رازگشایی از قتل فروشنده یک خودرو سمند

رازگشایی از قتل فروشنده یک خودرو سمند

بررسی یک برگ کاربن راز مردی را که با انگیزه سرقت، راننده یک خودرو سمند را به قتل رسانده بود برملا کرد.

به گزارش خبرنگار ما روز 23 دی ماه خانواده مردی 34 ساله به نام عزت الله به کلانتری رسالت کرج رفتند و اعلام کردند این مرد مفقود شده است. همسر عزت الله تاکید کرد شوهرش صبح برای فروختن خودروی سمندش از منزل خارج شده و دیگر برنگشته است. با ثبت این موضوع ماموران اداره مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای یافتن عزت الله آغاز کردند. از آنجا که اطلاعات چندانی از مرد ناپدیدشده در دست نبود، بررسی ها با تحقیق از خانواده وی ادامه یافت. همسر عزت الله درباره شوهرش گفت؛ قرار بود همسرم خودرو سمندش را بفروشد. او صبح مثل همیشه از خانه بیرون رفت اما ساعتی بعد برخلاف همیشه برگشت تا سند خودرو را با خودش ببرد. او گفت مشتری خوبی برای سمند پیدا کرده است. بعد از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت.

بررسی این اظهارات باعث مطرح شدن فرضیه های متعددی شد. کارآگاهان با بررسی این فرضیه ها احتمال دادند عزت الله در فروختن خودرواش دچار مشکل شده و در صورتی که اتومبیل وی کشف شود راز ناپدید شدن او نیز برملا خواهد شد. از این رو مشخصات سمند در اختیار واحد های گشتی پلیس قرار گرفت و آنها ماموریت یافتند در صورت مشاهده سمند آن را توقیف و سرنشینانش را بازداشت کنند. چند روز پس از تجسس های دامنه دار پلیس خودروی عزت الله در منطقه هفت چنار کشف شد. تحقیقات نشان داد سمند از چند روز قبل در آنجا رها شده و اهالی منطقه نیز از راننده آن اطلاعی ندارند و هیچ کس هنگام پارک کردن خودرو راننده آن را ندیده است.در حالی که کشف خودرو نیز نتوانسته بود به پلیس کمک کند مدتی بعد یک راننده آژانس با پلیس تماس گرفت و اعلام کرد یک گوشی تلفن همراه در خودرواش پیدا کرده است. بررسی ها نشان داد این تلفن متعلق به عزت الله است. بنابراین آخرین تماس های این خط مورد بررسی قرار گرفت اما این اقدام نیز کمک چندانی به رازگشایی معمای ناپدید شدن عزت الله نکرد.

با گذشت یک هفته از ناپدید شدن راننده سمند در شرایطی که تمام راه ها به بن بست منتهی شده بود، شخصی به کلانتری هفت چنار رفت و با اعلام مشخصات خودروی عزت الله مدعی شد او خودرو را از وی خریده اما چند روز بعد سمند سرقت شده است. از آنجا که اظهارات این شخص مشکوک به نظر می رسید و از سویی او می توانست اطلاعات ذی قیمتی را در اختیار پلیس بگذارد، وی با مجوز قضایی بازداشت شد و تحت بازجویی های فنی قرار گرفت. فرد دستگیرشده به نام ابراهیم در بازجویی های اولیه در مورد سرنوشت عزت الله اظهار بی اطلاعی کرد و با ارائه یک برگه قولنامه مدعی شد سمند را به مبلغ هشت میلیون تومان خریده است. ماموران این اظهارات را قانع کننده ندانستند و خانه ابراهیم را بازرسی کردند. در این جست وجو یک برگ کاربن که قولنامه خرید سمند به وسیله آن تنظیم شده بود کشف شد. کارآگاهان با بررسی دقیق ورق کاربن پی بردند قولنامه دستکاری شده است، به طوری که جای زمان خرید خودرو هنگام نوشتن قولنامه خالی مانده و بعداً جایش پر شده است. این موضوع باعث شد ظن ماموران نسبت به ابراهیم بیش از پیش تقویت شود. در این میان کشف جسد مردی میانسال در حوالی قزوین ابعاد پرونده را گسترده تر کرد. هنگامی که جنازه مجهول الهویه در معرض دید خانواده عزت الله قرار گرفت آنان تایید کردند که او عضو گمشده خانواده شان است. بررسی جسد نشان داد مقتول بر اثر فشار بر عناصر حیاتی اش دچار خفگی شده است. جمع بندی اطلاعات موجود ابراهیم را در معرض اتهام قتل عمد قرار داد. بنابراین وی این بار تحت بازجویی های فنی قرار گرفت. در این مرحله وی که تمام شواهد را علیه خود می دید لب به اعتراف گشود و قتل عزت الله را گردن گرفت. وی گفت؛ روز بیست و سوم دی ماه در میدان آزادی تهران به صورت دربستی سوار خودروی مقتول شدم و در مسیر وقتی فهمیدم او قصد دارد خودرواش را بفروشد به وی پیشنهاد خرید سمند را دادم. سپس برای برداشتن مدارک خودرو به منزل او در کرج رفتیم و بعد به خانه من در تهران برگشتیم. آن روز همسرم در منزل نبود. همان جا قولنامه فروش خودرو را تنظیم و هر دو امضا کردیم. متهم ادامه داد؛ با توجه به اینکه هیچ پولی نداشتم و از ابتدا قصد داشتم با کشاندن مقتول به خانه ام و تنظیم قولنامه، او را به قتل برسانم، با چاقو وی را به مرگ تهدید کردم. ابتدا دست و پایش را بستم و سپس یک روسری دور گردنش انداختم و بعد او را به قتل رساندم. سپس جنازه را داخل چمدان بزرگی گذاشتم و با یک خودرو پراید جسد را اطراف قزوین بردم و آنجا رها کردم اما تلفن همراه مقتول را داخل آژانس انداختم. سرهنگ اسماعیل هادئی رئیس پلیس آگاهی استان تهران با اعلام جزییات این پرونده از ادامه تحقیقات خبر داد.