بازگشت کودک گمشده حلبچه به مادرش پس از ۲۲ سال

بازگشت کودک گمشده حلبچه به مادرش پس از ۲۲ سال

مادر آقای پور بازیافتن پسرش را هدیه‌ای از طرف خدا می‌داند

مردی که ۲۲ سال پیش، از بمباران شیمیایی شهر حلبچه در کردستان عراق جان سالم به در برده بود، برای نخستین بار پس از حادثه با مادرش دیدار کرد.

او که علی پور نام دارد چند روز پس از حمله شیمیایی نیروهای صدام حسین به حلبچه، توسط سربازان ایرانی که به این شهر وارد شده بودند به ایران منتقل شده بود.

آقای پور که در زمان حادثه نوزادی چهار ماهه بود، به مدت سه روز در میان اجساد سایر اعضای خانواده اش زنده ماند.

دادگاه برای تشخیص هویت مادر آقای پور، دستور داد که آزمایش دی ان ای انجام شود، زیرا پنج خانواده دیگر هم احتمال می دادند که آقای پور فرزند گم شده آنها باشد.

فاطمه محمد صالح، مادر ۵۸ ساله آقای پور، همسر و شش فرزند دیگرش را در ماجرای حمله شیمیایی به حلبچه از دست داده بود.

او هنگامی که پس از ۲۲ سال از زنده بودن پسرش آگاهی یافت، از شدت خوشحالی بی هوش شد.

آقای پور توسط یک زن ایرانی به فرزندی پذیرفته شده بود و در طول این سال ها در شرق ایران زندگی می کرد.

او به زبان فارسی حرف می زند، اما همیشه می دانست که از حلبچه آمده است.

'گمشدگان' حلبچه

آقای پور توسط مادرخوانده اش "علی" نامیده شد، اما مادر اصلی اش او را به نام "زیمانکوه" می شناسد.

او می گوید که به هویت کردی خود افتخار می کند و قصد دارد در کردستان عراق نزد مادرش بماند تا زبان محلی آنجا را بیاموزد.

مادر آقای پور هم می گوید: "نمی دانم خواب می بینم، یا این هدیه ای از جانب خدا است".

حمله شیمیایی به حلبچه در آخرین روزهای سال ۱۳۶۶ خورشیدی (مارس ۱۹۸۸ میلادی) انجام شد و بیش از ۵ هزار کشته به جا گذاشت.

این حمله یکی از بدترین نمونه های بی رحمی حکومت صدام حسین تلقی می شود.

معاون اداره "امور شهدای حلبچه" به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که هنوز نام ۴۱ نفر دیگر، از جمله کودکان، در فهرست ثبت شده مفقودان این حمله دیده می شود.

پیوستن آقای پور به مادرش در اثر همکاری دولت ایران و دولت منطقه ای کردستان عراق امکان پذیر شده و نخستین مورد از پیوستن یکی از کودکان گم شده حلبچه به خانواده هایشان است.

مادر او به یاد می آورد که چگونه کودکانش در اثر گاز شیمیایی سوختند و خودش از حال رفت و بعد در بیمارستانی در تهران به هوش آمد.

زن ایرانی ای که آقای پور را به فرزندی پذیرفت و او را بزرگ کرد، حدود چهار ماه پیش در اثر یک حادثه رانندگی درگذشت.

آقای پور می گوید: "در آن هنگام احساس تنهایی کردم و حسی عجیب مرا به سوی آغوش بستگانم فرا خواند. تصمیم گرفتم که باز گردم".

mah1 - ایران - تهران
اخی چه زندگیه عجیبی! خدا به دله شکسته مادرش رحم کرد..
یکشنبه 15 آذر 1388

kohsar - انگلستان - ولورهامپتون
سلام بر حلبچه هیروشیمای کردستان براستی خبرجالبی بود تبریک عرض میکنم
یکشنبه 15 آذر 1388

sabze sabzam - بلژبک - بروکسل
وای خدای من الان اون مادر چه حالی داره
یکشنبه 15 آذر 1388

sanazsarmad - المان - مونیخ
آخه چقدر این کردها سختی کشیدند به خدا
یکشنبه 15 آذر 1388

pouriya - ایران - رودسر
mah1 - ایران - تهران . اگر خدائی در کار بود 22 سال جدائی جانکاه را راضی نبود. وگرنه خدای شما سادیست دیوانه ای بیش نیست.
یکشنبه 15 آذر 1388

Geelongcat - استرالیا - سیدنی
نوزادی چهار ماهه به مدت سه روز در میان اجساد سایر اعضای خانواده اش زنده ماند!!! واقعا ا.. اکبر. چه جنایتی.بیچاره مردم حلبچه. امیدوارم کردستان از عراق جدا بشه.
دوشنبه 16 آذر 1388

زندگی زیبا - ایران - آبادان
روز اینها باشه که مثل صدام گور به گور شوند
دوشنبه 16 آذر 1388

Fall - ایران - تهران
چه دنیای عجیبی . به امید داشتن یه دنیای خوب و بدون جنگ . بزرگترین جنگ همون جنگ بین جاهلیت و خرافات با دانایی و عقله و امیدوارم که هیچ آدم نادونی نباشه که بخاطر عقیده نادرستش جنگی به پا بشه و همه شاد و در کنار هم با آرامش زندگی کنیم .
دوشنبه 16 آذر 1388

کلاب - ایران - تهران
پایان خوش
دوشنبه 16 آذر 1388

huria - دانمارک - کپنهاگ
سلام بر حلبچه. داستان دردناکی بود ولی وقوع این حادثه در کشوری که صدامش به کرد و عرب ان رحمی نمی کرد٫ زیاد عجیب و نامانوس نیست. مادر خودم 25 سال از والدینش خبری نداشت. تاوقتی که چند سال پیش زیارتشان کرد و با پدری نابینا از غم دوری و مادری جسد مانند روبرو شد و مادرم یکی از هزاران بود.به امید موفقیت همه عراقیان و ارزوی خوشبختی برای این مادر و فرزند./Geelongcat - استرالیا - سیدنی. شما اگر غیر عراقی هستی که عرض می کنم برو این دام بر مرغی دگر نه که عنقا را بلند است اشیانه! اما اگر هموطنم هستی که پیشنهاد می کنم فقط برای مدت یک هفته به شهرهای کردنشین ترکیه سوریه و ایران سری بزن و بعد از ان به عراق باز گرد تا شکر این نعمت بی نظیرى که قدرش را نمیدانستی٫ با خدمت به وطن و هممیهنت به جای اوری. به هر چه شریفست قسم اگر دخالت اخوند و وهابی نبود عراقمان بهشت می شد. موفق باشی و شکر گزار. با ارزوی پیروزی برای دوستان ایرانی.
دوشنبه 16 آذر 1388

Larkiden - لوکزامبورگ - لوکزامبورگ
زیمانکوه چه نام زیبایی.. خیلی قشنگتر از علی.. مادر خیلی خوبی داره و محکم. به این مادر کرد افتخار میکنم که به کرد بودنش افتخار میکنه.. خدار تمام گمشدگان رو برسونه به دیدگان منتظر .
دوشنبه 16 آذر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.