مهم ترین اصل در زندگی، سلامتی است و سلامتی بستگی به شیوه زندگی ما دارد، چنان چه این شیوه زندگی صحیح باشد، سلامتی حفظ و ارتقا می یابد.
از بین عوامل دوازده گانه موثر بر شیوه زندگی، تغذیه خوب از اهمیت به سزایی برخوردار است.
تغذیه خوب یعنی "به گونه ای بخوریم و بیاشامیم که بتوانیم رشد کنیم و از سلامتی بهرهمند شویم."
در اینجا مهم ترین سوال این است که چگونه می توانیم به یک رفتار تغذیه ای خوب برسیم که خوردن و آشامیدن ما را به نحو صحیح کنترل و بهبود بخشد و زمینه را برای یک زندگی سالم و بانشاط فراهم کند.
برای دستیابی به این مهم، پیششرط های انگیزه، دانش تغذیهای و نگرش مثبت به سلامت ضروری است و با فراهم شدن این موارد زمینه برای ایجاد یک رفتار مناسب تغذیه ای فراهم خواهم شد:
برای ایجاد تغییر در رفتار، داشتن انگیزه از مسایل ضروری است. در کل با انگیزه، کارها شروع و ادامه می یابند.
آیا می دانید که تغذیه بد یعنی کم خوری، پرخوری و بدخوری، سالانه میلیون ها انسان را می کشد و میلیون ها نفر را به بیماری های صعبالعلاج نظیر سرطانها و بیماری های قلبیعروقی، دیابت، عضلانی، اسکلتی، افسردگی و ... مبتلا می کند؟
حتما می دانید افرادی که از یک تغذیه خوب بهره مند هستند، زندگی سالم تر و بانشاط تری دارند و به جای بیماری، به زیبایی های زندگی می پردازند و مسیر برای دسترسی به سعادت و یا هر آن چه را که دوست دارند برای آن ها بیشتر فراهم است.
به زندگی یک فرد 70 ساله ی سالم با نشاط نگاه کنید. زمانی که از او پرسیده می شود، رمز این موفقیت بزرگ در شما چیست، علاوه بر آرامش روحی و فعالیت بدنی منظم، از تغذیه خوب نام می برد. به زندگی یک فرد 50 ساله ی بیمار که از بیماری های قلبیعروقی، سرطان، بیماری های استخوانی و ... رنج می برد، توجه کنید. تغذیه بد یکی از عوامل آن است.
با توجه به مطالب فوق و تفکر و اندیشه در آن ها، شاید انگیزه مناسب در بسیاری از ما برای توجه به تغذیه مناسب ایجاد شود.
بدن انسان ماشین پیچیده و دقیقی است که احتیاج به نگهداری آگاهانه دارد.
برای رسیدن به یک روش تغذیه ای مناسب و سلامت مدار، داشتن دانش تغذیهای بسیار ضروری است و با مطالعه کتاب و بهره گیری از دانش متخصصان تغذیه این مهم فراهم می شود. این نوعی احترام به خود است که اندکی وقت و بودجه ی خود را صرف این مساله مهم نماییم.
داشتن دانش تغذیه ای به تنهایی به تغییر رفتار منجر نخواهد شد. در کنار این دانش، نگرش مثبت به سلامتی نیز باید باشد تا رفتار تغذیه ای ما را شکل دهد. به عنوان مثال فردی که می داند مصرف چربی زیاد، برای سلامت قلب و عروق او مضراست، ولی غذاهای چرب می خورد، یعنی دانش لازم را در این زمینه دارد، ولی نگرش مثبت به سلامتی خود را ندارد، یا به عبارتی سلامتی برای او مهم نیست. این شخص اگر علامه ی دهر هم باشد، تغییری در رفتار تغذیه ای او ایجاد نمی شود.
دکتر محمدعلی حیدرنیا - متخصص پزشکی اجتماعی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
|