رفاقت در زندان، قتل در خانه مجردی

رفاقت در زندان، قتل در خانه مجردی

مردی بعد از آزاد شدن از حبس دوست دوران زندان خود را به قتل رساند تا با فروش موتورسیکلت های او مواد مخدر بخرد.  این جنایت در آپارتمانی در حوالی میدان محسنی تهران اتفاق افتاد و راز آن برای چند روزی سر به مهر ماند تا اینکه بالاخره انتشار بوی تعفن اهالی ساختمان را کلافه و آنها را مجاب کرد در تماس با پلیس موضوع را اطلاع بدهند. به این ترتیب نهمین روز ماه گذشته تیمی از ماموران به آن مجتمع مسکونی رفتند و با پیدا کردن منشاء بو فهمیدند چند روزی است از ساکن آن خانه خبری نیست و کسی او را ندیده است. به همین سبب با کسب مجوز قضایی در آپارتمان را شکستند و ناگهان خود را در برابر جنازه یی متعفن دیدند. متوفی مردی حدوداً 45ساله بود که دهان او را بسته و دست و پایش را به یک صندلی طناب پیچ کرده بودند. دقایقی بعد محمدحسین شاملو بازپرس ویژه قتل، کارآگاهان جنایی و اکیپ بررسی صحنه جرم خود را به قربانگاه رساندند و در همان بدو تحقیقات به این نتیجه رسیدند که ساکن این خانه به نام فرهاد حدود 15 روز قبل توسط فردی آشنا خفه شده است. در ادامه وقتی همسایه ها خبر دادند مقتول دو دستگاه موتورسیکلت پولسار آبی و هوندا 125 مشکی رنگ داشت کارآگاهان پی بردند انگیزه عامل جنایت به احتمال زیاد سرقت بوده چرا که از هیچ کدام از موتورها اثری نیست. کارآگاهان در بازجویی از همسایه ها با این جمله مواجه شدند که افراد زیادی به خانه فرهاد رفت و آمد می کردند اما اخیراً پسری حدوداً 25 ساله بیش از دیگران به منزل مقتول آمد و شد داشت.

افسران جنایی پس از چهره نگاری از مظنون 25ساله به ردیابی او پرداختند و با به کارگیری شگردهای پلیسی هویت او را که هاشم نام دارد فاش کردند. تلاش ها برای دستگیری این مرد به شناسایی زن و مردی منجر شد که از آشنایان او بودند و به احتمال زیاد از وی خبر داشتند. زن جوان در بازجویی ها از محل اختفای هاشم اظهار بی اطلاعی کرد و گفت فقط در یک آموزشگاه به او کار با رایانه را یاد می داد و این اواخر از زبان او شنیده بود قصد دارد برای خریدن کامپیوتر یک موتورسیکلت بفروشد.

امید دومین فردی بود که احتمال داشت همچنان با مظنون به قتل در ارتباط باشد ولی او هم این موضوع را تکذیب کرد و گفت؛ «هاشم مدتی به عنوان شاگرد، در مغازه من کار می کرد. پس از آنکه فهمیدم او معتاد است اخراجش کردم.» کارآگاهان که با تردید به حرف های امید می نگریستند موفق به کشف گواهینامه و مدارک موتورسیکلت پولسار فرهاد از بین وسایل او شدند و امید به ناچار به ارتباط خود با هاشم اعتراف کرد و گفت؛ «گواهینامه و کارت موتور را در ازای 200 هزار تومان از هاشم دریافت کردم و قرار بود پس از پرداخت 800 هزار تومان دیگر موتورسیکلت را از هاشم تحویل بگیرم.»

کارآگاهان با راهنمایی های امید، ضمن شناسایی مخفیگاه هاشم در خیابان قزوین، او را روز چهارشنبه هفته گذشته دستگیر کردند. هاشم ضمن اعتراف به قتل گفت؛ سال 86 به اتهام مصرف و نگهداری مواد مخدر روانه زندان و در آنجا با فرهاد آشنا شدم. در زندان زمینه دوستی من با فرهاد ایجاد شد و در همین مدت بود که فرهاد به من گفت خانواده ندارد و به تنهایی در یک مجتمع مسکونی زندگی می کند. پس از آزادی از زندان و اطلاع پیدا کردن از اینکه دوران محکومیت فرهاد هم تمام شده به دیدن او رفتم و رفت و آمدهایم به خانه وی آغاز شد. متهم ادامه داد؛ من بعد از آزادی دوباره معتاد شده بودم و برای خرید مواد نیاز به پول داشتم به همین دلیل تصمیم گرفتم موتورسیکلت های فرهاد را سرقت کنم. من روز حادثه با تهیه سم و ریختن آن در آبمیوه به منزل فرهاد رفتم. او پس از نوشیدن آبمیوه دچار مسمومیت شدید شد و بی هوش شد. در همان حالت وی را روی صندلی قرار دادم و پس از بستن دست و پا و دهانش او را خفه کردم. سپس با برداشتن مدارک موتورهایش را دزدیدم و تصمیم داشتم به تدریج، ضمن مراجعه به خانه فرهاد اسباب و اثاثیه او را به فروش برسانم.

سرهنگ سعید لیراوی معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران درباره این پرونده گفت؛ متهم از مجرمان سابقه داری است که طی سال های گذشته به اتهام کیف قاپی و مصرف و نگهداری مواد مخدر روانه زندان شده اما با این وجود هربار پس از آزادی از زندان به چرخه ارتکاب جرم بازگشته بود. او این بار نیز پس از اعتیاد شدید به مصرف کراک و برای تامین هزینه خرید مواد تصمیم به ارتکاب قتل گرفت.

niagara - ایران - تهران
خوب انشالا این دفعه دیگه آزاد نمیشه بیاد چرخه شو ادامه بده چرخه به خاک ختم میشه.واقعا پست تر از کسایی که به دوست نارو میزنن وجود نداره
شنبه 8 اسفند 1388

poriyaye_vali - قطر - دوحه
ناکس تر ازو کس نبود در عالم....کز دوست به جز دوست مرادی خواهد
شنبه 8 اسفند 1388

hovakhshatare - ایران - تهران
من واقعا مخالف حکم اعدام هستم اما گاهی اوقات پیش خودم فکر می‌کنم که اعدام بعضی از آدم‌ها خیلی هم خوبه!
دوشنبه 10 اسفند 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.