پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۷ - ۰۱ ژانویه ۲۰۰۹
راز قتل مرد مکانیک پنج سال پس از جنایت فاش شد

تاخیر دوهفته یی یک زن در اعلام گزارش ناپدید شدن شوهرش باعث شد افشای سرنوشت او پنج سال به تاخیر بیفتد. مرد جوان تیرماه سال 83 وقتی به درخواست دو مرد از خانه اش خارج شد دیگر به منزل بازنگشت و از آن به بعد دیگر خبری از او نبود تا اینکه چند روز قبل جسدش از اعماق یک چاه بیرون کشیده شد.
طرح شکایت
روز 12 مردادماه سال 83 زنی به کلانتری نامجو رفت و برای پیدا کردن شوهرش از ماموران کمک خواست. او گفت؛ همسرش ساعت 21 روز 24 تیرماه از خانه خارج شده و از آن به بعد اثری از وی نیست. زن جوان توضیح داد؛ دو مرد که یکی از آنها علی نام دارد به خانه مان آمدند و به این بهانه که خودرو آنها دچار نقص فنی شده است از شوهرم خواستند به آنها کمک کند. همسرم که مکانیک است همراه آن دو رفت اما دیگر بازنگشت. طرح این شکایت پرونده یی را در اداره 11 پلیس آگاهی تهران به جریان انداخت و جست وجوها برای یافتن ردی از مرد گمشده که ناصر نام داشت، آغاز شد. کارآگاهان که می دانستند ناصر سوار بر خودروی پیکان آبی رنگش از منزل خارج شده است مشخصات اتومبیل او را به تمامی واحدهای انتظامی سراسر کشور ابلاغ کردند و از استان خراسان رضوی خبر رسید این ماشین در پارکینگ پلیس شهرستان نقاب در توقیف است.
کرایه اضافی
ماجرا از این قرار بود که 12 روز قبل از طرح شکایت توسط همسر ناصر مامور یکی از پاسگاه های نقاب سوار یک خودروی مسافرکش شد اما پس از رسیدن به مقصد وقتی راننده مبلغی بیش از کرایه متعارف طلب کرد به وی مظنون شد و از مرد مسافرکش خواست مدارک خودرواش را تحویل بدهد ولی آن مرد هیچ مدرکی همراه نداشت. در نهایت اتومبیل که یک پیکان آبی رنگ بود به پاسگاه منتقل شد و ماموران ابتدا احتمال دادند خودرو مسروقه است اما چون آن زمان مشخصات این پیکان در فهرست اموال ربوده شده به ثبت نرسیده بود ظن پلیس برطرف شد. ماموران وقتی مدرکی علیه راننده مسافرکش به دست نیاوردند او را آزاد کردند ولی خودرو و کارت شناسایی اش را در توقیف نگه داشتند تا وی اسناد مالکیت پیکان را ارائه دهد، پس از آن بود که از راننده مرموز خبری نشد.
تحقیقات پلیس
کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بعد از اطلاع از ماجرای توقیف خودروی ناصر به تحقیق درباره مرد مسافرکش پرداختند و متوجه شدند آن مرد که صفر نام دارد برادرزن علی است و از آنجا که علی به همراه یک مرد دیگر در روز ناپدید شدن ناصر به منزل وی رفته بود این احتمال که صفر نیز در ماجرای مفقود شدن مرد مکانیک نقش دارد، قوت گرفت و کارآگاهان درصدد برآمدند او را بازداشت کنند اما صفر پس از آن نه تنها برای پس گرفتن پیکان به پاسگاه مراجعه نکرد که از منزل خودش نیز متواری شد و ردی از وی به دست نیامد. در این بین کارآگاهان با فرضیه یی هولناک روبه رو شدند. آنها به این نتیجه رسیدند که اگر ناصر به میل و اراده خود خانواده اش را رها کرده بود باید تاکنون خبری از او به دست می آمد و اگر توسط آدم ربایان به گروگان گرفته شده بود متهمان باید خواسته خود را اعلام می کردند، در حالی که هیچ یک از این دو اتفاق رخ نداده و به احتمال زیاد صفر و علی، مرد مکانیک را کشته و اتومبیل او را سرقت کرده بودند. طرح این فرضیه تحقیقات را وارد مرحله تازه یی کرد اما برای اثبات یا رد آن باید دو مظنون شناسایی می شدند. از آنجا که ردی از آنها وجود نداشت تلاش های پلیس نیز به نتیجه نرسید.
پنج سال بعد
رسیدگی به پرونده مرد گمشده در پنج سال گذشته ادامه داشت و هرازگاهی ماموران سرنخ های به دست آمده را دنبال می کردند ولی راه به جایی نمی بردند تا اینکه اواخر مهرماه امسال خبر رسید علی در خانه یی در سه راه امین حضور تهران زندگی می کند. کارآگاهان پیش از آنکه برای دستگیری این مرد وارد عمل شوند تحقیقات میدانی انجام دادند و برای آنها حضور مظنون در مکان اعلام شده، محرز شد. سرانجام ساعت 15 دومین روز آبان ماه هنگامی که علی قصد داشت وارد خانه اش شود خود را در حلقه محاصره پلیس دید و دستگیر شد.
اعتراف
علی بعد از انتقال به پلیس آگاهی ضمن اعتراف به کشتن ناصر اعلام کرد همدستش در یکی از روستاهای اطراف مشهد پنهان شده است. به این ترتیب صفر نیز چند روز قبل به دام افتاد. آن دو در بازجویی ها ماجرای قتل را تعریف کردند و توضیح دادند جنازه مرد مکانیک را در یک چاه در حاشیه خط راه آهن تهران- مشهد انداخته اند. صفر در اعترافاتش گفت؛ وقتی به خانه ناصر رفتیم به این بهانه که خودرومان را در محل دیگری پارک کرده ایم از او خواستیم با خودروی شخصی خودش همراه ما بیاید. ما از قبل نقشه کشیده بودیم خودروی او را بدزدیم. وقتی به مکان خلوتی رسیدیم با او درگیر شدیم و او را خفه کردیم بعد جنازه را در داخل چاه انداختیم اما خودروی مقتول چند روز بعد توقیف شد. پس از اعترافات متهمان ماموران به چاه مورد نظر که در نزدیکی مشهد قرار دارد، رفتند و با کمک ماموران آتش نشانی جنازه را از آن بیرون کشیدند و همسر ناصر پس از دیدن جسد با توجه به لباس های مقتول هویت قربانی را تایید کرد. سرهنگ سعید لیراوی معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران درباره این پرونده گفت؛ متهمان از مجرمان سابقه دار هستند که پیش از این به اتهام ارتکاب جرائمی از قبیل نزاع و درگیری، مصرف مواد مخدر، سرقت و کیف قاپی بارها دستگیر و روانه زندان شده اند. سرهنگ لیراوی در خصوص علت طولانی شدن زمان رسیدگی به این پرونده نیز توضیح داد؛ از زمان ناپدید شدن متوفی تا زمان طرح شکایت توسط اعضای خانواده وی، فاصله زمانی بیش از دو هفته وجود دارد و این درحالی است که در طول این مدت خودروی مسروقه توسط ماموران کشف شده بود و اگر طرح شکایت بلافاصله پس از مفقود شدن ناصر صورت گرفته بود، یقیناً متهمان در همان روزهای ابتدایی تشکیل پرونده دستگیر می شدند.
| dkdk - دانمارک - اسلیس |
بازم تعدادی بگویند اعدام بده.بخدا بعضی ها را باید صد مرتبه اعدام کرد.تازه مجازات اعدام هست و عده ای اینهمه جنایت میکنند وای بحال زمانیکه مجازات اعدام برداشته بشه دیگه مجرمان از هر جنایتی ابائی ندارند.پدرسوخته ها. |
شنبه 30 آبان 1388 |
|
| niki_piki - انگلیس - لندن |
چقدر جون ادمها بی ارزش شده که برای دزدیدن ماشین راحت ادم میکوشن.خاک بر سر اون مملکت اسلامی ! |
شنبه 30 آبان 1388 |
|
| kamia1 - المان - کلن |
چقدر این خانم شوهرش رو دوست داشت!! تازه بعد از2هفته اطلاع داده !. |
شنبه 30 آبان 1388 |
|
| blueberry64 - ایران - تهران |
چقدر کثیف!! به خاطر چند روز سوار شدن یه پیکان آدم کشتن؟ چه راحت |
شنبه 30 آبان 1388 |
|
| emperatur - اکراین - پلتاوا |
واقعا باید به این نیروی انتظامی افتخار کرد.5 سال دنبال یه پرونده بودن که تازه قاتلشم معلوم بوده.از سربازان گمنام امام زمان کمک می گرفتید. |
شنبه 30 آبان 1388 |
|
| capochin0o - امارات - شارجه |
چقدر مسخره هست.خود نیروی انتظامی میگه از مجرمان سابقه دار هستن و چند مرتبه بازداشت شدند.پس چرا ازادشون کردید که همچین اتفاقی پیش بیاد؟ |
یکشنبه 1 آذر 1388 |
|