علی مطهری : از همان ابتدا نگاه غلطی وجود داشت , مجلس تخلفات دربازداشتگاه ها را رها نمی کند

علی مطهری : از همان ابتدا نگاه غلطی وجود داشت 
مجلس تخلفات دربازداشتگاه ها را رها نمی کند

گفتگوی اعتماد ملی با علی مطهری در باره عملکرد نیروهای نظامی , امنیتی , لباس شخصی ها و شورای نگهبان

اعتماد ملی، فرزانه آئینی: قریب به دو ماه از برگزاری انتخاب ریاست‌جمهوری سپری می‌شود اما هنوز حواشی این انتخابات در راس اخبار قرار دارد. طبیعی است که بررسی یا بازخوانی حوادث اخیر محور اصلی مصاحبه با صاحبنظران باشد البته صاحبنظران اصولگرا چراکه چهره‌های اصلاح‌طلب یا در بازداشت بسر می‌برند یا از هراس گرفتاری در بند تمایلی به مصاحبه نشان نمی‌دهند. هرچند در گفت‌وگو با چهره‌های شاخص جریان اصولگرا نمی‌توان عامل روشن یا دقیقی درباره وقوع ناآرامی‌های پس از انتخابات یافت اما می‌توان به بحث نشست و پرسید که عاملان ناشناس این حوادث و مسوولان مرگ بازداشت‌شدگان در بازداشتگاه به چه پشتوانه‌ای بی‌محابا فجایعی از دست کهریزک می‌آفرینند و چرا در مقابل آنها سکوت می‌شود؟ چرا و صدها چرا دیگر می‌توان مطرح کرد هرچند که نمی‌توان پاسخی در خور آن را شنید یا دست کم منتشر کرد. علی مطهری فررند استاد شهید از جمله اصولگرایانی است که این روزها با در حاشیه قرارگرفتن اصلاح‌طلبان عاملان حوادث اخیر را آماج انتقاد قرار داده و بایدهای و نبایدهای حوادث اخیر را به رخ مسوولان می‌کشد. مشروح گفت‌وگوی ما با وی در پی می‌آید:

قبل از انتخابات به نظر می‌رسید که احمدی‌نژاد جایگاه مناسبی بین مردم ندارد. این امر به حدی بود که بسیاری از اصولگرایان را در حمایت از احمدی‌نژاد مردد کرده بود، چه شد که صندوق آرا خلاف این پیش‌بینی را نشان داد؟
باید به این نکته توجه داشته باشید که در فصل انتخابات بین نخبگان و روشنفکران یک وضعیتی وجود داشت و بین عامه مردم احمدی‌نژاد وضعیت دیگری داشت. احمدی‌نژاد بین نخبگان و روشنفکران مخالفان بسیاری داشت اما بین توده مردم در روستاها و شهرهای کوچک پایگاه او پایگاه خوبی بود. بنابراین به عقیده من روی آوردن به وی خیلی غیرمترقبه نبود. اگرچه خود من به مبادی رای احمدی‌نژاد و روش‌هایی که وی برای جلب آرا استفاده کرد، انتقاد دارم، ولی به هر حال او بین توده مردم و به ویژه فقرا پایگاهش خوب بود.
یعنی پیش‌بینی‌تان این بود که احمدی‌نژاد در مرحله اول پیروز می‌شود؟
شخصا فکر می‌کردم که او با اختلاف آرای کمی از موسوی رئیس‌جمهور می‌شود و حتی احتمال می‌دادم که به دور دوم کشیده شود.
پس شما هم از آن دسته افراد بودید که با اعلام نتایج انتخابات غافلگیر شدید؟
تاحدودی بله.
چه عاملی باعث شد که پیش‌بینی‌ها از نتایج دگرگون شود!
شاید نحوه مناظرات احمدی‌نژاد با کاندیداها و کمک‌های نقدی وی به مردم در سفرهای استانی‌اش می‌توانست در جلب آرای او موثر باشد، همچنان‌که او در آستانه انتخابات در روستاها و شهرهای کوچک کمک‌های نقدی توزیع کرد هرچند ممکن است که قسمتی از آن قانونی و بخشی غیرقانونی باشد ولی من فکر می‌کنم در افزایش آرای احمدی‌نژاد نقش داشته است.
به مناظره‌ها اشاره کردید. احمدی‌نژاد در مناظراتش خیلی از خط قرمزها را نادیده گرفت و با بسیاری از شخصیت‌های نظام همچون ناطق‌نوری و ‌هاشمی‌رفسنجانی برخورد کرد، واکنش اصولگرایان به این سخنان بی‌سابقه که از تریبون رسانه ملی پخش شد چه بود؟
اکثر اصولگراها، غیر از برخی از اعضای رایحه خوش‌خدمت که یک نوع تعصب نسبت به احمدی‌نژاد و دولت دارند، از این نحوه مناظره ناراحت بودند و معتقد بودند که متانت و نزاکت یک رئیس‌جمهور در احمدی‌نژاد وجود نداشت و در مجموع این کار را یک امر منفی تلقی کردند.
جدای از تخریب شخصیت‌های نظام، احمدی‌نژاد یکسری آمارهایی ارائه کرد که به زعم کارشناسان واقعی نبود و در مطبوعات نیز ساختگی بودن این آمارها اثبات شد، چرا مسوولان ارشد نظام با این اقدام احمدی‌نژاد برخورد نکردند و گذاشتند وی بر ادله خود اصرار کند؟
بین اصولگرایان و غیراصولگرایان این مطلب مطرح بوده است که احمدی‌نژاد گاهی آمارهای نادرست ارائه می‌‌کند ولی خود من الان نمی‌‌توانم قضاوت کنم که ادعاهای وی درست بوده یا نه. یکی از شاخص‌هایی که وی اعلام کرد شاخص تورم بود که گفت تورم ما امروز 15 درصد است اما در مناظرات بعدی 25 درصد تورم را پذیرفت و اعلام کرد که آن 15 درصد، تورم نقطه‌ای است. خب این توجیه قابل قبول نبود. این یکی از آمارهای موردنظر شماست اما من در بقیه موضوعات خیلی مطمئن نیستم که آمار و صحبت‌های وی واقعی نبوده باشد.


ادعای وی در مورد الگوبرداری کشورهای جهان از برنامه‌های ایران، بحث‌هاله نور و... از جمله مباحثی بود که احمدی‌نژاد با تاکید بر آنها کارنامه دولت نهم را خوب نشان داد در حالی که واقعیت غیر از آن بود. آیا این مواضع احمدی‌نژاد واکنشی درون جریانی داشت؟
البته مباحثی مثل‌هاله نور برای همه اثبات شده است چون فیلم آن منتشر شده و اگر احمدی‌نژاد این مطلب را قبول می‌کرد ضرری نداشت چراکه فردی گفته من هاله‌ای از نور دور شما احساس کردم و ایشان گفته خودم هم چنین حالتی را احساس کردم. حال یا واقعا این حالت برای ایشان اتفاق افتاده یا او در آن فضا دچار توهم شده است. در هر دو حال مساله مهمی نبوده است. به همین دلیل بهتر بود ایشان موضوع ثابت شده را انکار نمی‌کرد.
تحلیل‌تان پیش از برگزاری انتخابات از پایگاه موسوی و کروبی ‌نزد مردم چگونه بود؟ فکر می‌کردید آرای‌شان چه اندازه باشد؟
تصورم از رای آقای موسوی در همین حدود بود که اعلام شد اما درباره آقای کروبی چهار، پنج میلیون بود. البته چون طرفداران وی دیدند رقابت موسوی و احمدی‌نژاد جدی است به موسوی رای دادند همان‌طور که جمعی از اصولگرایان که طرفدار محسن رضایی بودند با دوقطبی شدن فضای انتخابات ترجیح دادند به احمدی‌نژاد رای دهند تا رای‌شان هدر نرود. بنابراین پایین بودن رای آقای کروبی تا حدی قابل توجیه است اما نه به این مقدار. لذا این امر برای من هم جای سوال است. درباره آقای موسوی هم باید بگویم که به نظرم موسوی توانسته بود پایگاه قابل‌توجه و خوبی بین اقشار مختلف مردم به ویژه قشر به اصطلاح متجدد به خود اختصاص دهد.
سلامت انتخابات ریاست‌جمهوری دهم را چه میزان می‌دانید؟
به عقیده بنده در شمارش آرا تخلف قابل توجهی نشده یا حداقل اینکه دلیل قانع‌کننده‌ای برای وقوع تقلب در شمارش آرا وجود ندارد ولی در روش‌هایی که برای جلب آرا به کار برده شد تخلفاتی رخ داده است. گاهی روش‌هایی اتخاذ شده است که ممکن است مصداق تقلب یا خرید رای یا فریب مردم باشد که می‌توان با توسل به آن به انتخابات ایراد وارد کرد ولی به نظرم در شمارش آرا تخلف موثری رخ نداده است.
بسیاری از معترضان به نتیجه انتخابات مصداق سالم نبودن انتخابات را سیر خطی آمارهای آرای صندوق‌ها می‌دانند. آیا مسیر یکنواخت نمودار برای شما جای سوال ندارد؟
در مورد خطی بودن نمودارها وزارت کشور توضیحی داد مبنی بر اینکه چون در این دور از انتخابات شمارش آرا کامپیوتری بوده است اطلاعات از سراسر کشور به طور همزمان وارد می‌شده و به همین دلیل نسبت افزایش آن تقریبا یکسان بوده است. این توجیه به نظرم قابل قبول بود و درستی و نادرستی آن به پای خود وزارت کشور است هرچند نمودار کاملا خطی به عقیده من بعید به نظر می‌رسد.
اعتراضات به نتیجه انتخابات را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
من معتقدم که آقایان کروبی و موسوی باید به خاطر مصالح کشور خودشان را کنترل می‌کردند. البته حق داشتند آنچه را که در دلشان بود به صراحت بیان کنند ولی آنچه که موردنظر کروبی و موسوی بود آنطور که من از بیانیه‌ها و اعتراضاتشان برداشت کردم بیشتر ایراد به مبادی رای آقای احمدی‌نژاد و انتقاد به روش‌های احمدی‌نژاد برای جلب آرای مردم است. به عقیده من بهتر بود که آقایان کروبی و موسوی اساس و استراتژی کارشان را بر تقلب در انتخابات قرار نمی‌دادند، می‌گفتند ما به شمارش آرا انتقاداتی داریم اما به روش‌های جلب آرا اعتراض اساسی داریم و خلاصه می‌گفتند رفتار انتخاباتی آقای احمدی‌نژاد می‌تواند دلیل ابطال انتخابات باشد یعنی برای اثبات ادعایشان باید به رفتار انتخاباتی احمدی‌نژاد استناد می‌‌کردند نه به روند شمارش آرا. بعد هم این موضوع را به دادگاه محول می‌کردند و مردم را تحریک به تجمع و آشوب نمی‌کردند و البته آقای احمدی‌نژاد هم می‌آمد توضیح می‌داد و به شبهات پاسخ می‌گفت. مثلا این‌جمله که آقای موسوی شب شمارش آرا اعلام کردند که خودم را پیروز انتخابات می‌دانم و اگر نتیجه‌ ‌غیر از این باشد در انتخابات حتما تقلب شده است، خب این یک نوع تحریک بود و بذر آشوب را در جامعه کاشت.
به همین دلیل موسوی باید هیجانات انتخاباتی را کنترل می‌کرد و در جهت خاصی هدایت می‌نمود.
باتوجه به اینکه موج اعتراضات به نتیجه انتخابات بی‌سابقه بود و همه قشری در آن حضور داشتند آیا بهتر نبود که نظام توجه بیشتری به معترضان می‌کرد؟
بله، نظر شخصی بنده این است که بهتر بود همه چیز به شورای نگهبان حواله داده می‌شد و با معترضان هم که بخش زیادی از آنها مردم عادی بودند بیشتر از این صحبت می‌شد. فکر می‌کنم اگر این کار می‌شد موج اعتراض و پیامد‌های آن فرو می‌نشست و راحت‌تر و با تلفات کمتر پایان می‌یافت.
روند بازداشت‌های اخیر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به طور کلی من به نحوه برخورد با این موج اعتراض موافق نیستم و معتقدم که خیلی بهتر از این می‌شد این اعتراض را مدیریت کرد. چون از همان ابتدا اداره بحران به عهده افراد امنیتی و نظامی گذاشته شد کار به اینجا رسید. اگر کار به‌دست افراد عاقل سیاسی سپرده می‌شد این بحران بهتر مدیریت‌می‌شد.
افراد عاقل سیاستمداری که اشاره کردید بهتر بود عهده‌دار مقابله با اعتراضات می‌شدند چه کسانی هستند؟
مقصودم از افراد عاقل سیاسی این است که مقابله با ناآرامی‌ها را به دست کسانی می‌دادند که راه‌حل سیاسی را انتخاب می‌کردند نه راه‌حل امنیتی و به هر حال برای راه‌حل سیاسی اولویت قائل می‌شدند. بالاخره در داخل نظام، هستند افراد پخته و عاقلی که می‌توانستند به مناقشات رسیدگی کنند. اگر این کار به دست آنها سپرده می‌شد بهتر عمل می‌شد.
در صحبت‌هایتان اشاره‌ای کردید که نظامی‌ها مقصر حوادث اخیر هستند.
البته مقصر اصلی کسانی هستند که مردم را تحریک به حضور در خیابان‌ها کردند. ولی در برخوردهایی که پیش آمد برخی نیروهای امنیتی افراط کردند. این مقدار که من می‌فهمم نیروی انتظامی، بسیج و سپاه، هر سه‌ارگان درحوادث پس از انتخابات نقش داشتند و فرماندهی هر سه نیرو نسبت به حوادثی که پیش آمده مسوول هستند. البته خدمات و فداکاری‌های آنها در جای خود محفوظ و قابل تقدیر بسیار است. چون بحث ما درباره نحوه برخورد حکومت با خطاهاست، به خدمت و فداکاری بزرگ آنها در این ماجرا کمتر می‌پردازیم.
روشن است که لباس‌شخصی‌ها عضو رسمی این نهادها نیستند. تا آنجا که ما می‌دانیم بعضا اخراجی‌های بسیج، سپاه و وزارت اطلاعات هستند. البته قطعا فرماندهان این سه نیرو از ماهیت و نوع عملکرد آنها مطلع هستند اما متاسفانه بروز نمی‌دهند.
اشاره کردید که لباس‌شخصی‌ها از افراد اخراجی‌سازمان‌های نظامی و امنیتی کشور هستند. اگر این افراد زمانی از محل‌های خدمتشان اخراج شده‌اند پس چرا اجازه حضور در مسائل امنیتی را پیدا می‌کنند؟
عده‌ای معتقدند که این افراد سرخود وارد می‌شوند و هماهنگی با نیروهای امنیتی ندارند اما شواهد نشان می‌دهد که در همه جا اینطور نیست، در خیلی جاها لباس‌شخصی‌ها با سایر نیروها هماهنگ هستند.
پس چرا هیچ نهادی عهده‌دار ارتباط با لباس‌شخصی‌ها نمی‌شود؟
شاید این نهادها می‌خواهند از خودشان سلب مسوولیت کنند. این مطلب برای من هم روشن نیست.
ارزیابی‌تان از نحوه عملکرد و فعالیت شورای نگهبان در قبل و بعد از برگزاری انتخابات چیست؟
به عقیده من شورای نگهبان می‌توانست بهتر از این عمل کند، به هر حال یک بی‌اعتمادی و شبهه‌‌ای در مورد شمارش آرا بین بخشی از مردم ما ایجاد شد، حالا اینکه پشت صحنه این ماجرا چه بود مطلب دیگری است. اینکه بگوییم رهبران این حرکت افرادی بودند که نقشه شومی داشتند و حتی درصدد براندازی نظام بودند یا ارتباطی با کشورهای بیگانه داشتند. این دلیل نمی‌شود که ما با این مساله بی‌اعتمادی و پدیده شبهه به صورت درستی برخورد نکنیم و به دنبال حل این موضوع نباشیم یعنی صرف اینکه ادعا کنیم این افراد اهداف شومی دارند و وابسته به بیگانه هستند دلیل نمی‌شود که آن دسته از مردمی را که از روی صداقت دچار نگرانی شده‌اند را رها کنیم و به نظر آنها توجه نکنیم.
من فکر می‌کنم که از همان ابتدا نگاه غلطی به این حادثه وجود داشت و ما نتوانستیم بین پشت صحنه حوادث و واقعیتی که در جامعه ما پیدا شد تفکیک قائل شویم. ما به بهانه پشت‌صحنه حادثه، واقعیت اعتراض مردم را نادیده گرفتیم و به طور جدی به دنبال اعتمادسازی و قانع‌کردن مردم نبودیم و هنوز هم نتوانسته‌ایم این ماجرا را پایان بدهیم. شورای نگهبان هم نگاهش یک چنین نگاهی بود، می‌گفت خب رهبران این حرکت اهداف سویی دارند و ما ملزم به اعتمادسازی نیستیم. بنابراین مساله شمارش مجدد آرا و به‌طور کلی اعتمادسازی را جدی نمی‌گرفتند در حالی که این کار اشتباه بود. شورای نگهبان باید این دو مساله را از هم جدا می‌کرد. فرض کنیم که رهبران این حرکت افراد خائنی باشند اما ما باید مردم خود را قانع کنیم پس باید به دنبال این باشیم که نهایت تلاش خود را برای اعتمادسازی به‌کار ببریم به این معنا که اگر لازم باشد، حتی تمام آرا را مجددا بازشماری کنیم یا اگر هیاتی را برای بازشماری 10 درصد از صندوق‌ها تعیین ‌می‌کنند این هیات مورد توافق طرفین باشد، بالاخره یکی دو نفر از اصلاح‌‌طلبان را درون این هیات قرار می‌دادند تا اینکه نظر طرف مقابل را هم ‌جلب می‌کردند و بعد آرا را شمارش می‌کردند، من فکر می‌کنم از این راه‌ها بهتر می‌شد به حادثه خاتمه داد.

مجلس تخلفات دربازداشتگاه ها را رها نمی کند

مرتبط کردن مسائل با امام زمان چه لزومی دارد؟

علی مطهری: مشکل عمده احمدی‌نژاد این است که او باید تکلیفش را با ولایت‌فقیه روشن کند. نمی‌شود که وی دو ولایت داشته باشد، از طرفی بگوید که من ولایت‌فقیه جامع‌الشرایط را پذیرفته‌ام، از طرفی هم ولایت شخصی مثل مشایی را پذیرفته و بین این دوتا گرفتار شده است. بالاخره انسان نمی‌تواند قلبش به دوجا اختصاص داشته باشد.

متاسفانه به‌رغم بی‌توجهی به احساسات مردم، برخی ارگان‌ها برای فیصله‌دادن به ناآرامی‌ها راهکارهای خشنی را در پیش گرفتند تا جایی که امثال روح‌الامینی‌ها، آقاسلطان‌ها و کامرانی‌ها کشته شدند، هر چند که توجیهاتی برای آن آوردند، تا جایی که معترضان به نتیجه انتخابات را معترض‌تر کردند. این موضوع را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
البته این موضوع مساله دیگری است و مربوط به رفتار نیروهای امنیتی‌است که نشان می‌دهد نیروهای امنیتی ما خوب و درست توجیه نیستند یعنی فکر می‌کنند صرف اینکه یک کسی معترض شد و احیانا در تجمعی شرکت کرد و شعار داد کافی است که او را بازداشت کنند و هر رفتاری که خواستند با او انجام دهند. این نشان می‌دهد که این نوع تفکر بین نیروهای امنیتی وجود دارد و در واقع متکی به یک توجیه و اعتقاد است، همان توجیهی که آقای جنتی در نماز جمعه اخیر تهران اشاره‌ای به آن کرد که حرف خطرناکی بود.
می‌شود جمله آقای جنتی را نقل کنید؟
بله ایشان گفتند که مسوول قتل آنهایی که در این ماجرا کشته شدند کسانی هستند که این حرکت را شروع کردند و مردم را تحریک کردند. آقای جنتی با این جملات از مسوولان و نیروهای امنیتی در حوادث اخیر سلب مسوولیت کردند در حالی که این درست نیست. بدیهی است کار کسانی که حرکت را آغاز کردند اشتباه بوده است ولی این مساله مجوزی برای ما نیست که هرگونه رفتاری خواستیم با بازداشت‌شدگان انجام دهیم. بالاخره یک ضوابط اسلامی هست که مانع این امر می‌شود چنانکه ما در تعلیمات اسلامی داریم که حتی با یک قاتل باید با عدالت رفتار کنیم همانطور که امیرالمومنین با قاتل خودشان به عدالت رفتار کردند.
آیا به خاطر اعتقادی از جنس اظهارات آقای جنتی است که مسوولان خود را ملزم به پاسخگویی حتی به مجلس نمی‌بینند؟
البته مسوولان در برخی جلسات غیرعلنی مجلس مثل فراکسیون اصولگرایان و برخی کمیسیون‌ها حاضر شدند و توضیحاتی ارائه کردند، اما در مورد سوال از وزیر کشور، وی حاضر نشد به مجلس بیاید و به نمایندگان توضیح دهد. به هر حال خیلی روشن است که این نحو برخورد با بازداشت‌شدگان به هیچ وجه قابل توجیه نیست. صرف اینکه کمیته ویژه‌ای برای این ماجرا تشکیل شود و بعد مشمول مرور زمان شود یا حداکثر این کمیته گزارشی تهیه کند و به صورت محرمانه به مسوولان ارائه کند واقعا حلال این مشکل نیست. راه‌حل این مشکل این است که لااقل مسببان قتل چند نفری که در بازداشتگاه‌ها کشته شده‌اند با اسم و رسم و عکس و عنوان سازمانی به مردم معرفی شوند و محاکمه و مجازات آنها تعیین شود و بعد هم این مجازات اجرا شود و مردم از اجرای آن مطمئن شوند نه مانند قتل‌های زنجیره‌ای و ... مسببان این قتل‌ها هم دو نوع هستند مسببان مستقیم یا مباشر و یکی هم مسببان غیرمستقیم و غیرمباشر یعنی کسانی که فرمان این کار را صادر و فضا را برای این کار آماده کردند حتی فرماندهان نیروی انتظامی، بسیج و سپاه و نیز وزیر کشور که مسوولیت امنیت داخلی را به عهده دارند باید پاسخگو باشند و پاسخ روشن و صریحی در این‌باره بدهند. ‌به عقیده بنده تا وقتی که به این جاها نرسد هیچ اتفاقی نمی‌افتد و این رویه باز هم ادامه خواهد داشت.
نقش مجلس در معرفی شدن مسوولان حوادث اخیر و محاکمه و مجازات آنها چیست؟
مجلس در پیگیری این حوادث نقش اصلی را دارد. البته تعیین هیات‌هایی در مجلس برای پیگیری موضوع اقدام خیلی خوبی است به شرط اینکه افرادی که عضو هیات هستند واقعا به دنبال این باشند که احقاق حق بکنند و به دنبال توجیه و بده بستان نباشند. از طرف دیگر مجلس باید از طریق احضار فرماندهان سه نیرو از آنها توضیحاتی بخواهد. مجلس باید از وزیر کشور سوال کند و وی ملزم به پاسخگویی است. البته معمولا اینها مسوولیت را از خودشان سلب می‌کنند و می‌گویند بسیاری از این کارها براساس تصمیمات شورای عالی امنیت ملی بوده است. مثلا وزیر کشور می‌گوید فقط نیروی انتظامی تحت اختیار بنده است و بسیج و سپاه تحت نظارت و فرمان من نیستند. وزیر کشور می‌تواند ادعا کند که در بخشی از این امور پاسخگو نیست. در اینجا مجلس می‌تواند از رئیس‌جمهور طرح سوال کند و رئیس‌جمهور باید بیاید جواب بدهد چرا که نباید خون افرادی که مظلوم کشته شده‌اند پایمال شود. اگر هیچ توضیحی درباره قتل آنها داده نشود و هیچ عذرخواهی صورت نگیرد و مقصران مجازات نشوند اولا جامعه تسلی‌خاطر پیدا نمی‌کند و ثانیا خاطیان عبرت نمی‌گیرند. اگر مجلس در این امور درست عمل کند و به دنبال احقاق حق باشد از موارد بیشتر و بعدی جلوگیری می‌کند، همان طور که اگر در گذشته درست عمل شده بود و عاملان قتل‌های زنجیره‌ای به طور مشخص معرفی می‌شدند و عکس آنها در تلویزیون و سایر رسانه‌ها منتشر می‌شد و محاکمه و مجازات می‌شدند و مجازات‌ها به طور کامل اجرا می‌شد نه به آن شکل صوری که انجام شد، اگر این تدابیر صورت می‌گرفت امروز این اتفاقات نمی‌افتاد.
به نظر می‌رسد که یک گروهی از روشن شدن حق و اصل ماجرا جلوگیری می‌کنند همانطور که در مجلس فعالیت افراد این گروه یا نفوذ آنها در مجلس باعث شد کمیته ویژه‌ای که به دستور لاریجانی برای روشن شدن حوادث کوی دانشگاه و مجتمع سبحان و... تشکیل شده بود عملا غیر فعال شود، این گروه‌ها چه کسانی هستند؟
این افراد در درجه اول مشکل فکری و اعتقادی دارند یعنی بعضی از آنها واقعا از روی حسن نیت برخی حرف‌ها را عنوان می‌کنند به این معنا که تصورشان نسبت به مخالفت و انتقاد تصور غلطی است اینها فکر می‌کنند اگر کسی مثلا در جایی به دولت یا نظام انتقادی کرد یا نظر مخالفی داشت او آدم بدی است و از اسلام و ولایت‌فقیه فاصله گرفته، بنابراین به خودشان اجازه می‌دهند هرگونه برخورد ناشایستی که می‌خواهند با فرد مخالف انجام دهند و بعد بسیاری از ظلم‌های اعمال شده را به راحتی توجیه می‌کنند. به طور مثال در توجیه قتل‌های بازداشتگاه‌ها عنوان می‌کنند که این افراد آمدند در خیابان و کشته شدند، خب نباید می‌آمدند این نوع نگاه بسیار نگاه بدی است.
ببینید، در هر بحران اجتماعی از این دست حوادث پیش می‌آید یعنی برخی ماموران کارهای خودسرانه می‌کنند، نمی‌توانیم بگوییم فرمانده ارشد او هم لزوما در این اقدامات نقش دارد یا تخلفات و برخوردهای ناشایست را به مقامات بالاتر، نسبت بدهیم. خب واقعا خیلی از مقامات بالاتر از جزئیات این مسائل اطلاع نداشتند و بعدا در جریان جزئیات حوادث قرار گرفتند و دستور تعطیلی بازداشتگاه کهریزک و جاهای دیگر صادر شد. البته گاهی رده بالاتر نیز در جریان بوده و باید مجازات شود و به هر حال فرماندهان رده اول نیز مسوولیت دارند چون آن تخلف در حوزه مدیریت آنها انجام شده.
در زمان پیامبر اسلام هم از این جور حوادث وجود داشته. مثلا هنگام فتح مکه پیغمبر اصرار داشت که مکه بدون خونریزی فتح شود ولی وقتی وارد مکه شدند خالد بن ولید، یکی از فرماندهان سپاه اسلام، در گوشه‌ای از مکه کشتار کرد و هشت نفر را کشت. پیغمبر بسیار ناراحت شدند و به درگاه خداوند عذر تقصیر بردند و به جبران مافات پرداختند. بنابراین ممکن است از این دست حوادث پیش بیاید اما مهم نوع برخوردی است که با آن صورت می‌گیرد. حالا اخیرا حادثه‌ای پیش آمده و چند نفر از جوانان مردم در بازداشتگاه کشته شده‌اند و بسیاری افراد ضرب و شتم شده‌اند. خیلی‌ها مورد اهانت قرار گرفته‌اند. متاسفانه نوع برخورد با بازداشت‌شدگان خیلی بد بوده. آنطور که برخی مقامات تایید می‌کنند این برخوردها بسیار زشت و ناپسند بوده. مثلا دربعضی موارد دشنام‌های ناموسی در کار بوده و به راحتی به افراد توهین می‌کردند و در بعضی جاها فرد بازداشتی [...]، در بعضی جاها به افراد اجازه قضای حاجت نمی‌دادند و [...] اینها شکنجه ‌است و با هیچ یک از موازین اسلامی سازگار نیست. خب حالا این کارها شده آیا وظیفه ما این است که این موارد را به خاطر حفظ نظام توجیه کنیم؟ بگذریم تا دفعه بعد؟ خیر باید برای حفظ و تقویت نظام اینها را بگوییم و همین جا جلوی این حوادث و مسائل را بگیریم. عده‌ای باید مقاوم بایستند و بگویند تا زمانی که مسببان این حوادث به اسم و رسم معرفی و مجازات نشوند ما موضوع را پیگیری خواهیم کرد و رها نمی‌کنیم، چرا که سکوت در این موارد جایز نیست. آن که دشنام ناموسی داده باید حد قذف که 80ضربه تازیانه است بر او جاری شود. یک عده فکر می‌کنند که حفظ نظام و حمایت از نظام و ولایت فقیه و ولایت‌مداری به این است که در این موارد سکوت کنند و این مسائل را تلویحا تایید ‌کنند. اما این فکر اشتباه است و باعث تضعیف نظام می‌شود و پیگیری این امور باعث تقویت نظام است. بالاخره از هر راهی که امکان دارد باید تلاش کرد و حوادث پیش‌آمده را مورد بررسی و پیگیری قرار داد.
به نظرتان در مجلس هشتم این پتانسیل وجود دارد که به مقابله با برخوردهای غیرقانونی بپردازد و بخواهد مسببان معرفی و مجازات شوند؟
افرادی هستند که بخواهند این حوادث را پیگیری کنند. این کار نیازمند همت نمایندگان و همراهی هیات‌رئیسه است. هیات‌رئیسه نباید به بهانه فضای کشور و آرامش جامعه مانع شود. اگر هیات‌رئیسه کمک کند و نمایندگان پیگیر باشند، امکان خیلی کارها هست. واقعا جای پیگیری این امور در مجلس است چراکه نمایندگان وکلای مردم هستند وباید از حقوق آنها دفاع کنند.
در کنار ناآرامی‌هایی که به‌خاطر مناقشات انتخاباتی در کشور به‌وجود آمد، احمدی‌نژاد در مقام رئیس‌دولت دهم دست به اموری زد که باعث ایجاد نارضایتی اصولگرایان از نحوه مدیریت وی شد. به عنوان مثال وی با علم به اعتراض اصولگرایان رحیم مشایی را معاون اول خود کرد و تا یک هفته به درخواست رهبری برای عزل وی پاسخ نداد. یا عزل اژه‌ای و.... ارزیابی‌تان از این دست اقدامات احمدی‌نژاد چیست؟
این رفتارها در چنین شرایطی نه تنها بد بود و در شأن رئیس‌جمهور نبود بلکه ضرورتی نداشت. اینکه احمدی‌نژاد در شرایطی که کشور در بحران قرار دارد فردی را که می‌داند مساله‌دار است و خیلی‌ها با افکار او مخالفند به‌عنوان معاون اول معرفی می‌کند و تنش مضاعفی را به جامعه تحمیل می‌کند، یک کار غیرمعقولی بود و هدف ایشان از این کار را ما هنوز متوجه نشده‌ایم. آقای احمدی‌نژاد بعد از این انتصاب نادرست در برابر دستور رهبری به مدت یک هفته مقاومت کرد که این اقدام نیز غیرقابل قبول و غیرقابل درک بود و بعد عزل وزرایی که به این موضوع اعتراض داشتند اشتباه سوم احمدی‌نژاد بود و اشتباه بعدی وی نصب مجدد مشایی به‌عنوان رئیس دفتر خودش بود چراکه مضمون نامه رهبری این بود که مشایی در یک پست حساس قرار نگیرد ولی احمدی‌نژاد باز هم مشایی را در یک جای حساس برد و رئیس دفتر خودش کرد.
این یک مشکل عمده احمدی‌نژاد است. او باید تکلیفش را با ولایت‌فقیه روشن کند. نمی‌شود که وی دو ولایت داشته باشد، از طرفی بگوید که من ولایت‌فقیه جامع‌الشرایط را پذیرفته‌ام، از طرفی هم ولایت شخصی مثل مشایی را پذیرفته و بین این دوتا گرفتار شده است. بالاخره انسان نمی‌تواند قلبش به دوجا اختصاص داشته باشد. در عشق‌های انسانی هم اگر فردی عاشق می‌شود نمی‌تواند بگوید من عاشق دو نفر شده‌ام. همان‌طورکه در احادیث هم آمده که در قلب انسان بیش از یک عشق جای نمی‌گیرد. بنابراین احمدی‌نژاد نمی‌تواند ادعا کند که به مشایی و ولایت‌فقیه به یک اندازه عشق می‌ورزد. به همین دلیل وی باید هرچه زودتر از دو ولایت یکی را انتخاب کند. خب حالا اگر این موضوع منحصر به همین ایام باشد می‌توانیم توجیه و سکوت کنیم ولی من احتمال می‌دهم در طول این چهار سال تضاد بین دو ولایت برای احمدی‌نژاد مشکلاتی را ایجاد کند. وی باید مشخص کند که ولایت آیت‌الله خامنه‌ای را پذیرفته یا ولایت رحیم مشایی را! چون این حادثه اخیر نشان داد که احمدی‌نژاد ولایت مشایی را بر ولایت‌فقیه ترجیح می‌دهد. حالا اینکه ریشه داستان چیست، آقای مشایی واقعا از اولیای خداست یا واسطه‌ای است برای ولی‌خدا و امام زمان، من نمی‌دانم.
البته به صورت غیررسمی شنیده شده است که این ادعاها مطرح شده است.
این حرف‌ها مطرح است اما واقعیت آن چیست ما نمی‌دانیم ولی مطمئن‌ام با این گونه مسائل نمی‌شود کشور را اداره کرد. اصلا این همه مطرح‌کردن مساله امام زمان به نظرم کار درستی نیست. مثلا در حکمی که آقای احمدی‌نژاد برای معاونت مشایی صادر کرد آورده است «عصر، عصر ظهور است». خب شما (احمدی‌نژاد) از کجا می‌دانید که اکنون عصر ظهور است. ما در روایات داریم که فقط خدا می‌داند زمان و ساعت ظهور چه‌وقت است، ممکن است یک ساعت دیگر باشد ممکن است صدسال دیگر باشد. خب ایشان از کجا می‌داند عصر، عصر ظهور است و به‌علاوه مرتبط کردن مسائل با امام زمان چه لزومی دارد؟
با توجه به صحبت‌های شما و مقایسه دو متن نامه‌ای که احمدی‌نژاد اخیرا خطاب به رهبری و خطاب به مشایی نوشته است و شما با این نظر صاحبنظران که عنوان می‌کنند احمدی‌نژاد درصدد است برای تحکیم موضع‌اش ولایت امام زمان را در مقابل ولایت فقیه قرار دهد موافقید؟
همانطور که شما اشاره کردید متن نامه احمدی‌نژاد به رهبری برای عزل مشایی نامناسب بود و نشان می‌داد که وی برکناری مشایی را با اکراه پذیرفته است. این یک زنگ خطر است و ممکن است در آینده باز هم این مسائل پیش آید. اگر احمدی‌نژاد بخواهد اینجور مسائل را با اداره کشور مخلوط کند کار خطرناکی است. من معتقدم که راه‌حل این است که احمدی‌نژاد بیاید و این عقایدش را برای مجلس و مردم توضیح دهد که واقعا چه نوع اعتقاداتی دارد و عقیده وی به مشایی چگونه عقیده‌ای است، اینکه ایشان در یک جایی مشایی را اسلام‌شناس بزرگ نامیده آیا واقعا به حرفشان اعتقاد دارند؟ چراکه ما عنوان اسلام‌شناس بزرگ را به امام(ره) و شهید مطهری می‌دهیم. مگر می‌شود به هر کسی گفت اسلام شناس؟ اسلام‌شناسی یک مقام بالایی است اما آقای احمدی‌نژاد به مشایی می‌گوید اسلام شناس بزرگ. خب لازم است احمدی‌نژاد اعتقاداتش را خیلی صریح و روشن به مردم و مسوولان اعلام کند، شاید اعتقاداتش به‌گونه‌ای باشد که با التزام به ولایت فقیه و با صلاحیت‌های مصرح در قانون اساسی برای رئیس‌جمهور سازگار نباشد. من معتقدم که احمدی‌نژاد باید هرچه زودتر و خیلی روشن عقایدش را بیان کند. آیا او افکار رحیم‌مشایی را قبول دارد؟ مشایی افکار ویژه‌ای دارد و معتقد به «وحدت ادیان و یکتاپرستان» است و اینکه مرزی بین اسلام و سایر ادیان وجود ندارد. می‌گوید دنیای امروز دنیایی نیست که بخواهیم دین خاصی را بر آن حاکم کنیم و در این دنیا خط‌کشی بین انسان‌ها معنی ندارد یعنی مساله ایمان و کفر معنی ندارد. همه اینها مخالف اعتقادات اسلامی است. خب اگر آقای احمدی‌نژاد هم واقعا چنین اعتقاداتی دارد اساسا در ریاست‌جمهور‌ی‌اش مشکل پیدا می‌شود. به نظر بنده هرچه صراحت و شفافیت بیشتر باشد بهتر است. نه اینکه با تلاش مخالفان و انتقادهایی که می‌شود و مته به خشخاش گذاشتن‌ها و کنکاش‌هایی که می‌شود احمدی‌نژاد مجبور شود هربار قسمتی از اعتقاداتش را بروز دهد، چنانکه این بار هم احمدی‌نژاد قسمتی از اعتقاداتش را بروز داد و نشان داد که واقعا به مشایی در حد ولایت، مرشدی و مراد بودن اعتقاد دارد.
اخیرا در خبری غیررسمی که از یکی از جلسات دولت منتشر شده آمده که احمدی‌نژاد بر علاقه‌اش به مشایی تاکید کرده است.
مبارک است! ان‌شاءالله به پای هم پیر شوند! بله، بنده هم شنیده‌ام و به همین دلیل بر روشن شدن عقاید وی تاکید می‌کنم. برکناری چند وزیر به خاطر مخالفت با مساله مشایی و نامه نوشتن به رهبری نشان می‌دهد که ایشان در مقابل عشق و علاقه مشایی واقعا بی‌اختیار است و در آنجا عقل حسابگر دیگر وجود ندارد. همان‌طور که می‌گویند عشق عقل را زایل می‌کند و یک نفر عاشق تحمل ندارد کوچک‌ترین ایرادی به معشوقش بگیرند احمدی‌‌نژاد هم واقعا در برابر مشایی اینطور است و این قضیه ثابت کرد که رابطه مشایی و احمدی‌نژاد رابطه عشق و عاشقی معنوی است که این برای یک رئیس‌جمهور و اداره کشور بسیار خطرناک است.
شما به یکسری ویژگی‌‌های اعتقادی احمدی‌نژاد اشاره کردید. با توجه به این خصوصیات وی و شیوه اجرایی و مدیریتی‌اش که به نقش و نظر صاحبنظران و منتقدان و حتی سران احزاب اصولگرایان هم بی‌تفاوت است، مجلس می‌خواهد طی چهار سال پیش‌رو با احمدی‌نژاد چگونه رفتار کند؟
به نظرم بیشتر بستگی به نوع رفتار خود ایشان دارد. فرض کنیم که مجلس از مسائل اخیر بگذرد و بنا به فرمایش مقام رهبری مسائل اخیر را عاملی برای ایجاد اختلاف نکنیم، حالا از این به بعد مهم است، ‌اگر احمدی‌نژاد از این پس درست و عاقلانه رفتار کند مجلس هم با او همکاری می‌کند. واقعا مجلس نمی‌خواهد احمدی‌نژاد را اذیت کند یا کشور را ساقط کند. ما هم دوست داریم فضای کشور فضای کار و فعالیت و تولید باشد تا کشور پیشرفت کند. شاید 80 درصد این موضوع به دست احمدی‌نژاد است به عنوان مثال کابینه‌ای که معرفی می‌‌کند چگونه کابینه‌ای باشد، عزل و نصب‌های عجیب و غریب نداشته باشد، در کابینه وی افراد اصلح و لااقل صالح باشند و دایره تنگی در اطرافش از همفکران و دوستان نزدیکش ایجاد نکند و از اصولگرایان منتقد و اصلاح‌طلبان معتدل هم در کابینه‌اش بهره بگیرد. انجام این امور نشان می‌دهد که احمدی‌نژاد می‌خواهد کشور را از روی عقل و تدبیر اداره کند. بنابراین مجلس هم همکاری می‌‌کند.
اگر احمدی‌نژاد به انجام این امور بی‌توجه بود مجلس چه خواهد کرد؟
اگر ایشان باز هم بخواهد قانون‌گریزی کند مثل اینکه خلاف قانون، سازمان تامین‌اجتماعی را قبل از انتخابات از وزارت رفاه و تامین‌اجتماعی منتزع کرد و... طبعا بین دو قوه تنش ایجاد می‌شود. ‌من معتقدم بخش عمده کار به رفتار خود احمدی‌نژاد بستگی دارد.
ارزیابی‌تان از موضع روحانیون نسبت به اقدامات اخیر احمدی‌نژاد چیست؟
در روحانیت در این خصوص نظر واحد وجود ندارد و نظرات مختلفی هست، احمدی‌نژاد به گونه‌ای عمل کرده که در همه‌جا اختلاف ایجاد کرده است حتی در خانواده‌‌ها هم پدر یک جور فکر می‌کند پسر جور دیگر، اصلا یک حالت عجیبی به وجود آمده است. در جمع روحانیون نیز همین‌طور است. برخی روحانیون انتقادات اساسی به احمدی‌نژاد دارند عده‌ای هم طرفدار هستند اما این طرفداری‌شان به موجب حمایت‌های رهبری است و معتقدند چون رهبری خواسته، از دولت احمدی‌نژاد حمایت می‌کنند والا اگر یک لحظه رهبری حمایت‌شان را از احمدی‌نژاد بردارند آنها هم به مخالف احمدی‌نژاد تبدیل می‌شوند همان‌طور که بسیاری از توده مردم که از احمدی‌نژاد حمایت می‌کنند نیز حرفشان همین است و می‌گویند ما به خاطر رهبری از احمدی‌نژاد حمایت می‌کنیم چنانکه برخی چهره‌های اصولگرا هم در انتخابات می‌گفتند ما با چشم گریان به احمدی‌‌نژاد رای می‌دهیم به خاطر اینکه احساس می‌کنیم نظر رهبری به احمدی‌نژاد است. بنابراین می‌توان گفت که نظر روحانیون و حمایت آنها وابسته به نظر رهبری است. اگر رهبری حمایت صریحش از احمدی‌نژاد را حتی کمرنگ کند احمدی‌نژاد با مشکل مواجه خواهد شد. البته من پیش‌بینی می‌کنم که در دولت دهم رهبری با نگاه منتقد به دولت دهم بنگرند و ممکن است با بسیاری از انحرافات دولت دهم مبارزه کنند.
چه چیزی باعث شده که شما به کمرنگ شدن حمایت رهبری از احمدی‌نژاد فکر کنید؟
ببینید قبلا مساله انتخابات مطرح بود، یک عده می‌خواستند احمدی‌نژاد را تضعیف کنند تا رای نیاورد ولی حالا که وی رای آورد من حدس می‌زنم رهبری هم دیگر به حمایت‌های فراگیر از دولت نخواهند پرداخت.
شنیده شده برخی از مراجع درصدد عزیمت به نجف هستند، از این امر باخبر هستید؟
بله، نه اینکه حالا عزم راسخی داشته باشند ولی شنیدم که یکی از مراجع پیغام داده بود که اگر اینگونه رفتارها بخواهد ادامه داشته باشد نقل مکان خواهند کرد.
کدام رفتارها؟
رفتارهایی که با نخبگان انجام می‌شود و بازداشت‌های اخیر و نوع برخورد با بازداشت‌شدگان و حتی نوع برخورد با مراجع به این معنا که شرایطی پیش آمده که خیلی از مراجع در اعلام نظرشان آزاد نیستند. یکی از مراجع یک چنین تهدیدی کرده بودند که به نجف می‌روم ولی اینکه موضوع چقدر فراگیر است و بین چه تعداد از مراجع مطرح است بی‌خبرم.
ارزیابی‌تان از سفر اخیر سیدحسن خمینی به پاریس چیست. برخی این را سفر تدبیری از سوی وی برای عدم حضور در مراسم تنفیذ و تحلیف احمدی‌نژاد دانستند؟
من شنیدم که ایشان تابستان‌ها سفرهایی به برخی کشورهای اسلامی دارند. البته عدم حضور وی در مراسم تنفیذ و تحلیف چندان مهم نیست چون مقام رسمی کشور نیستند و خیلی نباید به آن پرداخت.
چرا بیت‌امام آنقدر به حاشیه کشیده شده‌اند که غیبت آنها در مراسمی چون تحلیف یا تنفیذ رئیس‌جمهور مهم جلوه نمی‌کند؟
نمی‌دانم، آیا واقعا به حاشیه کشیده شده‌اند؟ به جز آقای سیدحسن خمینی که تولیت حرم امام را بر عهده دارند اسم و نشانی از بیت‌امام نیست. در گفت‌وگویی که با علی اشراقی داشتم وی ابراز گلایه می‌کرد. حتی شرایط برای حضور او در شهرداری مساعد نبود و او چند وقتی است که در مرخصی به سر می‌برد. به طور کلی بیت امام، از همان ابتدا و از زمان حاج احمد آقا گرایش به جناح چپ داشتند و در زمان بنی‌صدر هم در اوایل طرفدار بنی‌صدر بودند. بنابراین اکثر آنها گرایش به جناح چپ یا همان اصلاح‌طلبان دارند که وقتی اظهارنظر می‌کنند ممکن است به مزاج برخی‌ها خوش نیاید. البته این محدودیت‌ها درست نیست و هر کسی باید در ابراز علایق و نظریاتش آزاد باشد.

bahar miayad - المان - المان
منافق مگه چه جوری باید باشه دیگه از ایشون منافق تر دیدین یکی به نعل میزنه یکی به میخ با سواستفاده از اسم پدرش وارد مجلس شده ولی خودش هم نمیدونه که کدوم وری هست
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

Alireza88 - ایران - تهران
دوست عزیز و گرامی bahar miayad - المان - المان. باز هم وجود همین اندازه همت و جوانمردی آقای مطهری جای تشکر دارد. اظهار نظرها و گفته های بیژن نوباه که سالها در آمریکا چرخید و الکی خود را جانباز نامید و هم اکنون در مجلس فرمایشی نشسته را توجه کنید
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

amirmontreal - کانادا - مونتریال
منم که نفهمیدم طرف مردم ایرانه‌ یا دشمنان ایرانی(خامنه ای ودارو دستش)
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

iraniii - ایران - ارومیه
همشون یک خرن. همین پدر این مطهری ببینین چه مزخرفاتی در مورد 4شنبه سوری گفته:https://www.zandiq.com/pandiq/0000000089.shtml
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
پدر این اشغال کثافت که گور بگور شد نوروز و 4 شنبه سوری و رسوم ایرانی را مسخره میکرد حالا فرزندش شده ازادیخواه..اره ارواح بابات. تعدادی دزد هستند و اختلاف برسر تقسیم غنائم..دقیقا مثل ورود نحس اسلامشان در 1400 سال قبل.
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

mohammad.moein - انگلستان - لندن
درود بر مطهری!!. خوبه که ببینیم آدمای شیر پاک خورده تو نظام ایران پیدا می شن. واقعا خوشم میاد که اکثریت خود نظام دارن بر ضد خودشون بلند می شن.. انگار اینا دارن از تو نابود می شن.
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

bahar miayad - المان - المان
اقای علیرضا 88 ایران من باحرف حق از هر کی باشه مخالف نیستم ولی به صحبتهای ایشون توجه کنید بیشتر میگن من نمیدونم یا میگن گویا اینطور یا اونطور بوده این اقا و امثال ایشون فقط به فکر حفظ حکومت اسلامی به هر قیمتی هستند ومردم کوچکترین اهمیتی ندارند
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

adi - ایران - تهران
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو تو که تو سوئد هستی و فارغ از همه چیز.حرص نخور
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

iran-azad88 - ایران - تبریز
bahar miayad - المان - المان . کاملا با شما موافقم. adi - ایران - تهران. به نظر شما هر کسی اونور آب باشه نباید اظهار نظر کنه شما که اینور هستین چه گلی به سر خودتون زدید یا از فرهنگ ایرانیتون حمایت کردید
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

Neda-ye-Iran - انگلستان - لندن
bahar miayad - المان - المان اقا و امثال ایشون فقط به فکر حفظ حکومت اسلامی به هر قیمتی هستند ومردم کوچکترین اهمیتی ندارند /////////////کاملا موافقم...
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

punisher - ایران - شیراز
کشورهایی که حاکمین شان دیکتاتور هستند در همان نگاه اول تو فرودگاه مشخص میشن / دیکتاتورها به دو چیز خیلی علاقه دارند / یکی تندیس / و دیگری عکس........ این بابا حالا تو عصر فضا هی عکس خر و گاو رو به دیوار میزنه ...... بابا اینا واسه فاطی تنبون نمیشه..... دست وردارین دیگه / نکنه میخوای نقش سوپاپ اطمینان رو بازی کنی..... تا بلکه در آینده یه کور سو امیدی داشته باشین....... زکیییییییییییییییییییییییییییییییی
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

arashbehdin - امریکا - اتلانتا
برو بابا با اون ریخت نکبتت مردم ایران ننشستن منتظر تو یکی که از احقاق حق حرف بزنی! اون پدرت به اندازه کافی زشت هست معلوم نیست .... چه میمونی بوده که اینقدر وحشتناک هستی! البته چرندیات تو دست کم نشان میده وجهه احمدی نژاد برای اصولگرا هم از میان رفته و حتی اونها هم به مزخرفاتش اعتراض میکنند و وحشیگری اوباش اسلامی را در برخورد با مردم آزادیخواه تقبیح میکنند.
پنج‌شنبه 22 مرداد 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.