سرقت مرگبار سه همکلاسی از خانه پیرزن ثروتمند

سرقت مرگبار سه همکلاسی از خانه پیرزن ثروتمند

سه پسر نوجوان که برای سرقت به خانه زنی رفته و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده بودند روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند.

به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد علی عطار نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را برای هیات قضات خواند. وی گفت؛ سه شنبه 21 آبان ماه سال گذشته مردی با پلیس 110 تماس گرفت و از قتل همسر 80 ساله اش در خانه شان خبر داد. دقایقی بعد ماموران کلانتری قلهک خود را به خانه ویلایی در خیابان پاسداران رساندند و با پیکر خونین فاطمه روبه رو شدند. همسر مقتول در نخستین بازجویی ها گفت؛ صبح امروز (روز حادثه) از خانه بیرون رفتم و حدود ساعت هفت شب که به منزل برگشتم با صحنه وحشتناک قتل همسرم روبه رو شدم. در نخستین تحقیقات احتمال قتل با انگیزه سرقت قوت گرفت، چراکه آثار به هم ریختگی در تمام خانه به چشم می خورد و مقداری از پول و طلاهای مقتول نیز سرقت شده بود. به این ترتیب تحقیق از همسر و اعضای خانواده قربانی آغاز شد تا اینکه یکی از دختران مقتول گفت؛ خاله ام نوه یی به نام صمد دارد که به رغم سن کمش معتاد است و چندان خوشنام نیست. او چند بار هم به خانه مادرم مراجعه کرده و از او پول خواسته بود. نماینده دادستان ادامه داد؛ بلافاصله دستور شناسایی و دستگیری صمد صادر و ساعتی بعد پسر نوجوان از سوی پلیس دستگیر شد، اما وی در نخستین بازجویی ها ارتکاب قتل را انکار کرد. کارآگاهان که به ضد و نقیض گویی های پسر نوجوان مشکوک شده بودند به بازجویی های فنی - تخصصی ادامه دادند تا اینکه سرانجام وی راز قتل پیرزن را فاش کرد و گفت؛ مقتول خاله پدرم بود و می دانستم آنها ثروتمند و پولدار هستند. قبلاً هم چندین بار به خانه اش رفته بودم. او خیلی به من محبت می کرد. از حدود دو سال قبل نقشه سرقت از خانه اش را طراحی کردم و موضوع را با دو نفر از همکلاسی هایم در میان گذاشتم. آنها هم برای اجرای نقشه اعلام آمادگی کردند. روز قرار فرا رسید و در حالی که مطمئن بودم فاطمه در خانه تنها است به آنجا رفتم. وقتی در را برایم باز کرد وارد ساختمان شدم. او از من پذیرایی کرد اما وقتی برای آوردن چای به آشپزخانه رفت من مخفیانه در خانه را برای دوستانم باز کردم تا آنها نیز وارد ساختمان شوند. وقتی علی و مسعود آمدند با تهدید کارد از صاحبخانه خواستند کلید گاوصندوق را به آنها بدهد اما پیرزن مقاومت کرد. من هم برای پیدا کردن کلید گاوصندوق مشغول جست وجوی آشپزخانه و اتاق ها بودم که صدای فریادهای فاطمه را شنیدم. وقتی با عجله به طرف اتاق برگشتم علی و مسعود را دیدم که با کارد بزرگی به پیرزن حمله ور شده بودند و چون او حاضر نبود بگوید کلید گاوصندوق کجاست وی را به قتل رساندند. در نهایت ما نتوانستیم کلید گاوصندوق را پیدا کنیم برای همین به جست وجوی کمدها پرداختیم و پس از برداشتن حدود یک میلیون تومان پول نقد و چند قطعه انگشتر و گردنبند طلا فرار کردیم. نماینده دادستان در ادامه توضیح داد؛ با اعترافات پسر نوجوان ماموران پلیس موفق شدند دو دوست او را شناسایی و دستگیر کنند. مسعود یکی از متهمان قتل را به گردن نگرفت و علی را به عنوان قاتل معرفی کرد. در تحقیقات بعدی علی اتهام قتل را قبول کرد و گفت قصد نداشته فاطمه را بکشد و فقط برای اینکه مقتول را وادار کند نشانی کلید گاوصندوق را بدهد دست به این کار زده است. بعد از صحبت های نماینده دادستان تهران اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای هر سه متهم پرونده تقاضای مجازات کردند. در ادامه علی به عنوان متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. وی گفت؛ قتل را قبول دارم و از کاری که کرده ام پشیمان هستم. نقشه قتل از دو سال قبل توسط صمد کشیده شده بود. او هر بار که من و مسعود را می دید می گفت خاله پدرش زنی ثروتمند است و می توانیم با کشتن او به پول برسیم. من قبول نمی کردم اما صمد آنقدر اصرار کرد تا پذیرفتم با او همراه شوم. روز حادثه من در مدرسه سر کلاس بودم که صمد پیامک فرستاد و اعلام کرد همه چیز برای اجرای نقشه آماده است. متهم ادامه داد؛ قرار بود ما چند خانه را به همین شیوه سرقت کنیم. برای اینکه بدانیم اول به خانه چه کسی برویم قرعه کشی کرده و قرعه به نام خاله پدر صمد افتاده بود. روز حادثه وقتی وارد خانه مقتول شدیم او برای ما میوه و چای آورد. من و مسعود دست و پای فاطمه را بستیم و سپس صمد از من خواست وی را بکشم. صمد می گفت چون پیرزن او را شناسایی کرده است، اگر زنده بماند به پلیس خبر می دهد. او آنقدر اصرار کرد که من مجبور به این کار شدم. بعد از اینکه از خانه خارج شدیم صمد فقط یک گوشی تلفن همراه به من داد و پول های مسروقه را برای خودش برداشت. در ادامه جلسه دادگاه صمد به عنوان متهم ردیف دوم به دفاع از خود پرداخت و گفت؛ آنچه علی می گوید درست نیست. من او را تحریک نکردم و علی خودش تصمیم به قتل گرفت. من فقط نقشه سرقت را طراحی کردم. بنا بر این گزارش پس از دفاعیات این نوجوان و متهم ردیف سوم هیات قضات برای صدور رای وارد شور شدند.

louisette - فرانسه - مارسی
اینهم از کشور اسلامی وول شده ما.جنابان اگر اوضاع اجتماعی واقتصادی کشورو از زیر بنا معالجه ودرمان میکردند الان ایران یکی از بهترین کشورهای منطقه میشد.حیف که چهره همه چیز در ایران عزیزمان تخریب شده است.
دوشنبه 9 آذر 1388

amirgabar - ترکیه - استانبول
بی چاره پیر زن. این سه تا را حدقل 15 سال زندان بدهند‘ نه اعدام یکی از انها.مخالف اعدام هستم.
دوشنبه 9 آذر 1388

soheilasaffarian - امریکا - لنسینگ
جائ تاسفه
دوشنبه 9 آذر 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
زندان حد اقل 20 سال مجازات جانورانی که ملایان کثیف انها را افریده اند.
دوشنبه 9 آذر 1388

blueberry64 - ایران - تهران
آره دیگه اگه تو ایران اسلام نبود الان این صمد خان تو نوجوونی معتاد نمیشد، یا اگه اسلام نبود بابای صمد وضع مالیش خوب بود، اگه اسلام نبود پیرزن جای کلید گاوصندوق رو میگفت و نمیمرد، اگه اسلام نبود اینا چاقو همراهشون نبود، اگه اسلام نبود اینا تو پاسداران خونه ویلایی نمیخریدن که این بلا سرشون بیاد.
دوشنبه 9 آذر 1388

Afshin London - انگلستان - لندن
"بازجویی های فنی - تخصصی" تون منو کشته!!! همون بازجویی که خرس را وادار میکنه بگه من خرگوشم؟!!
دوشنبه 9 آذر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.