پدر شهید محسن روح‌الامینی :
جنازه‌فرزندم را که دیدم، متوجه شدم که دهانش را خرد کرده‌اند
سید سراج‌الدین میردامادی، از روزنامه‌نگاران ایرانی خارج از کشور، در وبلاگ خود یادداشتی را منتشر کرده که نویسنده‌ی آن سردار حسین علایی، از فرماندهان سابق جنگ و از مشاوران سید محمد خاتمی در زمان ریاست‌جمهوری وی است. در این وبلاگ توضیح داده شده که این یادداشت برای انتشار به روزنامه‌های داخلی داده شده، اما مطبوعات از انتشار آن امتناع ورزیده‌اند. متن کامل یادداشت علایی درباره‌ی محسن روح‌الامینی، شهید جنبش سبز، را در ادامه می‌خوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
بعد از ظهر روز پنجشنبه اول مردادماه سال ۱۳۸۸ که مصادف شد با بازگشایی دوباره پیامک‌ها، پیامی به من رسید مبنی بر اینکه فرزند ۲۵ ساله دوست عزیزم، آقای دکتر عبدالحسین روح‌الامینی که در اعتراضات روز ۱۸ تیرماه سال جاری دستگیر و زندانی شده بود، در زندان کشته شده و فردا تشییع جنازه وی برگزار خواهد شد.
بسیار متعجب شدم. زیرا آقای روح‌الامینی را که از سالیان دراز می‌شناسم، فردی انقلابی، مؤمن و متعهد و همیشه در خدمت نظام جمهوری اسلامی بوده است. او از کسانی است که برای سرنگونی رژیم طاغوت تلاش زیادی کرده است.
تعجب من بیشتر از آن جهت بود که چگونه ممکن است جوانی آن هم از خانواده‌ای شناخته شده، در جمهوری اسلامی دستگیر و سپس پس از دو هفته جنازه او تحویل خانوادهاش گردد!
صبح جمعه دوم مرداد ۱۳۸۸ به منظور شرکت در مراسم تشییع جنازه وی به درب منزل ایشان واقع در خیابان نصرت، کوچه بهشت رفتم. دیدم همه افرادی که در این مراسم حضور دارند، انسان‌های مؤمن و اکثر آنها از فداکاران نظام اسلامی در دوران دفاع مقدس و پس از آن بوده‌اند. افرادی که هم‌اکنون مسؤلیت‌های مهمی در کشور دارند نیز مانند آقایان احمد توکلی و حسین فدایی از نمایندگان مجلس، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، شهاب‌الدین صدر رییس سازمان نظام پزشکی، حسین محمدی از دفتر رهبری، رجبی معمار رییس شبکه پنج سیما، علی عسگری معاون فنی صدا و سیما و نیز برخی از سرداران دوران دفاع مقدس در مراسم تشییع و خاکسپاری حضور داشتند.
به آقای روح‌الامینی تسلیت گفتم و در اتوبوس به همراه وی عازم بهشت زهرا شدم. در مسیر راه، او ماجرای اتفاق افتاده برای فرزندش را این گونه برایم تشریح کرد:
بر اساس اطلاعات دریافتی این دو روزه، محسن را در روز پنجشنبه ۱۸ تیرماه، افراد لباس‌شخصی دستگیر و او را به همراه جمعی دیگر از جوانان دستگیرشده، به ساختمان نیروی انتظامی تهران بزرگ واقع در خیابان کارگر در نزدیک میدان انقلاب برده و صبح روز جمعه ۱۹ تیرماه آنها را با تعدادی اتوبوس به دو مقصد زندان اوین و اردوگاه کهریزک منتقل می‌نمایند.
سپس این آیه قرآن را قرائت کرد: و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله غفوراً رحیما (سوره نساء - آیه ۱۰۰)
و ادامه داد: من از روز دستگیری وی، به هر کجا که مراجعه کردم، پاسخی به من ندادند. نیروی انتظامی، سپاه، وزارت اطلاعات و قوه قضاییه هر کدام از خود سلب مسؤلیت می‌کردند. دو هفته را این گونه سپری کردم. به هر کجا سر می‌زدم، با دیوار بلندی از ناامیدی روبه‌رو می‌شدم.
تا اینکه دلالی پیدا شد و گفت اگر چهار میلیون تومان به من بپردازید، ترتیب ملاقات شما را با فرزندتان می‌دهم. در روز مبعث در حسینیه امام خمینی (ره) و در دیدار مسؤولین کشور با رهبری، این موضوع را با وزیر اطلاعات که در ملاقات حضور داشت، مطرح کردم تا در مورد آن فرد دلال تحقیق کنند. شماره‌های خود را نیر به وزیر اطلاعات دادم تا اگر نیاز به اطلاعات بیشتری داشت، بتواند با من تماس بگیرد.
از وزیر اطلاعات خبری نشد تا آنکه دو روز بعد یعنی چهارشنبه بعد از ظهر، فردی به دفتر کار من زنگ زد و به من گفت شما که از مسؤولین هستید و دارای پاسپورت سبز نیز می‌باشید، چرا سراغ پسرتان را نمی‌گیرید. گفتم من دو هفته است که به دنبال اویم و هیچ کس از وی خبری نمی‌دهد.
او به من گفت به شما تسلیت عرض میکنم. من فکر کردم که می‌خواهد بلوف بزند و مرا بترساند. بعد دیدم که نشانی محلی را که باید به دنبال او بروم، می‌دهد. راه افتادم و به پزشکی قانونی رفتم.
مشخص شد که فرزندم را وقتی که گرفته‌اند، مورد ضرب و شتم شدید قرار داده و او را مجروح کرده‌اند. جنازه‌اش را که دیدم، متوجه شدم که دهانش را خرد کرده‌اند.
فرزندم انسان صادقی بود. دروغ نمیگفت. مطمئنم هر چه از او سؤال کرده‌اند، درست پاسخ داده است. آنها احتمالاً نتوانسته‌اند صداقت او را تحمل کنند و وی را به شدت کتک زده و زیر شکنجه کشته‌اند.
با عنایت مسؤولین، پرونده پزشکی او را مطالعه کردم. محل فوت او را لاک گرفته بودند. مشخص شد که بعد از مجروح شدن، به او نرسیده‌اند تا خون او عفونی شده و دچار تب شدید بالای ۴۰ درجه گردیده و از شدت تب، دچار بیماری مننژیت شده است.
او را ساعت سه و نیم بعد از ظهر چهارشنبه به عنوان فرد مجهول‌الهویه به بیمارستان شهدای تجریش منتقل و صبح روز پنجشنبه جسد او را به سردخانه تحویل می‌دهند. آنها پس از یک هفته ما را در جریان قتل فرزندم قرار دادند. برای تحویل جسد، از ما تعهد گرفتند که شکایتی از کسی نداریم.
ابتدا اجازه تشییع جنازه در جلوی منزل نمی‌دادند و بهانه می‌آوردند که خانه شما، نزدیک دانشگاه تهران و محل برگزاری نماز جمعه است و ممکن است مردم به آن بپیوندند و مشکلاتی ایجاد شود. من گفتم که وقت برگزاری نماز جمعه هنگام ظهر است و ما صبح او را تشییع خواهیم کرد و وقت زیادی نخواهد گرفت و با نماز جمعه تداخل ندارد.
بالاخره با تعهد من و آقای ضرغامی رییس سازمان صدا و سیما که افراد زیادی مطلع نخواهند شد و افرادی هم که خواهند آمد همه طرفداران نظام هستند، با این شرط که تشییع در جلوی منزل زیاد طول نکشد و بجز لا اله الا الله شعار دیگری داده نشود، اجازه دادند تا مراسم تشییع برگزار شود.
مادرش از لحظه اول اطلاع از مرگ فرزند، فقط می‌گفت: محسن من که رفت، به فکر محسن‌های مردم باشید.
آقای روح‌الامینی که به هنگام خاکسپاری فرزندش، چفیه بسیجی را هم‌چنان بر گردن داشت، آن را به من نشان داد و گفت: امروز این چفیه را بر گردن چه کسانی انداخته‌اند. کسانی که کار آنها دستگیری و احیاناً کشتن مردم شده است. آیا ما از جمهوری اسلامی این وضع را می‌خواستیم؟
من رفیق شهید دقایقی هستم. هیچ گاه لبخند او را از یاد نمی‌برم. او با لبخند خود از اسرای بعثی عراقی و از فرماندهان جنایتکار آنها و نیز از فراریان از رژیم بعثی، مجاهدانی را ساخت که لشکر بدر را به وجود آوردند و باعث آزادی عراق از دست صدام حسین شدند.
به یاد دارم که در سال‌های اولیه پیروزی انقلاب وقتی که احسان طبری تئوریسین حزب توده به زندان افتاد، پس از مدتی او اندیشه مارکسیسم را نقد کرد؛ زیرا با محبت با او رفتار شد. ولی اکنون بسیج را به جایی رسانده‌اند که جوان سالم حزب‌اللهی را دستگیر میکنند و جنازه او را تحویل خانوادهاش می‌دهند. آن هم تعهد می‌گیرند که کفن و دفن به گونه‌ای باشد که اتفاقی نیفتد. آیا نظام آن قدر ضعیف شده است که از یک تشییع جنازه ساده می‌ترسد؟
دیشب آقای لنکرانی وزیر بهداشت برای تسلیت به منزل ما آمده بود، می‌گفت: به خاطر مبارزه با بیماری‌های عفونی و مننژیت در زندان‌ها، ظرف این چند روز، بیش از دو هزار آمپول پنی‌سیلین بسیار قوی و آمپول‌های ضد مننژیت به زندان‌های تهران فرستاده‌ایم. با گفتن این جمله، نگران وضعیت سلامت سایر زندانیان سیاسی شدم.
او می‌گفت: در نظر دارم یک گروه NGO تشکیل دهم تا بتواند از حقوق اولیه زندانیان، دفاع نماید. برای مثال وقتی کسی را می‌گیرند، حداقل به خانواده او اطلاع دهند که دستگیر شده ودر زندان است تا خانواده‌‌ها از نگرانی تا حدودی بیرون بیایند؛ نه این که در بلاتکلیفی به سر ببرند. بتوانند برای زندانی خود وکیل بگیرند و از حقوق قانونی او دفاع نمایند. مطمئن باشند که در زندان سلامت بازداشت‌شدگان حفظ می‌شود و آنها در خطر جانی قرار ندارند.
با شنیدن این سخنان به یاد این آیه قرآن افتادم: و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطانا (اسراء - ۳۳)
البته ایشان از لطف‌هایی که به وی شده بود نیز مطالبی را بیان کرد. او می‌گفت بعد از اینکه متوجه شدند که من در دولت نهم رییس انستیتو پاستور و مشاور وزیر بهداشت بوده و قبلاً نیز عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران بوده‌ام، هم اجازه دادند که به همراه یکی از دوستان پزشک پرونده پزشکی فرزندم را ببینم و هم پول قبر را از من نگرفتند و اجازه دادند که فرزندم را در قطعه ۲۲۲ که نزدیک به مزار شهدا واقع شده است دفن نمایم؛ تا مادرش که هر شب جمعه به زیارت شهدا به خصوص شهدای هفتم تیر می‌رفته است، بتواند با فاصله کمی بر سر قبر فرزندش حاضر شود.
آنها یک قبر اضافه هم به ما مرحمت فرمودند و در یک قبر دوطبقه فرزندم را به خاک سپردیم. او به طنز برایم می‌گفت: یکی بخر دو تا ببر.
در پایان مراسم، او با قدرت روحی بسیار بر سر قبر فرزندش خطاب به حاضرین سخنانی را ایراد کرد و با تسلط بسیار بر خود، در انتها گفت: إنا لله و إنا إلیه راجعون.
حسین علایی
جمعه، دوم مردادماه
سال ۱۳۸۸
| omidomid - هلند - امستردام |
واقعا چقدر لطف وانسانیت.. که پول قبر جوانی را که دهانش را خرد کرده اند از پدر نمیگیرند... |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| nahro-sena - سوئد - استکهلم |
با سلام
خود کرده را تدبیر نیست
چاهی که خودتان برای نداها و سهراب ها درست کردید ته چاه جای خودتان است
الان شاید بفهمید مادر این کشته شدگان چه حالی دارند
امیدوارم مرگ پسر خامنه ای را هم در این چند روزه ببینم |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| SOHRAB-IRANZAMIN - دبی - دبی |
با عرض تسلیت ملت ایران در غم شما شریک هستند.استوار بمانید تا نابودی جمهوری اسلامی راهی نیست.طلوع ازادی نزدیک است |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| baran shomal - نروژ - اسلو |
دیدید ایرانیان ! دیدید که چه جور این افعی که بزرگ کردید اول خودتان را بلعید. هنوز دیر نیست برادر و خواهر سپاه بسیج اینها را ببینید اینها به ننه خود رحم نمیکنند چه رسد به ما لبنانیان مزدور را با اردنگی بیرون باندازیم و 2 باره همه ایرانی شویم |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
درود بر پسرش ولی خودش هرگز!!!همین عالیجنابان از اولین روزهای انقلاب شاهد اینهمه توحش و اعدام بودند هلهله هم می کشیدند محسن خان حالا می فهمی خانواده ی قربانیان اعدامی چه کشیدند؟؟؟ از اولین روز شورش1357 تا کنون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| gole sorkh - ایران - تهران |
واقعا زهی درد و تاسف که کار به کجا رسیده است. برای این جوان و سایر عزیزانی که در راه استیلای عدالت و آزادی به شهادت رسیده اند از خداوند بزرگ طلب آمرزش می کنم.
البته در هر شری خیری است. از فقدان این جوان هم دل آدمی دردمند می شود ولی خیر در این است که حالا با کشته شدن فرزند یکی از خودی های حکومت آنهاییشان که هنوز به طور کامل به حیوان تبدیل نشده اند کمی هم به جوانان گمنام که از خانواده های بی نفوذ در بند این کفتارها افتاده اند بیاندیشند.
به هر صورت واقعا تاسف بار و غم انگیز است. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| LiliRose - کانادا - تورنتو |
به نقل از سایت تابناک:دبیر کل حزب توسعه و عدالت افزود: تلاشهای دشمنان مردم، نظام، امام، رهبری و شهدا برای مصادره فرزند عزیزم آب در هاون کوبیدن است و امروز همه وظیفه داریم دست در دست هم با وحدت خانواده بزرگ انقلاب اسلامی در راه پیشرفت نظام حرکت کنیم و فرصت طلبان را مایوس کنیم.
|
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| LiliRose - کانادا - تورنتو |
شاید این شهید وطن هرگز نگفته فرزند کیست تا با او هم مثل سایرین رفتار شود وگرنه چاقو که دسته خودش رو نمی بره. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| sourena1b - ایران - ایران |
نظام عقرب وار اسلامی توی این آتش تر افروخته ملت دیگه داره به خودش هم نیش میزنه اما زنده و پاینده باد خون این شهید |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| IranBozorgMehr - ایران - اهواز |
مادرش از لحظه اول اطلاع از مرگ فرزند، فقط می‌گفت: محسن من که رفت، به فکر محسن‌های مردم باشید.
nahro-sena - سوئد - استکهلم
با سلام
خود کرده را تدبیر نیست
چاهی که خودتان برای نداها و سهراب ها درست کردید ته چاه جای خودتان است
الان شاید بفهمید مادر این کشته شدگان چه حالی دارند
امیدوارم مرگ پسر خامنه ای را هم در این چند روزه ببینم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه داغ دار هستیم
فرزندان ما و فرزندان خودی را هم میکشند. آیا اینها ایرانی هستند یا ماییم که ایرانی نیستیم؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
LiliRose - کانادا - تورنتو
شاید این شهید وطن هرگز نگفته فرزند کیست تا با او هم مثل سایرین رفتار شود وگرنه چاقو که دسته خودش رو نمی بره. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای بی خردان تازی زاده! هر روز گور خود را با دستان خود بیشتر بکنید که مرگتان نزدیک است
|
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| pouriya - ایران - رودسر |
این هم نظرات این پدر بی احساس و خود فروش :
https://news.kodoom.com/cluster/AAS9dw |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| ballotak - انگلستان - لندن |
تقلبی دیگر در دولت نهم
https://74.55.52.234/fa/pages/?cid=10391 |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| khooroos - امارات - دبى |
سید مهدى و امثاله- اخر عاقبت شما ها هم همین خواهد بود
واقعا که جه بدرى ؟ حالا بجشو کشتن و اقا خوشحاله که بول قبرشو نداده و قبش نزدیک قبر شهیداست
بابا بازم بارتى بازى
از یه بنده خداى روستایى میان بول تیر خورده شده به بسرشو میکیرن 3 میلیون بعدا.... |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| irani1 - المان - هسن |
gole sorkh - ایران - تهران
درود بر شما.
عزیز اینها حیوان بدنیا امدند. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| amir-amir - کانادا - تورنتو |
به درستى که اکنون مى توان رژیم اسلامى را همانند اژدهاى هفت سر دانست که هر سرش نماینده یک ارگان سرکوبگر است که گاهگاهى هم به عمد یا اشتباه سر دیگرى را یک گازى هم مى گیرد |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| dkdk - د‌‌انمارک - اسلیس |
nahro-sena - سوئد - استکهلم
بسیجیانیکه مردانه در جبهه ها با از جان گذشتگی جنگیدند تا عرب نتواند ناموس ایرانی را بیغما ببرد افتخار ملت بودند . و با بسیجیهای این دوره بسیار فرق داشتند.رهبر تمامی ملت ایران نوجوان بسیجی بنام حسین فهمیده است که خودش را در نهایت باشرفی و وطن پرستی بزیر تانک عراقی انداخت و تانک را منفجر کرد.بخدا که مرم ایران مدیون چنین افرادی هستند. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| عاشق ایران و ایرانی - فرانسه - پاریس |
الهی خامنه ای کثافت؛ مرگ بچه هاشو جلو چشماش ببینه! الهی آمین! |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| aria_jp - ژاپن - توکیو |
به امید روزی که رهبربیمخ را هم این داغ را بدلش بگذاریم. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| سارا خانوم - ایران - تهران |
دیروز جلوی چشم خودم توی میدون ونک ساعت 6 آنچنان با باتوم کوبوندند توی سر پسری که فقط داشت از پیاده رو راه می رفت که باورم نمی شه . جلوی چشم همه سرش شکافته شد و خون از سرش فواره زد. دستاشو از پشت بستند و با پا لگد می کوبیدند پشت زانوش توی عصب هاش و بلاخره پرتش کردند توی ون . باور نکردنی بود. این مملکت مگه ارث بابای آقایون هست ؟
وطنم ایرانم .... عید آن روز مبارک بادم .... که تو آزادی و من آزادم .... |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| مهرتابان - ایران - تهران |
بکشید مارا ما قویتر می شویم و انتقام خون به ناحق ریخته شده جوانان وطن را خواهیم گرفت.
این کارها باعث ترس و عقب نشینی ملت نخواهد شد.امروز |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| azadazad - ایران - تهران |
دوستان عزیز دو نکته را لازم دیدم با شما به بحث بگذارم
اول اینکه این ارازل و اوباش ربطی به بسیجیان واقعی که خون خودشان را برای ملتشان می دادند نیستند و باید این دو گروه را از هم جدا کرد
نکته دوم دین اخلاقیات نیکوی انسانیت است اما این اعمال چیزی جز ددی و حیوانگرایی نیست (البته صد رحمت به حیوانات که اینگونه نیستند) |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| HASTI40 - ایران - تهران |
خلاصه یک روزی فرزندان سران از ظلمهایی که پدرانشان درحق ملت ایران کردند آگاه می شوند حال فرزندان بسیجیها و سپاهی ها بپاخیزید و ظلم و جور پدرانتان را در باره ملت ایران جبران کنید. به ما بپیوندید |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| kambizdolatkhah - ایران - اصفهان |
وقتی مطلب را می خواندم پر از بغض شدم خدایا......... |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| raana8888 - ایران - تهران |
خودش گناه داشت ولی باباش حقش بود |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| vahid22 - ایرلند - دوبلین |
ما که آخر نفهمیدیم دیشب تو سیمای ج.ا می گفت پدر روح الامین طرفدار ایناست! |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| madrid - ایران - قزوین |
من که دلم خیلی سوخت آخه شما که اسراییلی ها هم که بدتریید اون وقت دم از آزادی و دموکراسی میزنن بابا ساواک هم این طور نبود |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| vahid22 - ایرلند - دوبلین |
LiliRose - کانادا - تورنتو
ای ... بر اون سرت!فکر می کنی صدا و سیما و سایت تابناک راست وی گویند؟یا اینکه پدره متحجره یا مجبورشده اینا رو بگه یا اصلا هم نگفته |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| سنجاقک - امریکا - ا...... |
نمی دانم چی بنویسم آیا برای اینهم ناراحت بشم یا نه؟
ولی اینها که با بچه های خودشان که دیگه خون خمینی گور به گور شده تو رگهاشون هست این کار را میکنند
با بچه های بدبخت مردم که بی کس و کار و بدون پاراتی هم هستند چیکار میکنند
آقای دکتر عبدالحسین روح‌الامینی ببین مادر پدرهای جوانانی که بی گناه به خاک و خون کشیده شدند چه میکشند
این هم یک عبرتی بود برای تو وخاندان تو
|
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| Aso22 - ایران - تهران |
از مرگ یک انسان در کنار صدها انسان بیگناهی که در این یک ماه و اندی اخیر کشته شدند، همه کسانی که بویی از انسانیت برده اند ناراحت هستند ولی هیچ کار خدا و نظام هستی بدون حساب و کتاب نیست! شاید باید جوانانی از این خانواده ها که سالیان دراز از این بی عدالتی ها حمایت کرده اند و در برابر خون تمام جوانانی که بیگناه کشته شدند سکوت کرده اند و در برابر سکوت نامردان و نامردمانی چون ضرغامی و ... سخنی به اعتراض نگفته اند ، بروند تا وجدان خفته شان بیدار گردد. مادر این جوان توانسته بر پیکر فرزندش بگرید ، پدرش توانسته در مسجد سازمانی که خیانت های آن به مردم این سرزمین در تاریخ باقی خواهد ماند، مجلس بزرگداشت بگیرد تا همین جانیان بیایند و مرگ فرزند بیگناهش را که در آتش گمراهی اینان می سوزد تسلیت بگویند! بیچاره خانواده هایی که حتی نتوانستند بر پیکر عزیز از دست رفته شان بگریند، یا کسی با آنها همدردی کند
ننگ بر انسان هایی چون لنکرانی که با همکاری با این دولت جنایتکار و نامشروع تمام دانش و ساختار های انسانی خویش را زیر سوال می برند. خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر کند و روح تمام شهدای راه آزادگی و آزاد اندیشی را غرق رحمت.
من از فریاد ناهنجا پی بردم سکوتی هست
و در هر حلقه زنجیر خواندم راز آزادی...
|
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| garfild - ایران - تهران |
این قضیه یه جورای مشکوکه ولی بازم پسر رو خدا رحمت کنه پدر بی عرضه نون دولت خور رو لعنت تا این ها باشن بفهمند وقتی خامنه ای رم می کنه مسجد جای گ... دن نیست |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| mahmood20052005 - ایران - یزد |
نیم رخ(قوزفیش) و سید مهدی...چرا خ..ه شدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| ماهی سیاه کوچولو - ایران - تهران |
دوستان عزیز
خواهش میکنم صلابت مقاومت و شهادت این جوان را با کلمات بی مورد در باره پدر و عقایدش بی ارزش نکنید.ما این روزها بیش از هر چیز به اتحاد احتیاج داریم |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| haghighatgo - آلمان - برلین |
- چوب کبریتی که در آتش سوخت --- جناب آقای روح‌الامینی نگران فرزندتان نباشید متاسفم برای شما و خانواده شما و شخصا از درگذشت فرزند شما زیر شکنجنه خشنود نیستم زیرا که درد درد است و حتی نباید حیوانی را شکنجه کرد بدلیل آنکه فهمش ناقص است – فرزند شما دروغ نمیگفت و دین داربود واز کتک زدن و به خاک و خون کشیدن بقیه غیر دوستان حکومت اسلامی لذت میبرد به همین دلیل هم آمده بود در خیابان که ثابت نمایند از دوستداران دل شیفته رژیم آخوندی هستند و شاید هم بعد از تظاهرات رفقای مسجدی و بسیجی بعنوان تشکروقدردانی از ایشان یک پست کاری هم به ایشان بدهند وزیر بال فرزندتان همانند پدرش بگیرند- متاسفانه خیال کرده بودید که آیه های قرآن مانند سپری آهنین دور شما و فرزندتان را گرفته است و گزند روزگار محفوظ میمانید و غافل از آنکه جمهوری اسلامی هم موازی با تظاهرات مردم ناراضی خانه تکانی میکند و حتی نارضایان خودی هم که کم کم سرگوششان میجنبد را لازم به زنده ماندن نمیداند و فیلتر می کند مثلا در تصادف با کامیون و سقوط هواپیما و آتش گرفتن منزل در هنگام خواب و یا قتل توسط دزدان - آقای روح‌الامینی یک وقتی فکر نکنید که به خاطر روح الله بودنتان از گزند جمهوری اسلامی محفوظ هستید – باد آورده را باد میبرد همنانطور که بالا رفتید پائین خواهید آمد – ساکت بمانید و چند سفره حضرت عباس بیندازید و مفت خوران رژیم را به خوردن دعوت نمائید و ثابت نمائید که از خودشان هستید تا دندان خودتان خرد نشود و آگر هم شانس بیاورید بعنوان خسارت جمهوری اسلامی قطعه زمینی در شهرکرج و یک پراید به شما بدهد |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| dannni - سوئد - استکهلم |
اون بسیجی قدیمی که دفاع کرد از ناموس و شرف مردم الان سالهاست تو بهشت زهرا دفن شده الان بسیجی مدل 88 اومده قمه و چاقو بدست بخاطر 70000 تومان جون مردم میگیره |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| dannni - سوئد - استکهلم |
haghighatgo - آلمان - برلین .ببین همه رو قاطی نکن این ادمهارو که افتادن جون مردم اینها یک مشت بی رحم وشرف و بی ناموس هستن در زمان جنگ بسیجی و سپاهی از وطن و شرف ناموس مردم دفاع کردن ولی همشون الان تو قبرستونها هستن مانند کاظمیها بروجردی ابشناسان وو ..بعظی از اونها مندن الان تو زندان اوین بسر میبرند همین جلالی پور فرمانده سپاه مهاباد بود و سه تا از برادراش در جنگ شهید شدهن یا تاج زاده یا سحر خیز ..این رژیم به کسی رحم نمی کند چه خودی |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
dkdk - د‌‌انمارک - اسلیس . نخیر اقا اکثر بسیجی ها با شستشوی مغزی و برای رفتن به بهشت در جنگ بودند و وقتی بعد از جنگ به جان ملت افتادند این ثابت شد///در ضمن مسئله حسین فهمیده جنایت جنگی است و استفاده ابزاری از کودکان در جنگ این افتخار ندارد اگر خودتان بسیجی نیستید. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| jimi - ایران - تهران |
ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| haghju2009 - انگلیس - لندن |
اصلا اینها به قصد کشت این جوونها را میگیرن به نظر من وقتی تو شلوغیها میگیرن یکی رو بقیه بجای فرار بریزن رو سر این لباس شخصیهای کثیف و بازداشت شده ها را ازاد کنن مرگ بر رژیم منفور علی گدا |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| Bare hasti - المان - هامبورگ |
نمیدانم گفتن این حرف درست که: حالا خوب شد شما هم بخورید ببیینید. چه جور مزه ای داره کشتن جوانان ما......اما نه دلم نمیاد برای ان جوان . هم مثل بقیه دلم میسوزه ... |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| Gharibeh-Ashena - المان - هانوفر |
اینطور که معلوم است این جوان از خود انها بوده که به اشتباه دستگیر شده وبعد شکنجه شده و یا اینکه بدون اطلاع خانوادهاش راه خود را انتخاب کرده بود. چون پدر او از طرفداران سرسخت و از سران انها میباشد وپسر خود را حزب الله ای میخواند که با تظاهر کنندگان مخالف بوده.بهر حال حالا میتوانند درک کنند که چه رژیمی را حمایت میکنند. متن سخنان پدر این جوان در رابطه با مرگ او :. https://news.kodoom.com/cluster/AAS9dw |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| آسید مهدی - ایران - تهران |
میخواستند جلوی بچشونو بگیرند نره شعار بده هر کی خربزه میخوره..... |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| shenel ghermezi - هلند - اترخت |
بیچاره پسر که همچین پدری داشته. خوشحاله که بهش لطف کردن. کسی که دلش برای فرزند خودش نسوزه برای فرزند دیگری میسوزه. اینها از حیوان هم کمترند. ته توی این قضیه هم بالاخره در میاد. روحش شاد. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| کورش پارسی - امریکا - سانتاباربارا |
پهلوانان هرگز نمی میرند... تسلیت تسلیت مردم ازاده...... فزند پاک وطن جان داده... |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| lamasab - آلمان - هامبورگ |
روحش شاد. درود بر تمام جانباختگان راه آزادی. احسان طبری و تمام زندانیانی که افکار سابق خود را نفی نمودند تحت فشارات روانی و عطوفت شلاق به این کار روی آوردند که امروزه به آن (مهرورزی) می‌گویند نه (محبت) به قول این پدر . اگر این تحول فکری واقعی بود در محیطی آزاد انجام میگرفت نه زندان. اگر این تحول فکری واقعی بود بعد از رهایی از چنگ دژخیمان دوباره به اعتقادات سابق رجعت نمی‌‌کرد. |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| poriyaye_vali - قطر - د |
ای کاش دهان خودت رو هم میشکستند |
یکشنبه 4 مرداد 1388 |
|
| aydak - سوئد - مالمو |
دروغ و تحریف تاریخ به این اشکاری دیده بودید؟ ... (او با لبخند خود از اسرای بعثی عراقی و از فرماندهان جنایتکار آنها و نیز از فراریان از رژیم بعثی، مجاهدانی را ساخت که لشکر بدر را به وجود آوردند و باعث آزادی عراق از دست صدام حسین شدند)!!!!! . هنوز 10سال نشده امریکا صدام را برداشت!!!!!. ببینید کار دیکتاتوری خامنه ای به کجا رسیده که فرزند گوینده این سخنان را هم کشته اند پاراگراف 21 ... |
دوشنبه 5 مرداد 1388 |
|
| مانفرد - ایران - ایران |
این بیشرف هم از توبره میخوره هم از آخور. برای کفن ودفن و مراسم پسرش دست به دامن قاتلین پسرش (ضرغامی و امثالش) شده.ننگ به همچین پدری.مسلم بدونید که روح پسرش به خاطر وجود این پدر با همچین مسلکی دایم در عذابه .خدایش بیامرزد که لااقل انسان مرد. |
دوشنبه 5 مرداد 1388 |
|
| chkavak - ایران - تهران |
امیدوارم حالا که فرزند از دست دادی آنهم بدست مزدوران خودی و پرورش یافته در آستین خودتان سرت به صخره برخورد کرده باشد و ذره ای پی به درد و رنج عظیمی که پدران و مادران داغداری که حکومت شما فرزندانشان را به خاک و خون کشید و بنام اسلام و خدا و استفراق اسلامی اعدام کرد ببری. هرچند میدانم تو هم یکی از همین اوباشان قداره کش حکومتی و غلام حلقه به گوش ارباب افلجت هستی اما یادت نرود حکومتی که بروی مردمی اسلحه بکشد و باز زور مزدورانش حکومت کند ماندی نیست و مزدورانش را مردم به سزای اعمالشان خواهند رسانید. مرگ بر جمهوری اسلامی و مرگبر حامیان حکومت فتنه و شرارت آخوندی |
دوشنبه 5 مرداد 1388 |
|
| victorsiamak - بلژیک - بروکسل |
مرگ بر جمهوری اسلامی |
دوشنبه 5 مرداد 1388 |
|
| victorsiamak - بلژیک - بروکسل |
کسانیکه خود برای مردم چاه کندند امروز خود درون این چاه می افتند چرا برای اینکه این دنیا دار مکافات است با فروختن جوانان مردم و کشتنشان به هر قیمتی برای رسیدن به قدرت و تداوم پایه های قدرت جهوری اسلامی این است نتیجه اش چه بسیار مادرانیکه حتی نمیدانند فرزندانشان در کجا دفن شده اند این جوان هم فدای همان حس قدرت طلبی پدرش شد که برای دوام این نظام فاسد ازهیچ عملی کوتاهی نکرد دریغا که در این دنیا حسا ب و کتابی هست و باید پاسخگو بودمرگ حقست ولی نه با ذلت روحش شاد به همراه تمامی شهدای راه ازادی درود بر ایران وایرانی |
دوشنبه 5 مرداد 1388 |
|
| آرسام - ایران - تهران |
چه شده آقای روح الامینی این همه دهان دیگران را در دهه 60 خرد کردی حالا ببین چه حالی داره این دنیا دارمکافات است .مگر نه سید مهدی ..... دیروز رفتی تو خیابان بچه حرف بزرگترتو گوش کن |
سه‌شنبه 6 مرداد 1388 |
|