متهمان قتل هنرمند نقاش به خاطر جوانی شان مورد عفو اولیاء دم قرار گرفتند

متهمان قتل هنرمند نقاش به خاطر جوانی شان

اولیای دم مرد نقاشی که در پی یک سرقت به دست دختر و پسری جوان به قتل رسیده بود به خاطر جوان بودن متهمان از خونخواهی گذشت کردند و از دادگاه خواستند مجازاتی به جز قصاص برای این دو جوان در نظر بگیرد.

به گزارش خبرنگار ما روز گذشته شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی به پرونده یی را آغاز کرد که مطابق مندرجات آن مردی نقاش به دست یکی از شاگردانش و همدست او به قتل رسیده بود.

در ابتدای جلسه محاکمه علی عطار نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در مورد کیفرخواست گفت؛14 آبان سال گذشته ماموران کلانتری جامی در پی تماس تلفنی زنی میانسال در جریان قتل یک هنرمند نقاش در خانه اش واقع در خیابان آذربایجان قرار گرفتند. دقایقی بعد ماموران به محل حادثه رفتند و پس از ورود به آپارتمان با پیکر بی جان بیژن - 57 ساله - داخل اتاق روبه رو شدند. ماموران کلانتری بلافاصله موضوع را به محمدحسین شاملو بازپرس ویژه قتل تهران گزارش دادند. همسر مقتول در نخستین اظهاراتش گفت؛ ساعتی قبل پس از پایان کارم به خانه برگشتم اما به محض ورود به یکی از اتاق ها با پیکر بی جان و دست و پا بسته شوهرم روبه رو شدم. این در حالی بود که مقداری از وسایل باارزش خانه نیز سرقت شده بود.

نماینده دادستان ادامه داد؛بازپرس شاملو پس از تحقیق و بازجویی از همسر مقتول دریافت بیژن- قربانی جنایت- از راه آموزش نقاشی و فروش تابلوهایش زندگی را می گذراند. در این میان یکی از همسایگان نیز با اطلاع از موضوع قتل خود را به کارآگاهان رساند و به آنها گفت ساعتی قبل در راه پله دختر و پسر جوان و ناشناسی را دید که با عجله از خانه بیژن بیرون رفتند. با کشف این سرنخ ها به دستور بازپرس پرونده، کارآگاهان فهرستی از تمام افرادی را که به خانه این هنرمند رفت و آمد داشتند، تهیه کردند و به شناسایی و تحقیق از آنها پرداختند. از سوی دیگر همسر مقتول در ادامه تحقیقات اظهار داشت؛ روز حادثه دختر جوانی که از آشنایان قدیمی و همسایگان خانه مادر شوهرم بود، به محل کارم آمد و چند دقیقه یی با حرف های بی ربط و نامفهوم مرا مشغول و سپس آنجا را ترک کرد. از آنجا که به رفتارهای وی در روز قتل شوهرم مشکوک هستم، تقاضای رسیدگی به این موضوع را نیز دارم.

عطار در ادامه گفت؛ با اعلام مشخصات دختر جوان، کارآگاهان بلافاصله با او تلفنی تماس گرفتند و خواستند برای پاسخ به چند سوال پلیس به اداره آگاهی مراجعه کند، اما وی حاضر به همکاری با پلیس نشد. در این اثنا کارآگاهان دریافتند او خواهر کوچک تری به نام الهام نیز دارد که گاهی اوقات به بهانه آموزش نقاشی به خانه بیژن و همسرش می رفت. وقتی کارآگاهان جنایی برای تحقیق و بازجویی به سراغ الهام رفتند، متوجه شدند مشخصات او با دختری که توسط همسایه مقتول دیده شده بود، شباهت زیادی دارد بنابراین از وی خواستند درباره علت مراجعه اش به خانه هنرمند نقاش در روز حادثه توضیح دهد. وی که با شنیدن این جمله به شدت دستپاچه شده بود، ابتدا با تناقض گویی سعی کرد خود را بی اطلاع نشان دهد، اما پس از انتقال به شعبه اول بازپرسی دادسرای جنایی تهران سرانجام لب به اعتراف گشود و راز قتل استاد نقاشی را فاش کرد و گفت؛ از سال ها قبل مقتول را می شناختم تا اینکه چندی قبل شوهر دوستم که پویا نام دارد نقشه سرقت از خانه بیژن را طراحی کرد. روز حادثه به خانه بیژن رفتم. پویا - شوهر دوستم - نیز پشت سرم وارد آپارتمان شد. او سپس با حمله به سوی بیژن دست و پای او را بست و دهانش را با چسب پوشاند و بعد هم با عجله به جست و جوی خانه پرداخت تا پول و طلاها را پیدا کند. او پس از یافتن کیسه طلاها آن را در کیف من انداخت و دوباره به سراغ بیژن رفت و با فشردن گلویش او را به قتل رساند. پس از فرار چند روزی آنها در خانه ما مخفی شدند و بعد هم به کرج رفتند.

نماینده دادستان افزود؛بعد از پایان تحقیقات از الهام وی مخفیگاه پویا را معرفی کرد و مرد جوان بازداشت و بخشی از اموال مسروقه نیز از مخفیگاه آنها کشف شد. با انتقال متهمان به دادسرا، پویا - متهم به قتل - پس از اعتراف به قتل بیژن گفت؛ طراح این نقشه الهام بود. او و خواهرش از سال ها قبل بیژن را می شناختند، حتی می دانستند او چقدر پول در جیب هایش دارد.

عطار تقاضای مجازات متهمان را مطرح کرد. سپس خواهر و برادر مقتول در جایگاه حاضر شدند و از قصاص گذشت کردند. آنها گفتند؛ «هر دو متهم بسیار جوان هستند و ما نمی خواهیم با تقاضای قصاص حق زندگی را از آنها بگیریم. گذشت می کنیم و فقط برای تنبیه آنها درخواست دیه قانونی داریم تا برای امور خیریه هزینه کنیم.»

در ادامه پویا متهم ردیف اول پرونده به دفاع از خود پرداخت. وی گفت؛ «من بیژن را به قتل رساندم و به خاطر این موضوع از اولیای دم تقاضای بخشش دارم. من و الهام این نقشه را طراحی کردیم. من بیکار بودم و به پول احتیاج داشتم برای همین هم دست به سرقت و قتل زدم البته قصد من این نبود که مرتکب قتل شوم اما زمانی که سرقت را انجام دادیم برای اینکه بیژن ما را شناسایی نکند او را کشتم.»

سپس الهام در جایگاه حاضر شد. وی نیز اتهامش را قبول کرد. الهام که زمان سرقت 17 ساله بود مدعی شد قصد نداشت بیژن را از بین ببرد و آنچه اتفاق افتاد از اختیار او خارج بود. بعد از دفاعیات متهمان و وکیل مدافع آنها هیات قضات شعبه 71 وارد شور شدند و پویا را به جرم قتل و سرقت علاوه بر دیه به 13 سال حبس و 74 ضربه شلاق و الهام را به جرم معاونت در قتل و سرقت به هشت سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم کردند.