در نقد برنامه سیمای جمهوری اسلامی در مورد بهنود شجاعی :شبکه یک سیما به ناحق بودن اعدام بهنود را به تصویر کشید

شبکه یک سیما به ناحق بودن اعدام بهنود را به تصویر کشید

وبلاگ محمد مصطفایی وکیل بهنود شجاعی و دیگر محکومین نوجوان :

فریاد زدم، داد مظلومیت بهنود شجاعی را به گوش همه رساندم، به آب و آتش زدم تا بهنود نجات یابد. به هر کسی که می توانستم رو انداختم. التماس کردم خواهش کردم ولی بهنود ناعادلانه اعدام شد. در کنار من هزاران نفر تلاش کردند و تلاش کردند و در نهایت عده ای توانستند رضایت اولیاءدم را جلب کنند ولی بهنود اعدام شد. سیمای جمهوری اسلامی ایران چند ساعت پیش فیلم مستندی از بهنود شجاعی این موکل دردمند و رنج کشیده ام که هنوز التماس های پیش از مرگش در گوشم آزارم می دهد را پخش کرد. آقای تردست ریاست شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان نیز در این مستند سخنانی را مطرح کردند. کسانی که این فیلم را تماشا کردند دیدند که اولیاءدم رضایت خود را در حضور آقای عزت الله انتظامی، پرویز پرستویی، گلزاری، رضویان و سید محمد مجابی اعلام کردند ولی قاضی شعبه ۷۴ رضایتی از اولیاءدم ندید. قضات شعبه ۷۴ دادگاه کیفری استان به خود زحمت ندادند که شهود را دعوت کنند تا سخنان آنان شنیده شود. آنان می خواستند بهنود اعدام شود و اولیاءدم هم پا به پای آنها به سمت چوبه دار رفت و در نهایت مادری که از قصاص گذشت کرده بود. چارپایه دار را از زیر پای بهنود به کنار زد تا بهنود به سوی مادرش پر بکشد. بهنود جاودانه شد. بهنود جاودانه شد. بهنود را هیچ وقت از قلبم خارج نمی کنم. او مجسمه ای است که تا عمر دارم در قلبم نگهش خواهم داشت و برای شادی روحش از خداوند منان التماس می کنم. می گویم خدایا بنده های تو به التماسهای من توجهی نکردند و جان اشرف مخلوقات را گرفتند. حال تو به التماسهایم توجه کن و روحش را شاد کن. زمانیکه مادر احسان نصرالهی آماده کشیدن چارپایه از زیر پای بهنود شد. به خود گفتم که این مادر است و مادر دارای عاطفه ای است که نمی تواند جان دیگری را بگیرد. ولی او با دستان خود چارپایه را به کنار کشید و بهنود بی آنکه لرزشی داشته باشد جان داد و رفت. من تحمل آویزان بودن بهنود را از طناب دار نداشتم ولی دیدم که این نوجوان آرام گرفت.
 
نمی دانم چطور آقای تردست و دیگر قضات شعبه ۷۴ به داد مظلومانه بهنود توجه نکردند و نمی دانم ...
 
مرگ بهنود شجاعی پیامهای بسیاری داشت. یکی از پیامهای بهنود به قضات دادگستری بود که ادعا می کنند با دقت پرونده ها را مطالعه می کنند ولی من می گویم که اندک قضاتی هستند که در پرونده ای تامل عمیق می نمایند و بسیاری از آنها به دلایل گوناگون حوصله خوانده پرونده را به صورت کامل ندارند.
 
خدا را سپاس می گویم  فیلم مستند بهنود از صدا و سیما پخش شد و ما دیدیم که اولیاءدم رضایت دادند و در نهایت خود مرتکب عمل بر خلاف قانون شدند.
 
اگر واقعا دستگاه قضایی سالمی در کشورمان حکومت کند نه تنها اولیاءدم بلکه دیگر کسانی که باعث و بانی مرگ بهنود شجاعی شدند می بایست محاکمه گردند ولی اگر نشدند یقین دارم که خداوند منان آگاه به اعمال و رفتار آدمیان است و جزای بدکاران را خواهد داد حتی اگر من باشم.

پس از نوشتن این پست قصد دارم به زندان اوین روم تا شاید با تلاش خیرین صفر انگوتی از مرگ نجات یابد و امیدوارم دستگاه قضایی دست از مقاومت در برابر اعدام کودکان بردارد و ترتیبی اتخاذ کند که افرادی که در سن کمتر از ۱۸ سال مرتکب جرم می شوند بتوانند به جامعه بازگردند.


احسان .. بهنود .. آژیر .. قاتل کیست!؟

وبلاگ نوروز خاری در چشم :بله..باز هم صدا و سیمای ننگ آلود خامنه ای خودش را تبرئه کرد..در برنامه آژیر امشب سه شنبه ..برنامه ای از احسان و بهنود پخش شد..گوینده زن صداوسیما در اوایل برنامه هنگام توضیح موضوع ، بصورتی احساسی (بظاهر احساسی) دائم بر کلمه بیطرفی تاکید میکرد..تا اینکه با خانواده شجاعی ملاقات کرد..پدر بهنود توضیح داد که چه جریانی باعث شده تا بهنود دست به قتل بزند...فحاشی بیمورد و زیاد احسان نصراللهی به مادر بهنود..و گفت: "دیگر خسته شده ام از بس که به دامان خانواده مقتول افتاده ام ووو.." و اما مادر و برادر احسان..انتقام و خشم از چهره چنگیزیشان می بارید..مادر احسان(که به نظر زنی بیسواد و فوق العاده مذهبی بود) دائما بر این نکته تاکید میکرد که "دو تا دائی ام خیلی به من توصیه کردند که ببخشم..ولی من نیت کرده ام که بهنود را نبخشم و انتقام پسرم را بگیرم و اورا بکشم تا دلم خنک بشه"..تنفر از سازمان حقوق بشر و هنرمندان..در کلام مادر احسان موج میزد..برادر احسان میگفت: "چون آنها به سازمان حقوق بشر و هنرمندان متوسل شدند..ما هم گفتیم باید اعدامش کنیم تا درس عبرتی باشه برای جوونای بزهکار و خانواده قاتل..تا دیگه به حقوق بشر و اینا پناهنده نشن.." و اما بشنوید از روانشناس و حقوقدان برنامه آژیر:..روانشناس: "خیلی سخته تا خودتون رو جای پدر مادر مقتول بذارین و رضایت بدین. به اصلاح جامعه هم باید فکر کرد.." این خانوم مثلا روانشناس است..!! حقوقدان: "اصلا مساله سن در قتل مطرح نیست..ما قاتلی را که در 37 سالگی قتل کرده را بدلیل اینکه در لحظه قتل، ذهنش ازکار افتاده بوده را تبرئه کرده ایم..(اینرا برای این میگفت تا بگوید کودک بودن قاتل چیز مهمی نیست) حقوقدان برنامه دائم بر بلوغ جنسی قاتل تاکید میکرد..تا بگوید هرکه بالغ جنسی شد..دیگر کودک نیست و میشود اورا اعدام کرد..در کل در این برنامه مسخره..هیچ اشاره ای به تلاش مادران مادران عزادار و مخالفین نظام برای راضی کردن مادر احسان نشد..در عوض مادر احسان میگفت که لاریجانی دائم به من میگفت ببخش..خیلی قوه قضائیه خوبی داریم ما و دائم تشکر میکرد ازین قوه قضائیه خوب.!..(ما هم باید باور کنیم که این جملات را خودش گفته و کسی یادش نداده.!)..صداوسیما بالا برود..پایین بیاید..قاتل هر دو جوان ، خود جمهوری اسلامیست و بس


عماد باقی در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله لاریجانی:
حق اولیای دم رافع اختیار و مسئولیت حکومت نیست

پارلمان‌نیوز: عمادالدین باقی با نگارش نامه‌ای خطاب به آیت الله صادق لاریجانی با اشاره به اعدام بهنود سجاعی و شایعات جدید پیرامون اعدام قریب الوقوع سه نوجوان دیگر تاکید کرد که حق اولیای دم رافع اختیار و مسئولیت حکومت نیست.

به گزارش پایگاه خبری فراکسیون خط امام(ره)مجلس«پارلمان‌نیوز»، متن کامل این نامه بدین شرح است:

باسمه تعالی
جناب آیت الله آملی لاریجانی
ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام و تحیت
احتراما به استحضار می رساند که اعدام مرحوم بهنود شجاعی که در نوجوانی در نزاعی بطور ناخواسته و بدون قصد و بر اثر تحریک  توسط دشنام مقتول به مادرش (که به تازگی از دنیا رفته بود) مرتکب قتل نوجوان دیگری شده بود وجدان عمومی افراد آگاه را به شدت جریحه دار کرد.  اکنون چند روزی است شایعه اعدام قریب الوقوع سه نوجوان دیگر به نام های صفرانگوتی ؛امیر امراللهی و محمدرضا حدادی موج تازه ای از نگرانی ها را  برانگیخته است که درایت و توجه مسئولان قضایی را در متوقف ساختن آن می طلبد. هرچند این شبهه پدید آمده است که چون برخی مسئولان گمان می کنند پذیرفتن  منع اعدام های زیر18سال نوعی  پیروزی برای منتقدان این احکام است از قبول آن امتناع می کنند و این ذهنیت جان انسان هایی را به مخاطره افکنده است اما غرض این نوشتار بیان چند نکته علمی  با یک مجتهد سکاندار قضا است.

نخست اینکه عدالت کیفری در این قبیل مجازات ها لحاظ نمی شود. عدالت کیفری از مباحث نوین ومهم علم حقوق است که در دوره ریاست سابق قوه قضاییه بحث آن مطرح شده بود. موضوع تناسب جرم و مجازات از مصادیق عدالت کیفری است و این پرسش به وجود می آید که وقتی قاتلانی چون غلامرضا خوشرویی کوران (موسوم به خفاش شب)و بیجه با عمد و برنامه قبلی افراد زیادی را شکار و به طرز فجیعی به قتل می رسانند و نوجوانی چون بهنود شجاعی که مرتکب یک قتل ناخواسته در سن نوجوانی شده بود به یک اندازه مجازات می شوند در ذهن عموم چنین سئوالی بوجود می آید که آیا عدالت رعایت شده است؟

دو دیگر اینکه دولت ایران درشهریور1370 پیمان نامه حقوق کودک را امضا کرد و دراسفند1372 مجلس شورای اسلامی با یک شرط کلی و مبهم آن را تصویب کرده است. جنابعالی به عنوان یک فقیه استحضار دارید که وفای به عهد و پیمان در اسلام واجب است و و پیامبر اسلام به پیمان با مشرکان هم شدیدا پایبند بود. نقض این میثاق در حقیقت نقض همان مصلحتی است که بخاطر آن میثاق را امضا کرده اند.

سوم اینکه اعدام  افرادی که در نوجوانی مرتکب قتل شده اند در سال های اخیر به این شیوه صورت می گیرد که به دلیل تعهدات بین المللی ایران و امضای میثاق هایی که در حکم قانون داخلی هستند نوجوانان محکوم را چند سال در زندان نگه می دارند  و در سن 20 تا 22 سالگی اعدام می کنند تا متهم به اعدام نوجوانان نشوند. با این کار اولا فرد محکوم را چندسال در هراس از اعدام نگه داشته و گویی روزی یکبار اعدام کرده اند که خود نوعی ایذاء و مجازاتی سخت تر ازاجرای حکم یا خارج از آن و مصداق ماده 579 قانون مجازات اسلامی است.

چهارم اینکه این روش در بادی امر نوعی کار شرعی و حقوقی به نظر می آید اما با لختی تامل آشکارا عملی بر خلاف شرع و حقوق(یا نوعی کلاه شرعی و حقوقی) است زیرا ملاک عادلانه بودن مجازات ملاحظه سن و زمان وقوع جرم و عدم مجازاتی افزون بر آن است.

پنجم اینکه اگر اعدام فرد بالغ در سن زیر 18 سال عملی نادرست است  به نحوی که او را نگه می دارند تا به سن بالای 18 برسد با اینکه نوجوانی نابالغ را که در سن 9سالگی مرتکب قتل شده نگه دارند تا به سن18 برسد سپس اعدام کنند به حسب ظاهر هیچ تفاوتی ندارد و اگر تفاوت در وجود بلوغ در مورد اول و عدم بلوغ در مورد دوم است باید روشن شود که بلوغ به چه معناست. آیا بلوغ در باب امور جنسی و اقتصادی و جرائم و امور جزائی و مانند آن یکی است یا در هر باب متناسب با آن معنایی خاص دارد.به هرحال نگهداری بالغ و غیربالغ تا سن بالای 18 از منطق واحدی تبعیت می کنند.این روش تنقیص شارع محسوب می شود و  اگر این عمل درست بود شارع به جای رفع مسئولیت کیفری از نوجوان نابالغ چنین حکم می کرد که فرد نابالغی را که مرتکب قتل شده است  در حبس نگاه دارید تا به سن بلوغ برسد سپس قصاص کنید.لذا این که نوجوان بزهکاری را که در سن زیر 18 مرتکب قتل شده در حبس نگهدارند تا به سن بالاتر ی برسد سپس حکم اعدام او اجرا شود محل شبهه و ایراد است.

ششم اینکه طبق قاعده درء مستند به روایات از جمله روایت نبوی مشهور ( ادرأوا الحدود بالشبهات) بویژه در امور مهمه ای چون جان و آبروی انسان و تعمیم آن به موارد قصاص باید با کمترین بهانه ای در اجرای حد توقف کرد. بنابراین اگر مصلحت جامعه ایجاب کند که ارتکاب قتل پس از بلوغ و زیر 18 سال (هرچند به حکم ثانوی مطابق با قانون حقوق بین المللی اعدام زیر 18 سال ممنوع باشد) ممنوع شود در این صورت اجرای حکم اعدام از مصادیق شبهه است و به عبارتی دیگر در زمانی که اجرای چنین حکمی موجب وهن برای جامعه مسلمانان و اسلام باشد مورد از موارد شبهه در حکم است و باید احتیاط شودو همین که مرتکب جرم را  در سن زیر 18 سال اعدام نمی کنند تا چنانکه در موارد مشاهده شده  به سن 19 تا22 سالگی برسد خود دلیل کافی بر شبهه است.

دنباله روی از قانون یا قانون دنباله روی: و اما نکته هفتم این است که یکی از مشکلات بزرک نظام حقوقی ایران در زمینه اعدام  وجود قوانینی است که در اصل به جای دنباله روی شهروندان و قضات از قانون بالعکس قانون را دنباله رو آنان می سازد. در نظام حقوقی ایران حکم قاتل یا مرگ است یا آزادی . در نظام حقوقی ایران قاتل باید قصاص شود مگر آنکه اولیای دم گذشت کنند . در اینصورت مجرم با پرداخت خونبها یا بدون آن آزاد می شود. البته از جنبه عمومی جرم معمولا بین 3تا5 سال حکم زندان صادر می شود که می تواند مشمول عفو حکومتی هم قرار گیرد. این حکم مرگ یا آزادی برای قاتل از این روست که در قانون هیچ مجازات دیگری پیش بینی نشده است مثلا اینکه اولیای دم اگر تمایل به قصاص نداشته باشند و و بخواهند با توافق با قاتل درخواست تبدیل مجازات را به حبس بنمایند با وجود اینکه ظاهرا هیچ منع شرعی ندارد اما قانونی برای آن وضع نشده است زیرا گفته می شود شرع چنین مجازاتی را مقرر نکرده است واولیای دم را میان «قصاص» یا «عفو» یا «دیه» مخیرساخته است. این در حالی است که اگر طبق منطق خود حکومت؛ قصاص حق اولیای دم باشد(که در جای دیگری پیرامون اینکه حق جامعه است یا حق اولیای دم یا حق حکومت به تفصیل سخن گفته ام) بنابراین اولیای به استناد این حق و توافق با قاتل مجاز به تبدیل مجازات نیزهستند. بدون اینکه پرسش  زیر را متهم به قیاس کنیم چگونه است که اولیای دم حق بر جان دارند اما حق بر حبس که تخفیف مجازات ومطلوب شارع است ندارند حال آنکه از باب مصالحه مانعی ندارد و بلکه مطلوب تر است که از باب شئون حکومتی دانسته و این حق را برای اولیای دم  در قانون منظور کنیم.

وجود چنان قانونی سبب شده است که برخی اولیای دم که تمایل به کشتن مجرم ندارند به دلیل اینکه اگر رضایت به عدم قصاص دهند مجرم پس از مدت کوتاهی آزاد می شود و عواطف بازماندگان مقتول را جریحه دار می سازد مجبور می شوند قصاص کنند زیرا مجبور شده اند میان قصاص و آزادی انتخاب کنند در حالی که اگرمجازات منحصر به قصاص نبود وامکان مجازات زندان طولانی را داشتند از قصاص سرباز می زدند و حکم قرآنی  عفو را ترجیح می دادند و به نطر می آید عفو به معنی گذشت ازقصاص است نه  الزاما گذشت از مجازات (که اولیا البته می توانند از هر نوع مجازاتی هم گذشت کنند) زیرا  علاوه بر گذشت از قصاص یا عفو گزینه دیه نیز مطرح شده که نوعی جریمه مالی  است و اکنون در نظام حقوقی ایران در احکام تعزیری جریمه بدل از حبس معمول است که به تشخیص قاضی حبس بدل از جریمه  هم می تواند انجام شود.بگذریم که دیه نیز داستان دیگری یافته است و گاهی اولیای دم چندین برابر دیه مقرر در قاون برای یک انسان را طلب می کنند که یا عفو را تعلیق به محال می برد یا خانواده محکوم را برای نجات زندگی اش به نابودی اقتصادی می کشاند. در اینجا لازم به تاکید است که بزهکاران زیر18سال طبق تعهد ایران در پیمان نامه حقوق کودک و ادله ای که به تفصیل در کتاب پیوست آمده است اصولا از شمول مجازات های سنگین خارج می شوند.

بدون شک اولیای دم اولی در حق قصاص هستند اما نه صاحب مطلق حق زیرا اجرای این حق باید مزاحم با مصلحت برتر و عمومی نباشد. برای تحقق یک حق باید هم مقتضی موجود و هم مانع مفقود باشد. بالاخره ترجیح احدی از مصلحتین که اهم است در هنگام تزاحم ضروری است و حکومت باید در این میان با وضع قانون راه را برای امکان ترجیح   اهم باز بگذارد.

قوانین کنونی سبب شده است که مصالح عمومی تمام کشور و نظام قضایی تابع احساسات یک یا چند نفر به عنوان اولیای دم گردد. دهها مثال می توان در این مورد ذکر کرد . یکی از مثال های درخور توجه؛ اعدام بهنود شجاعی است. او در سن17 سالگی دراثر یک نزاع ناخواسته مرتکب قتل نوجوان همسن خود گردید و سرانجام در سن 21 سالگی اعدام شد. در مدت حبس او 5بار پای چوبه دار رفت اما به دلیل اعتراضات گسترده و به دستور رئیس قوه قضاییه اجرای حکم متوقف گردید تا فرصتی به خانواده بهنود شجاعی داده شود که بتوانند رضایت اولیای دم را جلب کنند اما هر بار با سرسختی بازماندگان مقتول برای انتقام این فرصت و تلا شها ناکام می ماند. سرانجام اولیای دم با اغوا کردن مخالفان اعدام بهنود؛ او را دار زدند. آنها برا ی اینکه از دست خیل مراجعان خواستار عفو آسوده شوند ادعا کردند رضایت می دهند و بعد آن را تغییر داده و مدعی خونبها شدند و پس از مبلغ سنگین درخواستی دوباره ادعای قصاص کردند.چند بار هم بهنود با نوشتن نامه ای به آنان گفت هنوز نمی تواند باور کند فرزند بیگناه آنان را کشته و چنین قصدی نداشته است وملتمسانه از آنان خواستار عفو شد و قول داد مانند فرزندشان تا پایان عمر خدمتگزارشان باشد. در واقع اگر بهنود در یک نزاع و به صورت ناخواسته مرتکب قتل شد اولیای دم به صورت آگاهانه و قصدمند و برنامه ریزی شده چارپایه دار را از زیر پای بهنود کشیدند. اگر فرزند آنها در یک نزاع ناگهانی کشته شد اما بهنود بیش از4 سال لحظات دردناک انتظار اعدام را تحمل کرد سپس اعدام شد و اگر بنابرجزاء سیئه سیئة مثلها باشد تفاوت این دو نوع مرگ را چه کسی جبران می کند؟

 در واقع رئیس قوه قضاییه نیزبا توقف چند باره حکم  نشان داده بود که تمایلی به انجام شدن قصاص ندارند اما چون قانون راه دیگری را باز نگذاشته بود می خواستند از طریق جلب رضایت اولیاء مانع اجرای قصاص شوند. اعدام بهنود بازتاب گسترده داخلی و جهانی علیه ایران داشت. پرسش اینجاست که چرا هنگامی که یک حکم اعدام به زیان کشور و نظام سیاسی و قوه قضاییه و حیثیت یک ملت تمام می شود و چه بسا موجب وهن برای دین و مذهب گردد باید تمام آنها بازیچه احساسات اولیای دم شوند. مصلحت جامعه بر خواست فرد مقدم است و نمی توان مصلحت یک ملت و نظام را قربانی خواسته افرادی کرد که حس انتقام و حق مجازات مجرم را به نحو دیگری هم می توانند ارضا کنند و این راه عبارت است از خلع ید ازاولیای دم و وضع مجازات جایگزین حبس برای اعدام.در واقع باید حق اولیای دم مقید به شروطی شود که اجازه ندهد این حق  مطلق شده و با مصالح عمومی در تعارض قرار گیرد. اگر روحانیت مانند دوران گذشته تجربه حکومت نداشت واعمال حق حکومت و حق جامعه  میسر نبود می توانستید به نحو انتزاعی این حق را به طورمطلق متعلق به اولیای دم بدانید. در حالی که از دیدگاه فقه حکومتی باید مصلحت نظام و یا جامعه را مقدم قرار داد. در فقه اهل سنت و نیز در فقه شیعه علیرغم نص صریح قرآن(اسرا/33) در خصوص حق اولیای دم (فقد جعلنا لولیه سلطانا) اما مشهور فقها اذن حاکم را نیز در استیفای حق و اجرای حکم به جهت حفظ نظم عمومی و عدم اختلال آن که مصلحتی برتر است شرط دانسته اند و این شاهدی بر این است که حق اولیای دم مطلق نیست و مصلحت عمومی نیز باید محط نظر باشد. علاوه بر سنت و ادله دیگر فقها در همان آیه از لاتقتلوا النفس التی حرم الله الا بالحق  و نیزعدم اسراف در قتل سخن رفته و در آیات دیگری ازعدم تعدی و ظلم نسبت به مجرم سخن گفته شده است لذا  طبق دلیل فوق و نیز قاعده عقلائیه ضرورت نظم عمومی و جلوگیری از هرج و مرج در مجازات و ممانعت از روش خودسرانه باید این کنترل ها توسط مرجع ثالثی صورت می گرفت که مانند بازماندگان اسیر عواطف خویش و حس انتقام جویی و در معرض تعدی نیستند.

با لسان حقوق بشری مورد اعتقاد خود احتجاج نمی کنم که ممکن است نسبت به آن قدری تحفظ داشته باشید بلکه با منطق و معیارهای  مشترک ومقبول  جمهوری اسلامی نیز این اعدام ها قابل توجیه نیستند. از دیدگاه فقه حکومتی که بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران یکی از شارحان عمده  آن بود حاکم  برای مصلحت جامعه می تواند فریضه حج را که از فرایض مهم الهی است تعطیل کند و ایشان با تاکید بر چارچوب مصلحت کشور وجامعه اظهار می دارد که «حکومت مقدم بر تمام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است»(نامه معروف11/10/1366).( مرجع تشخیص مصلحت عامه که خرد جمعی است و نحوه تحقق خرد جمعی خود بحث مهمی است که در این مجال نمی گنجد). از نظر فقهی نیز در صورتی که اجرای حکم شرع مستلزم مفسده ای باشد متوقف می شود اما متاسفانه کرارا از سوی مسئولان قضایی در واکنش به اعتراضات مطروحه گفته شده است که چون قصاص حق اولیای دم است قوه قضاییه در این زمینه مسلوب الاختیار بوده و علیرغم میل خود نظاره گر اجرای حکم است.این عذر بر مبنای آنچه مذکور افتاد موجه به نظر نمی آید.چنانکه گفته شد حق اولیای دم رافع اختیارات و مسئولیت های حکومت نیست. شایسته نیست حکومت ؛ قانون و مصالح عمومی را دنباله رو سازد زیرا  در خصوص محکومان به ویژه محکومانی که در سن زیر 18سال مرتکب جنایت شده اند حکومت می تواند بر اساس حکومت قاعده لاضرر و همچنین براساس تعهدات خود در میثاق های امضا شده از همان ابتدا مانع صدور حکم قصاص شود که اولیای دم نتوانند اینگونه به حیثیت جامعه اسلامی و مصلحت عمومی ضرر و آسیب برسانند. از آنجا که کتاب حق حیات2 از همین قلم بحث گسترده ای درباره دلایل حقوقی و فقهی منع اعدام زیر 18سال داشته  حاجتی به  پرداختن بیشتر به این بحث در اینجا نیست و نسخه ای از آن را به پیوست تقدیم می دارم.

با آروزی توفیق در عدالت
عمادالدین باقی - چهارشنبه29مهر1388

bluestar - ایران - تهران
جناب صفار! یک بام و دوهوا نمی شود. https://sobhefardaa.wordpress.com/2009/10/22/saffar/
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

m uk - انگلیس - منچستر
هیچ پوش اینه؟لعنت بر بت اسلام
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

mana55 - ایران - تهران
من به اینها کار ندارم ولی جو طوری برگشته که انگار احسان قاتله بهنوده . قبول دارم مادر احسان با گذشتش می تونست دل خیلیها رو شاد کنه و زندگی یه جوان رو با خانواده اش ببخشه من اصلا موافق اعدام بهنود تو اون شرایط نیستم ولی یه لحظه خودتون رو بذارید جای مادری که تو خونه نشسته منتظره پسرشه میان بهش میگن الکی یکی دیگه بهش چاقو زده و پسره جوونتو کشته شما باشید چیکار می کنید؟ شما خواننده عزیز اگر واسه برادر و یا فرزندت این اتفاق افتاده بود دلت نمی خواست کله قاتلو بکنی شوخی نیست الکی الکی جوونتو بفرستی بیرون جنازشو واست بیارن اونم بخاطر هیچ و پوچ من می خوام بدونم بهنود تو اون سنه کم چرا چاقو داره؟ چاقو کشی واسه اون سن یعنی چی؟
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

mana55 - ایران - تهران
ولی مادر احسان مس تونست با بخشیدن قاتل پسره جوونش روحشو شاد کنه ولی قبول کنید سخته سخته خیلی هم سخته فقط یه لحظه خودتون بذارید جای اون مادر ، خواهر ، برادر و پدر پیره ا حسان شمکا بودید چی کار می کردید؟ دوست دارم بدونم . اولین پاسخ اگه خود من بودم واقعا می موندم . چون وقتی به برادرای گلم نگاه می کنم که مادرم بدون همسر اونا رو با چه زحمتی بزرگ کرده اگر یکی یه مو از سرشون بکنه من هرگز نمی بخشمشون هرگز چون سختیای مادر و واسه به ثمر رسوندشون دیدم انصاف نیست
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

zohre dubai - امارات - دبی
ای بی شرفها اااااااااااااا ادم کشها ااااااا
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

zohre dubai - امارات - دبی
خدایا ناشکری نیست ولی دارم به عدالتت شک میکنم. خدایا نه نزار ایمانم را از دست بدم.
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

zahra50 - دانمارک - کپنهاگ
امثال ا.ن و مصباح معتقدند باید اینقدر جنایت کرد که صاحب زمان !!ظهور کنه .بهنود جان از اینکه نا عادلانه رفتی ،دردمندانه متاسفم و عکس تو هم در کنار سهراب و ندا و بقیه رفتگان بی عدالتی به آلبومم اضافه کردم .میدونم دلیل رفتن شماها با هم فرق میکرد اما همتون به ناحق کشته شدید .در جنایت این عفریته ها به چنگیز و نرون و هیتلر سور زدن . لعنت به استبداد لعنت به مذهب فناتیک لعنت به دگماتیسم و تو روح خمینی و دنباله هاش .
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

nimaaa - امریکا - نیویورک
تا این رژیم کثیف هست باید منتظر چنین روزهایی هم باشیم.البته من برای امسال خانواده احسان متاسفم که با قصاص داغ دلشون اروم میگیره
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
مرگ بر این لاشخورهای اسلامی دین ننگینشان باقصاص کثافت و خدای قاتلشان//بکشید تجاوز کنید بدزدید که همین کارها را رهبر دینتان کرد.
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

v-for-vendetta - ایران - تهران
مرگ بر این دولت مردم فریب
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

هوای آزاد - ایران - ایران
. mana55 - ایران - تهران. اگه برادرت بزنه کس دیگری رو بکشه چکار میکنی؟ نمی خوای که اونو ببخشن؟ اگه این زن یه کم فکر میکرد که ممکن بود که جای احسان بهنود کشته میشد چه احساسی داشت شاید انسانی تر رفتار میکرد احسان هم بیگناه نبوده خودش بهنود رو تحریک کرده واون بوده که چاقو داشته این یک تصادف خیلی وحشتناک بوده نه از روی برنامه حق داره عزیزش رو از دست داده ولی اینکه خودش چهارپایه رو از زیر پای بهنوود کشیده چیزه دیگه ای منم مادرم ولی هر کاری میکنم نمیتونم با این زن احساس همدردی کنم وبه خاطر کاری که کرده واقعا" براش متاسفم
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
{{در واقع رئیس قوه قضاییه نیزبا توقف چند باره حکم نشان داده بود که تمایلی به انجام شدن قصاص ندارند اما چون قانون راه دیگری را باز نگذاشته بود می خواستند از طریق جلب رضایت اولیاء مانع اجرای قصاص شون}} ای لعنت مسلمان! ای توی اون دین و مذهبتون. اون دهنت رو بگیر بلو استار. اون کامنت مسخره ات رو گذاشتی اینجا که بحث زدنهای مذهب مسخره ات رو عوض کنی؟! ای مرده شور ببره او مذهبت و طرز فکرت رو.
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

بابک - ایران - سبزوار
قاضی را باید تیرباران کنند یا حبس ابد با اعمال شاقه
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

mr. fair - انگلستان - منچستر
mana55 - ایران - تهران . خواهشا به اون حیوان نگید مادر خدا میدونه اگه مادر من بود از خونش می گذشت من یادم بچه که بودم هر وقت با هم سن و سالای خودم دعوا می کردم همون قدر که مادرم از من دلجویی می کرد از اونا هم می کرد بعد اون زن دیو صفت می تونست فقط یه لحطه فکر کنه بچه خودشه که داره اعدام می شه مشکل افراد بی فرهنگی مثل تو اینه که هنوز فرق عدالت و انتقام رو نمی دونید تو این مملکتی که من هستم جون انسان رو انقدر بی ارزش نمی دونند که به واسطه یه اشتباه هر چند بزرگ از کسی بگیرند لیاقتتون همون اسلام و محمدو جمهوری اسلامی
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

Upsy Daisy - انگلستان - لندن
. mana55 - ایران - تهران دوست عزیز شما تا حدی درست میگید ولی این همه خشونت و ادم کشی از یک مادر واقعی و خوش قلب بر نمیاد. حالا دروغ و گول زدن مردم و اینکه دلش رحم نداشت یه پسر بی مادر رو بکشه به کنار. اجرای حکم قصاص توسط خودش دیگه نوبره. کاملا نشون میده فقر شدید انسان بودن رو داره. همیشه مقصر بقیه نیستن. خودمونم یه طرف قضیه هستیم. من مطمئنم اگه قضیه برعکس بود یه همچین خانواده ای از همه روابطشون استفاده میکردن که بچشونو حتی به ناحق هم شده نجات بدن. به امید شادی و پیروزی مردم ایران.
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای روز 13 ابان. اعدام یک نو جوان به نام دین و قران نمی کند تبرئه حکومت ظالمان ننگ بر این قاتلان
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان. ای به هوش مادران اعدام یک نوجوان نیست کلام قران جماعت جاهلان یقین کند به شیطان
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان. باتوم شکنجه اعدام بیزاریم از انتقام
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان.نشر که روز نامه کیهان بود خط به خط اندیشه شیطان بود
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان.تقلید بی اندیشه نه راه رستگاری ست. رجوع به عقل و وجدان میزان ابتدایی است.(یا جایگزین) رجوع به عقل و وجدان وظیفه الهی است
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

poriyaye_vali - قطر - دوحه
خیلی جالبه خود این دولت کثیف ریش وقیچی رو داده دست مادر احسان که بهنودو بکشند از اینورم میاد به ناحق اعدام شدن بهنودو به تصویر میکشه
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابات . برادر بسیجی فرقه حجتیه نه مذهب است نه دین است . این مصباح بی وجدان دشمن مسلمین است
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان . ای مصباح ای سفاک عبرت ببر از ضحاک
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان . قرار دیرو زتان نفت سر سفره بود نفت که ندیدیم هیچ نان ببریدید ز ان. شرم کنید ظالمان به لب رسید جانمان(در مخالفت با حذف یارانه نان)
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان . قرار دیرو زتان نفت سر سفره بود نفت که ندیدیم هیچ نان ببریدید ز ان. کیست که باور کند قول شما ظالمان شرم کنید بگذرید به لب رسید جانمان(در مخالفت با حذف یارانه نان)
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان . انرژی هستهای حق مسلم ماست قتل ندی وسهراب مهری بر این ادعاست
پنج‌شنبه 30 مهر 1388

bager63 - نروژ - شی
در پاسخ به اراجیف حضراتی که مشکل را اسلام می دانند اعدام فقط مربوط به دین اسلام است؟ چین کمونیست بی خدا!! بالاترین میزان اعدام آنهم از نوع اتوبوسی و سیارش را دارد. مهم این است که مخالف اعدام در زیر هر المی باشیم نه اینکه با نادانی به خود الم !! گیر بدهیم. . ک
جمعه 1 آبان 1388

bager63 - نروژ - شی
اعدام و شتن افراد بهیچ وجه باعث پایین آمدن آمار جرم و جنایت نمیشود. تمام تحقیقات علمی اینرا تایید میکند. اعدام آبیاری درخت خشونت است
جمعه 1 آبان 1388

bluestar - ایران - تهران
. khodemanitar - خیلی ممنون. عالی بودند. مدتها بود دنبال شعارهای ویژه 13 آبان میگشتم تا در وبلاگ قرار بدم.
جمعه 1 آبان 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان. نه پهلوی نه احمدی دولت سبز مردمی!یا نه جنتی نه احمدی دولت سبز مردمی
جمعه 1 آبان 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
شعار برای 13 ابان. ما سبز و بی شماریم تا عشق ریشه داریم ما را ز جان مترسان چون کوه استواریم
جمعه 1 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
bager63 - نروژ - شی شما باز نظرات دیگران رو نخوندی و نظر دادی؟ بحث سر قصاص است نه اعدام. اینها که اعدام نشدند! قصاص شدند. طبق قوانین اسلام قصاص شدند. وای ی ی ی آدم دیونه میشه از دست این مذهبیون!! کی می خوان بفهمند که قصاص با اعدام فرق داره ( همهء قوانینشون) همون خداشون فقط میدونه. توی چین کمونیست هم قصاص میکنند؟!
جمعه 1 آبان 1388

bager63 - نروژ - شی
کشتن انسان مجرم غلط است حالا اسمش قصاص باشد یا در چین و ماچین و امریکا اسم دیگری براش بگذارند. از هر دین و مذهب هم قرائتهای متفاوتی است. و اگر احمدی نزاد میگوید اسلام این است که من میگوئم و شما هم بگوید که اسلام این است که احمدی نزاد میگوید پس چقدر شما و ا.ن. به هم می اید
شنبه 2 آبان 1388

amidjan - ایران - تهران
درود. شعار 13 آبان . ابوغریب ایران کهریزک در تهران. هاشمی دیکتاتور پیوندتان مبارک. مجلس خفتگان مایه ننگ ایران
شنبه 2 آبان 1388

آنتی اسلام - ایران - اهواز
bager63 - نروژ - شی:{{کشتن انسان مجرم غلط است حالا اسمش قصاص باشد یا در چین و ماچین و امریکا اسم دیگری براش بگذارند...}} شما 100% درست میفرمایید. اما ما نمی خواهیم از اعدامیان آمریکا یا کشورهای دیگر دفاع کنیم! چون هم اینکه فعلاً به ما ربطی ندارد و وضع ایران از همهء دنیا بدتر است و 2- آمریکا خودش دارد اعدام رو از ایالتهایش برای همیشه بر میدارد. بحث سر فانون قصاص در ایران است عزیز
شنبه 2 آبان 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.