شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۷ - ۰۳ ژانویه ۲۰۰۹
جنایت ازپیش طراحی شده در جنگل محمودآباد

مردی با یک نقشه ازپیش طراحی شده دوست خود را به جنگل محمودآباد کشاند و او را با انگیزه سرقت به قتل رساند. این مرد که تصور می کرد با سوزاندن خودرو مقتول و تدفین جنازه تمامی سرنخ ها را از بین برده است، پنج ماه بعد از جنایت در جریان تحقیقات پلیسی ناچار شد جرمش را گردن بگیرد.
خودرو سوخته
روز 11 تیرماه زنی به کلانتری عباس آباد تهران رفت و گفت شوهرش سعید از دو روز قبل ناپدید شده است. این مرد بدون آنکه توضیح کاملی بدهد سوار بر خودرواش از خانه خارج و ناپدید شده بود. کارآگاهان در وهله اول مشخصات پراید این مرد را به تمامی واحدهای انتظامی مخابره کردند تا اینکه نخستین ساعات بامداد روز 12 تیرماه ماموران پلیس این اتومبیل را در خاورشهر یافتند. خودرو بدون سرنشین در حال سوختن بود و آثار برجامانده نشان می داد فرد یا افرادی تلاش کرده اند مشخصات پراید را مخدوش و آن را غیرقابل شناسایی کنند. پیدا شدن خودرو سوخته امیدها را برای زنده یافتن سعید به حداقل رساند و افسران اداره 11 پلیس آگاهی به این نتیجه رسیدند که باید منتظر اخبار غیرمنتظره و هولناکی باشند. نتیجه تحقیقات ابتدایی گویای آن بود که روز حادثه سعید همراه یکی از دوستانش به نام مهدی راهی شمال کشور شده بود. آنچه مهدی و سعید را به هم متصل می کرد روابط کاری بود و سعید در زمینه کارتن سازی فعالیت داشت و مهدی راننده او بود. به گفته شاهدان و آشنایان این دو قصد داشتند در شمال با فردی دیگر قرارداد کاری منعقد کنند. به این ترتیب مهدی بازداشت شد اما ادعا کرد روزهای اخیر هیچ ملاقاتی با سعید نداشته و از سرنوشت او بی اطلاع است. کارآگاهان که مدرکی علیه این مرد نداشتند او را آزاد کردند.
اعتراف به قتل
در حالی که تفحص های مقدماتی کارآگاهان را به بن بست رسانده بود آنان تلاش کردند دیگر فرضیه ها و احتمال ها را بررسی کنند. افسران پلیس هر سرنخی را که پی می گرفتند و وارد هر مسیری از تحقیقات که می شدند باز هم خود را در برابر نام مهدی می دیدند. آنان یا باید می پذیرفتند این مظنون پشت پرده پرونده ناپدید شدن سعید است یا باید باور می کردند مرد جوان توسط افرادی غریبه و بدون انگیزه و دلیل خاصی ربوده یا کشته شده است. گزینه اول منطقی تر به نظر می رسید، به همین سبب روز 23 آبان ماه بار دیگر مهدی بازداشت شد. او همچنان بر بی گناهی اش اصرار می کرد اما بعد از چند جلسه بازجویی بالاخره اقرار کرد دوستش را کشته است.
کشف جسد
مهدی در اعترافاتش گفت؛ از قبل برای سرقت از سعید نقشه کشیده بودم، برای همین با ظاهرسازی این طور وانمود کردم که مشتری خوبی در شمال کشور پیدا کرده ام و اگر آن دو با هم مراودات تجاری داشته باشند سعید به سود زیادی می رسد. با این ترفند بعد از چند جلسه مذاکره صاحبکارم را راضی کردم همراهم به شمال بیاید. روز 9 تیرماه بود که ما راه افتادیم. من فکر می کردم او برای عقد قرارداد پول زیادی همراهش دارد برای همین آبمیوه و قرص های خواب آور خریدم و حین مسیر وقتی برای استراحت در جنگل محمودآباد توقف کردیم آبمیوه مسموم را به وی خوراندم. بعد از بیهوش شدن سعید کیف و لباس هایش را جست وجو کردم ولی در کمال تعجب دیدم او پول زیادی همراه ندارد. متهم ادامه داد؛ «دست و پا و دهان سعید را در حالی که هنوز بیهوش بود، بستم و او را در صندوق عقب خودرو محبوس کردم و به سمت تهران راه افتادم. نزدیک ساوه بودم که دوباره توقف کردم تا مطمئن شوم دست و پای سعید را محکم بسته ام. وقتی در گاوصندوق را باز کردم فهمیدم او خفه شده و جان باخته است. چاره یی نداشتم جز اینکه جسد را پنهان کنم. آن را دفن کردم و خودرو سعید را هم در بیابان های اطراف تهران آتش زدم.»بعد از اعترافات این مرد ماموران به محل دفن جنازه رفتند و متوجه شدند باران های چند روز اخیر خاک را شسته و جسد بیرون آمده و یک چوپان آن را پیدا کرده است. طبق اطلاعات ثبت شده در پلیس ساوه جنازه به عنوان مجهول الهویه به پزشکی قانونی سپرده شده بود. به این ترتیب جسد پیدا و به خانواده سعید تحویل داده شد.سرهنگ سعید لیراوی معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران درباره این پرونده توضیح داد؛ متهم از چندین سال قبل با سعید آشنا بود و به عنوان راننده سفارش های کاری مقتول را جابه جا می کرد. او با تصور اینکه سعید از موقعیت مالی مناسبی برخوردار است نقشه سرقت از او را طراحی کرد و در این راستا مرتکب قتل شد.
| poriyaye_vali - قطر - دوحه |
ناکس تر از او نیست کس در عالم ....کز دوست به جز دوست مرادی خواهد |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| Sonia236 - آمریکا - نیویورک |
حالا این گاو صندوق این وسط چی بود؟ لوووول |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| blueberry64 - ایران - تهران |
دیگه حالم داره بهم میخوره. یعنی توی این ایران به این بزرگی هیچ اتفاق خوب و خوشحال کننده ای نمیفته؟ آخه چرا مردم اینجوری شدن؟ تمام چیزهایی که میشنویم خلاصه شده تو قتل و سرقت و تجاوز و زندان و تهدید. اونوقت میگن آیا دنبال شادی میگردید؟ با این وضع و روز حتما هم پیداش میکنیم |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| blueberry64 - ایران - تهران |
یه چیز جالبی تو داستان دیدم. // وقتی در گاوصندوق را باز کردم فهمیدم او خفه شده و جان باخته است.// یه وقت فکر نکنید که سوتی بوده ها!!! احتمالا تازگی به پراید میگن "گاو"، خوب صندوق پراید هم میشه "صندوق گاو" یه کوچولو لهجه بندازی سرش میشه "گاوصندوق". |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| jonbeshe sabze - ایران - تهران |
Sonia236 - آمریکا - نیویورک جون منظورش صندوق عقب ماشین بوده؛ اشتباه لپی بوده شما ببخشید عزیز. |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| asir@.P - فرانسه - پاریس |
Sonia236 - آمریکا - نیویورک ...فکر کنم منظور همان صندوقِ عقب اتومبیل است. |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| METRADAT - انگلستان - لیدز |
سوگند به ایران که این شخص از یک خانواده صدرصد مسلمان معتقد بوده. که به راحتی جنایت کرده.. |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| sour cherry - چین - شانگهای |
Sonia236 - آمریکا - نیویورک منظورش صندوق عقبه احتمالاْ نویسنده داشته به پولهای توی گاوصندوق سعید و به مهدی که بعد از این همه نقشه رفته تو دیوارفکر می کرده :ء |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| pariha - کویت - کویت |
اینها را بدون محاکمه اعدام کنند |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| javaad - ایران - تهران |
نامردترین آدما کسیه که تو رفاقت نامردی کنه |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرگ |
به کی میشه اعتماد کرد |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| lagolas - ایران - تهران |
METRADAT - انگلستان - لیدز /.. شعور داشته باش.حالا تو که بی خدایی چه غلطی کردی. |
چهارشنبه 4 آذر 1388 |
|
| bahareiran - ایران - ایران |
چقدر ادمها قتل براشون عادی شده |
پنجشنبه 5 آذر 1388 |
|
| reza uk - اسکاتلند - گلاسگو |
agolas - ایران - تهران. توهم بیکاریا هرچه خل......رابهم بزنی چی میشه?. این بابامریضه ولشکن به حاله خودش لوووووووووووووول گلاسگو |
پنجشنبه 5 آذر 1388 |
|
| capochin0o - امارات - شارجه |
بنده خدا که قصد کشتن نداشته!!از دستش در رفته....کسی که میره قرار داد تجاری ببنده باید پول همراش میبرده تا اینجور بلایی سرش نیاد.مردم بیچاره به چه روزی افتادن |
پنجشنبه 5 آذر 1388 |
|
| UniQue_persian - انگلیس - منچستر |
blueberry64 - ایران - تهران خیلی بامزه ای .همیشه با کامنتات حال و هوای اینجا رو عوض میکنی.کامنتای zoro هم خیلی بامزست. |
پنجشنبه 5 آذر 1388 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
www.roshangari.netدر صفحه. خواندم که سازمان پزشکى قانونى کشور اعلام کرد: در مهر امسال دو هزار و 319 نفر در تصادفات رانندگى جان خود را از دست دادند که این رقم نسبت به مدت مشابه سال قبل 7 /0 درصد افزایش یافته است -سازمان پزشکى قانونى کشور عنوان کرد: از کل کشتهشدگان در تصادفات مهر امسال 500 نفر زن و هزار و 819 نفر مرد بودهاند. همچنین در مهر امسال 29 هزار و 289 نفر در تصادفات رانندگى مجروح شدند که 21 هزار و 907 نفر از آنان مرد و 7 هزار و 382 نفر از آنان زن بودند - از ابتداى سال جارى تا پایان مهر امسال 14 هزار و 605 نفر در تصادفات رانندگى کشته شدهاند که از این تعداد 11 هزار و 524 نفر مرد و سه هزار و 81 نفر زن بودند چقدر ها درجنایت های ناموسی و قلدری و فحاشی و دزدی و غیره کشته میشوند و خواهند شد وضع اجتماعی در ایران از داخل جنگل آفریقا بدتر و خطرناکتر شده است |
پنجشنبه 5 آذر 1388 |
|
| schany - المان - المان |
به نظر من مسلمون و غیره نداره، هر جا که فقر زیاد بشه فحشا و جنایت هم بیداد میکنه، همین. که خوب باید دید که این کشور غنی چرا باید اینقد فقیر باشه که.....، خوب جوابش هم معلومه دیگه. |
پنجشنبه 5 آذر 1388 |
|
| blueberry64 - ایران - تهران |
UniQue_persian - انگلیس - منچستر ** مرسی از لطفتون دوست عزیز. برای یه لبخند هر چند کوچیک به لب دوستانی چون شما خوشحال میشم. zoro هم از کاربرای گل این سایته. شاد و پیروز باشی |
پنجشنبه 5 آذر 1388 |
|