قتل مرموز زنی جوان، همچنان در هاله یی از ابهام

قتل مرموز زنی جوان، همچنان در هاله یی از ابهام

پرونده قتل زنی که پنج سال قبل در خانه اش کشته شده بود، روز گذشته برای سومین بار در دادگاه کیفری استان تهران گشوده و انگشت اتهام بار دیگر از سوی اولیای دم مقتول به سمت دامادشان و برادر او گرفته شد. به گزارش خبرنگار ما پنج سال قبل زنی جوان به نام فاطمه در خانه اش به قتل رسید. زمانی که ماموران در محل قتل حاضر شدند، نمی دانستند این پرونده به یکی از پرونده های پیچیده دستگاه قضایی تبدیل خواهد شد. آنها جسد را به دستور بازپرس به پزشکی قانونی منتقل کردند و بررسی های خود را آغاز کردند. یافته ها حکایت از آن داشت که فاطمه خانواده فقیری داشت که با مردی ثروتمند به نام احمد ازدواج کرده بود و از او سه فرزند دارد. این زن با شوهرش اختلاف داشت و نامه هایی که در وسایلش پیدا شد این موضوع را ثابت می کرد. ماموران همچنین متوجه شدند احمد شوهر فاطمه به خاطر سوءظن به همسرش در خانه دوربین مداربسته کار گذاشته بود و همین موضوع فاطمه را آزار می داد. در جریان تحقیقات مادر فاطمه از راز رابطه احمد با زنی دیگر پرده برداشت و ادعا کرد شب قبل از حادثه شوهر فاطمه با او درگیر شد و آنها با هم جر و بحث مفصلی داشتند. گفته های فرزندان فاطمه نیز همین موضوع را تایید می کرد. ضمن اینکه در صحنه قتل برخی از وسایل خانه با سلیقه خاصی جمع شده بود و برداشت ماموران آن بود که قاتل علاقه خاصی به این وسایل داشته و برای اینکه به آنها آسیبی نرسد چنین کاری کرده و از سویی می خواسته با این کار صحنه یک سرقت را برای ماموران بازسازی کند.

در نهایت احمد بازداشت شد. این مرد اتهام قتل را رد و ادعا کرد آن روز در خانه نبوده و نمی داند چه کسی همسرش را خفه کرده است. احمد گفت دوربین مدار بسته در خانه کار گذاشته بود تا از همسرش بیشتر مراقبت کند و منظورش کنترل او نبود و سوءظنی نیز به فاطمه نداشت. وی مدعی شد برادرش محمد همسرش را به قتل رسانده است تا به خاطر اختلافاتی که آنها با هم داشتند انتقام گیری کند و اموال او را صاحب شود. در حالی که پدر و مادر فاطمه انگشت اتهام را به سوی داماد خود گرفته بودند فرزندان فاطمه محمود عمویشان را به قتل مادرشان متهم می کردند. در دو جلسه قبلی رسیدگی به این پرونده با توجه به ادعای اولیای دم هر دو متهم در دادگاه حاضر شدند اما نتیجه یی به دست نیامد تا اینکه روز گذشته متهمان و اولیای دم بار دیگر در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران حضور یافتند. در ابتدای این جلسه به دستور قاضی عزیزمحمدی رئیس دادگاه پدر و مادر فاطمه خواسته شان را مطرح کردند و یک بار دیگر خواهان مجازات احمد شدند و گفتند او قاتل فرزندشان است. مادر فاطمه گفت؛ احمد خیلی دخترم را آزار می داد. او را کتک می زد. دخترم از اینکه شوهرش در خانه دوربین مدار بسته کار گذاشته بود، ناراحت بود. او دختری بسیار پاک بود و از اینکه ممکن است فیلم دوربین توسط افراد دیگری هم دیده شود، می ترسید و همیشه در خانه حجاب کامل داشت. وی در مورد اینکه چرا به خانه دخترش رفت و آمد زیادی نداشت، گفت؛ احمد مانع رفت و آمد ما می شد و من دخترم را مخفیانه می دیدم و او حتی حالا هم دست بردار نیست و حکم جلب پسرم را گرفت و او را با دستبند از خانه برد چون پسرم به او چک داده و نتوانسته بود به موقع آن را پاس کند. احمد می خواهد با این کارهایش ما را زیر فشار بگذارد. وی در مورد اینکه آیا دخترش در مورد درگیری هایی که با شوهرش داشت حرفی به او زده بود، گفت؛ دخترم حتی یک بار تقاضای طلاق کرد چون شوهرش به او تهمت زده بود و می گفت آخرین فرزندشان متعلق به او نیست و حتی از دخترم خواسته بود آزمایش بدهد، اما دخترم زیر بار این اتهامات نمی رفت. در ادامه جلسه دادگاه فرزندان فاطمه در جایگاه حاضر شدند. آنها انگشت اتهام را به سوی عموی خود محمود گرفتند و او را متهم کردند. پسر فاطمه گفت؛ روزی که مادرم کشته شد من به مدرسه رفته بودم، وقتی برگشتم عمویم جلوی در مرا سوار ماشین کرد و گفت چرا به من نگفتی پدر و مادرت با هم اختلاف داشتند. محمود در مدتی که ما پیش او بودیم، می خواست پدرم را مقصر قتل مادرم معرفی کند و مدتی بعد هم متوجه شدیم او به کارخانه پدرم رفته و گفته از این پس او صاحب شرکت است و همه باید به دستوراتش عمل کنند. رفتار های عمویم طوری بود که فهمیدیم او به زندگی ما حسادت می کند. به همین خاطر از نظر ما او انگیزه کافی را برای قتل داشته است. سپس احمد به دفاع از خود پرداخت و گفت؛ من باز هم می گویم قاتل نیستم. من فاطمه را دوست داشتم و نمی خواستم او از بین برود هرچند بر سر مسائل کوچک اختلاف داشتیم. در این هنگام قاضی از متهم پرسید؛ روز حادثه تو سعی داشتی خانه را خلوت کنی و با همسرت باشی. یکی از فرزندانت گفته آن روز لزومی نداشت به مدرسه برود اما تو به زور او را به مدرسه فرستادی. ضمن اینکه بنا به اظهارات دخترت روز حادثه مادرش به او گفته بود هر چه زودتر سوار ماشین پدرت شو تا تو را به مدرسه برساند. او می خواهد دوباره به خانه برگردد و اگر دیر کنی عصبانی می شود. تو آن روز چرا این کار را کردی. متهم جواب داد؛ این طور نبود. من آن روز بعد از اینکه فرزندانم را به مدرسه رساندم به محل کارم رفتم و در خانه نبودم. قاضی سپس از متهم خواست در مورد خراش هایی که روز حادثه روی دست و بازوهایش بود توضیح دهد. احمد گفت؛ کبودی ها ناشی از شوخی هایی بود که من با پسرم می کردم. خراش ها هم به خاطر این بود که من یکی از دستانم ضعیف است و هنگام انجام کار دچار مشکل می شوم. روز حادثه هم وقتی فهمیدم همسرم کشته شده ناراحت شدم و خودم را به در و دیوار کوبیدم. خراش ها ناشی از همین کارهای من است. متهم در ادامه در مورد اینکه چرا دوربین مدار بسته یی که در خانه کار گذاشته روز حادثه خاموش بود، گفت؛ من نمی دانم آن دوربین را چه کسی خاموش کرد. روز قتل من خودم به ماموران گفتم دوربین در خانه وجود دارد و می توانند از روی آن قاتل را شناسایی کنند. من نمی دانم چه کسی دوربین را خاموش کرد ه است. متهم سپس درباره سوءظن به همسرش توضیح داد؛ «من به فاطمه شک نداشتم. او به من گفته بود بهتر است بچه ها را به آزمایشگاه ببریم تا گروه خونی شان مشخص شود. ما می خواستیم گروه خونی را روی یک پلاک حک کنیم و دور مچ بچه ها ببندیم.» وی در ادامه باز هم برادرش را متهم به قتل همسرش کرد و گفت اسنادی دارد که ثابت می کند محمود قاتل است. بنا بر این گزارش هیات قضات بعد از صحبت های متهم ردیف اول وارد شور شدند و احمد را برای تحقیقات بیشتر بازداشت کردند.

mnm - کره - کره
ببینید در ایران هر روز یک قتل اتفاق میافتد .اون خمینی گور به گور شده بی همه چیز در قبر خوابیده.که بااون انقلاب ننگین باعث تمام این فلاکت واورگی بر گردن وی هست .واقعا نفرین بر خمینی دجال وتمامی عمالین این بدبختیها
یکشنبه 4 بهمن 1388

آریوبرزن - ایران - ذاکرات
با درود. هم میهنان گرامی لطفاً به سایت https://whopopular.com مراجعه نمایید و بزرگان ایرانی را حمایت نمایید
یکشنبه 4 بهمن 1388

golf - بلجیک - هاسلت
کره کره عزیز سلام. فکر نمی کنی چرا باید یه آخوند به نام خمینی بتونه باعث این همه بدبختی باشه؟. نظر شما محترمه ولی به نظر من بدبختی از خود ما و باورهای غلط ما سرچشمه می گیره که باعث می شیم امثال خمینی و غیره بیان و رو ما حکومت کنند پس نتیجه اینکه اول خودمونو باید درست کنیم و اون هم انه که خدای حقیقی رو بشناسیم نه از روی مذهب بلکه اون طوری که خدا خودش رو معرفی کرده وگرنه خمینی نه یگی دیگه سوارمون میشه که شده مشکل خود ما هستیم و باورهای غلطمون
یکشنبه 4 بهمن 1388

elektris - فرانسه - پا ر یس
خامنه ای ننگ به نیرنگ تو / خون نداهای ما می چکد از چنگ تو. https://www.youtube.com/watch?v=SL0bufKlKHw
یکشنبه 4 بهمن 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.