ویدیوئی از چگونگی بوجود آمدن کائنات

ویدیوئی از چگونگی بوجود آمدن کائنات

shanul - المان - هامبورگ
نظر اسلام در مورد چگونگی بوجود آمدن کائنات:
فناتیک ها و مسلمانان آشنا به دانش امروزی در تلاش کسب وجهه برای اسلام مدعی کشف تیوری پیدایش جهان در قرآن هستند. شاهد مدعای آنان آیه ای از سوره فصلت است که در بعضی ترجمه ها می گوید جهان را از گاز و دود آفریدیم. این نمونه ایست از ارایه مدارک علمی آنان:
و اما آیه مورد نظر(11) از سوره فصلت:
ثم استوى الى السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین.
به پنج ترجمه ذیل توجه فرمایید:
ترجمه بهبودی: بعد از آفرینش زمین پرکشید
بسوی آسمان و آسمان ظرف آن دو روز انباشته بود از گاز و دود و پروردگارش به گرد عرش اعظم خود چرخید و به دودها و زمین گفت: با من بیایید خواه و ناخواه که باید شیوه راه رفتن و چرخیدن بیاموزید زمین نیم پرورده و گازهای ناپرورده گفتند: آمدیم با رضایت خاطر از دل و جان.
ترجمه معاذیخواه:
سپس زمین، به آسمان پرداخت در حالی که آن همه دود بود. پس آسمان و زمین را گفت: بیایید فرمان پذیر یا ناگزیر، گفتند: آییم فرمان پذیران.
ترجمه فولادوند:
سپس آهنگ [آفرینش] آسمان کرد و آن بخاری بود پس به آن و به زمین فرمود خواه یا ناخواه بیایید آن دو گفتند فرمان پذیر آمدیم.
ترجمه آیتی:
سپس به آسمان پرداخت و آن دودی بود پس به آسمان و زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید گفتند: فرمانبردار آمدیم.
اما ادعای آنان در جزییاتش: دود، بعنوان ذرات معلق، قیاسی بی عیب برای گازهای هیدروژن و هیلیوم توجیه میکنند در حالیکه دود ذرات خاکستر و بیشتر آن کربن است. بر خلاف گاز از سوختن یعنی اکسیداسیون بوجود آمده و هیچ شباهتی با عناصر تشکیل دهنده هیدروژن و هیلیوم ندارد.
ایده آغاز پیدایش جهان از مواد گازی شکل از قدیم در میان ایرانیان و یونانیان وجود داشته و قرآن آنرا به غلط بعنوان دود تکرار کرده و گرنه زبان عربی لغات کافی برای توضیح و تشریح گاز داشته است علاوه بر این حدس و گمان در موضوعات علمی در میان فیلسوفان یونانی رواج فراوان داشته و حتی بسیاری از فرضیات آنان مانند پیش بینی اتم، قوانین علم ترمودینامیک، وجود منظومه های دیگر، چگونگی بوجود آمدن باران و پروسه تکامل به واقعیت پیوسته است. آیا درستی این گمان زنی ها منتج به نتیجه گیری ما از دسترسی آنان به ماورالطبیه و غـیب گویی باید بشود؟
و اما نکته اصلی اینجاست که آغاز جهان از گاز نبوده است. اگر تیوری انفجار بزرگ صحیح باشد، پیدایش جهان، قبل از اینکه هر نوع ماده ای وجود داشته باشد، از انرژی محض است. چندین لحظه بعد از انفجار است که ماده شکل می گیرد و آنهم نه بصورت گاز بلکه پلاسما. بعد از سرد شدن پلاسماست که گازها بوجود می آیند. حتی در این نقطه نیز هنوز گازها تنها مواد و یا بیشترین مواد تشکیل دهنده جهان نیستند. اشعه های الکترومغناطیسی، نور، جرم-انرژی و ... از کمیت بیشتری برخوردارند.
اما مشکل مسلمانان دو آتشه آشتی دهنده علم و دین به همین جا خاتمه نمی یابد. ذیلاُ به پس و پیش ترجمه آیه فوق توجه فرمایید:
ترجمه معاذیخواه:
بگو: آیا به کسی که زمین را در دو روز آفریده است کافر میشوید و برای او همتایان قرار میدهید اوست پروردگار جهانیان (آیه 9) بر روی زمین کوه ها پدید آورد و آن را پر برکت ساخت و به مدت چهار روز رزق همه را معین کرد، یکسان برای همه سائلان (آیه 10) سپس به آسمان و زمین گفت: خواه یا ناخواه بیایید گفتند: فرمانبردار آمدیم (آیه 11) آنگاه هفت آسمان را در دو روز پدید آورد و در هر آسمانی کارش را به آن وحی کرد و آسمان فروردین را به چراغهایی بیاراستیم و محفوظش داشتیم این است تدبیر آن پیروزمند دانا (آیه 12).
درآیه 9 واضح و روشن اظهار می شود که در ابتدا زمین در دو2 روز آفریده می شود. آیه 10 کوهها و برکات روی زمین را در چهار روز بعد می آفریند. در اینجا بروشنی تنظیم زمانی را در آیه ها می بینیم. یعنی اول زمین بوجود می آید(آیه 9) و سپس بر روی آن کوهها و درختان و برکات دیگر قرار می گیرند(آیه10). و سپس در آیه های 11 و 12 بقیه جهان آفریده می شوند. آیه 11: سپس به آسمان پرداخت... یعنی در حالیکه زمین و کوهها و برکات روی آن (درختان و گیاهان و حیوانات) وجود داشته اند، در همان زمان بقیه جهان دود و یا بنا بر تحریف بعضی مسلمانان گاز بوده است. در اینجا می بینیم نه تنها ادعای پیش بینی قرآن در رابطه با کشفیات علوم جدید با سر به زمین می خورد، بلکه اشتباه غیر قابل تکذیب قرآن در وجود داشتن زمین قبل از بقیه دنیا بخوبی مبرهن است.
ادامه در کامنت بعدی...
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
ادامه مطلب:
می دانیم که از لحاظ علمی وجود داشتن زمین همزمان با گازی شکل بودن جهان غیر ممکن است بویژه زمین پر از برکات"کوهها، درختان، میوه ها، حیوانات". برای بوجود آمدن زمین و دیگر"برکات" ابتدا بایستی جهان گازی شکل منقبض شده، ستارگان را تشکیل دهد و سپس ستاره ها منفجر و دو باره منقبض شوند. فقط در سلسله سیکلهای انقباض و انفجار ستاره گان است که مواد سنگین (جامد) ، که زمین و محتویاتش از آن تشکیل شده، شکل می گیرند. در نتیجه زمین میلیاردها سال بعد از گازی شکل بودن جهان است که بوجود می آید و بایستی صدها میلیون سال دیگر بگذرد تا ابتدایی ترین شکل زندگی یعنی گیاهان بوجود آیند.
چنین اشتباه فاحشی فقط می تواند از انسان زمینی با اطلا عات محدود علمی سر زند. قرآن همانند بسیاری از کتب و متون مذهبی نوشته شده در دوران گذشته، مملو از اینگونه ابهامات و اشتباهات است. البته باید اذعان داشت که این خطای علمی را قرآن از کتاب پیدایش((Genesis تورات بعاریت گرفته و آنرا تکرار میکند با این تفاوت که در تورات ستاره گان در روز چهارم آفریده می شوند و در قرآن روز پنجم و ششم. آفرینش زمین قبل از آسمان و ستاره گان در هر دو مشترک است.
آیه 12 وضع از این هم بدتر کرده و خرافات رایج بین ایرانیان و یونانیان آنزمان را تکرار می کند. اعتقاد به هفت طبقه بودن آسمان بین مذاهب چند خدایی و تک خدایی آنزمان مانند مسحیت و یهودیت نیز وجود داشته است. تکرار این اشتباه بدون هیچگونه توضیح علمی در قرآن کاملا عادی و نشان دهنده تراوشات طبیعی مغز انسان آن دوران است.
تنها توضیحی که برای ایده هفت آسمان می توان داد این است که در آن زمان به غلط معتقد بودند منظومه شمسی دارای هفت "سیاره" است که در محور خود بدور زمین در گردشند: خورشید، ماه، مریخ، ژوپیتر، عطارد، زحل و زهره. هنوز هیچ کس از وجود اورانیوس، نپتون و پلوتون خبر نداشت و به این واقعیت دست نیافته بودند که فقط ماه است که بدور زمین در حرکت است و زمین و دیگر سیارات بدور خورشید در گردشند.
باورهای مانده از قرون و اعصار هر چند صدها سال دوام آورده اند دلیل صحت و سقم آنها نمی باشد. برای دستیابی به حقیقت باید جزم اندیشی را رها کرده و اعتقادات خود را با کمک علم و منطق مورد ارزیابی قرار دهیم.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
اون ...که میگن خدا وجود داره چند هزار دفعه این ویدئو را ببینند و بعد قضاوت کنند که آیا قرآن بیشتر از یک کتاب هجو چیز دیگری هم هست؟ لطفا از این جفنگیات مسخره ... هم کسی اینجا نگذاره که «و شما چه میدانید که ستاره چه هست و ...» از اینجور آیات ...
مرگ بر نادانی و زنده باد خردگرایی (بی خدایی)
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

ehsanusa - امریکا - نیوجرسی
انیمیشن خیلی جالبی بود. ممنون از دست اندرکاران سایت.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

hans - لمان - هامبورک
من هم با نظرات شانول موافق بوده باید اضافه بکنم که دین مسیحیت و یهودیت به مدت بیش از 1500 سال اجازه ندادند کتاب نجوم و موضوع کایینات مورد مطالعه قرار گیرند. مورد گالیله و جیوانو برونو که ان هم زمین را مرکز کایینات نمی دانست زنده زنده توسط کلیسا در اتش انداخته شد بر همه اشکار است. اسلام که اکثر مطالب اش را از مسیحیت و یهو دیت کرفته. نمی تواند مترقی تر و لیبرال تر از انها باشد. اصولا علم کایینات با تتوری های انیشتن و کوانتم هایزنبرک وارد مرحله جدیدی شده و هنوز بسیاری از تتوری ها به مرحله اثبات نرسیده اند. بنظر من عقیده انیشتن در مورد دین خیلی منطقی تر است. او می کوید. من مذهب کایینات را بیشتر از هر دین دیکر قبول دارم. زمانی که ادمی نصف شب پشت تلسکوب می ایستد. وکرات و ستارکان را مشاهده می کند مسایل زمینی برایش نسبی می شوند. بنظر من ادیان دانش ان را ندارند تا به سوالات ما پاسخ درست بدهند. کسانی که سواد و دانش ندارند جواب سوالات خود را از دین دریافت می کنند. تعجب من همیشه این بوده که چطور یک ادمی که دکترای زمین شناسی .از دانشکاه اروپا دارد و یا استرو فیزیک خوانده باز هنوز به یاوه های دین اسلام گوش می دهند.تولستوی می کوید: کسی که حقیقت را نمی داند نادان است ولی کسی که حقیقت را می داند و ان را پنهان می کند جنایتکار است. با تشکر فراوان از مسولین این سایت امیدوارم بیشتر مطالب علمی را در این سایت بکزارید. با پشرفت علم دین و خرافات ارزش خود را از دست می دهند موفق باشید
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

مهران-اسلام - ایران - ارومیه
این فیلم هم یک انیمیشن است وساخته ذهن بشر وشاید امکان داشته باشد وشاید هم نه چون دانشمندان هم فقط این مسپله بیگ بنگ و انقباض وانبساط را صرفا فرضیه قلمداد می کنند و یک امر بدیهی نیست ولی این دلیل بر توهین به قرآن نمی شود چون در قرآن این تناقضاتی که شما از آن بحث می کنید اصلا تا به حال ثابت نشده است
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

ehsan2008 - انگلیس - لندن
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی . خیلی برات متاسفم که در نادانی کاملی هستئ.امیدوارم که روزی به این حقیقت پی ببری.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

baradar - ایران - ساری
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
بهتره ... شی و در جهالت خودت بمیری.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

آزادمرد - ایران - تهران
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی

دوست عزیز من اصلا اعتقادی به مذهب ندارم اما تصادفی بوجود آمدن همه چیز منطقی نیست.
همین خرد که می فرمایید محصول مغز انسان هستش. آیا فکر کردین که فرایند فکر کردن و تبدیل داده های حسی به استدلال و استنتاج فرایندی بی نهایت پیچیده و خارق العاده هستش؟
آندره فلو - کاشف رمز DNA از بی خدایان بود و سالها دفاع کرد از ایدش اما بعد از کشف رمز ذکر شده به خدا ایمان آورد چون ساختار DNA که مبدا حیات همه موجودات هست به حدی پیچیده است که هرگونه امکان تصادفی به وجود آمدن رو رد میکنه. تو شکل خیلی ساده شده مثل کدهای برنامه نویسی هستش و تصادفی بوجود اومدنش تازه خیلی خیلی ساده شده مثل اینه که بگیم خود به خود تو طبیعت سیستم عامل لینوکس به مرور زمان شکل بگیره!
لطفا وقتی صحبت میکنین با اطلاعات بیشتر باشه.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

bbayat - آلمان - اشتوتگارت
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
یک ویدئو نه یک شبیه سازی سه بعدی کامپیوتری با 3dmax یا نرم افزارهای مشابه از یک تئوری چه دلیل محکمی برای انکار وجود خداست.یه جور گفتی ویدئو که من شک کردم خودت فیلمبرداری کردی
shanul - المان - هامبورگ
1 -فیلسوفان یونانی طبق تاریخ تصور می کردند که زمین مرکز عالم است و حتی فکر می کردند زمین تخت است و کروی شکل نیست.(بعد ها گالیله اثبات کرد)
2 -روز در قرآن به معنی 24 ساعت نیست و به معنی دوره هم می باشد.
3 (و اما نکته اصلی اینجاست که آغاز جهان از گاز نبوده است. اگر تیوری انفجار بزرگ صحیح باشد، پیدایش جهان، قبل از اینکه هر نوع ماده ای وجود داشته باشد، از انرژی محض است ) جانا سخن از زبان ما می گویی دقیقا با هم هم عقیده هستیم اگر دقت می کردی نظر قرآن هم همین است اراده خدا برای وجود جهان نیاز به ماده اولیه ندارد و طبق آیه "کن فیکون" اراده خدا خواست که جهان باشد و جهان ایجاد شد. ایجاد انرژی عظیم و بقیه هم طبق فرمول اعجاب برانگیز انیشتین E=mc2 کاملا با نظر شما موافقم که انرژی عظیم تبدیل به ماده و بعد هم بقیه ماجرا ...

عزیز من نکته اصلی اینجاست که بشر با تمام پیشرفتهای شگرف تنها می تواند بخش فیزیکی مسئله را حل کند. در مورد متا فیزیک و ماورا عقل بشر حیران و عاجز است و دقیقا مبدا فیزیکی پیدایش عالم را خداوند در این آیه از قرآن اعلام کرده حال اینکه انرژی عظیم از کجا منشا گرفته که بعد تبدیل به گاز شده مرز بین شناخته ها و ناشناخته های ماست.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

shad - فرانسه - نیس
shanul -mlowes -
جالب نوشتید.
درود بر خردگرایی که تیشه به ریشه موهومات زد. دانش بهتر از ایمان است.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

tehrangeles - آمریکا - لس انجلس
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
چرا خدارو قبول ندارید؟واقعا تمایل دارم نظرات بی خدایان بپرسم
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

odin - بلژیک - انتورپن
سوال از مسئولین محترم سایت:
بنده ترجمه و تفسیری بسیار روشن و واضح از این کلیپها را در یک مقاله علمی که در چندین سال پیش، حتا قبل از ساخت و نمایش این کلیپ دارم که در مجله ساینس مونیتور بچاپ رسیده بود. نه اینکه خودم ترجمه کرده باشم بلکه بوسیله منجمین و اساتید نویسنده در نشریه نجوم ترجمه شده. اما قبل از انتشار نشریه. مطلبی بسیار گویا و روشن است. همانطور که خود کلیپ و توضیحات اقای shanul - المان - هامبورگ واضح و بزبان ساده است. اما با تمام این تعاریف جناب شانول کسانیکه از راه مغلطه کردن و دروغگویی نان میخورند باور کنید کار خود را ترک نمیکنند. و بی توجه به فرمان امیرالموئمنین که در کتاب منصوب به خود علم نجوم را حرام اعلام کرده!!!!!باز هم چهارچنگولی میان پائین.
در هر حال اگر اجازه هست بفرمائید تا در ادامه و دنباله این ویدئو کلیپ فوق العاده انها را ارسال کنم، زیرا سوالهای بسیاری از جویندگان تشنه علم را پاسخ میدهد.
---------------------------
کاربر گرامی:
تشکر از توجه شما
مقاله مورد نظر را میتوانید در چندین بخش به طور مختصر در این قسمت درج نمائید.
ایرانیان انگلستان
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
دوست عزیز و فرزانه mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی:

این همان مطلبی است که من چندی است با جزییات به آن پرداخته ام و سعی کردم برای این عصر حجریهای علت و معلول زده و برهان نظمی ها و معتقدین به ناظم باشعور که اصل علت و معلول را تا رسیدن به خدایشان دنبال میکنند و بعد از آن خدای خیالی خود را از هر علت وجودی مستثنی میکنند توضیح دهم.

درک ماهیت (هیچ) برای بشری که همواره بدنبال علت وجودی و سرچشمه هر چیزی میگردد بسیار دشوار است چه برسد به ابنکه بخواهید به این قرآنی ها و انجیلیها و متعصبین مذهبی بگویید جهان هستی از ذره ای بی نهایت چگال و کوچک از (هیچ به هست) مبدل میگردد و علت وجودی را در ذات خود دارد و از بیرون به این مجموعه وارد نمیگردد!

بنا به سفسطه های حکمای اسلامی و فلاسفه اسلامی،‌ تنها با فرض وجود واجب الوجود است که میتوان برای آفرینش نقطه شروع قائل شد بی آنکه دچار دور باطل شویم و حال آنکه خود چنین استلالی نیز یک دور باطل است مگر آنگه تصور کنیم که هستی از متمم خود یعنی تهی (که با صفر یا عدم مطلق متفاوت است) منشا گرفته است!

اما مشکل وجود موجودی خیالی بنام واجب الوجود در این است که اولا به فرض وجود واجب الوجود یا بقول ایشان خدای احد و واحد،‌ او مجبور به تبعیت از همین قوانین دینامیکی جهان خلقت است چرا که در غیر اینصورت جهان خلقت به شکل دلخواه و بر اساس مشیت او و بگونه ای کاملا اختیاری ایجاد و اداره میگردید و نه وضعی که اکنون مشاهده میکنیم!

و چون این موجود تصوری مجبور به تبعیت از همین قوانین است،‌ حاکم بر آن نمیتواند باشد بلکه محکوم به آنست!

مشکل دوم در مورد موجودی خیالی بنام الله یا خدا یا آفریننده ای که نه زاده شده و نه خلق شده بلکه از اول بوده در این است که چنین موجودی بر اساس همین قوانین علت و معلول و قوانین دینامیکی که در هر یک از میلیاردها میلیارد جهان آفرینشی قابل تصور یا بقول اختر فیزیستها (جهانهای موازی) شکل میگیرد نمیتواند تاثیر گذار باشد چرا که هر یک از این جهانهای تصوری با داشتن نقطه شروعی که در آن لحظه هیچ قانونی معتبر نخواهد بود عملا اراده و مشیت و خواست واجب الوجود تصوری را به صفر میرسانند و از معادله حذف میکنند!

در واقع در نقطه بیگ بنگ یا singularity، تمامی قوانین طبیعی Null یعنی هیچ یا بی اعتبار میشود. یعنی هیچ قانونی بر آن لحظه حکمرانی نمیکند حتی قانون بقای ماده و انرژی و هر آنچه پس از بیگ بنگ اتفاق میافتد محصول تکامل درونی خود این مجموعه است یا بعبارتی این مجموعه Self-contained یا خودکفا یا خود شمول است.

یعنی تمامی آنچه که به نظر مذهبیون نظمی حساب شده و از روی برنامه ریزی قبلی است، پس از مهبانگ، و آنهم پس از میلیاردها میلیارد تصادف ذرات و بی نظمی های گسترده عالم منتهی به ایجاد توده های پراکنده از غبار کیهانی شده که پس از سرد شدن و ساختن ملکولهای اولیه بر اثر فشار، حرارت، ‌تصادم و ممزوج شدن اتمها و غیره به پیدایش ارکان حیات به شکل تک سلولی و سپس پر سلولی و سایر شکلهای حیات درآمده تا به شکل امروزی آن رسیده!

اما این عصر حجریها با حذف عامل زمان و بسیاری از فاکتورهای دیگر تنها با مشاهده یک گل کاکتوس یا مورچه میخواهند پی بوجود خالقی باشعور ببرند که همه چیز را سر حوصله و بر اساس قوانین مسخره ای چون:

به آسمان و زمین گفت بیایید خواه از روی اراده یا اجبار!!! و زمین و آسمان گفتند لبیک! ما می آییم! یا به فلان چیز گفت بشو و آن چیز هست شد...!!!

یا بقیه مهملاتی که در کتاب قصه محمد نوشته شده آفریده و آنهم بی کم و کاست! بعد هم بادی به غب غب میاندازند که بله زمانی که به یک هلی کوپتر نگاه میکنید پی بوجود مهندس آن میبرید پس چگونه ممکن است با دیدن یک مورچه یا پشه یا یک کهکشان که ساختمانی پیچیده تر از هلی کوپتر دارد پی بوجود خالق نبرید؟!
و نمیگویند که این هلی کوپتر در 100 سال قبل وجود نداشته یا اندیشه ایجاد آن به تکامل نرسیده بوده و همان پشه یا مورچه در چند بیلیون سال قبل یک تک سلولی ببیش نبوده اند و اگر باز هم به عقب برگردیم به توده هایی از گاز و غبار و در نهایت به نقطه صفر میرسیم که جهانی در کار نبوده و از عدم، هستی شکل گرفته.

از پیدایش ‌غریزه و سایر حواس پیشرفته در جانداران، تنها چند صد میلیون یا نزدیک به یک میلیارد سال میگذرد. از پیدایش شعور، هوش، قوه ناطقه تنها چند میلیون سال میگذرد (حداقل بر روی سیاره زمین) و قدیمی ترین فسیل انسان بر روی سیاره زمین به 6 میلیون سال قبل در آفریقا میرسد که اخیرا یافت شد در حالیکه از ابتدای خلقت تاکنون بین 15 تا 50 میلیارد سال بسته به تخمین های مختلف سپری شده است.

پس داستان آدم و حوا که پیدایش آن به تنها چند هزار سال قبل باز میگردد (چون شجره نامه آن در تورات موجود است و قرآن نیز به آن صحه میگذارد) تنها افسانه ای بی معنا بیش نیست و فسیل انسان 6 میلیون ساله نیز شباهت بیمانندی به میمون دارد تا انسان مورد اشاره در مذاهب تحت عنوان آدم و حوا!

تمامی این نظم بظاهر بی عیب و نقص جهان خلقت از هیچ بوجود آمده و بسرعت نیز رو به بی نظمی میرود و میزان تصادفات در عالم هستی به میزانی گسترش میابد که دوباره جهان خلقت در درون خود فرو میریزد و در سیاهچاله عظیمی متراکم و چگال میگردد تا در نقطه معکوس دیگری ضد آن بصورت بیگ بنگ دیگری جهان جدیدی را خلق کند بی آنکه مشیت خالقی بی همتا بر وقایع پس از آن تاثیر گذار باشد!

مغز کوچک مذهبیون از هضم بسیاری از این مفاهیم عاجز است و البته حرجی هم به آنان نیست! ایکاش این متعصبین مذهبی بجای خواندن آیات سخیف و بی سر ته و دروغ تازینامه محمد حداقل کتاب ساده و روان دکتر استیفن هاوکینگ را مطالعه مینمودند شاید که رستگار شوند!

این کتاب بی نظیر که عاری از هر فرمول است و برای همه قابل درک میباشد (تاریخچه مختصری از زمان A Brief History of Time) نام دارد که دریایی از علم را بصورتی خلاصه و ساده در اختیار همگان قرار میدهد.

سرتان را درد آوردم! تنها چیزی که در این دنیا درمان ندارد جهالت و جمود فکری همین متعصبین مذهبی است! میگویند مغز مثل چتر نجات است. تا آنرا باز نکنید شما را نجات نخواهد داد. مغز بسته این متعصبین مذهبی عاقبت اینها را به زمین میکوبد تا حیات بی مصرفشان با جهالتی بی انتها به پایان برسد.

درود بر شما و فرزندان راستین کوروش و جاوید ایران زمین
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

baradar - ایران - ساری
shad - فرانسه - نیس
تو هم بهتره ...شی و در جهالت خودت بمیری(مسوول محترم سانسور سایت خودم سانسور کردم تا شما زیاد خسته نشی)
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

omid121 - ایران - مشهد
چطور میتونم این کلیب و دانلود کنم چون همینجوری هم نمیتوم ببینم .
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

shad - فرانسه - نیس
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
خوب شد این کشفیات توسط غیر مسلمانان کافر انجام شد و گرنه امثال شما که در بلاد کفر نشستید و قران تلاوت می کنید از کجای قران فرمول انرژی را در می اوردید؟!!
اگه راست می گید یک فرمول از قران برای استخراج مهدی از چاه جمکران پیدا کنید !!
شفای عاجل برای شما مسلمانان ارزومندم!
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
به همه کسانی که از من ایراد گرفتند:
اولا مقدار قابل توجهی از چیزهایی که نوشته بودم توسط برادران بسیجی سایت ایرانیان انگلستان سانسور شد.
دوما: در حال حاضر واقعا وقت پاسخ دادن به کسی را ندارم. باشه حدود 3 هقته دیگه میام و اگر بحث مرتبطی پیدا کردیم میتونیم تبادل نظر کنیم.
سوما: اون کاربری که از نوشتن «کلمه ویدئو» خونش به جوش اومده لطف کنه که تیتر خود خبر را بخونه.
به امید روزی که همه خردگرا (بی خدا) بشن.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
tehrangeles - آمریکا - لس انجلس
فقط کافی است که یک بار یکی از این کتابهای آسمانی یا قرآن یا انجیل‌ (چه عهد عتیق چه عهد جدید) را بخونید یا سایر ادیان مسخره هندی و چینی و ژاپنی و ساینتولوژی و ... و دقیقا مطالعه کنید. یک مقداری هم راجع به چگونگی آفرینش خدا توسط بشر (نه بشر توسط خدا) بیشتر مطالعه تاریخی انجام بدید. بعد اگر باز هم به خدا ایمان داشتید....اونوقت من دیگه واقعا براتون متاسف خواهم بود. چون بر طبق نظریه یکی از کاربرهای بسیار دوست داشتنی سایت شما در حال طی کردن مسیر عکس تکامل داروین هستید و متاسفانه برای این بیماری هنوز درمانی یافت نشده.
بیشتر افراد دیندار دنیا (حتی همین انسان نماهای این سایت) که اینقدر سنگ دین و خدا را به سینه میزنند حتی یکبار هم مطالعه محدود در این مورد نکردند. امیدوارم شما بتونید که از این نادانی بسیار خطرناک خودتون را رهایی بدید و آزاد اندیش و خردگرا بشید.
بدرود
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

IRAN ZAMEN - نروژ - روگنان
ای مذهبی های نادان .
tehrangeles - آمریکا - لس انجلس
من فقط می توانم بشما بگویم لطفا بروید بخش پیدایش را با دقت بخوانید.و در درونش چستجو کنید.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
2...چیز پایانی ندارد///کهکشانها..حماقت انسانها...انیشتن///
اسمان و ریسمان را بهم ببافید تا برای دینی که ایران را گورستان اندیشه و شادی کرد حقانیت بوجود اورید..ننگ بر شما
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
odin - بلژیک - انتورپن
درست است امیرالموئمنین علی نجوم را حرام اعلام کرده است ایشان دقیقا
مطلبشان را بیان می کند:
امام علی خطبه 79 نهج البلاغه:
اى مردم از علم نجوم بپرهیزید ، مگر بدان مقدار که شما را در خشکى و دریا راه بنماید ، که این علم به کهانت منجر شود و منجم کاهن است و کاهن همانند جادوگر است و جادوگر کافر است و کافر در آتش جهنم . به نام خداى تعالى به راه افتید.
این مسلمانان شیعه به حرف امامشان توجه نمی کنند و دستوراتش را رد و نقض می کنند این علی علی گفتنشان الکی است.
براستی که انسان موجود بسیار کنجکاو بازیگوشی است، بازیگوشی انسانها تا حدی زیاد است که اینگونه گستاخانه توصیه های پیامبران و امامان و رهبران دینی خود را زیر پا میگذارند و بر خلاف میل آنها به کسب علم نجوم میپردازند، و ایکاش انسانها از علم نجوم می پرهیزیدند تا امروز کار بجایی نمیکشید که بخواهند از کار خدا و کلام او ایراد بگیرند و بخواهند ثابت کنند که خدا خود از کائنات و جهانی که قرار است درست کرده باشد بی خبر بوده است. جای تعجب است که چرا علمای شیعه در مقابل این جنایت بزرگ کفر بین المللی سکوت کرده اند و دستور نمیدهند تا همانند کاری که مسلمانان در گندی شاپور و اسکندریه و بلخ کردند، کتابهای نجوم و ستاره شناسی را آتش بزنند و با حملات استشهادی به تاسیسات ناسا در امریکای جهانخوار حمله کنند تا بشر را از پرداختن از این بیش به این علم شیطانی نجوم باز دارند. آیا این علما و روحانیون نمیدانند که باید در مقابل خداوند بزرگ و آن امام معصوم در روز قیامت پاسخگو باشند؟ جواب امیر المومنین را در هنگام بند بازی بر روی پل صراط چه کسی خواهد داد؟ باشد که انسانها همچنان با پیروی نکردن از این امام مظلوم و پیامبر بیسواد اسلام، هرگز به راه و روش تربیت الهی بر نگردند!!!

پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

_عرفان_ - بلژیک - انتورپ
odin - بلژیک - انتورپ
میشه‌ برای‌ من‌ کاملش‌ را‌ بفرستید...
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
من سعی می کنم کاملا منطقی باشم در مورد خدا یکی از این دو حالت است
1-خداوجود دارد 2-خدا وجود ندارد
1- کسانیکه می گویند خدا وجود ندارد وقتی از آنان پرسیده می شود پس این جهان چگونه بوجود آمده آخر حرفشان این است همینطوری خودش بوجود آمده {یک امتیاز منفی برای منطقی بودن } و وقتی پرسیده می شود از کجا فهمیدید که این دنیا همیطوری بوجود آمده استناد به علم انسان می کنند
حالا این علم انسان چیست 1- دانشمندان که دو دسته هستند گروهی معتقد به خدا وگروهی که معتقد به خدا نیستند من یک مورد از دانشمندانی که معتقد به خدا هستند را می گویم وفکر می کنم در دانشمند بودن او شکی نیست وهمه در این سایت اورا دیدند واو کسی بود که رمز دی ان ای را گشودواین کار به قدری بزرگ بود که رییس جمهور آمریکا ونخست وزیر انگلیس به طور همزمان آن را به جهانیان اعلام کردند وگفت که به خدا ایمان آورده است و اخبارش در این سایت پخش شد پس با در نظر گرفتن دو گروه دانشمندان موافق و مخالف {امتیاز نه مثبت نه منفی ممتنع}
2-علم انسان برای فهمیدن پیدایش این جهان نا توان ودارای محدودیتهای فراوان است فقط یک نمونه مثال می زنم ...برای فهمیدن در نحوه بوجود آمدن هر چیزی اولین کار تسلط بر آن است تا با مطالعه اجزای آن در مورد آن چیز نظر داده شود وانسان ابزار لازم برای تسلط بر این جهان را ندارد مثلا اگر بخواهد در باره همین چند کهکشان اطراف کهکشان راه شیری تحقیق کند اگر با سرعت نور هم حرکت کند باید چند میلیون سال نوری راه برود واگر کسانی بگویند نیاز به این مسافرت نیست کاملا اشتباه است چون همین حالا هم انسان تمام سعی خود را برای این سفر انجام می دهدشاتل فضایی آتلانتیس و تلسکوپ فضایی هابل دو نمونه از انها هستند که اگر خیلی هنر کنند بتوانند از منظومه شمسی خارج شوند واصولا اگر این محدودیت نبود اختلافی هم بین دانشمندان بوجود نمی آمد پس کسانیکه با علم انسان می خواهند نبودن خدا را ثابت کنند {یک امتیاز منفی دیگر برای منطقی بودن}
2-کسانیکه می گویند خدا هست وقتی از آنها پرسیده می شود از کجا فهمیدید خدا هست
1-می گویند چون از نظر منطقی هر چیزی که وجود دارد یک بوجود آورنده ای دارد این جهان هم که وجود دارد پس خالق و بوجود آورنده ای دارد {یک امتیاز مثبت برای منطقی بودن}
2-وقتی از آنها پرسیده می شود پس این خدا که این دنیا را بوجود آورده خود او چگونه بوجود آمده است میگویند که نمی دانیم وهیچگاه هم نخواهیم فهمید چون با تمام قوانین عقلی طبیعی علمی...مخلوق هیچگاه بر خالق نمی تواند تسلط داشته باشد تا بتواند بفهمد که خالق چگونه بوجود آمده وتاریخ علم انسان آن را ثابت کرده وعلم انسان هر چه قدر پیشرفت کرده تعداد مجهولات را نتوانسته کاهش دهد بلکه با افزایش علم انسان تعداد مجهولات هم افزایش یافته است{یک امتیاز مثبت برای منطقی بودن}
پس با در نظر گرفتن نظرات دو گروه نتیجه می گیریم خدا وجود دارد عاقلانه ترین تصمیم...
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

punisher - ایران - شیراز
shanul - المان - هامبورگ
سپاسگزارم از کامنت تون / استفاده بردم.
پاینده باشی.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

mohammad.r.k - ایران - تهران
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
شما حتما علت و معلول را قبول دارید (اگر من آتیشی روشن کنم حتما گرمم خواهد شد) حالا ما می تونیم این رو در مورد دنیا به کار ببریم.
علت به وجود آمدن اولین ذره ی عالم کیست؟؟
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

BABAK.DK - دانمارک - َُتوندیر
من ادم مذهبی نیستم ولی به خدا اعتقاد دارم . در کار امور خداوند کسی نمیتواند دخالت کند. اینها همش ساختگی و ذهنی بشر هست. من به قران حال حاضر اعتقاد ندارم ولی قران واقعی که در موزه انگلیس قرار دارد بیشتر برایم قابل قبول است ان قران یک کتاب علمی صد در صد است هر چند که محتوای ان را برداشته اند در قران حال فقط گمراه کردن انسانهای که به دین اسلام دارند عزا غم و گریه زاری و داستانهای که بی سر وپا از این و ان؟ ولی در قران واقعی علم و دانش امده است که متاسفانه مسلمانان از ان دورند.ان چیزی که گالیله گفته گردش زمین به دور خود که با انتقاد کلیسا روبرو شد که تو باید حرفت را پس بگیری چونکه کلیسا حکم دادگاه و هم مکان مذهبی را داشت.با این حال فکری کرد که اینها مذهبی هستند سرش به باد خواهد رفت ناچار حرفش را پس گرفت وازاد شد وقتی که از کلیسا یا همان دادگاه بیرون رفت با کف پاش به زمین کوبیدو گفت من میدونم که دور خود میگردی . بحث این نیست موضوع اصلی قدرت خدا یا همان طبیعت پهناوراست که ما از ان بهره مندیم در قران واقعی یا همان کتاب راهنما امده است که روزی تیکه اهنی بر اب مینشیند و در هوا پرواز میکند که ما انسانها از ان در حال حاضر از این بهره مندیم در ان کتاب سخن خدا امده است که زمین و اسمان هفت طبقه است اگر بشر بتواند طبقه دوم برسد به ملایکه میرسد ؟ که هنوز انسانهای دانا نتوانستند انتهای اسمان و کهکشانها را پیدا کنند چه برسد به طبقه هفتم این چیزهای که در حال حاضر به خورد ادمها میدهند جز رویای تجسم بیش نیست در کار خدا نباید شک و تردید باشد.؟ انهای که فکر میکنند خداوند باید فریاد رسی باشد و چرا نیست . باید عرض کنم که در اشتباه نباشید شما خداوند را یک وسیله انتخاب کردید که هر گناهی یا کاری که انجام دادید باید جواب گو باشد. ما بیشتر یا بهتر بگویم اکثریت انسانها استفاده کننده ایم .در مورد خداوند فلسفهای خفته که بشر از ان بی بهره هست .سرتان را درد نمیارم ما که از کار خداوند سر در نمی اوریم به فکر نان شب و روز زن و بچه مان را اداره کنیم تا این عمر کوتاه بگذرد.غم مخور جانا که عمر هم میگذرد.قربان همه شما.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

OzveMardom - فرانسه - پاریس
نمیدونم بعضی ها چرا هر چیزی رو میخواند به اسلام و به طور کلی دین ربط بدند. این یه ویدئو بود که به نحو نسیاز زیبایی بعضی از فرضیات بشر رو به نمایش گذاشته.
به خاطر حرف های این آحوند هاست که ماها فکر میکنیم همه چیز دنیا باید ZIP شده باشه تو این قرآن. و اگر یک مورد خلافشو دیدیم میزنیم زیر همه چیز (حتی خود خدا). بابا جون کتابهای آسمانی کلا اومدن بگن : بشر حواست جمع باشه عقلتو به کار بنداز، آدم خوب باش، یک دنیای دیگه ای هست که باید بری اونجا. یک سری دستورات "کلی" هم داده که کمکی باشه در این راه.
حالا شما میگی دود و گاز رو درست نگفته؟!! 2 روز و 4 روز رو درست نگفته؟!!
1) اینهایی که شما میگی فرضیه هست (نه اثبات).
2) قرآن وسیله ای نیست که از توش بخوایم به رازهای طبیعت پی ببریم. قرآن فقط برای اثبات خودش برخی ار رازهای طبیعت رو به صورت کد شده گنجونده و این کد باز نمیشه مگر تا زمانی که خود بشر به اون راز طبیعت پی برده باشه. مثلا قرآن اثبات میکنه که سرعت نور رو میدونه (در حالی که علم بشر 1400 سال پیش این رو نمیدونسته). یا اثبات میکنه به عدد اتمی، جرم اتمی، عناصر پایدار و غیر پایدار و رابطشون با ایزوتوپها واقفه. مرجع:
https://www.submission.org/miracle/speed.html
https://www.submission.org/miracle/19-chemistry.html
ولی اینها باید اول پیدا بشن بعد با تحقیق تو قرآن پیدا میشند. برای همینه که قرآن مبهم به نظر میاد تو بیان بعضی مسائل. قرآن تاکید بر عقل داره (آنهایی که می اندیشند). کدوم ... گفته نجوم حرامه تو اسلام!! بله ممکنه خرافات با ستارگان!!
3) اگر نا همخوانی ای بین قرآن و فرضیه های بشر دیده شد. دلیل بر رد شدن هیچ کدومشون نیست. این علم ماست که از هر دو ناقص است. بیاین و از 2 ور بوم نیفتیم. مذهبی های بی خرد، فرضیه را رد میکنند و به ظاهر روشن فکران قرآن را. در حالی که قرآن و طبیعت از یک وجود منشا میگیرند. پس یک چیز میگویند. پس به جای تخریب سریع (که متاسفانه صفت بیشتر ما ایرانی هاست) باید تحقیق کرد در مورد نادانسته هامون (کاری که اندیشمندان میکنند در هر دین و مرامی).
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

ehsanusa - امریکا - نیوجرسی
انیمیشن خیلی جالبی بود. ممنون از دست اندرکاران سایت. من انیمیشن خیلی دوست دارم. مخصوصا انیمیشنهای علمی، داستانی و تخیلی!!!
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

odin - بلژیک - انتورپن
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
واقعآ از این کامنت شماکه نشاندهنده این است که حتا این کلیپ را نفهمیدی و باز هم بر طبل نادانی خودتان میکوبید در حیرت و تعجبم. اخر مرد حسابی چیزی را که از ان سر در نیاوردی و حتا معنی انرا نمیفهمی مگر مجبورت کرده اند که بیایی و جهالت خودت را بنمایش بگذاری؟ واقعآ ادم از اینهمه وقاحت و گنده گوئی و دخالت در مسائلی که از ان سر در نمیاورید حیران و متحیر میشود. مرد حسابی شما که هنوز اصلا نمیدانی فیزیک و طبیعت چیست چطور از متا!!فیزیک و ماوراء!!طبیعه حرف میزنی؟ اصلآ شما که 2000 سال و بعبارتی 7000 سال است یکبار یکی از ترهات و اراجیف سرتاپا دروغ درج شده در ادیان را نتوانسته اید ثابت کنید( از ادم تا محمد و علی و 12 امامتان) و در جای جای اثارال باقیه تان دروغ و دم خروس پیداست به چه جرات و جسارتی حتا اسم علم و فیزیک و یا نجوم را میبرید؟ کتابهای اتفاقا مقدس!! شما مگر نجوم را حرام نکرده تا کسی در اینده بدروغهای مثلا فرستادگان الله پی نبرد؟ برو اقا جان حد اقل تا حد دیپلم دبیرستان را بخوان بعد بیا اینجا ادای نقد بر علوم را در بیاور. مثل اینست که دو نفر پشت دو تا شیشه ایستاده و شکلک در میاورند. یکی از پشت شیشه که پنجره اطاق است به شخصیکه انطرف ایستاده شکلک در میاورد ولی اندیگری( که کارش مثل شماست) انطرف شیشه کسیرا نمیبیند، چون در واقع جلوی اینه ایستاده و ادای خودش را درمیاورد. و عنقریب چنانچه کسی اورا ببیند دفتر تلفن را بردارد و به امین اباد زنگ بزند.
از مسئول سایت ممنونم و مطلب را در همینجا منتشر میکنم.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
من سعی می کنم کاملا منطقی باشم در مورد خدا یکی از این دو حالت است
1-خداوجود دارد 2-خدا وجود ندارد
1- کسانیکه می گویند خدا وجود ندارد وقتی از آنان پرسیده می شود پس این جهان چگونه بوجود آمده آخر حرفشان این است همینطوری خودش بوجود آمده {یک امتیاز منفی برای منطقی بودن } و وقتی پرسیده می شود از کجا فهمیدید که این دنیا همیطوری بوجود آمده استناد به علم انسان می کنند
حالا این علم انسان چیست 1- دانشمندان که دو دسته هستند گروهی معتقد به خدا وگروهی که معتقد به خدا نیستند من یک مورد از دانشمندانی که معتقد به خدا هستند را می گویم وفکر می کنم در دانشمند بودن او شکی نیست وهمه در این سایت اورا دیدند واو کسی بود که رمز دی ان ای را گشودواین کار به قدری بزرگ بود که رییس جمهور آمریکا ونخست وزیر انگلیس به طور همزمان آن را به جهانیان اعلام کردند وگفت که به خدا ایمان آورده است و اخبارش در این سایت پخش شد پس با در نظر گرفتن دو گروه دانشمندان موافق و مخالف {امتیاز نه مثبت نه منفی ممتنع}
2-علم انسان برای فهمیدن پیدایش این جهان نا توان ودارای محدودیتهای فراوان است فقط یک نمونه مثال می زنم ...برای فهمیدن در نحوه بوجود آمدن هر چیزی اولین کار تسلط بر آن است تا با مطالعه اجزای آن در مورد آن چیز نظر داده شود وانسان ابزار لازم برای تسلط بر این جهان را ندارد مثلا اگر بخواهد در باره همین چند کهکشان اطراف کهکشان راه شیری تحقیق کند اگر با سرعت نور هم حرکت کند باید چند میلیون سال نوری راه برود واگر کسانی بگویند نیاز به این مسافرت نیست کاملا اشتباه است چون همین حالا هم انسان تمام سعی خود را برای این سفر انجام می دهدشاتل فضایی آتلانتیس و تلسکوپ فضایی هابل دو نمونه از انها هستند که اگر خیلی هنر کنند بتوانند از منظومه شمسی خارج شوند واصولا اگر این محدودیت نبود اختلافی هم بین دانشمندان بوجود نمی آمد پس کسانیکه با علم انسان می خواهند نبودن خدا را ثابت کنند {یک امتیاز منفی دیگر برای منطقی بودن}
2-کسانیکه می گویند خدا هست وقتی از آنها پرسیده می شود از کجا فهمیدید خدا هست
1-می گویند چون از نظر منطقی هر چیزی که وجود دارد یک بوجود آورنده ای دارد این جهان هم که وجود دارد پس خالق و بوجود آورنده ای دارد {یک امتیاز مثبت برای منطقی بودن}
2-وقتی از آنها پرسیده می شود پس این خدا که این دنیا را بوجود آورده خود او چگونه بوجود آمده است میگویند که نمی دانیم وهیچگاه هم نخواهیم فهمید چون با تمام قوانین عقلی طبیعی علمی...مخلوق هیچگاه بر خالق نمی تواند تسلط داشته باشد تا بتواند بفهمد که خالق چگونه بوجود آمده وتاریخ علم انسان آن را ثابت کرده وعلم انسان هر چه قدر پیشرفت کرده تعداد مجهولات را نتوانسته کاهش دهد بلکه با افزایش علم انسان تعداد مجهولات هم افزایش یافته است{یک امتیاز مثبت برای منطقی بودن}
پس با در نظر گرفتن نظرات دو گروه نتیجه می گیریم خدا وجود دارد عاقلانه ترین تصمیم...
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

odin - بلژیک - انتورپن
shanul - المان - هامبورگ
دوست عزیز مقاله بسیار جالبی در فایلهای خودم دارم که میخواهم انها را در اینجا در اختیار خوانندگان قرار دهم. اما انها را نمیتوان کپی و پاسته کرد. مطمئنم شما هم از دیدن و خواندن انها لذت خواهید برد همینطور کسانیکه بهدف اموختن باینجا میایند.(جانبرکفها را نمیگویم. هدف انها از ابتدا تخریب و مغلطه است پس تکلیفشان هم مشخص است) اگر راهی بنظرتان میرسد راهنمایی کنید. میخواستم برای مسئولین سایت بفرستم تا خودشان منتشر کنند، اما بدرستی پیشنهاد دادند که در اینجا و در چند بخش قرارشان بدهم. چون سایت بیطرف است و باید هم همینطور باشد. شما اگر راهی بنظرتان میرسد بفرمایید تا بتوانم نوشته های فایل را کپی کنم.
از شما و کامنت درخشانت ممنونم. بهنام.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
mohammad.r.k - ایران - تهران
ببینید اقای محترم در مورد علت و معلول و کلا برهان علیت پذیرفتن اینکه پدیده أی می تواند بدون علت باشد مشکل است. بسیار مشکل. ما عادت داریم اینگونه انتظار داشته باشیم که هر چیزی نیاز به علتی داشته باشد. برای علل آن جستجو می کنیم و آنها را می یابیم، و اگر هم موفق نشویم، گناه آن را خود به گردن می گیریم و ایرادی از اصل علیت نمی گیریم. ولی اصل علیت از کجا آمده است ؟ چه اثباتی برای آن داریم؟
اگر کسی ادعا کند که علیت جهان شمول نیست، و برخی چیزها می توانند بدون علت باشند و در نتیجه زنجیره ی علتها تشکیل نمی شود که لازم باشد برای فرار از تسلسل، از آن وجود خدا را نتیجه بگیریم، ممکن است ادعایش را چندان خوش نداریم، چرا که تصور چیزی فاقد علت بسیار دور از ذهن می نماید!!!
این برهان علیت هم مانند بسیاری دیگر از برهانها، گرفتار مشکل تحلیل موضعی ست. فرض کنیم برهان درست باشد. فرض کنیم اصل علیت جهانشمول باشد. بسیار خوب، حال سوال اساسی را می پرسیم : علت خدا چیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر قرار باشد خدا علتی داشته باشد، از خدایی خود برکنار می شود. پس این جواب ممکن نیست. هم به آن خاطر، هم به این دلیل که اگر علتی داشته باشد، علتش هم باید علتی داشته باشد و باز تسلسل به وجود می آید. در حالی که ما برای فرار از تسلسل فرض خدا را پذیرفتیم. پس خدایی که علت داشته باشد در این برهان به هیچ وجه قابل قبول نیست، زیرا نمی تواند به مقصود اصلی که رفع تسلسل است بیانجامد!
اگر قرار باشد خدا علتی نداشته باشد چطور ؟ این حالت به این معناست که علیت جهانشمول نیست. یعنی چیز یا چیزهایی وجود دارند که نیاز به علت ندارند. ولی یکی از مقدماتی که باعث شد به فرض وجود خدا برسیم جهانشمول بودن علیت بود. اگر علیت جهانشمول نباشد، باز هم زنجیره أی که تصور می کردیم ما را به خدا می رساند تشکیل نمی شود! پس چه می شود؟؟
به نظر می آمد که ایده ی خدا درمان این تناقض بزرگ است، در حالی که با تحلیلی کاملتر در می یابیم این ایده که برای رفع تناقض ساخته شد، خود نیز گرفتار آن تناقض است.
نتیجه گیری درست این است که تصور علیت در شکل جهانشمول آن ممکن نیست. دست کم بدون پذیرفتن تسلسل امکان ندارد. علیت نمیتواند جهانشمول باشد. اگر جز این عمل کنیم، به تناقض می رسیم، و این برهان این تناقض را دست آویزی برای رسیدن به خدا قرار داده است، در حالی که اگر بعد از این نتیجه گیری باز هم تحلیل را ادامه دهیم، میبینیم که باز هم تناقض وجود دارد. پس تناقض اولیه در فرض وجود جهانی بی خدا نبوده است، در تصور ما از علیت بوده است.
اگر کسی ادعا کند که جهان علتی ندارد، با اعتراض خداباور روبرو می شود که چطور می توان آن را بدون علت تصور کرد ؟! در حالی که خداباور به جای آن به وجود خدایی باور دارد که علت این جهان است، و در عوض خود علتی ندارد ! پس تفاوت در چیست؟
تصور ما از علیت، به شکلی که پذیرفته ایم، چیزیست که ساخته و پرداخته ی محیط اطراف ماست. اگر قرار باشد پا را از مرزهای جهان معمولمان بیرون بگذاریم چطور ؟ آیا باز هم آنچه از طریق جهان معمول کسب کرده ایم اعتبار خواهد داشت؟
تجربه خلاف این را نشان می دهد. هنگامی که انسان به جهان بسیار کوچک وارد شد، با شکل دیگری از علیت برخورد کرد. بیان کلاسیک علیت که میگفت "پدیده های مشابه علت های مشابهی دارند" (و هنوز نیز در بین بسیاری رایج است) در این جهان معتبر نیست. بله، واقعا معتبر نیست، در حالی که باور معمول و روزمره ی ما خلاف آن حکم می کند. اگر قرار باشد از سوی دیگر حرکت کنیم و قصد داشته باشیم درباره ی کل جهان قضاوت کنیم چطور ؟ آیا باز هم تصور می کنیم باورهای روزمره مان صادق است، یا اینکه انتظار روابط غیر منتظره أی خواهیم داشت، مانند بار قبل که به جهان بسیار ریز وارد شدیم؟
تصور جهانی که علت نداشته باشد برای همه ی ما سخت است. ولی پاسخی هم برای آن نداریم. افسوس که حتا تصور خدا نیز پاسخ این مسئله ی بغرنج نیست. اگر خداباور استدلال گر ما قصد داشته باشد از این ابهام فرار کند، نمیتواند به خدا برسد. هیچکدام به جایی نمی رسیم. تنها نتیجه أی که میتوانیم بگیریم این است که بعضی چیزها را نمی دانیم، بعضی چیزهای شگفت انگیز وجود دارد، و اینکه برخی ایده های فکری ما نیاز به اصلاح دارند!
البته جوابی که از سوی خداباور علیت دوست داده می شود این است که جهان نمی تواند بدون علت باشد، ولی خدا می تواند. ولی چطور ؟ چه خصوصیتی وجود دارد که آنها را اینچنین می کند ؟ قاعدتا جواب می دهد اینکه جهان مادیست و خدا غیر مادی. ولی مگر ما جایی از خصوصیت مادی بودن و غیر-غیر-مادی بودن جهان برای رسیدن به علت استفاده کردیم ؟ مگر ما جایی علیت را با توجه به خصوصیت ماده ثابت کردیم که اگر زمانی بگوییم چیزی غیر مادی وجود دارد (حتا اگر این تصور درست باشد) از علیت برکنار باشد ؟ اگر قرار به ادعا باشد، من هم می توانم ادعا کنم که ماده میتواند علت نداشته باشد و غیر ماده نمی تواند.
یکی از جوابهایی که داده میشود این است که خدا علت ندارد، چون ازلیست، و جهان علت دارد، چون ازلی نیست و شروعی در زمان دارد. برای اثبات اینکه جهان نمیتواند ازلی باشد، معمولا از برهان ترمودینامیکی یا بیگ بنگ استفاده می کنند. با توجه به نادرستی این دو دلیل، فرض ناممکن بودن جهانی ازلی غیرقابل قبول خواهد بود، و این دفاع از علیت رد می شود.
ممکن است بگویند به این علت جهان نمی تواند چیزی بی علت درون خود داشته باشد، در حالی که خدا می تواند، که خدا بسیط است و هیچ جزئی در جهان اینگونه نیست، و چیزی که بسیط نباشد چون حداقل نیاز به علتی برای جمع شدن اجزایش گرد هم دارد، نمی تواند فاقد علت باشد. گذشته از اینکه بسیط دانستن چیزی تا چه حد می تواند مشکل به بار آورد، می توان گفت برخی از اجزای مادی جهان بسیط بوده اند، و آغازگر زنجیره ی علل جهان. آخرین اعتراضی که می تواند بشود این است که ماده نمی تواند بسیط باشد، و من از آنها دلیل خواهم خواست و آنها هم چیزی نمی توانند بگویند.این برهان کاملا وابسته به دیدگاهی سنتی از علیت است. دیدگاه بشر در طول تاریخ بسیار تغییر کرده و جور دیگری به علیت نگاه می کند، که با این شیوه ی جدید، نمی توان چنین برهانی را اقامه کرد : تاریخچه علیت.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
baradar - ایران - ساری

برادر بسیجی مزدور سید علی گدا، مامور اطلاعات رژیم! جاهل و عقب مانده ذهنی و عصر حجری و بی مغز تویی نوکر علی شیره ای!

واقعا از خون و استفراق رژیم جمهوری اسهالی ارتزاق کردن برای بعضی از شما عصر حجریها و دست پروردگان ولایت جهل و جور و فساد ولایت وقیح به امری اجتناب ناپذیر بدل شده تا جاییکه حتی انسانیت و وجدان را که چه عرض کنم زن و فرزند خود را هم حاضرید به پای این جهالت ناب محمدی بریزید تا شاید پس از مرگ ننگین و نکبت بارتان از حوض ریق کوثر بنوشید و به بهشت خیالی مالیخولیایی ها و دیوانگانی چون خمینی و خامنه ای و جنتی و خرعلی و عنتری نژاد و تمامی این عرب زدگان بی وطن که کمر به نابودی ایران و ایرانی بسته اند، بروید!

بهترست که تو و امثال تو حامیان این رژیم ضد بشری دهان آلوده و پر از نحوست خود را ببندید و گور خودتان را این وب سایت و از سرزمین آریایی برای همیشه بکنید!

تو که اینقدر ..ور نداری که در مقابل استلالهای علمی و مطالبی که عینا از تازینامه محمد نقل شده و کتابی که پر از غلط های مسلم صرفی و نحوی و علمی و طبیعی و تاریخی است متوسل به بد دهنی و رذالت شده ای بهترین حمله را به طاعون قرن حاضر یعنی اسلام میکنی!

وجود و اظهار نظر تو و امثال تو ثابت میکند که اسلام جز با جهالت و با تکیه بر جاهلان و سالوسان و بی خردان و تهی مغزانی چون خودت رشد نکرده و نمیکند!

این مژده را به تو و امثال تو میدهم که با گسترش فرهنگ و تکنولوژی ارتباطات و رسانه های دیجیتال،‌ حتی فرزندان نسل سوم جمهوری اسلامی نیز مثل پدران ابله شان که شورش بزرگ 57 را رقم زدند فکر نمیکنند! حتی بچه های آخوندها و حزب اللهی هم مثل پدران و مادرانشان فکر نمیکنند و پا بند نماز و روزه و این قبیل مزخرفات قرون وسطایی نیستند.

دوران جهل و جمود فکری بسرعت رو به پایان است و با گسترش علم، مذهب و تعصبات فکری و ایدئولوژیهای بشری روزی ده فرسنگ به عقب میرود! کلیساها و مساجد روز به روز خالی تر ( در ایران به گواه خود رژیم و آخوندها‌ و در غرب نیز به گواه دولتها و اربابان کلیسا) و در مقابل دانشگاهها و موسسات عالی روز به روز پر تر و شلوغ تر میشوند.

تو هم چند صباحی به زندگی ا..لی خودت ادامه بده تا عمر ننگینت با غرق شدن در سیاهی و تباهی ناشی از جمود فکری و تعصب مذهبی کور و بی هدفت به پایان برسد و سیاره زمین از لوث وجود امثال تو پاک شود.

بقول استاد هومر آبرامیان در میان هیچ ملتی در دنیا به اندازه ملت ایران مردمانی متعصب و خود فروش و بی وطن و فرومایه و خائن به وطن به این فراوانی یافت نمیشود! امثال شماها که پایه های این رژیم ضد ایرانی و عرب پرست و بی وطن و جهان وطن را محکم میکنید جرمی به مراتب سنگین تر از پایه گذاران آن دارید.

درود بر فرزندان کوروش و جاوید ایران زمین
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
OzveMardom - فرانسه - پاریس
-----------------------------------------
دوست عزیز! قرآن فقط به یک درد میخورد و آن اینکه یک نسخه از آن را بعنوان سند بلاهت بزرگترین فریب تاریخ بشری در موزه لوور پاریس نگه دارید و مابقی نسخه های آنرا برای جلوگیری از گمراهی نوع بشر و هالو پروری و بن لادن سازی و خمینی زایی بسوزانی!
این جفنگیاتی که سر هم کردی و فکر میکنی قرآن کتابی پر از رمز و راز است نشان از عدم آگاهای شما از نحوه نوشتن قرآن دارد. اولا ادعاهایی مثل آگاهی قرآن از سرعت نور و پیشگویی راز های علمی عالم مزخرف و مهملی بیش نیست! اصولا کتابی که مفهومش روشن و واضح باشد نیاز به تفسیر های من درآوردی و جور واجور ندارد؟! آیا کسی بر کتابهای آلبرت انیشتن و استیون هاوکینگ حاشیه مینوسد؟ یا چهل جلد تفسیر المیزان برای کتابهای نگاشته شده توسط دانشمندان جهان چاب میشود؟! هرگز! چرا چون هریک مطالبی را بصورتی واضح و قابل فهم برای بشر بیان میکنند.
قرآن یک کپی ناشیانه از کتب به اصطلاح آسمانی پیشین و افسانه های روم باستان و آیین های کهن ایرانی و افسانه های مربوط به تمدن پارسی و بابل است. جهت اطلاع شما میزان این به اصطلاح رمز هایی که شما به آن اشاره کردید در نسخه های عبری تورات هزاران بار بیش از قرآن است و البته سراسر بی پایه و مزخرف و مهمل!
به شما توصیه میکنم فیلم جدیدی که بزودی به روی صحنه سینماها خواهد آمد بنام شیاطین و فرشتگان و همینطور رمز داوینچی را ببینید.

mohammad.r.k - ایران - تهران
---------------------------------------
شما چیزی از رابطه علت و معلول نمیدانید جز یک نتیجه گیری ساده که هر فعلی فاعلی دارد و هر چیزی نیازمند علت وجودی است. من در بالا توضیح دادم که بحث علت و معلول فقط در جهان پس از بیگ بنگ معنی پیدا میکند. بهتر است مطلعات علمی بیشتری داشته باشید. اینرا هر بچه کلاس سوم ابتدایی هم میداند که علت و معلول چیست. برای تببین منشا آفرینش به معلوماتی بیش از آن نیاز دارید که بخواهید با یک کلمه سر و ته قضیه را هم بیاورید و به خدایی برسید که بقول شما از علت و معلول مستثنی است!

BABAK.DK - دانمارک - َُتوندیر
مهران-اسلام - ایران - ارومیه
------------------------------------
شماها کاملا جز طبقه عوام و ساده اندیشان و ساده لوحان قرار دارید. نه قرآن را خوانده اید و نه اگر خوانده اید متوجه معانی آن شده اید و نه از علم چیزی میدانید و نه از منطق!
عزیز من این اراجیف چیست که بهم می بافید؟ اگر دانشمندان جهان میخواستند به حرف امثال شماها گوش بدهند و در کار خلقت و آفرینش دخالت نکنند میدانید الان چه وضعی داشتید؟ یا از مرض طاعون و جزام و حصبه و وبا مرده بودید یا در غارها زندگی میکردید و خورشید و سنگ و ستاره میپرستیدید نه اینکه پشت کامپیوتر بنشینید و به دریای معرفت یعنی اینترنت دسترسی داشته باشید و مثل عربهای 1400 سال پیش حرف یزنید!
تناقضات قرآن سالها و قرنهاست که محل بحث است و مثل اینکه شماها دیر به قافله رسیده اید. به یک مثال کوچک اکتفا میکنم:

برای اینکه ثابت کنم که حتی قرآن رو هم درست بلد نیستید بخوانید و جواب شما را از خود قرآن مستدل بدهم و ثابت کنم که این کتاب در مورد وقایع مسلم علمی و طبیعی هم اشتباه کرده و پر است از ضد و نقیض و صد البته فراموشی ذهنی نگارندگان آن به بیان آیات مهمل زیر از تازینامه محمد اکتفا میکنم:

تقدم آفرینش زمین و آسمان:
-----------------------------------
اول زمین یا اول آسمان؟ کدام یک زود تر آفریده شد؟
- در (سوره 2 آیه 29) الله میگوید:‌ اول زمین و بعد آسمان آفریده شده،
- در (سوره 79 آیه 27-30) الله میگوید:‌ اول آسمان و بعد زمین آفریده شده.

روش ایجاد زمین و آسمان:
--------------------------------
به هم چسباندن یا از هم جدا کردن؟

- در مورد روش ایجاد زمین و آسمان قرآن یکجا میگوید که آنها از هم جدا بودند و بعد به هم گرویدند (سوره 41 آیه 11) اما در (سوره 21 آیه 30) میگویند که آنها ابتدا یکی بودند و بعداً از یکدیگر جدا شدند.

چسباندن زمین و آسمان؟!!! بدیهی است که نگارنده قرآن فکر میکرده تنها یک زمین وجود دارد و آسمان فقط آن چیزی است که بالای سر دیده میشود و نمیدانسته که اطراف تمام سیارات آسمان نامیده میشود و نمیتوان اینها را به هم چسباند یا از هم جدا کرد!

این کل راز قرآن است که بعضی از دوستان فکر میکنند قرآن پر است از این رازها که البته پر است از این مهملات به هم بافته و بی سر و ته و برداشتهای غلط از وقایع مسلم علمی و طبیعی!

tehrangeles - آمریکا - لس انجلس
-------------------------------------------
صحبتهای من را در بالا مرور کنید تا متوجه شوید چرا امثال ما به خدا اعتقاد نداریم.

- دین نوعی بیماری روانی است در سطح جهانی .... ولتر
- بی خدایی گناه معدودی انسان هوشمند است .... ولتر
- همه دینها ساخته و پرداخته انسانند .... ناپلیون بناپارت
- خدا شناسی دانش دروغهای آسمانی است .... بوکانین
- دین همیشه دشمن علم و پژوهش و اندیشه بوده است .... اینگرسل
- از کسی که خدایش در آسمانهاست بر حذر باش .... جرج برنارد شا

قرآن کتابی است مهمل و پر از غلطهای صرفی و نحوی و مطالب خلاف قوانین مسلم علمی و طبیعی. ما قبلا بحثهای زیادی در مورد آیات سخیف و بی معنی قرآن در این وب سایت داشته ایم و شما ظاهرا جدیدا به این بحث وارد شدید.
قرآن پر است از تناقضات ماهوی و ساختاری تا چه برسد به اینکه در مورد پیدایش عالم اظهار نظر کند آنهم به نحوی مسخره و دور از عقل و خلاف آنچه که دانشمندان تاکنون اثبات کرده اند!

ضمنا بیگ بنگ امروز دیگر تئوری نیست و اطلاعات شما و سایر دوستان در مورد بیگ بنگ بسیار ناقص است. اصولا مطالعات علمی اکثر ایرانیان بسیار پایین است و حتی در مورد قرآن و نهج البلاغه و سایر کتب مذهبی نیز اطلاعات عمیقی ندارید.

ehsan2008 - انگلیس - لندن
------------------------------------
نادان تویی که حتی ساده ترین بدیهیات را نمی فهمی! نادان تویی که با دسترسی به دریای علم یعنی اینترنت هنوز در جهالت و تعصب و جمود فکری زندگی میکنی!
عقل و مغز انسان مثل چتر نجات است! تا آنرا باز نکنی نجاتت نمیدهد! برو یک جو عقل پیدا کن تا این همه مطلب را با یک کلمه نفی نکنی! به حال خودت تاسف بخور و گریه کن!

bbayat - آلمان - اشتوتگارت
----------------------------------
اطلاعات شما بسیار سطحی است و در مورد قرآن هم مطلقا چیزی نمیدانید و گرنه این قصه نخ نما شما و نادرست تفسیر روز به دوره را هم بلغور نمیکردید! شما حتما نمیدانید که داستان آفرینش قرآن در مورد پیدایش جهان در 6 روز و استراحت خدا در روز هفتم ( بهمین دلیل یک روز در هفته تعطیل است!)‌ عینا از تورات کپی شده! کلمه ای که در زبان عبری برای روز بکار رفته دقیقا معنی روز میدهد و هیچ معنایی دیگری ندارد! بر خلاف کلمه یوم در عربی که میتوان آنرا به دوره نیز تعبیر کرد.
عزیز من زمانی که آگاهی نداری و چیزی راجع به تاریخچه ادیان و نحوه نگارش کتب دینی و افسانه های باستانی و نحوه نگرش بشر به جهان پیرامون خود در طول تاریخ ندارید و اصولا هیچ مطالعه بدرد بخوری نداشته اید مجبور نیستید اظهار نظر کنید!
رساله آفرینش عهد عتیق تورات و همینطور انجیل عهد عتیق و جدید را بخوانید تا بفهمید مطالب قرآن چگونه به نحو ناشیانه ای از مطالب سراسر غلط و اسطوره ای انجیل و سایر متون قدیمی کپی برداری شده و با تغییر و تصرف بنام کتاب قصه محمد ثبت و شده!
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

shad - فرانسه - نیس
zebelkhan - آمریکا
درود دوست عزیز.

می دانستید که کاربر بیداری از فرانسه = پری دریا = نوازش از تهران یک نفر بود با سه اسم کاربری که مسدود شد!!!!
این کاربر؛؛ برادر؛؛ هم ادبیات همان برادر دینی اش را دارد!
این بسیجی ها از رو نمی روند!
خیلی خوب و زیبا نوشتید. من خواننده مطالب شما و دوستان خرد گرا هستم.
پیروز باشید.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

bardia25 - ایرلند - دوبلین
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه خیام شاعر وفیلسوف بزرگ ایرانی میگه: با این دو سه نادان که چنان میدانند از جهل که دانای جهان ایشانند ..رباش که این جماعت از فرط ..ری هر کو نه ..ر است کافرش میدانند البته به کسی جسارت نشه شعر خیامه
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

mlowes - آمریکا - واشینگتن
mohammad.r.k - ایران - تهران
عزیزم! نوشتم که وقت پاسخگویی ندارم. ولی خیلی کوتاه میتونم اینگونه بهت پاسخ بدم که میشه بگی اگر میخوای از من پاسخ خدا را بشنوی توضیح بدی که چه کسی خدا را به وجود آورده؟ چون نمیتونی به یک برهان دست اندازی کنی و در انتها بگی این یکی استثناست. به علاوه برهان علیت برهان بسیار مسخره ای برای اثبات خداست. پاسخت را میتونی از نوشتارهای بسیار زیبا و خردگرانه دوست فرزانه ام zebelkhan - آمریکا - سن خوزه بیابی.

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
درود بر شما. همواره نظراتت را میخونم اونهم چندین و چند بار. فقط به عنوان یک نصیحت دوستانه. از هر کسی باید به اندازه بهره هوشی خودش انتظار داشت. در نتیجه خودت را خیلی ناراحت نکن اگر که میبینی پاسخهایی که این انسان نماها بهت میدن در حد بچه 4 ساله است. اما حرفهات را همیشه بزن تا این انسان نماها فکر نکنند که هر چز توی اون بسته پر از آهکی که روی گردنشون قرار گرفته عین واقعیته.

بدرود تا 2-3 هفته دیگه.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

tak30 - بلژیک - بروکسل
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
ممنون ازشما دوست گرامی
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

barany - انگلیس - بریسول
من با هیچ دینی کار ندارم ولی باصراحت می گم خداوند وجود دارد من ادعا ندارم ولی باسواد هستم وتحصیل کرده افرادی که خداوند را انکار می کنند اینقدر دلیل بران می اورند که بهشان بگویی شما درست می گویید این گمراهیها تقصیر جمهوری اسلامی ست که برای قدرتشان هر دروغی می گویند
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

farzande koroshe kabir - ایران - تهران
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
shanul - المان - هامبورگ
odin - بلژیک - انتورپن
مرسی دوستان عزیز از نظراتی که نوشتید. نظراتی که می نویسید و همه محکم و مستدل هستند غیرقابل انکارند و من همیشه با لذت اونها رو می خوانم و به شما افتخار می کنم. من هم معتقدم اسلام یعنی به بند کشیدن انسانها . اصلا قرآنی وجود نداشته. اینها رو برای بردگی ما گفته اند. ولی با تمام اینها به خداوند اعتقاد دارم و از ته قلب حسش می کنم.
درود بر شما خردگرایان.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

صاعقه - کانادا - تورنتو
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
از داشتن هموطنی آگاه مانند شما به خود میبالم.
پاینده ایران
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

farhad1124 - امارات - دبی
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
چرا در عین بی ادبی فکر میکنی هر چی که تو میگی درسته این همه دانشمند یکتا پرست تو دنیا اومدنو رفتن و باعث افتخار بشریت بودن و هستن /فقط بلدی حمله کنی و اینو و اونو به بیخردی و... متهم کنی .
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

OzveMardom - فرانسه - پاریس
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
موافقم! بیاین انکار کنیم (که راحت ترین کاره). ولی حالا من از شما میپرسم: قرآن و دیگر کتابها همشون کشک. تو چی داری؟ پس چی خوبه؟ چی درسته پس؟ راه درست چیه؟ از کجا بفهمیم باید تو این دنیا چه کنیم؟
فقط حرف تصادفی بودن رو نزن که ازت نا امید میشم. چون در این صورت از فردا بعضی از افراد ممکنه بر حسب تصادف فطرتشون عوض بشه و بهشون بگه هر جا کسی رو تنهایی دیدند بر حسب تصادف بکشنش یا بدزدنش. یا بر حسب تصادف ممکنه نفست همین الان بند بیاد و هزاران مثال دیگه که از ناظم قانون مندی گواه میده.
من میگم قرآن اینقدری واضح هست که من از توش بفهمم وظیفم تو این دنیا چیه. (بن لادن رو قرآن اینجوریش نکرده. شما با این راهی هم که قراره به من بگی به بن لادن بگی نمیتونی درستش کنی.). حالا بیشتر از توش میخوای بفهمی باید زحمت کشید و ادبیاتش رو که منطبق بر ادبیات طبیعت من و شما و محیط اطرافمونه فهمید.
من میگم قرآن مثل یک Fractal هست. ظاهر کلیش چیزی برای گفتن داره (یک مطلب اساسی و ساده). اما داخلی هم داره که در تاروپود بیرونی ترین لایه فرکتال قرار گرفته اند. (مطمئنا فرکتال رو خوب میشناسی). این نوع ادبیات در نوشته های دانشمندان (از نوع بشر) مطمئنا نمیتونه وجود داشته باشه ولی قرآن نوشته من و تو نیست. برای همینه که احتیاج به کار داره تا به لایه های داخلیش پی ببری. اتفاقا جالبیشم در همینه که اونو متمایز از بقیه نوشته ها میکنه. شرط میبندم که لینکهایی رو که دادم فقط به تیترش نگاه کردی و با استناد به همین مقدار تحقیق!! به من برچسب اراجیف بافی زدی. این شرط اندیشمندی نیست!!! شما نیستید که برچسب زنی ملاها رو نقد میکنید؟!!!!
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

xosrov - انگلیس - منچستر
هر چه علم بویژه کوانتوم پیشرفت کنه لزوم وجود خدا برای پدید امدن جهان کمرنگ تر میشه و علت همه چیز قابل فهم تر میشه.
به همین دلیل بود که کلیسا با علم مخالف بود و کوپر نیک را کشت.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

صاعقه - کانادا - تورنتو
با سپاس از دوستان خردگرا.

در جواب OzveMardom - فرانسه - پاریس

از شما میخوام این ویدیو را ببینید

https://www.youtube.com/watch?v=fdVucvo-kDU

در این ویدیو به لحاظ آماری - اتیست ها را با خداپرستان در زمینه های مختلف از جمله آمار جرم و جنایت و مثمر ثمر بودن آنها در جامعه و .... با یکدیگر مقایسه شده اند.

دوست عزیز قرار نیست با مذهب به جایی رسید!!!!! یعنی چون شما نمیدانید کائنات چگونه از- نظر علمی - بوحود آمده اند و توجیه علمی آن چیست راه دین را برمیگزینید.با کمال تاسف بابد بگویم که این راه ,راه انسانهای ساده دل و یا تنبل است که زحمت تحقیق و مطالعه را به خود نمیدهند.
یادتان باشد در دنیای مدرن خدا - دین و مذهب راهی جز نابودی ندارند.

ویدویی بسیار دیدنی است.از دوستان سایت تفاضا دارم لینک ویدیو را حذف نفرمایید.
پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
{جهان هستی از ذره ای بی نهایت چگال و کوچک از (هیچ به هست) مبدل میگردد و علت وجودی را در ذات خود دارد و از بیرون به این مجموعه وارد نمیگردد!}
فقط به من بگو این ذره بی نهایت چگال و کوچک را چه کسی بوجود آورده
آقای دانشمند فکر می کنی اگر مبدا همه دنیا را به یک ذره وهمه موجودات را به یک سلول خلاصه کنی چون یک ذره ویک سلول خیلی کوچک است پس ارزش فهمیدن اینکه از کجا آمده را ندارد حتی اگر اینگونه باشد قدرت خدا بسیار فراتر از آن چیزی است که ما فکر می کردیم که توانسته از یک ذره جهان به این بزرگی را بوجود بیاورد
ودر مطلب دوم که می گویی بیگ بنگ حاصل از این ذره برای خدا غیر قابل کنترل است تو فکر می کنی چون انسان محکوم به جبر قوانین این جهان است پس حتما خدا هم محکوم به جبر قوانین این دنیاست مگر انسان کیست که تو او را با خدا مقایسه می کنی مگر انسان آن موجودی نیست که در قفس کره زمین محصور است فکر می کنی دو تا فضا پیما به فضا فرستاده که به زحمت از منظومه شمسی خارج شده پس توانایی او به اندازه خداوند است واگر انسان در برابر قوانین این جهان ناتوان است پس خدا هم ناتوان است ...واقعا به این تفکر باید تاسف خورد....
جمعه 25 اردیبهشت 1388

tak30 - بلژیک - بروکسل
خدا زائیده بشر بخاطر ترس از طبیعت است.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

armin53 - انگلستان - بردفورد
در کتاب مقدس امده است که خداوند جهان را در 6 روز افرید و در روز هفتم به استراحت پردا خت .کسانی که دانستن اسرار ملکوت به انها عطا شده است میدانند که از نظر خداوند ما هنوز در هفته اول خلقت میباشیم.بزودی دست خداوند زمین را از شریران پاک خواهد کرد و صالحان در ان تا ابد سکونت خواهند نمود.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

salma - کانادا - تورنتو
و خداوند گفت ای محمد تو هشدار دهنده ای بیش نیستی .
حالا اگر میخواهید باور کنید یا نکنید؟
شما همانند همان کافران میمانید که چون معجزه پیامبران را را میدیدند باز هم باور نمیکردند.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

tehrangeles - آمریکا - لس انجلس
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
نظراتتون کاملا محترم اگر سایتی در این مورد میشاسید لطفا برام سند کنید با تشکر
جمعه 25 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
shanul - المان - هامبورگ
دوست عزیز شما بخوبی قانون علیت را توضیح دادید وبه زیبایی به آنجا رسیدید که پس علت خدا چیست ؟
این سوال شما کاملا منطقی است وبشر در طول تاریخ سعی کرده به آن پاسخ دهد ولی ابتدا باید ببینیم مهمترین ویژگی خدا چیست که او را از تمام موجودات متمایز کرده است مهمترین ویژگی وتوانایی که برای خدا می توان گفت خالقیت است یعنی خدا که تمام سلسله علتها ومعلولها به او ختم می شود دارای ویژگی خالقیت است که هیچ کدام از علتها و معلولهای قبل از او این ویژگی را ندارند و خالقیت یعنی توانایی آفریدن موجودات از هیچ {هیچ به آن مفهومی که ما می دانیم} حال اگر قبول کنیم که خدایی وجود دارد که توانایی خالقیت و آفرینش از هیچ دارد پس دلیلی ندارد که این خالقیت را ابتدا از خود آغاز نکرده باشد چون بذات دارای این ویژگی است واگر می تواند موجودات دیگر را خلق کند چرا نتواند خود را بیافریند واگر در معلولهای دیگر دنبال علتهایی به غیر از خود آن معلولها می گردیم به دلیل آن است که آن معلولها دارای ویژگی آفرینش نیستند ولی چون خدا دارای توانایی آفرینش است پس نباید دنبال علتی به جز خود او گشت پس
می بینید در این حالت با اینکه خدا هم دارای علت است ولی این علت موجب برکناری خدا از خدایی خود نمی شود ...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

farzad145 - ایران - شیراز
mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
...می بینی که این یه انیمیشن ساخته دست بشره تو فکر نکردی این عقلی که این فرضیات رو ساخته از کجا درست شده؟
جمعه 25 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
دوست عزیز شما بخوبی قانون علیت را توضیح دادید وبه زیبایی به آنجا رسیدید که پس علت خدا چیست؟
این سوال شما کاملا منطقی است وبشر در طول تاریخ سعی کرده به آن پاسخ دهد ولی ابتدا باید ببینیم مهمترین ویژگی خدا چیست که او را از تمام موجودات متمایز کرده است مهمترین ویژگی وتوانایی که برای خدا می توان گفت خالقیت است یعنی خدا که تمام سلسله علتها ومعلولها به او ختم می شود دارای ویژگی خالقیت است که هیچ کدام از علتها ومعلولهای قبل از او این ویژگی را ندارند و خالقیت یعنی توانایی آفریدن موجودات از هیچ{هیچ به آن مفهومی که ما می دانیم }حال اگر قبول کنیم که خدایی وجود دارد که توانایی خالقیت و آفرینش از هیچ را دارد پس دلیلی وجود ندارد که این خالقیت را ابتدا از خود آغاز نکرده باشد وچون بذات دارای این ویژگی است واگر می تواند موجودات دیگر را خلق کند چرا نتواند خود را بیافریند واگر در معلولهای دیگر دنبال علتهای به غیر از خود می گردیم به دلیل آن است که آن معلولها دارای توانایی آفرینش نیستند ولی خدا دارای توانایی آفرینش است پس نباید دنبال علتی به جز خود او گشت واگر تصور این موضوع برای ما غیر قابل باور است برای این است که ما خود دارای ویژگی آفریننده نیستیم و جایگاه اورا درک نمی کنیم مثلا یک دانه شن جایگاه یک دانه سیب را نمی تواند درک کند در حالیکه دانه سیب بذات توانایی تبدیل شدن به یک درخت سیب را دارد پس می بینید در این حالت با اینکه خدا هم دارای علت است ولی این علت موجب برکناری خدا از خدایی نمی شود...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

tehrangeles - آمریکا - لس انجلس
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
شما در نوشتهاتون بر چندین بار قران تکرار کردید من مذهبی نیستم طرفذار دین هم نیستم لطفا اگر اطلاعات بیشتر دارید برام سند کنید با تشکر
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shad - فرانسه - نیس
*پسر شجاع* - ایران - تهران

تو چطور تونستی با اون مغز کوچک و محدودت اون خدای بزرگ رو بشناسی؟!! خدای بزرگت چطور بوجود امد؟!!! از کجا فهمیدی که ازلی و بزرگه؟!! خودش بهت گفت؟!
اگه یک ذره چگال نمیتونه به خودی خود وجود داشته باشه خدای بی نهایت مگال شما چطوری هستی پیدا کرده؟!!
شفای عاجل برای مغز کوچک شما مومنان خواستارم!
جمعه 25 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
*پسر شجاع* - ایران - تهران

خیلی بی سوادی عزیزم! لطف کن طبق استدلال خودت بگو خدا رو چه کسی بوجود آورده؟ لابد خدا نیاز به علت وجودی نداره ولی هرچی که او بیافریند نیازمند علت وجود است! آره؟! آخرش همین رو میخوای بگی دیگه!

ببین جانم معلومات تو بسیار سطحی و ابتدایی است! من کاملا میدونم توی فکرت چی میگذره! برهان علت و معلوم و بحث واجب الوجود که فلاسفه اسلامی مطرح میکند و موجودی خیالی را به عنوان واجب الوجود از هر علت وجودی بی نیاز میدانند بر خلاف تمام قوانین علمی و منطقی و یک بحث سفسطی است!

مشکل امثال تو در اینست که بدلیل عدم آگاهی از اصول منطق بسهولت گرفتار براهین سفسطی آخوند جماعت میشوید! از طرف دیگر عدم اطلاع شما از علوم طبیعی و قوانین فیزیک باعث میشود که فکر کنید موجودی را میتوان تصور کرد که خود از هیچ یک از قوانین علمی و طبیعی تبعیت نکند و مافوق و حاکم بر هر آنچه که ایجاد میکند باشد. عزیز من چنین موجودی که اسم آن را خدا گذاشته اید یک موجود خیالی و موهومی است و نمیتواند وجود مستقل داشته باشد!

بنا به اعتقاد امثال شما،‌ خدا از یک طرف در کتابی بنام قرآن به روشهای احمقانه دست به آفرینش انواع پدیده ها و موجودات میزند و در امور رختخواب مسلمین نیز وارد میشود و اینقدر بیکار است که چگونه ادرار کردن و خوردن و هم بستر شدن با زنان پیغمبر و تقسیم غنایم را فراموش نمیکند و در عین حال تمام این امور را فقط با گفتن بشو و بیا انجام میدهد (انگار که همه چیز از قبل هست و خدا فقط باید بگوید بیا یا بشو)‌ بی آنکه نیاز داشته باشد هیچ یک از سلسله مراتب قدرت یا قوانین آفرینش را رعایت کند و دلبخواه هست و نیست کند!
----------------------------------------------------------------------------------------
ببینم آیا اعتقاد داشتن به چنین مهملاتی سخت تر از اعتماد کردن به علم و دانش و ریاضیات و منطق نیست؟!
----------------------------------------------------------------------------------------
درک ماهیت عدم یا تهی برای ذهن بشر بسیار مشکل است چه برسد به اینکه بگوییم جهان آفرینش نیاز به علت وجودی ندارد و از مطلق تهی بوجود میاید!

برای ذهنی بسته مثل ذهن تو همان بهتر که علت و معلول و واجب الوجود را قبول کنی و شبها آرام بخوابی و اینقدر بال بال نزنی!

بگذار دانشمندان به شکافتن رازهای آفرینش ادامه دهند و تو هم به این دلخوش باش که بشر هرگز نمیتواند یک سلول را از هیچ بوجود آورد یا اینکه راز خدای تو را کشف کند!

همان بهتر که باور کنی یک عرب بیابان نشین که معلوماتش در حد بچه های سوم ابتدایی امروز نیز نبوده و فرق آسمان و گنبد و دریا را نمیدانسته سوار بر خر دجال یا اسب براق فرقی نمیکند به هفت آسمان رفته و خدا را ملاقات نموده اما دانشمندان نخواهند توانست در آینده با سفاین پیشرفته از طریق تبدیل سفاین و جسم خود از ماده به انرژی (یا بقول شما روح) و ترانسفر کردن آن از طریق worm hole به ابر فضا یا hyperspace میلیونها و میلیاردها سال نوری را بدون سپری شدن زمان طی کنند و تمام عالم را نقشه برداری چند بعدی کنند و تمام رازهای خلقت را کشف کنند.

اشکالی ندارد که فکر کنی دانشمندان بعد از رسیدن به مادر فرمولها که تنها کمتر از یک بیست سال با آن فاصله دارند و تمام راز خلقت و کد آفرینش و هر انچه که برای آفریدن به آن نیاز دارند در دسترس آنها قرار میدهد باز هم بیایی و با منطق کودکانه ات بگویی این مادر فرمولها را چه کسی درست کرده؟! و همینطور به واجب الوجودت بچسبی و ذوق کنی که کسی هست که ملتمسانه به او آویزان شوی تا از جهالت خودت نجاتت دهد!

بحال خودت تاسف بخور که حتی از درک بدیهیات هم عاجزی و مهملی بنام تازینامه محمد ذهن ضعیف و ناتوان تو را اغنا میکند اما دریایی از علم و معرفت که در زیر دستت قرار دارد و با یک کلید جواب تمام سوالهایت را میدهد نمیتواند حتی جواب یکی از سوالاتی را که داری بدهد و آنرا در کتاب قصه محمد و سفسطه آخوند ها بهتر میابی!


armin53 - انگلستان - بردفورد

من نمیدانم چرا این خدای مشنگ و بی سواد شما که همه کاری برایش شدنی است برای در میان گذاشتن راز های آفرینش همواره مشتی هالو و ابله را در طول تاریخ از میان تمام مردم برگزیده و هرگز نشده یکبار یکی از این راز ها را با یک انسان فرهیخته و آکادمیک درمیان بگذارد!

ببینم خدا خودش در گوشی گفت که ما هنوز در هفته اول آفرینش میباشیم؟! مطمئن هستی که دارو هات رو با هم نخوردی یا مصرفشون رو قطع نکردی؟ فردا حتما یک وقتی از دکترت بگیر. خیلی مشکل داری!
جمعه 25 اردیبهشت 1388

OzveMardom - فرانسه - پاریس
زمان، فوتون، امواج الکترو مغناطیسی که با سرعت C منتشر میشوند، اتم خنثی و ... (همانطور که در ویدئو دیدید) مخلوقات خدا هستند. قانون علت و معلول هم مخلوق خدا است. تمام مخلوقات موضوعیتشون بعد از خلقشون صحت پیدا میکنه. من موندم اصلا مگه میشه با قانون علت و معلول خدا رو کنکاش کرد. این قانون اصلا موضوعیتشو از دست میده برای این کار (نمیگم استثنا میگم موضوعیت نداره).
چطور شما قبول میکنید که قوانین فیزیک نیوتونی موضوعیت ندارند برای توضیح قوانین انیشتنی! آیا میگید قوانین فیزیک انیشتنی استثناء هستند برای قوانین فیزیک نیوتونی!! نه!!! فیزیک انیشتنی فراتر از فیزیک نیوتونی است. پس با فیزیک نیوتونی نمیشه سر از کار فیزیک انیشتنی در آورد.
علم و قانون علیت هر دو مخلوقند پس موضوعیت ندارند برای بررسی خالقشون. در مورد آفرینش خدا بحث کردن مسخره هست .من حتی بر خلاف نظر *پسر شجاع* - ایران - تهران نمیگم خود خدا ممکنه (یا میتونه) خودشو خلق کرده باشه. من میگم خود آفرینش مخلوقی از خداست. پس آفرینش در مورد خدا موضوعیتشو از دست میده (مثل بقیه مخلوقات از قبیل علم، نور، قانون علیت). پس این سوال که کی خدا رو آفریده اصلا معناییت نداره.
آنچه لازم بود گفتم، ولی گویا نظرات شما و من (هر دو) فقط کوبیدن میخ چوبی در سنگ است. لذا از من چیزی دیگر در این باره نخواهید شنید. متاسفم که وقتتونو گرفتم. از بحث با شما لذت بردم. ولی از همه استدعا دارم گوش دادن به نظر مخالف رو تمرین کنیم بدون اینکه بخوایم برچسب هایی چون نادانی، ابلهی و ... به هم بزنیم.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
*پسر شجاع* - ایران - تهران
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
امروزه شواهد کافی برای توجیه اینکه جهان بدون علتی آغاز شده وجود دارد. این شواهد شامل نظریه های تکینگی (singularity)هاوکینگ - پِنروز، که مبتنی بر نظریه ی نسبیت عام انشتین هستند، و نیز مدل ها ی کوانتومی کیهان شناختی از آغاز جهان است که اخیرا ارائه شده اند. این نظریه های تکینگی به تبیینی از آغاز جهان منجر می شوند که مستلزم انگاره ی تکینگی بیگ بنگ، و مدل های کوانتومی کیهان شناختی است که آغاز جهان را به سان خلائی نوسان کننده می نمایانند. معلوم شده که نظریه هایی که جهان را بی نهایت قدیم یا معلول می شمارند با این نظریه ها و دیگر نظریه های کیهان شناختی فعلی در تضاد اند یا دست کم قابل حمایت نیستند.
در حال حاضر به قدر کافی شواهد وجود دارد که بتوان نتیجه گرفت جهان بیش از ده میلیارد سال پیش، و بدون علتی به وجود آمده است. به همین خاطر معتقد ام موضع بسیاری از فیلسوفان معاصر در این مورد ناموجه است، زیرا باورهای آنها نوعاً در یکی از سه مقوله ی دوبدو مانع زیر می گنجد، (1) شاید جهان بی نهایت قدیم باشد، (2) جهان آغازی دارد، و خدا علت این آغاز است، و (3) به اندازه ی کافی شواهد در دست نداریم تا بتوانیم در مورد اینکه جهان آغازی داشته یا ازلی بوده تصمیم گیری کنیم.
1. پیش بینی یک تکینگی فضا- زمانی در گذشته. امروزه اغلب فیلسوفان آگاه اند که نظریه ی کیهان شناختی بیگ بنگ (=انفجار بزرگ)، نظریه ی حالت پایدار(Steady State theory) را از اعتبار انداخته است، اما بسیاری از آنان به اشتباه معتقد اند که یا انبساط و انقباض های جهان چرخه (cycle)های بینهایتی دارد، یا اینکه شواهد کافی برای تصمیم گیری دراین مورد وجود ندارد که کدامیک از این مدل ها درست هستند: این مدل که چرخه ی انقباض و انبساط جهان تا ابد ادامه می یابد یا این مدل که تنها یک انبساط اولیه ی واحد وجود داشته، یا اینکه یک انبساط واحد بوده که تبیین آن نیازمند علیتی الاهی بوده است. به محض اینکه شواهد به نفع پیش بینی یک تکینگی در گذشته را که مدل کیهان شناختی بیگ بنگ ارائه می دهد به قدر کافی روشن کنیم، معلوم می شود که این باورها بی بنیاد اند.
مهم ترین مشاهده ای که نظریه ی بیگ بنگ را تأیید می کند سرخ گِرَوی (redshift) پرتوهای نوری است که از خوشه های کهکشانی دوردست دریافت می شود. البته این به هیچ وجه تنها شاهد موجود نیست. پدیده ی سرخ گِرَوی، که نخستین بار توسط اسلیفر و هابل کشف شد، نشانگر آن است که جهان در همه ی جهات به طور یکنواختی منبسط می شود [1]. این بدان معناست که در گذشته همه ی خوشه های کهکشانی، یا همه ی ماده ی این خوشه ها، کاملاً نزدیک به هم بوده اند، و این زمانی بوده که جهان آغاز شده است.
این مطلب را در قالب مدل هایی از جهان که حل های فریدمن از معادلات میدان نظریه ی نسبیت عام انشیتن(GTR) ارائه می دهند دقیق تر می توان فهمید. معادلات میدان نشان می دهند که متریک فضا-زمان، وابسته به مقدار ماده ی موجود در فضا-زمان است [2]. اگر اَشکال نشانگر مقادیر مشاهده شده ی جهان را درمعادلات میدان قرار دهیم می توان این معادلات را برای کل جهان حل کرد. از آنجا که جهان ایزوتروپیک است (در تمام جهات همسان است) و همگن (homogeneous) است (ماده به طور مساوی در جهان توزیع شده)، می توان آن را توسط متریک رابرتسون-واکر توصیف کرد [3]، که بر معادلات میدان اعمال می شود و می توان آن معادلات را به صورت زیر فروکاست ( با حذف ثابت کیهانی Ù):
-3d2a/dt2 = 4*pi*G (p + 3P/c2)a
3(da)2/dt = 8*pi*Gpa2 - 3kc2
a فاکتور مقیاس است که نشانگر شعاع جهان در یک زمان معین است. da/dt نرخ تغییرات a در واحد زمان است؛ که همان نرخ انبساط و انقباض جهان باشد. d2a/dt2 نرخ تغییرات da/dt است، یعنی شتاب انبساط یا انقباض است. G ثابت گرانش و c سرعت نور است. P فشار ماده و p چگالی آن است. k ثابتی است که یکی از سه مقدار زیر را می پذیرد: 0 برای فضای اقلیدسی (که در این حالت جهان باز است، یعنی تا ابد انبساط می یابد)، 1- برای فضای هذلولی (هایپربولیک) (در این نیز حالت جهان باز است)، یا 1+ برای فضای کروی (که در این حالت جهان بسته است، یعنی منقبض خواهد شد).
نکته ی مهم در معادلات فریدمن این است که اگر p ، یعنی چگالی جهان، مثبت باشد، آنگاه سمت راست معادله ی اول مثبت است، و این بدان معناست که شتاب انبساط یا انقباض نمی تواند صفر باشد. پس d2a/dt2 باید منفی باشد، یعنی شتاب انبساط یا انقباض باید کاهش یابد. به بیان لفظی، اگر ماده ای در جهان باشد، جهان باید با شتابی متغیر انقباض یا انبساط یابد.
از آنجا که اکنون جهان در حال انبساط است، مسئله ی انبساط برای ما جالب تر است. اگر شتاب انبساط کاهش یابد، بدان معناست که هرچه بیشتر به گذشته برگردیم، این شتاب بیشتر و فاکتور مقیاس a که نشانگر شعاع جهان است کمتر می شود، تا اینکه به زمان t0 برسیم که در آن a = 0 است. با افزایش d2a/dt2 و کاهش a ، چگالی ماده افزایش می یابد، تا اینکه در زمان t0 مقدار p بی نهایت می شود. در این هنگام کل جهان به دست کم یک نقطه ی با چگالی بی نهایت، دمای بی نهایت، و انحنای بی نهایت فشرده می شود. در اینجا به تکینگی فضا-زمان می رسیم.
در بخش بعد محاجه خواهم کرد که این ملاحظات حامی این ایده اند که جهان آغازی بی علت دارد. در باقی این بخش به بحث در مورد این مسئله خواهم پرداخت که آیا تکینگی واقعیت دارد یا خیر.
ابتدا تصور می شد که تکینگی ای که معادلات فریدمن پیش بینی می کنند تخیلی است، زیرا پیش بینی این معادلات برپایه ی این فرض بود که جهان دقیقاً همگن و ایزوتروپیک است، در حالی که جهان در واقع فقط به تقریب چنین است. جهان انقباض یابنده ای را تصور کنید: هنگامی که شعاع آن به صفر میل می کند، ذرات همگرا به خاطر ناهمگونی توزیع شان در یک نقطه متمرکز نخواهند شد، بلکه از هم می گذرند و "برگشتی" ایجاد می کنند که منجربه مرحله ی جدیدی از انبساط می شود. به بیان ای. ام. لیفشیتز و آی.ام.خالاتنیکوف، که یکی از جدید ترین سناریوهای این پدیده را ارائه داده اند، این نوسان "امکان وجود یک تکینگی در آینده ی انقباضی جهان را از میان می برد و حاکی از آن است که انقباض جهان (اگر قرار باشد چنین انقباضی رخ دهد) باید سرانجام به انبساط دیگری بیانجامد" (لیفشیتزو خالاتنیکوف، 1963، ص.207). این مبنای ایده ی جهان نوسانی است، که مطابق آن جهان دستخوش چرخه های پیاپی انبساط و انقباض می شود. در نتیجه مرحله ی انبساطی فعلی را می توان ناشی از یک مرحله ی انقباضی قبلی دانست.
پیش از اینکه توضیح دهم که چگونه می توان نشان داد که استدلال بالا اشتباه است، و حتی اگر جهان به طورناقص متقارن باشد باز هم تکینگی باید رخ دهد، باید ابتدا نشان دهم که این فرض که تکینگی خیالی و جهان نوسانی است، ثابت نمی کند که جهان بی نهایت قدیم (ازلی) است.
ادامه در کامنت بعدی...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
*پسر شجاع* - ایران - تهران
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
ادامه مطلب:
معمولاً مدل های نوسانی جهان پیش بینی می کنند که شعاع ، میزان پرتو موجود، و اِنتروپی جهان در هر چرخه ی جدید افزایش می یابد [4]. پرتوهای چرخه های قبلی در هر چرخه ی جدید انباشته می شود، و فشار ناشی از آن موجب می شود که چرخه ی جدید بیش از چرخه ی قبلی اش طول بکشد؛ در هر چرخه ی جدید، جهان با شعاع بزرگ تری انبساط می یابد و زمان بیشتری طول می کشد تا یک چرخه را طی کند. این نکته، پس روی بی نهایت به گذشته را ناممکن می سازد، زیرا پس روی سرانجام به چرخه ای می رسد که بی نهایت کوتاه و شعاع آن بی نهایت کوچک است؛ این چرخه، یا آغاز چرخه هایی که مقادیرشان به مقادیر این چرخه میل می کنند، آغاز نوسانی جهان به شمار خواهد آمد.
از اندازه گیری میزان پرتو موجود در جهان نیز می توان محدود بودن قدمت آن را نتیجه گرفت؛ اگر بینهایت چرخه ی قبلی وجود می داشت، میزان پرتو درچرخه ی فعلی باید بینهایت می بود، اما مقدار پرتو اندازه گیری شده محدود است. طبق محاسبه ی جوزف سیلک از پرتوهای اندازه گیری شده ی فعلی، می توان "حدود صد انبساط و فروریزی قبلی" را انتظار داشت (سیلک 1980، ص.311).
از میزان انتروپی جهان نیز می توان نتیجه گرفت که جهان ازلی نیست. زیرا اگر جهان قبلاً بینهایت بار فروریخته بود، چرخه ی فعلی حاوی انتروپی بینهایت می بود – اما در واقع انتروپی حالت فعلی جهان نسبتاً اندک است.
جان ویلر می گوید که در پایان هر انقباضی تمام قوانین و ثابت های آن چرخه ناپدید می شود و جهان "به نحوی احتمالاتی بازفرآیند می کند " ومطابق ثوابت و قوانین جدیدی کار می کند، به این ترتیب او همه ی این ایرادها بر وجود جهانی بینهایت نوسان کننده را انکار می کند (مینسِر، تِرون و ویلر 1973، ص.1214). هیچ اطلاعاتی در مورد یک چرخه ی قبلی به چرخه ی بعد منتقل نمی شود. به این ترتیب، برمبنای جهان فعلی نمی توان هیچ استنباطی از قوانین و ثابت های بینهایت جهان قبلی داشت.
امروزه هیچ دلیل منطقی بر امکان ناپذیری منطقی چنین جهان هایی وجود ندارد، اما این به بحث ما ربطی ندارد. بحث ما به اثبات باور احتمالاتی به محدود بودن یا بی نهایت بودن جهان ها مربوط می شود. منطقاً ممکن است که در نقطه ی آغاز هر چرخه ی جدید، تمام ثوابت و قوانین تغییر یابند، اما از آنجا که این تغییر را با هیچ قانون فیزیکی نمی توان پیش بینی کرد، هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم که این تغییر ها انجام می گیرند.
در حقیقت (اگر قرار باشد میان مدل های نوسانی یکی را انتخاب کنیم) یک دلیل نظری برای ترجیح مدل هایی که در آنها جهان تعداد محدودی مرتبه نوسان می کند بر مدل ویلر یافت می شود. مدل های محدود، که برساخته ی قوانین و ثوابت شناخته شده اند، از اصلی تبعیت می کنند که به اصل استقرا مربوط است؛ و آن اصل این است که قوانین فیزیکی و ثابت هایی که در اصل به طور استقرایی برای یک دسته رخدادهای فیزیکی ساخته شده اند، اگر هیچ شاهد مشاهدتی حاکی از وجود تفاوتی در یک حیطه ی مشاهدتی جدید نباشد، باید بر آن حیطه نیز قابل اعمال باشد. در این مورد، حیطه ها همان چرخه ها هستند؛ از آنجا که هیچ شاهد مشاهدتی بر تفاوت میان چرخه ها وجود ندارد، نمی توانیم به طور موجهی فرض کنیم که قوانین و ثوابت استقرایی چرخه ی ما بر چرخه های سابق قابل اعمال نیست.
در میانه ی دهه ی 1960 که نظریه ی های تکینگی هاوکینگ - پنروز ارائه شد (پنروز 1965؛ هاوکینگ 1965، 1966، 1970)، این مسئله که آیا تعداد نوسانات جهان بینهایت است یا محدود، اهمیت خود را از دست داد. زیرا نظریه ی هاوکینگ - پنروز پیش بینی می کند که جهانی با همگنی ناکامل و ایزوتروپیک نیز باید دارای یک تکینگی باشد. یک فضا-زمان هنگامی تکینگی می یابد که (1) آن فضا-زمان معادلات نظریه ی نسبیت عام را ارضا کند، (2) سفر زمانی به گذشته غیرممکن باشد و اصل علیّت نقض نشود (هیچ منحنی زمانی بسته ای وجود نداشته باشد)، (3) چگالیِ جرم و فشار ماده هرگز منفی نشود [5]، (4) جهان بسته باشد و/یا ماده ی کافی برای ایجاد یک سطح محصور(trapped surface) موجود باشد، و (5) منیفولد فضا-زمان خیلی متقارن نباشد [6].
معقول است فرض کنیم که همه ی این شرایط، احتمالاً به استثنای (4) برای جهان ما صادق اند. شرط (4) هنگامی سؤال برانگیز می شود که جهان بسته نباشد و شرط وجود یک سطح محصور برآورده نشود. سطح محصور سطحی است که به علت شدت نیروهای گرانشی، ماده و نور نمی توانند از آن بگریزند، به طوری که تحت تأثیر این نیروها، مسیرهای فضا-زمانی پرتو و ماده ی درون سطح محصور به یک تکینگی همگرا می شوند. اگر در گذشته تکینگی ای بوده باشد، تمام ژئودزیک های پرتوها و ذرات از آن منشعب شده اند، و اگر این تکینگی در آینده باشد، این ژئودزیک ها به آن منتهی می شوند. در مورد جهان ما، اگر به قدر کافی ماده در جهان موجود باشد که سطح محصور را ایجاد کند، این تکنگی در گذشته بوده است (چه جهان باز باشد و چه بسته). و ماده به قدر کافی موجود است:
مشاهدات اخیرِ پس زمینه ی میکروویو نشانگر آن است که به قدر کافی ماده درجهان هست که سطح محصور بسته ی زمانی را ایجاد کند. این حاکی از وجود تکینگی در گذشته است.
2. تعریف آغاز جهان. برای اینکه نشان دهیم چگونه ملاحظات بالا درستی ایده ی آغاز یکباره ی جهان را امکان پذیر می سازند، باید ابتدا تعریف دقیقی از آغاز جهان ارائه داد. مقصود از این بخش همین است.
دست کم می توان سه تعریف ممکن را با ایده های بخش قبل همساز دانست. جهان یا (1) هنگام تکینگی، یا (2) پس از تکینگی، یا (3) نه هنگام تکینگی و نه پس از آن ایجاد شده است.
1) اگر جهان بسته، کاملاً همگن و ایزوتروپیک بود، آنگاه تعریف آغاز جهان "هنگام تکینگی" نسبتاً آسان می بود. در زمان نخستِ t0 ، که در آن a = 0 بوده، نقطه ی یگانه ای بوده که همه ی جهان در آن فشرده شده بوده است، و وجود این نقطه آغاز جهان محسوب می شود. این نقطه یک لحظه پیش از انفجار بزرگ وجود داشته اما از آنجا که جهان کاملاً همگن و ایزوتروپیک نیست، به تعریف پیچیده تری نیاز داریم. اینکه جهان کاملا متقارن نیست نشان می دهد که جهان به نحوی غیرهمزمان در یک رشته نقاط آغاز شده است[8]. به علاوه، اگر جهان باز و فضا بینهایت باشد، لازم می آید که تعداد این نقاط بینهایت باشد، زیرا در یک نقطه تنها حجم محدودی از فضا می تواند فشرده شود. با توجه به این عوامل، تعریف مناسب آغاز جهان این است که جهان در نخستین تکینگی آغاز شده است، این تکینگی شامل وجود نخستین نقطه (ها)ی انبساط یابنده در t0 است که در بیگ بنگ منفجر شده اند. آغاز جهان در این زمان به این معناست که این نخستین زمانی بوده که در آن بخش هایی از جهان وجود داشته اند [9].
2) آغاز جهان در این تعریف، انفجار یک فضا-زمان 4-بُعدی ازدرون نخستین تکینگی است، تکینگی ای که در t0 بوده است. به بیان دیگر، بیگ بنگ آغاز جهان است. بیگ بنگ نخستین حالت جهان است.
بیگ بنگ در t > t0 رخ می دهد. با این حال بیگ بنگ در هیچ لحظه ی مشخصی رخ نمی دهد. زیرا (با فرض اینکه زمان چگال و پیوسته است) پس از نخستین لحظه، یعنی لحظه ی t0 ، هیچ لحظه ی پیش تری نیست؛ زیرا اگر هر لحظه ای که در آن ta > t0 باشد، لحظه ی دیگری هست که در آن tb < ta است. به این ترتیب، اگر قرار باشد عبارت "بیگ بنگ" بدون ابهام به کار رود، باید به حالتی اطلاق شود که بیانگرحالتی در یک بازه ی زمانی باشد، یعنی بازه ای که قدری پس از سپری شدن t0 به طول انجامیده است. به رغم اینکه نمی توان به نحو پیشینی (a priori) هیچ مبنایی برای انتخاب ابتدای این بازه ی زمانی اختیار کرد، اما بنا به دلایل تجربی می توان ابتدی این بازه ی بیگ بنگِ پس از t0را در نخستین 10-43 ثانیه ی پس از t0 در نظر گرفت. ابتدایی ترین حالت جهان را که کیهان شناسان به عنوان زمان پیش بینی نشده ی حالتی از قسمی دیگر و برسازنده ی دوره ی پلانک تعیین کرده اند در بازه ی 10-43 ثانیه ای پس از t0 رخ می دهد. یک حالت کیهان شناختی از قسم K ، تنها حالتی است که در آن همه ی انواع ذرات و نیروهای وجود دارند. بسیاری از کیهان شناسان برآنند که در خلال دوره ی پلانک، و فقط در خلال این دوره، تنها یک قسم نیرو ، به نام ابرنیرو (superforce) ، و یک نوع ذره ، به نام ابرذره (superparticle) وجود داشته است؛ ابرنیرو نیرویی است که از آن گرانش و نیروهای الکترومغناطیس قوی و ضعیف پی درپی در اثر شکست تقارن ایجاد شده اند؛ و به همین ترتیب، ابرذره نیز به انواع مختلفی از بوسون ها و فرمیون ها بدل شده است. در پی دوره ی پلانک، دوره ی GUT است که از 10-43 تا 10-35 ثانیه به طول می انجامد (انبساط تورمی در 10-35 در پایان دوره ی GUT رخ می دهد)، دوره ی الکتروضعیف از 10-35 تا 10-10 ثانیه، و دوره ی کوارک آزاد از 10-10 تا 10-4 ثانیه است و همینطور ادامه می یابد تا به زمان حاضر برسیم.
برای اینکه از بروز ابهام در مورد بیگ بنگ اجتناب کنیم، باید توجه داشت که انفجار مورد نظر، انفجار 4-بعدی نقطه (ها) در t0 است؛ در زمان های پس از t0 نیز انفجارهایی وجود دارد. بیگ بنگی که از تکینگی t0 آغاز شده، بیگ بنگ نخستین است، و می توان آن را "بیگ بنگ1" خواند. این بیگ بنگ1 است که آغاز جهان است.
اینکه بیگ بنگ1 نخستین حالت جهان است، دو معنا دارد. در معنای نخست، بیگ بنگ1 پیش از آغاز اقسام دیگر حالات آغاز می شود و پایان می یابد.؛ در معنای دیگر بیگ بنگ1 پیش از هر بیگ بنگ دیگری آغاز می شود؛ به این معنا، نخستین حالت جهان حالتی است که به طور جزئی با حالات دیگر همپوشانی دارد، زیرا ممکن است بیگ بنگ دیگری پیش از خاتمه ی بیگ بنگ1 آغاز شده باشد.
ادامه مطلب در کامنت بعدی...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
*پسر شجاع* - ایران - تهران
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
ادامه مطلب:
3) یک تعریف ممکن دیگر این است که جهان با بیگ بنگ1 در نخستین دوره ی 10-43 ثانیه ای آغاز شده باشد، اما هنگام یا پس از نخستین تکینگی آغاز نشده باشد. این تعریف، آغاز جهان پیش از تکینگی را لازم نمی دارد، زیرا ممکن است که جهان نه پیش از، و نه پس از تکینگی آغاز شده باشد؛ این امکان هنگامی حقیقت می یابد که هیچ زمانی نبوده باشد که در آن تکینگی وجود داشته باشد. با این دیدگاه، مفهوم تکینگی مفهومی محدودکننده است که راجع به هیچ چیز موجودی نیست. در این صورت پیش بینی معادلات فریدمن در مورد زمان t0 که در آن a = 0 است، به عنوان پیش بینی حدی بر زمان و شعاع جهان تعبیر می شود. " t0" راجع به زمان نیست بلکه بیانگر مفهومی از یک حد ایده آل است که می توان به قدر دلخواه به آن نزدیک شد اما نمی توان به آن دست یافت؛ هر زمان حقیقی t چنان است که t >t0 است. همین مطلب در مورد مفهوم a = 0 ، چگالی، زمان و انحنای بینهایت نیز مراد می شود.
ریچارد سوینبرن نظر دیگری در مورد آغاز جهان مطرح کرده که حاکی از "نه پیش از، و نه پس از تکینگی" بودن آن است. مطابق این نظر، هیچ زمانی نیست که در آن تکینگی موجود باشد، اما زمانی هست، زمانی خالی، که پیش از بیگ بنگ1 است. اگر t0 زمانی باشد که در آن نخستین تکینگی موجود وجود داشته است، آنگاه مطابق معادلات فریدمن می توان پیش بینی کرد که "جهان پیش از t0 ایجاد شده است" (سوینبرن 1981، ص.254). پاول فیتزجرالد سخن سوینبرن را به گونه ای تعبیر می کند که به نظر او پوچ است، یعنی "جهان پس از سپری شدن زمان خالی محدودی پا به عرصه ی حیات نهاد!" (فیتزجرالد 1976، ص.635). اما این تعبیر صحیحی از نظر سوینبرن نیست، زیرا سوینبرن محاجه می کند که منطقاً لازم است که زمان سپری شده بینهایت باشد (سوینبرن 1981، صص. 172-173)، و بنابراین اگر جهان در t > t0 آغاز شده باشد باید مقدار بینهایتی از زمان خالی پیش از بیگ بنگ1 یا t0 وجود داشته باشد.
من درجای دیگر نشان داده ام که اثبات های اقبال یافته ی سوینبرن و دیگران، بر ضرورت بی نهایت بودن زمان مغالطه آمیز هستند، لذا لازم نیست توصیف سوینبرن از آغاز جهان را بپذیریم (اسمیت 1985c ). اما این بدان معنا نیست که رخ دادن بیگ بنگ1 پس از یک بازه ی بینهایت یا با نهایت زمانی منطقاً غیرممکن است (این مطلب در بخش بعد ثابت خواهد شد).
اگر ما تبیین مبتنی بر"زمان خالی" را که تعریف سوم از آغاز جهان پیش می نهد رد کنیم، دو تعریف کاملاً مناسب باقی می مانند که همان تعاریف دوم و سومی هستند که در بالا توضیح داده شد . من فرض خواهم کرد که تعریف دوم درست است، زیرا این تعریف تکینگی را واقعی می شمارد و لذا با نظریه ی تکینگی هاوکنیگ-پنروز تطابق دارد. از زمان ارائه ی نظریه ی تکینگی چند ایرادی که عمدتاً مبنایی فلسفی دارند بر آن وارد شده، و هیچ یک چندان قانع کننده نمی نماید [11]. در هرحال، نشان خواهم داد که اگرتعریف سوم را بکار گیریم که مطابق آن جهان یکباره آغاز شده است، باز هم با همان ایراد ها مواجه می شویم.
3. برهان هایی که مطابق آنها نخستین تکینگی و بیگ بنگ1 بی علت هستند. بسیاری از فیلسوفان در برابر این ایده که معادلات فرید من و نظریه ی تکینگی هاوکینگ- پنروز وجود آغاز بی علتی را برای جهان پیش بینی می کند مقاومت می کنند. دبلیو. اچ. نیوتون- اسمیت می نویسد:
... با فرض اینکه بیگ بنگ از یک تکینگی ایجاد شده باشد، دشوار می توان تصور کرد که به چه دلیلی می توان گفت خود تکینگی برساخته ی یک رخداد کیهانی پیش تر نباشد. و از آنجا که دلایلی داریم که مطابق آنها رخداد های میکروسکوپی دارای منشاء علّی هستند، دلایلی داریم که مطابق آنها یک حالت پیش تر جهان به آن تکینگی خاص منجر شده باشد. (1980، ص.111)
این استدلال به چند دلیل فاقد قوّت است. نخست توجه کنید که:
(1) ما دلایلی داریم که مطابق آنها رخداد های میکروسکوپی دارای منشاء علّی هستند.
تنها هنگامی مستلزم این است که :

(2) ما دلایلی داریم که مطابق آنها حالت پیش تر جهان به آن تکینگی خاص منجر شده باشد.
که مقدمه ی دیگری را نیز فرض کنیم:(3) تکینگی کیهان شناختی یک رخداد میکروسکوپی است.
که نادرست است، زیرا تکینگی نه تنها رخدادی میکروسکوپی نیست، بلکه بینهایت کوچک تر از کوچک ترین رخداد میکروسکوپی است که فیزیک دانان تاکنون کشف کرده اند. به علاوه، تکینگی حتی یک رخداد نیز نیست، یعنی یک نقطه ی فضا-زمانی 4-بعدی نیست؛ تکینگی بخشی از پیوستار فضا-زمان-4-بعدی نیست، بلکه مرز لبه های آن است.
به علاوه، معنای تحلیلی مفهوم تکینگی کیهان شناختی این است که هیچ رخداد فیزیکی مقدم بر آن نیست. تعریف تکنیگی که در نظریه های تکینگی استعمال می شود مستلزم غیرممکن بودن امتداد منیفولد فضا-زمان فراسوی تکینگی است. تعریف محل بحث متبنی بر مفهوم منحنی های امتدادناپذیر است، مفهومی که کامل ترین و دقیق ترین توصیف آن را بی.جی.اشمیت (1971) ارائه داده است. در یک منیفولد فضا-زمان ژئودزیک های زمانوار [timelike ] ( مسیرهای سقوط آزاد ذرات)، ژئودزیک های فضاوار [spacelike] (مسیرهای تاچاین ها) [تاچاین ها ذرات زیراتمی نظری که سرعت آنها همواره فراتر از سرعت نور است]، ژئودزیک های تهی (مسیرهای فوتون ها)، و منحنی های زمانواری که شتاب محدود دارند (مسیرهایی که حرکت در امتداد آنها برای ناظر ممکن است). اگر یکی از منحنی ها پس از یک طول مناسب محدود پایان یابد (یا پس از یک پارامتر معین محدود در مورد ژئودزیک های تهی)، و امتداد منیفولد فضا-زمان فراسوی آن نقطه ناممکن باشد (مثلاً به خاطر انحنای بینهایت)، آنگاه آن نقطه، همراه با همه ی نقاط پایانی مجاور، یک تکینگی را تشکیل می دهد. به این ترتیب، اگر نقطه ی p وجود داشته باشد که امتداد منیفولد فضا-زمان در فراسوی آن ممکن باشد، یعنی ژئودزیک ها یا منحنی های زمانوار فراسوی آن امتداد یابند، آنگاه بنا به تعریف p یک تکینگی نیست.
مطابق این تعریف، این ایده که تکینگی معلول یک فرآیند طبیعی پیش تر است، نفی می شود. یک پرسش دشوارتر این است که آیا ممکن است تکینگی یا بیگ بنگ معلول یک علت فراطبیعی، یا خدا، باشد یا خیر. من ابتدا به این پرسش می پردازم که آیا ممکن است بیگ بنگ1 علتی فراطبیعی داشته باشد یا خیر. این مطلب با استدلال دبلیو.ال. کرایگ بر وجود علتی الاهی برای آغاز جهان مطابقت دارد، زیرا کرایگ تکنیگی را غیرواقعی می شمارد و رد می کند و بیگ بنگ را نخستین حالت فیزیکی محسوب می دارد. (کرایگ میان چندین نوع بیگ بنگ تمایزی نمی نهد) (کرایگ 1979). استدلال کرایگ شامل این گام هاست:
(4) ما دلایلی داریم که باور کنیم هر رخدادی علتی دارد.
(5) بیگ بنگ یک رخداد است (یا یک دسته رخدادهاست).
(6) بنابراین، دلایلی داریم که باور کنیم که بیگ بنگ علتی دارد.
رای نشان دادن اینکه علت بیگ بنگ محتملاً یک خالق مشخص بوده، طی گام های دیگری لازم است.
ادامه مطلب در کامنت بعدی...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
*پسر شجاع* - ایران - تهران
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
ادامه مطلب:
برهانی از این قسم از اشکالات برهان نیوتون-اسمیت اجتناب می کند، زیرا بر مبنای رخدادهای میکروسکوپیک در مورد پدیده ای که نه میکروسکوپیک است و نه رخداد قضاوت نمی کند، بلکه از رخدادهایی عام به رخداد یا دسته رخداد دیگری می رسد، که همان بیگ بنگ باشد. به علاوه، با این فرض که منیفولد فضا-زمان فراسوی تکینگی امتداد می یابد، نظریه ی تکینگی را نقض نمی کند.
با این حال، این برهان فاقد استحکام است زیرا مقدمه ی اول اش (4) نادرست است. کرایگ در مورد (4) می نویسد:
گزاره ی علّی را، که پیوسته تأیید شده و هرگز ابطال نشده، می توان تعمیمی تجربی انگاشت که حامی آن قوی ترین شواهدی است که تجربه پیش می نهد. (1979، ص.145).
با این حال ملاحظات مکانیک کوانتومی نشان می دهند که کاربرد گزاره ی علّی نیز، اگر اصلاً به کار آید، محدود است، و در نتیجه برهان احتمالاتی قاطعی به نفع علت داشتن بیگ بنگ وجود ندارد. نشان دادن این واقعیت ربطی به این مطلب ندارد که آیا رابطه ی علّی را باید در قالب ضرورت فیزیکی تحلیل کرد یا در قالب تقارن مکرر اما غیرضروریِ میان اقسام معینی از رخدادها. تنها کافی است علیت را قانونی بدانیم که بتوان از آن پیش بینی های منفردی قیاس کرد، پیش بینی های دقیقی در مورد رخدادها یا حالات منفرد. اینکه در این معنا رخدادهای بی علتی وجود دارند از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ نتیجه می شود که مطابق آن برای مقادیر مربوط به هم مانند موقعیت q و اندازه حرکت [مومنتوم] p یک ذره، اساساً غیرممکن است که هردو مقدار را همزمان با دقت پیش بینی کرد. اگر p در یک بازه ی معین به طول delta-p باشد و q در یک بازه ی معین به طول delta-q ، آنگاه اگر delta-p خیلی کوچک شود (با اندازه گیری دقیق)، delta-q نمی تواند همزان خیلی کوچک شود (با اندازه گیری دقیق). به بیان دقیق، حاصل ضرب delta-p در delta-q نمی تواند کوچک تر از ثابت پلانک تقسیم بر 4*pi باشد، به این ترتیب:
(7): delta-p • delta-q >= h/(4*pi)
حال اگر شرایط اولیه مانند p و q ذره ی x در زمان t قابل تعیین نباشد، آنگاه شرایط آتی x در زمان t2 را نمی توان به دقت پیش بینی کرد. پیش بینی شرایط مقادیر مربوط به هم [موقعیت و مومنتوم] x در زمان t2 باید آماری و نامعین باشد. برای مثال موقعیت x در t2 در قالب موقعیت های محتمل متفاوتی که هر یک مقدار احتمالاتی متفاوتی دارند بازنمایی می شود، به گونه ای که هیچ یک از این مقادیر نمی تواند به 1 میل کند. این پیش بینی ها متأثر از تابع موج شرودینگر یا psi هستند؛ چنان که مربع دامنه ی psi در هر نقطه ی psi تعیین کننده ی احتمال توزیع شرایط q ی x در زمان t2 است. اگر توزیع احتمالاتی q در t2 را با d(q, t2 ) نشان دهیم، می توان این کمیت را چنین محاسبه کرد: (8): d(q,t2) = (q,t2)2
معادلات (7) و (8) غالباً برای نشان دادن این مطلب به کار گرفته می شوند که تغییر شرایط ذرات تابع قوانین غیرعلّی است. این قوانین در مورد علّی یا غیرعلّی بودن آغاز مطلق، آغاز مطلق ذرات، هیچ نمی گویند. در نتیجه، با افزودن مقدمه های مناسب دیگری به (7) و (8) می توانیم در مورد کل جهان استباط هایی کنیم، تنها برهان مربوطی که می توانیم نشان دهیم ناموفق است این است که :
(9) دلایلی داریم که برپایه ی آنها باور کنیم که همه ی تغییرات شرایط علّی هستند.
(10) بنابراین، دلایلی داریم که برپایه ی آنها باورکنیم که همه ی تغییرات شرایط جهان به طور کلی معلول هستند.
ولی ضعف برهان فوق، شکست برهان ذیل را در پی ندارد:
11) دلیلی داریم که برپایه ی آن باور کنیم که آغاز همه ی موجودات علّی است.
12) بنابراین، دلیلی داریم که برپایه ی آن باور کنیم که آغاز وجود جهان علتی داشته است.
پس اگر قرار باشد نادرستی برهان اخیر را نشان دهیم، لازم است که مقدماتی بیابیم که بیش از (7) و (8) به آغازهای مطلق نزدیک باشد.
چنین مقدماتی را می توان برمبنای رابطه ی عدم قطعیت هایزنبرگ حاصل کرد.
13) :delta-E • delta-t >= h/(4*pi)
ادامه در کامنت بعدی...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
*پسر شجاع* - ایران - تهران
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
ادامه مطلب:
که در آن E [معادل] انرژی، t [معادل] زمان و h [معادل] ثابت پلانک است. این رابطه حاکی از آن است که اگر انرژی یک ذره به دقت اندازه گیری شود، چنان که delta-E بسیار کوچک شود، زمانی که در آن ذره دارای این انرژی می شود را فقط می توان بطور غیردقیق دانست، یعنی هنگامی که delta-t خیلی بزرگ شود. حال اگر delta-t به قدر کافی کوچک باشد، delta-E چنان بزرگ می شود که تعیین اینکه آیا قانون بقای انرژی نقض شده یا نه اساساً غیرممکن می شود. درخلال بازه ی زمانی 14) متناسب است با:
delta-t (h/(4*pi)*delta-E
این قانون غیرقابل اعمال است و در نتیجه میزان انرژی delta-E می تواند ناگهان به وجود آید و آنگاه (پیش از سپری شدن بازه) ار بین برود. شواهدی تجربی، که البته به طور غیر مستقیم حاصل شده، وجود دارد که مطابق آنها این این پدید آمدن بی علت انرژی یا ذرات (به ویژه ذرات مجازی) کراراً رخ می دهد. پس چنین می نماید که برهان (11) – (12) ناموفق است و گام اصلی برهان به سوی اثبات وجود یک علت فراطبیعی برای بیگ بنگ، یا به بیان دقیق تر، برای بیگ بنگ1 ، غلط است.
می توان ایراد گرفت که بی علّتی کوانتومی تنها در سطح میکروسکوپیک صادق است و نه برای حالات یا آغازهای ماکروسکوپیک کیهان شناختی. این مطلب را می توان بدون اینکه گزندی به برهان من برسد پذیرفت ، زیرا فرآیندهای فیزیکی برسازنده ی بیگ بنگ 1 (که مطابق تعریف ام در خلال دوره ی پلانک رخ می دهند) یگانه اند و همگی میکروسکوپیک هستند و در ابعادی رخ می دهند که در آن اصول مکانیک کوانتومی بی چون و چرا قابل اعمال هستند.
پس می توان ایراد گرفت که بیگ بنگ1 آغاز وجود خود فضا-زمان چهاربعدی باشد، و اینکه رخدادهای غیرعلّی که مشخص کردم صرفاً شامل آغازهای درون فضا-زمان چهاربعدی باشد. مسلماً "آغازهای بی علتی درون فضا-زمان هست" نامربوط است و لذا نمی تواند ارزش احتمالاتی "آغاز وجود خود فضا-زمان بی علت است" را افزایش دهد.
پاسخ من این است که اگر چنین بود (و در بخش 4 در طی بحث از مدل های خلاء نوسانی از جهان، دلایلی را ارائه خواهم داد که چنین امری را مشکوک می سازند) آنگاه همین ایراد بر برهان متناظر به نفع وجود یک علت فراطبیعی برای فضا-زمان چهار بعدی نیز وارد است؛ زیرا "برخی آغازِ وجودهای درون فضا-زمان عللی دارند" یا حتی "همه ی آغازهای وجودهای درون فضا-زمان عللی دارند" به دلیل مشابهی نامربوط محسوب می شوند و لذا نمی توانند این احتمال را افزایش دهند که "آغاز وجود خود فضا-زمان چهار بعدی علتی دارد".
نتیجه گیری من این است که ملاحظات مکانیک کوانتومی نشان می دهند که استدلال بر پایه ی (4) به نفع وجود علتی الاهی برای بیگ بنگ1 ناموفق است.
اما این نتیجه بحث را خاتمه نمی دهد، زیرا مدافع برهان تئیستی هنوز هم می تواند ادعا کند که من حق ندارم پای بی علتی مکانیک کوانتومی را به بحث بگشایم، زیرا مدل کیهان شناختی بیگ بنگ مبتنی بر نظریه ی نسبیت عام (GTR) است و GTR در حیطه ی اعمال خود وجود یک تعیّن علّی را پیش فرض می گیرد.
نمی توانم در مورد اعتبار این ایراد تصمیم گیری کنم، اما در عوض اصرار می کنم که حتی اگراین ایراد معتبر باشد، همچنان می توان ثابت کرد که ما هیچ دلیلی نداریم که فکر کنیم که بیگ بنگ1 علتی، چه فراطبیعی و چه غیر از آن، دارد. این مطلب را تنها می توان بر مبنای خود مدل نسبیتی بیگ بنگ نشان داد.
اجازه دهید با آنچه که تاکنون درستی شان را مفروض داشته ام آغاز کنیم، اینکه تکینگی در t0 واقعیت دارد. با این فرض، به این نتیجه می رسیم که همه ی انگاره های فضا و زمان و همه ی قوانین شناخته شده ی فیزیک در تکینگی فرو می ریزند (زیرا این قوانین برپایه ی انگاره ی کلاسیک فضا-زمان صورت بندی شده اند)، و درنتیجه پیش بینی اینکه تکینگی به چه می انجامد ناممکن است. این ناممکنی ناشی از جهل ما نسبت به نظریه ی درست نیست، بلکه خودِ حدِ معرفت ممکن مان است که مشابه و افزون بر محدودیتی است که لازمه ی اصل عدم قطعیت مکانیک کوانتومی است. محدودیت اول ناشی از ساختار علّی فضا-زمان است که از GTR نتیجه می شود؛ ناحیه ی برهمکنشی که GTR فرض می کند نه تنها توسط سطح اولیه ای که بر آن داده ها معلوم می شوند و سطح نهایی که برآن اندازه گیری انجام می گیرد محدود می شود، بلکه همچنین توسط یک سطح پنهان نیز محدود می شود. سطح پنهان سطحی است که هر ناظر ممکنی تنها می تواند اطلاعات محدودی از آن کسب کند، اطلاعاتی مانند جرم (در مورد سیاهچاله ها)، مومنتوم زاویه ای و بار[اکتریکی]. این سطح "همه مشخصات ذرات را با احتمال یکسان، مطابق معرفت محدود ناظران، گسیل می دارد" (هاوکینگ 1976، ص.2460). سطحی نزدیک به تکینگی بیگ بنگ1 ، سطحی که در زمان پلانک 10-43 بوده، سطحی پنهان است. پس تکنیگی پنهان توسط این سطح "همه ی مشخصات ذرات را با احتمال برابر گسیل می دارد" (هاوکینگ 1976، ص.2463). اگر موافق با کرایگ فرض کنیم که تکینگی واقعیت ندارد، و بیگ بنگ1 نخستین حالت فیزیکی بوده است، آنگاه سطح پنهان را نمی توان پیامد تکینگی انگاشت؛ به جای اینکه تصور کنیم ذرات به طور کتره ای و لحظه ای از تکینگی گسیل می شوند، باید تصور کنیم که این ذرات به طور کتره ای و ناگهانی از هیچ مطلق گسیل شده اند. به بیان دقیق، این بدان معناست که اگر بیگ بنگ1 نخستین حالت فیزیکی باشد، آنگاه هر تشکلّی از ذرات که برسازنده ی این حالت اولیه باشد، یا بتواند بوده باشد، بر مبنای پیشینی با دیگر تشکّل ها معادل است. در هر حال، پیش بینی ساختمان بیگ بنگ1 اساساً غیر ممکن است و لذا بیگ بنگ1 بی علت است (زیرا "بی علت" در معنای حداقلی خود به معنای "اساساً پیش بینی ناپذیر" است).
خود تکینگی نیز در نظریه ی بیگ بنگ مبتنی بر نسبیت عام، بی علت محسوب می شود، که البته این امر دلایل مختلفی دارد. تکینگی به عنوان نقطه ای تعریف شده است که منحنی های فضا-زمان را نمی توان فراسوی آن امتداد داد، و لذا نمی توان برایش اسلافی علّی قائل شد.
پس در مجموع، می توانیم بگوییم که گرچه نظریه ی بیگ بنگِ مبتنی بر نسبیت عام فرض می گیرد که در حیطه ی کاربردش علیت برقرار است، همچنین فرض می گیرد که این حیطه ی کاربرد محدودیتی نیز دارد؛ مطابق این نظریه علیت در حالات نخستین فیزیکی، یعنی تکینگی و بیگ بنگ، فرو می ریزد. در نتیجه، نمی توان از این نظریه برای حمایت از این برنهاده استفاده کرد که حالات اولیه ی فیزیکی معلول اند و اینکه آن علت خداست.
4. گرانش کوانتومی و آغاز بی علت جهان. در رویکرد ذکر شده به آغاز جهان خللی جدی هست؛ من فرض کرده ام که حیطه ی اعمال نظریه ی بیگ بنگِ مبتنی بر GTR نامحدود است و لذا به شرایط حدّی مانند آغاز جهان در خلال بیگ بنگ1 نیز قابل تعمیم است. در حقیقت، هنگامی که برهمکنش های مکانیک کوانتومی غالب می شوند، GTR زایل می شود، و این شرایط هنگامی غالب می شود که دما بیش از 1032K ، چگالی بیش از 1094 gm cm-3 ، و هنگامی که شعاع انحنا در مرتبه ی 10-33 cm باشد. از آنجا که در دوره ی پلانک، در 10-43 نخستینِ پس از تکینگی، با چنین شرایطی سروکار می یابیم، نظریه ی بیگ بنگ مبتنی بر GTR را نمی توان راهنمای معتبری برای بازسازی فرآیندهای فیزیکی واقع شده در خلال این زمان دانست و محققاً نمی توان از آن به عنوان شاهدی معتبر نتیجه گرفت که چگالی، دما و انحنای پیش از این زمان به مقادیر بینهایت میل می کرده اند. به این ترتیب به نظر می رسد که برهان احتمالاتی فوق بر بی علتی آغاز جهان به مخمصه افتاده است.با این حال، به باور من، سه دلیل پشتیبان این ایده است که جهان یکباره آغاز شده است. برای فهم این دلایل، باید نخست در نظر بگیریم که GTR به این دلیل در خلال دوره ی پلانک قابل اعمال نیست که نظریه ی گرانشِ GTR نمی تواند رفتار مکانیک کوانتومی گرانش را در خلال این دوره تبیین کند. پس به یک نظریه ی کوانتومی گرانش جدید نیاز داریم. اگر چه چنین نظریه ای هنوز تدوین نشده است، برخی ازنشانه های عام آنچه که می تواند پیش بینی کند معلوم هستند. برپایه ی این نشانه هاست که باید سه دلیل مان را دریابیم.
دلیل نخست اینکه، به نظر می رسد نظریه ی کوانتومی گرانش می تواند نشان دهد که گرانش در شرایط دوره ی پلانک باید به جای جاذبه، دافعه ایجاد کند. در خلال این دوره، نواحی ای با چگالی منفی انرژی می توانند توسط نیروها و ذرات موجود ایجاد شده باشند، و این نواحی به دافعه ی گرانشی می انجامند. در نتیجه ی این وضع مجموعه ی محدودی از ژئودزیک های زمانوار یا تهی در نقطه ی واحدی همگرا نمی شوند بلکه توسط نیروی گرانشی واگرا می شوند. این احتمال با انگاره ی جهانی نوسانی سازگار است، زیرا با پایان هر فاز انقباض، گرانش دافعه ایجاد می کند و از همگرایی ژئودزیک ها در یک نقطه جلوگیری می کند؛ گرانش چنان ژئودزیک ها را می راند که وارد یک فاز انبساطی جدید می شوند.
اما این طریق اجتناب از تکینگی که نظریه های هاوکینگ- پنروز پیش بینی می کند، جهانی بینهایت قدیم را نمی پذیرد. زیرا – و این نخستین دلیلی است که می خواهم ذکر کنم- این جهان گرانش کوانتومی نوسانی هنوز هم دچار همان مسائلی است که در بخش 1 مورد بحث قرار گرفت، یعنی، افزایش شعاع، طول دوره، پرتوها و انتروپی در هر چرخه. در نتیجه، این نظریه وقوع تکینگی کیهان شناختی را عقب تر از زمانی که درست قبل از (یا هنگام) نخستین چرخه ای که در آن شعاع جهان صفر (یا نزدیک صفر) بوده، نمی داند.
ادامه مطلب کامنت بعدی...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
*پسر شجاع* - ایران - تهران
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
ادامه مطلب:
دلیل دوم این است که به طریقی می توان پیش بینی های نظریه های هاوکینگ- پنروز در مورد تکینگی در آغاز ایجاد انبساط را با نظریه ی کوانتومی گرانش دافع سازگار نمود. این نظریه ها تکینگی را اینگونه تعریف نمی کنند که در آن انحنا، چگالی و دما بی نهایت و شعاع صفر است. تکینگی در این نظریه ها یک نقطه یا یک رشته نقاط تعریف می شود که که منیفولد فضا-زمان را نمی توان فراسوی آنها امتداد داد. در نتیجه، اگر اثرات گرانش کوانتومی مانع از رسیدن دما، چگالی و انحنا به مقادیر بینهایت، و کاهش شعاع به صفر شود، این ضرورتاً به معنای عدم وجود تکینگی نیست. تکینگی می تواند در مقادیر محدود و غیرصفر رخ دهد.
دلیل سوم این که، پیشرفته ترین تلاش های نظری برای تبیین جهان بر مبنای اصول مکانیک کوانتومی، آغاز جهان را ابتدای انبساط کنونی محسوب می کنند. این نظریه ها را در مجموع "مدل های نوسانِ خلاء جهان" می خوانند. مدل هایی که ترایون (1973)، بروت، اِنگلِرت و گونزیگ (1978)، گریشاک و زِلدوویچ (1982)، آتکاتز و پاگِلز (1982)، و گوت (1982) ارائه کرده اند، تصویری از جهان ارائه می دهند که ناگهان از یک فضای زمینه ی تهی برآمده است، و مدل ویلِنکین (1982) آن را چنان تصویر می کند که از هیچ مطلق برآمده است.
نخستین مدل نوسان خلاء در سال 1973 توسط ادوارد ترایون ارائه شد. نوسان خلاء، ایجاد بی علت انرژی در فضای خالی است که از رابطه ی عدم قطعیت delta-E • delta-t >= h/(4*pi) پیروی می کند، و لذا مقدار خالص کمیت های باقی [کمیت هایی که پیرو قوانین بقا هستند] در آن صفر است. ترایون محاجه می کند که جهان می تواند از در خلاء بزرگتر فضایی که جهان جزئی از آن است نوسان کند زیرا مقدار خالص کمیت های باقی، صفر می ماند. (ترایون مدعی است) شواهد تجربی حامی یا سازگار با این واقعیت است که ماده-انرژی مثبت جهان توسط انرژی پتانسیل گرانشی منفی آن خنثی می شود، و اینکه میزان ماده ی خلق شده مساوی میزان ضد ماده است. (اما این مطلب آخر با نظریه های یگانه ی کلان [Grand Unified Theories] فعلی ناسازگار است.)
نقطه ضعف نظریه ی ترایون، و دیگر نظریه هایی که وجود فضای زمینه ای را فرض می گیرند که جهان در آن نوسان می کند، این است که این نظریه ها وجود جهان را تنها به بهای طرح یک مبنای تبیین نشده ی دیگر، ، یعنی، فضای زمینه، تبیین می کنند. نظریه ی ویلنکین، که در آن جهان بدون علّتی "دقیقاً ازهیچ" ایجاد می شود (1982و ص.26) فاقد این ضعف است. در نظریه ی ویلنکین جهان در یک تونل کوانتومی از هیچ مطلق بر صحنه ی فضا ظاهر می شود. گذر از تونل کوانتومی معمولا در قالب فرآیندهایی درون فضا-زمان فهمیده می شود؛ مثلا، اگر یک الکترون فاقد انرژی کافی برای گذر از مانع باشد گذر از تونل برایش مشکل خواهد بود، اما با این حال می تواند از آن بگذرد. این گذر بدان خاطر ممکن است که رابطه ی عدم قطعیت فوق الذکر امکان می دهد که الکترون ناگهان در یک برهه ی زمانی کوتاه، انرژی اضافه ای بدست آورد تا بتواند از مانع تونل گذر کند. ویلنکین این مفهوم را بر خود فضا-زمان اعمال می کند، در این مورد سیستم پیش از تونل زدن (tunneling)هیچ حالتی ندارد، زیرا حالت تونل زدن نخستین حالت موجود است. پس حالت تونل زدن مشابه بیگ بنگ1 در سومین تعریف آغاز جهان در بخش 2 است، زیرا اولین حالت جهان است و پیش از این حالت هیچ زمانی نبوده است. معادله ای که این حالت را توصیف می کند یک معادله ی تونل زنی کوانتومی است، بویژه حل شناور روایت اقلیدسی معادلی تکاملی جهان با یک متریک بسته ی روبرتسون- واکر [12]. جهان برآمده از یک تونل زنی با اندازه ی محدود (a = H-1) و نرخ انبساط یا انقباض صفر (da/dt = 0) است. جهان برآمده از یک حالت خلاء متقارن است، که سپس زایل می شود و دوره ی تورمی آغاز می شود؛ پس از پایان این دوره، جهان مطابق مدل استاندارد بیگ بنگ تکامل می یابد.
مدل های مکانیک کوانتومی از آغاز جهان از نظر تبیینی برتر از مدلهای بیگ بنگ استاندارد مبتنی برنسبیت عام هستند؛ زیرا حالت اولیه ای را فرض نمی کنند که در آن قوانین فیزیک فرو می ریزد بلکه آغاز جهان را مطابق قوانین فیزیک تبیین می کنند. نظریه ی مبتنی بر نسبیت عام آغازی را برای جهان پیش بینی می کند که در حالت اولیه ی آن قوانین مورد استفاده برای پیش بینی فرومی ریزند. تکینگی و انبساط فضا-زمان چهاربعدی از این تکینگی از هیچ یک از قوانین نسبیت عامِ بعدی جهان تبعیت نمی کند. به جای یک تکینگی انبساط یابنده، یک نوسان کوانتومی یا تونل زنی هست که مشابه نوسان ها و تونل زنی های درون جهان است و ازهمان قوانین غیرعلّی نوسانات و تونل زنی های بعدی پیروی می کند [13]..
این مرورمان بر نقش مکانیک کوانتومی در تبیین آغاز جهان قویّاً مؤید برهان احتمالاتی بر آغاز بی علت جهان است، که گرچه پیچیده تر از آن چیزی است که در بخش های 1 تا 3 فرض کردیم، اما باز هم نافذ است. نتایج آن در این عبارت فصلی خلاصه شده است: به نحو احتمالاتی درست است که یا جهان بدون علتی (الف) در پی یک تکینگی با چگالی، دما و انحنای بینهایت و شعاع صفر، یا (ب) با یک تکینگی واجد مقادیر محدود و غیر صفر، یا (ج) در خلاءای نوسانی در یک فضای بزرگ تر یا تونل زنی از هیچ انبساط آغازکرده است، یا جهان ناگهان در پی فاز انبساطی پیش تری تحت شرایط (الف)، (ب) یا (ج) هستی آغاز کرده است.
موفق باشید
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shad - فرانسه - نیس
OzveMardom - فرانسه - پاریس
خود خدا رو کی خلق کرده؟! افرینش خدا مخلوقی از کدام خدای دیگر بوده؟!!
خودت هم فهمیدی چی گفتی؟!
قبل از نوشتن لطفا بیشتر مطالعه کنید. با تعصب خدای فرضی شما ثابت نمی شه!
جمعه 25 اردیبهشت 1388

sara.cmbr - استرالیا - ملبورن
سلام
من خواستم به عنوان دانشجوی دکتری رشته کیهان شناسی و اختر فیزیک بگم که تشکیل اجزای عالم از بالا به پایین صورت گرفته یعنی اول از خوشه های کهکشانی و بعد کهکشانها و .....بر اساس نظریه تورم اختلالات در میدانهای کوانتومی منجر به نوسانات در چگالی ماده شده و هسته اتم ها شکل گرفتند.
هنوز هیچی راجع به قبل از تورم یعنی بیگ بنگ نمی تونیم بگیم چون هنوز مساله گرانش در ابتدای عالم حل نشده باقی مانده است.فقط 4 درصد از عالم قابل رصد است .26 درصد عالم از ماده تاریک و 70 درصد بقیه از انرژی تاریک تشکیل شده است.تا الان آینده عالم انبساط شتابدار است تا جایی که هیچ چیز نمیتواند در مقابل انرژی تاریک مقاومت کرده و حتی اتمها از هم می پاشند.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

OzveMardom - فرانسه - پاریس
shanul - المان - هامبورگ
واقعا سپاسگذارم از اینکه اطلاعات علمی خودتونو (با صرف وقت) در اختیار همگان قرار میدید.
در حالی این کامنت رو میدم که منتظر ادامه کامنت بعدی شما در مورد نوسانی بودن جهان هستم. فقط یه چیزی: آیا روش ایجاد زمین و آسمان (به هم چسباندن یا از هم جدا کردن؟) که دوستمون zebelkhan - آمریکا - سن خوزه به اون اشاره کردند، احتمال نمیدهید به موضوع جدیدی (از جمله موضوع نوسانی بودن و ... ) بخواد ربط پیدا کنه.
من باز هم میگم تحقیق بدون تعصب تا رسیدن به حقایق بیشتر (چه در قرآن چه در طبیعت و یا هر چیز دیگری بسته به علایق شخصی افراد) بدون نفی چیزهایی که علاقه به اونا نداریم.
پاینده باشید.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
ببینید دوست عزیز من در بالا علت بوجود آورنده خدا را توضیح دادم نمی دانم خواندید یانه ..
ببین دوست عزیز انسان بذات یک موجود خالق و آفریننده نیست چون اگر بذات آفریننده بود در طول تاریخ چند هزار ساله خود نبوغی از این استعداد را نشان می داد مثلا از آفرینش موجودات ساده شروع می کرد و با کسب مهارت موجودات پیچیده را خلق می کرد بعنوان مثال گربه سانها بذات پرنده نیستند ودر طول تاریخ تکاملشان با تمام تغییراتی که کردند هیچ نشانی از پریدن را از خود نشان ندادند
ولی انسان بذات یک موجود متفکر و کنجکاو است که با کنجکاوی و تفکر در محیط اطراف خود می تواند امکانات و موجودات اطراف را به نفع خود تسخیر کند و این ویژگی را در طول تاریخ نشان داده است اگر یک زمان با تفکر توانست از سنگ ابزار شکار بسازد حالا توانسته با گسترش همان تفکر فضا پیما به فضا بفرستد وچه بسا این همه جنگ و دشمنیهای احمقانه نبود به آن مرحله از پیشرفتی که شما می گویید رسیده بود وهیچ شکی در این موضوع نیست پس می بینید که چون انسان بذات موجود متفکر است در طول تاریخ رگه هایی از این ویژگی را می توان دید ولی چون بذات آفریننده نیست به هر کجا که برسد بطور یقین آفریننده نخواهد بود....
جمعه 25 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
shad - فرانسه - نیس
ببین من بالا ی همان کامنتی که برای من گذاشتی علت بوجود آورننده خدا را برای shanul - المان - هامبورگ توضیح دادم اگر نظر داری بگو ولی مودبانه فکر کنم با تمام این ادعاهایی که داری یه کم ادب بلد باشی....درضمن کامنت دیگری برای زبل خان گذاشتم اگه مایل بودی بخوان
جمعه 25 اردیبهشت 1388

ss.par par - ایران - تهران
bbayat - آلمان - اشتوتگارت
بسیار مفید و ساده نوشتی.موفق باشی
*پسر شجاع* - ایران - تهران
به نکات بسیار خوبی اشاره کردی.با شما موافقم
shanul - المان - هامبورگ
این رو مطمپن باش که هیچ بشری نمیتونه حتی به اندازه سر سوزنی به راز خلقت پی ببره.بشر اگه اینقدر دانش و توان داشت اول میرفت راز جاودانه ماندن و نمردن رو کشف میکرد.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
shanul - المان - هامبورگ

دوست عزیز من تمام مقاله بلند و زیبایتان را خواندم و شما در این مقاله حداقل بصورت تئوری توانستید ثابت کنید که پیدایش این جهان بی علت بوده و شاید خیلیها قانع شده باشند من پیدایش جهان را بی علت پیدایش جهان از هیچ می نامم چون با مطالعه این مقاله من فهمیدم که پیدایش جهان بصورت ناگهانی در خلاءای نوسانی و از هیچ بوده.. آیا می توان گفت که پیدایش جهان از هیچ یک رفتار آفرینشی بوده و جهان حداقل آفریننده خود است ؟اگر اینطور باشد حال سوال اصلی اینجاست که آیا این جهان واقعا آفریننده واقعی است یا فقط رفتار آفرینشی دارد ؟با دقت و تحقیق در رفتار این جهان می توان فهمید که این جهان رفتار آفرینشی معلول دارد گرچه به نظر می رسد آفریننده خود است ولی خود محکوم به انجام قوانین والزاماتی است که گریزی از آن ندارد و با اینکه رفتار آفرینشی دارد ولی آفریننده واقعی نیست وباید یک آفریننده اصلی وعلی باشد که این آفرینش معلول را به این جهان تحمیل کرده باشد و تنها الزامی که برای این آفریننده اصلی می توان تصور کرد آفرینش خود باشد و دیگر هیچ ...
در پایان در بالا علت بوجود آورنده خدا را توضیح دادم نمی دانم خواندید یانه ..
جمعه 25 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
sara.cmbr - استرالیا - ملبورن
مطلب بسیار جالبی گفتید پس با این مطلبی که گفتید 96 درصد جهان برای انسان قابل دسترسی نیست وتنها 4 درصد را می تواند رصد کند تازه معلوم نیست چه مقدار از این 4 درصد را هم بتواند رصد کند ....خیلی ممنون جالب بود...
جمعه 25 اردیبهشت 1388

odin - بلژیک - انتورپن
_عرفان_ - بلژیک - انتورپ
با کمال میل ولی من ادرسی از شما ندارم و حتا در انتورپ نمیدونم شما کی هستین (که البته مهم هم نیست )ولی اگر ادرس را بصورتی بمن برسانید راز پیدایش ماده را که این برادران جانبرکف با جهل و نادانی به الله خونریز و مکار مدینه نسبت میدن، یکبار و برای همیشه حل میکنیم.
farhad1124 - امارات - دبی
عزیز جان فرمایشی رها کردید که فکر نمیکنم خودتهم در اطاقی بی پنجره انرا تنفس کنی، از اینهمه دانشمند خدا شناس شما فقط 5 نفر را نام ببر که وقتی در گوگل سرچ کردیم ادرس یک دانشگاه را ببینیم.
صاعقه - کانادا - تورنتو
جناب اقای صاعقه یا هر نام درخشان دیگری که داری، دوست نادیده و محترم نمیدونم ادرس این کلیپ اتئیست را از کجا اوردی اما بخاطر انتشارش و اگاهی دادن شخصا بنده که معلم دونپایه و کوچکی در رشته هنری هستم را چنان مفتخر کردی که کمتر در زندگیم مثل این لحظه احساس افتخار به انچه هستم کردم. یک اتئیست. در مقابل اینکارت تعظیم میکنم و اگر روزی ببینمت شانه هات را میبوسم. از اینکه منهم عضو حقیر و کوچکی از این خانواده بودم و هستم به خودم میبالم. ممنونم از شما.
shanul - المان - هامبورگ
دوست عزیز از مطلب بسیار کامل شما ممنونم و خسته نباشی. عزیز جان ایشان ادبیات و روش مغالطاتیشان داد میزند که همان مسلمان ایرانی است ولی چون هر بار که این مغالطات را بیمارگونه تکرار میکند جوابی درخور یک کودک ابتدایی برایش کافیست بجای اندیشه و تفکر با اسم دیگری وارد میشود. البته بنده که شخصا خوشحال میشوم شما بنویسید. چون هربار که میخوانم بیشتر میاموزم. اما این افراد (بعلت شخصیت و صداقت نداشته) فکر میکنند با برداشتن یک نام و تعویض یک قیافه توگوئی میتوانند صورت مسئله را پاک کنند. مشکل اینها سواد نداشته نیست. چون با خواندن و کمی زحمت و پشتکار میتوان این نقطه ضعف را نسبتآ جبران کرد. مشکل اینها صداقت، وجدان،و اخلاق است.
در ضمن تو را به خدا یکنفر از اعضاء یا مسئولین سایت بمن بگوید چطور میتوانم مطلبی را که در فایلهای خود دارم اینجا قرار دهم.
نوشته هایی را که با سکانر در ارشیو مدارکم گذاشته ام نمیتوان کپی و پاسته کرد. لطفآ راهی بمن نشان بدهید.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

shanul - المان - هامبورگ
odin - بلژیک - انتورپن
دوست عزیز در مورد سئوال که کردید راه حلی به نظرم نمی رسد.
جمعه 25 اردیبهشت 1388

armin53 - انگلستان - بردفورد
لکن اگر بشارت ما مخفی است.بر هالکان مخفی است که در ایشان خدای این جهان فهم های بی ایمانشان را کور گردانیده است که مبادا تجلی بشارت جلال مسیح که صورت خداست ایشان را روشن سازد. 2قرنتیان 4-3
هر که کلام را خوار شمارد خویشتن را هلاک می سازد. امثال 13-
13.
پایان این سیستم شریر بسیار نزدیک است.
دوست عزیز در جواب شما باید بگم خدا رو شکر هیچ قرصی مصرف نمیکنم. واینو اضافه کنم که 1 روز خداوند با روز ما انسانها که با اون حساب میکنیم تفاوت داره از نظر خدا یک روز شاید چندین هزار سال ما باشه. بهرحال اگر بدونی انیشتین هم ثابت کرد که همه چیز با انرجی بوجود امده است که همان نیروی مقدس خداوند است.
ای=م.سی2.
شنبه 26 اردیبهشت 1388

odin - بلژیک - انتورپن
armin53 - انگلستان - بردفورد
خدا پدر شما را بیامرزه این لحظه که از دیشب بیدار مونده بودم و میخواستم بخوابم موجب شدی با خوندن کامنت باحالت اینقدر بخندم که سر دردم فراموشم بشه. بخدا خیلی باحال بود. شما را نباید ما از دست بدیم. وجودت برای جامعه علمی ما از واجبات کفائیه. لطفا باز هم از انشتن و چیزهایی که ثابت کرده برامون بنویس. ما که از محضر درس شما بینهایت فیض بردیم.
شنبه 26 اردیبهشت 1388

baradar - ایران - ساری
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
تو چرا حرفای منو به سیاست ربط میدی و نفرت خودت از دیگران رو که مانع...های تو و امثال تو شدن رو سر دیگران خالی میکنی؟ ..تو مملکت خودت می موندی و با سختی هاش می ساختیو با هر عقیده ای که داشتی با دشمنت مبارزه میکردی. مگه شماها نمیگین دین از سیاست جداست؟پس چرا تا یکی حرف میزنه میپرید بهش و به سران مملکت ربطش میدین؟قسم حضرت عباستونو قبول کنیم یا دم خروسو؟در ضمن چرا از دید شما هر کسی که به دفاع از مذهب حرف میزنه باید بسیجی باشه و نوکر این و اون؟شما که دم از خرد گرایی میزنین خردگرایانه جواب منو بدین نه ..داد و بیداد راه بندازین.بهتره فکر کنین وقتی غذا میخورین دریچه های نای و مری شما چه طور جا به جا میشن تا موقع خوردن غذا تو راه تنفستون نره .این هنر خردگرایانه کار کیه؟أیا خودبه خود بوجود اومده؟این تنظیم دقیق کار کیه؟کار خرد؟بله درسته اما خرد به تنهایی یک موجود نامحسوسه که نیاز به مکملی داره تا به کارش بندازه و احساس بشه آیا مغز شما به تنهایی میتونه کارکردی داشته باشه؟یا با وجود شما کار میکنه؟یک کم اون خرد نداشته تونو به کار بندازین و اینقدر ...
شنبه 26 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
baradar - ایران - ساری

اولا از اسمت معلومه برادری اونهم از نوع بسیجی! ثانیا اول تو شروع کردی به دو نفر از دوستان دانشمند و فرزانه این وب سایت یعنی shad - فرانسه - نیس و mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی توهین کردن!

برو بالا اولین و دومین کامنت خودت رو بخون! من هم جوابت رو دادم تا دیگه از این...های زیادی نکنی!

در ضمن از کجا میدونی من دینم رو به کشورم ادا نکردم! بنده در اوج جنگ شهر ها و موشکباران صدام سرباز خط مقدم بودم و بعد هم فعالیت سیاسی دانشجویی داشتم و در زندان سید علی گدا ارباب فاسد معتادان و بسیجیها شکنجه هم شدم! بعد هم از کشور فرار نکردم بلکه با بدبختی پاسپورتم رو گرفتم و از کشور خارج شدم! تو هم اگر حکومت بر وفق مرادت هست میتونی زندگی زیر یوغ ستم رو تحمل کنی ولی نمیتونی برای بقیه مردم تعیین تکلیف کنی!

من نمیتونم در محیطی زندگی کنم که هر کسی برای زندگی من تعیین تکلیف کنه! در ایران از گدای کنار خیابان تا رفتگر محل و نیروی انتطامی و رسانه ها و ادارات و هم ارکان جامعه به تو میگن چی بپوشی، چی بخوری، چطور بگردی،‌کجا بخوابی،‌چقدر پول در بیاری و غیره!

من نمیتونستم جایی زندگی کنم که انسانها را صغیر میشمارند و به شعور انسانها توهین میکنند و برای انسانها قیمی بنام ولی وقیح تعیین میکنند تا به تمام جوانب زندگی انسان احاطه داشته باشد!

اینه که لطف کن و قدر سواد و معلومات حرف بزن و پاتو از گلیم خودت دراز تر نکن. با من هم بحث نکن چون من در سطحی نیستم که بخوام جواب امثال تو رو بدم! در ضمن هرجوری خواستی حرف من رو برداشت کن!
شنبه 26 اردیبهشت 1388

OzveMardom - فرانسه - پاریس
یه سوال علمی:
اگر ویدئو رو درست فهمیده باشم یه جاییش میگه به علت نیروی گرانش فاصله اجسامی که دور هم دارند میچرخند علارغم انبساط کلی جهان ثابت میمونه.
طبق قانون زیر که ثابت گرانیگاه جهانیG رو بر حسب عمر جهان Tبیان میکنه و همچنین قانونی که شعاع چرخشR رو بیان میکنه، شعاع چرخش باید افزایش پیدا کنه با گذر زمان. ممنون میشم دوستان اهل فن راهنمایی بفرمایند.
فرمولها:
G=[e^4/(m*e^2pC^3)]*1/T
R=[h^2/M1^2*M2]*1/G
m pجرم الکترون و پروتون. h ممان زاویه ای مثلا ماه دور زمین. M1 M2جرم ماه و زمین.
شنبه 26 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
OzveMardom - فرانسه - پاریس
من مطلبی که در بالا در باره استدلال من در بوجود آمدن خدا گفته بودید امروز خواندم و من نیز با شما کاملا موافقم چون من نیز معتقدم بسیاری از مفاهیمی که ما به آنها استدلال می کنیم مانند نیستی -زمان- مکان-آفرینش....ممکن است خودشان هم مخلوق باشند ولی آن استدلالی که من بالا گفتم تلاشی برای فهمیدن اینکه خدا چگونه بوجود آمده با استفاده از منطقی که ما می شناسیم بود وگرنه من معتقدم که چون مخلوق بر خالق تسلط ندارد نمی تواند در باره ذات خالق نظر دهد
دوست عزیز درباره مطلب بالا که گفتید:
G=[e^4/(m*e^2pC^3)]*1/T
R=[h^2/M1^2*M2]*1/G
طبق این فرمول چون شعاع چرخش R با Tزمان رابطه مستقیم دارد با افزایش زمان باید شعاع چرخش هم افزایش یابد مثلا می گویند کره ماه هر سال 4سانتی متر از زمین دورتر می شود ولی ظاهرا این فرمول یا همیشه صادق نیست یا در همه جا صادق نیست ویک نوع تناقض را من هم مثل شما بارها شنیده ام یک فرضیه ای من چند وقت پیش شنیدم که شاید برای شما هم جالب باشد آن فرضیه این بود که این جهان که خاصیت انبساطی دارد در داخل یک جهان دیگر قرار دارد که خاصیت انقباضی دارد و برآیند حاصل از این انقباض وانبساط حاصل از دو جهان باعث ایجاد تعادل می شود .....
شنبه 26 اردیبهشت 1388

صاعقه - کانادا - تورنتو
odin - بلژیک - انتورپن
با سلام به شما هموطن عزیز.از لطف شما سپاسگزارم.آرزوی بهترینها را برایتان دارم.
ویدیو توسط یکی از دوستان که در رشته فیزیک در کانادا درس میخونند برای من ایمیل شده بود .
پاینده ایران
شنبه 26 اردیبهشت 1388

armin53 - انگلستان - بردب
اودین جان از خوشحالی شما مسرورم.اتفاقی که بزودی خواهد افتاد همه کسانی که به یهوه خدا و پسرش عیسی مسیح زنده ایمان نیاورند هلاک خواهد کرد. همان پیشگویی که دانیال نبی به اذن خدا 3000 سال پیش در زمان کورش کرده بود. ولی متاسفانه مردم نمیخواهند بدانند.مرگ را از زندگی ابدی بیشتر دوست دارند.ای انسان ایام عمرت چون باد در گذر است و تا به خودت بجنبی خاک شده ای.
یکشنبه 27 اردیبهشت 1388

baradar - ایران - ساری
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
چطور تو به خودت اجازه میدی به شعور میلیاردها آدم که خدا رو قبول دارن توهین کنی اما یکی که به تو اعتراض میکنه به تیتیش قبات برمی خوره؟تو لطفا سیاست رو قاطی این مسایل نکن .هر کی بودی و هر جا که رفتی اگه حق با تو بوده سربلند باش و زندگی کن با هر کی دشمنی به دشمنیت ادامه بده تا به هدفت برسی.مبارزه کن اما به اعتقادات مردم کاری نداشته باش .یقینا من و تو عقلمون به اندازه ی نیوتن و انیشتن و گالیله و نیل آرمسترانگ نیست که به خداباوری رسیدن. به قول سعدی شیرازی:
برگ درختان سبز در نظر هوشیار
هر ورقش دفتری است معرفت کردگار
یاعلی
یکشنبه 27 اردیبهشت 1388

sara.cmbr - استرالیا - ملبورن
OzveMardom - فرانسه - پاریس عزیز
اینکه فاصله اجرام در کیهان حتی با وجود انبساط عالم ثابت میم مونه علتش جاذبه نیست چون این دو الزاما یکی نستند چون گرانش با جرم رابطه دارد ولی انبساط عالم مستقل از جرم است.برای فهمیدن اون سوال میتونین یک کش رو در نظر بگیرین و روی کش رو مثلا به فاصله های مساوی از 1 تا 10 شماره گذاری کنین تا یک دستگاه مختصات بسازین .بعد فرض کنین که یک کهکشان روی عدد 1 باشه و کخکشان دیگه روی 2 باشه .حالا اگر کش رو بکشیم این دو کهکشان از نظر فیزیکی از هم دور میشوند ولی از نظر ریاضی (مختصاتی) فاصله ثابت است.اون چیزی که ما ازش در کیهان شناسی استفاده می کنیم این مختصلت هست.
یکشنبه 27 اردیبهشت 1388

movafeg - ایران - زوریخ
درود بر تمامی کاربران محترم
نظر تک تک شما را خواندم ونظر هرشخص برای خودش محترم وبرای ما هم دارای ارزش هست .
حال نظر شخصی خودم در مورد وجود خدا
اولا چرا می خواهیم بدانیم که خدا یی وجود دارد یانه ؟
کانت جامعه شناس معروف در یکی از کتابهایش چنین می گوید انسانها از بدو خلقت برای اینکه امیدوار زندگی کند به یک عده چیزهایی که دسترسی به آن امکان پذیر نباشد ویا اگر در دسترس باشد نتواند با همدیگر سخنی رد وبدل کنند متوسل می شدند زمانی به ماه زمانی به خورشید زمانی به آتش زمانی به بت زمانی به دریا زمانی به حیوانات والان هم به خدا .
خدایی که دیده نمی شود خدایی که سخن نمی گوید خدایی که احساس نمی شود این امر باعث می شود که انسان در زمانی که در اوج مشکلات فرورفته وامکان خود کشی به صددرصد می رسد آنوقت است که قلبش ناخود آگاه به کسی متوسل می شود که قادر است مشکلات اورا حل کند ومی بینیم که دست از خودکشی برمی دارد وامید در وجود او رخنه می کند
پس نیاز انسان برای آرامش در زندگی باعث می شود که ناخود آگاه متوسل چنین چیزهایی که وجود خارجی ندارد متوسل شود.
نشانه هایی از وجود حیات در دیگر کرات این شک و تردید را نیز بوجود می آورد آن زمان که به حضرت محمد (ص) وحی آمد از کجا معلوم شاید همین موجودات کرات دیگر بودند که بر محمد ظاهر می شدند وسخنانی رد وبدل می کردند .آیا ممکن نیست ؟؟
یکشنبه 27 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
baradar - ایران - ساری

برادر بسیجی عقب مانده ذهنی! با همان اجازه که متعصبین مذهبی که به خدا اعتقاد دارند خود به شعور تمام انسانها اهانت میکنند و 1400 سال است که این اهانت را ادامه داده اند! مهملاتی که در کتاب قصه محمد آمده توهین مستقیم به انسانها خرد گرا و با شعور است!
چیزی که عوض داره گله نداره! تازه ما مدتی است شروع کردیم به تاختن به امثال شما ولی امثال شما بیش از 1400 سال است که این کار را میکنید! پس نوبتی هم که باشه نوبت ماست!
یکشنبه 27 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
دلایل پیدایش جهان خلقت بدون دخالت خدا
========================

با تشکر از توضیحات مبسوط و جامع دوست فرزانه جناب shanul - المان - هامبورگ

برای آندسته از دوستانی که ممکن است متوجه منظور این ویدئو کلیپ در مورد آفرینش جهان خلقت بدون نیاز به علت وجودی یا خدا نشده باشند مطالب ساده زیر را بیان میکنم که ترجمه اینجانب از بخشی از کتابی است بنام کیهان شناسی در هزاره سوم چاپ اول نوشته آقایان:

Alexei V. Filippenko and Jay M. Pasachoff
--------------------------------------------------------

بر اساس تئوری تورمی (Inflationary Theory) ماده، ضد ماده و فوتونها توسط پدیده ای بنام مکش کاذب یا (False Vacuum) ایجاد میشود که در پی انتقال فاز رخ میدهد. تمامی این ذرات دارای بار مثبت هستند. اما این انرژی مثبت توسط نیروی منفی ناشی از میدانهای جاذبه حاصل از کشیده شدن هر یک این اجرام به یکدیگر کاملا خنثی میشود.

بعبارت دیگر مجموع انرژی تعادلی جهان هستی مساوی با صفر است! قابل ملاحظه است که بدانید انرژی تعادلی جهان هستی عملا صفر است اما خوشبختانه برای ما که در آن زندگی میکنیم شامل نیروهای مثبت و منفی است. شما براحتی میتوانید دریابید گرانش یا نیروی جاذبه شامل انرژی منفی است. برای درک بهتر مطلب چنانچه شما یک توپ را از حالت تعادل که نمایانگر وضعیت خنثی یا صفر است خارج سازید و به زمین بیاندازید در راه سقوط بلافاصله انرژی جنبشی منفی کسب میکند. اما این انرژی منفی با یک انرژی جاذبه ای بزرگتر خنثی میشود به این ترتیب که هر میزان که توپ به مرکز زمین نزدیکتر شود این انرژی منفی به سمت صفر میل میکند تا در نقطه گرانش مجموع انرژی به صفر یا نقطه تعادل برسد. (همین وضع در مورد کل جهان آفرینش صادق است)
------------------------------------------
ایده جهان دارای انرژی صفر بهمراه تئوری انبساط پیشنهاد میکند که تمام چیزی که جهان برای پیدایش یا افرینش از هیچ به آن نیاز دارد مقدار بی نهایت ناچیزی از انرژی است!
------------------------------------------
این انرژی مقدار انرژی است که بتواند باعث انبساط شود. سپس جهان آفرینش در لحظه ای کوچک انبساط میابد بی آنکه انرژی خالصی تولید کند.

اما چه چیزی انرژی ناچیز اولیه برای انبساط عالم را فراهم میکند؟ طبعا" اصلی ترین سوال اینست.
===================================

اما پاسخ این سوال که ممکن است برای شما عجیب باشد اینست که این انرژی میتواند از هیچ پدید آمده باشد! در اینجا مفهوم "هیچ" ممکن است بسیار مبهم به نظر برسد. این "هیچ" ممکن است محصول یک مکش کاذب ناشی از فضا زمان مربوط به آفرینش قبلی باشد که ذاتی جهان آفرینش است یا اینکه از مطلق تهی سرچشمه بگیرد!

تئوری کوانتوم و بویژه اصل عدم قطعیت هایزنبرگ Heisenberg توضیحی طبیعی را در مورد اینکه چطور انرژی اولیه آفرینش میتواند از هیچ بوجود بیاید بیان میکند. در عالم وجود، ذرات بنیادین و ضد آنها بصورت آنی بوجود آمده و یکدیگر را می بلعند بی آنکه قانون بقای انرژی را نقض کنند!

این نحوه ایجاد و مرگ آنی جفت ذرات مجازی بنیادین Virtual Particle Pairs نوسان کوانتومی Quantum Fluctuation نام دارد. در حقیقت در آزمایشگاه ثابت شده که نوسانات کوانتومی در همه حال و در همه جا رخ میدهند!

جفت ذرات مجازی بنیادین مانند پوزیترونها و الکترونها مستقیما سطح انرژی اتم را تحت تاثیر قرار میدهند. سطح انرژی پیش بینی شده با سطح انرژی محاسبه شده در آزمایش مغایرت خواهد داشت مگر آنکه نوسان کوانتومی را در معادله بگنجانیم.

بنابر این احتمالا نوسانات کوانتومی بسیاری قبل از آفرینش جهان هستی بوقوع میپیوندد که بسیاری از آنها بلافاصله ناپدید میشوند. اما یکی از این نوسانات کوانتومی که تصادفا دوام بیشتری میابد شرایط انبساط پیدا میکند. این ذره میکروسکوپی به میزان فزاینده ای انبساط میابد تا جهانی میکروسکوپی را پدید آورد.

ذرات بنیادین اولیه که بوجود آورنده این جهان میکروسکوپی هستند ممکن است همدیگر را ببلعند یا اینکه حتی اگر وجود داشته باشند آنقدر کوچک هستند که قانون بقای انرژی را نقض نمیکنند یا این نقض آنقدر بی مقدار است که در محاسبه نمیآید.

چناچه این تئوری بحث بر انگیز صحیح باشد ثابت میکند که جهان خلقت مثل یک نهار مجانی است! یعنی از هیچ و بدون بهایی برای شما فراهم شده و علیرغم آنکه مجموع انرژی آن صفر است اما نهایت پیچیدگی در آن بوجود خواهد آمد!

حتی چنین احتمال دارد که میلیونها میلیون از این جهانهای مشابه جهان ما به طور تصادفی و از هیچ بوجود آمده باشند که هر یک در فاصله ای از جهان ما قرار دارند!
یکشنبه 27 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
sara.cmbr - استرالیا - ملبورن
فکر کنم حالا فهمیدم یعنی با انبساط اندازه واحد دستگاه مختصات هم بزرگتر میشه و در حقیقت دستگاه مختصات با گذشت زمان از نظر فیزیکی بزرگتر میشه پس واقعا فاصله اجرام از هم زیاد میشه ...خیلی ممنون
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388

*پسر شجاع* - ایران - تهران
sara.cmbr - استرالیا - ملبورن
فکر کنم منظور شما اینه که نسبت فاصله اجرام به هم ثابت میماند مثلا اگه فاصله کره ماه به زمین و خورشید به زمین اگه 1به 100باشه با افزایش فاصله باز هم 1به 100باقی میماند.....
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388

baradar - ایران - ساری
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
کافیه به طرز نوشتن من با خودت نگاه کنی.تو و امثال تو کاری جز توهین و فحش دادن بلد نیستین.اینو میذارم به حساب بچگی و بلاهتت.آقای خردگرای بی خرد.
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388

mlowes - آمریکا - واشنگتن-دی سی
zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
همه اینهایی که نوشتی در قرآن هست. اونهم فقط در یک آیه «الم». ولی تو و دوستانت اینقدر گمراه هستید که معنی این آیات را نمیفهمید بعدش هم اسم خودتون را گذاشتید خردگرا!!! واقعا که. :))))))))))))))))))))))))

ممنون از کامنتهات. همواره خوندنی و آموزنده هستند. از شوخی بالا هم پیشاپیش ببخشید.
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388

shad - فرانسه - نیس
baradar - ایران - ساری
بسیجی متحجر قبل از اینکه از ادب حرف بزنی از من و mlowes و زبل خان و سایر دوستانی که به انها توهین کردی و نظم سایت رو به هم زدی عذر خواهی کن و اگر نمیکنی دهان ... رو ببند!
1400 سال اسلام و شما اسلامپرستان به ما دروغ گفتید و توهین کردید حالا نوبت شماست که واقعیتها را بشنوید!
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388

zebelkhan - آمریکا - سن خوزه
mlowes - آمریکا - واشنگتن-دی سی
shanul - المان - هامبورگ
shad - فرانسه - نیس
دوستان عزیز و فرزانه!
آینده ایران را فرزندان خرد گرای کوروش خواهند ساخت و نه عرب پرستان متحجر مذهبی!
اینها که با احکام حیض و نفاس و آداب هم خوابگی با کنیز و چگونگی تمتع بردن از برده و نحوه مصادره جان و مال و ناموس غیر مسلمین در جنگها که از عربی مالیخولیایی و مبتلا به صرع و روان پریش بنام محمد به ارث برده اند و قدم به هزاره سوم و عصر اینترنت و فضا گذاشته اند محکوم به رسوایی و فنا هستند و خوشبختانه تعدادشان روز به روز تحلیل میرود و حتی فرزندانشان همچون پدران و مادران مذهبیشان فکر نمیکنند!
علم و تکنولوژی فرهنگ خود را خواهد آورد و این فرهنگ پلید دینی و بویژه اسلامی هر روز در مقابل علم صدها قدم به عقب بر میگردد.
درود بر شما و جاوید ایرانی عاری از طاعون مذهب!
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388

odin - بلژیک - انتورپن
movafeg - ایران - زوریخ
عزیز جان سوالی که در اخر کامنت مطرح کردی را میگویم، خیر امکان چنین چیزی نیست. چون اولا امدن موجوداتی از سیارات دیگر بزمین راهنوز هیچ دانشمندی از رشته های تجربی با دلیل و مدرک بدون شبهه ارائه نکرده اند دوما فرض کنیم که موجوداتی بسیار هوشمند بزمین امد و رفت داشته اند، خوب شما خودت را جای انها بگذار میری با شخص کودن و حریصی از نظر جنسی و سکسی و از نظر عاطفی خونریز و جنایتکار تماس میگیری یا با ابو علی سینا و افلاطون و ارسطو و اینشتین و هاپکینز و غیره؟ نه قربانت بروم این فرد بیمار جنسی بوده و گویا صرع هم داشته. در اوایل 63 به لقالله رفت پسرانش هم هر دو قبل از بیست به همانجا تشریف بردند و از 3 دخترش هم دو دختر قبل از 40 و سومی را که او هم زن عثمان شد را مطمئن نیستم. پس بیایید با تکیه به تاریخ و مستندات در مورد او تفکر کنیم. اوهام و حدسیات مارا بجایی رهنمون نمیشود.
دوشنبه 28 اردیبهشت 1388

+1
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.