هاشمی: دیگر آن حالات قدیمی ام را ندارم که زیاد بخواهم میدان داری کنم

هاشمی: دیگر آن حالات قدیمی ام را ندارم که زیاد بخواهم میدان داری کنم

عصر ایران - اکبر هاشمی رفسنجانی گفت: محافلی هستند که تیرگی روابط بزرگان نظام را رسالت خود می دانند.


وی درباره روابط خود با مقام معظم رهبری تصریح کرد: در بین همه ماها که در این سالها کشور را اداره می کنیم نزدیکی من و رهبری بیشتر از همه هست .

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که با روزنامه جمهوری اسلامی گفت و گو می کرد ، افزود: معمولا ما در اکثر موارد نظراتمان متفق است در مواردی هم که نظراتمان مختلف باشد طبعا مطابق همین قانون اساسی من باید کوتاه بیایم . رهبری نمی توانند کوتاه بیایند از نظرشان . تشخیص داده اند و قدرت اجرا هم دارند. باید عمل کنند. من تشخیص داده ام ولی حجت نزد ایشان است . بنابراین اختلافات اینجوری معضل نیست .

بخش هایی از این گفت و گو را بخوانید (
متن کامل اینجاست):

یکی از مباحثی که بسیار مطرح است و به نظر می آید که در شرایط کنونی حساسیت خاصی دارد تبلیغاتی صورت می گیرد به صورت آشکار و نهان و بعضی وقتها حتی فشارهائی برای اشاعه آن صورت می گیرد این است که بین ارکان مختلف نظام یک نوع تنازعی را ترسیم کنند. در طول ماههای اخیر شاهد بودیم که یک نوع تنازع ضمنی و تصویر تاریکی از روابط جنابعالی و مقام معظم رهبری را حتی در سطح رسانه های عمومی و رسانه ملی هم انعکاس دادند این تا چه حد صحت دارد و آیا اصلا پایه و اساسی دارد؟


نه . من فکر می کنم این یک پدیده جدیدی است و ریشه در یک توطئه ای دارد که جریانی هم پشت آن قرار دارد. همین الان محافلی هست که رسالت خودشان را این ببینند که این کار را انجام دهند. یقینا خارجی ها یا از اول بوده اند در چنین طرحی و یا وقتی دیدند چنین جریانی هست خوشحال شدند و آن را دامن می زنند. قطعا این طور است . چون هیچ منفعتی در این تبیین اختلاف این جوری نیست .

من فکر می کنم در بین همه ماها که در این سالها کشور را اداره می کنیم نزدیکی من و رهبری بیشتر از همه هست .
در همه شرایط بوده و حالا هم همین طور است ولی دامن زدن به اختلاف و خبرسازی و شایعه و امثال اینها امروز متولی پیدا کرده متولیانشان را هم من خیلی هایشان را می شناسم که چه کسانی هستند که دارند این کارها را می کنند. شماها هم می شناسید. این قسمتش که مشهود است .

یک قسمتهایی پشت صحنه هست که ما نمی شناسیم . اینهایی که می شناسیم یک چیز غیرواقعی است که می خواهند بگویند. خیلی هم احتیاج به نیرو مصرف کردن دارند. همیشه باید مواظب باشند که این بحث شان زنده بماند و هر وقت احساس می کنند یک چیزی پیش می آید که برخلاف نظر آنهاست یک دفعه می بینیم یک تهاجم سیاسی و رسانه ای و شایعات و اقدامات پشت آن درمی آید. خیلی محسوس است . البته این در خارج از کشور فعلا خیلی جدی است . یعنی رسانه های استکباری روی این مسئله بسیار کار می کنند ولی منشا اصلی اش را من در داخل می بینم .

تلاش می شود که وانمود شود نوعی انعکاس پیدا کند که نوعی اختلال یا سکته در مناسبات جنابعالی و رهبری وجود دارد می شود در این زمینه هم توضیحی بفرمائید؟

چیز تازه ای ندارم که بگویم . همیشه همین طور بوده . معمولا ما در اکثر موارد نظراتمان متفق است در مواردی هم که نظراتمان مختلف باشد طبعا مطابق همین قانون اساسی من باید کوتاه بیایم . رهبری نمی توانند کوتاه بیایند از نظرشان . تشخیص داده اند و قدرت اجرا هم دارند. باید عمل کنند. من تشخیص داده ام ولی حجت نزد ایشان است . بنابراین اختلافات اینجوری معضل نیست .
اختلافاتی است که بین همه انسانها در تشخیص موضوعات و حتی اجتهاد و امثال اینها پیش می آید. اگر کسی نخواهد سواستفاده بکند اینها مفید است مضر نیست . از آیات قرآن هم استفاده می شود که این اختلاف نظرها برای تکامل جامعه مفید است .

گاهی هم بحث نوعی اختلاف و تقابل اجزا مختلف نظام منهای جنابعالی و رهبری هم می شود. نوعی تقابل مجمع با دولت یا مجلس یا بعضی بخش های دیگر جامعه . این تا چه حد قابل طرح است؟

اصل مسئله اینکه در این سالهای اخیر اختلاف در سطوح بالا زیادتر از گذشته است این را من قبول دارم . ادله اش هم قابل فهم است . اما آن که خیلی بد است این است که به این اختلافات دامن زده بشود و تعمیق بشود و عده ای بیایند میدان داری بکنند. اینها ضرر دارد. اصل اختلاف نظر هیچ وقت ضرر ندارد. هیچ جامعه ای خالی از اختلاف نیست . هیچ دو فردی هم خالی از آن نیستند. حتی دوقلوها هم نمی توانند بی اختلاف نظر باشند ولی راه حل اختلافات همیشه روشن است . اگر هم نیست باید پیدا کنیم . اصل بر این است که متحد باشیم . جامعه را در این دنیای سخت خوب جلو ببریم .

بسیاری از حرفهایی که در مورد جنابعالی در طول ماههای اخیر و حتی سالهای اخیر شنیده ایم هرگز پاسخ و واکنشی از سوی شما همراه نداشته است . چرا؟

البته هیچ اتهامی را بی جواب نگذاشته ام تکرار نمی کنم پاسخ دادن به اینگونه حرفها را هم من چالش زا می بینم .

اینطور نیست که آدم اگر یک حرف منطقی گفت فوری بپذیرند. بعدش دوباره یک بحثهای دیگری شروع می شود.
گاهی جواب ندادن مصلحت است . گاهی هم جواب دادن مصلحت است . من هم خیلی دیگر آن حالات قدیمی ام را ندارم که زیاد بخواهم میدان داری کنم . سکوت و انزوا جزو خواص این سن است .

مخصوصا کسانی که دوران طولانی با اضطراب و چالش ها زندگی کرده اند چه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز یک تمایل نفسانی پیدا می کنند. معلوم نیست این تمایل عقلانی هم باشد. تمایل نفسانی پیدا می کنند که خوب است کمتر حرف بزنند کمتر مطرح بشوند. یک مقدار این جوری است .

این روش شما با روش امام خمینی (ره ) منافات ندارد امام در آخر رهبری سن شان از سن امروز شما بیشتر بود. مخصوصا آن سالهای آخر بیانیه سخنرانی و مطالب دیگر از امام خیلی زیاد باقی مانده است .
صحیفه امام را که آدم نگاه می کند می بیند سالهای آخر حیات امام (ره ) مطالبش بیشتر از سالهای قبل هست .
خوب امام (ره ) با آن سن زیادشان خیلی صحبت می کردند. یک بخش آن قابل فهم است . چون به هر حال امام (ره ) ایجاد کننده این انقلاب و این نظام جمهوری اسلامی بودند و خیلی حرف داشتند. برای آیندگان و می گفتند اما شما هم وقتی این حالت مقایسه ای را در نظر بگیریم از افرادی هستید که در رده های بعد از امام قرار می گیرید بنابر این شما هم حرف برای گفتن زیاد دارید. بخصوص در شرایط خاص جامعه .
برای این شرایط و این بیان شما چه کنیم خیلی جور در نمی آید.


اولا که خودتان گفتید که تفاوت زیادی بین ما و امام (ره ) هست . ایشان به هر حال بنیانگذار یک بنای عظیمی بودند.
بایستی تا آن چند سالی که فرصت داشتند بنیانهای بنایشان را محکم بکنند. ما الان مثل امام که نیستیم . صدها نفر مثل من از نیروهای اول انقلاب هستند. رسالت شبیه هم داریم . با هم کار می کنیم .

ثانیا خود امام هم همچنین حالتی داشتند منتهی ضرورتها ایجاب می کرد که امام وارد صحبت می شدند. گاهی می شد که ایشان یک ماه سکوت می کردند.

حتی شایعه می شد که امام رحلت کرده اند یا کسالت دارند و از این چیزها ولی ایشان اعتنایی نمی کرد. ما بودیم که می رفتیم خواهش می کردیم که چهار کلمه حرف بزنید. یک وقت امام تصمیم گرفت عکسش را در هیچ روزنامه ای در صفحه اول نیندازند خوشش نمی آمد. ما آن موقع این حالات را خیلی نمی فهمیدیم . ولی من الان می فهمم .

البته من الان سنم آنقدر نیست که امام در آن سن قرار داشت . ایشان یک دوره سکوت در تبعید داشتند . 14- 15 سال نبودند . خیلی کم حرف می زدند. درسی می دادند. خانه بودند. حرم می رفتند. ما اینجوری نبودیم . همه زندگیمان پر از تحرک و اضطراب و حالات خیلی نگران کننده و خوشحال کننده بود. هنوز هم هست . گفتم : اولا شخصیت ها را نمی شود مقایسه کرد با امام . ثانیا اگر امام ضرورت قاطعی نمی دیدند دلشان می خواست حرف نزنند کاملا برایمان محسوس بود.

لحن بعضی از نوشته های شما در خاطراتتان طوری است و یا طوری تدوین شده که بعضی ها این طور برداشت کرده اند که شما می گوئید من به امام خط می دادم امام می پذیرفتند تحت تاثیر من بودم . آنها از این جور حرفها این استفاده ها را می کنند و بعد کلمه تحمیل را به کار می برند. شما خوب است که در این زمینه هم توضیحی بفرمائید.

توضیح من همین است . من هر جا نظر دیگری داشته باشم وقتی می بینم کار مهمی است نظرم را می گویم . ولی درباره امام احتمالش هم نیست که بتوان به ایشان چیزی را تحمیل کرد.
درباره دیگران هم همین است . من حتی در دولت خودم که همه منصوب خودم بودند می پذیرفتم گاهی در دولت یک بحثی بود مدت طولانی روی آن بحث می شد.
من تحمیل نظریه به وزرا نمی کردم . بخصوص در شورای اقتصاد از این جور بحثها زیاد داشتیم . ساعتها بحث می کردیم دست آخر هم با رای گیری عمل می کردیم . من طبعم این جوری است . فکر می کنم کار مثبتی است . آدم وقتی چیزی را می فهمد اگر نگوید هم ظلم به خودش کرده و هم ظلم به دیگران .

از فرمایشات شما این طور برداشت می شود که امام خیلی انعطاف پذیر بودند. البته شما فرمودید که در بیشتر مواقع ما قانع می شدیم گاهی امام قبول می کردند.

در مجموع جمع بندی شما از امام به عنوان یک شخصیت سیاسی در سطح رهبری جامعه این است که به هر حال امام آنجا که یک مطلبی را می شنیدند که منطقی پشتش بود سریعا می پذیرفتند یا مقاومت می کردند؟


گفتیم گاهی می پذیرفتند ولی اکثرا ما می پذیرفتیم . همین الان هم با رهبری همین طور است . وقتی بحثی پیش می آید اکثرا من قانع می شوم . و گاهی ایشان مواردی هم که قانع نمی شوم متابعت می کنم . در زمان امام هم همین اتفاق می افتاد. اصلا کلمه تحمیل حقیقتا اهانت به امام است . اگر اینجور بود چرا امام تا آخرین لحظه عمرشان اینقدر به من اعتماد داشتند متناقض است . آنهایی که این حرفها را می زنند باید شک کنند در قاطعیت و عدالت امام شاید متوجه نیستند چه می گویند.

یک مقداری هم درباره محوربودن رهبری و اینکه باید با رهبری حرکت کرد و پشت سرایشان رفت همیشه شما صحبت داشتید الان هم برای این روزها مطالبی بفرمائید.

رهبری جزو قانون اساسی ما است . رهبری مرکز اصلی نظام است و اختیاراتش هم در قانون اساسی دیده شده است . ایشان هم بیش از اختیارات قانون اساسی نمی خواهند. همین مقدار را هم گاهی به کار نمی گیرند. من فکر می کنم در قانون اساسی ما همان جوری که واقعیت رهبری ما را پذیرفته و نقش ایشان را پذیرفته شرایط رهبری شرایطی است که خود به خود و اتوماتیک وار مانع انحراف می شود. ما می توانیم مطمئن باشیم .

هیچ قدرت دیگری با این شرایطی که ما داریم نمی تواند محفوظ باشد و مورد اعتماد باشد. در قانون اساسی رهبری محور قرار گرفته است . باید ایشان رئیس جمهور را تنفیذ بکند. معنایش این است که همه دولت مورد تایید می شود. فقهای شورای نگهبان را ایشان منصوب می کنند.

رئیس قوه قضائیه را ایشان معین می کنند. صدا و سیما دست ایشان است . نیروهای مسلح هست . این هم مایه قدرت رهبری است و هم مایه اعتماد مردم است که کسی با آن شرایط این اختیارات را دارد و از اینها سواستفاده نمی کند. و نهادی مثل خبرگان هم با حدود یکصد مجتهد عادل همیشه مراقب حفظ و ادامه شرط های رهبری است .

Gharibeh-Ashena - المان - هانوفر
از این شخص خبیثتر خودش است وتمام فتنه ها زیر سر این معلون میباشد. حالا هم از رهبری دفاع میکند. بابا کسی شماها را نمی خواد :. استقلال ازادی جمهوری ایرانی
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

hamesheh bahar - انگلستان - لندن
هاشمی ملقب به سیب زمینی!!
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

victory73 - انگلیس - منچستر
....ر تو ریش تو اون رهبرت
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

sam666 - انگلستان - لندن
اکبرشاه اونقدر دزده که حال این حرفارو نداره
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

ahura - ژاپن - توکیو
ای حرومزداده ! بازم پشت پرده چزوندنت نه ؟ از تو پفیوز تر فلک به عمرش ندیده . به خدا قسم احمدی نژآد هزار بار مردتر از توئه . لااقل هرچی هست رو میکنه . از تو بیشرف هزار تا چهره تو این سی سال دیدیم . یا خفه شو ، یا بمیر یا اصلا زر نزن . اما فکر نکن مردم ما خفه میشن . این مردم رو دیگه هیچ چیزی جلودار نیس تو هم برو به بیزنست و شمردن پولات تو داخل و خارج برس
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

fosil - ایران - تبریز
ahura - ژاپن - توکیو. مرسی ahura, همان عاشورا بزبان ژاپنیه( شوخی). چقدر حرف حق بزنیم, کیه که گوش شنوا داشته باشه. درد دوای اخوندی=هراکیییییری.
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

DADA-S - هلند - آمستردام
پشت پرده یه خبری هست که این مارمولک کشیده کنار ، مرتیکه الدنگ خودت کردی حالا مثل سگ‌ پشیمونی موندی چه غلطی کنی‌.
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

razcac - امریکا - لس انجلس
رفسنجانی الاق انقدر خوردی که نمیتونی عرعر کنئ ان کارخانه مصالح سازی که توی لس انجلسه تو شهر معلیبو بغل دریا مال کیه ذلیل مرده تو یا پسره یابوت
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

iranazadiran - ایران - تهران
حرفهای او دلیل تایید رهبری نیست. او به زبان بی زبانی میگوید خودم این خاک را بر سر خودم و مردم ایران ریختم و خود کرده را تدبیر نیست. او مجبور است این حرفها را بزند چون رهبر مافنگی دست ساز خودش گفته مرز خود را شفاف کنید . او بهتر از هر کس متوجه شده که این رژیم دوام و بقایی ندارد و مردم کار خود را به ثمر خواهند رساند بنابراین ضرورتی نمی بیند که بیشتر از این خود را خود و خانواده اش را درگیر کند. اگر اکنون او بر مسندی . بود که کاری از دستش بر می آمد و با این اتفاقات روبرو میشد امکان نداشت با مردم چنین معامله ای کند که آن جانی مافنگی کرد همانطور که . در مراسم نماز جمعه اعلام کرد وقتی مردم ما را نمی خواهند ما از نظر تکلیف شرعی هم وظیفه و دین داریم که به خواست آنها احترام بگذاریم حتی با روایتی از پیامبر اسلام این مسئله را حکم واجب دانست. او خود بیشتر از همه به این واقعیت رسیده است که بتی را که بیست سال قبل خود با دست خود ساخت و مردم را وادار به اطاعت از او کرد حال باید خود هر روز به نیایش او مشغول باشد.....
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

iranazadiran - ایران - تهران
ادامه.. و این بت جدید متکبر توخالی عقده ای جانی را باز هم تو با دستان خود آن را ساختی . اگر خمینی یک روز تصمیم میگرفت که عکسش را چاپ نکنند اما با چاپ عکسش روی اسکناس راضی بود آیا معنایی غیر از این دارد که او در خود گم شده اش دست و پا میزد تا جاییکه حتی تا یک ماه از خود نیز فرار میکرد و در لاک خود میخزید. مگر نگفته ای که محال بود کاری را که میخواست انجام دهد کسی بتواند جلودارش شود و یا اگر کاری را نمی خواست انجام دهد کسی او را مجبور به انجام آن کند. چگونه کسی که در برابر هواهای نفسانی خود تا این درجه ضعف دارد و در سرگردانی بسر میبرد جسارت راهبری مردم دارد و بازی با خدا میکند. بازی سیاست مرسوم است و جز اصول اولیه آن. این از او و این از این ولی فقیه دست ساز خودت. حکومت شاه که حکومتی مذهبی نبود ابتدا نام خدا بود و بعد دیگر چیزها یا اشخاص اما این مردک مافنگی پذیرش مردم را تنها با پذیرش ولایت فقیه یا وقیح محک می زند.....
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

iranazadiran - ایران - تهران
ادامه.. مردم ایران کار خودشان را به خوبی پیش میبرند و تاوان دزدی ها و جنایات شما را آنها پس می دهند اما بدان که جایگاه شما حکومتیان کجاست و جایگاه مردم کجا و در آینده و تاریخ در کدام سو ایستاده اید.
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

Esfahan-Norwey-mohajer - نروژ - بودو
victory73 - انگلیس - منچستر ..عزیز دقت کن هاشمی که ریش نداره...همشو تحویل رهبر کن...واسی کوسه هم یک فکر دیگه کن..
چهار‌شنبه 21 بهمن 1388

Esfahan Nesfe Jahan - آلمان - برلین
وی درباره روابط خود با مقام معظم رهبری تصریح کرد: در بین همه ماها که در این سالها کشور را اداره می کنیم نزدیکی من و رهبری بیشتر از همه هست . وای وای وای یعنی مقام رهبری با ایشان ..? خدا مرگم روم به دیفال !!!!!!!!!!!!!!!!!
پنج‌شنبه 22 بهمن 1388

amoo uk - انگلستان - لیدز
جناب ر فسنجانی همین تو بودی که خامنه ای را علم کردی خدا لعنت کنه تو و کل نظام قبیح تو هم کشتی اعدام کردی اقتصاد ایران را تو فلج کردی لعنت و نفرین مردم بر تو
پنج‌شنبه 22 بهمن 1388

sam666 - انگلستان - لندن
amoo uk - انگلستان - لیدز 100% درسته
پنج‌شنبه 22 بهمن 1388

سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا
معمولا کسانی که هوش متوسطی دارند بعد از سن هفتاد یا هشتاد سالگی سایه مرگ را بالای سر خود حس می کنند و به خود می گویند اینهمه سال حرص زدی و دویدی که چه؟ حداقل این اندک زمانی که از عمرت مانده را مانند انسان زندگی کن و برای قدرت و مادیاتی که برایت نمی ماند آن را تلف نکن. حسن حبیبی، هاشمی رفسنجانی و... به نقطه ای رسیده اند که می گویند بس است. در مقابل افرادی که هوش بالایی دارند از همان دوره جوانی می دانند که به صرفه نیست عمر و آبروی خود را بیش از حد صرف قدرت و مادیات کنند و نیز کسانی که اصلا مغز ندارند (مثل جنتی و یزدی) تا لب گور مشغول فعالیتی خستگی ناپذیر در جهت بی آبرو کردن خود و لطمه زدن به دیگر آدمیان هستند.
پنج‌شنبه 22 بهمن 1388

ساعت 12 - ایران - تهران
iranazadiran - ایران - تهران . هزاران آفرین بر تو، نظرخیلی جالب و هوشمندانه ای داده ای، دوستان همگی نظر این دوست عزیز که واقعیت محض است را بخوانید.
پنج‌شنبه 22 بهمن 1388

haghighatgo - آلمان - برلین
توله سگ های استخوان خور واق واق کن تازی زادگانی که برای حفاظت حکومت تان پرورش داده بودید و قرار بود قریبه ها را گاز بگیرند و بترسانند به گرگ های هار میلیونی تبدیل شده اند و دیگر خودشان شکار می کنند و حالا هم چند بار دست و پای شما را هم زخمی کرده اند و دیگر منتظر استخوان های لیسیده شما و رفقایتان نیستند و با کوچکترین حرکت نادرستی شما و خانواده محترمتان را از هم خواهند درید!! ... ازطلا بودن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید !!!....
پنج‌شنبه 22 بهمن 1388

iranazadiran - ایران - تهران
ساعت 12 - ایران - تهران . دوست عزیز لطف شما باعث شد کامنتم را دوباره باز خوانی کنم این باعث شدمتوجه شوم بخش دوم افتاده اما مهم نیست تقریبا نظرم را رسانده ام متاسفانه این روزها به آنفولانزای بی موقعی دچار شده ام که خیلی از برنامه هایم را در این روزهای مهم بهم زد و این جاافتادگی هم از حال بد بود. دوست عزیز ما ایرانیان با این جنبش در حال حاضر در مستقل ترین دوران تاریخی خود هستیم آینده نتیجه ای در خور لیاقتمان به ما خواهد بخشید. این قیام با هیچ قیام پیش از این قابل مقایسه نیست. جنبش سبز ناب ترین ، با اصالت ترین و گسترده ترین اندیشه های ایرانیان را در خود دارد حال با هر عقیده یا از هر گروه و طبقه. این جنبش نه صوری ست و نه با هیجان زدگی همراه است مشخصاتی که شورش 57 داشت. این جنبش باعث شد حتی کسانی امثال آقای رفسنجانی و خیل عظیم طرفداران رژیمی که از زمان مشروعیت دندان خود را برای حکومت مذهبی تیز کرده بود را هم سو با جنبش کند.....
جمعه 23 بهمن 1388

iranazadiran - ایران - تهران
ساعت 12 - او یا دیگر دست اندر کاران رژیم ممکن است بنا به مصلحت و یا امنیت چیزی بگویند اما مهمترین واقعه ای که اتفاق افتاد این جاست که اینها دیگر هیچ اعتبارو باوری به خود و این حکومت جانی و سفله پرور ندارند شاید تا حال حداقل خود را فریب میدادند و ژست خدمتگزاری میگرفتند اما این جنبش چشم آنها را کاملا به روی واقعیت گشود حتی آن لباس شخصی دیگر می داند که تنها برای بقای خود به مردم حمله می کند این موفقیت بدست آمده حتی در هشتاد سال آینده با شرایط عادی بعید بود چه رسد به هشت ماه، ما این موفقیت سریع را مرهون از جان گذشتگی بی دریغ و شهامت بی نظیر ملت ایرانیم. این جنبش راه خود را با صلابت و استوار تا پیروزی کامل خواهد پیمود.
جمعه 23 بهمن 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.