رد پیشنهاد وزارت و تاکید بر بیماری احمدی‌نژاد

رد پیشنهاد وزارت و تاکید بر بیماری احمدی‌نژاد

یک چهره‌ی دانشگاهی اصولگرا ضمن رد پیشنهاد احمدی‌نژاد برای حضور در کابینه‌ی دهم، رئیس دولت کودتا را یک بیمار توصیف کرد و به او پیغام داد که برای درمان خود به دکتر مراجعه کند.

به گزارش موج سبز آزادی، این استاد سرشناس روانشناسی که سابقه‌ی ریاست یکی از دانشگاههای مهم تهران را در کارنامه‌ی خود دارد، به گروهی از استادان دانشگاه خبر داده که در پاسخ به فرستاده‌ی رئیس دولت گفته است: ایشان به لحاظ تخصص من بیمار است و باید برای درمان خود به دکتر مراجعه کند!

این گزارش حاکی است، استاد دانشگاه مزبور پیشنهاد حضور در کابینه را نیز رد کرده و حضور در سازمان مربوط به حوزه تخصصی خود را بر حضور در دولت دهم ترجیح داده است.

abbi10 - اتریش - وین
من عضوجدیدهستم. https://www.youtube.com/watch?v=SyfjZiSMrtsfeature=channel_page
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

palmera - ایران - اصفهان
هر بچه دبستانیم می تونه بفهمه احمدی نژاد قطعا بیمار روانی هستش.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
باز حالا هی میگن این مرتیکه سالمه! اگه همه دنیا جمع بشن بگن این بابا مشکل روحی روانی داره باز میگه من سالمم.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

beomidepirozi - ایران - تهران
دمش گرم. خیلی باحالی . به تو میگن مرد
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

hany - ایران - یزد
مرسی.عجب خوابی داده.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

hamesheh bahar - انگلستان - لندن
ایشون تازه فهمیده انتری بیمار است ما 4 ساله. بیماریش هم ناعلاجه. گویا واگیر هم داره اگر یک نگاهی به دور و برش بندازید میفهمید!
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

varamche2 - ایران - شیراز
درود برشجاعتش
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

کلاغ سیاه - ایران - تهران
ایکاش مردم میفهمیدن که این ازاده چه کسی هست که اگر فردا براش مشکلی پیش اوردند مردم بدونند از کجا اب میخوره.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

marde syasat - فرانسه - پاریس
این دکتر تازه فهمیده!!! ما قبل از دوره اول انتخابات میدانستیم این مردیکه دیوانه. است! همراه با اربابش و همکارانش.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

armita100 - ایران - تهران
از مدیر سایت محترم خواشا دیگه از عنتری نژاد عکس نذاری حالم داره ازش بهم می خوره
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان
بطور گل تمامی سران رژیم بیمار هستند.اگر بیمار نبودن بر سر مردم این بلاها را نمی اوردن.این حکومت اسهالی رفتنی است.و ازادی بدست این دختران و پسران ایرانی نزدیک است.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

zagros_FINLAND - فنلاند - هلسینکی
دروغ گو ،بیمار ، جانی و حرام زده هم هست.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
کلاغ سیاه - ایران - تهران . قار قار فرمودید یا سخن راندید؟ :-)
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

aspiran - ایتالیا - میلان
بیچاره انتری نژاد بیماری تقلب خوکی گرفته هر شب تو خواب کابوس هاله نور میبینه از خواب میپره میره تو بغل خامنه ای
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

bashoma - هلند - دلفت
قربان شما برم استاد جان.تازه فهمیدی که این کوتوله بیماره.ما مردم که نه استادیم ونه دکتر ونه مقام ورتبه ایی از همون چهار سال پیش بیماره.اونم چه بیماریه خطرناک و واگیر داری.بیماری ادم کشی.خودخواهی.تجاوز به حقوق مردم و ناموس انها.دیوانه رئیس جمهوری.جنون و روانی.باز هم بگم.نه دیگه چون همه میدونن که اون میمون سادیسم هم داره.لطفا هر چه زودتر یا ادمش کنید یا کلکشو بکنید.با سپاس فراوان
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش اول. روزی روزگاری در ده آرادان از توابع گرمسار استان سمنان، محموت نامی بود بسیار زیبا و خنده رو و بشاش. از صبح تا به شام مشغول عبادت و راز و نیاز با خدای خود بود و در بنه کوه (کوهی از توابع آرادان) مشغول جست وخیز از سنگی به سنگی دیگر و مشغول تفکر و تفحص و فضولی در نشانه های وجودی خداوند. در ده آرادان به محموت خنگه مشهور بود و همی با گاو و گوساله و سگ و گربه و قاطر و یابو انواع بهایم دیگر گل گفتندی و گل شنفتندی و در فواید دل دادن و قلوه گرفتن سخن همی راندندی! به هنگام غروب با سگها و شغال ها زوزه همی کشیدندی و اعلام سر شب کردندی و سپیده دم با خروسهای آرادان همنوا شدی. شبها در طویله در کنار یاران غار خود بخسبیدی و گاهی او به رفقا فرو بکردی و گاهی رفقا به او! ولیکن از خر جماعت همی گریزان بودی!!!
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش دوم. بسیار پدر از او ناراضی بود و او را مایه ننگ جماعت نعل بند همی دانست. مردم آرادان از دست او به عذاب همی بودندی و بسیار شکایتش به شورای ده همی بردندی. ولیکن با بند پ (پارتی) پدر هماره او را از زندان برهاندی و محموت دهن به نشانه بی ادبی کج بکردی و شکلک شبیه عنتر و بوزینه درآوردی و مردم را ناراحت بکردی!. روزی محموت سپیده نزده مشغول درد و دل با خروس همسایه بودی که سایه ای به هیبت گوساله از در طویله گذر بکردی! محموت به تصور یکی از رفقا به بیرون پریدی او را پخ بکردی و همانا کشیده ای آبدار نوش جان بکردی و شیون و فغان بشنیدی! که یکباره به خود آمده و دلبری چون برگ گل یاس!!! در پیش چشم بدیدی و در دم یک دل نه صد دل عاشق بشدی!.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش سوم. القصه محموت دمادم به یاد دلبر شیرین سخن بر در طویله کشیک بکشیدی طلب یار دلستان بکردی و همی آواره و شیدا در جوب بر طویله بخسبیدی و دم بر نیاوردی!. دلبر گل اندام دلربا نیز همی به محموت بی اعتنایی بکردی و خور و خواب و خشم و شهوت از او بربودی!. بارها محموت به خواستگاری فاطی(دلبر دلستانش) برفتی هر بار ننگ و عار فاطی و اهل بیتش بر جان خریدی و هر بار دست از پا درازتر برگشتی!. القصه روزی محموت بار فاطی همدم شد و به او متذکر شد که یا با او زناشویی بکردی یا محموت در بنه کوه خود را حلقه آویز بکردی و خود به درک واصل بکردی و خانواده به سوگ نشاندی و .. و تا واپسین دم با هیچ خری زناشویی نبکردی!. فاطی بسیار غصه دار بشدی و با خود وفا بکردی که خود نیز با هیچ خری زناشویی نبکردی و فغان از اهل بیت در آوردی و خود در کوزه بنشستی هم سرکه بر سر خود بریختی و ترشی انداختی از برای محموت همی بر او نامه عاشقانه فرستی و ماتیک بمالیدی و بر کاغذ بوس بکردی و جای لب خویش بر کاغذ بنگاشتی و دل محموت به آتش کشیدی!.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش چهارم. محموت نیز عکسی از فاطی بکشیدی و در لباس زیر خود پنهان بکردی و با خود همه جا ببردی و در مستراح نگاه بکردی و حظ بصر ببردی و به همه جایش بمالیدی که گاهی مستراحش به نیم ساعت زمان بکشیدی و خانواده خر فرض بکردی و بالاخره ترک دیار بکردی!. شبی در بنه کوه خسبیده بودی که ندا در شد که ای محموت؟ بگفت کیست که همی خواند مرا؟ گفت ای محموت تو بزرگ شدی و از خود هنرها در بکردی و صدای ماهیان و ماکیان و بهایم و درندگان نیکوتر از خودشان در بیاوردی.پس ما تورا خلعتی نو و در خور فراهم نمودی و به تو بپوشاندی. از کدام حیوان بیشتر میپسندی؟ کفت خر و عنتر. ندا آمد که خوش گفتی و همانا حرکات بهتر در بیاوردی و شبیه تری. پس او را شبیه خر بکردی و بدیدی جثه اش نحیف است و زیر بار جفت گیری سر زا خواهد رفت. پس او را شبیه عنتر بکردی و بگفتی تبارک ا.. حسن الخالقین که چه کردم و خودم در عجبم !پس 1 ساعت همی بخندیدی و از ته دل بر قیافه محموت ریسه برفتی و محموت با حرکات اعجاب انگیز او را شاد بکردی.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش پنجم. پس محموت گفت کجا روم با این چهره ؟ به جنگل یا به کوه؟ ندا آمد که تو را جایی است بهتر از هر مکان در کشوری نزدیک که هر چه گاو و گوساله است بر مسندی نشسته و فرمانروایی همی کند ومردم زحمتکش غصه خورند و مردم عوام گول! هر از گاهی خری به خری میپرد و او را همی گاز گیرد. پس توراست بهترین جا در آن مکان که تو حاکم شوی و خون ملت در شیشه کنی و به دریا اندازی و بکشی و هر شکر که خواستی بخوری که الحق نوش جان باد و گوارای وجودت! پس محموت بخواست که روانه شود . ندا ای ابله! تو باید همی پیش آقا برفتی که همانا او از همه استران برتر و بالاتر است و همانا گوساله ایست برتر از تو و خر تر از همه گوساله های حاکم! پس پیش او برفتی و از خود خریت نشان بدادی و خود بسان تاپاله روی پای او انداختی و چس چس بکردی که او را از تو خوش آید و حاکم جایی شوی! پس محموت برفت و هر چه ندا گفت بکرد و هر شکری خورد و چاق شد! و آقا او را بسیار خوش آمد که همانا خرتر از محموت در این دیار نیست!
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش ششم. پس محموت بشدی رییس مردم و کابینه بساختی و خون مردم در شیشه بکردی و زمین بفروختی و دریا بفروختی و منابع زیر زمین بفروختی و بمب و موشک بساختی و به دیار اورشلیم روانه بساختی در راه رضای خدا!. پس آقا او را بسیار خوش آمد که چنین گاوی تا به حال موجود نبوده و نباید او را فراموش کرد و همچون دیگران به دار کشید!. شبی ناگه محموت یاد فاطی بیفتید و همی غصه خورد و زاری بکرد و شیون که چرا فاطی را ندارم. استری بود در نزدیکی محموت غلامحسین نام که بگفتا من از خویش میگذرم که سیب زمینی بسیار دوست همی دارم تو به فاطی برس! پس محموت فاطی را صیغه غلامحسن بکرد و خود به یاد رفقای طویله کام دل از او بستاند و او را مزین به مشاغل مهم نمود و بگفتا که به شرطی که خود از برای خود شکر نخوری و هر شکری بود نصف به نصف. پس فاطی را بسیار دوست همی داشت و فاطی دوره دیده بودو کماندو شده بود و بسیار همی پاچه گرفت! و هردم محموت در برش بود بسیار چیک تو چیک!و گاهی با زیپ باز از پیش فاطی بر همی گشت! پس غلامحسین خوشحال همی بود که به استران راه یافته و همانا سیب زمینی بسیار دوست میداشت!.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش هفتم. محموت در این مدت شکر بسیار بخورد بر در هر کس بمالید و از صندوق ذخیره ارزی بدزدید و به لیبی و ونزوئلا و لبنان و فلسطین کمک همی بکرد در راه رضای خدا! و قانون بگذاشت و قانون عوض بکرد و با صادق که همانا در بخش امور مالی امام زمان بود طرح مودت بریخت و 4 سال شکر فراوان بخورد. پس نوبه بعدی بشدو تقلب بکرد و مردم بزد و بکشت و خونها بریخت وآقا همی تشویق بکرد و خس و خاشاک نامید و شکر خوری فراوان! پس مردم همه عصبانی پایه های حکومت استران و ابلهان بلرزاندند و شهید فراوان بدادند و زخمی فراوان تر. و همی سوگند بخوردند که محموت به زیر کشند و آقا بسوزانند و شیشه نوشابه به او فرو کنند و محموت را به طویله بفرستند و استران و ابلهان دیگر بکشند و مجازات بکنند و زندانها ببندند و به خوبی و نیکی بزیند. پس آقا احساس خطر بکرد و به مجی فرزند دلبندش بگفت که که هر چه ریستیم پنبه بشد و آرزوی رهبری به گور خواهی برد! پس اموال خویش جمع بکردند و به طلا تبدیل بکردند و به خارج فرستادند که بخشی گذشت و بخشی در ترکیه به دام افتاد.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

عاشقخاک وطن - ایران - تهران
بخش هشتم. پس همی بترسیدند و بلرزیدند که به زودی کشته شوند و جلسه گذاشتند و خران را لباس شخصی بپوشاندندو مردم همی بکشتند. و مردم تا آخرین نفس ایستاده اند و خون از دست رفته را خونخواهی میکنند که آقا و محموت و فاطی و غلامحسین و صادق و مجی و میثم (خامنه ای) و سعید ( مرتضوی) و غلامحسین (حداد) و اسفندیار (مشایی) و رادان و احمدی مقدم و طائب و جنتی و مصباح و طبسی و احمد خاتمی و که و که و که را بدار کشند و به ایران و ایرانی بنازند!.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

PRANSES - ایران - تبریز
دمت گرم بابا دمت گرم...بوسه برلبات.فکر نکنین عکس میگما!!!
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

albalooo - ایران - تهران
بچه هاسلام من الان عضو شدم و سبز سبزم .
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

ghost197 - هلند - امستردام
اقایان از قدیم میگویند.دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش اید. احمدی و سید چلاق.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان
عاشقخاک وطن - ایران - تهران . بیسار جالب بود
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

poiky - کانادا - تورونتو
فردا به جرم جاسوسی نگیرنش خوبه !!!!
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

elika56 - استرالیا - سیدنی
کاش میشد فهمید این آدم کی بوده که ا.ن. این حرفو زده. دمش گرم
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

هوای آزاد - ایران - ایران
عاشقخاک وطن - ایران - تهران. جالب بودندی
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

parviz1 - انگلستان - کترینگ
خوش آمدی عزیز هموطنمو. albaloo - ایران - تهران . عاشقخاک وطن - ایران - تهران .خیلی زیبا حکایت کردی و خسته نباشی.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

mohammad.moein - انگلستان - لندن
من جای موسوی بودم تو مناظره ها یه دونه از این امتحان های روانشناسی می اوردم از احمدی نژاد امتحان می رفتم تا ملت بفهمند چه دیوانه ایه این احمدی نژاد!!!
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

shayan2uk - انگلیس - هال
ما که خیلی وقته که میگیم:. دکتر برو دکتر
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

رادمرد - ایران - طوس
ایول به دکتر افروز
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

khodemanitar - اسکاتلند - ابدین
میگن احمدی نژاد دکترای ترافیک چاه جمکران داره و خود امام زمون بهش داده چون اخوندا این 30 سال حسابی مردمو سحر کرده بودن وهمه رو هم می فرستادن جمکران ترافیک چاه رفته بوده بالا دیگه خود امام هم نمی تونسته بیاد بالا این هاله زردم که دور سرشه مال جشن فارق التحصیلیشه ولی چون خیلی ندید بدید بوده عین مارک سامسونتش دلش نیومده ورداره از سرش.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

kamia1 - المان - کلن
عاشقخاک وطن - ایران - تهران , زنده باد از اینهمه ذوق ادبیات.. خاک بر سر محموت که قدر بچه هایئ مثله تو رو نمیدونه!!!
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

mohsen_raja - ایران - تهران
عاشقخاک وطن - ایران - تهران//خیلی باحال بود،دمت گرم.
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

Larkiden - لوکزامبورگ - لوکزامبورگ
albalooo - ایران - تهران. خوش اومد سبز پررنگ
سه‌شنبه 27 مرداد 1388

mahdi_60 - انگلیس - لندن
اون یارو اشتباه فرمودند. باید می گفت به یه دامپزشک مراجعه کند
چهار‌شنبه 28 مرداد 1388

punisher - ایران - شیراز
عاشقخاک وطن - ایران - تهران. جالب بود پاینده باشی.
چهار‌شنبه 28 مرداد 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.