کوروش , اسطوره قدرت و عدالت تاریخ ایران - روز جهانی کوروش بزرگ مبارک باد

کوروش ,  اسطوره قدرت و عدالت تاریخ ایران

به مناسبت روز جهانی کوروش بزرگ

دوران خردسالی کوروش را هاله ای از افسانه ها در برگرفته است. افسانه هایی که گاه چندان سر به ناسازگاری برآورده اند که تحقیق در راستی و ناراستی جزئیات آنها ناممکن می نماید. لیکن خوشبختانه در کلیات ، ناهمگونی روایات بدین مقدار نیست. تقریباً تمامی این افسانه ها تصویر مشابهی از آغاز زندگی کوروش ارائه می دهند ، تصویری که استیاگ ( آژی دهاک ) ، پادشاه قوم ماد و نیای مادری او را در مقام نخستین دشمنش قرار داده است.
استیاگ - سلطان مغرور، قدرت پرست و صد البته ستمکار ماد - آنچنان دل در قدرت و ثروت خویش بسته است که به هیچ وجه حاضر نیست حتی فکر از دست دادنشان را از سر بگذراند. از این روی هیچ چیز استیاگ را به اندازه ی دخترش ماندانا نمی هراساند. این اندیشه که روزی ممکن است ماندانا صاحب فرزندی شود که آهنگ تاج و تخت او کند ، استیاگ را برآن می دارد که دخترش را به همسری کمبوجیه ی پارسی – که از جانب او بر انزان حکم می راند - درآورد. مردم ماد همواره پارسیان را به دیده ی تحقیر نگریسته اند و چنین نگرشی استیاگ را مطمئن می ساخت که فرزند ماندانا ، به واسطه ی پارسی بودنش ، هرگز به چنان مقام و موقعیتی نخواهد رسید که در اندیشه ی تسخیر سلطنت برآید و تهدیدی متوجه تاج و تختش کند. ولی این اطمینان چندان دوام نمی آورد. درست در همان روزی که فرزند ماندانا دیده می گشاید ، استیاگ را وحشت یک کابوس متلاطم می سازد. او در خواب ، ماندانا را می بیند که به جای فرزند بوته ی تاکی زاییده است که شاخ و برگهایش سرتاسر خاک آسیا را می پوشاند. معبرین درباری در تعبیر این خواب می گویند کودکی که ماندانا زاییده است امپراتوری ماد را نابود خواهد کرد ، بر سراسر آسیا مسلط گشته و قوم ماد را به بندگی خواهد کشاند.


وحشت استیاگ دوچندان می شود. بچه را از ماندانا می ستاند و به یکی از نزدیکان خود به نام هارپاگ می دهد. بنا به آنچه هرودوت نقل کرده است ، استیاگ به هارپاگ دستور می دهد که بچه را به خانه ی خود ببرد و سر به نیست کند. کوروش کودک را برای کشتن زینت می کنند و تحویل هارپاگ می دهند اما از آنجا که هارپاگ نمی دانست چگونه از پس این مأموریت ناخواسته برآید ، چوپانی به نام میتراداتس ( مهرداد ) را فراخوانده ، با هزار تهدید و ترعیب ، این وظیفه ی شوم را به او محول می کند. هارپاگ به او می گوید شاه دستور داده این بچه را به بیابانی که حیوانات درنده زیاد داشته باشد ببری و درآنجا رها کنی ؛ در غیر این صورت خودت به فجیع ترین وضع کشته خواهی شد. چوپان بی نوا ، ناچار بچه را برمی دارد و روانه ی خانه اش می شود در حالی که می داند هیچ راهی برای نجات این کودک ندارد و جاسوسان هارپاگ روز و شب مراقبش خواهند بود تا زمانی که بچه را بکشد. اما از طالع مسعود کوروش و از آنجا که خداوند اراده ی خود را بالا تر از همه ی اراده های دیگر قرار داده ، زن میتراداتس در غیاب او پسری می زاید که مرده به دنیا می آید و هنگامی که میتراداتس به خانه می رسد و ماجرا را برای زنش باز می گوید ، زن و شوهر که هر دو دل به مهر این کودک زیبا بسته بودند ، تصمیم می گیرند کوروش را به جای فرزند خود بزرگ کنند. میتراداتس لباسهای کوروش را به تن کودک مرده ی خود می کند و او را ، بدانسان که هارپاگ دستور داده بود ، در بیابان رها می کند.

کوروش کبیر تا ده سالگی در دامن مادرخوانده ی خود پرورش می یابد. هرودوت دوران کودکی او را اینچنین وصف می کند : « او کودکی بود زبر و زرنگ و باهوش ،‌ و هر وقت سؤالی از او می کردند با فراست و حضور ذهن کامل فوراً جواب می داد. در او نیز همچون همه ی کودکانی که به سرعت رشد می کنند و با این وصف احساس می شود که کم سن هستند حالتی از بچگی درک می شد که با وجود هوش و ذکاوت غیر عادی او از کمی سن و سالش حکایت می کرد. بر این مبنا در طرز صحبت کوروش نه تنها نشانی از خودبینی و کبر و غرور دیده نمی شد بلکه کلامش حاکی از نوعی سادگی و بی آلایشی و مهر و محبت بود. بدین جهت همه بیشتر دوست داشتند او را در صحبت و در گفتگو ببینند تا در سکوت و خاموشی . از وقتی که با گذشت زمان کم کم قد کشید و به سن بلوغ نزدیک شد در صحبت بیشتر رعایت اختصار می کرد ،‌ و به لحنی آرامتر و موقرتر حرف می زد. کم کم چندان محجوب و مؤدب شد که وقتی خویشتن را در حضور اشخاص بزرگسالتر از خود می یافت سرخ می شد و آن جوش و خروشی که بچه ها را وا می دارد تا به پر و پای همه بپیچند و بگزند در او آن حدت و شدت خود را از دست می داد. از آنجا اخلاقاً آرامتر شده بود نسبت به دوستانش بیشتر مهربانی از خود نشان می داد. در واقع به هنگام تمرین های ورزشی ، از قبیل سوارکاری و تیراندازی و غیره ، که جوانان هم سن و سال اغلب با هم رقابت می کنند ، او برای آنکه رقیبان خود را ناراحت و عصبی نکند آن مسابقه هایی را انتخاب نمی کرد که می دانست در آنها از ایشان قوی تر است و حتماً برنده خواهد شد ، بلکه آن تمرین هایی را انتخاب می نمود که در آنها خود را ضعیف تر از رقیبانش می دانست ، و ادعا می کرد که از ایشان پیش خواهد افتاد و از قضا در پرش با اسب از روی مانع و نبرد با تیر و کمان و نیزه اندازی از روی زین ، با اینکه هنوز بیش از اندازه ورزیده نبود ، اول می شد. وقتی هم مغلوب می شد نخستین کسی بود که به خود می خندید. از آنجا که شکست هایش در مسابقات وی را از تمرین و تلاش در آن بازیها دلزده و نومید نمی کرد ، و برعکس با سماجت تمام می کوشید تا در دفعه ی بعد در آن بهتر کامیاب شود ؛ در اندک مدت به درجه ای رسید که در سوارکاری با رقیبان خویش برابر شد و بازهم چندان شور و حرارت به خرج می داد تا سرانجام از ایشان هم جلو زد. وقتی او در این زمینه ها تعلیم و تربیت کافی یافت به طبقه ی جوانان هیژده تا بیست ساله درآمد ، و در میان ایشان با تلاش و کوشش در همه ی تمرین های اجباری ، با ثبات و پایداری ، با احترام و گذشت به سالخوردگان و با فرمانبردایش از استان انگشت نما گردید. »


زندگی کوروش جوان بدین حال ادامه یافت تا آنکه یک روز اتفاقی روی داد که مقدر بود زندگی او را دگرگون سازد ؛ : « یک روز که کوروش در ده با یاران خود بازی می کرد و از طرف همه ی ایشان در بازی به عنوان پادشاه انتخاب شده بود پیشآمدی روی داد که هیچکس پی آمدهای آنرا پیش بینی نمی کرد. کوروش بر طبق اصول و مقررات بازی چند نفری را به عنوان نگهبانان شخصی و پیام رسانان خویش تعیین کرده بود. هر یک به وظایف خویش آشنا بود و همه می بایست از فرمانها و دستورهای فرمانروای خود در بازی اطاعت کنند. یکی از بچه ها که در این بازی شرکت داشت و پسر یکی از نجیب زادگان ماد به نام آرتمبارس بود ، چون با جسارت تمام از فرمانبری از کوروش خودداری کرد توقیف شد و بر طبق اصول و مقررات واقعی جاری در دربار پادشاه اکباتان شلاقش زدند. وقتی پس از این تنبیه ، که جزو مقررات بازی بود ، ولش کردند پسرک بسیار خشمگین و ناراحت بود ، چون با او که فرزند یکی از نجبای قوم بود همان رفتار زننده و توهین آمیزی را کرده بودند که معمولاً با یک پسر روستایی حقیر می کنند. رفت و شکایت به پدرش برد. آرتمبارس که احساس خجلت و اهانت فوق العاده ای نسبت به خود کرد از پادشاه بارخواست ، ماجرا را به استحضار او رسانید و از اهانت و بی حرمتی شدید و آشکاری که نسبت به طبقه ی نجبا شده بود شکوه نمود. پادشاه کوروش و پدرخوانده ی او را به حضور طلبید و عتاب و خطابش به آنان بسیار تند و خشن بود. به کوروش گفت: « این تویی ، پسر روستایی حقیری چون این مردک ، که به خود جرئت داده و پسر یکی از نجبای طراز اول مرا تنبیه کرده ای؟ » کوروش جواب داد: « هان ای پادشاه ! من اگر چنین رفتاری با او کرده ام عملم درست و منطبق بر عدل و انصاف بوده است. بچه های ده مرا به عنوان شاه خود در بازی انتخاب کرده بودند ، چون به نظرشان بیش از همه ی بچه های دیگر شایستگی این عنوان را داشتم. باری ، در آن حال که همگان فرمان های مرا اجرا می کردند این یک به حرفهای من گوش نمی داد. »

استیاگ دانست که این یک چوپان زاده ی معمولی نیست که اینچنین حاضر جوابی می کند ! در خطوط چهره ی او خیره شد ، به نظرش شبیه به خطوط چهره ی خودش می آمد. بی درنگ شاکی و پسرش را مرخص کرد و آنگاه میتراداتس را خطاب قرار داده بی مقدمه گفت : « این بچه را از کجا آورده ای؟ ». چوپان بیچاره سخت جا خورد ، من من کنان سعی کرد قصه ای سر هم کند و به شاه بگوید ولی وقتی که استیاگ تهدیدش کرده که اگر راست نگوید همانجا پوستش را زنده زنده خواهد کند ، تمام ماجرا را آنسان که می دانست برایش بازگفت.


استیاگ بیش از آنکه از هارپاگ خشمگین شده باشد از کوروش ترسیده بود. بار دیگر مغان دربار و معبران خواب را برای رایزنی فراخواند. آنان پس از مدتی گفتگو و کنکاش اینچنین نظر دادند : « از آنجا این جوان با وجود حکم اعدامی که تو برایش صادر کرده بودی هنوز زنده است معلوم می شود که خدایان حامی و پشتیبان وی هستند و اگر تو بر وی خشم گیری خود را با آنان روی در رو کرده ای ، با این حال موجبات نگرانی نیز از بین رفته اند ، چون او در میان همسالان خود شاه شده پس خواب تو تعبیر گشته است و او دیگر شاه نخواهد شد به این معنی که دختر تو فرزندی زاییده که شاه شده. بنابرین دیگر لازم نیست که از او بترسی ، پس او را به پارس بفرست. »

تعبیر زیرکانه ی مغان در استیاگ اثر کرد و کوروش به سوی پدر و مادر واقعی خود در پارسومش فرستاده شد تا دوره ی تازه ای از زندگی خویش را آغاز نماید. دوره ای که مقدر بود دوره ی عظمت و اقتدار او و قوم پارس باشد.

«و یسئلونک عن ذى القرنین قل ساتلوا علیکم منه ذکرا» «انا مکنا له فى الارض و اتیناه من کل شى‏ء سببا»

این نوشته مربوط به آیات قرانی است که در سورهٔ کهف و در مورد کوروش بزرگ ذوالقرنین آمده‌است.

در زبان عربی معنای واژهٔ ذوالقرنین بر این قرار است:

ذو = صاحب ،دارنده
قرنین = دوشاخ (تاج دوشاخ دار)
تطابق ذوالقرنین با کوروش کبیر

مورخینی که ادعا دارند ذوالقرنین همان کوروش کبیر است دلایل عمده زیر را مطرح می کنند:

اشاره به ذوالقرنین در عهد عتیق
سؤ ال کنندگان درباره ذوالقرنین از پیامبر طبق روایاتى که در شان نزول آیات آمده یهود بوده اند، و یا قریش به تحریک یهود. و به این داستان پیش از اسلام و در کتاب یهودیان اشاره شده و تعبیر آن پادشاه ماد و فارس ذکر شده است. به قسمت داستان ذوالقرنین در عهد عتیق توجه کنید.

ارتباط کوروش و دوشاخ

بدلی از مجسمه کوروش بالدار با کلاهخود دوشاخ که فتوحات سه گانه وی در بالای آن قرار دارد

در قرن نوزدهم میلادى در نزدیکى استخر در کنار نهر مرغاب مجسمه اى از کـوروش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است، و کوروش را در صورتى نشان مى دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجى به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ ‌هاى قوچ در آن دیده مى شود. ایـن مـجـسـمـه کـه نـمـونـه بسیار پر ارزشى از فن حجارى قدیم است آنچنان جلب توجه دانشمندان را نمود که گروهى از دانشمندان آلمانى فقط براى تماشاى آن به ایران سفر کردند. از تـطـبـیـق مـنـدرجـات کتاب مقدس بـا مـشـخـصـات ایـن مـجـسـمـه ایـن احـتـمـال در نظر این مورخین کاملا قوت گرفت که نامیدن کوروش به ذو القرنین (صـاحـب دو شاخ ) از چه ریشه اى مایه مى گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگى کورش داراى بـالهـایى هـمـچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهى از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخى ذو القرنین از این طریق کاملا آشکار شده است. همچنین کوروش دو شاخ گاو را نماد و نشانه هخامنشیان ساخته و مجسمه‌های فراوانی از سر گاو و دوشاخ در بیشتر مناطق ایران و عراق از آن دوره به جا مانده‌است و تصویری نیز نقش شده به تازگی پیدا شده با فردی با کلاه خود همانند شاخ قوچ این پیکر می‌تواند به کوروش و یا یکی از شاهان پارسی باشد. برداشت مفسران درباره نسبت دادن ذو القرنین به اسکندر و یا مردی از قبیله عرب در یمن بدلایل مختلفی اعم از معنی و سیاق آیات قران و دوم تاریخ یونان و ایران، قابل پذیرش بنظر نمی‌رسد.در آثار و تندیس‌های کشف شده نیز آنچه تا کنون بدست آمده که تاج با شاخ و یا تاج خروس باشد تندیس‌های و یا سکه‌هایی است از دوره عیلامی و هخامنشی.


نخستین نبرد کورش کبیر

میتراداتس ( ناپدری کوروش) پس از آنکه با تهدید استیاگ مواجه شد ، داستان کودکی کوروش و چگونگی زنده ماندن او را آنگونه که می دانست برای استیاگ بازگو کرد و طبعاً در این میان از هارپاگ نیز نام برد. هرچند معبران خواب و مغان درباری با تفسیر زیرکانه ی خود توانستند استیاگ را قانع کنند که زنده ماندن کوروش و نجات یافتنش از حکم اعدام وی ، تنها در اثر حمایت خدایان بوده است ، اما این موضوع هرگز استیاگ را برآن نداشت که چشم بر گناه هارپاگ بپوشاند و او را به خاطر اهمال در انجام مسئولیتی که به وی سپرده بود به سخت ترین شکل مجازات نکند. استیاگ فرمان داد تا به عنوان مجازات پسر هارپاگ را بکشند. آنچه هرودوت در تشریح نحوه ی اجرای این حکم آورده است بسیار سخت و دردناک است:


پسر هارپاگ را به فرمان پادشاه ماد کشتند و در دیگ بزرگی پختند ، آشپزباشی شاه خوراکی از آن درست کرد که در یک مهمانی شاهانه – که البته هارپاگ نیز یکی از مهمانان آن بود – بر سر سفره آوردند ؛ پس صرف غذا و باده خواری مفصل ، استیاگ نظر هارپاگ را در مورد غذا پرسید و هارپاگ نیز پاسخ آورد که در کاخ خود هرگز چنین غذای لذیذ و شاهانه ای نخورده بود ؛ آنگاه استیاگ در مقابل چشمان حیرت زده ی مهمانان خویش فاش ساخت که آن غذای لذیذ گوشت پسر هارپاگ بوده است.

صرف نظر از اینکه آیا آنچه هرودوت برای ما نقل می کند واقعاً رخ داده است یا نه ، استیاگ با قتل پسر هارپاگ یک دشمن سرسخت بر دشمنان خود افزود. هرچند هارپاگ همواره می کوشید ظاهر آرام و خاضعانه اش را در مقابل استیاگ حفظ کند ولی در ورای این چهره ی آرام و فرمانبردار ، آتش انتقامی کینه توزانه را شعله ور نگاه می داشت ؛ به امید روزی که بتواند ستمهای استیاگ را تلافی کند. هارپاگ می دانست که به هیچ وجه در شرایطی نیست که توانایی اقدام بر علیه استیاگ را داشته باشد ، بنابرین ضمن پنهان کردن خشم و نفرتی که از استیاگ داشت تمام تلاشش را برای جلب نظر مثبت وی و تحکیم موقعیت خود در دستگاه ماد به کار گرفت. تا آنکه سرانجام با درگرفتن جنگ میان پارسیان( به رهبری کوروش ) و مادها ( به سرکردگی استیاگ ) فرصت فرونشاندن آتش انتقام فراهم آمد.

هنوز جزئیات فراوانی از این نبرد بر ما پوشیده است. مثلاً ما نمی دانیم که آیا این جنگ بخشی از برنامه ی کلی و از پیش طرح ریزی شده ی کوروش کبیر برای استیلا بر جهان آن زمان بوده است یا نه ؛ حتی دقیقاً نمی دانیم که کوروش ، خود این جنگ را آغاز کرده یا استیاگ او را به نبرد واداشته است. یک متن قدیمی بابلی به نام « سالنامه ی نبونید » به ما می گوید که نخست استیاگ – که از به قدرت رسیدن کوروش در میان پارسیان سخت نگران بوده است – برای از بین بردن خطر کوروش بر وی می تازد و به این ترتیب او را آغازگر جنگ معرفی می کند. در عین حال هرودوت ، برعکس بر این نکته اصرار دارد که خواست و اراده ی کوروش را دلیل آغاز جنگ بخواند.


باری ، میان پارسیان و مادها جنگ درگرفت. جنگی که به باور بسیاری از مورخین بسیار طولانی تر و توانفرساتر از آن چیزی بود که انتظار می رفت. استیاگ تدابیر امنیتی ویژه ای اتخاذ کرد ؛ همه ی فرماندهان را عزل کرد و شخصاً در رأس ارتش قرار گرفت و بدین ترتیب خیانت های هارپاگ را – که پیشتر فرماندهی ارتش را به او واگذار کرده بود – بی اثر ساخت. گفته می شود که این جنگ سه سال به درازا کشید و در طی این مدت ، دو طرف به دفعات با یکدیگر درگیر شدند. در شمار دفعات این درگیری ها اختلاف هست. هرودوت فقط به دو نبرد اشاره دارد که در نبرد اول استیاگ حضور نداشته و هارپاگ که فرماندهی سپاه را بر عهده دارد به همراه سربازانش میدان را خالی می کند و می گریزد. پس از آن استیاگ شخصاً فرماندهی نیروهایی را که هنوز به وی وفادار مانده اند بر عهده می گیرد و به جنگ پارسیان می رود ، لیکن شکست می خورد و اسیر می گردد. و اما سایر مورخان با تصویری که هرودوت از این نبرد ترسیم می کند موافقت چندانی نشان نمی دهند. از جمله ” پولی ین“ که چنین می نویسد :

« کوروش سه بار با مادی ها جنگید و هر سه بار شکست خورد. صحنه ی چهارمین نبرد پاسارگاد بود که در آنجا زنان و فرزندان پارسی می زیستند . پارسیان در اینجا بازهم به فرار پرداختند ... اما بعد به سوی مادی ها – که در جریان تعقیب لشکر پارس پراکنده شده بودند – بازگشتند و فتحی چنان به کمال کردند که کوروش دیگر نیازی به پیکار مجدد ندید. »

نیکلای دمشقی نیز در روایتی که از این نبرد ثبت کرده است به عقب نشینی پارسیان به سوی پاسارگاد اشاره دارد و در این میان غیرتمندی زنان پارسی را که در بلندی پناه گرفته بودند ستایش می کند که با داد و فریادهایشان ، پدران ، برادران و شوهران خویش را ترغیب می کردند که دلاوری بیشتری به خرج دهند و به قبول شکست گردن ننهند و حتی این مسأله را از دلایل اصلی پیروزی نهایی پارسیان قلمداد می کند.

به هر روی فرجام جنگ ، پیروزی پارسیان و اسارت استیاگ بود. کوروش کبیر به سال ٥٥٠ ( ق.م ) وارد اکباتان ( هگمتانه – همدان ) شد ؛ بر تخت پادشاه مغلوب جلوس کرد و تاج او را به نشانه ی انقراض دولت ماد و آغاز حاکمیت پارسیان بر سر نهاد. خزانه ی عظیم ماد به تصرف پارسیان درآمد و به عنوان یک گنجینه ی بی همتا و یک ثروت لایزال - که بدون شک برای جنگ های آینده بی نهایت مفید خواهد بود - به انزان انتقال یافت.

کوروش کبیر پس از نخستین فتح بزرگ خویش ، نخستین جوانمردی بزرگ و گذشت تاریخی خود را نیز به نمایش گذاشت. استیاگ – همان کسی که از آغاز تولد کوروش همواره به دنبال کشتن وی بوده است – پس از شکست و خلع قدرتش نه تنها به هلاکت نرسید و رفتارهای رایجی که درآن زمان سرداران پیروز با پادشاهان مغلوب می کردند در مورد او اعمال نشد ، که به فرمان کوروش توانست تا پایان عمر در آسایش و امنیت کامل زندگی کند و در تمام این مدت مورد محبت و احترام کوروش بود. بعدها با ازدواج کوروش و آمیتیس ( دختر استیاگ و خاله ی کوروش ) ارتباط میان کوروش و استیاگ و به تبع آن ارتباط میان پارسیان و مادها ، نزدیک تر و صمیمی تر از گذشته شد. ( گفتنی است چنین ازدواجهای درون خانوادگی در دوران باستان – بویژه در خانواده های سلطنتی – بسیار معمول بوده است). پس از نبردی که امپراتوری ماد را منقرض ساخت ، در حدود سال ٥٤٧ ( ق.م ) ، کوروش به خود لقب پادشاه پارسیان داد و شهر پاسارگاد را برای یادبود این پیروزی بزرگ و برگزاری جشن و سرور پیروزمندانه ی قوم پارس بنا نهاد.

دوران قدرت:
بعد از آنکه کوروش شاه آنشان شد در اندیشه حمله به مادافتاد.دراین میان هارپاگ نقشی عمده بازی کرد.هارپاگ بزرگان ماد را که از نخوت و شدت عمل شاهنشاه ناراضی بودند بر ضد ایشتوویگو(آژی دهاک)شورانید و موفق شد، کوروش را وادار کند بر ضد پادشاه ماد لشکرکشی کند و او را شکست بدهد.با شکست کشور ماد به‌وسیله پارس که کشور دست نشانده و تابع آن بود،پادشاهی ۳۵ ساله ایشتوویگو پادشاه ماد به انتها رسید، اما به گفته هرودوت کوروش به ایشتوویگو آسیبی وارد نیاورد و او را نزد خود نگه داشت. کوروش به این شیوه در 546 پادشاهی ماد و ایران را به دست گرفت و خود را پادشاه ایران اعلام نمود.کوروش پس از آنکه ماد و پارس را متحد کرد و خود را شاه ماد و پارس نامید، در حالیکه بابل به او خیانت کرده بود، خردمندانه از قارون، شاه لیدی خواست تا حکومت او را به رسمیت بشناسد و در عوض کوروش نیز سلطنت او را بر لیدی قبول نماید. اما قارون (کرزوس) در کمال کم خردی به جای قبول این پیشنهاد به فکر گسترش مرزهای کشور خود افتاد و به این خاطر با شتاب سپاهیانش را از رود هالسی (قزل ایرماق امروزی در کشور ترکیه) که مرز کشوری وی و ماد بود گذراند و کوروش هم با دیدن این حرکت خصمانه، از همدان به سوی لیدی حرکت کرد ودژسارد که آن را تسخیر ناپذیر می‌پنداشتند، با صعود تعدادی از سربازان ایرانی از دیواره‌های آن سقوط کرد و قارون (کروزوس)، شاه لیدی به اسارت ایرانیان درآمد و کوروش مرز کشور خود را به دریای روم و همسایگی یونانیان رسانید. نکته قابل توجه رفتار کوروش پس ازشکست قارون است. کوروش، شاه شکست خورده لیدی را نکشت و تحقیر ننمود، بلکه تا پایان عمر تحت حمایت کوروش زندگی کرد و مردم سارد علی رغم آن که حدود سه ماه لشکریان کوروش را در شرایط جنگی و در حالت محاصره شهر خود معطل کرده بودند، مشمول عفو شدند.

پس از لیدی کوروش نواحی شرقی را یکی پس از دیگری زیر فرمان خود در آورد و به ترتیب گرگان (هیرکانی)، پارت، هریو (هرات) رخج،مرو،بلخ، زرنگیانا (سیستان) و سوگود (نواحی بین آمودریا و سیردریا) و ثتگوش (شمال غربی هند) را مطیع خود کرد. هدف اصلی کوروش از لشکرکشی به شرق، تأ مین امنیت و تحکیم موقعیت بود وگرنه در سمت شرق ایران آن روزگار، حکومتی که بتواند با کوروش به معارضه بپردازد وجود نداشت. کوروش با زیر فرمان آوردن نواحی شرق ایران، وسعت سرزمین‌های تحت تابعیت خود را دو برابر کرد. حال دیگر پادشاه بابِل از خیانت خود به کوروش و عهد شکنی در حق وی که در اوائل پیروزی او بر ماد انجام داده بود واقعاً پشیمان شده بود. البته ناگفته نماند که یکی از دلایل اصلی ترس «نبونید» پادشاه بابِل، همانا شهرت کوروش به داشتن سجایای اخلاقی و محبوبیت او در نزد مردم بابِل از یک سو و نیز پیش‌بینی‌های پیامبران بنی اسرائیل درباره آزادی قوم یهود به دست کوروش از سوی دیگر بود

درگذشت کوروش

مرگ کوروش نیز چون تولدش به تاریخ تعلق ندارد. هیچ روایت قابل اعتمادی که از چگونگی مرگ کوروش سخن گفته باشد در دست نداریم و لیکن از شواهد چنین پیداست که کوروش در اواخر عمر برای آرام کردن نواحی شرقی کشور که در جریان فتوحاتی که او در مغرب زمین داشت ناآرام شده بودند و هدف تهاجم همسایگان شرقی قرار گرفته بودند به آن مناطق رفته است و شش سال در شرق جنگیده است. بسیاری از مورخین، علت مرگ کوروش را کشته شدنش در جنگی که با قبیله‌ی ماساژتها (یا به قولی سکاها) کرده است دانسته‌اند. ابراهیم باستانی پاریزی در مقدمه‌ای که بر ترجمه‌ی کتاب "ذوالقرنین یا کوروش کبیر" نوشته است، آنچه بر پیکر کوروش پس از مرگ می‌گذرد را اینچنین شرح می‌دهد:

سرنوشت جسد کوروش در سرزمین سکاها خود بحثی دیگر دارد. بر اثر حمله‌ی کمبوجیه به مصر و قتل او در راه مصر، اوضاع پایتخت پریشان شد تا داریوش روی کار آمد و با شورش‌های داخلی جنگید و همه‌ی شهرهای مهم یعنی بابل و همدان و پارس و ولایات شمالی و غربی و مصر را آرام کرد. روایتی بس موثر هست که پس از بیست سال که از مرگ کوروش می‌گذشت به فرمان داریوش، جنازه‌ی کوروش را بدینگونه به پارس نقل کردند.

شش ساعت قبل از ورود جنازه به شهر پرسپولیس (تخت جمشید)، داریوش با درباریان تا بیرون شهر به استقبال جنازه رفتند و جنازه را آوردند. نوزاندگان در پیشاپیش مشایعین جنازه، آهنگهای غم‌انگیزی می‌نواختند، پشت سر آنان پیلان و شتران سپاه و سپس سه هزارتن از سربازان بدون سلاح راه می پیمودند، در این جمع سرداران پیری که در جنگهای کوروش شرکت داشته بودند نیز حرکت می‌کردند. پشت سر آنان گردونه‌ی باشکوه سلطنتی کوروش که دارای چهار مال بند بود و هشت اسب سپید با دهانه یراق طلا بدان بسته بودند پیش می‌آمدند. جسد بر روی این ردونه قرار داشت. محافظان جسد و قراولان خاصه بر گرد جنازه حرکت می‌کردند. سرودهای خاص خورشید و بهرام می‌خواندند و هر چند قدم یک بار می‌ایستادند و بخور می‌سوزاندند. تابوت طلائی در وسط گردونه قرار داشت. تاج شاهنشاهی بر روی تابوت می‌درخشید، خروسی بر بالای گردونه پر و بال زنان قرار داده شده بود – این علامت مخصوص و شعار نیروهای جنگی کوروش بوده است. پس از آن سپهسالار بر گردونه جنگی (رتهه) سوار بود و درفش خاص کوروش را در دست داشت. بعد از آن اشیا و اثاثیه ی زرین و نفایس و ذخایری که مخصوص کوروش بود –یک تاک از زر و مقداری ظروف و جامه‌های زرین– حرکت می‌دادند.

همین که نزدیک شهر رسیدند داریوش ایستاد و مشایعین را امر به توقف داد و خود با چهره‌ای اندوهناک،‌ آرام بر فراز گردونه رفت و بر تابوت بوسه زد؛ همه‌ی حاضران خاموش بودند و نفس‌ها حبس گردیده بود. به فرمان داریوش دروازه‌های قصر شاهی (تخت جمشید) را گشودند و جنازه را به قصر خاص بردند. تا سه شبانه روز مردم با احترام از برابر پیکر کوروش می‌گذشتند و تاجهای گل نثار می‌کردند و موبدان سرودهای مذهبی می‌خواندند.

روز سوم که اشعه‌ی زرین آفتاب بر برج و باروهای کاخ باعظمت هخامنشی تابید، با همان تشریفات جنازه را به طرف پاسارگاد –شهری که مورد علاقه‌ی خاص کوروش بود- حرکت دادند. بسیاری از مردم دهات و قبایل پارسی برای شرکت در این مراسم سوگواری بر سر راهها آمده بودند و گل و عود نثار می‌کردند.

در کنار رودخانه‌ی کوروش (کر) مرغزاری مصفا و خرم بود. در میان شاخه‌های درختان سبز و خرم آن بنای چهار گوشی ساخته بودند که دیوارهای آن از سنگ بود.

هنگامی که پیکر کوروش به خاک می‌سپردند، پیران سالخورده و جوانان دلیر، یکصدا به عزای سردار خود پرداختند. در دخمه مسدود شد، ولی هنوز چشمها بدان دوخته بود و کسی از فرط اندوه به خود نمی‌آمد که از آن جا دیده بردوزد. به اصرار داریوش، مشایعین پس از اجرای مراسم مذهبی همگی بازگشتند و تنها چند موبد برای اجرای مراسم مذهبی باقی ماندند.[*]

مرگ کوروش

نظریه اول


مورخ، گزنفون شاگرد سقراط، گفته که کوروش کبیر در جنگ با سکاها پایش زخمی شد و مانند اشیل از همان زخم فوت کرد

نظریه دوم

مورخ دیگر، هرودوت، گفته که کوروش کبیر هنگام نبرد با سکاها اسیر شد و ملکه سکاها سر کوروش کبیر را برید و در خمره پر خونی فرو برد و گفت بنوش تا از خون سیر شوی

اما دورانت می‌گوید که نظریه اول که متعلق به گزنفون است نادرست و اشتباه است و مورخ گزنفون کوروش کبیر را با شخصی دیگر در مملکتی دیگر اشتباه گرفته و اکثرا بر همین نظریه هرودوت تکیه میکنند.

روایتی که هرودوت در مورد مرگ کورش آورده بر کشته شدن او توسط ماساژتها تاکید دارد... این روایت چنین است:

ملکه ماساژت‌ها (تومیریس)، پیش از آغاز نبرد با کورش به او چنین پیام داد که:

"ای پادشاه، به تو نصیحت می‌کنم که دست از این کار برداری، زیرا معلوم نیست که به نتیجه مطلوب دست یابی. به فرمانروایی بر قوم خود خرسند باش و بگذار بر سرزمین خود سلطنت کنم. افسوس که به سخن‌ام گوش فرا نخواهی داد، زیرا آنچه کمتر به آن می‌اندیشی صلح و صفا است ...

ای خون خوار ِ سیری ناپذیر که پسرم را به نیروی افسون بار باده گرفتار کرده‌ای، بر خود مبال، زیرا که این آیین مردان نیست و در میدان جنگ نبرد انجام نشده. با این همه من بد تو را نمی‌خواهم.

پندم را بپذیر و او را رها کن و بی این که زیان ببینی از بوم و بر ما دور شو. اگر چنین نکنی به ایزد خورشید سوگند، که هر اندازه تشنه‌ی خون باشی از خون سیرت خواهم کرد."[قوم‌های کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران، رقیه بهزادی، صفحه ٩٧]
این تابلویی است در موزه‌ی هنرهای زیبای بوستون از ملکه سکاها و سر بریده کوروش کبیر.
پس از این پیام جنگ در گرفت و کورش شکست خورد... آنگاه ترمیریس سر کورش را برید و آن را در خمره‌ی پرخونی فرو برد و گفت: "آن چه می‌خواهی بنوش تا سیر شوی"[

پاسارگاد

پاسارگاد منطقه‌ای است که در میان کوهستانهای دشت مرغاب استان فارس واقع شده است کوروش کبیر پس از برتری بر مادها و تاسیس سلسله هخامنشی منطقه پاسارگاد را به عنوان پایتخت حکومتی برگزید. به واقع آخرین شاه ماد، آستیاگ، پدر بزرگ مادری کوروش بود. روزنه‌های نخستین هنر هخامنشی و معماری اصیل آن در پاسارگاد و کاخ کوروش تجلی می‌یابد. در کتیبه های ایلامی تخت جمشید از منطقه پاسارگاد به نام «باتراکاتاس» یاد میشود. در قرن پانزدهم مقبره‌ای که به نام مادر سلیمان شناخته می‌‌شد کشف گردید که در واقع پس از انجام کاوشهای باستان شناختی موثر مشخص شد که این مقبره بزرگ مرد پارسی، کوروش هخامنشی است. در سال 1812 گروهی از بازدیدکنندگان اروپایی که از این مقبره دیدن کردند از احتمال تعلق بناهای دشت مرغاب به کوروش خبر دادند. اما به واقع این پروفسور هرتسفلد بود که در کاوشهای 1928 که در پاسارگاد به انجام رساند. 6 سال بعد آرال اشتاین موفق به کشف چندین بنای یادمانی ما قبل تاریخی در حاشیه‌های دشت مرغاب گردید. کاوشها و حفاریهای علی سامی در فاصله سالهای 1949 تا 1955 و کاوشهای دیوید استروناخ از سالهای 1961 تا 1963 در پاسارگاد به کشف آثار گسترده و اطلاعات فراوان در مورد این پایتخت کهن منجر گردید.


بنای مقبره کوروش بی شک یکی از منحصر به فردترین عناصر معماری خاور نزدیک به شمار می رود که در ضلع جنوبی پاسارگاد واقع شده است و حدود 1 کیلومتر با کاخ کوروش فاصله دارد. این آرامگاه وقار ، سادگی و قدرت را به طور توام به تصویر می‌کشد. و در آن از کمترین عناصر تزیینی استفاده شده و به واقع این سنگهای صاف و بزرگ هستند که با قرارگرفتن بر روی یکدیگر منحصر به فردترین مقبره تاریخی را بنا ساخته‌اند، ارتفاع مقبره در زمان احداث 10/11 متر بوده و از 2 بخش تشکیل می‌شده است. گفته می‌شود جسد کوروش در تابوتی از طلا در این مقبره به خاک سپرده شد. ضلع R کاخ که در قسمت شرقی کاخ پاسارگاد واقع شده از ساختار مربعی برخوردار است که در زمان ساخت دارای 4 ستون سنگی و 4 درگاه محوری بوده است. در اینجا نقشی از یک انسان بالدار که الگوبرداری ازنقوش و هنر آشوری است مشاهده می‌شود. بر روی سر این نقش یک تاج مصری و بر قامت او ردایی ایلامی به چشم می خورد. مطالعه بر روی این نقش و محل قرار داشتن آن نشان می‌دهد این تصویر متعلق به کوروش کبیراست. اگر چه کوروش آنقدر عمر نکرد که بتواند از مجموعه زیبای پاسارگاد لذت ببرد اما در ضلع Pکاخ فرمان احداث باغی بزرگ و سرسبز را داده بود.


سنگهای سفید لاشه‌ای بزرگ، کانالهای آب و سایر جزییات باغهای هخامنشی در معماری این باغ زیبا به کار گرفته شده بود. در کاوشهای استروناخ که در سالهای 1994 به انجام رسید شمار زیادی از گنجینه‌های پاسارگاد شامل اشیا طلا و نقره هخامنشی در محوطه باغ از دل خاک بیرون آورده شد. بنایی که مدتها تحت عنوان زندان سلیمان شناخته می‌شد بنایی سنگی است که بعدها محققان اعلام کردند متعلق به مقبره کمبوجیه فرزند کوروش است. نظرات دیگری نیز وجود دارد که ازاین اثر به عنوان آتشگاه، انبار ، یا یک عنصر حفاظتی و امنیتی یاد می‌کنند. تل تخت نامی است که به قلعه ای که روزگاری دربالاترین بخش پاسارگاد بر روی یک سکوی سنگی ساخته شده بود اطلاق می‌شود.


ساخت این بنا پس از مرگ کوروش ناتمام باقی ماند. گفته می‌شود که داریوش اول هخامنشی از همین الگوی ساخت بر روی سکوی بلند برای احداث کاخ پارسه الهام به عمل آورده است. متاسفانه امروز از این دژ باستانی جز توده‌ای خاک بر جای نمانده است اما نام پاسارگاد به عنوان پایتخت باستانی کهن همچنان در دل تاریخ می‌درخشد.

 مهم ترین شی ء موزه بریتانیا از تمدن ایران که افتخار جهان نیز هست منشور کوروش بزرگ ( نخستین منشور حقوق بشر)است که در ویترینی شیشه ای نگهداری می شود .


تنها بخشی از منشور جهانی حقوق بشر کوروش کبیر


شاه شاهان ایران این سرزمین جاوید
اینک من به یاری مزدا تاج سلطنت را بر سر نهادم اعلام می کنم که تاروز ی که زنده ام و مزدا توفیق سلطنت به من بدهد به دین و آداب و رسوم ملتهایی را که من پادشاه آنها هستم محترم خواهم شمرد ونخواهم گذاشت که حکام و زیر دستان من دین و آئین و رسوم ملتهایی که من پادشاه آن هستم و دیگر ملتها را مورد تهدید و تحقیر قرار بدهند یا به آنها توهین کنند .

من از امروز که تاج شاهی به سر نهادم تا روزی که زنده ام و مزدا توفیق سلطنت را به من بدهد هرگز سلطنت خود را به هیچ ملت تحمیل نخواهم کرد و هر ملت آزاد است که مرا به سلطنت قبول کند یا نکند و هرگاه نخواهد من را پادشاه خود بداند من برای سلطنت ان ملت مبادرت نخواهم کرد . من تا روزی که پادشاه کشورهای ایران و بابل و جهات اربعه هستم نخواهم گذاشت که کسی به دیگری ظلم کند و اگر شخصی مظلوم واقع شد من حق وی را از ظالم خواهم گرفت و به او خواهم داد و ستمگر را مجازات خواهم کرد .

من تاروزی که پادشاه هستم نخواهم گذاشت مال منقول یا غیر منقول دیگری را به زور یا به نحو دیگر بدون پرداخت بهای آن و جلب رضایت صاحب مال تصرف نماید .

من تا روزی که زنده هستم نخواهم گذاشت که شخصی دیگری را به بیگاری بگیرد و بدون پرداخت دستمزد او را به کار وادارد .

من امروز اعلام می کنم که هرکس آزاد است که هر دینی را که مایل است بپرستد و در هر نقطه که می خواهد سکونت گزیند مشروط بر آنکه در انجا حق کسی را غصب نکند .

وبه هرشغلی که میخواهد بپردازد و مال خود را به هرطریق که میخواهد به مصرف برساند، مشروط برآنکه به حقوق دیگران لطمه نزند .

من امروز اعلام می کنم که هرکس مسئول اعمال خود می باشد و هیچ کس را نباید به مناسبت تقصیری که یکی از خویشاوندانش کرده مجازات کرد . و مجازات برادر گناهکار بر عکس بکلی ممنوع است و اگر یک فرد از خانواده یا طایفه ای مرتکب تقصیری شود فقط مقصر باید مجازات شود نه دیگران .

من تا روزی که به یاری مزدا سلطنت می کنم نخواهم گذاشت که مردان و زنان را به عنوان غلام و کنیز به فروشند و حکام زیر دستان من مکلفند که در حوزه حکومت و ماموریت خود مانع از فروش و خرید مردان و زنان به عنوان غلام و کنیز شوند .

رسم بردگی باید به کلی از جهان برافتد و از مزدا خواهانم که مرا در راه اجرای تعهداتی که نسبت به ملتهای ایران و بابل و ملتهای ممالک اربعه برعهده گرفته ام موفق گرداند .


بخش آغازین فرمان کوروش کبیر:

"آنگاه که من به آرامش و بی آزاربه بابل در آمدم در میان هلهله و شادی اورنگ فرمانروایی را در در کاخ پادشاهی استوار داشتم ... بی شمار سپاهانم به صلح در بابل گام بر داشتند. روا نداشتم کسی وحشت را بر سرزمین سومر و اکد فرا آرد. نیازمندیهای بابل و تمامی پرستشگاه های آنان را پیش دیده داشتم و در بهبود زندگی همگان کوشیدم. همه یوغ های ننگین بردگی را از مردمان بابل بر داشتم. خانه های ویرانشان را آباد کردم. به تیره بختیهاشان پایان دادم. مردوک مهتر خدای، از کردارم شاد شد و به من کوروش، پادشاهی که او را نیایش کرد و به کمبوجیه پسرم ... و به همه سپاهیانم، مهربانانه برکت داد از ته دل در پیشگاهش خدایگانی والای او را بس گرامی داشتیم. و همه پادشاهانی که در بارگاه خود به تخت نشسته اند در چهار گوشه جهان از فرا دریا تا فرو دریا ... همه ی پادشاهان باختر زمین که در خیمه ها سکونت داشتند برای من خراج گران آوردند و در بابل بر پایم بوسه زدند. از... تا شهرهای اشور و شوش آگاده اشنونا شهرهای زمبان مورنو در تا قلمرو سرزمین گوتیوم شهرهای مقدس فراسوی دجله را که پرستشگاه هاشان دیر زمانی ویران بود مرمت کردم و پیکره ی ایزدانی را که میان آنان جای داشتند به جای خود بازگرداندم و در منزلگاهی پایدار اقامت دادم. تمام مردمان آواره را جمع کردم و خانه هاشان را به آنان باز گرداندم ... اجازه دادم همگان در صلح بزیند."

فرزندان کوروش :
پس از مرگ کورش، فرزند ارشد او کمبوجیه به سلطنت رسید. وی، هنگامی که قصد لشگرکشی به سوی مصر را داشت، از ترس توطئه، دستور قتل برادرش بردیا را صادر کرد. در راه بازگشت کمبوجیه از مصر، یکی از موبدان دربار به نام گئومات مغ، که شباهتی بسیار به بردیا داشت، خود را به جای بردیا قرار داده و پادشاه خواند. کمبوجیه با شنیدن این خبر در هنگام بازگشت، یک شب و به هنگام باده‌نوشی خود را با خنجر زخمی کرد که بر اثر همین زخم نیز درگذشت. کورش بجز این دو پسر، دارای سه دختر به نام‌های آتوسا و آرتیستون و مروئه بود که آتوسا بعدها با داریوش اول ازدواج کرد و مادر خشایارشاه پادشاه قدرتمند ایرانی شد.


جهت نمایش ویدئو در یوتوب اینجا کلیک کنید.

جهت نمایش بدون فیلتر ویدئو در ایران اینجا کلیک کنید.

جهت دانلود مستقیم و بدون فیلتر ویدئو در ایران اینجا کلیک کنید.

لینک دانلود مستقیم تنها تا ساعاتی پس از انتشار فعال خواهد ماند

جهت دانلود برنامه پخش ویدئوهای دانلود شده اینجا کلیک نمایید.

dannni - سوئد - استکهلم
وای خدای من اولبن بار است این منشور میخونم چه بودیم و چه شدیم /کشوری که سازنده حقوق بشر است الان مردمش حقوق یک سگ اورپائی در کشورشون ندارند
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

mr. fair - انگلستان - منچستر
ملتی که مطهری کسی که درباره فردوسی گفته :اینهمه‌ سر و صدا برای‌ عظمت‌ فردوسی‌، و جشنواره‌ و هزاره‌ و ساختن‌ مقبره‌، و دعوت‌ خارجیان‌ از تمام‌ کشورها برای‌ احیاءِ شاهنامه‌، و تجلیل‌ و تکریم‌ از این‌ مرد خاسر زیان‌ بردۀ تهیدست‌ برای‌ چیست‌؟! برای‌ آنست‌ که‌ در برابر لغت‌ قرآن‌ و زبان‌ عرب‌ که‌ زبان‌ اسلام‌ و زبان‌ رسول‌ الله‌ است‌، سی‌سال‌ عمر خود را به‌ عشق‌ دینارهای‌ سلطان‌ محمود غزنوی‌ به‌ باد داده‌ و شاهنامۀ افسانه‌ای‌ را گرد آورده‌ است‌. عالم می دونند حقیقتا لیاقت نام این بزرگ مردو ندارند
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

mr. fair - انگلستان - منچستر
کسانی که برای حسین که در وصف ایرانی گفته: از تبار قریش هستیم و هواخواهان ما عرب و دشمنان ما. ایرانی ها هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از. دشمنان ما هم بدتراست. ایرانیهارا باید دستگیر کرد و به مدینه آورد، زنانشانرا. بفروش رسانید و مردانشانرا به بردگی و غلامی اعراب گماشت. (حسین بن علی، امام سوم شیعیان، سفینه البحار و مدینه الاحکام و الاثار، نوشته حاج شیخ عباسقمی، صفحه ۱۶۴) عزاداری می کنند لیاقتشون همون محمد تازیه نه کورش کبیر
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

mr. fair - انگلستان - منچستر
ننگ بر اسلام که ماها رو از کجا به کجا رسوند شما یه انسان رو تو کل تاریخ نمی جورید که ایرانیها به زور زرتشتی کرده باشند ولی مسلمونا تمام اجداد ما رو به زور شمشیر مسلمان کردند ننگ بر محمد و دین ساختگیش ننگ بر حسن و حسین که در نهاوند و طبرستان حمام خون به پا کردند ننگ بر شاه اسماعیل ترک (نه آذری )که مذهب شیعه را بر ایران تحمیل کرد و ننگ بر خمینی هندی که باقیمانده اون تمدن رو هم به باد داد به قول فریدون فرخزاد خاک بر سر قومی که هنوز فرق آدم کش و عالم رو نمیدونه
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

hojatazimi - ایران - نیشابور
برادر گئوتمای مغ خودشو به جای بردیا جا زد با همکاری برادرش.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

alisam - ایران - تهران
mr. fair - انگلستان - منچستر . ابتدا روز جهانی کوروش رو تبریک میگم که یکی از بزرگترین افتخارات ایرانه . یکی از دلایلی که فردوسی مورد توجه محمود غزنوی قرار نگرفت شیعه بودن فردوسی بود ولی محمود غزنوی سنی بود.(دکتر مجتبی مینوی-تاپایان عمر مسئولیت علمی بنیاد شاهنامه فردوسی را داشته است.سال تولدش 1284وفات1355 به تاریخ انقلاب اخوندها هم مربوط نمیشه!) به بینندگان افریننده را- نبینی مرنجان دو بیننده را.(خداوند را با چشم نمی توان دید. چشمان خود را در این راه میازار)بعضی از فرقه های اسلامی از جمله اشاعره می پندارند که در اخرت خدا را خواهند دید و این مساله رویت از جمله مسائلی است که میدان مشاجره اشعریان و معتزله شده است. معتزله منکر رویت خدا هستند وشیعه نیز بر همین عقیده است.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

fredoparto - انگلستان - آکسفورد
ای کوروش بزرگ کجاست آن عظمتت؟ کجاست آن دلاوری تو که قرنها به نام ایران اعتبار بخشیدی و ایران را باستانی کردی و به جهانیان شناساندی؟ اکنون فقط نامی از تو باقی مانده. اگر زنده بودی با این دولتمردان ترسوئی که مثل موش مرده در سوراخهایشان پنهان شده اند تا آسیب نبینند چکار می کردی؟ نام تو و دلاوریهایت با جسمت در خاک رفت و در تاریخ ثبت شد. آیا تو هم آنقدر ظالم و خونخوار بودی که اعتراض به حق ملتت را با شکنجه و کشتار آنها پاسخ می دادی؟ تصور نمی کنم. اگر نام تو و داریوش و دیگر ایرانیان غیرتمند انسان است چگونه می شود این خونخواران را انسان خطاب کرد؟ ای کاش اینها بجای نوشتن و خواندن رساله های تهی و غیر معقول خود کمی تاریخ تو را مطالعه می کردند و آداب دوستی و انسانیت می آموختند.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

zananeh - دانمارک - اهوس
mr. fair - انگلستان - منچستر ==== مرسیییییییییییییییییییییییی از اینکه میبینم ادمهایی هستن که میفهمن خشنود میشم
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرگ
کورش کبیر را رها کردیم چسبیدیم به یک مشت عرب براستی چه کسی ما را نفرین کرده
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
1) اول اینکه از مسئولان " ایرانی" سایت ایرانیان انگلستان قدردانی و تشکر میکنم دوم در رابطه با واژهء "ذوالقرنین" و تشابه مشخصات ذکر شده با کورش کبیر تا آنجایی که من اطلاع دارم این جمله اشتباه است! که: « مورخینی که ادعا دارند ذوالقرنین همان کوروش کبیر است دلایل عمده زیر را مطرح می کنند:....» زیرا :1- هیچ مورخی این جمله را تایید نکرده 2- کسانی که این نظر را دارند :مولانا ابوالکلام آزاد وزیر (وزیر فرهنگ سابق هند)، علامه طباطبایی صاحب المیزان و مکارم شیرازی و سلطان حسین و درویش نورعلی تابنده گنابادی هستند ( فقط همینها!) که هیچکدام مورخ یا صاحب نظر در تاریخ نیستند و فقط مسلمان شیعه هستند 2- هیچ کدام از آنها تایید نکرده اند که « ذوالقرنین همان کورش است!» .
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
2) بلکه آنها عقیده دارند، مشخصاتی که در قرآن آمده به کورش شبیه تر است و حتی خیلی ها هم اعتقاد دارند که منظور از آیهء : اسکندر مقدونی بوده است نه کورش! 4-علت تایید این نام، و نسبت دادن آن به "کورش کبیر" استفاده و وجاهت و بزرگی و اعتبار ایشان؛ برای کتاب قرآن در میان شیعیان و همچنین افتخار و پنهان کردن عقدهء حقارت در مقابل، مذهب رقیب ( سنی ها) است. . //سوره ۱۸: الکهف. و از تو در باره ذوالقرنین مى‏پرسند بگو به زودى چیزى از او براى شما خواهم خواند (۸۳)///. وَیَسْأَلُونَکَ عَن ذِی الْقَرْنَیْنِ قُلْ سَأَتْلُو عَلَیْکُم مِّنْهُ ذِکْرًا ﴿۸۳﴾ ///. //سوره ۱۸: الکهف . گفتند اى ذوالقرنین یاجوج و ماجوج سخت در زمین فساد مى‏کنند آیا [ممکن است] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدى قرار دهى (۹۴)///. قَالُوا یَا ذَا الْقَرْنَیْنِ إِنَّ یَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَکَ خَرْجًا عَلَى أَن تَجْعَلَ بَیْنَنَا وَبَیْنَهُمْ سَدًّا ﴿۹۴﴾
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

nazmehr - ایران - مشهد
امپراتور یونان به کوروش گفت:ما برای شرف می جنگیم و شما برای ثروت کوروش پاسخ داد :هر کس برای نداشته هایش می جنگد.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

persian-girl - دانمارک - کپنهاگ
هفتم آبان روز کوروش کبیر بر بشریت مبارک باد....در این پارسگرد و در این مهد پاک بریزم همی اشک بر روی خاک...تو ای دادگر شاه پوزش پذیر به بینادلی دست ما را بگیر...همه تارو پودم پر از مهر توست جهان را نیازی بدان چهرتوست...تو ای کوروش، ای نیک آموزگار پیام آور پاک پروردگار...ستایش کنم خاک پای تو را نشستنگه جان فزای تو را...هم آرامگاهت که اندرجهان بر او سوده سر خسروان و مهان
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
3) در آخر روز جهانی کوروش بزرگ این اَبَر مرد تاریخ؛ که نه تنها افتخار ایران و ایرانی است؛ بلکه بر همهء انسانهای جهان حق پدری دارد؛ اول به مسئولان محترم سایت ایرانیان انگلستان؛ و سپس به دوستان عضو این مجموعه و در آخر به همهئ ملت "ایران" تبریک میگویم؛ به ویژه آذری زبانهای عزیز؛ عرب زبانها؛ کردها بلوچها و..... در ضمن این روز مبارک رو به دوستان عزیزی مثل . ناصریه - ایران - تهران. شاهسون-ایران-ساوه- . قصبه - ایرن - ابادان--parvin ariya - ایران - اصفهان هم تبریک می گویم و امیدوارم که در طول زندگیشان همیشه شاکر کورش کبیر باشند و از حق و حقوقی که این مرد در آن زمان برای ایشان به جاگذاشته؛ قدردانی کنند.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

pardis_pardis - انگلیس - لندن
درود بر کوروش بزرگ
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

reza_sofi20 - یونان - آتن
دوستان وقایعی حتمی و واقعی راجع به این بزرگمرد را(از جمله پیش بینی تولد وعظمت پادشاهیش رو که تقریبا 200سال قبل از تولدش در عهد قدیم کتاب مقدس نوشته شده بخونید)این بخشها ازاین فبیلند-عزرا-نحمیا-اشعیا-دانیال-ارمیا-استر-لذت برید وشاد باشید.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

amo danial - نروژ - اسلو
ان مرد بزرگ و بی نظیر اگر ادعای پیامبری میکرد مردم دنیا با اغوش باز پیروی از او را پذیرا میشدند. ولی او حقه بازی در مرامش نبود. ننگ بر محمد رسول خدای دروغین.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

ardesheer - امرپکا - نپو پورت
پاینده ایران
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

karlos - فنلاند - هلسینکی
جالبه!فقط انجوری که من شنیدم کورش کبیر ایرانی بوده و از نژاد اریا،این هم یعنی کورش کبیر با موسی و قوم یهود که نژادشان سامی است فرق دارد!چون طبق داستان بالا،بیوگرافی کورش با موسی یکی است.در ضمن ایران هنوزم تمدن است و پابرجاست...نه اینکه تمدن داشتیم بلکه داریم و ادامه دارد
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

kouroshparast - ایران - بابل
هر ملتی به قسمتی از تاریخ و یا جشنها و آیین و بناهای تاریخی خود افتخار می کند اما ملت پارس اگر تمام گذشته خود را بر باد فراموشی بسپارد و تنها منشور آزادی حقوق بشر کوروش بزرگ را بیاد آورد بر تمام آثار تاریخی و تمدنهای بشر برتری دارد. ولی آیا تا بحال به این فکر کرده ایم که ما چه نسبتی با کوروش بزرگ داریم؟ ایران امروز چه نسبتی با سرزمین آریایی دارد؟هفتم آبان سالروز آزادی بابل بدست کوروش بزرگ و اعلام نخستین منشور حقوق بشر است کوروش بزرگ در آن زمان و شرایط پیروی از تمام ادیان را آزاد کرد. او آزادی و برابری را ستود. او تک تک انسانها را گرامی شمرد.او پاسبان صلح بود و آرامش. کوروش بزرگ مظهر عشق بود و مهر. او پرچمدار آزادی بود.و اما افسوس که ما امروز نه تنها صاحب آن صفات نیستیم بلکه حتی در پی آن هم نبوده ایم .کوروش بزرگ در قلمرو گسترده خود تمامی نژادها را برابر می شمرد و اما امروز............... امروز همه از کوروش بزرگ سخن می گوییم ولی دنباله رو کسانی دیگر هستیم .وطن یعنی نژاد پاک کوروش بزرگ .وطن یعنی سر سپردن به راه پاک کوروش بزرگ. ایرانی بیدار شو
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

iran mihanam - سوئد - مالمو
کورش خوب بود و من هم دوسش دارم ولی مرده پرستی را بزاریم کنار و به فکر این باشیم حالا ایرانیها بپا خواستند و می خوان حکومت جنایتکار را کنار بزارن هشیار باشیم دوباره همون گربه های مردنی را سوارمون نکنند و به کمتر از جمهوری ایران رضایت ندیم جمهوری ایران یعنی سوسیالیستها سلطنتطلبها مجاهدین گبرها کافرها و مسلمانها و خلاصه هر کسی که شناسنامه ایرانی داره ازادانه حزب تشکیل بدن و بتونن حرفشون را بزنند و مردم انتخاب کنند . نه به جمهوری اسلامی نه به جمهوری سوسیالیستی نه به جمهوری دموکراتیک اسلامی . هر کدام از اینها یک دیکتاتوری میباشد و هیچکدامان دیگری را تحمل نمی کنند فقط جمهوری خلق ایران سوئد مالمو
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

mr. fair - انگلستان - منچستر
alisam - ایران - تهران ببخشید من کی گفتم این حرفها بعد از انقلاب زده شده؟ اینا مال قبل از انقلابه اینم کتابی که من از توش جستم پایگاه علوم و معارف اسلام.قسمتهایی از کتاب نورملکوت قرآن - تالیف آیت الله مطهری/ جلد چهارم / قسمت ششم خودت برو ببین البته بهت خورده نمی گیرم بعضی حرفا چون جواب نداره باید توجیح بشند ولی
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

bigbizdaret - ایتالیا - فلورانس
به امید روزی که با نابودی این خونخواران به شکوه وعظمت کوروش برگردیم
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

Hoja Verde - ایران - تهران
من هم به نوبه ی خودم روز جهانی کوروش را به همه ی ایرانیان به ویژه کاربران گرامی سایت و مدیر/مدیران سایت ایرانیان انگلستان تبریک می گویم. متاسفانه امروز رژیم برای مقابله با این روز فرهنگی که افتخار همه ما ایرانیان وطن دوست است روز تولد "امام رضا" را تبریک گفت.واقعن جای تاسف و ناراحتی است.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

iran mihanam - سوئد - مالمو
قوانینی که بر این لوح نوشته شده شیوه زندگی و خصلت قوم پارس بوده و کورش اینها را به صورت قانون کرده و اشاعه می داده و محمد تازی هم شیوه و خصلت قومش را به صورت قانون دراورده و اشاعه داده مانند غارت اقوام غیر عرب به کنیزی و بردگی گرفتن انسانها سنگسار کردن زن شکنجه انسان مثل شلاق زدن اعدام کردن از کوه پرتاب کردن قطع دست و چشم دراوردن که همین حالا در ایران این فرهنگ را روزانه می بینیم.
پنج‌شنبه 7 آبان 1388

madrid - ایران - قزوین
واقعا متاسفم که ما فقط اسمی از کوروش شنیدیم یا اینکه توی رسانه ها صحبتی از کوروش نمی شه نه مجسمه ای نه یادبودی نه مراسمی هیچی . ولی کشور مغولستان مجسمه ها و یادبود های چنگیز خان خونریز رو تو تمام شهرهاش نصب کرده و اون برای مردمش اسطورس . چنگیز کجا و کوروش کجا
جمعه 8 آبان 1388

madrid - ایران - قزوین
بعضی از کاربران سایت که کوروش کوروش می کنید مگه کوروش به دین کسی توهین کرد؟ به قومی توهین کرد؟ به همه آزادی داد. حالا هم بیایم به دین و افکار هم احترام بذاریم . nazmehr - ایران - مشهد خیلی قشنگ بود یادم میمونه. ولی بازم متاسفم که ما با همچین تاریخی ......... حالا فرض کنید این تاریخ رو آمریکا داشت ببینید چه میکرد ولی دولت ما چی تولد سید حسن نصر الله رو چشن میگیرن و اعلام می کنن اون وقت پدر ایران(کوروش) رو هیچی.
جمعه 8 آبان 1388

f117 - هلند - المره
کوروش عزیز. تو اسوده بخواب که ایرانی داره بیدار میشه. به همین زودیها شر نحس تازی پرستان از ایران عزیزت کنده خواهد شد. درود ایران پرستان بر روح پاکت و لعنت ما بر هرچه اخوند تازیزاده لعین. چه مرده چه زنده
جمعه 8 آبان 1388

sotedelan - هلند - المیره
وای خداوندا شکرت که به ما برکت دادی واز یوغ ظلم وبی عدالتی رهانیدی .. خدائی اگر قواننین جمهوری اسهالی روبا قواننین کورش تتبیق بدیم واقعا می بینیم دقیقا دقیقا دقیقا برعکس تمام دستورات وقوانین بشر دوستانه .کورش کبیر می باشد..زنده باد ایران وایرانی
جمعه 8 آبان 1388

samanx93 - ایران - رشت
ز شیر شتر خوردن سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار . که تاج کیان را کند آرزو تفو برتو ای چرخ گردون تفو . فردوسی
جمعه 8 آبان 1388

persianshadow1 - انگلستان - برایتون
کوروش نشانه خرد و روشنی و پاکی و در یک کلام نشانه اهورا مزداست. همانگونه که محمد و اسلام نشانه اهریمن و شیطان است. دوستان شک نکنید که اسلام دین شیطان است.
جمعه 8 آبان 1388

targool - استرالیا - پارادایز
روزت مبارک کوروش عزیزم
جمعه 8 آبان 1388

m-melodi - نروژ - اسلو
چقدر زیا و با شکوه هست تاریخ اریایی
جمعه 8 آبان 1388

alisam - ایران - تهران
mr. fair - انگلستان - منچستر . دست پیش گرفتم که پس نیفتم!اخه اگه سال تولدشو نمیگفتم بعضی از دوستان میگفتن جوون انقلابه این چرت و پرت هارو گفته.درضمن مطهری یه حرف مفتی زده این دلیل نمیشه که کلآ اسلام پرته؟! می خواستم بهت بگم دلیل این نیست که چون فردوسی از کلمات عربی تو کتابش کم استفاده کرده پس می خواسته اسلام رو زیر سوال ببره.فردوسی خودش شیعه و معتزله بوده و این رو برات اثبات کردم.بلکه کار فردوسی از این جهت اهمیت داره که زبان فارسی رو زنده نگه داشته و این کار بسیار بزرگیه.
جمعه 8 آبان 1388

Hoja Verde - ایران - تهران
karlos - فنلاند - هلسینکی .شما در قرن بیست و یک هنوز سخن از نژاد میزنی؟بین ما و یک عرب از نظر انسانیت چه فرقی است؟. iran mihanam - سوئد - مالمو.در کامنت یکمی سخن دل منو زدید.فقط میشه دریاره ی جمهوری خلق یه توضیح کوتاهی بدید.ممنون میشم.
جمعه 8 آبان 1388

Javid Shah010 - کانادا - ادمونتون
فرخنده باد 7 آبانماه روز جهانی کوروش.
جمعه 8 آبان 1388

bluestar - ایران - تهران
و از تو درباره «ذو القرنین» می‌پرسند؛ بگو: «بزودی بخشی از سرگذشت او را برای شما بازگو خواهم کرد.»ما به او در روی زمین، قدرت و حکومت دادیم؛ و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم.او از این اسباب، (پیروی و استفاده) کرد.. اینچنین بود (کار ذو القرنین)! و ما بخوبی از امکاناتی که نزد او بود آگاه بودیم!(و همچنان به راه خود ادامه داد) تا به میان دو کوه رسید؛ و در کنار آن دو (کوه) قومی را یافت که هیچ سخنی را نمی‌فهمیدند (و زبانشان مخصوص خودشان بود)!
جمعه 8 آبان 1388

bluestar - ایران - تهران
(آن گروه به او) گفتند: «ای ذو القرنین یأجوج و مأجوج در این سرزمین فساد می‌کنند؛ آیا ممکن است ما هزینه‌ای برای تو قرار دهیم، که میان ما و آنها سدی ایجاد کنی؟!»(ذو القرنین) گفت: «آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد می‌کنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سد محکمی قرار دهم!قطعات بزرگ آهن برایم بیاورید (و آنها را روی هم بچینید)!» تا وقتی که کاملا میان دو کوه را پوشانید، گفت: «(در اطراف آن آتش بیفروزید، و) در آن بدمید!» (آنها دمیدند) تا قطعات آهن را سرخ و گداخته کرد، و گفت: «(اکنون) مس مذاب برایم بیاورید تا بر روی آن بریزم!»(سرانجام چنان سد نیرومندی ساخت) که آنها [= طایفه یأجوج و مأجوج‌] قادر نبودند از آن بالا روند؛ و نمی‌توانستند نقبی در آن ایجاد کنند.(آنگاه) گفت: «این از رحمت پروردگار من است! اما هنگامی که وعده پروردگارم فرا رسد، آن را در هم می‌کوبد؛ و وعده پروردگارم حق است!»**** سوره کهف
جمعه 8 آبان 1388

bluestar - ایران - تهران
قوم یاجوج و ماجوج همان قوم خزر بودند که پس از اسلام نیز بارها به ایران حمله کردند. بقایای این سد هنوز در کوههای قفقاز موجود است.
جمعه 8 آبان 1388

پاینده ایران - ژاپن - اساکا
درود بی پایان بر ابر مرد تاریخ ایران و دوستدارانش و به امید رهایی سرزمین آریایی از چنگال اهریمنان.
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
1. alisam - ایران - تهران ...{{فردوسی خودش شیعه و معتزله بوده و این رو برات اثبات کردم.....))) ----- فردوسی یک زرتشتی بود و اصلاً مسلمان نبود. برای همین مسلمانها اجازه ندادند ایشان در قبرستان دفن شود و او را در خانه اش خاک کردند چون از دید اسلام او "نجس" بود. لطفاً پشت سر مرده حرف نزنید! اون هم مرده ایکه نه تنها زبان پارسی بلکه تاریخ مملکت و فرهنگ وو... هرچه داریم از اوست. عطار، در الاهی نامه­ی خود از زبان شیخی که مانع تدفین او در گورستان مسلمانان می­شد، فردوسی را کافر می­داند، و چنین می­گوید که:. چنین گفت او که فردوسی بسی گفت همه در مدح گبران چون کسی گفت. به مدح گبرکان عمری به سر برد چو وقت مردم آمد بی خبر مرد. مرا در کار این برگ ریا نیست نمازم بر چنین شاعر روا نیست. به این ترتیب فردوسی تا زمان عطار به تدریج شهرتی یافته بود که با گبری و زرتشتی­گری پیوند خورده بود. --------.
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
2. alisam - ایران - تهران .نخستین تذکره در باب فردوسی را نظامی عروضی سمرقندی در چهارمقاله­اش به دست داده است، در آن هنگام که ماجرای سفر خویش به توس را بازگو می­کند و نشان می­دهد که اطلاعات خویش درباره­ی حکیم فردوسی را در شهر زادگاهش و از منابعی دست اول برگرفته است. تقریبا تمام داستانی که امروزه ما درباره­ی زندگی و مرگ فردوسی می­دانیم، از این منبع برآمده است. نظامی این کتاب را در 495 هجری خورشیدی (برابر با 510 هجری قمری و 1116 میلادی) نگاشته است. از آنجا که فردوسی به روایت دولتشاه سمرقندی در سال 411 ه.ق. و به روایت دیگری در 416 ه.ق درگذشته، بنابراین نظامی حدود 95 سال پس از مرگ شاعر از زادگاهش دیدن کرده و از کسانی که مادرانشان همسایه و پدرانشان دوست فردوسی بوده­اند، درباره­اش اطلاعات به دست آورده است با وجود احترام زیادی که فردوسی در شهر خویش داشت،.
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
3. alisam - ایران - تهران .از آنجا که به کفر و رفض متهم بود، با دخالت یکی از رهبران دینی شهر توس، از تدفین او در گورستان مسلمانان ممانعت به عمل آوردند و به این ترتیب او را در باغ خویش به خاک سپردند. و چه زیبا استاد در وصف ایشان سروده اند:شاهنامه هست بی اغراق قرآن عجم رتبهء دانای طـوسی رتبهء پیغـمـبری (ملک الشعرای بهار) این مطالب رو برات نوشتم که بدونی در اون زمانی که شما میگید " بزرگترین دوران افتخار اسلام" چوب اسلام همچنان در سر ملت ایران بود و چه بسا اگر در قبل از اون دوران؛ بقول شما شکوفایی علم؛ دوران مسلمونهای وحشی به ایران حمله ور نمیشدند و کتابخانه ها رو آتش نمیزدند؛ و ایران رو غارت نمیکردند و... قبلاً هم این رو گفته بودم ببخشید که این رو میگم؛ اما جای این کامنتهای سبک و سخیف؛ کمی تاریخ مملکتت رو مطالعه کن.(خیلی معذرت می خوام که این رو میگم؛ اما مجبورم) برای بحث کردن امیدوارم 100 سال دیگه زنده باشید؛ باز هم وقت هست.
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
1. madrid - ایران - قزوین ....{{بعضی از کاربران سایت که کوروش کوروش می کنید مگه کوروش به دین کسی توهین کرد؟ به قومی توهین کرد؟ به همه آزادی داد. حالا هم بیایم به دین و افکار هم احترام بذاریم ))) 1-در این سایت تا جایی که من اطلاع دارم کسی به هیچ دینی اهانت کرده جز اسلام ( حالا بعضی از دوستان کم لطفی میکنند و به بهایی ها هم توهین میکنند که آن کار اصلاً پسندیده و درست نیست. چون بهایی سرش در کارش است و کاری به کار کسی ندارد!) 2-کورش منشور حقوق بشر رو تدوین کرد که اسلام با اون مخالف است ( شما هم که می خواهید از آرمانهای کورش دفاع کنید لطف کنید اول برید قوانین حقوق بشر رو بخونید و همینطور وصیت نامهء کورش رو؛ بعداً بیاید و کامنت بزارید!)
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
3. madrid - ایران - قزوین ... بعضی ها یک جوری میگن فارسها حق مارو خوردند؛ مثل اینکه فارسها روی گردن طرف نشستند!! یادشون باشه در حال حاضر تمام مسئولین اصلی مملکت یا ترک هستند یا عرب. به فرض مگر من که فارس هستم؛ حق حقوقم از شما شهروند عزیز و نازنین آذری زبان یا عرب زبان ایرانی بیشتر است؟ جمهوری اسلامی برای کی حق و حقوق قائل است که برای من و تو بخواهد رعایت کند؟! دشمن تو "فارس" نیست؛ بلکه همین دولت جمهوری اسهالی است. اگر انتخابات بشود؛ خیلی از فارسها هم حکومت "جمهوری فدارل" را میپسندند ( سیستم حکومتی مثل دولت آمریکا)
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
3. madrid - ایران - قزوین ... 4- کورش کبیر اولین بنیانگذار سکولاریسم در جهان بود و هیچ وقت بر هیچ دین و مذهبی نتازید و نابود نکرد و اجازه داد هر کسی در پرستش خدای خودش آزاد باشد. با اینکه خودش یزدانپرست بود؛ اما بتهای آنها را در نیایشگاه هایی که به دستور خودش بصورت بسیار زیبایی درست شده بود قرار داد در همین منشور کورش کبیر آمده است: خط ۳۲. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همهٔ خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. همهٔ مردمانی که پراکنده و آواره شده بودند را به جایگاه‌های خود برگرداندم. خانه‌های ویران آنان را آباد کردم. همهٔ مردم را به همبستگی فرا خواندم.--- کجای اسلام اینجوری است یا حد اقل کمی شبیه است که شما از ما انتظار دارید با روی خوش به اسلام پاسخ بگوییم یا نگاه کنیم؟ اسلامی که همهء ادیان را کافر و نجس و مجوس و ملحد و.... و شهروندان مملکتش را به درجه های مختلف از جمله: درجه یک ( روحانیون؛ خلفا و.. ) و درجه دو ( مسلمانان شهروند) و درجه سه ( دیگر ادیان) و درجه چهار ( کسانی که تغییر دین دادند) و درجه پنج ( کفار!) می خواند! فقط بخاطر عقیده!
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
. iran mihanam - سوئد - مالمو. کورش خوب بود و من هم دوسش دارم ولی مرده پرستی را بزاریم ....)) دوست عزیز مرده پرستی یکی از صفات مسلمانهای شیعه است. بحث سر پایبند بودن به قوانین حقوق بشر که کورش آن را تدوین کرد و ما در غم نداشتنش ( حقوق بشر) بعد از 2500 سال نشسته ایم و علت را می جوییم! 1-چرا از بعد از اسلام ( حالا کاری نداریم که ساسانیان هم خوب نبودند) طی این 1400 سال هیچوقت ایران رنگ حقوق بشر رو ندیده. با اینکه خودش مهد حقوق بشر است؟؟؟!!!. 2- شما بفرمایید چرا قوانین حقوق بشر هیچوقت در ایران اجرا نشده و نمی شود ؟؟؟!!!( از زمانی که سازمان ملل دستور ملحق شدن همهء کشورهای جهان را به این مجمع اعلام کرد 1948 تا کنون!!!)
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
1. توجه توجه×××× همهء اقوام چه فارس و ترک و عرب و کرد ؛لر ؛بلوچ .. ××× بیشتر کسانی که کورش کورش میکنند؛ هیچ چیزی از او نمیدانند؛ و لازم هم نیست که تاریخدان یا مورخ باشند تا از کورش دفاع کنند!! اما خوب میدانند که کورش کبیر؛ پدید آورندهء منشور حقوق بشر است و باید بعد از 2500 سال که ایران مهد حقوق بشر بوده؛ روزنه هایی ( حداقل) از این حق و حقوق در مملکتشان باشد؛ که نیست!!!! آنها سوال میکنند: چکسی حقوق بشر کورش کبیر را از ما گرفته!!! این مرده پرستی نیست؟!! این کار جواد یا خز ( به قول بعضی ها!!) نیست!! کسانی که این حق را از ما میگیرند و به ما که خواهان قوانین حقوق بشر کورش ( بعد از 2500 سال) هستیم انگ کورش پرستی یا مرده پرستی و.. میزنند؛ یا ماموران جمهوری اسلامی هستند یا جدایی طلب و تجزیه طلب و یا از لحاظ آگاهی و سواد تاریخی در فقر شدید بسر میببرند غیر از این نیست.
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
2) با گروه اول حرفی ندارم گروه سوم هم لطفاً بروند مطالعه کنند و مثل طوطی حرفای دیگران را تکرار نکنند و در ضمن از خودشان شخصیت داشته باشند نه از دیگران! و اما گروه دوم یعنی تجزیه طلب ها. 1-این مسئلهء تجزیه طلبی( یا علمی تر جدایی خواهی) تقریباً در همه جای دنیا است در ایرلند در اسپانیا در کانادا و ترکیه در شوروی هم بود در هند و پاکستان و... شما هم حق استقلال دارید اما باید رفراندوم گذاشته شود نه با اسلحه و زور و توهین به فارسها. دشمن شما فارسها نیستند بلکه جمهوری اسلامی است. و در آخر همان کورش کبیر پیرو حکومت جمهوری فدرال بود ( همین چیزی که اکثریت شما می خواهید) شما اگر کمی سواد داشته باشید می فهمید که منشور حقوق بشر کورش کبیر 100% حامی شما هست و همین الان بزرگان شما ( گنده های شما ) دارند به واسطهء همون منشور حقوق بشر به کشور های دیگر پناهنده میشوند. شما باید بیشتر از ما ایرانیان کورش پرست باشید و به او احترام بگذارید. چون همین که زنده اید از وجود پر برکت کورش کبیر است
جمعه 8 آبان 1388

Javid Shah010 - کانادا - ادمونتون
خوشا به بشریت که کورش دارد, هر ملتی در تاریخ دور و نزدیکش الگوهایی دارد که سرمایه ی آن ملت بشمار می رود. اما از میان ِ همه ی این الگوها همیشه یکی از همه برجسته تر و تابناک تر است. بطوریکه همه الگوها در مقیاس ِ ارزشها، در زیر مجموعه ی آن قرار می گیرند و یا از وجود آن هویت می یابند. ایران در میان کشورهای کهنسال از فرهنگ و تاریخ ِ ممتازی برخوردار است. تاریخ و فرهنگی که امروز نه فقط ایرانیان بلکه جهانیان به آن افتخار می کنند. بی سبب نیست که امروز خانه ی ملل جهان با منشور کسی مزین شده است که بنیان گذار پادشاهی هخامنشی در پهن دشت ایرانزمین است. این پادشاه و الگوی ِ ایرانزمین، نامش کورش است و در زمانی که آدمخواری، برده داری و خشونت بی حد و حصر همتایانش، در کشورهای همسایه بی داد می کرد، راه تسامع در کشورداری و برخورد ِ مدارا با انسان و مذهب را پیش گرفت و بذری در آن سرزمینهای خون و جنون پاشید
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
2. madrid - ایران - قزوین ....3- توهین به اقوام نه بخاطر اینکه کورش کبیر گفته است؛ بلکه منطق میگوید که کار زشت و ناپسندی است. اما هر قومی باید به دیگر اقوام و همینطور فارسها احترام بگذارد و توهین نکند. احترام باید متقابل باشد. وضعیت کنونی ایران جوری شده که اگر کسی بگوید : من فارس هستم. مثل اینکه جنایت کرده! خوب بگوید چی؟!!! عرب؟!! ترک؟!! ..... یک فارس فارس است و شما هم نباید حساسیت بی خود نشان بدهید. ضمن اینکه خود من نوکر همهء اقوام و همهء ایرانیان عزیز هستم ( البته کسانیکه پاشون رو از گلیمشون بیرون نکنند)
جمعه 8 آبان 1388

madrid - ایران - قزوین
آنتی اسلام - ایران - اهواز. حرف هات درست بود ولی منم می گم خیلی ها که کوروش کوروش می کنن و ادعای آزادی دارن چرا غیر توهین به اسلام و ادیان و قوم های دیگه کار دیگه بلد نیستن مگه کوروش به تمام ادیان احترام نمی ذاشت؟
جمعه 8 آبان 1388

madrid - ایران - قزوین
آنتی اسلام - ایران - اهوا. چرا فکر می کنی هر کی مسلمانه عرب پرسته؟ من خودم از اعراب متنفرم(عرب های واقعا عرب عربستان) هم از مسئولین مملکت وقتی می شنوم این عرب ها می خوان تاریخ ما رو برای خودشون بنویسن و مسئولین هم که هیچ کاری نمی کنن خونم جوش می اد . امیدوارم روزی برسه که کسی به کسی توهین نکنه
جمعه 8 آبان 1388

madrid - ایران - قزوین
آنتی اسلام - ایران - اهواز. ( 4- کورش کبیر اولین بنیانگذار سکولاریسم در جهان بود و هیچ وقت بر هیچ دین و مذهبی نتازید و نابود نکرد و اجازه داد هر کسی در پرستش خدای خودش آزاد باشد. با اینکه خودش یزدانپرست بود؛ اما بتهای آنها را در نیایشگاه هایی که به دستور خودش بصورت بسیار زیبایی درست شده بود قرار داد در همین منشور کورش کبیر آمده است: خط ۳۲. فرمان دادم تمام نیایشگاه‌هایی که بسته شده بود را بگشایند. همهٔ خدایان این نیایشگاه‌ها را به جاهای خود بازگرداندم. حالا خودتم داری این حرف ها رو میزنی بعد به دین اسلام هم توهین می کنی؟. اگر کوروش گفته هر کس در پرستش دینش آزاده . چرا شما نمی خواید مسلمون ها رو ببینید. ادامه.................
جمعه 8 آبان 1388

iran mihanam - سوئد مالمو - سوئد مالمو
آنتی اسلام - ایران - اهواز . دوست عزیز من هم به کوروش بزرگ احترام میزارم و در قلبم جا داره و منظورم این بود که کارهاشو که همون اعلامیه حقوق بشر می باشد را پرستش کنیم و تلاش کنیم دوباره انها را در ایران احیا کنیم و این قوانین برگرفته شده از شیوه و خصلت قومی بوده که کوروش در ان پرورش پیدا کرده و ایشان فردی قدرتمندی بوده انها را به صورت قانون دراورده. در ضمن من منظورم توهین به دوستان نبود و فقط نتونستم منظورم را مثل شما بیان کنم مرده پرستی کار مسلمونهای شیعه ست و کاملا موافقم و ازتون پوزش میخوام سوئد مالمو
جمعه 8 آبان 1388

alisam - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز . کامنت من مسخره بود؟! من که بالا گفتم نویسنده اش نه من بودم نه عمه من! برو بخون دکتر مجتبی مینوی! سال تولد:1284سال وفات1355.مشاغل مینوی:(ریاست کتابخانه ملی-ریاست تعلیمات عالیه وزارت فرهنگ-رایزنی فرهنگی ایران در ترکیه-استادی دانشگاه تهران-عضویت پیوسته در فرهنگستان ادب وهنر -مسئولیت علمی بنیاد شاهنامه-تاپایان عمر نیز در بنیاد شاهنامه فردوسی خدمت می کرد.)نوشته ای هم که در کامنت اول گفتم برو بخون از کتاب فردوسی مجتبی مینوی بوده است. حالا اگه حرف های ایشون مسخره است و حرف های تو جالب دیگه اون با مردمه که باید بین تو و مجتبی مینوی یکی رو انتخاب کنن!تعجبم از تو اینه که حرف خودتو میزنی بعد میگی:به جای این کامنت های مسخره برو مطالعه کن.عزیزم کامنت های شما رو مطالعه کنم یا کتاب دکتر مجتبی مینوی رو؟!.
جمعه 8 آبان 1388

alisam - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز. ملک الشعرای بهار هم حرف بدی نزده!{شاهنامه هست بی اغراق قران عجم رتبهء دانای طـوسی رتبهء پیغـمـبری }گفته که شاهنامه مانند قران ایرانی ها می مونه وفردوسی مانند پیغمبر ایرانی ها. و به نوعی قران هم بالا برده عزیزم. خواهشن تو بحث شعر با من کل کل نکن چون کل حافظ و مولوی و...برات از حفظ می خونم!همین ملک الشعرای بهار که میگی یکی از مسلمین بوده و این به تاریخ شناسی نظامی عروضی احتیاج نداره!از بابا بزرگتم بپرسی بهت می گه ملک الشعرای بهار چه دینی داشته!درباره نظامی عروضی هم باید تحقیق کنم ولی به طور کل صحبت هایی که از مجتبی مینوی نقل کردم باید دوستان رو قانع کرده باشه.
جمعه 8 آبان 1388

alisam - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز . خودت می دونی داری چی کار می کنی؟!عطار یکی از بزرگان ایران بوده .عطارو خراب می کنی فردوسی رو بالا ببری؟! فردا هم میای حافظ و خراب می کنی که عطار و بالا ببری؟! تو حالت خوبه؟! دوباره انتی هیستامین نخوردی نشستی پشت مانیتور؟!فردوسی اگه زرتشتی بود مطمئنآ برای همه به اثبات می رسید.این نوشته ای که از نظامی عروضی گفتی تنها کتابیه که زندگیه فردوسی رو وارونه جلوه داده و تو هم به دنبال همون یه کتابی تا حرف خودتو به کرسی بشونی!جای دیگه هم بهت گفتم یه نویسنده امکان داره به خاطر اسم در کردن از خودش چرت و پرت بگه.
جمعه 8 آبان 1388

parizad27 - کانادا - کچینر
ذوالقرنین؟؟؟؟؟؟؟برابر با کوروش؟؟؟؟؟ ذوالقرنین یکی از پیامبران خدا بود. کوروش پادشاه ایران. این دو محترم هستند ولی چه ربطی به هم دارند؟؟؟؟؟؟ خیلی مسخره است. سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و ال محمد. اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
جمعه 8 آبان 1388

iran mihanam - سوئد مالمو - سوئد مالمو
Hoja Verde - ایران - تهران . همون جمهوری ایرانی می باشد که مردم درخیابانها فریاد می زنند سوسیالیستها سلطنتطلبها مجاهدین گبرها کافرها و مسلمانها و خلاصه هر کسی که شناسنامه ایرانی داره ازادانه حزب تشکیل بدن و بتونن حرفشون را بزنند و مردم انتخاب کنند وهرگروهی با هر طرز فکری بتونه طبق رای اکثریت دولت تشکیل بده حداقلها بتونن ازادانه مبارزه کننددستگاه قضای مستقل ومطابق با استاندارد های بین المللی داشته باشیم رهبر نداشته باشیم و هر ایرانی خودش رهبر خودش باشه قدرت اصلی دست مجلس ملی ایران باشد که تشکیل شده از تمام گروههای مردمی رسانه ملی و مستقل از دولت داشته باشیم .
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - کیش
1. madrid - ایران - قزوین جای اینکه تمام حرفهام رو برای خودم کپی پیست کنی؛ بخونشون! توی همون کامنتها دلایلی رو که وجود دارند و باعث میشوند نه تنها من؛ بلکه هر ایران دوست دیگری به این دین متحجر توهین کنند اینها هستند ایا شما مخالفید و فکر میکنید که اسلام این خصوصیات را ندارد؟ : 1-کورش منشور حقوق بشر رو تدوین کرد که اسلام با اون مخالف است 2- کورش کبیر اولین بنیانگذار سکولاریسم در جهان بود و هیچ وقت بر هیچ دین و مذهبی نتازید و نابود نکرد و اجازه داد هر کسی در پرستش خدای خودش آزاد باشد. اما اسلام همهء ادیان را کافر و نجس و مجوس و ملحد و... و شهروندان مملکتش را به درجه های مختلف از جمله: درجه یک ( روحانیون؛ خلفا و. ) و درجه دو ( مسلمانان شهروند) و درجه سه ( دیگر ادیان) و درجه چهار ( کسانی که تغییر دین دادند) و درجه پنج ( کفار!) می خواند! فقط بخاطر عقیده! و.........
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - کیش
2. madrid - ایران - قزوین ...{{اگر کوروش گفته هر کس در پرستش دینش آزاده . چرا شما نمی خواید مسلمون ها رو ببینید. ...}} آیا مسلمانها به گفته های کورش کبیر ( قوانین حقوق بشر) احترام گذاشتند ( از 1400 سال پیش تا الان) و یا احترام میگذارند؛ که انتظار احترام دارند؟!!! کمی فکر کن و با خودت صادق باش! حالا من همین سوال رو از شما می پرسم. مگه اسلام به تمام ادیان احترام میگذاره؟ اسلامی که اجازهء مردم سالاری نمیده؛ با دموکراسی مخالف است ( حکومت مردم بر مردم--- نه اللّه بر مردم!) حق و حقوق زنان رو محترم نمی شمارد؛ طبق قوانین 1400 سال پیش ملت ایران رو نابود کرده و....... چرا من نباید به اسلام توهین کنم؟ کسانی که از این دین متحجر دفاع میکنند؛ دنبال چه میگردند؟ آیا دفاع از اسلام مخصوصاً در چنین شرایطی که هموطنانمان توسط همین دین اسلام و مذهب شیعه سلاخی میشوند؛ خیانت به ملت و مملکت نیست؟ در حال حاضر نیاز مبرم مملکت ما دین اسلام و مذهب است؟ اسلام شما ایران را نابود نکرده؟! بس نیست؟ شما خودت قضاوت کن؛ و در ضمن نگو: این اسلام نیست و آخوندها اسلام را خراب کردند؛ که خیلی جواب احمقانه و ابلهانه ای است.
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
. alisam - ایران - تهران ..{{ خودت می دونی داری چی کار می کنی؟!عطار یکی از بزرگان ایران بوده .عطارو خراب می کنی فردوسی رو بالا ببری)) خیلی خنده دار حرف میزنی!! مگر من سرگذشت تلخ فردوسی رو گفتم؟!! خوبه که جمله ها رو و نام منبع رو و.. هم نوشتم!! بابا تو دیگه کی هستی ی ی ی ی ی !!
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
. madrid - ایران - قزوین...{ چرا فکر می کنی هر کی مسلمانه عرب پرسته؟ من خودم از اعراب متنفرم و.. )) من کی و کجا گفتم هرکی مسلمانه عرب پرسته؟!! این طرز فکر نژادپرستانه به من نمی چسبه دوست نازنین. من شخصاً عربها رو دوست دارم چون یکی از نصبتهای فامیلی من عرب است و همیشه هم گفته اتم. عربها هم انسان هستند مثل فارسها و ترکها و.... هم خوب دارند و هم بد مثل همهء نژادها و ملیتها ( مگر همهء فارسها خوب و بدون نقص هستند؟!) بحث سر طرز فکر 1400 سال پیش در قرن 21 است و دیگر اینکه ما ایرانیها چقدر گناه کرده ایم که باید 1400 تاوان پس بدهیم و دیگر اینکه بیدار شیم؛ خواب و توهم بس است!
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
alisam - ایران - تهران ...{{خواهشن تو بحث شعر با من کل کل نکن چون کل حافظ و مولوی و...برات از حفظ می خونم!)) در اینکه شما استاد ما هستید شکی نیست دوست گرامی. من کوچیک شما هستم و غلط کنم بخوام با شما کل کل کنم. فقط در توضیحات بالا جسارتاً عرض کردم :1- عطار، در الاهی نامه­ی خود از زبان شیخی که مانع تدفین او در گورستان مسلمانان می­شد، فردوسی را کافر می­داند، و چنین می­گوید که..... 2- نخستین تذکره در باب فردوسی را نظامی عروضی سمرقندی در چهارمقاله­ اش ..... فقط این دو منبع را میدانستم که راجع به جناب فردوسی صحبتی کرده بودند؛ خدمتتان عرض کردم ( منباب آگاهی) اگر شما میفرمایید فردوسی شیعه و مسلمان معتقد و عاشق ائمهء اطهار بوده است؛ خوب لابد شما درست میفرمایید نازنین. موفق باشید
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
. parizad27 - کانادا - کچینر. ذوالقرنین؟؟؟؟؟؟؟برابر با کوروش؟؟؟؟؟ ذوالقرنین یکی از پیامبران خدا بود. }}} جناب اسلام شناس؛ میشه بفرمایید کدام پیامبر بود ما هم یاد بگیریم؟! چون تا الان هیچ کسی نفهمیده ایشون کی بودند فقط یک عده گفته اند کورش بوده و یک عده هم گفتند اسکندر بوده ( منظور از یک عده آدم حسابی ها هستند نه یک رهگذر مثل شما!). به حق چیزهای ندیده و نشنیده!!! پیغمبر!! شاید پی منقل نه پیغمبر !
جمعه 8 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - کیش
ran mihanam - سوئد مالمو خیلی چاکرم. نظراتتون رو میخونم و براتون احترام بسیاری قائل هستم. موفق و پیروز باشید
جمعه 8 آبان 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
parizad27 - کانادا - کچینر . باز تو اینجا پیدات شد؟ زن رو چه به اینترنت!!! برو به اون شوهر طالبانیت برس. همین کارها رو کردی که رفت زن دوم گرفت حالا هم اگه نجنبی زن سوم و چهارم رو هم میگیره. چون برابر قوانین اسلامی گرفتن چهار زن برای مرد آزاد است. ضمنا اون برقع هم یادت نره.
جمعه 8 آبان 1388

asir@.P - فرانسه - پاریس
parizad27 - کانادا - کچینر ... خوشحالم که گاهی اینجا می نویسید خنده به لب هامون میاد و یک کم احساس دانائی می کنیم. لطفا به کارتون ادامه بدید که حوصله مون سر نره.
جمعه 8 آبان 1388

bakhshi99999 - اکراین - کیف
دوستان عزیز برای اطلاعات بیشتر مراجعه کنید به،کتاب مقدس/بخش اشعیای نبی/ فصل 45:(با تیتر کوروش ،برگزیده خداوند و نجات دهنده اسراییل .)
جمعه 8 آبان 1388

alisam - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز . خواهش می کنم عزیزم . دفعه اخرت باشه نسنجیده حرف میزنی.
شنبه 9 آبان 1388

Nazanin 2009 - ایران - ارومیه
واقعا ادم به اوون دوران عظمت وبا شکوه و دموکراسی وحقوق بشری که کوروش نهاده بود رشک میبره
شنبه 9 آبان 1388

Javid Shah010 - کانادا - ادمونتون
چنین گفت کوروش به محمود مشنگ/ که ای چشم و ابرو و کاپشن قشنگ/ که از شرم گفتار و کردار تو/ جهان بر همه پارسیان گشته تنگ/ به باد دادی هر چه ما ساخته ایم/ که از رفتار تو ما آبرو باخته ایم/ هر آنچه حقوق بشر خوانده ایم/ به کردار تو بر باد داده ایم/ خجل کرده ای جملگی پارسیان/ بس است خفت برای ایرانیان/ وقت آن است از سبز تباران یکی/ جمع کند گرزی که بر ایران زدی.
شنبه 9 آبان 1388

vahid22 - آلمان - هامبورگ
درسته که اینجا نظر دادن آزاد است ولی تروخدا قبل از نظر دادن برید یکم مطالعه کنید!(فردوسی شیعه بود!ذوالقرنین پیامبر بود!...اینا رو از کجا میارید؟)
شنبه 9 آبان 1388

sayna_a_2006 - ایران - سربندر
آنتی اسلام - ایران - اهواز . 20 تا کامنت گذاشتن 19 کامنت اونها مربوط به خودته! میخوای بگی که عقل کلی وهمه چی می دونی؟ همه چیزهایی که گفتی بیراهه و بود . موضوع رو اینقدر پیچوندی که خودت هم متوجه نشدی چی گفتی و سر در نیاوردی که می خواستی چی بگی. ضمنا این همه طومار نوشتن لازم نبود . اون کسایی که می خوان بدونن کوروش کی بوده وچی بوده از نوشته های این خبر فهمیدن لطفا شما خودتون رو نمک نکنید. فقط صفحه رو پر کردی بگذار لااقل 2 نفر نظراتشون رو بگن تا بقیه فیض ببرن واینهمه .متشکرم.
شنبه 9 آبان 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
vahid22 - آلمان - هامبورگ. (ذوالقرنین پیامبر بود!!!) دوست عزیز واقعا خنده دار است موجوداتی که این حرفها رو میزنند سواد درستی ندارند که بتوانند مطالعه کنند. ذهنشان پر است از خرافات و داستانهای جن و پری و .. انتظار دیگری هم نمیشود داشت.
شنبه 9 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - کیش
. sayna_a_2006 - مهشور- زنجیر
شنبه 9 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - کیش
. vahid22 - آلمان - هامبورگ شیعهء تاریخ ساز معروفه :-))
شنبه 9 آبان 1388

jamsil - کره - سئول
درود بر کورش کبیر.پادشاه ایران زمین.
شنبه 9 آبان 1388

Ya_Ali - المان - کلن
بسم الله الرحمن الرحیم . - . سلام علیکم . - . 8.8.88 میلاد 8.مین امام شیعیان حضرت علی بن موسی الرضا (ع) و همچنین روز جهانی کورش را به همه تبریک می گویم . - . با تشکر از مطالب زیبای شما . - . بنده وصیتنامه کورش را برای دوستان قرار می دهم . - . فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام ...
شنبه 9 آبان 1388

Ya_Ali - المان - کلن
2) فرزندان من، دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام. من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام . - . وقتی درگذشتم مرا خوشبخت بپندارید و کام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد، زیرا من به هنگام کودکی، جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است، آنچنانکه هم امروز نیز احساس نمی‌کنم که از هنگام جوانی ناتوان‌ترم . - . من دوستان را به خاطر نیکویی‌های خود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام . - . زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود. من آنرا اکنون سربلند و بلندپایه باز می‌گذارم. در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم، شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خواهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند . - . باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد. من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد .
شنبه 9 آبان 1388

Ya_Ali - المان - کلن
3) باید آشکارا جانشین خود را اعلام کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد . - . من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوست می‌دارم ولی فرزند بزرگترم که آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد . - . فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند . - . تو کمبوجیه، مپندار که عصای زرین پادشاهی، تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت. دوستان یکرنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند . - . هر کس باید برای خویشتن دوستان یکدل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد . - . به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما، ای فرزندان اگر می‌خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید . - . پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید. چه بهتر از این که انسان به خاک که این‌همه چیزهای نغز و زیبا می‌پرورد آمیخته گردد . - . من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخشد آمیخته گردم .
شنبه 9 آبان 1388

Ya_Ali - المان - کلن
4) همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . - . هم‌اکنون درمی یابم که جان از پیکرم می‌گسلد … اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد، تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی که روی خود را پوشاندم، از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند، حتی شما فرزندانم . - . از همه پارسیان و هم‌پیمانان بخواهید تا بر آرامگاه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند . - . به واپسین پند من گوش فرا دارید. اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید، به دوستان خود نیکی کنید . - . والسلام .
شنبه 9 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - کیش
Ya_Ali - المان - کلن...{{همواره حامی کیش یزدان پرستی باش، اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند .}} سورهء توبه آیهء {{{با کسانى از اهل کتاب ( مسیحی؛ یهودی؛ زرتشتی؛ و...) که به خدا و روز بازپسین ایمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانیده‏اند حرام نمى‏دارند و متدین به دین حق نمى‏گردند کارزار کنید ( جنگ کنید!) تا با [کمال] خوارى به دست‏خود جزیه دهند (۲۹)}} بچه مسلمون؛ اسم کورش کبیر رو نیار! برو سراغ همون علی و حسن و حسین. این نام پاک رو آلوده نکن!
یکشنبه 10 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - کیش
. Ya_Ali - المان - کلن...{{... پیکر بی‌جان مرا هنگامی که دیگر در این گیتی نیستم در میان سیم و زر مگذاری....}} شما شیعیان رافضی؛ حاضرید امام هاتون رو توی سیم و زر ( طلا و نقره) نگذارید؟ اون از امام رضا تو؛ این از امام حسین و..... ببین یا علی؛ ما ایرانی هستیم؛ و وصیت نامهء کورش کبیر رو از بریم؛ تو برو همون قرآنت رو بخون داداش سنگین تری! همین وصیت نامهء کورش کبیر؛ کل اسلام رو نقض میکنه
یکشنبه 10 آبان 1388

parizad27 - کانادا - کچینر
بابا اسلام شناس واقعی!!!!!واسه شما افت داره که من توضیح بدم حضرت ذوالقرنین کی بوده.....
یکشنبه 10 آبان 1388

آیدا - ایران - ایران - خوزستان
انتی اسلام - خوزستان. دوست دارم بهاتون صحبت کنم . لطفا برام آدرس یاهو رو بزارید . ممنون
یکشنبه 10 آبان 1388

shahram khosh maram - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز٬ دوست عزیز. من با نظر شما در مورد اینکه شیعیان ذوالقرنین را با کوروش یکی گرفته اند تا آنرا شیعه را محبوب کنند موافق نیستم. همانطور که گفتید مولانا ابوالکلام ازاد اولین کسی هست که مسئله ذوالقرنین بودن کوروش را مطرح کرد. ایشان تا انجا که من میدانم سنی بودند و کتاب سیره امام احمد بن حنبل را هم تالیف کردند. ایشان از مخالفان فعال استعمار هند توسط انگلیس بودند و بارها به زندان افتادند. ایشان رهبری گروه خلافت اسلامی هند که یک جنبش سنی بود را هم به عهده داشتند. بعد کتاب کوروش کبیر یا ذوالقرنین را نوشتند که اقای دکتر باستانی پاریزی انرا ترجمه کردند و من متاسفانه هنوز انرا نخوانده ام.
یکشنبه 10 آبان 1388

shahram khosh maram - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - کیش٬‌ قسمت دوم: البته من هم مورخی را نمیشناسم که قبل از ابوالکلام ازاد مسئله ذوالقرنین بودن کوروش را مطرح کند. حقیقتش این هست که کوروش به طور اعجاب آوری برای حدود 2000 سال از تاریخ ما محو شده بود و فقط در کتب دینی مسیحیان و یهودیان ایران وجود داشت. کشف منشور کوروش و توجه دوباره به مورخین یونانی٬‌ دوباره او را به ما ایرانیان شناساند. بنابراین اگر مورخین قدیمی ایران مثل ابوریحان بیرونی اسکندر را ذوالقرنن میدانستند به خاطر این بود که اصلا نمیدانستند کسی به نام کوروش وجود داشته در حالیکه نام اسکندر به خوبی در تاریخ ما باقی مانده بود. تا انجا که من میدانم اسم کوروش تا 100 سال پیش در هیچ کتاب ایرانی نبوده است. تاج مصریها دو تا شاخ داشت و اسکندر هم مصر را گرفته بود و شاه انجا شده بود. برای همین ذوالقرنین به معنی صاحب دو شاخ به او میخورد. کشف عکس کوروش که تاج دو شاخ دارد و در بالا هست همه چیز را تغییر دارد. مشخصات کوروش با ذوالقرنین بیشتر میخورد.
یکشنبه 10 آبان 1388

shahram khosh maram - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - کیش٬‌ قسمت سوم: البته در حدود 600 سال قبل مقریضی از مورخین دوره اسلامی در کتاب الخطاط ذوالقرنین را پادشاه سبا میداند و میگوید کسانی که ذوالقرنین را ایرانی یا رومی یا اسکندر میدانند در اشتباه هستند (که ثابت میکند هنوز گروهی اعتقاد داشتند یک ایرانی در روزگاران دور ذوالقرنین بوده). ذوالقرنین در اسلام باید ادم مهمی باشد چون 16 سوره به نوعی در مورد اوست که برای کسی که پیامبر نبوده خیلی عجیب هست. در مجموع کاندید اصلی ذوالقرنین بودن دو نفرند: اسکندر و کوروش. دلایل بیشتری به نفع کوروش هست. اولا در تورات از کوروش نام برده شده ولی هیچ اشاره ای به اسکندر نشده. ثانیا طبق قران ذوالقرنین یکتاپرست بوده که به کوروش میخورد. اسکندر نه تنها یکتاپرست نبوده بلکه بنا به روایات متعدد تاریخی, بعد از فتح مصر ادعای خدایی هم کرد.
یکشنبه 10 آبان 1388

shahram khosh maram - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - کیش٬‌ قسمت چهارم: در ضمن طبق قران او با یاجوج و ماجوج جنگید و سدی جلوی انها ساخت. هیچ سندی مبنی برساختن سد یا دیوار توسط اسکندر نیست ولی کوروش سدی در شمال شرقی ساخت که هنوز اثارش باقی مانده. طبق قران ذوالقرنین به طرف غرب لشکرکشی کرد که به کوروش میخورد که سوریه را گرفت در حالی که اسکندر همیشه به طرف شرق حرکت میگرد. در مجموع مشخصات قرانی ذوالقرنین به کوروش خیلی بیشتر میخورد. من برای اطلاعات بیشتر سایت زیر را توصیه میکنم که در چند مورد اطلاعاتش را خواندم و دیدم در مجموع قابل اعتماد هستند. https://www.iranchamber.com موفق و پیروز باید و جای ما را در کیش خالی کنید. در شمال شرقی کیش که صخره ای هست شبها لاکپشتهای غول اسا به نزدیک ساحل می ایند. پرژکتور هم دارد و میتوانید انها را ببینید.
یکشنبه 10 آبان 1388

shahram khosh maram - ایران - تهران
alisam - ایران - تهران . دوست عزیز. من خیلی خوشحال شدم که دیدم شما از دکتر مجتبی مینوی یاد کردید کسی که نقش اساسی در ادبیات امروزی ما دارد. این برای اولین بار در این سایت هست. این مرد بزرگ که عاشق فرهنگ و زبان فارسی بود به عربی و فارسی و انگلیسی هم تسلط کامل داشت و تعداد زیادی از کتابهای فارسی قدیمی را در کتابخانه های انگلیس پیدا کرد و تصحیح کرد. او حلقه ارتباط استادان ایرانی با کشورهای عرب زبان و غرب بود. بسیار انگشت شمارند افرادی که هم به ادبیات فارسی عشق بورزند و هم به ادبیات عربی و هم ادبیات غرب. یکی دیگر از این افراد معدود, دکتر شفیعی کدکنی هست که من هنوز در حسرت دیدارشان هستم.
یکشنبه 10 آبان 1388

shahram khosh maram - ایران - تهران
alisam - ایران - تهران . قسمت دوم: من گفته مرحوم پرویز ناتل خانلری را از دوران دانشجویی خود برایتان عینا نقل میکنم که امیدوارم برایتان جالب باشد:((مجتبی مینویی که عربی استواری داشت, زبانهای انگلیسی و فرانسه را میدانست و به فرهنگی مخلوط از این دانش سه گانه عشق میورزید. هدایت فرانسه را خوب میدانست و به ان عشق میورزید, مسعود فرزاد انگلیسی را و بزرگ علوی المانی را. مجالس بحث و گفتگوی این چهار نفر از ان جهت جالب بود که افکار و عقاید انها مثل چهارراه با هم برخورد میکرد و به هم می امیخت و در این میانه راهی برای فرهنگ امروزی ما پیدا میشد. انها پیشقراولان ادبیات امروز ما هستند.)) .
یکشنبه 10 آبان 1388

mashady - انگلیس - منچستر
ملت مرده پرست کورش مرد تموم شد رفت پی کارش مرد عزیزان من مرده ه ه ه ه ه ه خدا اموات شما را هم بیامرزه ولی حتی برای نزدیکانتون وقتی چند سال از فوت شون میگذره دیگه ادم گریش نمیگیره حالا برای حسین چطور میشه اشک ریخت به کورش چرا بایداحترام گذاشت من دیگه نمیدونم
دوشنبه 11 آبان 1388

parizad27 - کانادا - کچینر
shahram khosh maram - ایران - تهران. دوست عزیز میتوانید استاد کدکنی را در دانشگاه ادبیات انقلاب پیدا کنید یا ادرس ایشان را بگیرید و با هماهنگی قبلی ایشان رو ببینید متاسفانه من فقط یادمه خونه اش در خیابان دکتر شریعتی هست . ما و دوستانمان بعضی سه شنبه ها به ایشان سر میزدیم.
دوشنبه 11 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
1. shahram khosh maram - ایران - تهران از کامنتهای آموزنده و بسیار زیبایتان تشکر میکنم: 1- این داستان ذوالقرنین بسیار بسیار زمان قبل از اسلام بوده و در حقیقت یک افسانه است 2- در بارهء مولانا ابوکلام من منبعی ندیدم که ثابت کند ایشان سنی هستند یا شیعه اگر اطلاعات دقیقی دارید خوشحال می شوم که بدانم. چون 35% مسلمانان هند شیعهء اثنی عشری هستند و تاجایی که من اطلاع دارم مولانا ابوالکلام ازاد یک کتابخانهء بسیار بزرگ در هند ( علیگر) درست کرده بود و همهء تحقیقاتش را راجع به مذهب شیعه و کتابهای موجود دیگر؛ راجع به تشیع را آنجا جمع آوری کرده بود و هنوز هم این کتابخانه دائر است (مدینة العلوم علیگر) 3- همونجوری که میدونید؛ دیگر کسانی که به این کلمه ریز شده اند ( زوم کرده اند) شیعه هستند و هیچکدام هم نگفته اند که این تشابه 100% درست است بلکه گفته اند "شاید" طبق مشخصات ذکر شده؛ کورش کبیر همون ذوالقرنین باشد! و این "شاید" کم کم در میان شیعیان تبدیل به 100% شده است!! اصلاً خود علی خلیفهء چهارم؛ در زمان حیاتش میگفت: من ذوالقرنین هستم! و خیلی هم به این افتخار میکرد!
دوشنبه 11 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
2. shahram khosh maram - ایران - تهران 4- اینکه گفتید: 16 سورهء قرآن به نوعی راجع به اوست! فکر کنم منظورتان 15 آیه بود یا 16 آیه. چون فکر میکنم فقط سورهء کهف در بارهء ذوالقرنین صحبت کرده است. 5-در رابطه با تشابه های موجود حق با شما است و این تشابه ها بیشتر به کورش نزدیک است. اما باز این یک بحث تاریخی بسیار گنگ و تخیلی و مبهم و موهوم .. است و دلیل بر این نیست که ایشان 100% کورش کبیر است ( همانطور که بانیان این بحث به آن پرداختند) 6- شما فرمودید:{{کوروش سدی در شمال شرقی ساخت که هنوز اثارش باقی مانده.}} کدام سد را میفرمایید؟ لطفاً نشانهء دقیق بدهید.
دوشنبه 11 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
3. shahram khosh maram - ایران - تهران 7- در رابطه با به شرق رفتن یا به غرب رفتن کورش کبیر؛ ایشان یک امپراتوری داشتند؛ بنظر شما با اون عظمت فقط به غرب میرفتند؟! البته دشمن اصلی همیشه در غرب بود ولی دلیل بر شرق نرفتن کورش نمیشود! به این عکس دقت بفرمایید؛ همانقدر که به سمت غرب پیشروی کرده به سمت شرق هم رفته این و ما از جنگهای آن دوران، قفط جنگ با اسکندر و رومیان را میدانیم چون آثار آنها به جا مانده است. https://img42.imageshack.us/img42/9156/mapachaemenidempireen.png. با اجازهء مسئولان محترم سایت
دوشنبه 11 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
1. mashady - انگلیس - منچستر ....حالا برای حسین چطور میشه اشک ریخت به کورش چرا بایداحترام گذاشت من دیگه نمیدونم}}} حالا داری کم کم یاد میگیری چطوری حرف بزنی! توی اون یکی کامنتت گفته بودی:من باید نارنجک بزارم توی قبر کورش چون کورش مرده و به کورش کبیر توهین کرده بودی.! بهت گفتم : خوبه من و همهء دوستان بیایم سر قبر بابای شما و جد شما و.. نارنجک بزاریم و کار خرابی کنیم؛ چون اونها مرده اند؟ حالا فهمیدی که اون منطق اشتباه است؛ و باز هم یه آفرین پیش من داری. یک آفرین دیگه هم داری که سوال کردی:.. برای کورش کبیر مثل حسین اشک نمیریزند بلکه احترام میگذارند}}.
دوشنبه 11 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
2. mashady - انگلیس - منچستر . الان جواب سوالت را میدهم؛ اگر سوالی داشتی ( بدون توهین) باز در خدمتتم. کورش کبیر؛ بنیانگذار حقوق بشر است؛ و با توجه به اینکه ایشان یک ایرانی بودند؛ بیش از 1400 سال است که ما ملت ایران رنگ حقوق بشر را ندیده ایم؛ و با احترام به ایشان؛ و با احترام به خدمت بزرگی که به بشریت کرده ( منشور حقوق بشر) کسانی را که قوانین حقوق بشر را نقض میکنند؛ خجالت زده میکنیم. اگر خواسته شود با خود جنابعالی خارج از آن منشور حقوق بشر رفتار شود؛ فکر نمیکنم نه شما و نه خانوادهء محترمتان؛ یک لحظه این زندگی را تحمل کنید و هر لحظه هزاران بار آرزوی مرگ میکنید. اهل هرجا که باشید و عضو هر قوم یا مذهب یا مسلک و یا مرامی که باشید. هیچ فرقی نمیکند.
دوشنبه 11 آبان 1388

bakhshi99999 - اکراین - کیف
دوستان عزیز برای اطلاع بیشتر مراجعه کنید به" کتاب مقدس"(تورات ...واانجیل)بخش اشعیای نبی /فصل 45/با تیتر : "کوروش بر گزیده خداوند ونجات دهنده اسراییل." متشکرم. خدا با شما ست ومنتظر جویندگان حقیقت اوست.
دوشنبه 11 آبان 1388

+0
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.