بررسی پرونده قتل های سریالی زنان در کرج ۲

بررسی پرونده قتل های سریالی زنان در کرج 2

شمارش معکوس برای محاکمه قاتل سریالی زنان در کرج آغاز شده است. امید روز 9 آبان ماه در برابر پنج قاضی شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران می ایستد تا جزییات جنایاتی را که در کرج و شمال کشور انجام داده است، توضیح بدهد و تشریح کند که چگونه 10 زن را به کام مرگ کشاند. 

 ادامه این گزارش به کالبدشکافی اقدامات پلیس برای دستگیری امید می پردازد. این متهم سال قبل در شمال کشور دو زن را کشت و دستگیر نشد. او پس از ازدواج مدتی از جنایت دست کشید تا اینکه اواخر سال 86 دوباره آدمکشی را شروع کرد و قتل های زنجیره یی زنان را در کرج کلید زد. امید مانند قاتلان سریالی دیگر در زمان قتل ها خیلی آرام و خونسرد رفتار می کرد. او جنایت هایش را بسیار هوشمندانه انجام می داد و هیچ سرنخی به جا نمی گذاشت. با این وجود نشانه ها باعث شد پلیس پس از کشف سومین جسد در شمال غرب کرج متوجه شود با یک جنایتکار سریالی روبه رو است چرا که این مقتول نیز مانند دو قربانی دیگر زنی نیمه عریان بود که خفه شده بود.

پس از آنکه جسد سومین زن در کاور سرمه یی رنگ پزشکی قانونی قرار گرفت جلسه یی ویژه با حضور کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی، دادستان کرج و بازرس پرونده برگزار و فرضیات مطروحه یک بار دیگر در این جلسه بررسی شد و شرکت کنندگان به این نتیجه رسیدند که با قتل های سریالی روبه رو هستند.

نحوه قتل ها نشان می داد قاتل هیچ همدستی ندارد و خود به تنهایی مرتکب جنایت می شود. کارآگاهان به دستور دادستان کرج یک بار دیگر هر سه پرونده را به طور دقیق مورد مطالعه قرار دادند تا کلید این معما را پیدا کنند. در حالی که تحقیقات انجام می گرفت خبر کشف چهارمین جسد نیز به پلیس رسید. به فاصله چند روز مشخص شد قتل دیگری نیز اتفاق افتاده و پنجمین جسد نیز که باز هم متعلق به یک زن جوان بود، پیدا شده است.

قتل ها و تحقیقات ادامه داشت تا اینکه جسد هشتم نیز پیدا شد. پرونده ها یک به یک روی میز ماموران قرار می گرفت و آنها در حالی که می دانستند قتل توسط یک نفر و به صورت سریالی انجام می گیرد موفق به دستگیری قاتل نمی شدند چرا که او بسیار زیرکانه عمل می کرد و تمامی ترفندهای پلیس را متوجه می شد. تا اینکه نیروی انتظامی به صورت دقیق محدوده جغرافیایی را که قتل ها در آنجا اتفاق می افتاد، شناسایی کرد و آن منطقه را تحت کنترل قرار داد.

نکاتی که در این هشت پرونده وجود داشت توانست ماموران را به قاتل نزدیک تر کند. اولین نکته یی که پلیس دریافت، وضعیت مقتولان بود. به نظر می رسید قاتل آنها را به زور همراه خود نمی برد. دومین نکته محدوده جغرافیایی کشف اجساد بود. این نشان می داد قاتل در محدوده شمال غرب کرج قربانیان خود را انتخاب می کند و به محله دیگری نمی رود و اجساد را هم در بیابان های همان منطقه رها می کند. در این بین در هیچ کدام از این قتل ها مشخص نبود مقتول آخرین بار با چه فردی صحبت کرده یا همراه چه کسی بوده است.ماموران پس از وقوع هشت قتل برای اینکه از جنایت های بیشتر جلوگیری کنند اقدامات خود را برای اطلاع رسانی به زنانی که در شمال غرب کرج سکونت داشتند، آغاز کردند. اقدام بعدی پلیس این بود که شخصیت قاتل سریالی را مجسم کند تا از روی مشخصات متهم ناشناس، دستگیری او آسان تر شود.آنچه مسلم بود این بود که قاتل از قدرت بدنی بالایی برخوردار بود چرا که همه قربانیان خود را خفه کرده بود و این کار قدرت زیادی می خواست. همچنین مشخصات جسمی مقتولان حکایت از آن داشت که قاتل زنانی با قد متوسط، میان اندام یا لاغر اندام را برای قتل انتخاب می کند تا بتواند به راحتی آنها را به قتل برساند.

همچنین فاش شد این مرد از مارک خاصی برای لاستیک ماشینش که احتمالاً پیکان بود، استفاده می کند. علاوه بر این موارد بررسی صحنه جرم در هشت پرونده حکایت از آن داشت که قاتل یک نشانه مانند کیف یا کفش از مقتولان خود برمی دارد و اجساد همیشه چیزی از لباس خود کم داشتند. پلیس به این نتیجه رسید که قاتل می خواهد چیزی از مقتولان به یادگار داشته باشد تا هرگز آن قتل را فراموش نکند. البته به نظر می رسد جواهرات آنها را هم سرقت می کرده است.

گشت های نامحسوس در محدوده جرم به راه افتاد و ماموران در ساختمان هایی که به نظر می رسید قاتل قربانیان خود را ممکن است به آنجا ببرد، مستقر شدند و منازل مجردی در کرج تحت کنترل درآمد. در کنار این اقدامات از زندان ها استعلام شد تا افرادی که با جرم هایی مشابه مانند تجاوز به عنف یا قتل های ناموسی انجام داده اند، شناسایی شوند. همچنین از صنف زرگران خواسته شد اگر فرد مشکوکی به آنها مراجعه کرد سریع با پلیس تماس بگیرند.ضمن اینکه کلیه مسافرکشان شخصی تحت نظر قرار گرفتند چراکه پلیس به این نتیجه رسیده بود قاتل تحت عنوان مسافرکش قربانیان خود را شکار می کند. نکته مهم دیگر اینکه پلیس متوجه شد قاتل کینه عمیقی از زنان دارد و به نظر می رسد ضربه سنگینی از آنها خورده است. نحوه قتل این فرضیه را ثابت می کرد. ده ها مامور مشغول به کار شدند و تماس هایی را که قبل از قتل با مقتولان گرفته شده بود، کنترل کردند. سرانجام مشخص شد چند مقتول زمانی که به محدوده قتل رسیده اند با یک شماره خاص تماس گرفته اند. صاحب آن شماره تلفن شناسایی شد. او کسی نبود جز امید جوان 23ساله. بررسی سوابق او نشان داد وی هفت فقره سابقه کیفری از جمله ربودن زنی جوان که کارمند یک اداره بوده، دارد. مطابق محتویات آن پرونده زن کارمند بعد از مقاومت موفق به فرار از دست امید شده و در سال 86 او را به پلیس معرفی کرده بود. محل سکونت امید با محل هایی که اجساد کشف شده بود تقریباً در یک محدوده قرار داشت. بنابراین عملیات ضربتی پلیس برای دستگیری آغاز و منزل امید 80 روز بعد از فاش شدن سریالی بودن قتل ها شناسایی شد اما او از آن خانه نقل مکان کرده بود. صاحبخانه تایید کرد امید پیکانی قهوه یی رنگ دارد و با آن تردد می کند. تلفن های امید تحت کنترل درآمد و سرانجام مشخص شد او به اتفاق همسرش از کرج خارج شده است و در رامسر به سر می برد. در نهایت پلیس موفق شد ظرف 24 ساعت بعد از شناسایی خانه قبلی امید او را در حالی که به اتفاق همسرش در یک پلاژ اقامت گزیده بود، دستگیر کند و ساعاتی بعد قاتل سریالی زنان کرج به اداره آگاهی این شهرستان منتقل شد.امید بعد از چندین جلسه بازجویی به هشت فقره قتل در کرج و دو جنایت در شمال کشور اعتراف کرد. او در اولین جمله اش به ماموران گفت؛ اصلاً فکر نمی کردم دستگیر شوم. من خودم را زرنگ تر از پلیس می دانستم. از طرفی دچار عذاب وجدان نمی شدم. من از اینکه زنان را به قتل می رساندم ناراحت نبودم. قصد داشتم به قتل ها ادامه دهم تا کجا، نمی دانم اما اگر دستگیر نمی شدم قطعاً این کار را می کردم.

وی افزود؛ متوجه شده بودم پلیس به دنبال من است به همین خاطر هم به اتفاق مریم همسرم به رامسر رفتیم. قرار بود در آنجا در یک ویلا به عنوان سرایدار مشغول به کار شویم اما من دستگیر شدم. می خواستم برای مدتی قتل و سرقت را کنار بگذارم چون در آن ویلا حقوق خوبی به ما می دادند. زمانی که ماموران را آنجا دیدم کاملاً شوکه شده بودم. تنها نگرانی من مریم است. او را اذیت نکنید. مریم در این قتل ها نقشی نداشته است.

قاتل سریالی بعد از آنکه این جملات را بر زبان آورد به تشریح جزییات تک تک قتل ها پرداخت.

sadafi - المان - مونیخ
اگرم حکم اعدام لغو نشه حق اینجور ادمای اشغالیه که با زندان رفتنم ادم نمی شن نه یه بچه ای که تو یه اتفاق اشتباهی ناخواسته مرتکب می شه.از دیروز که اعدام بهنود رو فهمیدم واقعا غمگینم روحش شاد
سه‌شنبه 21 مهر 1388

سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا
عجب قاتل باهوش و زرنگی. قبل از قتل موبایل مقتولان را می گرفت و با آنها به خانه اش زنگ میزد مبادا پول قبض موبایلش زیاد شود. من متعجبم کاراگاهان زبردست پلیس چطور بعد از چند سال این قاتل را دستگیر کرده اند.
سه‌شنبه 21 مهر 1388

jack2244 - ایران - اصفهان
مملکتو تو رو خدا وای ی ی ی ی ی ی ی ی اخر زمان
چهار‌شنبه 22 مهر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.