نردبام دیکتاتوری را این بار رنگ سبز زده ایم و گذاشته ایم زیر پایش :
- یاحسین، میر حسین. پاتو بذار. تولدت مبارک.....
و این نردبام که هر چه بالاتر می رود، بیشتر فرومی شود، از فرش تا عرش پله می خورد. اولین پله اش هم اینجاست. همینجا. در قلب ما. روح ما. فرهنگ ما.
فلان شاعر که باشی می بریمت بالا. بالا. هی تعریف. هی تمجید. والا تو از فردوسی و نرودا بزرگتری. بادت می کنیم. بادت می کنیم. می خواهی ستاره ها را بچینی. می شوی بزرگترین شاعر دنیا. می خواهی سر به تن هیچ شاعری در دنیا نباشد. همه را می بندی به تیغ حذف.
- ای بابا بیا پائین. فایده ندارد.
وارد روزنامه واقعی یا مجازی که بشوی هولت می دهیم. پله ها رامی دوی. نیامده می شوی سر دبیر. هم هنری. هم ورزشی. هم سیاسی. ایول. ایول. برایت هورا می کشیم. وسط راه به اوریانا فلاچی می گویی :
- بیا از من یاد بگیر.
پله ها را دو تا یکی می روی بالا. می دوی. قلمت شده خنجر.
- صبر کن بابا اسداله. فایده ندارد.
قزاق که باشی می شوی سرهنگ. سردار. جلویت دولا و راست می شویم. کلاه می خواهی، برایت سر می آوریم. می شوی سالار و شاه. کارهای خوب هم کم نمی کنی. دانشگاه می سازی. ایران نو را معمار می شوی. چند تائی می شویم منتقد و مخالف. دهانمان را می دوزی. بقیه می افتیم به چاپلوسی. دادن لقب. تعظیم. تکر یم. تو را برده ایم بالای نردبام. خدا را بنده نیستی. تو فقط باید حرف بزنی. نوه ات سالها بعد به تاریخ می گوید:
- کسی از ترس جرئت نداشت به پدر بزرگم دروغ و به پدرم راست بگوید..
حالا تو درس نخوانده ای. از کوهپایه آمده ای. نظامی هستی. لقب کبیر می دهیم بتو. پسرت که درسوئیس درس خوانده و عشق پاریس است، تو را می گذارد توی جیبش. از بس برایش دست می زنیم که از نردبام تندتر بالا برود تا بشود خدایگان.
داغ می کنیم و بساط خدایگانی را جمع می کنیم. قرار می شود آزادی داشته باشیم. جمع می شویم دور و بر پیرمرد. درهلهله و فریاد سوار نردبامش می کنیم. زیر بغلش را می گیریم که بالا برود. آنقدر بالا می رود که دم مرگ، فرمان کشتار مخالفان خودرا صادر می کند.
بعد دوباره نوبت مقدسین می رسد. یکی حضر ت علی می شود که فقط شمشیر خونریزش را به ارث برده است. داستان خلخال زن یهودی و غیره را قاب می کند. لشگریانش را می فرستد بچه های مردم را بکشند. بعد می آید گریه می کند و ماهم برای مظلومیت او زار می زنیم.
پیشکارش هم که باید درجات کمتری از حضر ت علی داشته باشد، خدا از کار درمی آید. میلیونها نفر را خس و خاشاک می بیند. نور از پیشانی اش تتق می کشد. ملائک دورو برش پرواز می کنند. مائیم که براش مایه می آئیم و کتاب می نویسیم.
بازبه تنگ می آئیم. می زنیم به کوچه. به خیابان. فریاد می زنیم :
مرگ بر دیکتاتور...
لباسهای سرخ را در می آوریم وسبز می شویم. نه، روی لباس های سرخ جامه سبز می پوشیم. دریافته ایم که درد مشترک ما استبداد است. می خواهیم دیکتاتور نداشته باشیم. یاحسین می گوئیم. به میر حسین رای می دهیم. دیکتاتورهای حاضر بر صحنه ما را به خاک و خون می کشند و رایمان را می خورند و مخابرات را هم رویش.
تازه سه ماه تمام شده که یاد نردیام تاریخی می افتیم. شاید هم او ما را پیدا می کند. از خاطره قومی اسبتدادی، از عمق فرهنگ ما سر بر می کشد. نردبام را در می آوریم و از سر عشق زیر پای کسی می گذاریم که به او رای داده ایم. جمع می شویم. کیک درست می کنیم. هورا می کشیم. نردبام را در فضای مجازی می گذاریم و صدایش می زنیم:
- تولد، تولدت مبارک...
او را هل می دهیم طرف نردبام. پایش را که بگذارد کار تمام است. باذوق کشف کرده ایم که درمهر ماه دو یار دبستانی دیگر او، هم متولد شده اند. نردبام را که حالارنگ سبز دارد برای آنها آماده می کنیم. اهل خامنه که رفت بالا نوبت زاده یزد و الیگودرز است. پیشترها زادگان آلاشت وتهران وخمین راهم روی این نردبام فرستاده بودیم. نردبامی است که تا افق می رود. هرچه بالاتر فروتر. و سرانجام سقوط می کند. می افتد جائی درتاریخ کنار هیتلر و صدام واستالین...
از وقتی خبر برگزاری تولد میر حسین موسوی را شنیدم، دلم مدام شور می زد. من عاشق و فریفته او نیستم که هیچ، راهم غیر از "رزم مشترک برای آزادی در لحظه کنونی تاریخ" از او جداست. اما نگران بودم. نردبام رامی د یدم که رنگ شده و نو دارد از متن فرهنگ ما می آید. وهمیشه هم از همین جای کوچک شروع می شود. منتظر بودم کسی هشدار بدهد. دهقان فداکاری پیدایش بشود و فانوس را مقابل قطار سبز بگیرد وبگوید:
- از همین جا ها شروع می شود...
نگران بودم تا امروز که بیانیه شماره سیزده در آمد و این خطوط را در آن خواندم: "مردمی که میخواهند سرپای خود بایستند و حیاتی کریمانه را تجربه کنند جا دارد که از نخستین قدمهایی که به ناکامیشان میانجامد با بیشترین دقتها پیشگیری کنند. تولد اینجانب نه هفتم مهر که روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حرکت شما به کیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این کلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شکسته نفسی بیحقیقت و تعارف گونه تلقی کنید."
این میر حسین موسوی امروز ششم مهر ماه 1388 است. پایش را روی پله اول نردبام نمی گذارد. متوجه هستیم چه حادثه مهمی است؟ و یا تلاش خواهیم کرد نردبام را جائی دیگر زیر پایش بگذاریم. یادمان نرود. این مائیم که از آخوند وقزاق و شاهزاده و بچه آهنگر، دیکتاتور می سازیم.
هوشنگ اسدی - روز آنلاین
kamran1011 - آمریکا - سن فرانسیسکو |
مقاله ی جالبی بود ، البته فکر کنم که موسوی خودش جواب کسانی را که میگفتند که به دنبال قدرت است و ... داد وقتی گفت :. زندگی ادامه دارد و افراد موقتی هستند. هر جمعی و جماعتی که سرنوشت خود را به بود و نبودکسان پیوند زدند سرانجام - حداقل با فقدان او - سرخورده شدند. هرگاه مردمی برای به تنی یا افرادی از همراهان عادی خود امتیازات بیدلیل قائل شدند سرانجام تشخیص عقلانی خود را در مقابل خواست آنان واگذار کردند و به جاه طلبان مجال دادند که در آنان طمع کنند. مردمی که میخواهند سرپای خود بایستند و حیاتی کریمانه را تجربه کنند جا دارد که از نخستین قدمهایی که به ناکامیشان میانجامد بابیشترین دقتها پیشگیری کنند. تولد اینجانب نه هفتم مهر که روز آشنایی با شماست. حتی اگر روز هفتم مهر به دنیا آمده بودم نیز جا نداشت حرکت شما به کیش شخصیت آلوده شود. امیدوارم این کلمات مرا صمیمانه و از سر نگرانی و نه یک شکسته نفسی بیحقیقت و تعارف گونه تلقی کنید. برادر شما - میر حسین موسوی. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
ali_esf - ایران - اصف |
درود بر موسوی عزیز درود بر کروبی شجاع. مرگ بر علی چلاق و انتری نژاد |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
mirhossein_Sabz123 - امریکا - دیترویت |
درود بر بزرگ مرد ایران موسوی عزیز تولدت مبارک.به امید نابودی علی گدا و دار و دستش |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
blueberry64 - ایران - تهران |
امیدوارم که از شر شیاطین خلاص بشیم. پاینده باد ایران و ایرانی |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
hosein_TNT - ایران - همدان |
با اینکه سبزا رو قبول ندارم ولی از موسوی خوشم میاد در ضمن ستاره آبی میخواستم یکم اذیتت کنم حوصلشو ندارم میذارم واسه بعد |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
irani48 - انگلستان - منچستر |
ممکنه کمکم کنید . من نمیتونم شر کنم در فیس بوک.ممنون میشم. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
kamia1 - المان - کلن |
کاملا فرهنگ ایرانئ !! بت سازئ و قهرمان پرورئ. از انسان بت بئ عیب و نقصئ میسازن و حاضر نیستن قبول کنن که ممکنه اشتباهئ مرتکب بشه .فرهنگ دیکتاتور پرور!! |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
pahlavi100 - آمریکا - کالیفورنیا |
با نام نویسندهٔ مقاله آشنا نیستم ، ولی کمال بی انصافی است که پادشاهان پهلوی را همطراز هیتلر و صدام و استالین قرار دهیم...از طرفی باز هم لازم است یاد آوری شود، موسوی ممکن است با دستهای آغشته به خون، که هیچ سردمدار اسلامی از آن مبری نیست، عشوه شتری بیاید و شکسته نفسی بکند...اما گفته است که جمهوری اسلامی نه یک کلام کم نه یکی بیش...آیا تصور میکنید با چنین نظامی که سی سال تجربهاش کرده اید میتوان کنار آمد؟ . |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
youme - ایران - اصفهان |
ضمن اینکه با صاحب یادداشت و تحلیل مناسب و نکته سنجی ایشان موافقم. باید عرض کنم روز تولد موسوی بهانه ای از سوی دانشجویان و مردم برای یک حرکت خودجوش مردمی دیگر است. امیدوارم هر روز فرصت و بهانه ای تازه و تازه برای حضور آزادمردمان به وجود آید. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
irani8088 - ایران - تهران |
واقعا درسته به امید روزی که میرحسین عزیز رییس جمهور محبوب ما بشود و دیکتاتوری را به هر شکل بردارد و نه خود دیکتاتور شود به امید جمهوری که ایرانیان بیش از یک قرن مستمر برای آن خونها داده اند اما به هدف والایشان نرسیده اند |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
bluestar - ایران - تهران |
نویسنده مقاله اگر اندکی مطالعه تاریخی و سیاسی و اجتماعی داشت اینطور احساساتی نمی شد و دروغ نمی گفت. کاش نویسنده قیام مردم آفریقای جنوبی به رهبری ((ماندلا)) را مطالعه کرده بود. کاش قیام مردم هند به رهبری ((مهاتما گاندی)) را خوانده بود. کاش از کاریزمای ((مارتین لوتر کینگ)) در بین سیاهان آفریقا آگاه بود. همه این جنبشها با رهبری کاریزماتیک به پیروزی رسید و به دیکتاتوری هم ختم نشد. مردم عاشق چشم و ابروی رهبر جنبش نیستند. مردم حرف دل خودشان را از زبان رهبر جنبش میشنوند و به او اعتماد می کنند. مردم به دنبال هدف خود هستند. متاسفانه نویسنده از روی ساده لوحی فکر کرده مردم برای موسوی آنگونه جشن تولد خواهند گرفت که برای عزیزان خود جشن میگیرند و روی کیک شمع روشن میکنند و... نخیر جناب نویسنده! جشن تولد بهانه است. همانطور که روز قدس بهانه بود. هدف نمایش قدرت جنبش و ادامه اعتراضات است. کاش قبل از نوشتن این مقاله کمی مطالعه داشتید. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
bluestar - ایران - تهران |
یه مورد دیگه که یادم رفت بگم اینه که در جشن تولد موسوی قرار نیست براش آهنگ معروف ((تولد تولد تولدت مبارک- بیا شمعها رو فوت کن که صد سال زنده باشی...)) رو بخونیم. شعارهای جنبش رو تکرار میکنیم. اسمش جشنه ولی اصلا از نوع مثلا جشن تاجگذاری و.. نیست. مبارزه با دیکتاتوری و ادامه تجمعات میلیونی در 25 خرداد و نماز جمعه و روز قدس است. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
alireza-perspolisi - ایران - بندرعباس |
متاسفم براتون دیدید این هم تو زرد از کار دراومد لنگه همون محمود.ع |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
movafeg - ایران - زوریخ |
مادربزرگ. گم کرده ام در هیاهوی شهر. آن نظر بند سبز را. که در کودکی بسته بودی به بازوی من. در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق. خمره دلم. بر ایوان سنگ و سنگ شکست. دستم به دست دوست ماند. پایم به پای راه رفت. من چشم خورده ام. من چشم خورده ام. من تکه تکه از دست رفته ام. در روز روز زندگانیم ... مرحوم حسین پناهی. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
پسر کرد ایران زمین - ایران - تهران |
از نحسی این افراد همین بس که تولدشان با بیانه شماره 13 همزمان می شود. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
shervin2000 - امریکا - لس انجلس |
مرگ بر کلیت رژیم اسلامی چه موسوی، چه کروبی، چه خامنهای و چه احمدینژاد. ا |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
mm1_dk - ایران - تهران |
زیبا بود |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
marjanedarya - ایران - اراک |
خدا راسپاس که هنوز هستند کسانی که به واقعیت بنگرند (مثل )شما و هستند کسانی که راه چاپلوسی این مردم عاطفی را که به هر کس دل میبندند خدایش می خوانند نعوذ بالله بر آنها میبندد من هم امیدوارم متن نامه آقای میرحسین ناشی از شکسته نفسی و یا .. نباشد نه به خاطر جنبش سبز ولی من همیشه دوستش دارم |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
faramarz65 - ایران - تهران |
ادرسی که من چند وقت راحت وارد میشدم هم فیلتر شد. http//92.48.75.41 حالا دوباره باید فیلتر شکن پیدا کنیم . روز از نو ....... روزی از نو |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
beomidepirozi - ایران - تهران |
پفیوز ترسو خاین |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
شیدای تو - هندوستان - بنگلور |
در جواب مسلمان ایرانی - ایران - شیراز . . اولاْ من اهل دروغ گفتن نیستم...من در کشوری زندگی میکنم که بخش اعظم مردمانش بت پرست هستند ولی هرگز اعمال خلاف منافی عفت انجام نمیدن بر خلاف برخی از مسلمانان.. ثانیاْ بعد از انتخابات و دروغهای بزرگ رهبر عزیزت باور اسلام برام سخت شده بچه شیرازی !!!. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
farzad145 - ایران - شیراز |
بچه سنگ ننداز |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
dadash88 - ایران - ایران |
میرحسین گرگی است که لباس میش در تن کرده که این گرگ سالهاست که با گله آشناست |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
wildpiony - هند - بمبیی |
من از موسوی هم خوشم نمیاد.. به نظرم ترسو تر از اونیه که بتونه این جنبش رو اداره کنه.. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
bache mahal - بلژیک - .هامه |
هیچ علاقه ای به موسوی وکروبی ندارم زیرا اگر اینها واقعا همت کنند بجای این قایم موشک بازیها یکبار برای همیشه دست به دست مردم بدن صدا وسیما را بکیرند بیت رهبری را بکیرند بهد خودتون میبینید چقدر راحت بود از کاه کوه ساخته بودیم ولی اگر اینطوری پیش بره هر از گاهی جوانانه دلیر را شناسای میکنند ومیکشند اقایون همفقط به فکر پول خودشونند |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
Saeid Irani - ایران - تهران |
یا حسین میر حسین. درود بر مرد پاک سیاست ایران. رپیس جمهور منتخب مردم تولدت مبارک |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
marde syasat - فرانسه - پاریس |
اقای موسوی منتطره که دوره چهارساله احمدی نزاد تمام بشه ?. که باز هم روز از نو و روزی هم از نو . بگیر بگیر بزن بزن ببر ببر بکش بکش و... تا کی مردم! |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان |
یادمان نرود. این مائیم که از آخوند وقزاق و شاهزاده و بچه آهنگر، دیکتاتور می سازیم. این یک واقعیت است.ما هستیم که انها را بزرک می کنیم.ما هستیم که باعث بوجود امدن دیکتاتورها می شویم.ان هم بخاطر این است که چاپلوسی در خون ما ایرانیها یکی از بخشهای فرهنگی ما شده.و نداشتن شناخت سیاسی. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
2tia - ایران - تهران |
به امید روزی که تاریخ ایران شاهد گرفتن جشن پیروزی و تولد جمهوری ایران باشد . زنده باد ایران زنده باد ایرانی . مرگ بردیکتاتور افراطی |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
hosein_3456 - ایران - سینقان |
آقایان اجنبی بازم من تکرار می کنم شما خودتون میدونید چی میخواهید؟ ما ها اگه هزار ایراد داریم و بسیجی و چه میدونم مزدور و هرچی که میگید هستیم ولی خداییش حرفامون یکیه . شما ها یکی تون مثل یکی دیگه حرف نمی زنه . درضمن شما که اینقدر سنگ ایران را به سینه می زنید پس چرا تو ایران نیستید؟ |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
wine leaves - انگلستان - لندن |
خوشبحال مردم ایران که خودشونو دارن برای موسوی و امثالهم وثروت و ابادانی و امنیت کشور را کاملا فراموش کردن. بابا بجنگید برای ابادانی کشور وهمین ادمهای که کاردار امور مملکت هستن رو مجبور کنبد حالا که سر کار هستند حساب پس بدن. موسوی/کروبی و... هم اگر . می امدند باید نوکری رهبررا میکردند مگر تو این 30 سال غیر از این چیزی دیدیم. باید برای ابادانی کوشید که تغییر بوقتش اتفاق خواهد افتاد. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
behnam-behnam - ایران - تهران |
100 در 100 درسته. ما هر حکومتی رو (شاهی ٍ جمهوری ٍ اسلامی و ...) با کارهای خودمون به سمت دیکتاتوری میکشیم. برعکس انگلیس ها که حکومت ملکه ای دارند و در عمل مثل جمهوری است. ما ایرانیها بت ساز و بت شکنیم. تف به این بی سوادی و بی فرهنگی اغلبمون در این زمینه. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
fredoparto - انگلستان - آکسفورد |
دقیقاً درست است. این ما هستیم که از آدمها بت می سازیم. کسی را که در زمینه ای قبول داریم آنقدر به عرش علا می بریم و او را ستایش می کنیم که عنان کار از دستش خارج می شود و خود را معبود آدمها می بیند و آنوقت خدا را بنده نیست. این خصلت بد ایرانی است بدون آن که کسی را درست بشناسد او را بت می کند و بعد از چند صباحی بجای آن که طرف بت شکن شود خود می شکند و تار و پود جامعه و اطرافیانش را به باد می دهد. یادتان است که به شاه چه القابی داده بودند؛ شاهنشاه، خدایگان، آریامهر. بعد از او نوبت به خمینی رسید؛ امام امت، نایب امام زمان، رهبر مستضعفین جهان!!! و سخنانش را پیامبرگونه توصیف کردیم (نه خیلی ها) و او تبدیل به بت شد و تمام القاب خود را باور کرد و کوه در مقابل او یارای مقاومت نداشت. البته، اگر خودش هم متواضع بود بادمجان دورقاب چیهایش این خصلت را از او گرفته و او را شکست ناپذیر ساخته بودند چون می دانستند که شکست او شکست آنها خواهد بود. دوستان بیائیم این اشتباهات را بار دیگر تکرار نکنیم که بت سازی چیزی جز ساختن دیکتاتور نیست. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
Ario - ایران - اهواز |
bluestar - ایران - تهران . دوست عزیز سطح بحث نویسنده کمی کلی تر است.لطفا در مورد بحث بیشتر تعمق کنید و اگر مصداقی نقض آن پیدا کردید آنوقت مخالفت کنید.خیلی از مطالبی که نویسنده ذکر کرده منطبق بر واقعیت و مشکلات اساسی جامعه ماست. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
PIROZII MEHAN - انگلستان - لندن |
ما یادمون رفته موسوئ دست بوس اون کفتار دیکتاتور خمینی گورب گوری بود.ولی مردم خسته شدن از صبر کردن.هنوز کسی دیگه ای نیومده که رهبریت به عهده بگیره.بازم این تا الان خوب مقاومت کرده.مرگبر اخوند مرگ بر بسیجی حروم زاده |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
bluestar - ایران - تهران |
Ario - ایران - اهواز - من 3 تا از مصادیق نقض رو ذکر کردم. نویسنده فقط از روی احساسات نوشته است نه منطق. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
فراز_نروژ - نروژ - تونسبرگ |
نرده بام این جهان ما و منسیت/ عاقبت این نردبام افتادنیست/ لاجرم هرکه بالاتر نشست/ استخوانش سخت تر خواهد شکست/. این بدبختی تاریخی ملت ماست که همیشه احتیاج به یک رهبر دارند. هم برای اینکه او را جلو بیاندازند که همه کارهارا برایشان انجام دهد و هم برای اینکه در موقع لزوم همه تقصیر ها را به گردنش بیاندازند. اگر فیلم * الکسـاندر * را دیدید به جمله ای که هنگام صف آرایی لشکرش با سپاه ایران میگوید دقت کنید. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
iran-ppp - دوسلدورف - آلمان |
متن خوبی بود-قسمت به ماه فرستادن«آقا»(اولاد پیغمبر-صاحب قبلی قداست رنگ سبز)فراموش شد! |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
vahid.sharifi - کانادا - ونکوور |
سگ زرد برادر شغاله!!! اینم مهره خوشونه وگرنه الان جفت ندا سینه قبرستان بود یا بهش تجاوز میکردند.. زنده باد سلطنت ایران. |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|
punisher - ایران - شیراز |
(((یادمان نرود. این مائیم که از آخوند وقزاق و شاهزاده و بچه آهنگر، دیکتاتور می سازیم)))........................................................... کاملا درسته / تاریخ این مساله رو ثابت کرده.... |
سهشنبه 7 مهر 1388 |
|