زندگی دوباره برای سه قاتل بخشوده شده

زندگی دوباره برای سه قاتل بخشوده شده

رقابت عشقی، اختلاف خانوادگی و نزاع موضوع سه پرونده جنایی است که دیروز با توجه به رضایت اولیای دم مقتولان جلسه رسیدگی به آنها به لحاظ جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ما اولین محاکمه در شعبه 71 برگزار شد و مردی که فیلمنامه سریال زیر تیغ براساس پرونده وی نوشته شده بود از خود دفاع کرد.

این مرد که ایوب نام دارد مهرماه سال 84 در محل کارش با همکار خود به نام رضا درگیر شده و او را به قتل رسانده است.

مطابق محتویات پرونده ایوب روز حادثه بعد از درگیری با رضا به سمت او حمله کرد و با چوب به سر وی کوبید و باعث مرگ او شد. ایوب روز گذشته در جلسه محاکمه گفت؛ من از مدت ها قبل با رضا آشنا بودم. ما همکاران خوبی بودیم و قرار بود من یکی دو روز دیگر بازنشسته شوم. خیلی از این مساله خوشحال بودم تا اینکه روز حادثه درگیری لفظی بین من و رضا پیش آمد. رضا با یک میله آهنی به سمتم حمله کرد و می خواست مرا بزند. برای اینکه جلوی ضربه او را بگیرم یک چوب برداشتم، البته به طور اتفاقی چشمم به این چوب افتاد. می خواستم با آن جلوی ضربه رضا را بگیرم که یکدفعه چوب به میله یی که رضا بالا آورده بود، برخورد کرد و باعث شد میله به عقب برگردد و به سر او برخورد کند.

ایوب ادامه داد؛ در این چهار سال که زندان بودم به خاطر کاری که کردم روزی هزار بار می مردم و زنده می شدم. خانواده ام به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند و همسرم سکته مغزی کرد. زندان عذاب بزرگی برای من بود.

وی گفت؛ از شما تقاضا دارم مرا ببخشید و حالا که اولیای دم رضایت دادند در مجازاتم به لحاظ جنبه عمومی جرم تخفیف دهید.

بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات وارد شور شدند و ایوب را به هشت سال حبس محکوم کردند. با توجه به اینکه وی چهار سال در زندان بود مابقی زندان از سوی قضات برای مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد.

محاکمه دوم برای رسیدگی به اتهام جوانی برگزار شد که در یک دوئل عشقی رقیبش را به قتل رسانده بود. وی که سعید نام دارد و از سال 84 به جرم قتل در زندان است روز گذشته در جلسه محاکمه اش گفت؛ مدت ها قبل از این اتفاق عاشق دختری به نام الهام شده بودم و او را دوست داشتم. می خواستم با الهام ازدواج کنم، به همین خاطر هم ارتباطم با او را ادامه دادم و حتی به وی گفتم چند روز دیگر شرایطم بهتر می شود و به خواستگاری اش می روم اما الهام می گفت می خواهد ازدواج کند و دیگر حاضر نیست به این رابطه با من ادامه دهد. او فکر می کرد من به وی دروغ گفته ام.

متهم ادامه داد؛ روز حادثه به الهام زنگ زدم و از او خواستم همدیگر را ببینیم اما الهام به من جواب داد نامزد کرده است. او از من خواست دیگر کاری با وی نداشته باشم. می دانستم الهام خواستگاری دارد و می خواهد با او ازدواج کند، با این حال اول حرفش را باور نکردم و با اصرار از او خواستم هر طور شده با من قرار بگذارد اما الهام دیگر حاضر نشد با من صحبت کند. از این اتفاق آنقدر تحت تاثیر قرار گرفته بودم که تصمیم گرفتم مقابل خانه او بروم. زمانی که به آنجا رسیدم و زنگ زدم پسری جوان بیرون آمد. به او گفتم با الهام کار دارم. او خودش را نامزد الهام معرفی کرد و آنجا بود که فهمیدم دختر مورد علاقه ام دروغ نگفته است و واقعاً قصد ازدواج دارد. دختری که تا پای جان دوستش داشتم من را کنار گذاشته و سراغ پسر دیگری رفته بود. تحمل این ماجرا برایم سخت بود. متاسفانه اختیار از کف دادم و با محمود درگیر شدم. در میان دعوا چاقویی از جیبم بیرون آوردم و با آن یک ضربه به محمود زدم.

متهم در ادامه گفت؛ قسم می خورم نمی خواستم او را بکشم و این یک حادثه بود. من در آن لحظه آنقدر عصبانی بودم و آنچنان خودم را بازنده می دیدم که دیگر هیچ چیز برایم اهمیتی نداشت. حالا هم از کرده خودم به شدت پشیمان هستم و در این مدت که زندانی بودم به شدت تنبیه شده ام. از طرفی عذاب وجدانی که دارم من را نابود کرده است. تقاضا دارم با توجه به بخشش اولیای دم مرا عفو کنید و در مجازاتم تخفیف قائل شوید.

هیات قضات شعبه 71 پس از محاکمه این قاتل بخشوده شده او را به هشت سال حبس محکوم و اعلام کردند با توجه به اینکه او نیز چهار سال از عمرش را در زندان گذرانده چهار سال دیگر از حبس اش را به حالت تعلیق درمی آورند.

سومین محاکمه که اولیای دم مقتول باز هم از پیش اعلام رضایت کرده بودند در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. در ابتدای جلسه محاکمه محمد شادابی نماینده دادستان تهران در برابر قضات حاضر شد و گفت؛ متهم 20ساله که علیرضا نام دارد سال گذشته در یک درگیری عموی خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده است. با توجه به اینکه اولیای دم اعلام رضایت کرده اند به عنوان نماینده دادستان تقاضای صدور حکم قانونی را دارم.

در ادامه اولیای دم اعلام کردند از متهم شکایت ندارند و او را بدون قید و شرط می بخشند. سپس به دستور قاضی دادگاه علیرضا در جایگاه حاضر شد و گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم. شب حادثه عمویم که بر سر یک کامیون شراکتی با پدرم اختلاف داشت با پدرم تماس گرفت. آنها با هم مشاجره و تلفن را قطع کردند. چند دقیقه بعد ما برای سرکشی به باغ مان در نظرآباد به راه افتادیم. برادرم هم همراه من و پدرم بود. سر خیابان عمویم را دیدیم. او ما را تعقیب کرد و در نهایت از خودرو پیاده شد و به پدرم که بیمار بود، حمله کرد. من هم برای اینکه از پدر بیمارم حمایت کنم تفنگ شکاری او را که در خودرو بود، برداشتم و از فاصله بسیار نزدیک و در حالی که عمویم سعی می کرد تفنگ را از من بگیرد به سمت او شلیک کردم.

متهم ادامه داد؛ از کرده خودم پشیمانم و از اولیای دم که رضایت دادند، تشکر می کنم.

پس از پایان جلسه دادگاه هیات قضات شعبه 74 برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.

ghafas - ترکیه - طرابوزان هر کس امشب باید رای حد اقل یک نفر را برگرداند به روستاها سفر کنید تلفن بزنید قانعشان کنید که ایران را با این بوزینه بی آبروتر از اینی که هست نکنند پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

pari97 - امارات - دبی تو رو خدا به میمون رای ندید پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

ferfereh - ایران - تهران رای من کروبی است چون فقط آخوند از پس آخوند می تونه بربیاد. پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

hapo - امارات - دبی دلم به یاد دلارا دارابی گرفت ..آرزو دارم همون بلا سر خونواده مقتول بیاد دیشب خواب دلارا را میدیدم الان یادم اومد زنده بود و بخشیده بودندش پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

mahyar1212 - ایران - تهران فقط به میمون را ندید اگه تو این مرحله پیروز نشه مرحله بعد کارش تمومه چنین گفت کوروش به محمود مشنگ که ای چشم ابرو کاپشن قشنگ که از سرم گفتار کردار تو جهان برهمه پارسیان گشته تنگ پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

Nim Rokh - ایران - تهران pari97 - امارات - دبی ghafas - ترکیه - طرابوزان میمون شماها هستید و اون ذات...که ریس جمهوری که توسط مردم انتخاب شده را اینجور خطاب می کنید. اگر احمدی نژاد رای نیاورد اون وقت مثل بقیه مردم است ولی هنوز که ریس جمهور است حق ندارید اینجور هتک حرمت مردم ایران کنید. اخه ترکیه و امارات هم جایی بوده که .. رفتید اونجا.. پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

Kaweh - آلمان - فرانکفورت در انتظار روزی هستم که حکم اعدام از قانون اساسی ایران بیرون کشیده شود البته قبل از آن باید حکومت جهل به پاینن بیاید . به امید آنروز . مردم ما خیلی بیشتر از اینها احتیاج به فرهنگسازی دارن و باید تلاش کرد تا فرهنگ جامعه بالا روز و بفهمد اعدام کار درستی نیست و حکم یک قاتل بیشتر از حبس ابد نباید باشد . به ارزش جان انسانها فکر کنید . در آلمان چون ارزش جان انسان خیلی بالا است حکم اعدام از قانون اساسی در سال 1945 بیرون کشیده شد پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

freedomforiran - انگلستان - لندن Nim Rokh - ایران - تهران واقعا بحرفی که میزنی اعتقاد داری و یـا شوخی می کنی اگر شوخی نمیکنی باید بگویم به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سر انجا م بد داشـتـیـم پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

a_bamdad - ایران - تهران Nim Rokh - ایران - تهران کم کم داشتم بهت امیدوار میشدم.گفتم از شرم و حیا چیزایی تو وجودت هست که دیگه نمیای کامنت بذاری اما فهمیدم ادمیت براتون جزء محالات و حسرتای دست نیافتنیه.حالا که ادم نمیشی برو بذارش تو اب یخ شاید داغ شکست کمتر بشه. پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

hapo - امارات - دبی Nim Rokh - ایران - تهران خاک ... که دوقوز آباد هم به لطف نظام نمیتونی بری......این سایت مال امثال تویه مگه ؟اون الدنگ دزد یکدست مگه نزد تو سری که اینا فیلتره نیا چرا تا چشم اربابتو دور میبینی میای اینجا...؟میبینی هیچی نمیتونی بگی آخه ذوب در ولایت که نباید اصلا زنده باشه که بعد....بخوره برو خفه بمیر رییس جمهورت هم با تقلی و حمایت علی چلاق انتخاب شده است دیگه چی ...میکنی؟ پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

ghafas - ترکیه - طرابوزون Nim Rokh - ایران - تهران هر وقت تونستی بگی چرا رهبر الاغت از رفسنجانی دفاع نکرد یا مجکومش نکرد (در کل هیچ ... نخورد) هر وقت تونستی جلوی دروغهای میلیارد دلاری اون پدر سگ رو بگیری وتوجیه کنی بیا اینچا دفاع کن بی آبرو ی ..... مردم از شما بیزارند شما پول مردم را به اسم بسیج میگیرین و کله گنده هاتون جلاد و فاسد و دزدند مثل خلخالی زارعی رفسنجانی و خرمنه ای...در ضمن شهری که من در آن هستم مثل ... تو فاقد آزادی نیست توریستی ورویایی (فدای ایران) پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

Nim Rokh - ایران - تهران Kaweh - آلمان - فرانکفورت ما تا شماها را اون بالا نفرستیم دست بردار نیستیم...اگر یک جانی هم بلایی بر سر خانواده تو بیاورد باز بلبل زبانی می کنی یا مشی قصام؟ بسه از شعار دادن بیهوده کمی به فکر شرکتت باش پنج‌شنبه 21 خرداد 1388

sepideh_j - ایتالیا - ونیز Nim Rokh - ایران - تهران میمون اون دروغ گوی کثیفه. بعید می دونم تو واقعا از ایران کامنت بذاری. واقعا کجات می سوزه که این جوری دروغ می گی. محمود خائن حیا کن ایران منو رها کن اگه نتونیم با رای احمدی نژادو بیرون کنیم با زور و خون بیرون می کنیم. پنج‌شنبه 21 خرداد 1388