فقدان جوان ۱۷ساله با ۳ روایت

فقدان جوان 17ساله با 3 روایت

تنها متهم پرونده فقدان جوان 17 ساله تاکنون پلیس را با 3 روایت درباره چگونگی وقوع این حادثه سر در گم کرده است.

به گزارش فارس ، عصر یکی از روزهای دهه اول خرداد امسال خانواده پسر جوانی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران پرده از راز یک حادثه برداشت.

اعضای این خانواده مدعی شدند فرزند 17 ساله‌اشان به نام آرش از روز گذشته خارج شده و تاکنون با گذشت 24 ساعت از وی هیچ اطلاعی در دست نیست و این فرد به تلفن همراه خود نیز پاسخ نمی‌دهد.

رضوانفر ، دادیار شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران بزرگ درباره این پرونده گفت: تحقیقات آغاز شد تا اینکه مشخص شد آرش در شب حادثه با یکی از دوستان خود به نام مهیار بوده است. مهیار پس از 3 روز شناسایی و دستگیر شد و در مورد فقدان آرش اطلاعات جالبی را در اختیار مأموران قرار داد که مأموران برای پیدا شدن آرش از آن استفاده کردند.

مهیار مدعی شد شب حادثه در یکی از سفره‌خانه‌های سنتی تهران در حوالی غرب شهر مشغول استعمال قلیان بودیم که آرش پیشنهاد داد به حوالی دریای خزر رفته و این لذت را در آن منطقه نیز تجربه کنید.از آنجا که آرش موتورسیکلت داشت و من و او هم مقدار زیادی پول همراه خود داشتیم پیشنهاد وی غیرواقعی و دور از دسترس نبود به همین دلیل ساعت 12 شب به سمت شمال کشور راه افتادیم.

وی گفت: حوالی ساعت 3 صبح در پاسگاه راهنمایی و رانندگی هزار چم ولی‌آباد توسط ماموران راهنمایی و رانندگی موتورسیکلت ما متوقف شد و پس از آنکه موتورسیکلت به پارکینگ پاسگاه برده شد مأموران من و آرش را هم به پاسگاه بردند تا از ما در خصوص هویت‌مان سؤال کنند. پس از آنکه به پاسگاه رسیدیم در زمانی که مأموران قصد انتقال ما به داخل پاسگاه را داشتند من و آرش از محل متواری شدیم و بدین ترتیب از تاریکی شب استفاده کرده و خود را به پایین جاده رساندیم.مدتی در این محل ماندیم تا اینکه سرانجام یک موتورسیکلت 400 سی‌سی بدون هیچگونه پلاک به سمت ما آمد و زمانی که به او گفتیم قصد رفتن به تهران را داریم ما را سوار موتورسیکلت کرده و به راهمان ادامه دادیم.

متهم ردیف اول پرونده فقدان آرش افزود: پس از آنکه هوا روشن شد راننده موتورسیکلت ادعا کرد گرسنه است و باید صبحانه بخورد و به همین دلیل در منطقه‌ای که او مدعی بود می‌شناسد ایستادیم تا صبحانه بخورد. پس از صرف صبحانه در لحظه‌ای که آرش مشغول بازی با تلفن همراه خود بود موتورسیکلت سوار با یک چاقو به سمت من آمد و قصد آزار و اذیت مرا داشت.در این لحظه آرش از موقعیت به‌دست آمده استفاده کرد و از صحنه گریخت من هم که نگران عاقبت کار خود بودم موتورسیکلت سوار را تهدید کردم که آرش به سراغ مأموران پلیس رفته و به زودی با آنها برای کمک به من باز می‌گردد.راننده موتورسیکلت با شنیدن این جملات از قصد خود منصرف شد و بدین ترتیب مرا رها کرد و من هم پس از آنکه از پیدا شدن آرش ناامید شدم به تهران برگشتم بدون اینکه از سرنوشت وی اطلاعی داشته باشم.

رضوانفر گفت: با توجه به این ادعا تحقیقات پلیسی از تلفن همراه آرش و مهیار آغاز شد اما مشخص شد مهیار در میان سخنان خود در خصوص زمان‌هایی که از تلفن همراه خود استفاده کرده است تناقض‌گویی‌هایی دارد که همین امر باعث شد صحبت‌های وی مورد استناد نباشد.پس از آنکه به مهیار تناقض‌گویی‌هایش را گوشزد کردیم اینبار وی ادعای جدیدی مطرح کرد و مدعی شد آرش را به قتل رسانده است و تمام داستان حضور یک موتورسیکلت سوار سیاه‌پوش دروغ بود.

مهیار برای بار دوم در مواجهه با مأموران پلیس و بازجویی‌های پرونده مدعی شد زمانی که از دست مأموران در پاسگاه ولی آباد متواری شدیم در همان نقطه‌ای که قبلاً مدعی شده بود در آنجا صبحانه خورده است با آرش بر سر اتفاقات آن شب درگیر شده که در این درگیری آرش را به پایین دره هل داده و سپس به تهران بازگشتیم.

دادیار شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران بزرگ گفت: با این ادعا مأموران پلیس به همراه عده‌ای از کارشناسان صخره‌نورد به محل اعزام شدند و محل حادثه را مورد بررسی قرار دادند تا اینکه مشخص شد برف موجود در این دره مانع از حضور صخره‌نوردان در پایین دره است.

رضوانفر گفت: پس از مدتی صخره‌نوردان مجدد تلاش کردند تا این بار به پایین صخره رفته ولی مشخص شد هیچگونه آثار وجود جسد یک انسان در این محل نیست.زمانی که مهیار از عدم کشف جسد توسط مأموران پلیس با خبر شد اعترافات خود را عوض کرد و این بار مدعی شد موضوع قتل آرش را برای آنکه از دست مأموران پلیس و بازجویان خود خلاص شود به میان آورده است و اصلاً از سرنوشت آرش اطلاعی ندارد.

دادیار شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران بزرگ گفت: در حال حاضر مهیار برای نحوه فقدان آرش 3 روایت متفاوت نقل کرده است در صورتی که هیچ کدام آنها هنوز اثبات نشده است.در حال حاضر تمام بازداشتگاه‌ها و تمام مراکز دولتی درمانی مورد تحقیق قرار گرفته‌اند اما به هیچ عنوان از آرش اطلاعی در دست نیست.

رضوانفر از شهروندان خواست در صورتی که از آرش اطلاعی دارند موضوع را با مأموران پلیس آگاهی و دادیار شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران بزرگ در میان بگذارند.

.DamneD. - روسیه - موسکو
لعنت به این حکومت که یه تفریح درست حسابی واسه جوونای این مملکت نذاشته. یا باید برن گیم نت یا برن طرف مواد مخدر...
دوشنبه 3 اسفند 1388

shayna - ایران - ایران
روده توی شکم مهیار مثل جاده چالوسه
دوشنبه 3 اسفند 1388

Yase-banafsh - سوئد - گوتنبرگ
اینا که خوب روشهای اعتراف گیری رو بلدند. از یکیش استفاده کنن!! نکنه تو همون پاسگاه راهنمایی و رانندگی .... خودشون مزین میباشد!!!!!!!!!!!
دوشنبه 3 اسفند 1388

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
بیچاره حافظ شیرازی که قران را با 14 روایت حفظ بود.
دوشنبه 3 اسفند 1388

Geelongcat - استرالیا - سیدنی
" با این ادعا مأموران پلیس به همراه عده‌ای از کارشناسان صخره‌نورد به محل اعزام شدند و محل حادثه را مورد بررسی قرار دادند". نباید مهیار را به محل میبردند? . شکی نیست مهیار میداند چه بر سر ارش امده.
سه‌شنبه 4 اسفند 1388

tala2010 - بلزیک - بروکسل
من این جریان را در سایت دیگه ای خوندم اسم پسر اشکان و موتور سوار ساه پوش هم دستگیر شده.حا لاکی راست میگه.
سه‌شنبه 4 اسفند 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.