وقتی تحقیر کردن فضیلت می شود

وقتی تحقیر کردن فضیلت می شود

مقایسه کیفیت کنونی بازیکنان تیم ملی با بازیکنانی همچون علی دایی، مهدی مهدوی کیا، وحید هاشمیان، علی کریمی، یحیی گل محمدی، رحمان رضایی و... ثابت می کند یکی از دلایل اصلی افت فوتبال ایران در چند سال اخیر ظهور نکردن بازیکنان بین المللی و سطح بالاست. بسیاری از کارشناسان از چرخه بازیکن سازی در فوتبال ایران انتقاد می کنند و بر این باورند که باشگاه های ایران بستر مناسبی برای پرورش و پیشرفت بازیکنان مستعد به وجود نیاوردند و بسیاری از مربیان هم مربیان سازنده یی نیستند. این در حالی است که در فوتبال اروپا ظهور پدیده های 18 و 19 ساله دیگر به یک اتفاق روزمره تبدیل شده است. با بررسی نوع عملکرد مربیان و بازیکنان ایرانی باید به این نکته اشاره کرد که یکی از دلایل «بزرگ نشدن» بازیکنان ایرانی نوع رفتار مربیان لیگ ماست. اگر به مصاحبه های ستاره های واقعی فوتبال ایران و جهان دقت کنیم در گفته های اکثر آنها چنین جمله یی پیدا می شود؛ «فلان مربی در پیشرفت من بسیار نقش داشت. او بود که به من شخصیت و اعتماد به نفس داد.» کدام یک از مربیان ما به شخصیت دادن به بازیکنان توجه و تلاش می کنند بازیکنان مستعدشان از نظر ذهنی و روانی در مسیر تبدیل شدن به یک ستاره واقعی گام بردارند. مطمئناً تعداد این مربیان بسیار اندک است. اما در آن سو تا دلتان بخواهد مربیانی پیدا می شوند که روش کاری شان تخریب شخصیت بازیکن است و به این رویه شان افتخار هم می کنند. به ندرت دیده می شود که یک مربی صاحب نام جهان پس از شکست تیمش باخت را گردن بازیکنش بیندازد، اما در ایران مربی به راحتی می آید و می گوید ما امروز به فلان بازیکن باختیم. مربی دیگر لیگ ایران در توجیه اینکه چرا مهاجمش را بازی نمی دهد، می گوید؛ «این بازیکن در 15 بازی یک گل هم نزده هیچ، یک بار هم به دیرک نزده است.» دیگر مربی جوان در توصیف بازیکن تنومند خود گفته بود؛ «او که مغز ندارد.» این در حالی است که مربیان بزرگان دنیا حتی زمانی که بازیکن شان یک اشتباه بزرگ هم انجام می دهد از او حمایت می کنند. آیا تا به حال دیده اید ونگر، هیدینک، فرگوسن و کاپلو در مصاحبه هایشان یکی از بازیکنان شان را به باد انتقاد بگیرند؟ جالب اینکه بسیاری از این مربیان مثل کاپلو و فرگوسن به تندخویی معروف اند و درباره برخوردهای آنها با بازیکنان در رختکن و جلسات خصوصی داستان های وحشتناکی وجود دارد. اما آنها می دانند که انتقاد از یک بازیکن پیش روی مردم و رسانه ها به غیر از تخریب بازیکن ثمر دیگری ندارد. اما مربیان ما رویه یی دیگر را پیش می گیرند؛ جلوی دوربین های تلویزیونی با بطری آب بر سر مهاجمی می کوبند که نتوانسته گل بزند یا پس از سوت بازی به دنبال مدافعی می دوند که در یارگیری اشتباه کرده است.

آیا با این رفتارها می توان انتظار داشت که بازیکنان لیگ ایران از چیزی که الان هستند، بهتر شوند. مربیان سازنده فوتبال جهان مثل فرگوسن و ونگر حتی اگر یک بازیکن جوان شان «افتضاح» هم بازی کند او را زود تعویض نمی کنند. آنها می دانند شاید یک تعویض زودهنگام باعث نابود شدن روحیه و اعتماد به نفس این جوان برای همیشه شود و گهگاه امتیازهای بازی هایشان را فدای آینده یک بازیکن جوان می کنند. اما در لیگ ایران چه اتفاقی می افتد؟ مربی مشهور ما در دقیقه 73 بازیکنی را وارد زمین می کند و در دقیقه 75 او را بیرون می کشد و این حرکت غیرمنطقی و غیرمتعارف را جزء فضیلت های مربیگری خود برمی شمارد. برای تنبیه در پایان بازی، بازیکنان را دور زمین می دواند و به این اقدام تحقیرآمیز خود افتخار هم می کند. اگر این روش ها درست است پس چرا در هیچ جای دنیا دیده نمی شود.

چهار سال پیش در چنین روزهایی مهرزاد معدنچی یکی از ضعیف ترین بازیکنان پرسپولیس بود اما در ظرف چند هفته به بهترین بازیکن این تیم تبدیل شد. یکی از دلایل شکوفایی این بازیکن مستعد این بود که ابتدا در فضایی کار می کرد که مرتب مورد تخریب و تحقیر قرار می گرفت، اما پس از آمدن آری هان و خلاصی پیدا کردن از آن فضا توانست به ستاره تیمش تبدیل شود و در جام جهانی هم بازی کرد. آیا مربیانی که سالی 300 ، 400 میلیون تومان درآمد دارند برایشان این مسائل هم اهمیت دارد؟ کیفیت کنونی بازی های لیگ و بازیکنان که نکته امیدوارکننده یی نشان نمی دهد.

روزنامه اعتماد :مهدی زعیم زاده

mdice7 - ایران - تهران
صد در صد درست میباشد. شما نگاه کنید مربی هایی که بازیکن ساز بودند کجا هستند، مثل بگوویچ،استانکو.. اکثر اونها خارجی هستند و توسط مربی های ایرانی فراری(زیراب زنی)شدند. تو ایرانیها فقط کسانی مثل مایلی کهن و جلالی به جوونها میدون میدند، البته فوتبالی که مربی ها و مدیران شون دلال تشریف دارند نباید بیش از این انتظار داشت. یک نمونه، بهادر عبدی، بازیکنی که شوت بزنه تا 30 متر هم نمیرسه ولی یک مدت تو پرسپولیس بود و واسه خودش اسمی در کرد. چون داداش این آقا رفیق فاب حمید استیلی هست، البته حمید خان هم سرش بی کلاه نموند، از این بازیکنها فراوان در فوتبال ما هستند. واسه همینه مربی های ما برای پست گرفتن همه کار میکنند
چهار‌شنبه 23 دی 1388

bluestar - ایران - تهران
وقتی پول بی حساب و کتاب تو فوتبال ما تزریق شد اخلاق و فرهنگ و معرفت از فوتبال رفت.جالب اینجاست که این پولهای بی حساب از دلارهای نفتی بیت المال و از طریق شرکتهای دولتی مثل مجتمع فولاد خوزستان و صنعت مس کرمان و مجتمع فولاد مبارکه سپاهان و... به پای فوتبال ریخته میشه تا درآمد یک بازیکن سیکله صدها برابر درآمد یک پروفسور باشه.
پنج‌شنبه 24 دی 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.