بلوغ فکری متهم به قتل ۱۵ساله، گره اصلی یک پرونده جنایی

بلوغ فکری متهم به قتل 15ساله، گره اصلی یک پرونده جنایی

موضوع بلوغ فکری نوجوانی که متهم است چهار سال قبل جوانی را به قتل رسانده است بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران مطرح شد و این پسر را دوباره پای میز محاکمه کشاند. به گزارش خبرنگار ما این پسر که صابر نام دارد و حالا 19ساله است چهار سال قبل در یک درگیری جوانی به نام نعمت الله را با چاقو به قتل رساند. صابر دو سال قبل در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران با حضور پنج قاضی محاکمه شد و گفت؛ اتهامم را قبول دارم. من و پسرعمویم به عنوان مسافر سوار ماشینی شدیم. مرد راننده صدای ضبط را زیاد کرده بود. از او خواستیم صدا را کم کند اما توجهی نکرد و وقتی با اعتراض دوباره ما روبه رو شد درگیری را آغاز کرد. وی ادامه داد؛ او با قفل فرمان به جان من افتاده بود و سه تن دیگر از دوستانش هم پسرعمویم را می زدند. برای اینکه بتوانم از زیر ضربات او بیرون بیایم چاقویم را در آوردم و ضربه یی به او زدم. البته باید بگویم به عمد این کار را نکردم و فقط برای اینکه خودم را نجات دهم چنین کاری کردم. با توجه به اینکه متهم 15 سال بیشتر نداشت دو تن از قضات وقت با صدور رای قصاص مخالفت کردند. یکی از آنها محسن افتخاری بود که هم اکنون سرپرستی دادگاه کیفری استان تهران را برعهده دارد. وی در استدلال خود آورد از آنجایی که متهم به بلوغ عقلی نرسیده است بنابراین نمی توان حکم قصاص برای او صادر کرد. وی همچنین به فتوای آیات عظام مکارم شیرازی و نوری همدانی اشاره کرد و نوشت با توجه به اینکه این دو معتقدند برای تشخیص بلوغ باید بلوغ عقلی را نیز مورد بررسی قرار داد و همچنین در مواردی مانند کارهای اقتصادی باید بلوغ عقلی نیز بررسی شود بنابراین در این مورد نیز به نظر می رسد بلوغ فکری متهم باید مورد بررسی قرار گیرد. هر چند در حکم اولیه متهم با اکثریت آرا به قصاص محکوم شد، رای اقلیت در مرحله استیذان و زمانی که هنوز آیت الله شاهرودی ریاست قوه قضائیه را بر عهده داشت مورد پذیرش قرار گرفت و کارشناسان دفتر وی اعلام کردند رای اقلیت درست است و باید متهم به لحاظ عقلی مورد بررسی قرار گیرد. به این ترتیب حکم قصاص نقض و پرونده به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته صابر بار دیگر پای میز محاکمه رفت تا از خود دفاع کند. وی وقتی دوباره با تقاضای قصاص از سوی اولیای دم روبه رو شد، گفت؛ من در آن زمان بچه بودم و نمی دانستم چه می کنم ضمن اینکه فکر می کردم تنها راه دفاع این است که ضربه یی به مقتول بزنم. او مرتب با قفل فرمان بر سر و صورت من می کوبید و پزشکی قانونی نیز این موضوع را تایید کرده است. وی ادامه داد؛ از اتفاقی که افتاده است متاسفم اما باید بگویم من تنها وارد کردن یک ضربه به مقتول را قبول دارم و ضربات دیگر را من نزدم. صابر سپس به درخواست قاضی چاقویی را که با آن ضربه را وارد کرده بود، توصیف کرد و گفت؛ چاقویی بود بسیار زیبا که اسمم با حروف انگلیسی روی آن نوشته شده بود. هواکش داشت و نوکش تیز بود. در واقع یک چاقوی زیبای جیبی بود. متهم ادامه داد؛ من یک سال قبل از این حادثه ترک تحصیل کردم تا کار کنم اما چهار خواهرم همگی درس خوانده اند. من در آن زمان خیلی کم سن و سال بودم و فکر می کردم چاقو داشتن قدرت می آورد. بعد از پایان دفاعیات متهم وکیل مدافع او به دفاع پرداخت و گفت؛ موکل من در آن شرایط از خود دفاع کرد. مقتول با قفل فرمان به جان او افتاده بود و اگر موکل من با چاقو او را نمی زد، نمی توانست از خودش دفاع کند و شاید حالا جای قاتل و مقتول عوض شده بود. او در آن شرایط نه می توانست به پلیس خبر دهد نه فرار کند و نه اینکه می توانست از کسی کمک بگیرد. محمد مصطفایی ادامه داد؛ در دادگاه اول دو تن از قضات که رای اقلیت را انشا کردند به بلوغ فکری متهم اشاره کردند. موکل من به واقع بلوغ عقلی ندارد. شما به حرف های او در مورد چاقو توجه کنید متوجه می شوید که چقدر بچگانه حرف می زند و توضیحاتی در مورد چاقو می دهد که فقط یک کودک می تواند چنین توصیفی داشته باشد. وی ادامه داد؛ از هیات قضات می خواهم به صورت موکل من نگاه کنند. صابر فقط چند تار مو در صورتش دارد. فردی که در 19سالگی چنین محاسنی داشته باشد چطور می توان گفت چهار سال قبل تر یعنی وقتی که 15 ساله داشته به لحاظ عقلی بالغ بوده است. وی در پایان گفت؛ از هیات قضات می خواهم به شرایط جسمی و روحی متهم و همچنین به رای اقلیت در دادگاه قبلی توجه لازم را داشته باشند. سپس صابر بار دیگر در جایگاه حاضر شد و آخرین دفاعیات خود را مطرح کرد. وی گفت؛ از آنچه اتفاق افتاده است متاسفم و تقاضای بخشش دارم.بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران وارد شور شدند تا رای خود را در این خصوص صادر کنند.

آخرین خبر

آخرین خبرها از نتیجه شور قضات حاکی از آن است که متهم یک بار دیگر به قصاص محکوم شد.