۱۰ سال در انتظار بازگشت شوهر

10 سال در انتظار بازگشت شوهر

زنی که 10 سال در انتظار شوهرش بود تا او از سفر برگردد، وقتی فهمید همسرش ازدواج کرده و یک پسر هشت ساله دارد به دادگاه خانواده رفت و درخواست طلاق داد. به گزارش خبرنگار ما این زن که راحله نام دارد چند روز پس از آنکه فهمید شوهرش جواد ازدواج کرده است به دادگاه خانواده رفت تا از او جدا شود. وی به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 مجتمع قضایی خانواده ونک گفت؛ من و شوهرم 20 سال قبل با هم ازدواج کردیم و حاصل زندگی مان دو پسر است. حدود 10 سال قبل شوهرم گفت قصد دارد به مسافرت برود. او یک روز با یک کیف دستی از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. همه جا را دنبال او گشتم اما هیچ کس خبری از او نداشت. حتی پلیس هم نتوانست به من کمکی کند. انتظارم برای بازگشت شوهرم از سفر 10 سال طول کشید تا اینکه چند روز قبل توسط یکی از اقوام فهمیدم جواد در یکی از شهرستان ها با زن دیگری ازدواج کرده و حتی یک پسر هشت ساله دارد. من از شنیدن این خبر بیمار شدم و چند روز تب کردم. باورم نمی شد جواد به من خیانت کرده باشد. من حاضر بودم به رغم مشکلات زندگی 100 سال دیگر هم منتظر او بمانم اما شنیدن این خبر باعث شد تصمیم بگیرم از وی جدا شوم. او به من و بچه هایش خیانت کرده است. وقتی قاضی از این زن درباره میزان اطمینانش از ازدواج مجدد شوهرش پرسید، او گفت؛ چون این خبر برایم باور نکردنی بود برادرم را سراغ جواد فرستادم و او با چشمان خودش زن و بچه جواد را دید. بنابراین دیگر جای هیچ گونه تردیدی باقی نمانده است. به دنبال اظهارات این زن قاضی با تعیین وقتی جدید ادامه رسیدگی به این پرونده را به بعد موکول کرد.

panjere - سوئد - گو تنبر گ الهی بمیرم واسه دل ساده و صبورت.حتی وقتی شنیده هم باور نکرده. چهار‌شنبه 8 مهر 1388

iran-azad - ایران - تهران او یک روز با یک کیف دستی مثل "بز" سرش رو انداخت پایین و از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. همچین استعدادی رو باید وزیر کشور کنند چهار‌شنبه 8 مهر 1388

majid63 - فرانسه - پاریس حقی که تو زنی صبور بودی.بابا تو دیگه کی هستی. کم گیر میاد چنین زنهایی. والله و اعلم. چهار‌شنبه 8 مهر 1388

kamangir - نروژ - اسلو iran-azad - ایران - تهران . خدا نکشتت مردم از خنده. majid63 - فرانسه - پاریس. راست میگی به خدا.خدا نسیبت کنه ایشالا.واسه منم یه دعای باحال کن. پنج‌شنبه 9 مهر 1388

punisher - ایران - شیراز عجب ساده ای بوده این زن...........!!!!!!!!!!! پنج‌شنبه 9 مهر 1388

zoroye iran - اتریش - وین چه زنه پاک و خوبی دیگه مثل این زن وجود نداره. این مرد واقعا پست بود در نبودش زنش چه رنجی رو کشیده و فکر کرده شوهرش مرده .اگه مردک نمی خواست با این زن زندگی کنه مثل مرد می امد و می گفت نمیخوام بات زندگی کنم و طلاق میگرفت و زن بیچاره جوانیشو حروم نمیکرد پای این مردک پنج‌شنبه 9 مهر 1388

siavashoma - انگلستان - منچستر تا چنین زنهائی نباشند که نمیشه ازدواج مجدد و شیوه اسلامی کرد. دنیای فعلی از کودنان و کوتاه فکران همه جور سوئ استفاده میشود . بنظر من این خانم ساده و احمق باید بفکر ساختن زندگی خودش و بچه هایش از همان روز اول می بود که الان خودشو اینقدر مسخره حس نکنه. پس عقل انسانی واسه چیه؟ پنج‌شنبه 9 مهر 1388

parian - امارات - دبی اخی چه صبری!خدا بهش صبر بده پنج‌شنبه 9 مهر 1388

leila leila - سوئد - گوتنبرگ به دنبال اظهارات این زن قاضی با تعیین وقتی جدید ادامه رسیدگی به این پرونده را به بعد موکول کرد. یعنی این واقعا چه سیستم قضائیه که این خانوم بای بازم صبر کنه واسه طلاقش پنج‌شنبه 9 مهر 1388

METRADAT - انگلستان - لیدز چقدر صبور و با وفا درود بر شما بانوی پارسی .ننگ بر شوهرت. پنج‌شنبه 9 مهر 1388

maryam97 - مالزی - پنانگ آخه توی این ده سال یه کمی هم شک نکرده که این داره چه غلطی میکنه که ازش خبری نیست ..وقتی جاشون خوبه ازشون خبری نیست وگرنه تا حالا صد بار برگشته بود. پنج‌شنبه 9 مهر 1388

Afshin_ - برپتانپا - گلاسگو ببین چه زندگی تلخی واسه شوهر ساخته که قید اونارو زده... پنج‌شنبه 9 مهر 1388

mahdiye - مالزی - پیننگ چه زن ماستی اگه من بودم تو همون 10 ساعت اول خدمتش میرسیدم تادیگه فکر سفر نکنه.maryam97 - مالزی - پنانگ . مریم جون من فکر کنم پیننگ درسته نه پنانگ پنج‌شنبه 9 مهر 1388

symbol - کانادا - ونکوور صبور یا احمق! زن به این خنگی نوبره والا! یعنی این مرتیکه یکیو نداشت که زنش امارشو ازش بگیره؟ چه دلشم خوش بوده که بهش وفادارم بوده!!!!! پنج‌شنبه 9 مهر 1388

mehrdad85 - ایران - تهران عزیزم برادرت بهت دروغ گفته تا تو منتظر نمونی و زودتر شوهر کنی و به ئزندگی خودت برسی ...میخواسته بهت لطف کنه که این دروغ رو گفته ...تو صبور باش و مقاوم شوهرت حتمن بر میگرده !!!! پنج‌شنبه 9 مهر 1388

7-aseman - اتریش - وین منم شوهرم 3 سال رهام کرد با این که ازش اطلاع داشتم. منم بهترین خوش را تو ایران با خانوادم گذروندم تا کور بشه مادر شوهرم چون اولش خیلی خوشحال بود که من دیگه پسرشو تصرف نکردم ولی حسابی طلافی کردم کاری کردم که برای بقیه درس بشه زن را برده حساب نکنند و مادر شوهر را هنوز دارم میسوزونم باهاش دعوا نمیکنم فقط دیگه ادم حسابشون نمیکنم . شوهرم با التماس و گریه منو وادار کرد بیام تو ی این غربت لعنتی تا جبران کنه الان هم سعی میکنم بیشتر به فکر خودم باشم البته کار بد نمیکنم دنبال موفقیتم برای اینده و پیشرفت هستم . فقط خدا لعنت کنه قانون دولت را که زن را این طوری بی ارزش کرده که زن به خاطر مشکلات موقعیت اجتماعی مجبور بشه همه چیز را تحمل کنه. الهی رهبر و انتر و بقیه ی دولتمردان بمیرید پنج‌شنبه 9 مهر 1388

ادیب - ایران - تهران مرتیکه بی لیاقت . پنج‌شنبه 9 مهر 1388

vida2008 - ایران - تهران گاهی به این فکر میکنم که یک انسان واقعا چگونه میتواند نسبت به همنوعی که حتی هیچ نسبتی با او ندارد بی تفاوت باشد؟ تکلیف افرادی که با ما ارتباط نزدیک دارند دیگر کاملا معلوم ست.ایا این اقا فقط باید با طلاق همسرش (که برایش هیچ اهمیتی ندارد) مجازات شود؟ایا او جرمی مرتکب نشده؟ اگر زنی دراین جامعه چنین کاری کندایا مجازاتش جز سنگسار شدن ست؟. خدایا به من بگو ایا این عدالت ست؟ من فکر میکنم مهمترین اصل دین اسلام. نه حتی توحید .....که عدالت خداست...خدایا از تو عدالتت را میخواهیم...نه یکی بودنت را ونه معادت را که اگر عدالتت باشد معاد هم خواهد بود و همچنین نبوت و.....که اینها همه لازمه عدالت تواند..... ای مسئولین و ای علمای اسلام.....نگذارید از عدالت خدا ناامید شویم ..... پنج‌شنبه 9 مهر 1388

easy_busy - مالزی - کوالالامپور مامان بزرگم تعریف می کرد زمان جنگ 2ماه از مرد خبری نمی شد می گفتند مفقودالاثر یا شهید شده زن طرف رو به یکی دیگه شوهر می دادند! خیلی مواقع طرف بعد 2-3سال زنده بر می گشته! این زن بیچاره چه ساده بوده! تازه شوهر کیفشو ورداشته رفته اون هم با خداحافظی بعد خبری هم نداده تو این مدت اما این زن منتظر بوده! آخی :) پنج‌شنبه 9 مهر 1388

سپیده صبح - ایران - تهران siavashoma - انگلستان - منچستر. روز اول؟ یعنی همون روز که از در رفت بیرون می رفت طلاق می گرفت نه دیگه خیلی عصبانی هستی یه هفته می ذاشتی صبر کنه حداقل :) پنج‌شنبه 9 مهر 1388

khonnas - امارات - ابوظبى مرد عوضی حداقل یک نامه می فرستاد که توسط یک زن هلاک شده پنج‌شنبه 9 مهر 1388

ehsasoeshgh - سوئد - گوتنبرگ خوبه که ادم به همسرش وفادار باشه ولی حماقت یک چیزه دیگه است پنج‌شنبه 9 مهر 1388

asir@.P - فرانسه - پاریس یادمه اذریها یک جمله داشتن که خیلی ازش استفاده میکردن.میگفتن: فلانی ادم اینقدر خوبیه از صبح تا شب مثل خر کار میکنه!! نمیدونم چرا مثل خر کار کردن ادمو خوب میکنه!!.یک چیز دیگه هم متوجه نمیشم چرا صبر بیش از اندازه باعث تحسینه؟! پنج‌شنبه 9 مهر 1388

Upsy Daisy - انگلستان - لندن " نجابت زیاد ، نجاست میاره " مادر شوهرم با شنیدن همچین چیزایی معمولا میگه. پنج‌شنبه 9 مهر 1388

maryam97 - مالزی - پنانگ mahdiye - مالزی - پیننگ . مهدیه جان اگه توی google به فارسی پننگ رو تایپ بکنی هیچ اطلاعاتی بهت نمیده ولی کافیه بزنی پنانگ پس فکر کنم پنانگ درست باشه عزیزم. Penang. Penang City. این جزیره در 112 کیلومتری شمال Seberang Perai قرار دارد. نام پنانگ از کلمه "پالا پنانگ" در مالایی، به معنی درخت فوفل، آمده است. جزیره پنانگ دارای مراکز خرید مدرن و جذابیت‌های متعددی است. مساحت: 1,030 کیلومتر مربع. جمعیت: 1,500,000 نفر. آب و هوا: استوایی، گرم و مرطوب با بارش فراوان. پنج‌شنبه 9 مهر 1388

mahdiye - مالزی - پیننگ maryam97 - مالزی - پنانگ.مریم جان مرسی از اطلاعات خوبتون. جمعه 10 مهر 1388

siavashoma - انگلستان - منچستر سپیده صبح - ایران - تهران دوست عزیز البته حق با شماست که نباید از همون روز اول اقدامی کرد ولی منظور من اینه که در همون اوائل ترک شوهرش باید اقدامات جدی برای خودسازی و استقلال خودش و بچه هاش میکرد .هیچکی از انتظار بیهوده بجائی نمیرسه و روز بروز فرسوده تر و بی شخصیت تر میشه.شاید اگه از خودش شخصیتی نشان میداد زودتر از شوهرش خبر پیدا میکرد. جمعه 10 مهر 1388