سه فیلم بلند داستانی و دو فیلم مستند ایرانی در بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم استکهلم در روزهای 18 تا 29 نوامبر به نمایش درآمدند.
فیلمهای بلند "حیران" ساخته شالیزه عارفپور، "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره" ساخته بهمن قبادی و "داستان مرزی" ساخته بابک جلالی و دو مستند "بسیجیها" ساخته مهران تمدن و "روزهای سبز" ساخته حنا مخملباف در کنار 65 فیلم دیگر از 50 کشور مختلف جهان هرکدام طی سه روز در جشنواره بینالمللی فیلم استکهلم به نمایش درآمدند.
فیلمهای ایرانی که همه از موضوعی اجتماعی- انتقادی برخوردار بودند، در بخش فیلمهای آسیایی و مستند گروهبندی شده بودند.
به جز فیلم "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره"، دو فیلم بلند "حیرانی" و "داستان مرزی" نخستین تجربهسازندهشان در ساخت فیلم بلند هستند. سازنده این دو فیلم، شالیزه عارفپور از ایران و بابک جلالی از انگلستان نیز به عنوان میهمان جشنواره در استکهلم حضور داشتند.
فیلم "حیران" که فیلمنامهاش بهطور مشترک توسط کارگردان فیلم و "نغمه ثمینی" نوشته شده، به مسائل و مشکلات مهاجران افغان در کشور ایران میپردازد.
"ماهی"، دختر خانوادهای که هنگام جنگ ایران و عراق از آبادان به شمال کشور ایران مهاجرت کردهاند در سال آخر دبیرستان عاشق "حیران"، یک پسر دانشجوی افغان میشود. این، آغاز بحران دختر با پدر و مادرش است که طعم تلخ مهاجرت را چشیدهاند و دلشان نمیخواهد فرزندشان با مردی افغان پیمان ازدواج ببندد و با رنج دربهدری همنشین شود.
نداشتن کارت اقامت، مشکلات زنان ایرانیای که با مردان افغان پیمان ازدواج میبندند، بیشناسنامه بودن تعداد زیادی از کودکان افغان که در ایران متولد میشوند، محدودیتها و محرومیتهای تحصیلی کودکان افغان در ایران، نگاه گاه تحقیری طیفی از جامعه به این قشر از مهاجرین و ... از جمله مشکلاتی است که برای حدود سه میلیون افغان که به شکل قانونی و غیر قانونی در ایران به سر میبرند وجود دارد و در این فیلم به آنها اشاره شده است.
نمایی از فیلم کسی از گربههای ایرانی خبر نداره |
فیلم از هم پیوستگی انسان ها میگوید. کارگردان فیلم تلاش کرده تا رنج را در بستر یک داستان عاشقانه بهنحوی بیان کند که تلخی آن گزنده نباشد.
به عنوان نمونه در انتهای فیلم، اگرچه به تلویح درمییابیم که "حیران" پس از بازگشت به افغانستان به سرانجامی بیبازگشت رسیده، اما در صحنه پایانی فیلم در مرز خیال و واقعیت، دختر را با چتر و دسته گلی وحشی در دست، سوار بر ترک دوچرخه او میبینیم.
فیلم "حیران" به واسطه پرداختن به مشکلات مهاجرین و برخورد جامعه میزبان با آنها فیلمی قابل تامل است. حدود 300 نفر که بیشتر آنها سوئدی بودند، طی سه نوبت و در دو سینمای شهر استکهلم، "ساگا" و "گراند" از این فیلم دیدن کردند.
شالیزه عارفپور درباره انگیزه خود از ساخت فیلم "حیران" با تاکید بر اینکه رویکرد اجتماعی فیلم و ارتباط آن با مخاطب برایش بسیار مهم بوده میگوید: "کار هنرمند تغییر قانون نیست. کار او این است که با نوع نگاهی که به مسائل و دنیای پیرامون دارد، روی افکار عمومی تاثیر بگذارد."
او که پیش از این در فرایند ساخت چهار فیلم، دستیار "رخشان بنیاعتماد" بوده توضیح داد: "هنرمند باید آینه مسائل اجتماعی باشد و دریچهای باز کند تا مخاطب بتواند از طریق آن از زاویهای جدید مسائل را ببیند و شاید در نگاهش تغییری به وجود بیاورد."
این فیلمساز 39 ساله امیدوار است که فیلم "حیران" بتواند تا حدی مسائل و مشکلات مهاجرین افغان را به مخاطب خود نشان بدهد. وی میگوید: "برای من مهم است که مخاطب فیلم من، مشکلات مهاجرین افغان را ببیند و درک کند و به آنها به چشم همشهری نگاه کند. این را هم باید بگویم که مشکلات مهاجرین افغان بسیار بیش از اینهاست و من نتوانستم حتی یکصدم آنها را نشان بدهم."
باران کوثری (ماهی، دختر جوان روستایی)، ژاله صامتی (مادر)، فرهاد اصلانی (پدر)، مهرداد صدیقیان (حیران، جوان افغانی) و خسرو شکیبایی (پدربزرگ) در این فیلم بازی میکنند.
مهرداد صدیقیان در این فیلم همچون اولین تجربه خود، "اتوبوس شب" در کنار خسرو شکیبایی بازی خوبی دارد و موفق شده نقش خود را به عنوان یک جوان افغان برای مخاطب باورپذیر کند.
فیلم حیران آخرین کار خسرو شکیبایی به شمار میآید که هنوز در ایران اکران نشده است.
فیلمسازان برونمرز
خسرو شکیبایی و باران کوثری در حیران |
سیسال از انقلاب 1357 میگذرد و طی این سالها تعداد زیادی از هنرمندان سینماگر ایرانی به خارج از کشور رفتهاند و در برونمرز فعالیت میکنند.
در این میان تعداد زیادی از فرزندان ایرانیان خارج از کشور نیز که یا در سنین کودکی همراه با خانوادهشان از ایران خارج شدهاند و یا اصلاً در اروپا متولد شدهاند به تحصیل و فعالیت در رشته سینما مشغول هستند.
این طیف رفتهرفته دارند جای خود را در سینمای اروپا باز میکنند. تنها طی دو سال گذشته حدود 10 فیلم بلند سینمایی از فیلمسازان ایرانی روی پرده رفته است.
"بابک جلالی"، فیلمساز ایرانی مقیم انگلستان و "مهران تمدن" فیلمساز ساکن فرانسه از این نسل هستند که البته موضوع فیلمهای خود را تا به امروز در داخل ایران جستوجو کردهاند.
بابک جلالی که پیش از این مستند "حیدر یک افغانی در ایران" را ساخته بود، با فیلم "داستان مرزی" در جشنواره فیلم استکهلم حضور داشت. این فیلم پیش از این برنده جایزه اقامت در سینه فونداسیون کن شده است.
او در فیلم خود چهار شخصیت دارد که هرکدام در انتظار یک حادثهاند اما هیچ اتفاقی در فیلم نمیافتد. این فیلم تولید مشترک ایران، بریتانیا و ایتالیا است.
جلالی در رشته علوم سیاسی در دانشگاه لندن تحصیل کرده و همچنین از مدرسه فیلمسازی لندن دیپلم گرفته است.
مهران تمدن، نیز با فیلم مستند "بسیجی" در بیستمین جشنواره فیلم استکهلم حضور داشت. او در این فیلم سراغ چند بسیجی رفته و با آنها به گفتوگو نشسته است.
گفتوگوی فیلمساز با این افراد از آنجا که از دو زاویه کاملاً متضاد به دنیا گاه میکنند، خود یکی از جاذبههای این فیلم به شمار میرود. فیلم از جانفشانی هزاران جوان در طول جنگ بین ایران و عراق میگوید و همچنین تلاش دارد از "تعصب" و "ضرورت گفتوگو" بگوید.
در میانه راه پاسخها پرسشکننده را قانع نمیکنند و به همین دلیل پرسشها به تکرار و سپس به بنبست میرسند. بهنظر میرسد فیلمساز به دلیل محدودیتهای سیاسی و اجتماعی موجود نتوانسته بیش از این روی مواضع خود پافشاری کند و راه گفتوگو به دلیل نبودن صراحت لازم باز نبوده است.
تمدن 38 ساله است و از سال 1363 در فرانسه زندگی میکند. او در رشته معماری درس خوانده و تا به امروز دو کتاب به نامهای "دوستی" و "مدت احتضار" از او منتشر شده است.
او مستند دیگری نیز به نام "مادران شهدا در بهشت زهرا" ساخته است.
گفتنی است از دو فیلم "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره" طی سه نوبت حدود 700 نفر و از فیلم "روزهای سبز" طی دوبار نمایش حدود 500 نفر دیدن کردند که اغلب ایرانی بودند.