شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۸۷ - ۱۴ مارچ ۲۰۰۹
خلبان قلابی به خواستگاری 50 دختر رفت

مرد جوانی که با به تن کردن لباس خلبانی از 50 دختر جوان خواستگاری و از آنان بیش از 100 میلیون تومان کلاهبرداری کرده است سرانجام دستگیر شد. به گزارش خبرنگار ما تحقیقات برای دستگیری این خلبان قلابی زمانی آغاز شد که دختر جوانی به دادسرای ناحیه یک تهران رفت و گفت جوانی به بهانه ازدواج با وی رابطه دوستی برقرار کرده و با ترفندی خاص جواهراتش را سرقت کرده است. وی در تشریح این ماجرا به علیرضا روستا بازپرس شعبه هشتم گفت؛ «چند روز قبل در نزدیکی پل پارک وی با مرد جوانی که لباس خلبانی به تن داشت آشنا شدم. او خود را خلبان و استاد زبان انگلیسی معرفی کرد و بعد از آنکه شماره تماسش را به من داد از یکدیگر جدا شدیم. چند روز بعد او با من تماس گرفت و در یکی از پارک های شمال شهر قرار ملاقات گذاشت. از همان دقایق اول طوری با من برخورد کرد که شیفته اش شدم. وی که ظاهر بسیار شیکی داشت، گفت با وجود اینکه شغل و درآمد مناسبی دارد به شدت احساس تنهایی می کند و دنبال یک شریک خوب برای زندگی می گردد. او حتی در پارک اشک ریخت و چنان با رفتارش مرا تحت تاثیر قرار داد که فکر کردم با جوانی آشنا شده ام که قطعاً می تواند مرا خوشبخت کند. به همین دلیل اطمینانم به او جلب شد تا اینکه هنگام خداحافظی گفت قبل از آمدن به پارک یکی از دوستانش را دیده که قصد داشته سفر کند و همه پول هایش را به وی داده اما حالا خودش نیاز به پول زیادی دارد. من هم که کاملاً تحت تاثیر حرف هایش قرار گرفته بودم، گوشواره، دستبند و گردنبندم را که 5/1 میلیون تومان ارزش داشت به او دادم و از یکدیگر خداحافظی کردیم، اما بعد از آن هرچه با او تماس گرفتم پاسخگو نبود.» در شرایطی که به خاطر نبود اطلاعات کافی از متهم تجسس های پلیس به جایی نرسیده بود یک ماه بعد پرونده مشابهی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت. در این پرونده نیز جوانی با به تن داشتن لباس خلبانی به دختری جوان پیشنهاد ازدواج داده و در نهایت جواهراتش را ربوده بود. مالباخته در توضیح جزییات این ماجرا به ماموران گفت؛ «چند روز بعد از آشنایی مان با هم قرار گذاشتیم که به کوه برویم. آن روز نیز او حرف های زیادی در مورد آینده و زندگی مشترک مان زد. در مسیر کوهپیمایی از پولی صحبت کرد که یادش رفته از منزل بردارد و باید آن مبلغ را هر طور شده تا یک ساعت بعد به یکی از دوستانش برساند. من پول زیادی همراهم نبود اما بنا به خواسته او گردنبند و دستبندم را به وی دادم. چند ساعت بعد با او تماس گرفتم تا در مورد مشکلش سوال کنم اما او جوابم را نداد و با تکرار این موضوع فهمیدم او مرا فریب داده و کلاهبردار است.»در حالی که افسران پلیس در حال بررسی اطلاعات موجود بودند در روزهای بعد بر شمار شاکیان افزوده شد و 30 دختر جوان با اعلام مشخصات جوانی که لباس خلبانی به تن می کند، اعلام کردند او به آنها پیشنهاد ازدواج داده و با جلب اعتمادشان اموال شان را ربوده است. تجسس های پلیس ادامه داشت تا اینکه سرانجام کارآگاهان به اطلاعاتی در مورد مخفیگاه متهم دست یافتند و وی را دستگیر کردند. متهم 32 ساله که علی نام دارد هنگامی که تحت بازجویی قرار گرفت اتهامش را پذیرفت و اقرار کرد طی مدت یک سال از ده ها دختر جوان با این ترفند کلاهبرداری کرده است. او که متاهل است به ماموران گفت؛در این مدت از ده ها نفر به عنوان طعمه استفاده کردم و با وعده ازدواج به راحتی موفق شدم وجه نقد، گوشی تلفن همراه، یا جواهرات شان را از آنان بگیرم. وی در مورد اموال مسروقه نیز گفت؛ طلاها را به جواهرفروشی هایی در مرکز یا شمال شهر می بردم و با این ادعا که فاکتور خرید همراهم نیست و به پول احتیاج دارم آنها را به قیمت پایین تری می فروختم. سرهنگ علی اکبرپور رئیس پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران با اعلام اینکه ارزش اموال به سرقت رفته از 50 شاکی پرونده بیش از 100 میلیون تومان برآورد شده است، گفت؛ با توجه به اعترافات متهم به نظر می رسد بسیاری از مالباختگان به علت حفظ آبروی خود و خانواده شان تاکنون شکایت نکرده اند. وی همچنین از صدور مجوز انتشار تصویر بدون پوشش متهم خبر داد و از شهروندانی که در یک سال اخیر با این شیوه از آنان کلاهبرداری یا سرقت شده است، خواست به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران یا شعبه هشتم بازپرسی دادسرای ناحیه یک تهران مراجعه کنند.
| pariha - کویت - کویت |
چه ضایع است بیشتر به موتور سوارها میخوره تا خلبان - ولی خداییش بعضی از دخترها خیلی خرند . |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| Majid_0101 - ایران - تهران |
جالبه-خانم میگویند: شماره تماسش را به من داد از یکدیگر جدا شدیم. چند روز بعد او با من تماس گرفت -- چه جوری مشه؟؟؟؟ |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| Markopolo vic - استرالیا - ملبورن |
اگه مردم ما ساده نبودن این وضع کشور نبود. |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| سلما تبریز - ایران - تبریز |
خدا اخر عاقبت دخترهای ایران را به خیر کند.انشاالله |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| DADA-S - هلند - آمستردام |
اگه این عکس خودش باشه باید به این خانومها گفت که خیلی بیسوادین چون یکی از شروط خلبانی سالم بودن چشم هاست ولی چشم این جناب انحراف داره واقعا که چه راحت میشه این دخترا رو گول زد ، کسی که به این سادگی گول میخوره حقشه. |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| poriyaye_vali - قطر - دوحه |
متاسفم از اینکه بعضی ازدخترها روی خرها را سفید کرده اند...البته من شخصا با چنین ادمهایی برخورد داشته ام..در شیراز یکی بود که هرگاه که اراده میکرد گریه میکرد اشک میریخت..خصوصا زمانی که میخواست دل دختری روبسوزونه وانو بکشونه به نوخه لاخی ابادانیا یا همون خونه خالیه خودمون |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین |
pariha - کویت - کویت . از خر هم یک کمی بیشتر.Majid_0101 - ایران - تهران .. برای من هم جای سوال داشت.... چقدر هم سریع جو می گیردشون و سریع بذل و بخشش می کنند. |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| anty mola - عراق - اربیل |
از هول حلیم افتادند تو دیگ.!!!!!!!!!!!! |
سهشنبه 27 بهمن 1388 |
|
| Mahnaz30 - سوئیس - برن |
حالم از این خانمها بهم میخوره به همه اعتماد میکند و همه چیزشان را در اختیار همه مگزارند و بعد از ازدواج روزگار شوهرشان را سیاه میکنند. توقع هموطنان در داخل ایران خیلی بالاست و همت خیلی پایینه همه مخواهند 1 روزه پولار بشوند و همسر ممتاز گیرشون بیاد. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| salma - کانادا - تورنتو |
......اگه واقعی بود خواستگاری چند تا دختر میرفت ؟ |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| aryanejad - انگلستان - برمینگام |
عضی پسرها اینقدر عقده دارن که با این کار میخوان جلوی رفیقاشو کلاس بذارن,برای همین از دخترها ددوست دوختراشون فیلم میگیرن که ثابت کنن با طرف بودن. اینجور دخترهام اکثرا با اصل کار مشکل ندارن اما ازفیلم برداری هم خوششون نمیاد.به هر حال کار اون پسرک درست نبوده و ابروی یکنفرو برده .دخترام که ماشالا تا گیر میکنن میگن همه چیز زوری بوده. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| priyanka_fin - فنلاند - هلسینکی |
دلیل این کار چی میتونه باشه?. یک جوان چرا باید دست به این کارها بزنه?. جای تاسف است.هلسینکی |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|
| shiva-darya - انگلستان - منچستر |
چه دختر خلی بوده.مردی که تو پارک اون هم تو اولین برخورد میزنه زیر گریه معلوم که نرمال نیست.بعدش اگه این اقا با این چشمای چپش می گفت که من بقالی دارم بازم دختره دلش می سوخت?واقعا بعضی از دخترا ساده هستن. |
چهارشنبه 28 بهمن 1388 |
|