متن نامه عزت الله سحابی به هموطنان خارج از کشور

هشدار عزت‌الله سحابی به ایرانیان خارج از کشور

عزت الله سحابی:دوستان عزیز! پا در تله خشونت افراطیون سرکوبگر نگذارید

یکی از چهره های سرشناس ملی - مذهبی ایران در نامه ای سرگشاده به ایرانیان مقیم خارج از این کشور در مورد تند شدن خواسته‌های جنبش اعتراضی ایران هشدار داده است.

عزت الله سحابی در این نامه که روز شنبه ۱۲ دی (۲ ژانویه) منتشر شد، نوشته است که با توجه به اعمال محدودیت های روز افزون بر رسانه های داخلی ایران، نقش ایرانیان خارج از کشور که به رسانه ها دسترسی دارند و تحلیل هایشان امکان انتشار می یابد، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است.

آقای سحابی در این نامه از آنچه احتمال "سوق یافتن حرکت مدنی و مسالمت آمیز" معترضان ایرانی به سوی "تندی و خشونت" خوانده، ابراز نگرانی کرده و چنین گرایشی را به نفع حکومت و به زیان معترضان دانسته است.

او می نویسد: "هرگونه حرکت جنبش فعلی به سمت خشونت، به ضرر ایران، مردمان آن و خود جنبش سبز است؛ چرا که وقتی حرکت خشونت آمیز شود، جناح قالب و قاهر دست بالا را خواهد داشت و آنها برنده بازی خشونت خواهند بود".

آقای سحابی نوشته است که "جناح های تندرو در حاکمیت" خواستار خشونت آمیز شدن فضا برای سرکوب راحت تر اعتراضات هستند.

او همچنین نسبت به "شبیه سازی" شرایط امروز ایران با شرایط سال ۱۳۵۷ هشدار داده و نوشته است که "انقلاب در ایران فعلی، نه شدنی است و نه درست".

آقای سحابی نوشته است که تندشدن شعارها باعث می شود بعضی از مراجع، روحانیان و چهره های اصولگرای منتقد دولت به ناچار به سمت جناح غالب رانده شوند و در سوی دیگر، انسجام جنبش اعتراضی موسوم به "جنبش سبز" آسیب ببیند.

او توضیح داده است که به جوانان معترض ایرانی حق می دهد که از نوع برخورد حکومت با خواسته های خود خشمگین شوند، اما در عین حال می نویسد: "مسائل عملی سیاسی را نه صرفا بر مبنای "حقیقت" بلکه بر مبنای "موفقیت" باید سنجید".

آقای سحابی از جوانان ایرانی خواسته است که "با همه حقی که در عصبانی و احساساتی شدن در زیر فشارها و سرکوب ها و دروغ ها و تهمت ها دارند، به خاطر نسل خودشان و آینده مردم و مملکتشان باید برخوردهای ولو واکنشی و احساسات پاکشان را کنترل کنند".

متن نامه عزت الله سحابی به هموطنان خارج از کشور

      به نام خدا

      تجربه‌های تاریخی‌مان را فراموش نکنیم 
 

      خدمت همه هموطنانم در خارج از کشور سلام و عرض ارادت و برای همه آرزوی سلامت و موفقیت روزافزون دارم. ای کاش شرایطی فراهم بود که شما سرمایه‌های ملی کشور همه توان، انرژی و سرمایه مادی و معنوی‌تان را ‌‌‌برای همین مرز و بوم و مردم رنج‌‌کشیده‌اش صرف می‌کردید. اما همین که بسیاری‌تان علیرغم مهاجرت در سال‌های دور یا نزدیک، هم چنان درد وطن و مردم دارید و سرنوشت و حوادث ایران را دنبال می‌کنید باعث خوشحالی و تقدیر است. آنچه برادر پیرتان را وادار به نوشتن این سطور می‌کند شرایط خاصی است که در آن به سر می‌بریم و به علت تحت فشار بودن و آزاد نبودن رسانه‌های داخلی، شما هموطنان خارج از کشور، هر یک کم و بیش، نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و احیانا طرح و بازگویی تحلیل‌هایتان از طریق رسانه‌های خارجی دارید.

      در همین رابطه، بی‌هیچ مقدمه‌ای ذکر دو نکته را ضروری می‌دانم. از بنده هم بپذیرید که اگر حرفی می‌زنم، همان طور که به آقای خاتمی نیز عرض کرده‌ام اولویت اولم «ایران» است نه مسئله نظام و حاکمیت غالب. بنده هم سال‌ها و شاید ماه‌های آخر عمرم را طی می‌کنم و دیگر شائبه رد یا حفظ قدرت بنا به مصلحت‌های فردی و احیانا قدرت‌طلبانه برایم منتفی است. اما آن دو نکته:

      الف – با توجه به وضعیت خاصی که کشور ما در آن به سر می‌برد و پس از انتخابات پرمسئله آن یک جنبش اعتراضی از مردم و نخبگان ناراضی و معترض بر نتایج انتخابات (و هم چنین اوضاع مملکت و رفتارها و سیاست‌های حاکمیت، به ویژه در چند ساله اخیر)، شکل گرفته است؛ اینک بیم و امیدهایی بر سر راه این حرکت قرار دارد. یکی از آنها سوق یافتن این حرکت مدنی و مسالمت‌آمیز به سمت تندی و خشونت است. در این مورد کلیه افراد باتجربه و علاقه‌مندان به مردم و وطن ابراز هشدار و نگرانی کرده‌اند. از شماها نیز همین توقع می‌رود. بنده بارها گفته‌ام که در این مسئله حاکمیت و جناح غالب متجاوز اصلی است و در طول تاریخ هم همیشه این حاکمیت‌های استبدادی هستند که مردم و جنبش‌های مردمی را به صورت واکنشی به سمت تند و رادیکالیزه شدن پیش می‌رانند. این مسئله در همه جای دنیا مصداق دارد. الان هم متأسفانه آقایان سخت ایستاده‌اند و حاضر نیستند این جنبش خودجوش مردمی را به رسمیت بشناسند و یا در برابر آن مصلحت‌اندیشی کنند و اگر دل‌شان به حال ایران نمی‌سوزد لااقل به حال بقای حاکمیت‌ خود بسوزد. بنابراین فعلا از این که آن جناح به حرف‌های معقول و مشفقانه گوش دهد، مأیوسیم. اما از این طرف انتظار می‌رود که به نصایح و هشدارها توجه کنند. هر گونه حرکت جنبش فعلی، به سمت خشونت به ضرر ایران، مردمان آن و خود جنبش سبز است. چرا که وقتی حرکت خشونت‌آمیز شود، جناح غالب و قاهر دست بالا را خواهد داشت و آنها برنده بازی خشونت خواهند بود. به علاوه آنکه آنها بهانه‌ها و دستاویزهایی دست‌شان می‌افتد تا بتوانند علیه جنبش مردم سمپاشی کنند و صف در هم ریخته خود را (چه در بین روحانیون و مراجع و چه در بین اصول‌گرایان منتقد و ناراضی و چه برخی مردم سنتی مذهبی) متحد و منسجم سازند. این امر باعث انسجام طرف مقابل و برعکس ایجاد تشتت و اختلاف در صف جنبش که بخش اعظمی از آن مخالف تندروی هستند خواهد شد. اما بالاتر از آن، بر فرض خشونت به پیروزی هم منجر شود، تجربه تاریخ جهان و خود ایران نشان داده است که خشونت عواقب مثبتی ندارد و آنها که با خشونت پیروز می‌شوند خود وقتی حاکم می‌شوند  دست به سرکوب و خشونت و حذف مخالفان و منتقدان می‌زنند و این دور باطل هم‌چنان ادامه پیدا می‌کند.

      این نکته را هم بیفزایم که افراد و جناح‌های تندرو در حاکمیت اکنون خود طالب خشونت‌آمیز شدن اعتراضات هستند تا راحت‌تر بتوانند آن را سرکوب کنند. آنها با تحلیل‌های ساده‌انگارانه‌ای فکر می‌کنند اکثر مردم بینابینی و بی‌طرف‌اند و یک اقلیت طرفدار حکومت و یک اقلیت کوچک‌تر معارض و مبارز با آن‌اند. و آنها باید با اعمال خشونت نگذارند آن اکثریت وسیع بینابینی به این‌ها بپیوندند. دوستان عزیز پا در تله خشونت افراطیون سرکوب‌گر نگذارید. عده‌ای از نظامی‌ها، مثل پزشکان جراحی‌اند که عادت کرده‌اند که برای هر بیماری راه حل جراحی دهند. آنها الان دارند همین نسخه را برای برخورد با مردم معترض می‌پیچند.

      ب – نکته دوم هم این است که اینک نباید به هیچ وجه به شبیه‌سازی حوادث کنونی ایران با دوران انقلاب پرداخت. افراد آگاه و ناظران باتجربه و عمق‌نگر به خوبی می‌دانند که الان نه سال 42 است که حاکمیت بتواند جنبش اعتراض مسالمت‌آمیز مردم را سرکوب و نابود کند و نه سال 56 است که مردم و جامعه از یک سو و دولت و حاکمیت از سوی دیگر در شرایط یک انقلاب قرار داشته باشند. بنابراین دوستان عزیز نصیحت و انذار و هشدار این برادر پیرتان را بپذیرید و در آن تأمل کنید که نباید با دادن تحلیل‌های تند و اغراق‌آمیز و احساسی بر تنور احساسات آتش بریزید و حرف‌ها و کارهای بی‌پشتوانه را تشویق کنید. تند کردن خواسته‌ها و شعارها با شبیه‌سازی‌های نادرست با دوران انقلاب دومین نگرانی بنده است. عزیزان من انقلاب در ایران فعلی، نه شدنی است و نه درست. تجربه حرکت و مواضع قانونی  و مسالمت‌جوی دکتر مصدق در دوران نهضت ملی و حتی در بیدادگاهی که او را محاکمه می‌کرد و نظرات و تجربه مهندس بازرگان در دوران انقلاب و تجربه همگی ما در سی ساله اخیر نشان داده است که حرکت مطالبه‌محور و تدریجی و رفتارها و خواسته‌های معقول و معتدل نتایج بهتر و ماندگارتری باقی می‌گذارد. اما در دوره دکتر مصدق، عده‌ای با تندروی و طرح شعار جمهوریت و یا پایین کشیدن مجسمه‌های شاه در برخی میادین و نظایر آن، جناح مقابل را متحد و عصبانی و مصمم کردند و یا نصایح بازرگان کمتر به گوش فعالان سیاسی آن روز نشست و در هر دو مورد نیز ما بهای سنگینی برای بی‌توجهی به تجارب معقول و منطقی و تسلیم احساس شدن خود پرداخته‌ایم.

      از طرف دیگر هر انقلاب فرضی مستلزم دو قطبی کردن جامعه است. دوستان عزیز همه قبول داریم که جامعه ایران جامعه متکثری است، از مذهبی شدیدا سنتی تا بی‌مذهب. از راست و محافظه‌کار تا چپ و معترض. عزیزان دقت داشته باشید همین دولتی که با وضع آن چنانی مجددا به کرسی نشست به هر حال در ایران صاحب چند میلیون رأی است. تشدید حرکات و مطالبات عمل نادرستی است که جامعه ایران و نیروهای مختلف ذی‌نفوذ و مرجع را در آن دچار تعارض دوقطبی می‌کند. امروزه نباید با رادیکالیزه کردن شعارها، برخی از روحانیون  و مراجع مذهبی و نیز اصول‌گراهای منتقد و نیز برخی از بخش‌های جامعه سنتی را به سمت جناح غالب راند. از سویی همه می‌دانیم که جنبش سبز، جنبش متکثری است که تند کردن شعارها و خواسته‌ها عملا باعث انسجام جناح مقابل و برعکس ایجاد تردید و تشتت در درون این جنبش خواهد شد.

      هموطنانی که در خارج از کشور به سر می برند از این نظر در معرض آسیب بیشتری قرار دارند. چون طبع زندگی در خارج، کم و بیش، «ذهنی» شدن تدریجی روی شرایط داخلی کشور است. هم چنین به لحاظ روانی بسیاری از ایرانیان وطن‌دوست و ملی که درد ایران و زاد و بوم‌شان را دارند، معمولا دلشان برای بازگشت به کشور بیشتر می‌تپد و همین امر آنها را عجول و «شتاب‌زده» می‌کند. هم چنین متأسفانه برخی افراد نیز به لحاظ شخصی و شخصیتی دنبال «موقعیت‌طلبی»‌ها و جایگاه‌طلبی‌های فردی‌شان هستند و همین امر خصیصه شتابناکی آنها را بیشتر تشدید می‌کند. عده‌ای نیز هستند که به علت سوابق سلطنت‌طلبی و یا دیگر سوابق، عصبانیت و نفرت شدیدی از اصل انقلاب و یا از جمهوری اسلامی دارند. مجموعه این عوامل (ذهنی شدن، عجله، جایگاه‌طلبی، نفرت و عصبانیت و...)، خود محرک‌هایی می‌شود برای تند کردن دور حوادث و برخورد احساسی و غیرمنطقی با آن و هر دم بالا بردن سطح مطالبات و شعارها، بویژه با شبیه‌سازی دوران کنونی با مقطع انقلاب سال 57.

      من به ویژه باید برای هموطنان ایران و مردم دوست‌مان در خارج از کشور که نگاه و درد ملی دارند، و بنا به تجربه تاریخی به سیاست‌ها و عوامل و مقاصد و رفتارهای بیگانگان همواره با تردید و شک می‌نگرند، و خود آرزوی سربلندی و استقلال و آزادی و رفاه و توسعه و عدالت برای ایران و ایرانیان را دارند؛ تأکید کنم که دوستان عزیز مسائل عملی سیاسی را نه صرفا بر مبنای «حقیقت» بلکه بر مبنای «موفقیت» باید سنجید. «حقیقت» شاخص عرصه اندیشه و عقل نظری است و عمل «موفقیت‌آمیز» شاخص سنجش عرصه عمل و استراتژی. مردم معترض و بویژه جوانان ایران «حق» دارند که از سرسختی، سرکوب و توهین و تحقیر مقامات و رسانه‌های دولتی در رابطه با خواسته‌ها و حرکت مدنی و مسالمت‌آمیزشان ناراضی و عصبانی باشند و در  ذهن حقیقت‌جوی خود بر راه حل‌های رفع مشکل و موانع پیش رو بیندیشند. اما خیلی حرف‌ها ممکن است حق و «حقیقت» باشد، اما عمل سیاسی و استراتژیک نه صرفا بر اساس حقیقت بلکه بر اساس قدرت، مصلحت و تناسب قوای اجتماعی صورت می‌گیرد. بنابراین در این رابطه از بنده بپذیرید که حتی اگر انقلاب به نفع ایران و مردمانش باشد (که در آن بسیار تردید وجود دارد)، اینک در ایران، اگر ما با آن به صورت احساسی و اغراق‌آمیز برخورد نکنیم، شرایط انقلاب نیست. مهم‌تر از همه این که سعادت ملت ایران اقتضاء می‌کند روش‌ها و مطالبات جنبش سبز به گونه‌ای باشد که در افق پیش روی آن جا برای همه ایرانیان، بدون هر گونه حرکت تقابلی و تعارضی و قطبی، باز باشد. هر حرکت و مطالبه و شعار ما باید بر همبستگی ملی و نیز بر انسجام جبهه سبز بیفزاید و از تشدید قدرت و انسجام جناح معارض با خواسته‌های به حق‌ جنبش (و رفتارهای جناح مقابل که منافع ملی و موجودیت سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ما را روز به روز تخریب می‌کند) بکاهد و در کل در حد توان و تحمل افراد و نیروهای حامل و موثر و دخیل در جنبش باشد. دوستان گرامی هرگونه برخورد «تندش کن، لنگش کن»، بویژه از راه دور، ما را به سمتی می‌برد که دودش به چشم همه خواهد رفت. من ضمن اذعان و تأکید مجدد بر اینکه سیاست‌های حاکمیت باعث تشدید شعارها و خواسته‌ها می‌شود اما باید همان گونه که اخیرا در مصاحبه‌ای اشاره کردم به همه دوستان و بویژه جوانان عزیز بگویم که همیشه ایثار و فداکاری این نیست که انسان آماده چوب خوردن و حتی گلوله خوردن در راه آزادی و استقلال و... باشد، اینها هم گاه لازم است، اما همه عزیزان باید بدانند که گاه تحمل حرکت تدریجی از گلوله خوردن هم سخت‌تر است. گاه انسان در یک لحظه گلوله می‌خورد  و از این اوضاع راحت می‌شود. اما اگر بخواهد چند سال تحمل ناملایمات را بکند تا در مبارزه سیاسی‌اش منطقی و آرام باشد و در برابر تهمت‌ها و افتراها و سرکوب‌ها و حبس‌ها خویشتن داری نماید، این هم خود یک نوع فداکاری و ایثار است. شاید هم سخت‌تر باشد. دوستان عزیز، پس از سهم عمده و اصلی جناح غالب و تندرو حاکمیت در برخورد با اصلاحات (و اینک جنبش سبز) و ناکار کردن آن، در این سوی صف نیز اگر بسیاری از شما به نقد بزرگان اصلاحات به خاطر فرصت‌سوزی و کوتاه آمدن و یا به اصطلاح راست‌روی در «حرکت از  بالا»ی اصلاحات می‌پردازید، در «حرکت از پایین» نیز هرگونه چپ‌روی می‌تواند آثار مشابهی در ناتمام و ناکام گذاشتن حرکات و مبارزات داشته باشد. خطاهای سیاسی، محاسباتی و استراتژیک، چه فردی و چه جمعی، چه در بالا و چه در پایین، چه راست‌روی و چه چپ‌روی؛ روزی در محکمه وجدان خود افراد، حافظه تاریخی مردم و بالاتر از آن در پیشگاه خداوند قابل نقد و پاسخ‌گویی و حسابرسی است.

      بنابراین خواهران و برادرانم تقاضای بنده را بپذیرید و بر احساسات، روحیات و دغدغه‌های فردی‌تان، به خاطر خدا و مردم، غلبه کرده و آنها را به نفع یک حرکت منطقی و تدریجی کنترل کنید. به خصوص جوانان عزیز میهنم، با همه حقی که در عصبانی و احساساتی شدن در زیر فشارها و سرکوب‌ها و دروغ‌ها و تهمت‌ها دارند، به خاطر نسل خودشان و آینده مردم و مملکت‌شان باید برخوردهای ولو واکنشی و احساسات پاک‌شان را کنترل کنند و درس‌های تاریخ پرفراز و نشیب و مملو از درد و رنج و هزینه‌های بسیار ایران عزیز را آویزه گوش‌شان نمایند و الا صداقت و شجاعت ستودنی و قابل احترام‌شان برای دستیابی به آزادی و عدالت کافی نیست.

      در پایان به یک نکته نیز اشاره کنم. دوستان عزیز اینک باید از هر نوع دوقطبی‌سازی‌های افراطی خودداری کرد. یکی از این قطبی‌کردن‌ها، قطبی کردن مذهبی – غیرمذهبی است. جنبش سبز مانند خود جامعه ایران، پدیده متکثری است و در آن از افراد شدیدا مذهبی تا افراد شدیدا غیرمذهبی حضور دارند. آنها می‌توانند در عرصه بحث و نظر، هر یک عقیده خود را داشته باشند، اما در عرصه عمل سیاسی آنها باید موجودیت یکدیگر را به رسمیت بشناسند و به عقاید هم احترام بگذارند. در حاشیه رحلت آیت‌الله منتظری و مباحثی که در این رابطه درگرفت، این حالت دو قطبی خود را نشان داد. دوستان عزیز،  بزرگی آیت‌الله منتظری به «صداقت» و «شهامت» او هم در نظر و هم در عمل‌ بود. ایشان یک مرجع تقلید مذهبی است که در سنتی‌ترین شهر ایران زندگی می‌کرد. آرا و نظرات ایشان را باید در این چارچوب دید. صداقت و شهامت فکری ایشان، حال در هر مرحله از زندگی‌شان به گونه‌ای که می‌اندیشیدند، زبانزد همگان بوده و هست. از تقریظی که در آن شرایط بسته قم بر کتاب شهید جاوید مرحوم صالحی نجف‌آبادی نوشت تا آخرین فتاوایشان در باره حق شهروندی بهائیان (که فقه عقیده‌محور را به فقه انسان‌محور نزدیک کردند)، شهامت و شجاعت نظری‌شان را در میان و چارچوب روحانیون حوزوی نشان دادند. ایشان در عرصه عمل نیز همین صداقت و شهامت را داشتند و از «امتحان»های بزرگ «اخلاقی» تاریخی سربلند بیرون آمدند و به خاطر عقاید و ارزش‌های اخلاقی‌شان، به پست و منزلت و قدرت پشت کردند. ممکن است بساری از روشنفکران و نواندیشان مذهبی و یا دیگر روشنفکران، به لحاظ فکری و ذهنی و زبانی جلوتر از آقای منتظری بیندیشند، اما آنها نه نقشی را که آیت‌الله منتظری در میان حوزه‌ها، روحانیون، مردم سنتی و نظرگاه‌های حقوقی دینی موثر در قدرت و اجرا ایفا می‌کنند دارا هستند و نه، بالاتر از آن، بسیاری‌شان امتحان تاریخی شخصی و تاریخی اخلاقی آن چنانی که آیت‌الله منتظری پس داد، داده‌اند. هم اینهاست که به آیت‌الله منتظری نقش ویژه‌ای در رابطه با دفاع از حقوق بشر در ایران می‌دهد.

      در انتها از اینکه مصدع اوقات‌تان شدم عذر می‌خواهم. بنده هم مطلع و هم مطمئنم که اکثر قریب به اتفاق ایرانیان فعال در خارج از کشور نگاه و شخصیت ملی و درد ایران دارند و از مواضع و مواقع مشکوک و ملکوک پرهیز می‌کنند و همین طور بنا به آثار و مواضع منتشره بسیاری‌شان، خوشحالم که افراد با تجربه، معقول و منطقی و دوراندیش نیز در آنجا هم بسیارند و هم انشاءالله دست بالا را دارند. امید است نصایح این برادر پیر بر برخی مواضع احساسی و غیردوراندیش بعضی دیگر موثر افتد و حداقل آنها را به تأمل وادارد. پیروز و سربلند باشید.

      عزت‌الله سحابی

11 دی ماه 1388

alishan - اوکراین - کیف
حضور برادران لبنانی در روز عاشورا .با مراجعه به ۲ آدرس زیر متوجه این مطلب خواهید شد. https://dirtykillerbasij.wordpress.com/2010/01/02/basij-forces-in-ashura/. https://www.goftaniha.org/2009_06_01_archive.html
شنبه 12 دی 1388

has.danmark - دانمارک - کپنهاک
چرت و پرت نگو عمو.شما چی داری میگی؟این همه جوان بی گناه را با بی رحمانه ترین طربق کشته شده اند اقا الان زبان دراورده که شعارهای تند ندهیدکه مراجع و علما میروند به نظام اسهالی می چسبد.خوب برن بچسبند.چون هرچی می کشیم از دست اونا و شماها می کشیم.به .. ممل تازی برن گم شوند عوضیها
شنبه 12 دی 1388

انسانیت - ایران - تهران
در یک جمله می گوید شعارمان این باشد: همه برادریم چه مذهبی و چه غیر مذهبی. یا ایران برای همه ایرانیان.
شنبه 12 دی 1388

mohsen_raja - ایران - تهران
اول؛ ما اخر نفهمدیم این واژه "ملی-مذهبی" یعنی چی؟ ولی فکر کنم ابگوشت رو با مربا بالنگ قاطی میکنن و میخورند! دوم؛ ما هم میدونیم الان نه سال 42هست و نه سال57 ولی این رو هم میدونیم که این اخوندها هم شاه خدابیامرز نیستند وگرنه ما هم با خشونت مخالفیم، ولی تو رو بحضرت عباس؛ با اقای نقدی، سردار رادان و طایب هم بجز زبان خودشون که همون گفتمان بر پایه ملاطفت اسلامیه؛ میشه با زبون دیگه ای صحبت کرد؟ سوم؛ در مورد دو قطبی کردن هم، اصلا حرفش رو هم نزن؛ همون یه دونه افشین قطبی رو هم دیگه حالمون ازش بهم میخوره! و در اخر هم؛ جدن که شماها عجب بزرگوارهایی هستید، نسل ما رو به خاک سیاه نشوندید، یک مملکت رو به تباهی کشیدید، باز هم نسخه!
شنبه 12 دی 1388

surena1611 - آلمان - اشتوتگارت
جنبش دمکراسی خواهی مردم تا به حال با خشونت رفتار نکرده و اگر در مواردی به زد و خورد کشیده شده فقط جنبه دفاعی داشته. آیا باید این جنبش در مقابل تجاوزهای جنسی و کشتار مردم سکوت میکرد؟!!! آیا نظام فاسدی که که به هیچ اصول اخلاقی مذهبی ملی و انسانی پایبند نیست را میتوان تحمل کرد؟!! آقای سحابی به جنایتکار بودن حکومت اشاره کردند ولی به این مطلب اشاره ای نکردند که حکومت مثل گذشته از پشتیبانی مردمی برخوردار نیست و به زور اسلحه حکومت میکند. از مردم نیز نمیتوان انتظار داشت در برابر این تجاوزات و خونریزی ها سر تسلیم فرود آورند. اگرحکومت بعد از سالها کشتار دست از خشونت کشیده بود میتوانستیم به متمدن شدن آنها امیدوار باشیم ولی روز بروز به جهالت و جنایت خود افزوده است. به امید سرنگونی هر چه زودتر این حکومت ضد بشری
شنبه 12 دی 1388

arash-eindhoven - ‌‌‌‌هلند - ‌‌ایندهوفن
در اینکه در شرایط امرور تاکید میکنم فقط امروز به نام جنبش سبز در سطح خیابانها و رو در روی آدمکشان ولی فقیه نباید دست به خشونت زد موافقم اما این به معنای آن نباید باشد که حلقوم رژیم ا به انواع دیگر نفشاریم .در خارج از کشور با تسخیرسفارتخانه ها افشاگری و ضربه زدن به سیستم اطلاعاتی و اقتصادی و ...و درداخل کم کاری اعتصاب اتحاد اقشار و شهرها و مخصوصا ضربه زدن به منابع مالی رژیم مانند نفت و بنادر وخرابکاریهای عمده و .. انجام داد. مطمئنا پیروزی نزدیک است.
یکشنبه 13 دی 1388

bluestar - ایران - تهران
اعضای نهضت آزادی همیشه موضعگیریهای منطقی دارند.
یکشنبه 13 دی 1388

shir del - انگلیس - نیوکاسل
مواد لازم برای یک انقلاب= 1 عدد لیدر قوی /تعدادی شهید ومجروح به تعدادلازم /مقداری چاشنی خشونت/
یکشنبه 13 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
پیرمرد عزیز هر کسی هستی برای خودت هستی و ما احتیاجی به نسخه پیچی شما و امثالهم نداریم. شما دو سال پیش کجا بودی تا ادر مورد چپاندن ثروت ایران و ایرانی به عربهای فلسطین و نصرالله ها و جندالله ها افشاگری کنی؟ مگر انزمان کور بودی تا ببینی که ملت ایران بدلیل فقر مجبور به فروش خون و کلیه و حتی ناموس خود شدند؟ برو سرت را بگذار و در گوشه ای بمیر و به کار ملت ایران کاری نداشته باش! یک کلام، نه بیشتر و نه کمتر: آخوند باید برود!
یکشنبه 13 دی 1388

ich bin iraner - ایران - تهران
has.danmarkدهان را به فحاشی باز نکنید ای بی خردان طوطی صفت. .کاملا درست گفتند ایشون. زنده باد ایرانی باشرف.
یکشنبه 13 دی 1388

shirmardan - ایران - تهران
alishan - اوکراین - کیف . ممنون از این لینکی‌ که گذاشتین، از دوستان عزیز خواهشاً اطلاع رسانی کنین به بچه‌های داخل ایران، این سند‌ها باید افشاگری بشه. https://www.goftaniha.org/2008/03/blog-post_05.html .
یکشنبه 13 دی 1388

rosita - المان - هانوفر
برو بمیر !
یکشنبه 13 دی 1388

Sonia236 - امریکا - نیو یورک
همین کم بود این کلنگ زاده بیاد نظر بده! هشدار داد! ها ها! اینو یزدی و اینا خائنین به ملت بودن، هر جا لازم شد یه لنگی برا رژیم رقصیدن و آدم فروختن و چاپلوسی کردن وقتی هم که باز با تمام اینا رژیم در ما تحتشون زد هر از گاهی غر غر میزنن! جالبه هنوز هم فکر میکنن چه اشغالی هستن !
یکشنبه 13 دی 1388

amirpersia - ایران - تهران
ملی مذهبیها همشون شترمرغ هستن!. همینا به اسم روشنفکر بدبختمون کردن!.
یکشنبه 13 دی 1388

black chador - امریکا - ولدن
اینو دیگه از کجاشون در اوردن؟ کسی نگفتهدین نداشته باشه ما میگیم اخوندها از ادارات دولتی برن بیرون و برگردند به مسجدهاشون.
یکشنبه 13 دی 1388

ali203 - ایران - بوشهر
اونایی که تو خارج نشتین و هی میگین لنگش کن این نهایت است که مردم را مثل خودتان میدانید ملت ایران در داخل میدونن چکار کنند لطفا .......//با تشکر
یکشنبه 13 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
من تا بحال بارها به دوستان این سایت خطر افراط رو تذکر دادم. اگر در سال 57 هم مردم ما کمتر خشمگین و احساساتی میشدن، بسیاری از مشکلات یا پیش نمی اومد و یا ضررش خیلی کمتر بود. الان هم همون وضع حاکمه. خیلی ها بامنظور یا بدون منظور دارن مردم رو تحریک به آشوب و ایجاد بحران و سر دادن شعار های تند و رادیکال میکنن. در این حالت این خطر بزرگ وجود داره که استفاده از خشونت برای سرکوب مردم موجه تر جلوه میکنه. فراموش نکنیم که در قبل از انقلاب ساواک هیچ مشکلی با سرکوب گروههای مسلحی مثل مجاهدین یا فدائیان خلق نداشت. کار از وقتی (برای ساواک) خراب شد که دامنه مخالفتها به میون مردم کشیده شد .
یکشنبه 13 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
. بعضی دیگه هم مثل خاله خرسه با توهین به مذهب باعث میشن خیلی از افراد بیطرف در جامعه ناخواسته به دلیل توهین به اعتقاداتشون، علیه معترضان موضع بگیرن و به مواضع رسمی نزدیک بشن! من خودم بعضی از تظاهرات مردم رو از نزدیک دیدم و تحت تاثیر شعور سیاسی بالای اونها قرار گرفتم. به نظر من افراد میانه رو از نظر «درک سیاسی» یک مرحله از افراد تندرو جلوتر هستند. دوستان فراموش نکنید که سیاست عرصه بسیار حساس و ظریفیه و حتی اشتباهات کوچک هم میتونه به بهای نابودی یک جریان سیاسی تموم بشه. به امید سربلندی و بهروزی ایران و ایرانیان.
یکشنبه 13 دی 1388

borzoopersia - انگلیس - بیرمنگهام
خواهش میکنیم سر به بالین مرگ نهید و هر چه زودتر بمیرید. جمهوری اسلامی بقایش را به افرادی چون شما و بازرگان مدیون است. شما شده بودید سوپاپ بخار این حکومت ننگین. اقای سحابی این جنبش تا مسلحانه نشود ره به جایی نخواهد برد. وای به روزی که مسلح شویم. جلو زور و خشونت و اسلحه و اسلام باید اسلحه به دست گرفت حتی بمب اتم در مقیاس کوچک هم جا دارد. تقدیم به دکتر سحابی از طرف برادری کوچکتر در انگلیس.
یکشنبه 13 دی 1388

ehsan_r - ایران - تهران
ملت ایران هیچ وقت لیاقت امثال مصدق و بازرگان را نداشتند. با توجه به نظرات این موضوع عیان تر شد.هموطنان عزیز خارج از کشور چی فکر میکنن.اینکه الان وقتی تو یه جای عمومی صحبت میکنیم همه با جنبش سبزن و مخالف حکومت؟فکر میکنید هر چی خشونت بیشتر بشه درصد موفقیت ما هم بیشتر میشه؟!شهید بیشتر دادن موفقیته؟!ما نمیخوایم با توسل به خشونت مثله اونها رذل بشیم اونهم وقتی که راه مسالمت آمیز و مطمئن تری وجود داره. این جمله را یک بار دیگه بخونید:. «عزیزان دقت داشته باشید همین دولتی که با وضع آن چنانی مجددا به کرسی نشست به هر حال در ایران صاحب چند میلیون رأی است»
یکشنبه 13 دی 1388

arya47 - ایران - کرمان
فضول میرزا - سوئد - استکهلم . شما که نمیشناسی اظهار نظر نکن دو سال پیش که شما خارج از کشور حال خودتو میکردی ایشان زندان بود اصلا مید.نی ایشون تا حالا چند بار خودش و خانواده اش دستگیر شدند؟تا چند با تهدید شدند؟آیا میدونی با نوشتن این نامه خودش و خانواده اش با صدای گربه هم از خواب میپرند از تر نیروهای امنیتی.شما خارج نشینان اگر نسخه برای مردم داخل نپیچید جنبش به پیروزی میرسد اما اگر میخواهید شما هم کاری کرده باشید محترمانه و منطقی نظرات خود را بفرمایید تا اگر لازم بود به آنها عمل شود نه اینکه توهین به مبارزان راه آزادی کنید.
یکشنبه 13 دی 1388

dara20 - ایران - تهران
فسمت اول:. جناب آقای سحابی ملت ما جوانان اسلامگزیده و عاصی از دست حکومت شرور اسلامی هرگز از سر تقصیرات و گناهان شما و ابراهیم یزدی و سایر ملی مذهبیون که تاثیر بسیاری عمیقی برای به قدرت رسیدن خمینی داشتید و ایران را با تئوریهای سراسر غلط و جهل و نادانی و قدرت طلبی هایتان به ورطه نابودی و هلاکت از نوع اسلامی آنهم تنها به بهانه خلاصی از شر رژیم پهلوی کشانیدید نخواهیم گذشت. شما و همپالگیهایتان سالها بخت برگشته تان را امتحان کردید و برای پابرجا ماندن این دور باطل و استحکام هر چه بیشتر این حکومت نامشروع انسانستیز نهایت تلاشتان را کردید پس حال که بقول خودتان اخرین دم های زندگیتان را می گذرانید دیگر دست از دسیسه و نیرنگ بردارید و در امور مردم ایران دخالت بیجا نکنید. ما
یکشنبه 13 دی 1388

dara20 - ایران - تهران
فسمت دوم:. ما اعمال شما و یارانتان در دهه سیاه 50 فراموش نکردیم. ابراهیم یزدی همان یار شفیق شما که دستش به خون سران دستگیر شده رژىم شاه آلوده است و حمایتهای تک تک شما از خمینی از یادمان نمی رود. اما چه زیبا بود دست تقدیر که مار خود پرورده در استینتان نیش جفا بر پیکرتان زد و وجود بی ارزشتان را بر خاک سرد مالید. اینک ما و نهضت مردمی ایران و هموطنان عزیز آواره در خارج از کشور به چه شکلی و تحت چه شرایطی عمل میکنند ابدا به شما ربطی ندارد. به شما نه بعنوان تنها بعنوان یک انسان توصیه میکنم از روزهای واپسین عمرتان برای عفو و بخشش از پیشگاه مردم ایران و التماس به درگاه خدا برای ذره ای بخشایش استفاده کنید.
یکشنبه 13 دی 1388

seda-iran - برزیل - ریودوزانیرو
قابل توجه خارجی نشین ها. اولا دختر جناب سحابی 2 روز پیش دستگیر شد . هاله سحابی. ایشان فرزند یدالله سحابی و پدر وپسر جزو جبهه ملی. لطفا شما که کاری نمیکنید توهین نکنید. بنده هم به جدایی دین از سیاست متقدم . مثل همه شما
یکشنبه 13 دی 1388

black chador - امریکا - ولدن
gogoli - ایران - تهران. جناب شما کی از روسیه برگشتید؟ سی ساله این رژیم کثیف اسلامی داره مردم را شکنجه میده و میکشه حالا مخوای باهتون مذاکره بشه؟ من ساواک رو خوب میشناسم. خون اشامی این اخوندها و اقازادهشون به کارهای ساواک زمین تا اسمان فرق داره. شاه و ساواکش بد بودن و نه به این بدی. علی چکه ای خون یک یک ایرانی ها را میریزه قبل از اینکه پولهای دزدیش و کلاغ سیاهاشو ورداره ببره انگلیس و شیطان بزرگ تقاضای پناهندگی کنه.
یکشنبه 13 دی 1388

surrena - ایران - ایران
فضول میرزا - سوئد - استکهلم . درود به شرفت.جانا سخن از زبان ما میگویی
یکشنبه 13 دی 1388

freydun - ایران - شیراز
arya47 - ایران - کرمان --این خارج نشینان بخاطر تحقیر شدن توسط مردم فاشیست اروپامعمولا مشکل شخصیتی دارند و عقده ای شدند ونظراتشان مبتنی بر خشونت وکشتن و تحقیر است و بطوریکه شاهدید به همه میتازند و توهین میکنند ولی بوقت عمل و مجیز گوی اخوند میشوند و اگر معامله ای هم پیش اید بدشان نمی اید.البته ادمهای بسیار با شخصیت هم بینشان یافت میشود که در کشور محل اقامتشان از لحاظ اجتماعی مورد احترام هستند و اگر با انها صحبت کنی فقط از جنبش ازادی خواهی مردم دفاع میکنند وبس.تو همین سایت ادبیات بعضی ها(فحاشین) راببین به همه توهین میکنند و تفسیرات ابکی و خط دادن از بالای گودشان مشخص است.من غیر مسلمان را بسیجی مینامند ومثل اخوندها شهدا را تفکیک و از شهادت روح الامینی و علی موسوی همانند مزدوران بسیج اظهار شادی کرده و البته در دل از شهادت دیگر جوانان هم در محل کذایی شان عروسی دارندچون اینان در جامعه ایرانی جائی ندارند پس خرابیش را ارزومندند.اینها به اندازه یک مگس در جنبش ازادیخواهی مردم تاثیر ندارند.قویدل باش که پیروزی از ان راستی است
یکشنبه 13 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
black chador - امریکا - ولدن . 1- من خیلی وقته برگشتم! شما کی از آمریکا برمیگردی عزیز باتربیت؟! 2- سوتی دادی! چطور ساواک رو «خوب» میشناسی؟! نکنه خدای نکرده ؟! 3- زبون فارسی داره کم کم یادت میره! متنت پر از غلط املایی و اعتقادیه! میگم یه کلاس خصوصی برو! 4- شما که دم از مبارزه میزنی، اصلا میدونی لوله تفنگ کدوم ورشه؟! میشه بگی کجا سربازی رفتی؟ 5- شما که خودت میگی حتی برای انتقام گرفتن حاضر نیستی بیای ایران، چطور از اونجا مردم رو به مبارزه دعوت میکنی؟ 6- بازم میگم: احساساتتو کنترل کن. بجای خشم و عصبانیت، بیشتر مطالعه کن.
یکشنبه 13 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
dara20 - ایران - تهران .. لازمه یه نکته جالب تاریخی رو به شما یاد آوری کنم: از بین چهار رئیس ساواک (بختیار، پاکروان، نصیری و مقدم) هیچکدومشون به مرگ طبیعی نمردن!!! زحمت اولی رو خود شاه کشید! بقیه رو هم جمهوری اسلامی اعدام کرد. در بین این چهار نفر بختیار و نصیری بدنام تر از بقیه بودند. نصیری بطور آشکار در برخی سرکوبها شکنجه ها و کشتارهای زمان شاه مثل کودتای 28 مرداد و همچنین کشتار ناجوانمردانه 9 نفر از اعضای مجاهدین و فدائیان خلق (گروه بیژن جزنی) که جرمشون برای اعدام رسمی کافی نبود، دست داشت. این افراد رو شبانه به تپه های اطراف تهران بردند و به بهانه فرار از پشت با گلوله زدند. بقیه رو نمیدونم اما نصیری واقعا مستحق چنین مجازاتی بود.
یکشنبه 13 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
arya47 - ایران - کرمان. دوست گرامی، اولا که روی سخن ایشون با ایرانیان خارج از کشور است نه کرمان نشینانی چون جنابعالی! پس اولا خواهش میکنم در کار ایرانیان خارج از کشور فضولی نفرمائید! شما میفرمائید که دو سال پیش که بنده در خارج به عشق خودم مشغول بودم، ایشان در زندان بود. خب زندان بوده باشد اینکه دلیل نشد. چرا ایشان بعد از خروج از زندان از دولت انتقاد نکرد که چرا با این رویه غلط حکومتی دختران ایرانی را مجبور به خودفروشی در کشورهای حاشیه خلیج فارس میکنند؟ چرا از دولت انتقاد نکرد که به داد جوانان برسند تا از شدت فقز مجبور به فروش کلیه نشوند؟ اگر زندان رفتن ملاک عمل است، رفسنجانی و خامنه ای هم در زندان بودند وامروز می بینید که به چه اژدها هائی تبدیل شده اند! دوست من با منطق فکر کن نه با احساس!
دوشنبه 14 دی 1388

arya47 - ایران - کرمان
فضول میرزا - سوئد - استکهلم . از اطلاعات کم شماست که نمیدانی ایشان و پدر مرحومشان از همان سالهای اول انقلاب خطشان را از آخوندها جدا کردند و منتقد حکومت شدند.اگر روی سخنش با خارج نشینان هم هست شما به عنوان یک ایرانی بهتر است ادبیات گفتاری و نوشتاری خود را اصلاح کنی و اگر در مورد ایشان اطلاعاتی نداری با یک سرچ در اینترنت ابتدا فرد را بشناس بعد قضاوت کن نه توهین!!!!
دوشنبه 14 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
فضول میرزا - سوئد - استکهلم .. مباحثی که آقای سحابی مطرح کردند به همه ما مربوطه. شما میدونین بحث فروش دختران ایرانی در کشور های عربی رو اولین بار کی مطرح کرد؟ هیچ میدونین کسی که به این بحث در فیلم مستند «فقر و فحشا» دامن زد، مسعود ده نمکی بود؟ چرا باید ایشون با اون موضع گیریهاش چنین کاری بکنه؟ معنی این کار چیه؟ بحث فروش کلیه هم تا مدتها سوژه روزنامه کیهان علیه سیاستهای اقتصادی دولت آقای خاتمی بود. من نمیگم انتقاد نکنید، اما با بصیرت بیشتری این کارو انجام بدین.
دوشنبه 14 دی 1388

rghotbi - ایران - کرج
سلام دوستان خارجی. ما از شما توقع بیشتری برای رعایت ادب داریم. آن زمان این افراد به رهبری معنوی طالقانی با شاه مبارزه کردن نمی دونستن سر و کله خمینی پیدا میشه ولی به احترام مردم با خمینی همراه شدند. اگه اینا چیزی برا خودشون میخواستند امروز کاره ای بودند. مگر نه اینکه به خاطر اعتراض به اشغال سفارت آمریکا کل دولت بازرگان استعفا داد. هر خط از بیانیه سحابی حاصل 30 سال تجربه. شما اونجا فقط میگین برن. رفتن اینا خون میخواد که شما اهلش نیستید. شما که وضع ما رو اینجا نمیدونید. فقط احساسی حرف می زنید. احترام یادتون نره
دوشنبه 14 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
arya47 - ایران - کرمان. متاسفانه به علت محدودیت فضای نوشتاری این سایت نمی توانم در چند خط جواب شما را داده و شما را قانع کنم. شما به سایت زیر تشریف برده و جوابیه بنده را بخوانید. اگر هم موفق به باز کردن سایت بالا نشدید، در همین جا ایمیل خود را لطف کنید تا متن را برایتان ارسال دارم.https://iranbbb.org/57929.htm
دوشنبه 14 دی 1388

pouriya - ایران - رودسر
شرم بر تو باد که در جهت اعمال وحشیانه این حاکمان تازی اینچنین سیاست سازش در برابر اهریمن را تبلیغ میکنی..
دوشنبه 14 دی 1388

arya47 - ایران - کرمان
فضول میرزا - سوئد - استکهلم دوست عزیز سایت معرفی شده شما باز نشد.(فیلتره)اما من شاید اشتباه کنم و این آقا بسار فرد بدی باشد ولی این دلیل نمیشود که بنده یا شما به ایشان توهین کنیم و با الفاظ رکیک باعث واکنش طرفدارانش شویم.باور کنید توهینهایی که میشود باعث میشود که طرفداران حکومت جدی تر مخالفان را سرکوب کنند.آخر من نمیتوانم بفهمم که توهین به یک طرفدار آزادی و جنبش سبز چه سودی دارد؟؟؟حتی توهینهای بعضی ها به سران رژیم هم نمیتواند مشکلی را حل کند.بجای توهین بیایید انتقاد منصفانه بکنیم توهین کردن را هر انسان بیسواد و نادانی هم میتواند انجام بدهد.
دوشنبه 14 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
arya47 - ایران - کرمان دوست گرامی من سعی میکنم چکیده ای از جوابیه را برای شما در اینجا بنویسم:. آقای عزت الله سحابی اخیرا طی نامه ای به ایرانیان در خارج کشور، ضمن دسته بندیهای مختلف و کاذب که به جهت تفرقه انداختن و حکومت کردن عنوان شده از ما خواسته اند که تعامل کنیم! از ما که خود قربانیان خشونت رژیم جمهوری اسلامی هستیم خواسته اند خشونت نکنیم. ایشان البته در مصاحبه با روز آن لاین رسما از جوانان خواسته اند که دست از شعار بر علیه آقای خامنه ای بردارند. از نامه ایشان پیداست که دنبال ختم تظاهراتهای ما در خارج و یا بی خاصیت کردن آنها هستند. جواب ما به آقای عزت الله سحابی شامل این موارد است:.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . ۱٫آقای سحابی ما سازش نمیکنیم. ما نه با خامنه ای، نه با احمدی نژاد و نه با هیچ دیکتاتور و زورگویی در این مملکت سازش نمیکنیم. حرف ما با شما، شعار جوانهای ما در کف خیابانهاست که فریاد زدند: خامنه ای قاتله اصل نظام باطله! لذا دست از تقاضای سازش بردارید. خودتان را سبک و دشمن مردم نکنید. نفس اینکه افرادی مانند شما را جلو انداخته اند تا برای شعار ندادن علیه خامنه ای در نزد جوانهای مملکت و ایرانیان مقیم خارج ریش گرو بگذارید و عجز و لابه کنید نشان میدهد که کار این حکومت خراب اندر خراب است. نشان میدهد که ما چه قدرتی هستیم.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . ۲٫ آقای سحابی الان دیگر حنای بهانه “تبری از خشونت” رنگی ندارد. شما و دوستانتان هم میدانید که خشونت را مردم نمیکنند. خشونت را کسانی میکنند که سی سال است به زور اسید و پونز حجاب بر سر زنان مملکت کرده اند. این یعنی خشونت! خشونت را کسانی میکنند که نام تجاوز به کودک را در قانون اساسی مملکت ازدواج شرعی گذاشته اند. این یعنی خشونت! خشونت را کسانی میکنند که به بچه های ما در کهریزک تجاوز و اسمش را فتح المبین گذاشتند! کسانی که ندا و اشکان و سهراب و ترانه و محسن و … را کشتند، بچه های مردم را زیر ماشین کردند. این یعنی خشونت! آنها خشونت را میکنند و سهم افرادی مانند شما در این سی سال توجیه این خشونت بوده است. سی سال است هم ما را میزنند، هم خشونتشان را به اسم اپوزیسیون ملی/اسلامی توجیه میکنند و به گردن مردم می اندازند.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . علت توجیه این خشونت، علت اینکه شما اکنون رو به مردم به عنوان تبری از خشونت صحبت میکنید زد و بند سیاسی است که کرده و میکنید. به شما اخطار میدهیم که دست از توجیه خشونت این نظام و پاپوش درست کردن علیه مردم بردارید. بروید حکومت و خامنه ای را به عنوان باعث و بانی خشونت محکوم کنید. به جای اینکه با محکوم کردن مردم در بساط سرکوب علیه آنها سهیم بشوید. نشنیدید که جوانهای ما به حکومت در تظاهراتهای خود گفتند : این آخرین اخطار است؟
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . ۳٫ آقای سحابی در این ممالکی که ما زندگی میکنیم بعد از شصت سال هنوز یهودیان و قربانیان هلاکاست هیتلری را که حتی یک روز در اردوگاههای کار اجباری هیتلر به کار گمارده شده اند پیدا میکنند، اعاده حرمت میکنند، غرامت میپردازند. شما با چه جرئتی به خود این امکان را میدهید که به قربانیان مستقیم خشونت و جنایت این حکومت در خارج کشور نامه نوشته و گدایی تعامل با نظام را بکنید؟ میلیونها نفر از ما ایرانیان در خارج کشور به خاطر اعدام، به خاطر سنگسار، عدم برخورداری از اولیه ترین حقوق مدنی خود، به خاطر کودک بودن، به خاطر فشار اختناق، فقر و فلاکت و تباهی و. رنج فرار را به خود هموار و آواره کشورهای دیگر شده ایم، شما از ما میخواهید سازش کنیم؟ فراموش کنیم؟ ببخشیم؟ شما خوب میدانید که دهها ایرانی فقط در حال فرار در جنگلها و در دریاها کشته شده اند. هزاران هزار نفر در خطر دیپورت به سر میبرند. چه بسیار پناهندگان سیاسی که به زور برگردانده شده و حتی اعدام شدند. روی تن بسیاری از پناهندگان سیاسی اینجا هنوز آثار شکنجه حکومت مورد دفاع شما حک شده است.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . تعداد زیادی از ما خواهر و برادران خود را در زندانها از دست داده ایم. یک نسلی از جوانهای ما در خارج کشور، فرزندان اعدامیان حکومت شما هستند. با قاتلین پدر و مادر و خواهر و برادر خود سازش کنیم؟ ما که محال است سازش کنیم، سئوال ما این است قیمت شما چقدر بوده است؟ آیا به اندازه اشکهای مادرانی هست که سالهاست فرزندشان را در غربت ندیده اند؟ به اندازه تحقیر و تنهایی میلیونها انسان هست؟ جواب این سئوال را جناب سحابی باید در آینده نزدیکی چشم در چشم مردم در خیابانهای تهران بدهید. از نگاه مردم بترسید!.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . ۴٫ آقای سحابی از ما میخواهید تعامل بکنیم که دست آخر چه اتفاقی بیفتد؟ میخواهید سفارتخانه های رژیم اسلامی راه بیفتند، دانه به دانه جوانهای ما را در خارج کشور که در این مدت بحق و شجاعانه دست به تظاهرات و ابراز همبستگی با مردم ایران زدند شناسایی کنند، ترور کنند، بساط برگرداندن اجباری آنها به ایران را فراهم کنند؟ آنوقت شما و یک مشت روزنامه نگار دور قاب چین بی وجدان بنویسید که حقشان بود، زیادی خشونت کرده بودند؟ این سناریویی است که در تدارک آن شما هم سهمید؟ چون معنی سازش و تعامل با این رژیم همیشه گسترش خشونت بیشتر بوده است. آقای سحابی فریدون فرخ زاد یک تظاهراتچی خیابانی نرفته بود، میتوانید به ما بگویید که آیا قطعه قطعه کردن ایشان به دلیل انتقادات ضد اسلامی اش خشونت بود؟ یا که نه، فرخزاد خودش مقصر بود؟ آقای بختیار چه؟ غلام کشاورز که جلو چشم همسر و مادر و بستگانش ترور شد چه؟ قاسملو چه؟ و…..آیا این عین استدلالی نیست که سران القاعده برای مشروعیت دادن به حمله به برجهای نیویورک می آورند. از نظر آنها هم کار آنها خشونت نبود. این مردم آمریکا بودند که مقصر بودند!.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . آقای سحابی یک نگاهی به دور و بر خود بیندازید. سهم سعید حجاریان از تعامل با حکومت چه بود؟ سهم خود آقای خاتمی چه بود؟ آقای موسوی را حتی بیانیه پذیرش مشروعیت دولت احمدی نژاد نیزنجات نداد. کیهان خواستار اعدام ایشان بعد از این بیانیه شده است!. آقای سحابی ما که میدانیم نامه شما جزو پروژه گسترده حمله به یک خیزش انقلابی برحق است که بدجوری این نظام و مدافعینش را در مخمصه گذاشته است. ما تا آخر با این خیزش هستیم. به نظر ما این تقلاها از سر ترس و وحشت است. به نظر ما خامنه ای و حکومتش هیچ غلطی نمیتواند بکند. لذا بترسید، بلرزید، ما همه با هم هستیم!
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . پاسخ ما و اخطار ما به شما و همه همقطارانتان این است که دست از این تلاشهای زشت و مذبوحانه بردارید. نه ما و مردم سازش میکنیم و نه این تلاشها به خرج کسی میرود. با این اقدامات باعث انزجار بیشتر مردم از خودتان میشوید. بهتر است سر نامه هایتان را کج کنید. خامنه ای و احمدی نژاد و کل نظام را محکوم کنید. زن ستیزی را محکوم کنید. بریدن زبان رهبر کارگری را محکوم کنید. قوانین اسلامی را محکوم کنید. اگر همه این کارها را نمیتوانید انجام دهید. در خانه بمانید و نظاره کنید که چگونه ما و مردم کار این حکومت را تمام میکنیم. ایران را به مهد آزادی، رفاه، عدالت و مدرنیسم، پیشرفت و خوشبختی انسانها بدل میکنیم. بنشینید و ببینید که در تهران چگونه خامنه ای و احمدی نژاد و بقیه را به پای میز محاکمه میکشیم. بترسید از اینکه مبادا جایتان در پشت میز این محاکمات باشد. زودتر از صف دشمن خارج و خود را به مردم تسلیم کنید. مرگ بر جمهوری اسلامی!. زنده و پر توان باد مبارزه قهرمانانه مردم ایران در داخل و خارج کشور برای به زیر کشیدن این نظام!.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه// . خب دوست نادیده و گرامی اگر فکر می کنید که این سخنان درست هست، شما هم زحمتی کشیده و با انتشار این مطالب در بیداری اون تعدادی از دوستانتان که فریب دروغهای صدا و سیما را خورده اند، سهیم شده و قدمی در راه رسیدن به حقوق اولیه خود یعنی آزادی بردارید. موفق و شاد باشی!
سه‌شنبه 15 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
فضول میرزا - سوئد - استکهلم .. خسته نباشید! واقعا تایپ کردن این مسائل یه مبارزه واقعی بود! دو صد گفته چون نیم کردار نیست. اگه راست میگی، همین امروز تو ولایت خودت (سوئد) یه حرکت کوچولوی «خشونت بار» بکن!! ما هم از اینجا کف و سوت میزنیم و اگه کشته شدی واست مراسم میگیریم و شمع روشن میکنیم! شما تا حالا چرا از این حرفهای خوب خوب نمیزدی؟ از هر گروهی که باشی، خودت هم خوب میدونی که توان بسیج حتی 1000 نفر رو تو تهران نداری. اما یه جوری صحبت میکنی که انگار همه ملت منتظر دستور شما هستن. «دلایل قوی باید و معنوی .. نه رگهای گردن به حجت قوی»
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
gogoli - ایران - تهران دوست گرامی شما که گویا اصلا توی باغ نیستی! اینجا کسی از خشونت صحبت نکرده. آقای سحابی خارج نشینان را به تعامل دعوت کرده و من میگویم خشونت را دولت در تهران میکند آنوقت تعاملش را من بکنم؟ من میگویم که آقای سحابی میبایست این نامه را به خامنه ای مینوشت و او را از اعمال خشونت بر حذر میکرد. این خامنه ایست که قانون اساسی را زیر پا گذاشته و مردم معترض را به گلوله می بندد. برو اصل 27 قانون اساسی را بخوان و ببین چه کسی دارد بی قانونی میکند. شما به من میگوئی که من بروم و در سوئد یک عمل خشونت بار انجام دهم! خب که چه بشود؟ آیا شما در جائی دیده و یا شنیده ای که پلیس سوئد با خشونت با معترضی برخورد کرده تا من بروم و با خشونت با او برخورد کنم؟ انسان بیخود و بی جهت که عمل خشونت بار انجام نمیدهد. پس می ببینی که این شما هستی که داری مرا به خشونت دعوت میکنی. برو یکبار دیگر متون بالا را با دقت بخوان و بیخودی هم برای کسی شمع روشن نکن!
سه‌شنبه 15 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
فضول میرزا - سوئد - استکهلم .. باشه! شمع روشن نمیکنم. اما اجازه بده حداقل واست اسفند دود کنم! بازم میگم: یه عملیات «انتحاری» موفقیت آمیز باید انجام بدی تا حرفتو باور کنم! (دارم شوخی میکنم. یه وقت نری کار دست خودت بدی!) .. جدا از شوخی، ما چکار باید بکنیم تا امثال شما دست از نق زدن بردارن؟ اگه اینو قبول ندارین،اونم قبول ندارین، چی رو قبول دارین؟ (شعار نده) .. تاریخ نشون داده که حرکتهای تدریجی و اصلاح طلبانه موفق تر از حرکتهای تند و انقلابیه. اتفاقا در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی، یدالله سحابی (پدر همین آقای عزت الله سحابی) یه نامه توصیه آمیز به آقای خامنه ای نوشت. اگه خشونت طلب نیستی، اینهمه قصه حسین کرد نوشتی که چی بگی؟! توضیح بده چجوری میخوای این حکومت رو ساقط کنی؟
سه‌شنبه 15 دی 1388

arya47 - ایران - کرمان
فضول میرزا - سوئد - استکهلم . دوست عزیز زحمت زیادی کشیدید اما حرف من این است که اگر شما (ویا ما در داخل)قدم اول را نابودی رژیم بدانیم بشدت سرکوب میشویم فعلا زور دست آنهاست ما نباید بهانه بدستشان بدهیم من در این مملکت با اینها دارم زندگی میکنم کوچکترین موضع گیری خارج نشینان را چماق میکنند بر سر ملت که بله اینها عامل بیگانه اند و... ما باید آهسته و پیوسته و هوشیارانه حرکت کنیم نه اینکه بجای عقل احساس بر ما غلبه کند.واقعا من خواهان نابودی کامل رژیم هستم اما چه کسی جایگزین شود؟کسانی که حرف اعدام و بر دار کردن میزنند؟پس چه فرقی میکند گروهی دیگر بیایند و اینان را بر دار کنند؟من عقیده دارم که مرگ بر هیچ کسی نگوییم.اعدام اگر بد است دشمنمان را هم اعدام نکنیم .حکومتی ها اطمینان یابند که اگر حکومت بدست دیگری افتاد نابود نمیشوند.موفق و پیروز باشید
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
gogoli - ایران - تهران مگه قرار بوده کسی منو چشم بزنه که میخوای واسم اسفند دود کنی؟ حالا اگه خیلی عشقت کشیده یه اسفندم شما دود کن. ما که همیشه خراب رفیق بودیم ایندفعه هم روش... بله کاملا درست میگی که حرکتهای تدریجی موفقتر از حرکات تند و انقلابیه. بر منکرش لعنت، ولی به من بگو آیا یک زخم کهنه 20 ساله که حالا سر باز کرده باندازه کافی تدریجی نبوده؟ عزیز برادر تو که منو نمی شناسی و نمیدونی که این رژیم عرب تبار بهترین کس منو در 1367 یعنی بیش از 20 سال پیش فقط به جرم آزادیخواهی ازم گرفت؟. آیا شما میتونی در همین تهرون خودتون خانواده ای رو پیدا کنی که عزادار عزیزی نباشند که به دست این جانیان پرپر شده اند؟ من هرگز ادعا نکرده ام که به تنهائی میخواهم این حکومت را ساقط کنم که حالا شما جویای جزئیاتش شده ای. مطمئن باش این جوانان خودجوش خودشون کار این دیکتاتور رو یکسره خواهند کرد.
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه / همونطور که میدونی توله سگهای خامنه ای پفیوز در روز عاشورا تعدادی از جوونا رو دستگیر کردن و حالا با زمینه سازیهای مختلف و چسبوندن اتیکتهای مسخره ای مثل محارب با خدا و شکستن حرمت امام حسین و یه سری اتهامات مسخره و منفور دیگر قصد دارند این افراد رو جهت بوجود آوردن رعب و وحشت بیشتر اعدام کنن. کاری که در این 30 سال بطور مرتب انجام دادند و به هیچ تنابنده ای هم در هیچ مورد پاسخگو نبوده اند.حال وظیفه من و خارج نشینان اینست که با ایجاد تحصن و اعتراض در جلوی پارلمان اروپا، دفاتر حقوق بشر، سازمان ملل و سازمانهای مدافعین آمنستی اینترناشونال، جهان و جهانیان را از مقاصد شوم این کلم بسران آگاه و در نتیجه مانع از اعدام این افراد شویم. بقیه داستان حسین کرد هم باشه تا بعد از موفقیت در این امر، واست تعریف کنم.
سه‌شنبه 15 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
فضول میرزا - سوئد - استکهلم .. اسفند رو واسه این میخواستم دود کنم که متوجه شوخی من تو کامنت قبلی در مورد انجام عملیات خشونت بار نشدی! .. و اما بعد: تو مثنوی داستان اون چهار نفر که با چهار زبون مختلف میخواستن انگور بخرن، رو خوندی؟ فکر کنم حکایت ماست! همه دنبال آزادی هستیم. اما نتیجه راه حلهامون ممکنه به فاجعه منجر بشه! دو سوال اساسی : 1- زندگی تعدادی از افراد در ایران بعنوان حقوق بگیر سازمانهایی مثل سپاه با بقای این حکومت گره خورده. سقوط این حکومت برای اونها به منزله از دست دادن شغل و درامد خانواده خواهد بود. اگر تهدید به مجازات هم وجود داشته باشه که دیگه بدتر! این افراد با شنیدن صحبتهای تند براندازانه به نفع جنبش موضع میگیرن یا به ضرر جنبش؟ 2- شما برخوردتون با خواستهای افراد مذهبی و سنتی جامعه (حتی بعنوان اقلیت) چطوری خواهد بود؟ . در نهایت: خدا کنه داستان حسین کردت پایان خوشی داشته باشه!
سه‌شنبه 15 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
gogoli - ایران - تهران 1- در سال 57 هم یه عده درباری و ساواکی و ارتشی و وابستگان به دولت پهلوی، اوضاعی شبیه به پاسداران و بسیجیان امروزی را داشتند. به نظر من پاسداران رو میشه به 3 دسته تقسیم کرد. یک گروه که واسه پول و ثروت خودشونو به سپاه وصل کردند و الان هم به مقدار کافی ثروت و مکنت دارند و به موقعش از ایران خارج میشن. تعداد زیادی از وابستگان دولت هم جزو اینان خواهند بود. گروه دوم کسانی هستند که در نهایت در مقابل عظمت ملت تسلیم میشن و یواش یواش به ملت می پیوندند. گروه سوم و تعداد زیادی از بسیجیها که ذوب شدگان در ولایت هستند، در بحبوحه شلوغیها و خشم خارج از کنترل ملت، یا در زیر دست و پای مردم له میشن و یا دستگیر شده و محاکمه میشن.
چهار‌شنبه 16 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه/ مطمئنا قوانین مدنی و مدرن آنان را به محاکمه خواهد کشید که در نهایت ابتدا به زندانهای دراز مدت و سپس به کار اجباری برای جامعه مشغول خواهند شد. در یک سیستم مدنی و دموکراسی اعدام وجود ندارد و حتی اگر خود خامنه ای هم دستگیر شود، محاکمه و در نهایت به زندان ابد محکوم خواهد شد. همونطور که می بینی گروه دوم حق انتخاب دارند و میتونن هر چه زودتر برای نجات خود و هموطنانشون به ملت بپیوندند و یا به گروه سوم پیوسته و جزای این پیوستن شون رو ببینند.
چهار‌شنبه 16 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
ادامه/ 2- ایران متعلق به تمام کسانی است که دارای ملیت ایرانی هستند. ایرانیان از هر نژاد و مسلک و گویش و مرامی که باشند، همواره ایرانی محسوب شده و دارای حق و حقوق مساوی در برابر قانون خواهند بود. ایرانیان شیعه و سنی و مسیحی و کلیمی و زرتشتی و بهائی و بی دین و بیخدا و با کتاب و بی کتاب (همه و همه) با هم برابرند و هیچ دینی برتر از دین دیگری نیست و حق تقبیح و نکوهش ادیان دیگر را نخواهد داشت. دین یک مسئله خصوصی است که به خود شخص و خدایش مربوط میشود و هیچ ارگانی حق دخالت در آن را ندارد. همه مردم باید در ساختن ایرانی آباد سهیم شوند و مفت خوری از هر نوع (خمس و زکات و سهم امام و...) تعطیل شده و همه شیوخ و طلابها و آخوندها و کشیشان و مغان و.. میبایست جهت امرار معاش و ساختن ایران نوین کوشش کنند. حکومت جمهوری خواهد بود و تمام احزاب آزاد هستند که با امکانات مساوی برای ورود به مجلس و انتخابات در کنار هم فعالیت کنند. خب گوگولی جون، می بینی که یواش یواش داره ختم به خیر میشه.(اگه انگلیس بذاره ، چشمک)
چهار‌شنبه 16 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
فضول میرزا - سوئد - استکهلم .. خودت رو بذار جای یکی از اونها. اگه قرار باشه بخاطر این دوران محاکمه بشی و مثل نازیها بفرستنت «اردوگاههای کار اجباری»! آیا در دفاع از حکومت مصمم تر نمیشی؟! این الگو که میگی بارها امتحان شده و جواب نداده. پس از شکست آلمان در جنگ جهانی دوم، روسها در آلمان شرقی از روش شما استفاده کردند. اما آمریکاییها و انگلیسیها در آلمان غربی روش ملایمتری رو در پیش گرفتند و موفقتر بودند. حتما میدونی نتیجه چی بود؟! (همینطور ماجرای به قدرت رسیدن ماندلا در آفریقای جنوبی با مبارزه مسالمت آمیز و جلوگیری از انتقام سیاهان علیه سفید پوستان که بسیار موفق بود). ضمنا به این سادگی نمیشه مسائلی مثل خمس و زکات رو حل کرد. حتی در اروپای دموکراتیک هم کششیشان از مالیات مردم استفاده میکنن.. هنوز خیلی واسه ختم به خیر شدن این ماجرا زوده!
چهار‌شنبه 16 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
gogoli - ایران - تهران خب به هر حال باید یک نوع مجازاتی در نظر گرفته بشه. شما بیا و از طرف دیگه به قضیه نگاه کن، مثلا فرض کن که پاسداران یا بسیجیان مطمئن شوند که هیچ مجازاتی در آینده متوجه انان نخواهد بود، خب در اونصورت با حدت بیشتری از نظام دفاع خواهند کرد چون فکر میکنن که در نهایت ضرری نخواهند کرد! مسئله ای که موضوع رو خیلی بغرنج میکنه نهادینه شدن دین در نهاد افراد نسبتا مسن و اکثرا کم سواد جامعه است که فکر میکنن اگه دنبال اونکسی که چند متر پارچه چلواری به سرش بسته نرن، سنگ میشن و براشون از آسمون هزار نوع بدبختی خواهد آمد! حتی اگه برای چنین اشخاصی با دلایل کافی و اسناد معتبر ثابت کنی که فلان امام جمعه ای که تو پشت سرش آنچنان وللضالییییین میگی که گوش فلک کر میشه، به هزار فسق و فجور آغشته است، جوابتو میده که اینا همشون دروغه و برای بیچاره پاپوش درست کردند و.. هزاران جواب غیر منطقی دیگه. به همین دلیل منهم کاملا اگاه هستم که مسائلی مثل خمس و زکات ممکنه در ابتدا مشکل ساز باشه ولی با کم شدن قشر بالا و توضیحات منطقی مسئولین اجتماع بالاخره ختم به خیر خواهد شد.
چهار‌شنبه 16 دی 1388

gogoli - ایران - تهران
فضول میرزا - سوئد - استکهلم .. منظورت از کم شدن اون قشر، تلاشهای بی وقفه جناب عزرائیله دیگه؟! اما ما در کشور های پیشرفته جهان هم قشر مذهبی داریم. مشکل ما در ایران امروز مذهب نیست. بلکه مشکل نوعی تلقی متعصبانه و تندرو از مذهبه. نباید در انتقاد از حوزه مذهب زیاده روی کرد. این روش رو هم بارها افرادی مثل احمد کسروی امتحان کردند و بهای سنگینی بخاطرش پرداختند. البته عده ای هم از اونور بام می افتن و کلا مذهب رو رد میکنن. هردو به نظر من اشتباهه.
چهار‌شنبه 16 دی 1388

فضول میرزا - سوئد - استکهلم
gogoli - ایران - تهران آره دیگه، بالاخره اون قشر پیر میشن و باید بای بای رو بگن! گوگولی جون، مشکل امروز ایران نه مذهبه و نه تلقی های متعصبانه و تندرو و اصلاح طلب و غیره. مشکل امروز ودیروز ایران، استبداده! مشکل امروز و دیروز ایران آزادیه. مگر ما در سال 57 کمبود روزه و نماز داشتیم که به خیابونا ریختیم؟ ما اصلا با دین و مذهب کاری نداریم. همونطور که قبلا هم گفتم دین یه مسئله خصوصی و شخصیه و به هیچ کسی مربوط نیست که آیا من نماز میخونم یا نمیخونم. آیا من به مسجد میرم یا به کلیسا و الا آخر. احمد کسروی اشتباهات قران و نواقص احکام شرع رو بیان کرد و خودش لباس آخوندی رو کنار گذاشت و توسط دو نفر باصطلاح فدائی و با فتوای یه اخوند دیگه در خیابان کشته شد. الان همه ما میدونیم که قران دارای 8 غلط مهم و غیر قابل اغماضه و همونطور که عبدالکریم سروش هم در کتاب «قران کلام محمد» ثابت کرده نمیتونه اشتباهاتی باین فاحشی از خدائی سر زده باشه که ما اونا عالم العلیم والعلوم میدونیم ولی همونطور که گفتم اصلا صحبت بر سر حذف دین نیست که کسی بخواهد دنبال فواید یا معایبش باشد.
پنج‌شنبه 17 دی 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.