تازه دامادی پیش از برگزاری مراسم عروسی جهیزیه همسرش را ربود تا از خانواده او انتقام بگیرد.به گزارش خبرنگار ما چندی قبل زنی که خانه اش مورد دستبرد قرار گرفته بود، به دادسرای ناحیه 11 تهران رفت و ضمن گزارش این سرقت گفت به داماد معتادش مظنون است. شاکی در بیان جزییات این ماجرا گفت؛ چند روز قبل همراه خانواده به شمال کشور سفر کردیم اما وقتی به خانه برگشتیم فهمیدم جهیزیه دخترم که در زیر زمین خانه نگهداری می شد، سرقت شده است. وقتی در این باره از همسایه ها پرس و جو کردم، آنها گفتند چند روز قبل دامادم مهدی را در حال پرسه زدن در اطراف خانه مان دیده اند. از آنجا که او اعتیاد دارد و با دخترم نیز به مشکل برخورده به احتمال زیاد او جهیزیه دخترم را دزدیده است. این زن ادامه داد؛ هفت ماه قبل مهدی به خواستگاری دخترم آمد. من و شوهرم راضی به این ازدواج نبودیم اما رفت و آمدهای پی درپی مهدی و خانواده اش باعث شد عاقبت با ازدواج او با دخترمان موافقت کنیم. در حالی که مهدی و دخترم به عقد یکدیگر درآمده بودند، پی بردیم دامادمان معتاد است. به همین دلیل دخترم به خانه برگشت و قرار شد از شوهرش طلاق بگیرد. با وجود برملا شدن اعتیاد مهدی او این ماجرا را انکار می کرد و می گفت حاضر است برای نشان دادن سلامتی اش آزمایش بدهد ولی دخترم دیگر هیچ علاقه یی به او نداشت و به خاطر این موضوع به بیماری روحی مبتلا شد. کشمکش بین ما و مهدی ادامه داشت تا اینکه ماجرای سرقت جهیزیه پیش آمد.پس از این شکایت به دستور بازپرس پرونده ماموران برای بازداشت مهدی به خانه پدری اش رفتند اما خانواده او اعلام کردند مهدی چند روز است به خانه نیامده و آنها نیز هیچ خبری از او ندارند. ناپدید شدن ناگهانی مهدی باعث شد احتمال دست داشتن او در این سرقت تقویت شود. بنابراین با انجام عملیات چهره نگاری تلاش ها برای یافتن وی ادامه یافت تا اینکه سرانجام او در خانه یکی از دوستانش دستگیر شد.هنگامی که مهدی تحت بازجویی قرار گرفت ابتدا منکر سرقت جهیزیه همسرش شد اما وقتی فهمید همسایه ها او را در اطراف خانه پدرزنش دیده اند، لب به اعتراف گشود و گفت؛ خانواده همسرم به من تهمت زدند که اعتیاد دارم و قصد داشتند زندگی ام را خراب کنند، من هم برای انتقامجویی وقتی آنها به مسافرت رفته بودند با یک وانت بار به خانه شان رفتم و جهیزیه را دزدیدم. ادامه بازجویی ها از این جوان نشان داد او بیشتر اموال مسروقه را به قیمت ناچیزی فروخته و مقدار کمی از آنها نیز نزد یکی از دوستانش است.
|
|
|
|
|
|
|
|