متهم به قتل در دادگاه : ماجرای قتل را فراموش کرده ام

متهم به قتل در دادگاه : ماجرای قتل را فراموش کرده ام

مردی که مدعی است به خاطر مصرف مشروبات الکلی از حالت عادی خارج شده و صاحب یک قهوه خانه را کشته، روز گذشته برای دومین بار در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه صفر خاکی نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت؛ دوم آبان ماه سال 85 به ماموران پلیس تهران خبر دادند جوانی 21ساله به نام رضا با ضربات چاقو مردی به نام محمد را که صاحب یک قهوه خانه بود به قتل رسانده است. ماموران دقایقی بعد در محل حاضر شدند و رضا را بازداشت کردند. بعد از اعترافات متهم و صدور قرار بازداشت و مجرمیت برای وی و با توجه به اینکه پزشکی قانونی اعلام کرده بود میزان الکل خون متهم آنقدر بالا نیست که متهم مسلوب الاراده شده باشد پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. هرچند در اولین جلسه محاکمه رای بر قصاص صادر شد، اما دیوان عالی کشور با این استدلال که میزان مشروب استفاده شده و الکل در خون فرد مشخص نبوده است رای را نقض کرد.

خاکی در ادامه گفت؛ دادستانی یک بار دیگر از پزشکی قانونی خواست در مورد میزان الکل در خون متهم اظهارنظر کند. زمانی که کمیسیون پزشکی تشکیل شد متخصصان اعلام کردند هرچند در خون رضا الکل وجود داشته، اما میزان آن به اندازه یی نبوده که بتوان گفت او مسوول اعمال خودش نبوده و رضا زمانی که مرتکب قتل شده کاملاً بر خودش کنترل داشته است.

خاکی گفت؛ این جوان به رضاالکلی شهرت داشته و چنین لقبی نشان می دهد او از مدت ها قبل و آگاهانه الکل مصرف می کرده است.

در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ من زمانی که مرتکب قتل می شدم اصلاً در حالت عادی نبودم. من بارها تاکید کرده ام چیزی به یاد نمی آورم اما باز هم از من می خواهند ماجرای قتل را تعریف کنم. من حتی در اداره آگاهی و در مراحل مختلف بازجویی هم گفته ام چیزی به خاطر نمی آورم، با این حال باز هم از من سوال می کنند.

متهم گفت؛ من از 16سالگی مشروب مصرف می کردم، البته نه اینکه الکلی باشم. این حرف ها را اهالی به من نسبت دادند و اصلاً این طور نبود. من فقط هرچند ماه یک بار مشروب می خوردم. روز حادثه یکی از دوستانم از من خواست برای تفریح بیرون برویم، در آنجا مقدار زیادی مشروب خوردیم. دیگر به یاد ندارم چه اتفاقی افتاد. من واقعاً کاری را که کردم، فراموش کرده ام و آنچه پزشکی قانونی گفته است، صحت ندارد.

سپس وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت. وی گفت؛ کمیسیون پزشکی قانونی نظر درستی نداده است چرا که شرایط در پزشکی قانونی طوری نیست که متخصصان بتوانند به طور دقیق نظر بدهند. در اطراف آنها تعداد زیادی دانشجو نشسته اند که در واقع سعی می کنند به آنها کار یاد بدهند تا اینکه روی پرونده متمرکز شوند. من هم به این رای اعتراض دارم. ضمن اینکه در نظریه پزشکی قانونی این مساله عنوان شده است که مشروب در افراد مختلف تاثیرات مختلفی دارد و نمی توان تاثیرات را به صورت دقیق مشخص کرد.

در این هنگام قاضی دادگاه از شاهدان خواست در مورد آنچه دیده اند، توضیح دهند. همگی آنها تایید کردند متهم را در حالت مستی دیده اند. یکی از آنها گفت؛ ما جوان ها که تفریحی نداریم. برای اینکه بتوانیم اوقات مان را پر کنیم به قهوه خانه می رویم. روز حادثه هم به قهوه خانه مقتول رفته بودیم. آنجا پاتوق ما بود. چند دقیقه یی می شد که آنجا بودیم که یکباره صدای شکستن استکان آمد. بعد محمد (مقتول) از آشپزخانه بیرون آمد و گفت خودش دعوا را جمع می کند. زمانی که او بیرون رفت صدا های بلند و عربده کشی شنیده می شد. او سعی داشت جلوی رضا و دوستانش را بگیرد و اجازه ندهد آنها وارد شوند. رضا مست بود و حالت درستی نداشت. درگیری هم به خاطر همین مساله بود. محمد می گفت چون رضا مست است اجازه نمی دهد وارد قهوه خانه شود. رضا هم می گفت می خواهد قلیان بکشد و کسی نمی تواند او را بیرون کند.

وی ادامه داد؛ در این هنگام محمد دسته تی را برداشت و چند ضربه به رضا زد. او هم با عصبانیت با چاقو یک ضربه به سمت محمد پرت و ضربه به کتف او برخورد کرد. در این هنگام محمد به زمین نشست و کمک خواست تا بتواند کتفش را پانسمان کند. ما قهوه خانه را ترک کردیم و زمانی متوجه قتل شدیم که صبح بود و من می خواستم سر کار بروم، آن موقع بود که فهمیدم آن ضربه در واقع به قلب مقتول برخورد کرده است.

بنابر این گزارش قضات پس از اعلام ختم جلسه برای صدور رای وارد شور شدند.

blueberry64 - ایران - تهران
الکی الکی یکی مرده و یکی دیگه هم به زودی میره بالای دار!!
سه‌شنبه 14 مهر 1388

easy_busy - مالزی - کوالالامپور
blueberry64 - ایران - تهران بالاخره باید این جهان یه جوری بچرخه دیگه
سه‌شنبه 14 مهر 1388

mohsenmohsen - تهران - ایران
کشتن یک نفر قصاوت بسیار می خواهد . اما قصاص نفس قبیح تر است
چهار‌شنبه 15 مهر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.