جنایت در جاده جاجرود، پایان یک عشق پنهانی

جنایت در جاده جاجرود، پایان یک عشق پنهانی

مرد جوانی که برای رسیدن به زن مورد علاقه اش شوهر او را به قتل رسانده بود روز گذشته به همراه سه همدستش محاکمه شد. به گزارش خبرنگار ما، در ابتدای جلسه محاکمه متهمان که در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد نماینده دادستان تهران به تشریح کیفرخواست پرداخت و گفت؛ بامداد شنبه 21 مهرماه سال 86 خودروهایی که در جاجرود در حال تردد بودند پلیس را در جریان وقوع سانحه یی هولناک قرار دادند که طی آن یک دستگاه پراید نقره یی رنگ در یکی از پیچ های خطرناک جاده جاجرود از مسیر اصلی منحرف شده و به دره سقوط کرده بود. زمانی که ماموران کلانتری جوادیه تهرانپارس و خودروهای آتش نشانی از میان خیل جمعیت گذشتند و موفق شدند خود را به خودروی واژگون برسانند، جسد مردی را داخل پراید یافتند که در اثر شدت جراحات وارده جان باخته بود. ساعتی بعد بازپرس ویژه قتل پایتخت در صحنه حاضر شد و همراه تیمی از اداره تشخیص هویت پلیس بررسی واقعه را آغاز کرد. نماینده دادستان افزود؛ در حالی که گمان اولیه آن بود که جسد متعلق به راننده خودرو است، بررسی بیشتر نشان داد این مرد حدوداً 30ساله روی صندلی عقب پراید در حالی که یک پتوی سبزرنگ دورش پیچیده شده بود، قرار داشته است. از سوی دیگر این مرد کفش و جورابی به پا نداشت و قطعاً نمی توانست با اختیار خود سوار پراید شود. بررسی موقعیت و نحوه سقوط خودرو نیز حاکی از آن بود که پراید نقره یی رنگ از بغل به دره سقوط کرده حال آنکه اگر حادثه در اثر سرعت زیاد و بی توجهی راننده رخ داده بود خودرو باید مستقیم و از جلو سقوط می کرد. همچنین در طول پیچ اثری از رد ترمز و آثار دیگر که ناشی از بروز تصادف یا سانحه یی دیگر باشد به چشم نخورد. در این میان با بررسی جدول کشی کنار پیچ محل سانحه مشخص شد در قسمتی از جاده به اندازه طول یک خودرو پراید مانعی وجود ندارد. وی ادامه داد؛ کنار هم قرار دادن اطلاعات جمع آوری شده در صحنه بازپرس را به این نتیجه رساند که نخستین قطعه پازل جنایتی پنهان در برابر او قرار گرفته و فردی پس از کشتن مرد جوان جسد او را با ماشین به این منطقه منتقل کرده و در ساعتی از نیمه شب که تردد در جاده کمتر است خودرو را به داخل دره هل داده است. ساعتی بعد با بررسی شماره پلاک خودرو هویت احتمالی مقتول به نام عسگر شناسایی شد و خانواده او برای شناسایی جسد فراخوانده شدند. روز بعد از کشف جسد عسگر، خانواده وی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران با طرح شکایت خواستار دستگیری افرادی که مرگ فرزندشان را رقم زده بودند، شدند. با ادامه یافتن تحقیقات مشخص شد زرین تاج همسر مقتول شب وقوع جنایت در خانه خواهرش بود و روز حادثه زمانی که پلیس در حال تحقیق برای کشف هویت جسد بود، در بیمارستان سومین فرزندش را به دنیا آورد. در حالی که ماموران تحقیقات خود را به صورت مخفیانه ادامه می دادند یک هفته بعد تیم ویژه یی که مراقبت نامحسوس از خانه زرین تاج همسر مقتول را بر عهده داشت، رفت و آمدهای مشکوک سه مرد را به خانه این زن جوان گزارش کرد. با تحقیق در این خصوص معلوم شد یکی از مردان امید معلم خصوصی پسر 12ساله زرین تاج و دیگری امیر برادر امید و نفر سوم احمد دوست صمیمی امید است. بازجویی از همسایگان نیز گویای این نکته بود که دو برادر پیش از مرگ عسگر رفت و آمد های زیادی به خانه او داشتند. زمانی که رفت و آمدهای مشکوک این سه مرد به خانه زن جوان افزایش یافت حکم بازداشت برای زرین تاج و آن سه صادر شد و آنها برای بازجویی به اداره آگاهی انتقال یافتند. نماینده دادستان تهران در ادامه کیفرخواست گفت؛ امید مرد 29ساله بعد از چندین روز سکوت بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت؛ آشنایی من و زرین تاج به چند ماه قبل از این حادثه بر می گردد. من و زرین تاج به هم علاقه مند شدیم و چند ماه بعد من تصمیم گرفتم شوهرش را از سر راه بردارم تا بتوانم با او ازدواج کنم. نماینده دادستان تهران گفت؛ متهم در مراحل مختلف بازجویی به قتل اعتراف کرده و دلایل منطبق با واقعیت در پرونده منتج به صدور این کیفرخواست شده است. من به عنوان نماینده دادستان تهران برای امید متهم ردیف اول و سه همدستش یعنی امیر، احمد و زرین تاج تقاضای صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه محاکمه، فرزندان مقتول به عنوان

ولی دم در جایگاه حاضر شدند و تقاضای مجازات برای قاتل پدرشان کردند. سپس امید متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. وی گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم. من خودم تصمیم به این کار گرفتم و دیگر متهمان نقشی در این ماجرا نداشتند. وی در مورد آشنایی اش با زرین تاج گفت؛ زرین تاج در آرایشگاه خواهرم کار می کرد و از آنجا بود که با هم آشنا شدیم. در صحبت های زرین تاج متوجه شدم او اختلاف شدید با شوهرش دارد و این ماجرا ما را هرچه بیشتر به هم نزدیک کرد. کم کم به او علاقه مند شدم و در نهایت تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. همین مساله باعث شد من شوهر زرین تاج را بکشم. شب حادثه متوجه شدم زرین تاج در خانه نیست. به منزل او رفتم و شوهرش را به قتل رساندم. در این هنگام قاضی خطاب به متهم گفت؛ تو در پرونده توضیح داده یی زرین تاج کلید خانه را در اختیارت گذاشت و بعد هم سوئیچ ماشین شوهرش را به تو داد تا نقشه ات را عملی کنی. چرا حالا می گویی او نقشی در این قتل نداشت؟ اگر زرین تاج این کارها را نمی کرد تو نمی توانستی مقتول را بکشی.متهم جواب داد؛ گفته های قبلی ام را قبول ندارم. من خودم خواستم این کار را بکنم و زرین تاج خبر نداشت. خودم کلیدها را پیدا کردم. از او چیزی نخواستم. وی ادامه داد؛ برای عملی کردن نقشه ام از برادرم کمک خواستم. او اعتیاد داشت و من گفتم اگر با من همکاری نکند موضوع اعتیادش را به همه می گویم و برادرم مجبور شد به من کمک کند. به دوستم احمد هم نگفته بودم قرار است قتلی اتفاق بیفتد. من به امیر و احمد گفته بودم عسگر پسر عموی زرین تاج است و مزاحمش می شود و از آنها خواستم کاری کنند تا مزاحم را از سر راه برداریم. متهم گفت؛ شب حادثه من وارد خانه مقتول شدم. او را مورد ضرب و جرح قرار دادم و بیهوشش کردم بعد عسگر را داخل ماشینش گذاشتم و سرانجام در جاده جاجرود او را داخل آب انداختم. بعد از گفته های امید سایر متهمان در جایگاه حاضر شدند و از خود دفاع کردند. - زرین تاج - آخرین متهم زمانی که در جایگاه حاضر شد ارتباط با امید را منکر شد و گفت؛ من و امید با هم رابطه یی نداشتیم. من فقط چند بار برای او درد دل کرده بودم. او خودش اقدام به قتل شوهرم کرد و آنچه در بازپرسی گفته شده است درست نیست.بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات شعبه 113 برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

گویا - ایران - تهران
وقتی شیطان بخواد کسی رو گرفتار کنه ... ای داد بیداد :(
سه‌شنبه 7 مهر 1388

wildpiony - هند - بمبیی
زنیکه ی حروم زاده...آره جون عمت...خوب طلاق میگرفتی
سه‌شنبه 7 مهر 1388

ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرگ
اگر با امید رابطه نداشته پس چرا بعد از مرگ شوهرش ان سه مرد به . خانه اش رفت و امد می کردند خاک بر سر چنین زنهایی
سه‌شنبه 7 مهر 1388

sadafi - المان - مونیخ
قتل و دروغ شده روتین زندگی مردم باور نکردنیه واقعا
سه‌شنبه 7 مهر 1388

bahalnl - هلند - ارنهم
روزی صدهااز این اتفاقات در ایران میافته که صداش در نمیاد. اراذل و اوباش راست راست تو خیابون میگردند .ولی زندانها پر شده از جوانان غیور ونپرست.طوصن پرست.
سه‌شنبه 7 مهر 1388

iran-azad - ایران - تهران
اگر یه کمی زرنگ بودند و جسد رو با کفش و جوراب می گذاشتند پشت فرمان این جنایت مثل خیلی از جنایت های دیگه توسط پلیس کودن ایران کشف نمی شد
سه‌شنبه 7 مهر 1388

سید ابوالقاسم واعظ - اندونزی - جاکارتا
آدم درست و نادرست همه جا پیدا میشه و این اتفاقات در همه جای دنیا عادیه. اما چیزی که در ایران غیر عادیه اینه که معمولا سعی می کنند زنان قاتل و یا شریک جرم رو به نوعی از مجازات فراری بدهند و دستگاه قضایی و فمینیست ها با این استدلال که زنان قاتل تحت شرایط بد و فشار زندگی دست به جنایت میزنند از این رویه حمایت می کنند (نمونه شهلا جاهد قاتل همسر محمدخانی). مگر مردان تحت همین شرایط جنایت نمی کنند. این بسیار ناعادلانه است که فقط مردان تقاص جنایاتشان را پس بدهند و خیلی از زنان (و نه البته همه) جنایتکار راست راست در خیابان راه بروند.
سه‌شنبه 7 مهر 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.