اعتراف به قتل پسرخاله در جشن عروسی

اعتراف به قتل پسرخاله در جشن عروسی

مردی که متهم است در یک درگیری خانوادگی پسرخاله اش را به قتل رسانده روز گذشته در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه محاکمه عطار نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و گفت؛ 25 تیرماه سال گذشته ماموران باخبر شدند درگیری دسته جمعی در بادامک شهریار اتفاق افتاده است. این درگیری در یک عروسی رخ داده بود. زمانی که پلیس در محل حاضر شد دریافت مردی به نام فتح الله به قتل رسیده است. زمانی که جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت تحقیقات پلیس برای مشخص شدن حقیقت ماجرا آغاز شد. در این میان مردی به نام یعقوب که متهم حاضر در دادگاه است به پلیس مراجعه کرد و گفت او فتح الله را به قتل رسانده است. این مرد پسرخاله و برادرزن مقتول نیز هست. هر چند تنها دلیل دادسرا اقرار متهم است اما از آنجایی که اقرار با واقعیت مطابقت دارد ما به آن استناد می کنیم. عطار ادامه داد؛ مطابق نظریه پزشکی قانونی دو ضربه از پشت به مقتول وارد شده که هر دو ضربه از بالا به سمت پایین بوده. یکی از این ضربات قلب مقتول را نشانه گرفته و باعث پارگی قلب او شده است. با توجه به این نظریه و توضیحاتی که متهم داده است به نظر می رسد اعترافات او منطبق با واقعیت است. البته شهود اعلام کردند ندیده اند یعقوب ضربه زده باشد و فرد دیگری را قاتل معرفی کردند. با این حال به عنوان نماینده دادستان تهران تقاضای صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه خاله و خاله زاده های متهم به عنوان اولیای دم برای یعقوب تقاضای قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ اتهام را قبول دارم. من فتح الله را به قتل رساندم. از این موضوع هم ناراحتم و عذرخواهی می کنم. متهم ادامه داد؛ فتح الله با خواهر من ازدواج کرده بود. آنها با هم اختلاف داشتند و مدتی بود که این اختلاف به اوج خود رسیده بود. فتح الله با مادرم هم درگیری پیدا کرده بود. بالاخره بعد از چندین ماه این درگیری ها پایان یافت، البته من هیچ نقشی در این کشمکش ها نداشتم. من و فتح الله خیلی با هم دوست بودیم و من در روابط شخصی او دخالت نمی کردم. وی ادامه داد؛ بعد از پایان اختلافات خانوادگی فتح الله ما را به عروسی پسرعمویش دعوت کرد. شب عروسی من و همسرم به اتفاق فرزند دوساله مان به عروسی رفتیم. بعد از مراسم دنبال ماشین عروس می رفتیم که نمی دانم چرا ناگهان درگیری اتفاق افتاد. من توقف کرده بودم تا ببینم چه اتفاقی افتاده است. یکباره فتح الله به من حمله کرد. او شیشه های ماشین را خرد کرد و همه آن روی همسر و فرزندم ریخت. من برای اینکه از آنها دفاع کنم و بتوانم در برابر چاقویی که فتح الله دارد مقاومت کنم چاقویی را از ماشین بیرون آوردم و دو ضربه به فتح الله زدم. وی گفت؛ قسم می خورم قصد کشتن او را نداشتم. من اصلاً با او اختلاف نداشتم و اگر او به من حمله نمی کرد این کار را نمی کردم. پس از اعترافات متهم بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات برای صدور رای وارد شور شدند.

bach abadan - ایران - آبادان
خاک برسرت مردیکه عوضی .هم خودت را بدبخت کردی وهم خانواده ات هم خواهر بیچاره ات را بیوه کردی. آخه آویزون عوضی تو فیلمهای هالیودی هم به ای سرعت آدم نمیکشن . الفاتحه .یا اینکه شانس بیاری خاله جانت رضایت بده والا خ خ خخخخخخخخخخ وتمام.
دوشنبه 27 مهر 1388

zorro.ir - ایران - تهران
پسرخاله کلاه قرمزی هم خیلی عصبانی بود مواظب باشید.
دوشنبه 27 مهر 1388

RajabRingo - سوپد - گوتنبرگ
وقتی بجای خودکار چاقو تو جیب این دوستان مهاجر باشه از این بهتر نمیشه فیلم مورد علاقشون هم که قیصر و طوقی و ممل امریکائی و دشنه بعد توقع داریم اختلافاتشونو به سبک اومانیستها و پراگماتیستها حل و فصل کنند. خشت اول چون نهد معمار کج --------- تا ثریا میروددیوار کج
دوشنبه 27 مهر 1388

Geelongcat - استرالیا - سیدنی
" نمی دانم چرا ناگهان درگیری اتفاق افتاد" ... نصف داستان هنوز گفته نشده است. .
دوشنبه 27 مهر 1388

blueberry64 - ایران - تهران
Geelongcat - استرالیا - سیدنی ** دقیقا منم موقع خوندن خبر به اینجا رسیدم موندم که یعنی چی؟ ناگهان درگیری اتفاق افتاد منم یارو رو کشتم دیگه!!! نصف خبر پریده بود
دوشنبه 27 مهر 1388

IRAN204 - امریکا - نشویل
وقتی اسم استرالیا -سیدنی میاد من یاد کارتون مهاجران می افتم دلم میخواد یه بار بیام اونجا ببینم حال وهواش رو .بهر حال امیدوارم هموطنان عزیز هرجا هستند موفق ومایه افتخار برای ایران باشند.پاینده ایران آزاد. دورباد استبداد.
دوشنبه 27 مهر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.