رقیب شکست خورده دختر ۱۸ساله را مورد آزار قرار داد

رقیب شکست خورده دختر 18ساله را مورد آزار قرار داد

رقابت عشقی دو جوان، دختری را که رابطه دوستانه با یکی از آنها برقرار کرده بود قربانی انتقام گیری پسر شکست خورده کرد.

به گزارش خبرنگار ما، این پرونده که با عنوان تجاوز به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد، با تحقیقاتی که هیات قضات شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران انجام دادند، ابعاد تازه یی پیدا کرد.

شش ماه پیش دختری 18 ساله در ورامین به پلیس شکایت کرد و گفت مورد آزار و اذیت پسری قرار گرفته که قبلاً او را دوست داشته است. وی در توضیح شکایتش گفت؛ مدتی قبل یکی از پسران محل به من پیشنهاد داد با او رابطه برقرار کنم اما من قبول نکردم. از او خوشم نمی آمد. با این حال پسر جوان که پوریا نام دارد، خیلی نسبت به من ابراز علاقه می کرد و می گفت دوست دارد رابطه خصوصی با من داشته باشد. وقتی دید من دوستی را قبول نمی کنم حتی پیشنهاد ازدواج داد و گفت اگر اجازه بدهم، خانواده اش را برای خواستگاری به منزل پدرم می فرستد. او بارها در برابر من نشست و گریه کرد و گفت نمی تواند عشق مرا فراموش کند. با این حال به او اهمیتی نمی دادم چون می دانستم قبل از من با دختری دیگر رابطه داشته و بعد از مدتی او را رها کرده است.

شاکی افزود؛ چند ماهی از این ماجرا گذشت تا اینکه با هوشنگ آشنا شدم. او از پسران محجوب منطقه ما بود و خیلی از دختران هم سال من علاقه مند بودند با او دوست شوند و ازدواج کنند. با این وجود هوشنگ مرا انتخاب کرده بود و من از این موضوع خیلی راضی بودم. قرار شد من و هوشنگ با هم در مورد زندگی آینده مان صحبت کنیم و هفته بعد خانواده او به خواستگاری من بیایند.

چند روز بعد از اولین صحبت، هوشنگ با من قرار گذاشت و تصمیم گرفتیم با هم مفصل تر حرف بزنیم.

وی ادامه داد؛ هوشنگ به من گفت با یکی از دوستانش صحبت کرده و قرار شده برای اینکه توسط ماموران دستگیر نشویم، در خانه دوستش با هم حرف بزنیم. روز حادثه من سر قرار حاضر شدم. دقایقی بعد هوشنگ هم آمد. یکدفعه سه مهاجم به سمت هوشنگ رفتند و او را گرفتند و تا جایی که می توانستند کتکش زدند. هوشنگ نمی توانست از زیر دست آنها فرار کند. بعد هم مرا به داخل خانه کشیدند. یکدفعه دیدم پوریا در خانه است. او به زور مرا داخل اتاقی کشید و در آنجا مورد آزار قرار داد. هرچه به پوریا التماس می کردم فایده یی نداشت. او به من می گفت همان زمان که به وی جواب رد دادم، باید فکر این روز را می کردم. بعد از این ماجرا پوریا و دوستانش از خانه فرار کردند و من و هوشنگ ماندیم. لحظات خیلی بدی بود. زمانی که به خودم آمدم از خانه خارج شدم و تصمیم گرفتم به پلیس شکایت کنم.

با شکایت این دختر جوان پلیس متهمان معرفی شده را شناسایی و دستگیر کرد. زمانی که پوریا مقابل هیات قضات شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت، گفت؛ من از این دختر کینه به دل داشتم. او تنها کسی بود که به من بی توجهی می کرد و هرچه سعی کردم او را به سمت خودم بکشم، قبول نکرد. مدتی که از گفت وگویمان گذشت، من حتی به او پیشنهاد ازدواج دادم اما باز هم به من بی محلی کرد و به حرف های هوشنگ که رقیب دیرینه ام بود، دل بست و به سمت او رفت. از آن به بعد به رغم اینکه عاشق این دختر شده بودم، تصمیم گرفتم از وی انتقام بگیرم.

متهم ادامه داد؛ روزی که دوستم به من گفت هوشنگ و دختر جوان قرار است به خانه آنها بروند، تصمیم گرفتم آن دو را از هم جدا و به دختر جوان تجاوز کنم تا هم از او انتقام گرفته باشم و هم اینکه او مجبور شود با من ازدواج کند.

هیات قضات پس از اعترافات این متهم از هوشنگ تحقیق کردند و وی توضیح داد چطور روز حادثه مورد هجوم دو نفر قرار گرفته و دختر مورد علاقه اش را از او جدا کرده اند. در حال حاضر قضات دستور داده اند افرادی که هوشنگ را کتک زده اند و همچنین پسر صاحبخانه برای ادای توضیحات به دادگاه منتقل شوند.

last minute - امریکا - ل.ای
عجب باغ وحشی شده این تهران. همه افسار دریده شدن.
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

p.h - هند - پونه
بازهم تجاوز ... باز هم جوونا رو تحت فشار میزارن و باز هم تجاوز ... باز هم تجاوز و باز هم ادامه دارد
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

abbi10 - اتریش - وین
وقتی دولت با تجاوزکردن به جوانان ما انتقام می گیره از چنین ادمایی چه توقعی داشته باشیم
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

izad - تاجیکستان - دوشنبه
حالا این دختر نجیب اگه تنش نمیخارید که تو خونه نمیرفت...
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

poriyaye_vali - قطر - دوحه
واقعا که این جور عکس العملهایی شرم اوره. نامرد کثیف خوب نمیخوادت برو گورتو کم کن....بروسراغ یکی دیکه. هرهرهرهرهرهر میخواستم ازش انتقام بگیرم چون دوستم نداشت.....پسره گوساله
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

pranses - ایران - تبریز
مملکت شیر توشیر یعنی ایران
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

sara_usa - امریکا - تگزاس
سلام من عضوی جدید هستم
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

ZPS - ایران - تهران
دختر کار خیلی خوبی کر که رفت شکایت کرد. باید جلوی این آدمها وایساد تا فکر نکنند هر غلطی که می خوان می تونند انجام بدن. وقتی ببینند کسی نمیره شکایت کنه جری تر میشند و به کاراشون ادامه میدن. منم یه بار یه پسره مزاحمم شده بود و می خواست به زور چاقو سوار موتورم کنه ببره. خلاصه جیغ و داد کردم و از دستش در رفتم اما با پدرم رفتم دادسرا ازش شکایت کردم تا بگیرنش
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

hezarpa - ایران - تهران
last minute - امریکا - ل.ای--- حرف دهنت رو بفهم ....
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

peace persian - ا نگلیس - بیر مینگها م
last minute - امریکا - ل.ای. دوست داشتی یه چشم نداشتی ولی بچه تهران بودی ؟
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

ehsasoeshgh - سو ئد - گوتنبرک
sara_usa - امریکا - تگزاس . دوست عزیز خوش امدی
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

kianoosh-uk - انگلیس - شفیلد
پوریا کار گیرش اومد دیگه...میشه رئیس بسیج محل..دوستاش هم عضو بسیج..شاید هستش الان...شاید هم از سربازان گمنام امام زمانه..خلاصه این کارا تو ایران نون و اب داره...دختره رو بگو..جا دیگه نبود برین در باره اینده تون صحبت کنید!!؟؟ حتما باید خونه خالی باشه؟؟؟
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

montaghed - آلمان - کلن
izad - تاجیکستان - دوشنبه . شازده : اگه احیانا تنشم میخوارید برای تجاوز که نمیخوارید. سزای همچین کفتارانی مزگ با اعمال شاقس . من نمیدونم کی اینا میخوان آدم بشن .یکی نیست بگه تو رو سنه نه با هوشنگ قرار نداشته با مشنگ قرار داشته. این پوریا خام اگه در جایی زندگی میکرد که زنش با دوست پسرش تو دادگاه طلاق حاضر میشد چه خاکی به سر کقتارش میریحت.
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

ADNAN ŞENSES - امریکا - فولرتون کالیفرنیا
هم خاک بر سر حکومت که جوانان از ترس پلیسش نمی توانند ملاقات کنند . هم گل بر سر پدر و مادر و جامعه ای که اینچنین پسری تربیت کرده . فقط به امید الله .
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

wildpiony - هند - بمبیی
sara-usa خوش اومدی دوست عزیز
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

sosol - ایران - نیشابور
تجاوز کرده مثل آدم دلیلش هم شکست عشقی بوده ..با باتوم.شیشه و نوشابه و تحت لوای نام اسلام و بسیجی و با هزار شکنجه دیگه نبوده که .ایشالله استعدادش توسط بسیجی ها کشف شه تا با چند جلسه آموزش از سربازان رشید اسلام و بازجوهای ویژه در آد ..آمین
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

last minute - امریکا - ل.ای
peace persian - ا نگلیس -----------بچه جان اون وقتی که بزرگترات با مینی بوس دهات برای کار اومدن ما بچه انجا بودیم.حالا تو ادعای ارث و میراث میکنی...
پنج‌شنبه 5 شهریور 1388

dannni - سوئد - ستکهلم
sara_usa - امریکا - تگزاس .سارا عزیز به محفل این بی کارها خوش امدی
جمعه 6 شهریور 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.