مردی که 12 سال قبل در نزاعی خونبار در پارک قیطریه دوستش را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود به علت مجهول المکان بودن اولیای دم مقتول با درخواست دادستان به قصاص محکوم شد.
به گزارش خبرنگار ما 10 مهرماه سال 76 کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی به پارک قیطریه رفتند تا درباره نزاع مرگباری که در چایخانه این پارک رخ داده بود، تحقیق کنند. دقایقی قبل از حضور کارآگاهان یکی از کارگران چایخانه به نام غلام با کارگر دیگر به نام محی الدین درگیر و با ضربات چاقوی او کشته شده بود. یکی از شاهدان، ماجرا را برای کارآگاهان این گونه تعریف کرد؛ من در چایخانه نشسته بودم که ناگهان دو کارگر با هم درگیر شدند. دعوای آنها برای دقایقی لفظی بود اما لحظاتی بعد کار بالا گرفت و نزاع تن به تن شد.
دو کارگر ضرباتی را با مشت و لگد به هم می زدند تا اینکه یکی از آنان چاقو کشید و دیگری را مجروح کرد. او سپس چاقو را همان جا رها کرد و به سرعت به سوی در پارک گریخت. یکی دیگر از کارگران چایخانه به نام محمود که با طرفین ماجرا آشنایی کاملی داشت روایت دیگری را بیان کرد که باعث روشن شدن انگیزه این جنایت شد. وی گفت؛ من و محی الدین و غلام هر سه در چایخانه کار می کردیم. غلام گاهی با من شوخی می کرد و من علاقه یی به شوخی های او نداشتم. چند بار به او گفتم دوست ندارم با من شوخی کند. اما او همچنان به رفتارش ادامه می داد تا اینکه ماجرا را برای محی الدین تعریف کردم. روز حادثه او سراغ غلام رفت و در مورد این موضوع با وی صحبت کرد اما آنها با هم درگیر شدند. ابتدا غلام چاقو کشید ولی محی الدین چاقو را از دست او گرفت و چند ضربه به غلام زد.
از آنجا که تلاش ها برای دستگیری متهم به قتل در تهران به جایی نرسید ماموران تصمیم گرفتند به جست وجوهایشان در زادگاه متهم در یکی از شهرهای غربی کشور ادامه دهند. این بررسی ها مدت ها طول کشید ولی هیچ ردی از محی الدین به دست نیامد. با این وجود تصویر وی همچنان به عنوان متهم تحت تعقیب در مراکز پلیس آگاهی در سراسر کشور وجود داشت. هفت سال پس از این جنایت ماموران پلیس شهرستان سقز که به سه نفر به اتهام حمل سلاح مظنون شده بودند آنها را در یک چایخانه بازداشت کردند. تحقیق پیرامون هویت سه دستگیرشده فاش کرد یکی از آنان همان متهم به قتل پارک قیطریه است. به این ترتیب محی الدین به تهران انتقال یافت اما چون
اولیای دم مقتول شناسایی نشده بودند رسیدگی به این پرونده به درازا کشید.
صبح دیروز در حالی که تلاش ها برای شناسایی اولیای دم بی نتیجه مانده بود، با درخواست دادستان برای قصاص محی الدین، او در شعبه 1156 مجتمع قضایی بعثت به ریاست قاضی محمدرضا گیوکی پای میز محاکمه رفت. پس از آنکه اتهام قتل عمد به متهم تفهیم شد او به دفاع از خود پرداخت و گفت؛ من نمی خواستم غلام را بکشم. او مدام مزاحم محمود می شد. روز حادثه من با غلام صحبت کردم تا او از این کارش دست بردارد ولی وی با من درگیر شد. او یک کارد دسته زرد به دست گرفت و به من حمله کرد. من با یک حرکت سریع کارد را از او گرفتم و ضربه یی زدم. این درگیری ناخواسته و فقط به خاطر محمود بود. سپس وکیل متهم در اظهاراتی به دفاع از وی پرداخت. او گفت؛ تاکنون هیچ تلاش جدی برای شناسایی اولیای دم صورت نگرفته است. در حالی که اگر این کار انجام شود ممکن است آنان رضایت بدهند یا حداکثر به دریافت دیه راضی شوند. ولی اگر درخواست دادستان برای قصاص موکلم اجرا شود و سپس اولیای دم شناسایی شوند دیگر کار از کار گذشته است. پس بهترین اقدام این است که موکلم همچنان در زندان بماند.
در پی این اظهارات قاضی گیوکی با اخذ آخرین دفاع از متهم به بررسی محتویات پرونده پرداخت و با توجه به اعترافات صریح متهم و همچنین درخواست دادستان به عنوان مدعی العموم مبنی بر قصاص محی الدین، حکم به قصاص وی داد. به این ترتیب در صورتی که این رای به تایید قضات دیوان عالی کشور برسد سرنوشت این پرونده کهنه پس از 12 سال روشن خواهد شد.
|
|
|
|
|
|