3- شما نباید هر آنچه بقیه می خورند، شما نیز تناول کنید:
هر فردی بنا به خاصیت فیزیکی منحصر به فردی که دارد، مکانیزم سوخت و ساز متفاوتی نیز خواهد داشت. اگر دوست شما ، علی رقم خوردن انواع غذاهای چرب و شیرین ، تناسب اندام دارد، دلیل نمی شود که شما نیز از عادت وی پیروی کنید . شاید او به دلیل متابولیسم پرسرعتی که دارد در این زمینه دچار اشکال نشود. اما شما با مصرف مقدار کمی از این غذاها تفاوت چشمگیری در وزن خود ملاحظه می کنید.
4- عمدا پرخوری می کنید تا توجه افراد را زایل کنید!
دلیل مسخره و غیر موجه ای به نظر می رسد . اما حقیقت دارد. موضوع این است که گاهی این تصور که از جذابیت خود به عمد به کاهیم باعث می شود که به سمت پرخوری و عدم توجه به تناسب اندام گرایش پیدا کنیم. و این اگر چه احمقانه به نظر می رسد ولی از جمله دلایلی است که به صورت پنهانی می تواند تاثیر مخرب خود را داشته باشد.
5- کنترل اعصاب، از پرخوری جلوگیری می کند.
شاید خودتان در آن لحظات متوجه نباشید، اما در زمانی که عصبانیت بروز می کند ، اغلب افراد به صورت ناخودآگاه به صمت خوراکی می روند. چیزی که بتواند ولو برای مدتی اندک ذهن آن ها را منحرف و یا آرام کند.در وضعیت های مشابهی مثل عصبانیت، احساس تنهایی ، کسلی و ... بهتر است کمی تامل کنید و سعی کنید به سمت فعالیت های دیگر بروید. در این حالت اگر واقعا گرسنه نباشید ، احساس گرسنگی و حتی گرایش به خوردن در آن لحظه بر طرف می شود.
6- بعضی افراد گمان می کنند که به راستی مقدر برای آنها چاق ماندن (بودن)است:
چرا باید تصور کنیم که عدم موفقیت در پیروی و یا پای بندی به یک رژیم غذایی و یا به دست نیاوردن نتیجه دلخواه در این زمینه به این معناست که تلاش بی نتیجه است و باید وضعیت موجود را تحمل کرد. شاید به دلیل نداشتن مهارت و مطالعه کافی و یا دید روشن به این مسئله و یا عدم برخورداری از حمایت کافی در زمینه اجرای برنامه رژیم غذایی ، این گونه تصور پیش آید که سهم من از زیبایی تحمل چاقی است.این منصفانه نیست که چنین مقدری را برای خود بپذیریم. چنین تصوری نه تنها باعث سرخوردگی می شود بلکه اعتماد به نفس را نیز کاهش می دهد.
شاید تنها یک قدم بیشتر کافی بود تا چنین تصور غلطی نقش بر آب شود و به خودتان ثابت کنید که سهم من بهترین است.
7- احساس بهتر زمانی بروز می کند که چیزی بخوریم!
یا بهترین تفریح ممکن را خوردن بدانیم.شاید با خوردن اولین لقمه مقداری سروتونین و به دنبال آن حس ناپایدار شادی در فرد ایجاد شود. اما ناپایدار است و به علاوه روشی هم که برای ایجاد این شادی ناپایدار انتخاب کرده ایم ، غلط است. غذا واقعا چنین تاثیری به همراه ندارد. در عوض فعالیت های دیگری هستند که با انجام آن می توانید شادی واقعی را تجربه کنید. از انجام بازی های گروهی گرفته تا مطالعه و یا گفتگویی با دوستان و یا رسیدگی به گل های باغچه و ....
8- در هنگام استرس و اضطراب بیش از اندازه می خوریم:
اگر دقت کرده باشید می بینید که اغلب آدم ها بعد از طی کردن یک روز پر تنش و اضطراب ، زمانی که به خانه می روند چه طور به سمت غذا هجوم می برند و این به مرور زمان تبدیل به یک عادت می شود. البته این حقیقت نیز پوشیده نیست که در زمان اضطراب و تنش ، محیط بدن به وضعیت قحطی
زدگی در می آید و سبب می شود که تنها راه رهایی از این قحطی را خوردن بدانیم .
اماچه طور می توان به این وضعیت غلبه کرد؟ تمرینات مدیتیشن در این زمینه بسیار موفق عمل میکند. با انجام این تمرین ، بدن همیشه آرامش خود را حفظ می کند ، حتی در وضعیت پر استرس.
9- آیا به دنبال فرصت منحصر به فردی هستید تا برنامه رژیم غذایی را شروع کنید!
به راستی چرا این طور رفتار می کنیم. چرا منتظر زمانی هستیم که خودمان نیز نمی دانیم کی از راه می رسد. چرا باید این برنامه حیاتی و مهم را به دلایل مختلف و نه چندان مهم مرتب به تعویق بیندازیم. اگر فکر میکنید که شروع برنامه نیاز به فرصت خاصی دارد مطمئن باشید هیچ گاه این فرصت به سراغ شما نخواهد آمد. چون خودتان باید این فرصت را خلق کنید. تنها کافی است که برای خود اهمیت قائل باشید . آن وقت متوجه می شوید که هیچ فرصتی بهتر از همین الان نیست که بدون بهانه جویی و اتلاف وقت به خودتان رسیدگی کنید.