشون یکزمانی مرید علی شریعتی و مغالطات ایشون بود و اصلآ این کلمه مسخره«شاهنامه اخرش خوش است» را همین اقایان بودن که مرسوم کردن درصورتی که شاهنامه با درام مرگ یزدگرد تمام میشه.پس شماهم زود احساساتی نشید و اول اقای حسن عباسی که امروز شدن سیاوش اوستا را بشناسید بعد برای قصه های جعلیشون تبلیغ کنید. پنج‌شنبه 27 اسفند 1388