جام جم در عنوان اصلی خود از پیام رهبر برای درگذشت آیت الله منتظری خبر داده، "ایشان فقیهی متبحر و استادی برجسته بودند" به نقل از پیام آیت الله خامنه ای تیتر اول ابتکار است، مردم سالاری هم از همین پیام نقل کرده "آیت الله منتظری فقیهی متبحر و استادی برجسته بود" و ابرار در صدر اخبار خود نوشته "آیت الله منتظری درگذشت".
"چاه نفت فکه میدان طمع عراق" گزارش اصلی تهران امروز است، خراسان در صدر اخبار خود خبر از "اعتبار دویست میلیارد تومانی پایتخت معنوی ایران در لایحه بودجه" داده، جهان صنعت با عنوان "بانک مرکزی عقب نشست" از ادامه کار صندوق های قرض الحسنه خبر داد، "تعدیل قیمت فروش املاک دولتی" در صدر اخبار دنیای اقتصاد آمده است.
روزنامه جمهوری اسلامی از "انتشار تصاویر قربانیان بی دفاع حمله هوایی آمریکا به یمن" خبر داده و کیهان از "زنان و کودکان صعده زیر آتش هزار موشک سعودی" نوشته است.
رسالت در عنوان اصلی خود از قول آیت الله جوادی آملی نوشته "اگر قرار بود جمهوری ایرانی کشور را به استقلال برساند دوره مصدق رسانده بود" و فرهیختگان از قول دادستان تهران از "برخورد با اهانت کنندگان با مقامات رسمی" خبر داده است.
گزیده مقالات
ساده و بی آلایش
اعتماد در مقاله ای به قلم جعفر گلابی نوشتهنوشتن از عالمان بزرگ و روشن ضمیر به وسیله قلمی کوچک و ناتوان سختی پیمودن و بالا رفتن از کوه های سر به فلک کشیده را دارد. اما قلمی باشد و از فقدان شخصیتی چون آیت الله منتظری بر صفحه نلغزد و نگرید گویی که قلم نیست.
نویسنده اعتماد آیت الله مرحوم را مرجعیتی تا این حد عالم و تا این اندازه فعال و تا این میزان روشن ضمیر و مبارز دانسته که کمیاب است و فقدانش ثلمه یی است که چیزی جبرانش نمی کند، مگر اینکه بحار الطاف الهی شامل حال شود و ضایعه اش را جبران فرماید.
در ادامه مقاله آمده او با این همه امتیازات به غایت صاف و ساده و بی آلایش زیست و خاطراتی که همه همرزمان و دوستان و ملاقات کنندگانش پیش و پس از انقلاب تقریر می کنند اوج ساده زیستی اش را به نمایش می گذارد و این خود ارادتی مضاعف می زاید و غم نبودن اش را در سینه ها آکنده می سازد. نوشتن از او ترسیم و تصویر زندگی او نیست تبرک قلم است به دریای پاکی که سینه اش را فراخ و بزرگ کرده بود.
اندیشمند معترض
مصطفی ایزدی در مقاله ای در اعتماد نوشته او یک اندیشمند شیعی معترض بود. اعتراضات همیشگی وی به جفاها و نارواها بخش مهم و همیشگی رفتار سیاسی و اجتماعی او بود.نقطه اوج اندیشه سیاسی او، توجه به رعایت حرمت و حقوق انسان ها، همان چیزی که پیشوایان دین مبین اسلام به آن سفارش کرده اند بوده است.
فضل الله صلواتی در مقاله ای در اعتماد نوشته این فقدان به این زودی ها جبران نخواهد شد و شکافی که در بنیان اسلام افتاده نیز به این زودی پر نخواهد شد. امیدوارم حوزه ها صدها فرد مانند وی تربیت سازند هرچند در طول این سال ها نتوانستیم کسی مانند مطهری و بهشتی را به جامعه تحویل بدهیم...
به نظر این نویسنده تفاوت نظرها نباید اختلاف عقیده ایجاد کند. این در بین علمای تشیع سابقه دارد و این نباید در جامعه ما به بروز اختلاف بینجامد. فقه ما فقه پویاست، متناسب با زمان و مکان است اما بعضی ها فوق زمان و مکان اند مانند مرحوم امام و آقای منتظری.
عاقب عمل کجاست؟
رسالت در سرمقاله خود بدون نام بردن از آیت الله منتظری از کسانی یاد کرده که به دلیل شرایط حاکمیت طاغوت به سمت جهنم می رفتند اما با هدایت امام (ره) به عالیترین درجه انسانی که شهادت و قرب حق تعالی بود رسیدند و چه بسیار افرادی که با مجاهدات خود این انقلاب و مردم و از همه مهمتر امام را یاری کردند اما به دلیل غفلت و جهل و فقدان بصیرت نسبت به قیامت و ابدیت خود در امتحانات پیروز بیرون نیامدند.
سردبیر رسالت در پیان سرمقاله این روزنامه تاکید می کند ایام محرم فرصت خوبی است که در فرجام و عاقبت خود اندیشه کنیم. ما نمی توانیم در معرکه نبرد حق و باطل بی آنکه بدانیم کجا ایستاده ایم عاقبت اندیشی کنیم.عاقبت اندیشی انسان را به محاسبه و مراقبه وا می دارد. خدایا نمی دانم آخرین عملی که انجام خواهم داد چیست؟
به دنبال رهبر جنبش سبز
رسالت در یک مقاله از پایان کار جنبش سبز خبر داده اما پرسیده رهبری جنبش سبز با کیست.
به نوشته سعید زاهد در این روزنامه به موازات تند شدن شعار های این جنبش، با روشنگری های رهبرو افزایش بصیرت مردم از تعداد طرفداران آن کاسته شد و هر روز ناظر بر ریزش طرفداران آن بوده ایم. اکنون در مرحله ای ایستاده ایم که هر ناظر اجتماعی به خوبی می تواند از حرکت این جنبش یک روند و جمع بندی و نتیجه گیری به دست دهد. کسانی که مدعی رهبری این جنبش هستند چگونه می توانند شعار ها و حرکت های ساختار شکنانه آن را توجیه کنند؟
نویسنده مقاله رسالت ضمن اشاره به سوابق سیاسی رهبران جنبش که به آن می نازند نوشته نتیجه این که مدعیان رهبری جنبش سبز یا قدرت رهبری ندارند و یا دیگر رهبری جنبش در دست آنان نیست و این گروه از جای دیگری رهبری می شوند رهبری به طور کامل در دست کسانی که ادعای آن را دارند نیست. کسانی که قصد براندازی دارند روند جنبش را به دست گرفته و آن را رهبری می نمایند.
وحدت برای تفرقه
کیهان در سرمقاله خود بار دیگر به هواداران وحدت و آشتی سیاسی تاخته و نوشته عده ای به اسم اینکه جامعه دستخوش التهاب شده و نظام به خطر افتاده از همگرایی و بازگشت به شرایط قبل از انتخابات سخن می گویند بعضی ها صادقانه می گویند ولی نیروهای سیاسی برای بازسازی اوضاع بهم ریخته خود از آن دم می زنند. در واقع در اینجا هم منظور از وحدت همان تفرقه است .
به نوشته سرمقاله کیهان هرج و مرج طلبی توأم با بهم ریختن مرزهای سیاسی است طبیعی هم هست چرا که وقتی مرزهای اعتقادی فرو می ریزند معنای دوستی و دشمنی عوض می شود. دشمنان دیروز دوست خوانده می شوند و دوستان دیروز دشمنان تلقی می گردند. در این فضا جاسوسی، بی دینی، تضییع حقوق مردم و مسایل اخروی رنگ می بازند و الگوهای جدید جای آن را می گیرند.
به نظر نویسنده این مقاله در این میانه انقلاب اسلامی البته راه خود را می رود و از اشتغال به اموری که آن را از هدف بزرگ خود باز می دارد، پرهیز می کند و صد البته در ایران ما مردم اسیر فتنه منافقان و منحرفان نمی شوند. هر چند آبی گل آلود و هوایی غبارآگین می گردد وعده ای برای مدت کمی دچار ضعف تشخیص می شوند.
مشکل مسکن
محمد صادق الحسینی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته دولت به این دلیل نمیتواند مشکل مسکن را حل کند که یا ریشه مشکل را به درستی نشناخته یا نتوانسته است راه حلی متناسب با این مشکل طراحی کند. به نظر میرسد بیش از هرچیز گزینه نخست صحیح باشد و دولتمردان در ایران هیچ گاه نتوانستهاند دلیل و ریشه اصلی مشکل مسکن در ایران را بشناسند.
به نظر این اقتصاددان هنگامی که درآمدهای سرشار نفتی به اقتصاد تزریق میشود، سندروم بیماری هلندی ظهور کرده و کالاهای غیرقابل مبادله نظیر زمین و مسکن جهش قیمتی را تجربه میکنند. به عبارت دیگر مشکل اصلی در این بازار از ناحیه تقاضا است که از سوی درآمدهای نفتی تحریک میشود و تا هنگامی که نتوانیم از تحریک شدن تقاضا در این بازار جلوگیری نماییم، نمیتوانیم نوسانات قیمت مسکن را کاهش دهیم.
سرمقاله دنیای اقتصاد با این همه معتقدست میتوان با افزایش میزان عرضه مسکن، تعادل نسبی را میان عرضه و تقاضا برقرار ساخت و شاید دولت با طرح مسکن مهر درصدد چنین کاری بوده است. اما تجربه نشان داده است که طرحهای اینچنینی تا زمانی که محرکهای لازم را برای سرمایهگذار و سازنده برقرار نمیسازند و بدون توجه به شرایط اولیه این بازار طراحی میشوند، نمیتوانند این امر را محقق سازند.
سهم ایران در بازار چین
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با اشاره به قرارداد گازی چین و ترکمنستان نوشته ترکمنستان و سایر کشورهای آسیای میانه و قفقاز اگرچه از منابع عظیم نفت و گاز برخوردارند ولی دسترسی مستقیم به دریا و بازارهای اصلی مصرف انرژی ندارند. آیا ما می توانیم در این زمینه نقشی ایفا کنیم و سهم و جایگاهی برای کشور در این مقوله ترسیم نمائیم .
به اعتقاد نویسنده این مقاله چین با رشد اقتصادی فزاینده اش تقریبا همیشه « تشنه انرژی» است . سهم ما از بازار مصرف انرژی چین چیست و چه می تواند باشد موضوع صادرات گاز ایران به چین از سالها پیش مطرح بوده ولی اقدامات قابل ذکری در این زمینه مشاهده نمی شود که از یکطرف سهم و جایگاه ایران را در بازار مصرف انرژی چین « تثبیت» نماید و از طرف دیگر عطش انرژی چین را پاسخگو باشد.
در انتهای سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی آمده بایستی جایگاه ایران در تامین امنیت انرژی چین و دیگران را بیش از پیش تثبیت کند. این مقوله باعث تقویت و ارتقا و امنیت ملی کشور می شود و عمق استراتژیک نظام را بیشتری می کند. ما با درک این حساسیتها ظرافتها و پیچیدگیها بهتر می توانیم در تصمیم سازیهای حال و آینده هوشمندی و تدبیر لازم و مورد انتظار را نشان دهیم.
دعوت نشدن به میهمانی
اعتماد در گزارشی به دعوت نشدن محمود احمدی نژاد در ضیافت شام ملکه دانمارک به نفع سران کشورهای شرکت کننده در اجلاس کپنهاگ پرداخته و اشاره کرده که چندی پیش دولت ایتالیا هم از دعوت کردن او به ضیافت شامی که به افتخار سران شرکت کننده در اجلاس برگزار شده بود خودداری کرد. او و رابرت موگابه رئیس دولت زیمبابوه به مهمانی شام ویلای ماداما در رم دعوت نشد.
حمید ابراهیم زاده در این گزارش آورده به رغم اینکه در این سفر از ورود رئیس دولت ایران استقبال رسمی هم نشد، وزارت امور خارجه ایران واکنش مناسبی نشان نداد. احمدی نژاد خود در پاسخ به یکی از خبرنگاران گفته بود: "معمولاً وقتی در اجلاس های عمومی شرکت می کنم، در مراسم شام و ناهار آن شرکت نمی کنم."
به نظر گزارشگر اعتماد حضور یک رئیس دولت در یک کشور دیگر، بار سیاسی دیپلماتیکی دارد که کل دستگاه های مرتبط را درگیر می کند. شاید دعوت یا دعوت نشدن به یک ضیافت چندان مهم به حساب نیاید اما از آنجا که رعایت موازین و تشریفات دیپلماتیک با حیثیت ملی گره خورده است، اهمال بیش از این دستگاه دیپلماتیک کشور نه برازنده آنهاست و نه درخور شأن مردم ایران.
|