یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۵ مارچ ۲۰۰۹
قصاص و 20 سال حبس مجازات زوج قاتل

زن و شوهری که با همدستی یکدیگر رانندهای را به قتل رسانده بودند، به ترتیب به قصاص و 20 سال حبس محکوم شدند.
به گزارش فارس، روز 11 اسفند 85، از طریق مرکز فوریتهای پلیس، کشف جسد مردی میانسال در یکی از خیابانهای رباطکریم مخابره شد.
مأموران با حضور در محل حادثه، متوجه شدند که جسد متعلق به مردی 45 ساله به نام علی است که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است و در کنار خیابان رها شده است.
تحقیقات در این زمینه آغاز شد و سرانجام قاتل این مرد که قصد فروش خودروی مقتول را داشت، شناسایی و دستگیر شد.
نحوه شناسایی متهم از این قرار بود که متهم بعد از قتل، خودروی مقتول را حوالی عبدلآباد و در خیابانی فرعی رها کرده بود. خودرو چند روزی به همان شکل رها شده بود و روزی که متهم به همراه خریدار اموال مسروقه نزدیک خودرو شدند، با واکنش اهالی محل روبرو شده و یکی از اهالی محل، با تیزهوشی شماره تلفن خریدار اموال مسروقه را پیدا میکند.
مدتی بعد و زمانی که ارتباط بین جسد کشف شده و خودروی مسروقه مشخص شد، بازپرس پرونده به تحقیقات از اهالی محل پرداخت و با دریافت شماره تلفن، ابتدا به فرد خریدار اموال مسروقه و سرانجام به قاتل راننده رسید.
یاسر، متهم به قتل، شناسایی و دستگیر شد و ضمن اعتراف به قتل مدعی شد که به همراه همسرش، فرحناز راننده خودرو را به قتل رسانده است.
جلسه رسیدگی به این پرونده، هفته گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران و به ریاست قاضی حسن تردست برگزار شد.
اصغری، نماینده دادستان ضمن بیان کیفرخواست گفت: یاسر و فرحناز به اتهام قتل عمدی علی، بازداشت هستند و با توجه به دلایل موجود در پرونده مانند، نظریه پزشکی قانونی، گزارش مرجع انتظامی، اظهارات شهود و اقرار متهمان، درخواست مجازات آنها را دارم.
بعد از اظهارات نماینده دادستان، یاسر در جایگاه قرار گرفت و درباره حادثه گفت: قبل از ارتکاب قتل، با همسرم به شمال رفته بودیم که آنجا تصمیم گرفتیم از یک موبایل فروشی سرقت کنیم.
وارد یک موبایلفروشی شدیم و با نشان دادن اسپری، خواستیم از او سرقت کنیم که او مقاومت کرد و در نهایت من و همسرم دستگیر شدیم. ما به دادسرای آن شهر اعزام شدیم ولی وقتی به جرم خود اعتراف نکردیم، آزاد شدیم و تصمیم گرفتیم به سرعت به تهران برگردیم.
به یک راننده پیشنهاد دربست دادیم و قرار شد با مبلغ 50 هزار تومان ما را به تهران بیاورد. در راه نقشه قتل او را کشیدیم و زمانی که به رباطکریم رسیدیم، نقشه خود را عملی کردیم.
ابتدا طنابی را دور گردن مقتول انداختم و به همسرم هم گفتم از سر دیگر طناب، آن را بکشد. بعد از آن، با چاقو 2 ضربه به او زدم که خودرو را نگه داشت و پیاده شد.
بعد از او، ما هم از ماشین پیاده شدیم و من یک ضربه و همسرم هم چند ضربه با چاقو به او وارد کرد و سرانجام او فوت کرد.
قاضی از او سؤال کرد که علت متلاشی شدن سر مقتول چه بود که متهم در جواب گفت: بعد از اینکه او را زدیم، به زمین افتاد و سرش با سنگ برخورد کرد.
بعد از اینکه او مرد، جنازهاش را کنار خیابانی رها کردیم و با خودروی او، به خانه دوستم سعید، رفتیم و تمام ماجرا رابرای او گفتم. ماشین را بردم عبدلآباد و در یک خیابان فرعی رهایش کردم تا بعداً آن را بفروشم.
همسرم را هم به خانه پدرش بردم، اما نیم ساعت بعد، مادرش بیرون آمد و به من گفت، فرحناز دیگر با تو زندگی نمیکند و میخواهد از تو طلاق بگیرد.
بعد از اظهارات یاسر، همسرش در جایگاه قرار گرفت و با رد گفتههای شوهرش گفت: من آن روز با اتوبوس به تهران برگشتم و از ترمینال به خانه پدرم رفتم. به هیچ وجه به خانه دوست شوهرم نرفتم و بعد از دستگیری شوهرم هم تقاضای طلاق کردم.
بعد از اظهارات فرحناز، قاضی تردست، دوست یاسر را به عنوان شاهد به جایگاه فراخواند و درباره روز حادثه گفت: آنها (یاسر و همسرش) ساعت 7 صبح به اشتباه زنگ خانه همسایه من را زدند. بعد که رفتم مقابل خانه، یاسر را پشت فرمان دیدم که لباسش خونی و همسرش هم کنارش بود.
بعد از اظهارات شاهد، همسر یاسر دوباره به جایگاه آمد و گفت: شاهد دروغ میگوید و تنها اظهارات همسر شاهد را قبول دارم.
قاضی تردست دستور احضار همسر شاهد در جلسه بعد را صادر کرد که فرحناز گفت: اظهارات همسر شاهد را هم در صورتی قبول میکنم که امروز در دادگاه حاضر شود.
امروز، جلسه رسیدگی به این پرونده دوباره برگزار شد و همسر دوست یاسر برای بیان اظهارات خود در دادگاه حاضر و اظهارات خود را این گونه بیان کرد: آن روز، یاسر و همسرش، ساعت 7 صبح زنگ صاحبخانه ما را به اشتباه زدند و صاحبخانه به ما گفت برایتان مهمان آمده است.
من هم بسیار تعجب کردم و وقتی مقابل در رفتم، یاسر و همسرش را که حدود 2 سال بود ندیده بودم، دیدم.
یاسر و همسرم، برای خرید صبحانه بیرون رفتند و ساعتی بعد برگشتند. شوهرم به من گفت که یاسر به او گفته، یک نفر را کشتهاند و ماشین او را سرقت کردهاند.
با توجه به شناختی که از خانواده یاسر داشتم، تصور چنین کاری برایم ممکن نبود و از طرفی آمدن آنها به خانه ما، آن هم صبح زود، من را نگران کرد. تا بعد از ظهر آنها حرفی از این موضوع نزدند و فقط استرس داشتند، فقط با هم به زبان آذری حرف میزدند که آن هم ما متوجه نمیشدیم. تا اینکه بعد از ناهار موضوع را گفتند ولی بازهم من باور نکردم. شب خانه ما خوابیدند و فردای آن روز من به خاطر اینکه باردار بودم و این استرس من را اذیت میکرد به خانه مادرم رفتم و عصر که برگشتم آنها رفته بودند.
بعد از اینکه این شاهد اظهارات قبلی فرحناز را مبنی بر اینکه به خانه دوست یاسر نرفته است، رد کرد، قاضی از فرحناز خواست در جایگاه قرار بگیرد و از خود دفاع کند که فرحناز در جایگاه قرار گرفت و فقط به گفتن جمله " هیچ حرفی ندارم " بسنده کرد و نشست.
قاضی تردست، یاسر را به جایگاه فرا خواند و با بیان اینکه اتهام شما، مشارکت در قتل عمدی و سرقت به عنف منجر به قتل است، از وی خواست آخرین دفاع خود را بیان کند.
یاسر گفت: حرفی ندارم و فقط از خانواده مقتول میخواهم من را ببخشند.
فرحناز نیز به اتهام مشارکت در قتل عمدی و سرقت به عنف منجر به قتل در جایگاه قرار گرفت و در بیان آخرین دفاع خود گفت: من روز حادثه با همسرم نبودم. نه در قتل شرکت داشتم و نه به خانه دوست یاسر رفتم. تمام اعترافات من چیزهایی بود که یاسر به من یاد داده بود.
قاضی تردست در جواب این ادعای فرحناز گفت: اظهارات خریدار اموال مسروقه مبنی اینکه شما 2 نفر را قاتل معرفی کرده است،مربوط به قبل از دستگیری شما بوده است و این نشان میدهد که او از این ماجرا خبردار بوده است. همچنین اینکه یاسر به آن فرد گفته است که نگاه به جثه کوچک همسرم نکنید، او خیلی تیز است. اگر به یاسر کمک نمیکردی لزومی نداشت قبل از دستگیری این حرفها را به آن مرد بزند. این موارد نشاندهنده کذب بودن اظهارات شما است.
این در حالی است که یاسر با پرداخت مبلغ درخواستی خانواده مقتول، توانسته است رضایت آنها را جلب و از قصاص نجات پیدا کند و امروز تنها از جنبه عمومی جرم، در دادگاه حاضر شود. اما همسر وی به دلیل اظهارات متناقض فراوانی که داشته است و همچنین ناتوانی در پرداخت دیه، هنوز موفق به جلب رضایت اولیای دم نشده است.
قاضی تردست و مستشاران دادگاه وارد شور شدند و زن جوان به خاطر شرکت در سرقت منجر به قتل، به 5 سال حبس و به علت مشارکت در قتل عمدی به قصاص محکوم شد. یاسر نیز از جنبه عمومی (مشارکت در قتل عمدی و مشارکت در سرقت منجر به قتل) به تحمل 20 سال حبس محکوم شد.
| iranesabz - هلند - هلند |
از این حکم مسخره تر وجود دارد. مرد محکوم به 20 سال. همسرش اعدام. خاک بر سر این حکومت با قوانین مسخره اش. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
خاک بر سرتان که با قوانین حیوانی ..//دیه/// یک قاتل کثیف را می بخشید و بعد جوانان شجاع اعدام و تجاوز....رهبر اسلامتان هم بدنبال ثروت بنی قزیضه انها را قتل عام کرد گورتان را از ایران گم کنید قاتل ها. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| DADA-S - هلند - آمستردام |
این طور که گفته شده هر ۲ نفر با چاقو مقتول رو زدن پس مشارکت معنی نداره ، این قانون چرت و مسخرست اصلا عدالت نیست، قاتل هر ۲ نفر بودن باید مجازات بشوند . این جا یه قاتل از اعدام ( مخالف اعدام هستم به شدت)تبرئه میشه ،ولی یه جوون به خاطره شعار دادن و یا کمک به برادرش اعدام میشه. به این میگن عدالت اسلامی. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| sara-iran - ایران - تهران |
جفتشون اعتراف کردند که با چاقو به اون مرد ضربه زدن باید اعدام بشن .فرحناز که باید نصفه دیه هم بده چون دیش با مقتول برابر نیست.و دیگه اینکه قتل از نوع غیر عمد نبوده که قاتل بخواد با دیه آزاد بشه.ببخشید ولی خاک برسرا چه راحت میتونن جوونای 20یا 21 ساله بیگناه رو برای ترسوندن مردم بالای چوبه دار بفرستن ولی اینجا که میرسه ...من فکر میکنم قاضی به همراه حکم برای این زندانیای بیگناه از قبل تعیین شده است واینکه دادگاهی تشکیل میدن که متهم باید اعتراف کنه و حکم قرائت میشه و بعد اجرای احکام اینا همش یه سناریوی از پیش تعیین شده است..واگرنه چرا زندانیای بیگناه طی چند ماهه اخیر پروندشون زیر دست قاضی هایی امثال نوریان ..یا دکتر محمود مالمیر نمیفته..اینا از استادای خوب من بودن و قاضی های عادلی هستند |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| easy_busy - مالزی - کوالالامپور |
iranesabz - هلند - هلند اگه یکم درست بخونی نوشته مرد با پرداخت دیه از اعدام نجات پیدا کرد اما زن پول دیه نداشت! |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
انسانهای عصر حجری اسلامی به جای حقوق انسانی دادگاه وکیل مدافع و دادستان از قوانین کثیف این دین متعفن پیروی میکند خاک صد عالم به سر تحصیلکرده ای که طرفدار قوانین ننگین اسلام از قبیل//قصاص دیه و و // باشد. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| manenarenji - المان - اسن |
کاش قاضی تردست هم بخاطر تبعیض گذاشتن و بی انصافیش قصاص میشد. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| ukguy4u - بریتانیا - لندن |
باید .. به این عدالت |
پنجشنبه 29 بهمن 1388 |
|