دو خواستگار اسیدپاش در یک قدمی اعدام قرار گرفتند

دو خواستگار اسیدپاش در یک قدمی اعدام قرار گرفتند

در پرونده اول جوانی که پس از اسیدپاشی به یک زن جوان او را به قتل رسانده بود، با تایید حکم قصاص در دیوان عالی کشور در یک قدمی مجازات مرگ قرار گرفت.

ساعت 22:30 شامگاه 11 اردیبهشت سال گذشته چند عابر در خیابان خوشیاران جنوبی در نزدیکی نواب با شنیدن فریادهای زن جوانی که در تاریکی مورد حمله قرار گرفته بود، سراسیمه خود را به محل رساندند و مشاهده کردند به فاصله کمی از این زن، جوانی سیاهپوش بسرعت خود را به یک موتورسوار که انتظار او را می‌کشید، رساند و سپس به اتفاق وی متواری شد.

با گزارش این حادثه به ماموران کلانتری 112 ابوسعید زن مجروح به نام سارا که با اسید مورد حمله قرار گرفته و مجروح شده بود، به بیمارستان منتقل شد؛ اما به دلیل شدت جراحات ناشی از سوختگی با اسید در بیمارستان جان خود را از دست داد.

دستور قضایی

با گزارش موضوع این جنایت به بازپرس محمدحسین شاملو، دستور قضایی در این ارتباط صادر و پرونده برای پیگیری و تحقیقات در دستور کار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی قرار گرفت.

با آغاز تحقیق از مادر سارا وی بیان کرد، دخترم 4 سال پیش از همسر خود طلاق گرفت، در این مدت جوانی به نام رضا از او خواستگاری کرد اما دخترم به او پاسخ منفی داد. تصور می‌کنم این فرد پس از شنیدن پاسخ منفی سارا اقدام به اسیدپاشی کرده است.

به دنبال این اظهارات، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی دستور قضایی را برای شناسایی و بازداشت این فرد صادر کرد. با عزیمت ماموران به محل سکونت رضا (متهم تحت تعقیب)‌ مشخص شد وی در ساعات پایانی شب حادثه سراسیمه به منزل خود مراجعه و با برداشتن لباس‌هایش خانه را ترک کرده است.

با مشخص شدن موضوع و با پیگیری‌های بعدی 23 روز پس از وقوع حادثه رضا هنگامی که در نقطه صفر مرزی قصد سفر به ارمنستان را داشت، دستگیر و با انتقال به پلیس آگاهی تحقیق از وی آغاز شد.

اعتراف

متهم در تحقیقات مقدماتی گفت: 4 سال پیش وقتی با سارا (مقتول)‌ آشنا شدم متوجه شدم او از همسرش جدا شده است. تصمیم داشتم با او ازدواج کنم اما از چند ماه پیش احساس کردم رفتارهای او تغییر کرده است و دیگر حاضر به گفتگو با من نیست. متهم افزود: وقتی بی‌محلی‌هایش را دیدم تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. به همین دلیل با تهیه اسید از یکی از دوستانم به نام مسعود خواستم با موتورسیکلت خود مرا به محل سکونت سارا برساند. شب حادثه هنگامی که سارا قصد داشت به خانه‌اش برود او را صدا زدم، اما او به من پرخاش کرد، من هم روی او اسید پاشیدم و چند ساعت بعد اطلاع پیدا کردم او در بیمارستان جان باخته است.

در پی این اعترافات، مسعود، راننده موتورسیکلت نیز دستگیر و پرونده پس از پایان تحقیقات با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری ارسال شد.

درخواست قصاص

گزارش حاکی است 24 مرداد پرونده جوان اسیدپاش در شعبه 74 کیفری استان تهران به ریاست قاضی تردست مورد رسیدگی قرار گرفت و مادر سارا برای متهم درخواست قصاص کرد.

پس از دفاعیات متهم و وکیل‌مدافع وی و ارسال نظریه پزشکی قانونی مبنی بر مرگ سارا به دلیل سوختگی ناشی از اسید، رضا به قصاص و همدست وی مسعود نیز به 5 سال زندان محکوم شد.

با ارسال این پرونده به دیوان‌عالی کشور، حکم صادره از سوی 5 قاضی شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران به تایید رسیده و با ارسال آن به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی، نفس‌های خواستگار اسیدپاش برای مجازات مرگ به شماره افتاد.

در دومین پرونده اسید پاشی پسر جوانی که در پی یک شکست عشقی پدر دختر مورد علاقه اش را با اسید به قتل رسانده بود برای دومین بار به قصاص محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما، تابستان سال 80 ماموران پلیس شهرستان خرامه واقع در استان فارس رسیدگی به پرونده مرگ مردی به نام مراد را در دستور کار خود قرار دادند که به خاطر سوختگی شدید با اسید به بیمارستان منتقل شده و در آنجا جان باخته بود. خانواده مراد آن زمان فردی به نام داریوش را عامل این اسیدپاشی معرفی کردند. دختر مراد به پلیس گفت؛ پدر من سرایدار یک مدرسه بود و ما در خانه سرایداری زندگی می کردیم. روز حادثه زنگ در به صدا درآمد. وقتی پدرم پرسید چه کسی پشت در است داریوش خودش را معرفی کرد. پدرم به سمت در رفت تا آن را باز کند. یکدفعه صدای فریاد پدرم را شنیدیم. بلافاصله به سمت در رفتیم و دیدیم صورت او به شدت سوخته است. پدرم را به بیمارستان رساندیم اما شدت سوختگی به حدی بود که او جان سپرد. کارآگاهان در همان ابتدا مطمئن شدند نام متهم دروغ است و او برای جلب اعتماد مراد اسم فردی را که او می شناخته به زبان آورده تا قربانی در را به رویش باز کند. بنابر این پلیس باید دنبال فردی می گشت که کینه عمیقی از مراد داشت. در این میان انگشت اتهام به سمت جوانی گرفته شد که خواستگار دختر مراد بود. ماموران پسر جوان را برای ادای توضیحات به اداره آگاهی شهرستان خرامه فرا خواندند. پسر جوان بعد از چند روز انکار بالاخره اتهام اسیدپاشی را قبول کرد و گفت؛ من عاشق ریحانه دختر مراد بودم. ریحانه دختر زیبا و بسیار مهربانی بود. او هم به گفته خودش به من علاقه داشت اما برای ازدواج شرط کرده بود پدرش باید حتماً رضایت بدهد. ریحانه به من گفته بود هر طور شده باید پدرش را راضی کنم. من قول دادم این کار را بکنم. چندین بار به خواستگاری ریحانه رفتم. فکر می کردم اگر پدر ریحانه علاقه من را به دخترش ببیند حتماً قبول می کند با هم ازدواج کنیم. اما او رضایت نداد و رفت و آمدهای من هم فایده یی نداشت. تا اینکه متوجه شدم پدر ریحانه قول داده ریحانه را به عقد پسر دیگری دربیاورد. خودم را تنها و بی کس می دیدم و فکر می کردم رویاهایم به باد رفته است و اگر کاری نکنم تا آخر عمرم پشیمان خواهم بود.متهم به قتل در ادامه گفت؛ التماس های من دیگر فایده یی نداشت. تصمیم گرفتم کاری کنم تا مراد وادار به پذیرش خواسته من شود. مقداری اسید تهیه کردم و سراغ پدر ریحانه رفتم. زنگ در را زدم و خودم را با نام داریوش معرفی کردم. مراد داریوش را می شناخت و به او اعتماد داشت. زمانی که در را باز کرد اسید را به صورتش ریختم و فرار کردم. البته من قصد کشتن مراد را نداشتم فقط می خواستم او را بسوزانم.

با تکمیل پرونده، سعید برای محاکمه به دادگاه معرفی شد. پسر جوان به رغم اینکه ادعا کرد قصد قتل نداشته با تقاضای اولیای دم به قصاص محکوم شد. این حکم در دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت اما زمانی که پرونده نزد رئیس وقت قوه قضائیه فرستاده شد تا مرحله استیذان را پشت سر بگذارد وکیل مدافع متهم تقاضای اعاده دادرسی کرد که این تقاضا مورد قبول واقع شد و رای صادره نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض فرستاده شد. یک بار دیگر سعید پای میز محاکمه رفت. دفاعیات او باز هم موثر واقع نشد و پسر جوان بار دیگر به قصاص محکوم شد. اکنون با گذشت هشت سال از این واقعه در حالی که اولیای دم همچنان بر قصاص تاکید دارند پرونده در دیوان عالی کشور نیز مورد بررسی قرار گرفته و حکم قصاص قاتل اسیدپاش تایید شده است. به این ترتیب سعید بار دیگر به طناب دار نزدیک می شود و حکم او بعد از گذراندن مراحل قانونی اجرا خواهد شد.

vahid.sharifi - کانادا - ونکوور بکشید این سگ صفت های عقده ای شهوتی رو! جمعه 6 آذر 1388

blueberry64 - ایران - تهران چقدر قضاوت کار سختی هست. برای جنایت احمقانه و خودخواهانه اینها چه حکمی میشه صادر کرد که عادلانه و منصفانه باشه؟؟چطور میشه که همچین فکر کثیفی به ذهن ادم میرسه، حالا اولی خواسته انتقام بگیره، جالبه دومی گفته میخواستم هرطور شده مراد رو راضی کنم!! عجب روش راضی کننده خوبی بکار برد. اون مراد بدبخت رضایت ابدی داد. از خدا میخوام به همه دید باز و قدرت تعقل به اندازه ای بده که تو شرایط سخت تصمیم نادرست نگیریم. جمعه 6 آذر 1388

Hoja Verde - ایران - تهران حتمن باید دارش بزنند. بی برو بگرد. غلط میکنه کسی به صورت مردم اسید بپاشه. این کار نزدیک خیابان نواب صورت گرفته. نواب صفوی ! همونی که خود به صورت زنان به اصطلاح بی حجاب اسید می پاشید. جمعه 6 آذر 1388

mashady - انگلیس - منچستر این حیوان صفتان را باید اول اسید روشون ریخت بعد اعدام کرد جمعه 6 آذر 1388

shanul - المان - هامبورگ متاسفانه یکی از کثیف ترین غیر انسانی ترین کارها این اسیدپاشی است. جمعه 6 آذر 1388

sour cherry - چین - شانگهای نا جوانمردانه ترین و کثیف ترین کاری که یک نفر میتونه انجام بده مورد اول دختره خیلی خوش شانس بود که مرد . مورد دوم سعید می تونه خوشحال باشه کاری کرده که تا آخر عمرش پشیمون نباشه حالا بدو تا به رؤیاهات برسی 8 سال تو زندان با عذاب و ترس از مرگ الان هم که داره روز اعدامت نزدیک میشه رؤیاهات این بود؟من نمی دونم چراکله ی بعضی ها بجای مغز آجرپارست جمعه 6 آذر 1388

ehsanusa - امریکا - نیوجرسی این کارا به خاطر عشق نبوده! به خاطر خودخواهی و شهوت پرستی بوده! به نظر من بهتره عضو شریفشونو بذارن تو اسید تا کاملا از بین بره! بعد تا آخر عمر خودشون عذاب میکشن. عذاب از این بدتر؟ جمعه 6 آذر 1388

ey.javidan.iran - استرالیا - سیدنی وای خدای من نکبت ایران رو برداشته کی اولین بار این کار کثیف رو اولین بار تو ایران باب کرده.. جمعه 6 آذر 1388

parandeye abi - بلزیک - بروکسل البته حکم قصاص برای همین موارده. اگه بتونه رضایت خانواده مقتول رو بگیره زنده میمونه. این بهترین شیوه عدالته. حالا چهار تا مثل انتی اسلام یا ارتمیس یا.. این مسائل رو به نفع خودشون تعبیر میکنند. جمعه 6 آذر 1388

ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرک ادم چی می تونه بگه از این همه حماقت بیشرفها جمعه 6 آذر 1388

Yase-banafsh - سوئد - گوتنبرگ اعدام کمه چون مرگ پایان مصیبته باید اول همون کارو با خودشون بکنن بعد هم دنیا رو از وجودشون پاک کنن. جمعه 6 آذر 1388

اسماعیل-شیراز - ایران - قم آباد من کسی رو که عاشقش بودم و هر لحظه بدون اون دارم میمیرم رو حاضر نیستم برای رسیدن بهش یک خار کوچولو تو دست کسی فرو بره چه برسه به خودش ،این جور خواستن ها خیلی عجیبه... جمعه 6 آذر 1388

sadaf salehi - المان - المان از دوستان عزیز خواننده تقاضا دارم در صورت پیش امدنه شرایط مشابه یاد قصاص و اعدامتون بیفتید وبی خیال اینجور دیوونه بازیها بشید جمعه 6 آذر 1388

baran shomal - نروژ - اسلو صدف از المان ایشالا در هر 2 صورت قسمت تو بشه تا ببینیم عکس العمل سر کار چیه خانم عاقل جمعه 6 آذر 1388

tehran021 - انگلیس - لندن چه چیزایی تو ایران مده! البته اسید دیگه دمده شده بود. ولی انگار جدیدن مردم از فیلم سکسی پخش کردن هم خسته شدن دوباره رو اودن به اسید پاشی! بهتر زندگیو داغون میکنه! . من نمیدونم حالا اسید تو دست مردم چیکار میکنه مث نقل ونبات!؟ . ما اینجا یه کپسول انتیبیوتیک میخوایم بگیریم باید از صد جا نسخه داشته باشیم! مملکت که صاحاب نداشته باشه همینه دیگه! جمعه 6 آذر 1388

m uk - انگلیس - منچستر من همیشه گفتم ارزوی خوشبختئ برای دوستام داشتم چه با من چه بی من .از این قبیل مشکلات عشقی برای همه پیش میاد.برای من هم پیش اماده ولی در ان زمان اصلا به فکر انتقام نبودم در حین غم و ناراحتی باز گفتم امید وارم خوشبخت شوئ شنبه 7 آذر 1388

pariha - کویت - کویت فقط اعدام اعدام اعدام شنبه 7 آذر 1388