کوهستان های رویایی - عکس

کوهستان های رویایی

kami8488 - امارات - دبی
قشنگه
جمعه 11 اردیبهشت 1388

ice_boy - سوئد - گوتنبرگ
واقعا زیبا ورویائی ! تشکر
جمعه 11 اردیبهشت 1388

mnm - کره - تجان
واقعا زیبا است ..قربان عظمت بزرگ
جمعه 11 اردیبهشت 1388

DEL2 - امارات - دبــــــــــــــی
واقعا زیبا بود.
واقعا عالی و کاملا متحیر کننده بود.
خیلی خیلی چشم نواز و روح پرور بود.
نمیدونم چطوری بعضیا می تونن وجود این همه زیبایی رو تصادفی بدونن و کسی رو خالق این همه بهشت زمینی ندونن.واقعا با کودوم دلیل عقلانی وجود خدا رو نفی می کنن؟؟!!
این تصاویر و همه وقیع روز مره که برای ما اتفاق می افته،اگر خوب دقت کنیم از یک نظم خاص پیروی میکنن که از از هیچ انسانی بر نمیاد...
جمعه 11 اردیبهشت 1388

tomy98989898 - انگلیس - لندن
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد.شکر یزادان پاک را...
جمعه 11 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
زیبا بود...مرسی.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

foroogh.abdollahi - المان - مونیخ
واقعا قشنگ.ممنون
جمعه 11 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
آرامش بخش بود.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

dokhtare mashreghi - امریکا - اورلندو
وای چقدر زیبا واقعا رویایی هستند
جمعه 11 اردیبهشت 1388

nimaeb2008 - ایران - مشهد
از این زیبا تر در ایران من رفتم که همه اینا یک انگشت اینا نمی شن به خدا راست میگم یک جایی تو نیشابور است که فقط نظامی ها میتونن برن آنقدر زیبا است که حد نداره تو شمال هم همین طور عکس دارم که فک بندازه
جمعه 11 اردیبهشت 1388

sara-j - سوید - استگهلم
بسیار زیبا
جمعه 11 اردیبهشت 1388

press - انگلستان - لندن
فتبارک الله احسن الخالقین
جمعه 11 اردیبهشت 1388

Marjan79 - ایران - تهران
توی تمامی این تصاویر فوق العاده زیبا فقط یک چیز دیده می شه :
خدا ... خدا ... و خدا .......
جمعه 11 اردیبهشت 1388

clinik84 - سو‌ئد - استهکلم
خیلی محشر بود ! مرسی
جمعه 11 اردیبهشت 1388

kawahkurd - سوید - یوتبوری
این نوع اعتقادات پدر ایران رو در اورده.بابا چرا همه چیز رو به خدا ربط میدین . طبیعت خودش به مرور این طوری شده. ما خیلی منظره های زشتی هم داریم مثل کویر حتما اون دیگه کار خدا نیست.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
بعد یک عده ای بیان بگن خدا نیست اسم خودشون رو هم بذارن خرد گرا!!!!!!!!!!!!
جمعه 11 اردیبهشت 1388

javadi.com - امارات - دبی
هر چقدر زیبا باشه ایران خودمون که نمیشه.دورسته دوستان؟؟؟؟؟؟؟؟
جمعه 11 اردیبهشت 1388

delmorde - سوپد - یوتوبوری
من فکر میکنم ما بر روی بهشت زندگی میکنیم و بهشت واقعی همینجاست زمین زیباترین سیاره در منظومه شمسی باید باشد شاید در کل کهکشانها.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

LiliRose - کانادا - تورنتو
من وقتی آبشار نیاگارا رو دیدم دلم از اونهمه عظمت لرزید.واقعا وجود خدا رو تو طبیعت می شه حس کرد و نه توی کتابها یا پای صحبت و منبر علما و آخوندا.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

farzande koroshe kabir - ایران - تهران
دوستان خدا رو شکرکنیم که این صحنه ها هنوز وجود داره. ولی با تخریبی که بشر داره در طبیعت انجام می ده فکر کنم نسل های آینده باید این تصاویر رو در فیلم ها و تاریخ ببینند.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

setaremashreghi - ایران - اهواز
kawahkurd - سوید - یوتبوری
کی گفته کویر زشته اونم برای خودش زیبایی هایی داره ولی باید درک کرد
جمعه 11 اردیبهشت 1388

fati - انگلیس - لندن
کاوه کرد-سوئد
چشم دل نیازه برای دیدن کویر!!!
وجود خدا رو میشد با سر انگشت حس کرد بی نظیر بود
جمعه 11 اردیبهشت 1388

alisa1 - ایران - شیراز
زندگی زیبا ست ای زیبا پسند.
زنده اند ایشان که به زیبایی رسند.
آنقدر زیبا ست آن بی بازگشت.
کز برایش می توان از جان گذشت.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

only he... - انگلیس - لیدز
جناب kawahkurd - سوید - یوتبوری
کی گفته کویر زیبا نیست٬ اتفاقا کویر یکی از زیباترین نقطه روی زمینه٬ اگه قبول این موضوع برات سخته٬ می تونی یک روز و شب رو بری و تو کویر سپری کنی٬ بعد ببین باز هم می تونی ادعا کنی کویر زشته. همه ی این زیباییها هم نشاندهنده ی آفریدگار زیبا و زیبا دوست اونهاست.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

dorsa2009 - انگلیس - لندن
خدایا زیبایههای خلقتت رو شکر واقعا. فتبرک اللاه احسن الخالقین. حالا یک مشت ادم بی خرد بگن خدا وجود نداره. چشماتونو واز کنیدو ببینید. مرسی از صاحبان سایت به خاطر این تصاویر زیبا و ارامش بخش.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

nahid amid - فرانسه - پاریس
طبیعت زیبا و بکر، مناظر یکی از یکی زیباتر بود، ولی عکس ششم کمی شباهت به اخر زمان داره!! راستش من یک کم ازش ترسیدم!!!
جمعه 11 اردیبهشت 1388

گلبرگ - دانمارک - کپنهاگ
خیلی زیباست محشره
جمعه 11 اردیبهشت 1388

odin - بلژیک - انتورپن
مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
بله. فرق شما با یک خردگرا و انسان راستگو در اینه که انسان خردگرا مخصوصا اگر تحصیلاتش در زیست شناسی و زمین شناسی باشه وقتی باین صحنه ها نگاه میکنه به روند شکل گیری و تکامل حیات و طبیعت فکر میکنه و گذشت عمر 4.5 میلیارد سالی زمین را در نظر میگیره و دنبال سوال و جواب جدید میگرده. اما شما تو فکر این هستین که الله مدینه 7000 سال پیش فوت کرد و در عرض 4 روز این کوه ها را با چکش مخصوص عرش کبریایی بزمین کوبید که مبادا زمین بیافته.!!!!!!! حالا دوباره شما برو بگرد ببین چطور میشه این شاهکارها را ماله کشی کنی .
جمعه 11 اردیبهشت 1388

DEL2 - امارات - دبـــــــــــــی
کاوه کرد:
عزیز دلم اتفاقا کویر بسیار بسیار زیبا و تامل بر انگیز هست و اتفاقا یکی از جاهایی هست که واقعا میشه حضور خدا رو با تمام سلول ها حس کرد،ضمن اینکه شما که میگید طبیعت به مرور اینجوری شده پس این کشفیات دانشمند ها هم به مرور زمان و تصادفی اومده و خورده به قد یه دانشمند و مثلا نلفن اختراع شده و اگر اینها درس هم نمی خوندن این کشف ها رو انجام میدادن،مگه نه؟!!!
جمعه 11 اردیبهشت 1388

zargar - ایران - تهران
واقعاْ زیبا بود ُ هرچند که هنر عکاسی هم در به تصویر کشیدن طبیعت خدا خیلی موثره . . . اما یه سوال !‌واقعا اونایی که واقعیات رو قبول ندارن به چه امیدی زندگی می کنن ؟‌اصلا چه کسی یا چه چیزی رو قبول دارن ؟ باور کنید خودشون هم نمی دونن . . .
جمعه 11 اردیبهشت 1388

zargar - ایران - تهران
واقعاْ زیبا بود ُ هرچند که هنر عکاسی هم در به تصویر کشیدن طبیعت خدا خیلی موثره . . . اما یه سوال !‌واقعا اونایی که واقعیات رو قبول ندارن به چه امیدی زندگی می کنن ؟‌اصلا چه کسی یا چه چیزی رو قبول دارن ؟ باور کنید خودشون هم نمی دونن . . .
جمعه 11 اردیبهشت 1388

mohsen_548 - ایران - شیراز
خیلی زیباست
جمعه 11 اردیبهشت 1388

shela - سویس - برن
بخشی از تصاویرمتعلق به شهر انترلاکن در برن هست که از زیبایی منحصر به فرد است و خداوند منو دوست داشته که در چنین جای زیبایی زندگی کنم
جمعه 11 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
دوستان یه سوال: چرا در فیلم حضرت یوسف بارها از آمدن حضرت مهدی سخن گفتند؟ سوره و آیه ای هست که بتوان با آن اثبات کرد اینجنین بوده است؟ آخه من وقتی این صحنه ها رو میدیم این سوال تو ذهنم میومد که آخه یعنی چی ربطی نداره..یه جورایی حس کردم تبلیغ اسلام و خصوصا مذهب شیعه هدف اصلی ساختن این فیلم بود.
در ضمن بنیانگذار اسم یهودی ها .یهودا. پسر یعقوب بوده است؟
جمعه 11 اردیبهشت 1388

kawahkurd - سوید - یوتبوری
خطاب به همه ی دوستان. من در اون متن بالا که اسم کویر رو اورده ام فقط منظورم زشتی ان نیست. زشتی یا قشنگی کویر به دید هر فردی متقاوت است. در اینجا انچه که مد نظر من است این که ما نباید مسائل علمی یا طبیعت رو که بخشی از علم است با این مسائل قاطی کنیم. من زمانی خدا دار بودم و میدونم چقدر سخته شنیدن این سخنان برای چنین افرادی. در ضمن من قصد بی احترامی به هیچ اعتقادی رو ندارم در ان صورت باید انتظار بی احترامی هم داشته باشم. ما با وجود خدا فقط بارها رو از رو دوشمون خالی میکنیم. این دنیا را انسان ساخته و انسان هم ادارش میکند. قوی باشیم و به خودمون تکیه کنییم تا به دنیای ساختگی ذهنمون...شاد باشید.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

sadra121 - ایران - ایران
kawahkurd - سوید - یوتبوری
کویرهم زیبای خودشو داره اونم کاره خداست (:
جمعه 11 اردیبهشت 1388

clinik84 - سو‌ئد - استهکلم
مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
حالا شما حتما اینجا باید همه چیز سیاسی بکنی ؟ بذار مردم از زیبایی لذت ببرند دین یه امر خصوصی هست هر کسی دوست داشت خدا رو قبول می کنه و هر کسی هم دوست تداره منکر میشه ! شما ناراحت خودت باش
جمعه 11 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
odin - بلژیک - انتورپن
می دونی فرق یک خداشناس و یک خدانشناس (و نه خردگرا) چیه؟ یک خدانشناس وقتی وقتی ساختمانی را می بیند فورا به یاد معمار آن میفتد و اینکه این مجموعه منظم حتما معمار و سازنده ای داشته است. ولی یک خدانشناس وقتی ساختمانی را می بیند زمین و زمان را به هم می بافد تا توجیه کند که سیمان و ماسه و آجر به تصادف و به تدریج در طی زمان کنار هم جمع شده و ساختمان را ساخته اند و تیر آهن ها بر اساس گذشت زمان روی هم قرار گرفته و جوش خورده اند.
انسان خداشناس در تمام تجربیات علمی دست یک قدرت هوشمند ماورایی را می بیند ولی انسان خدانشناس چون نوک بینی خود را می بیند به مشاهدات بسنده می کند و هرگز به خودش اجازه نمی دهد بر اساس این مشاهدات نتیجه گیری کند.
به عبارت ساده تر قدرت تجزیه و تحلیل انسان خدانشناس در حد حواس 5 گانه اوست و از آن فراتر نمی رود ولی نبوغ انسان خداشناس می تواند ظواهر را بشکافد و به گوهر و ذات تجربیات مادی دست پیدا کند.
جمعه 11 اردیبهشت 1388

jacopo - ایتالیا - میلان
odin - بلژیک - انتورپن
زیبا گفتی. . بعضی ها سوخت.نوش جانشون عقب افتاده های کم سواد
جمعه 11 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
kili_patilaki - قطر - دوحه
خوشم امد .پس تو هم اره.
در جواب بتو دوست خوب وعاقلم عرض کنم که من کتاب تورات و انجیل را چندین وچند بار خوندم.همچین چیزی که در فیلم گفتن وجود نداره و هیچ صحبتی از امام مهدی نیست.بلکه صحبت از مسیح میباشد. در تورات گفته شده است که مسیح میاید.انهم از قوم بنی اسرائیل.ومدت 5000 هزار سال
است که منتظر مسیح میباشند. قابل ذکر است. که 2009 سال پیش مسیح از دید مسیحیان ظهور کرد ولی یهودیان گفتند که نه این مسیح اون مسیحی که خدا گفته نیست. که بعدش کشتنش ورفت پی کارش.مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح بعد از گذشت سه روز از مرگش
دوباره زنده شده وچند روزی هم پیش تعدادی از یارانش بوده است.
وایشان گفته اند من به پیش پدر اسمانیم بر میگردم .ولی دوباره به پیش شما انسانها بر میگردم. که تا کنون که 2009سال از این واقعه میگذرد . خبری از ایشان نشده است. ولی گویا در سماوات در نزد پدرشان در شهری بنام صفا سیتی زندگی میکند. در رابطه با مهدی باید بگم که هنوز که زوده ایشان تشریف بیاورند. تازه هزارو خورده ای سال است که ایشان در چاهی در سامره یکی از شهرهای عراق زندگی میکنند. بعضی وقتها هم تشریف میاورند.ایران ویکراست میرون در چاه جمکران .ولی منزل اصلی ایشان در چاه
سامره میباشد.ولی یک پایگاه یعنی یک چاه هم در ایران دارند.
حالاهم معلوم نیست که کی زودتر میاد مهدی.یا مسیح یهودیان یا مسیح مسیحیان.البته مسلمانهای سنی میگن مسیح مسیحیان میاد.
((((نمیدونم حالا فهمیدی چی شد یا نه ؟ چونکه من خودم هم نفهمیدم که چی بود وچی شد.))))
جمعه 11 اردیبهشت 1388

sosol - ایران - نیشاور
shela - سویس - برن موفق باشی کاش خدا مرا هم دوست داشت فکر کنم هرگز به آرزوهایم که دیدن کشورهای اروپایی است نرسم
شنبه 12 اردیبهشت 1388

بهدین - آمریکا - نشویل

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی

شیوه‌ اندیشیدن ما که‌ همواره‌ بدنبال علت و معلول میگردد به ما حکم میکنه‌ که‌ برای جهان آفریدگاری قائل شویم (که‌‌ به‌ دلیل ناچیزی اطلاعات بشر معلوم نیست که‌ ماهیت این آفریدگارچیست و ساز و کارش چگونه‌ است) ولی این دلیل نمیشود هر آنچه‌ را که‌ در قرآن یا سایر ادیان آمده‌ چشم و گوش بسته‌ قبول کنیم . برای مثال در مورد آفرینش همین کوهها در قرآن آمده‌ که‌ : "«الم نجعل الارض مهادا والجبال اوتادا» آیا زمین را گسترده و کوهها را میخها قرار ندادیم . ‌ احتمالا شما در صحرا غذا خورده‌اید و یا دیگران را دیده‌اید که‌ میخورند . برای اینکه‌ باد سفره‌ معمولا کوچک را بر هم نزند چهار گوشه‌ آن را سنگی ، قابلمه‌ای چیزی میگذارند ، آنچه‌ من از این آیه‌ برداشت میکنم اینست که‌ این آیه‌ بر پایه‌ دانش بشر در آن برهه‌ از زمان درست شده‌ است چون خودتان میدانید که‌ دانشمندان اون زمان تصور میکردند که‌ زمین مسطح است و تصور شده‌ این کوهها همچون قابلمه‌ یا سنگی که‌ گفتم باعث ثبات سفره‌ زمین میشود . وگرنه‌ الان با وجود تصویرهای ماهواره‌ای که‌ از زمین در دست داریم کوهها مثل چین و چروکهای کوچکی دیده‌ میشوند که‌ بعید میدانم بتوانند به‌ هر طریقی از طرق باعث ثبات زمین بشوند.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
hamidTANTAN - اتریش - وین
حمید جان سلام...ممنون از اینکه همیشه هوای منو داری...خلاصه حسابی دوست دارم...آره منم آره.ل.و.ل.خوب شک دارم به هزار و یک چیز.
در مورد حرفات هم باید بگم ناجور و بدجور زدم به سیم آخر.یه مطلب از دوست خوبمون آقای علی جرارد از انگلستان در قسمت:
{https://www.iranianuk.com/article.php?id=37000}
خوندم در مورد حرف جناب قلعه نوعی که قهرمانی خودشون رو به کمک امام رضا و حضرت مهدی ربط داده بودن.مقاله ی بسیار زیبا و باحالی بود ..من بیش از 10 بار خوندمش و فکر کردم..
به هر حال هر کسی یه حرفی میزنه...امام زمان اگه وجود داره چرا فقط به آدمای خوب سر میزنه{حالا تک و توکی هم به آدم بدا حال میده}...من دلم میخواد امام زمان{یا مسیح یا یه امام} رو در زمان بیداری ببینم..بارها ازش خواستم که بیاد اما نیومده.. دوستام میگن با اینهمه کثافت کاری توقعی بی جا داری..ولی آخه ...
...قضیه چاه رو شنیدم..ولی فکر نکنم تو چاه باشه حمید جان...اگه سند و مدرکی و خلاصه همون آیه و سوره ای هست بگو ...ممنون میشم.
راستی تو یکی از خبرها در مورد اسرائیل بحثم شد ..من به دلایلی که دارم شعار مرگ بر اسرائیل رو بد نمیدونم..و خوب این شعار رو نوشتم.. و ایشون که فکر کنم از منتقدان اسلام و عرب هستن ناجور و بدجور توهین کرده بودن...منم (خودمونیم ها)اعصابم خرد شد..خیلی ناجور و بدجور جوابشو دادم..حمید جون عرب ها مگه آدم نیستند؟مگه هر جایی آدم خوب و بد نداره؟مگه نباید به نظرات دیگران احترام گذاشت؟من چه گناهی کردم که دوست دارم اسرائیل(که خیلی الکی به وجود اومده) نابود بشه؟
------------------------------
در آخر باید بگم که جدی جدی اگه یه وقت مردیم و خدایی بود{من که میگم هست ولی شما} چی؟
شنبه 12 اردیبهشت 1388

kuroshekabir88 - اوکراین - کیف
زیباست بخوصوص اولین عکس
شنبه 12 اردیبهشت 1388

sadiqa - امریکا - شکاگو
خدایا شکر میگویم به نعمت هایت
شنبه 12 اردیبهشت 1388

کورش هخامنشی - ایران - تهران
بسیار زیبا
شنبه 12 اردیبهشت 1388

ice_boy - سوئد - گوتنبرگ
bluestar - ایران - تهران ولی نبوغ انسان خداشناس می تواند ظواهر را بشکافد و به گوهر و ذات تجربیات مادی دست پیدا کند. ! اخه ادم حسابی اینم شد دلیل ؟ شما هنوز فرق یک اپارتمان و یک کوه رو نمیدونید؟ واقعا که شما مذهبیون سطح فکری تون مثل یک کودک هست
شنبه 12 اردیبهشت 1388

marmar11 - ایران - کرمان
kili_patilaki - قطر - دوحه
دوست عزیز چون شدیدا قرمزی می خوام ازت هیچ وقت به وجود خالق یکتا شک نکنی اگه درست فکر کنی به گذشته حال اینده یه جوری احساس می کنی که همیشه باهاته ویه پشتیبان مهربونه درضمن در وجود وظهور موعود شک نکن اونم که میگه خونده بیچاره کتابای تحریف شده رو خوندهعلمش رو هم نداره چون حتی به خالق بی مثال عالم هم مشکوکه.موفق باشی .بازم بیا همصدا بگیم پرسپولیس سرورته
bluestar - ایران - تهران
برادر بسیجی تو این موارد فارغ از رنگ باهات کاملا موافقم.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

esprichoo72 - ایران - سیرجان
خیلی زیبابودند آدم به عظمت خدا پی میبره
شنبه 12 اردیبهشت 1388

مهتاب نوری - ایران - تهران
همه مناظر زیبا بودند جز عکس اولی . البته طبیعت تقصیری ندارد و مشکل از خودم است . چون من به شدت از مه می ترسم و اصلا نمی توانم تصور کنم داخل مه وسط آن کوهستان باشم چون می دانم حتما سکته می کنم
شنبه 12 اردیبهشت 1388

ss yy - مالزی - کوالالامپور
خیلی قشنگ بود.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

sahab - ایران - تهران
خدایا وقتی آفریده هایت اینقدر زیباست خود تو چع جلال و شکوهی داری ؟ سبحان الله
شنبه 12 اردیبهشت 1388

vahid_baghjari - ایران - تهران
آخ آخ میدونی چی حال میده ؟؟؟ تو عکس چهارم از بالا ؛ قلیون رو چاقیده باشی و یه گلیم ردیف هم پهن کنی و یه پشتی تپل نرم هم بندازی و ولو بشی روش و قلیون بکشی و حالشو ببری ...
شنبه 12 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
kili جان عزیز .پسر چقدر سوال داری تو. این( ای کیوی) من سوخت .
معلوم که تو هم مغزت مثل من جوش اورده از این همه مزخرف گوی های دین ولی خوب تا انجا که فکرم برسه سعی میکنم جوابهای منطقی بهت بدم
الف.در آخر باید بگم که جدی جدی اگه یه وقت مردیم و خدایی بود{من که میگم هست ولی شما} چی؟
جواب.من میگم خدا وجود خارجی ندارد. بلکه وجود داخلی دارد. وان در فکر انسان می باشد.در ثانی تو سعی کن ادم خوبی باشی سعی کن یک انسانی باشی که انسانهای دیگر را هم دوست داشته باشی . از کارهای که دوست نداری کسی در حق تو انجام بده تو هم با دیگران انجام نده در نهایت تو میشوی یک انسان قانون مند. واز نظر دینی میشوی یک انسان بی گناه . انسانهای قانون مندیا بیگناه در این دنیا با ارامش زندگی میکنند.
چونکه وجدانشان راحت است. و اگر روزی مردی خدا غلط کرده تو را بجهنم
بفرسته.بهش بگو من قاطی کردم .من نمی دانستم کدام پیغمبر واقعی کدام دروغکی محمد گفت شراب نخور .گوشت خوک نخور. هر چندتا هم زن میخواهی بگیر .سنگسار بکن در راه خدا ادم هم بکشید
حضرت مسیح درست عکس این دستو رات را دارد مخصوصا در مورد قانون سنگسار گفته این کار را نکنید.واز همه جالبتر مسیح گفته هیچ کس را برای خاطر من نکشید. من خود میدانم با انها چه کنم ووووو
از دین یهود برات نمینویسم چرا که دستم و سرت درد میگیره.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
ب-اگه سند و مدرکی و خلاصه همون آیه و سوره ای هست بگو ...ممنون میشم.
جواب .هیچ سند و مدرکی وایه ای در قران وجود ندارد.این داستانهای ساختگی یک مشت اخوند و ملا میباشد که از دینهای دیگه عقب نمانند.
چرا که در یهودیت و در مسیحیت یک منجی میاید. حال اگر در اسلام نیاید.ذانوقت این امکان وجود دارد که مردم ایراد بگیرند. و مشکلی برای اسلام عزیزبه وجود نیاید.(موفق باشی)
شنبه 12 اردیبهشت 1388

hldv ugd - ایران - اصفهان
در کوه که باشی به کوچیکی خودت و عظمت خالق یکتا پی میبری و میفهمی که هیچی نیستی و هر چه بزرگی و کرامت است از اوست . با دیدن این عکسها هم به یاد کوه و کوهستان و صعود و تلاش و سختی و رضایت و شکر و حمد خداوند لایزال افتادم.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
marmar11 - ایران - کرمان
منهم شدیدا و جنون وار قرمزی هستم.چونکه یک سوسیالیست هستم در اینکه خدا وجود نداره شک ندارم . بلکه مطمئن هستم. درست مثل تو که مطمئن هستی وجود دارد.
شما نوشتید( در وجود وظهور موعود شک نکن )
سوال.شما که کتابهای تحریف شده را نخواندید وعلمتان هم بیشتر از من است.بگید که در کجای قران امده که مهدی میاید. وامدنش برای چیست؟
وچرا بعداز امدنش بدست یک پیرزن کشته میشود . این چه امدنی است بعد از هزار سال بیاید تمام کفار را بکشد. و بعد بدست یک پیرزن کشته شود.ایا به عقل خدا و تو و امثال تو نباید شک کرد. البته در این رابطه من باز هم مطمئن میباشم.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

فاتح - ایران - تهران
برام عجیبه که بعضی ها بادیدن زرق و برق چهار تا کشور غربی انقدر دچار فراموشی شدند که حتی خدا رو انکار می کنند !!!
شنبه 12 اردیبهشت 1388

حسنیه - افغانستان - هرات
مرجان 79- تهران- ایران
باهات کاملاْ موافقم. موفق باشی عزیزم.
ولی نمی دانم چرا با وجود این همه دلایل بر وحدانیت خداوند بزرگ بازهم بعضی ها از خداوند منکر اند افسوس به حال شان.
خداوند خودش اینهارا به راهء نیک هدایت کند تا حقیقت را درک کنند.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

n.s - ایران - تهران
kawahkurd - سوید - یوتبوری
خیلی بد سلیقه ای که کویرو زشت میدونی
کویرم زیابیی خودشو داره
امیدوارم سنگ بشی تا منکر وجو خدا نشی
شنبه 12 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
hamidTANTAN - اتریش - وین
حمید جان ممنون از جوابی که بهم دادی..نظر من هم همینه.. انسانیت مهمه..در درجه ی اول.
فعلا دیگه سوالی ندارم.موفق باشی دوست خوبم.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

ASDALIREZA - ایران - رشت
کجای اینها دلیل وجود خداست ؟
اینها فقط یکسری مواد و عناصر مختلف بود که قاطی شده اندو در طبیعت وجود دارند.
چرا یزور می خواهید یک خدا بتراشید
شنبه 12 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
فاتح - ایران - تهران
تو هر وقت تکامل انسانی پیدا کردی میتونی فکر کنی چی عجیب وچی عجیب نیست. این حرفها بتو نیامده.(انسان بعد از انقلاب) جریان را که خوب یدونی
شنبه 12 اردیبهشت 1388

سپیده صبح - ایران - تهران
bluestar - ایران - تهران
کاملا با شما موافقم و اینکه

ice_boy - سوئد - گوتنبرگ
دوست عزیز شما تحلیل کن عزیز شما هنوز نمی فهمید که مثال زدن می تونه به اصل تشبیه بشه . هیچ قیاس اشتباهی نبود شما اگر متوجه مثالی که زدن شوید می فهمید که علت این کوه هم فقط از روی علل طبیعی که اون علل هم از نظر شما از هیچ! به وجود اومده بچه گانه تره
شنبه 12 اردیبهشت 1388

kawahkurd - سوید - یوتبوری
انسان ها ی با هوش و قدرتمند فقط می توانند خدا نداشته باشند . این درکش برای هرکسی اسان نیست.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
فرض کنیم در یک روز زیبای بهاری نظاره گر مزرعه ای در دشت هستیم که در زیر نور درخشان خورشید کشاورزان در صلح و صفا مشغول زراعت و کار وکوشش هستند.از نظر مای نظاره گر این همه سادگی و صلح و ارامش بسیار دلنشین و خیره کننده ست.اما اگه یخورده وقت بزاری و از نزدیکتر این صحنه رو تجربه کنی احتمالا متوجه میشی که در داخل این کشاورزان اونقدر هم که فکر میکردی صلح و صفا نیست.بعضی از انها پشت سر اونای دیگه حرف میزنن چندتاشون در رویای فرار از این کار طاقتفرساوبیحاصل هستندو به زندگی مردم شهر نشین میا ندیشند.زمین اون حاصلخیزی گذشته رو نداره .انواع افات درختهاو گیاهان رو به تحلیل بردند دندونهای کشاورزها اکثرا زردو کرم خورده هستندووووسر اخر اون منظره ی زیبا در نظرتون اونقدر هم رویایی باقی نخواهد ماند .
شنبه 12 اردیبهشت 1388

melody_mahdis - فرانسه - پاریس
این که چیزی نیست.کوه سیاه رباط کریم را ندید.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
حضرت مهدى (عج) از دیدگاه انجیل لوقا :

...در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگى و حیرت از براى امتها روى خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. دلهاى مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعى که بر ربع مسکون ظاهر مى‏شود، زیرا قوت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهید دید که بر ابرى سوار شده با قوت و جلال عظیم مى‏آید.
منظور از پسر انسان حضرت مسیح نیست، بلکه طبق نوشته مستر هاکس آمریکایى در قاموس کتاب مقدس این عبارت 80 بار در انجیل و ملحقات آن، کتب عهد جدید آمده است و فقط سى مورد آن با حضرت عیسى مسیح قابل تطبیق است. پنجاه مورد دیگر از نجات دهنده‏اى سخن مى‏گوید که در آخر الزمان و پایان روزگار، ظهور خواهد کرد و حضرت عیسى‏علیه السلام‏نیز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد بخشید، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند متعال کسى اطلاع ندارد (مستر هاکس. قاموس کتاب مقدس. ترجمهٔ مستر هاکس. چاپ اول، تهران: اساطیر، ۱۳۸۲، ص 219 ) .

اللهم عجل لولیک الفرج...
شنبه 12 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
سوشیانت ( یا سوشیانس و یا منجی در دین زرتشت ) :
__________
( جاماسب داماد زرتشت پیامبر می باشد. )
جاماسب در کتاب «جاماسب نامه» از زرتشت نقل مى کند:
«مردى از زمین عربها از فرزندان هاشم بیرون آید، مردى بزرگ سر و بزرگ تن و بزرگ ساق، و بر دین جد خویش بود، با سپاه بسیار، روى به ایران نهد و آبادانى کند، و زمین پر داد کند، و از داد وى باشد که گرگ با میش آب خورد. و مردم بسیار شوند، و عمر دیگر باز، به درازى کشد و باز گردد چنان که مردى بود که او را پنجاه فرزند بود نر و ماده، و کوه و دشت پر از مردم شود، و پر از حیوان شود، و همچون عروسى شود.و همه کس به دین مهر آزماى باز آیند، و جور و آشوب از جهان برخیزد، چنان که فراموش کنند که چون سلاح باید داشتن، و اگر وصف نیکویى آن کنم تلخ گردد این زندگانى که ما بدو اندریم». بشارات عهدین، ص 243 ـ 244

به امید ظهور حضرت مهدی (عج).
شنبه 12 اردیبهشت 1388

marmar11 - ایران - کرمان
hamidTANTAN - اتریش - وین
من یک تورات وچند انجیل واوستا به همراه چند قران در خونه دارم نه عالم هستم نه اهل هیچ فرقه وگروه غلط بکنم بخوام ادعادی عالمیت بکنم ولی برادر گرامی چون نمونه خواستی برات گذاشتم باشد که رهنمون به خیر شود.عد الله الذّین آمنوا منکم و عملوا الصّالحات لیستخلفنهّم فی الأرض کما استخلف الّذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذّی ارتضی لهم و لیبدلنهّم من بعد خوفهم أمناً یعبدونی لایشرکون بی شیئاً.23
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، وعده فرموده که در زمین خلافت دهد، چنانکه امم صالح پیامبران گذشته را جانشین پیشینیان خود ساخت و دین پسندیدة آنان را بر همه جا مسلّط و نافذ گرداند، و بر همة مؤمنان پس از ترس و هراس از دشمنان، ایمنی حاصل عطا فرماید که مرا عبادت کرده، هیچ به من شرک نورزند.
و نرید أن نمنّ علی الّذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمّةً و نجعلهم الوارثین و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ماکانوا یحذرون.29
و ما اراده کردیم بر آنانکه در زمین مستضعف شدند منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم؛ و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را از آن بیمناک‌اند نشان دهیم.
1. سورة بقره(2)، آیة 3.
2. سورة ملک(67)، آیة 30.
3. سورة نساء(14)، آیة 67.
4. سورة اسراء(17)، آیة 81 و آیات فراوان دیگری؛ ر.ک: المعجم المفرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل کلمة «الحقّ».
5. سورة یونس (10)، آیة 20.
6. سورة حجر(15)، آیة 87.
7. سورة اسراء(17)، آیة 33.
8. سورة طه (20)، آیة 135.
9. سورة اسراء (17)، آیة 5.
10. سورة نور(24)، آیة 35 و آیات دیگری که در معجم المفهرس قابل مشاهده است.
11. سورة زمر (39)، آیة 69.
12. سورة نمل(27)، آیة 62.
13. سورة تکویر(81)، آیة 15.
14. سورة بروج(85)، آیة 1.
15. سورة شمس(91)، آیة 3.
16. سورة قدر(97)، آیة 5.
17. سورة بینه(98)، آیة 5.
18. سورة أنفال(8)، آیة 8.
19. سورة نصر(110)، آیة 1 و آیات دیگر.
20. سورة انعام(6)، آیة 158.
21. سورة انبیاء(21)، آیة 105.
22. سورة بقره(2)، آیة 148.
23. سورة نور(24)، آیة 55.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
kili_patilaki - قطر - دوحه
سلام آقای کیلی پاتیلاکی. حال شما خوبه دوست عزیز؟ عزیزم شک کردن چیز بدی نیست حتی نعوذبالله درباره ی وجود خدا. ولی برای اینکه جواب صحیح بگیرد بایستی تحقیق کنید. آقای حمید تن تن با اینکه میگن انجیل رو خوندم ، نمیدونم این مطلب که در کامنت بعدی من هست رو هم خوندن یا نه؟ اگه نخوندن پیشنهاد میکنم حتما بخونن و در آن بصورت منطقی تفکر کنند. بعد از ایشون میخوام که تا چیزی رو کامل نمیدونند یا یقین ندارند چیزی نگن و به مردم اطلاعات غلط ندهند. درباره ی حرف جرارد هم که فرمودید آن طور حرفها خرافاتی بیش نیست و خرافاتی بیش نمیگویند ( همان جریان کمک کردن امام رضا ع و... ). همین مایلی کهن جایی از اون پرسیدن چی شد که فلان تا پیروزی داشتی؟ کلی گریه کرد بعد گفت که خدا خواسته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! یکی نیست بگه آخه.... اصلا هیچی ولش کنید نگم بهتره. گفتید که چرا امام زمان عج فقط به آدمهای خوب سر میزنن؟ در جوابتون فقط یک جمله میگم : تا که مصلح نشوی لایق دیدن صالح نشوی.... خب حتما لیاقتشو نداریم... به قول شما چرا ایشون فقط به آدم خوبا سر میزنن؟؟؟؟ ( با اینکه مگه ما بدها دل نداریم؟!!!!! ) ولی اینو مطمون باشید روزی که تشریف آوردن دیگه همه میبیننشون. در ضمن حدیث داریم وقتی که ایشون ظهور کنند خیلی ها میگن ما که چند بار ایشون رو دیده بودیم!!!!!!!! پس شک نکنید که شاید شما مصلح هستید و لیاقت دیدار ایشون رو داشته اید! من خودم هم مثل خیلی ها و از جمله شما خیلی دعا کردم و از ایشون خواستم که ایشون رو ببینم ولی...... هنوز ...... ولی چون ایشون رو ندیدم دیگه نباید ایشون رو دوست داشته باشم؟! نباید به فکرشون باشم؟! بالاخره اینو مطمئن باشید هر فراغی به وصالی تبدیل میشه. اون قضیه ی چاه هم خرافاتی بیش نیست. کی گفته امام زمان عج از چاه جمکران میان؟ ایشون از کنار خانه ی کعبه ظهور خواهند کرد و خواهند گفت : انا الهمدی... به نحوی که همه ی مردم دنیا حرف ایشان را خواهند شنید... البته ببخشید که زیاد نوشتم. چون دوستتون دارم با شما صحبت کردم.
درباره ی این جمله تون : در آخر باید بگم که جدی جدی اگه یه وقت مردیم و خدایی بود{من که میگم هست ولی شما} چی؟
شما این کارهایی که گفته شده رو انجام بدین ( با این که مختار هستید ) ، بعد از 100 سال که از این دنیا رفتید فوقش دیگه اینه که چیزی نباشه. یعنی دنیایی نباشه حالا مگه چیزی ضرر کردید؟؟؟؟؟؟؟؟ ولی اگر باشه ( که من میگم هست ) خیلی چیزها هست. اگر باشه دیگه خدا هم به داد این افراد نمیرسه. درباره ی فیلم حضرت یوسف ع هم خواهش میکنم کامنتهای بعدی من رو بخونید. من درباره ی ادیان مختلفی در این مورد ( ظهور منجی ) تحقیق کردم جالب اینجاست که بیش از 10 دین به ظهور منجی معتقد هستند. ولی در اینجا فقط به دو مورد بصورت خلاصه اشاره میکنم. کتب زرتشتی و انجیل.
تشکر از توجه شما دوست عزیز.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

ss.par par - ایران - تهران
hamidTANTAN - اتریش - وین
نوشته هات رو خوندم .خیلی برات متاسفم .اقای ایسم که باور کن هنوز معنی این سوسیالیست رو هم نمیدونی.لطف کن یک کتاب و منبع معتبر معرفی کن که حضرت مهدی موعود قراره بیاد و ادم بکشه و بعد هم توسط یک پیرزن کشته بشه!ادم کش که تو این دنیا کم نبوده و نیست که ادیان قرار باشه وعده ان را بدهند.توی همین چند سال اخیر فقط ببین توی این جنگها ی ایران و عراق.افغانستان و امریکا و طالبان و عراق قبل و بعد از صدام و بوسنی و غزه و سنگال و سودان و کوبا و اوکراین و خلاصه شش گوشه جهان چقدر ادم کشته شده. پس مسلم بدون که توی این دنیایی که پر از قاتل و جانی است تا روز امدن مهدی موعود بیشتر جمعیت بشر به خاطر خودخواهیها و حرص و طمع کسانی که سران کشور ها و صاحبان پول و قدرت هستند از بین خواهند رفت .جنگها و بمبها و الودگیهای ساخت ازمایشگاهها زمین و طبیعت زیبا یی رو که در بالا فقط به اندازه یک سر سوزن زیباییهاش رو دیدی نابود خواهند کرد.و شک نکن که در انروز منجی بزرگی که در همه ادیان وعده داده شده ظهور خواهد کرد ولی نه برای قتل و کشتار که این دو فقط صفات دیو سیرتانی است که از ازل صاحبان خودکامه قدرت و ثروت بوده اند و همه چیز را برای خود خواسته اند او می اید برای صلح و ارامش میاید تا کسانی را که با نام خدا و ادیان ؛خلق خدا را گرفتار کرده اند به سزای عملشان برساند.به وجود خالق هستی شک نکن بلکه به وجود یکذره عقل ..شک کن.
شنبه 12 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
odin - بلژیک - انتورپن
فرد خردگرا به کسی میگن که دنبال بحث منطقی هست. منطقی بحث میکنه منطقی سوال و جواب میکنه نه از روی کینه و دشمنی و حدس و گمان و..... خردگرا کسیست که عقلایی فکر میکنه. فردی است که به خرد جمعی اعتقاد داره و..... خردگرا کسی هست که برای عدم پذیرش وجود خدا ( و... ) با دلیل قطعی و محکم این کارو میکنه نه برای آزادی خودش و اینکه هر کاری که دلش خواست بکنه. یک فرد خردگرا به سرچشمه ی خرد که همان خداوند سبحان است میخواهد متصل شود. ولی...
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
ss.sarvar - ایران - تهران
تو از این حرفهای خوب خوب هم بلدی لنگی؟ :)
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
ss.par par - ایران - تهران
(لطف کن یک کتاب و منبع معتبر معرفی کن که حضرت مهدی موعود قراره بیاد و ادم بکشه )محمدبن علی الکوفی
حضرت مهدی(علیه السلام) پس از ظهور، عده ای از مسلمانان را مورد تعقیب قرار می دهد، آنان نیز فرار کرده به نصارای روم پنهاه می برند. نصارا به آنان می گویند اگر می خواهید به شما پناه دهیم، باید صلیب برگردن بیاویزید و مسیحی شوید. این گروه نیز از ترس امام زمان مسیحی می شوند. حضرت این مسلمان های فراری را از چنگ نصرانی ها بیرون می آورد، مردان آن ها را می کشد و شکم زنان باردار آن ها را پاره می کند؛ «فیقتل الرجال و یبقر بطون الحبالی».
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
این بار از ابن محبوب (از اصحاب اجماع) عن البطائنی عن أبی بصیر عن أبی عبدالله (علیه السلام)، می گوید: از امام پرسیدم: مهدی کی ظهور می کند؟ فقال: ما تستعجلون بخروج الغائب فوالله ما هو الا السیف و الموت تحت ظل السیف.(3)
چرا برای ظهور غایب (امام زمان) عجله می کنید، به خدا قسم او فقط با شمشیر سروکار دارد و قتل و کشتار.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
عبدالله (علیه السلام) قال:
اذا خرج الغائب لم یکن بینه و بین العرب و قریش الا السیف ما یأخذ منها الا السیف.(4)
چون آن غایب بیاید، میان او و قریش شمشیر حاکم است و بس و از قریش غیر از شمشیر چیزی دریافت نمی کند.
:::::::::::::::::::::::::::::::::
در بحارالانوار روایت موثق و حسنه ای از کتاب غیبة نعمانی ذکر شده است:
عن ابن عقدة عن علی بن الحسن (ابن فضال) عن أبیه عن رفاعة عن عبدالله بن عطاء قال: سئلت أبا جعفر الباقر(علیه السلام): «فقلت اذا قام الحجة بأی سیرة یسیر فی الناس؟ فقال (علیه السلام) یهدم ما قبله کما صنع رسول الله و یستأنف الاسلام جدیدا.(5)
راوی از امام باقر (علیه السلام) سؤال می کند که حضرت حجت (علیه السلام) پس از ظهور، چه سیره و روشی در حکومت خواهد داشت؟ امام پاسخ می دهد همان طور که رسول خدا (صلی الله علیه واله) پس از بعثت تمام آن چیزهایی را که پیش از ایشان به عنوان دین مطرح بود، مثل یهودیت، نصرانیت و مجوسیت، همه را بی اعتبار اعلام کرد، مهدی (علیه السلام) نیز پس از ظهور آن چه که به نام اسلام بر دنیا حاکم است، اما با اساس اسلام مخالف است، از میان خواهد برد و اسلام واقعی را دوباره بر پا خواهد کرد.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
marmar11 - ایران - کرمان
1. سورة بقره(2)، آیة 3.
2. سورة ملک(67)، آیة 30.
3. سورة نساء(14)، آیة 67.
4. سورة اسراء(17)، آیة 81 و آیات فراوان دیگری؛ ر.ک: المعجم المفرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل کلمة «الحقّ».
5. سورة یونس (10)، آیة 20.
6. سورة حجر(15)، آیة 87.
7. سورة اسراء(17)، آیة 33.
8. سورة طه (20)، آیة 135.
9. سورة اسراء (17)، آیة 5.
10. سورة نور(24)، آیة 35 و آیات دیگری که در معجم المفهرس قابل مشاهده است.
11. سورة زمر (39)، آیة 69.
12. سورة نمل(27)، آیة 62.
13. سورة تکویر(81)، آیة 15.
14. سورة بروج(85)، آیة 1.
15. سورة شمس(91)، آیة 3.
16. سورة قدر(97)، آیة 5.
17. سورة بینه(98)، آیة 5.
18. سورة أنفال(8)، آیة 8.
19. سورة نصر(110)، آیة 1 و آیات دیگر.
20. سورة انعام(6)، آیة 158.
21. سورة انبیاء(21)، آیة 105.
22. سورة بقره(2)، آیة 148.
23. سورة نور(24)، آیة ((((هم وطن دانشمند و فهمیده بزبان مهران مدیری(برره)اینهای که گفتی یعنی چه؟ یعنی امام مهدی میاد؟
این چیزها که نوشتی فقط مزخرفات هست و بس
هیچ نامی از امام دوازده ام در قران نوشته نشده ودر این ایات هم نیست برای خودتان تفسیر الکی نکنید.اگر هم چیزی پیدا کردی به این دلیل است که کتاب قران از کتاب تورات وانجیل کپی شده است .چرا که در کتاب های انجیل وتورات هم صحبت از امدن منجی میباشد.))))
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
امر شد چون ناصالحان دوباره فتنه گری آغاز کرده اند حقیر باید مجددا حضور پیدا کرده و اشاراتی داشته باشم .
آنتی اسلام اگر فتنه گری هایت را ادامه بدهی تمام نام کاربری هایی که تا کنون با آنها وارد شده ای را خواهم گفت علاوه بر آن خیلی چیزهای دیگر .
تو وقاحت را از حد گذرانده ای . پابت را از کفش اسلام بیرون بکش تو با خدا در افتاده ای و بقدری خرد و کوچک هستی که هنوز این را نفهمیده ای که تنها آب در هاون میکوبی .
زبل خوان از امریکا برایت متاسفم ! خشم خداوند شامل حال تو خواهد شد فرصت بسیاری به تو داد اما تو هم چنان بر خباثت باطن خود پا فشردی . من برای تو از خدا بد نخواستم البته خوب هم نخواستم . متاسفانه من کاری نمی توانم برایت انجام دهم . ببین خودت با تکیه بر علم می توانی برای خود کاری انجام دهی یا خیر . شما خشم حق را بسیار برانگیختید . او روی دوستان و دین خود بسیار بسیار غیرتمند است . تنها تذکری از سر دلسوزی دادم تا فرصت دارید شاید بتوانید مفری پیدا کنید . شاید هم بتوانید از قلمرو حکومت او خارج شوید نمی دانم شما که بسیار خردمند هستید حتما راه حلی پیدا خواهید کرد .
shanul - المان - هامبورگ
عزیزم شما بردید و از خطر جستید که آنهم به خاطر کردار سالم و صداقت و انصافتان بود . اما مواظب باشید . این دم شیر است به بازی نگیرید . شما پتانسیل بسیاری دارید انرژی خود را مصروف آن کنید . به خدا می سپارمتان .
و سخنی با مسیحیان محترم : گروهی از نو مسیحیان مانند آنتی اسلام و دیگرانی که نمی خواهم نام ببرم به نام مخالف اسلام اما در اصل آنها نو مسیحیانی هستند که تنها به خاطر اعتقادی که خود پیدا کرده اند و به آن ایمان دارند می خواهند به زعم جاهلانه ی خود اسلام را از بین ببرند . زهی خیال باطل و سفیهانه . اسلام دین خداست چگونه می اندیشند این جاهلان بی کردار ؟ از طرفی آنها در حال خراب کردن دین مسیح هستند که پیامبر ی مانند عیسی بن مریم داشت که غیر از مهر نکاشت و محبت درو نکرد آنها نام باعث ننگ مسیحیان هستند و تلاش خود را در جهت تفرقه انداختن بین ادیان گذاشته اند . از خواب خرگوشی بیدار شوید و ببینید که چه بر سر دینتان آورده اند و اگر این روند ادامه پیدا کند شما در پیشگاه خداوند مسیولید . من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال . خداوند فرموده است که دوسترین به مسلمانان همانا مسیحیان هستند مخصوصا علمای آنها ٬ بنابراین خود به فکر چاره بیفتید و فکری به حال این مسئله بکنید . اینها گروهی نادان خام و بی تجربه هستند با هدفی مشخص که اتفاقا دست در دست یهودیانی دارند که آنها هم قصدشان از بین بردن اسلام است . یهودیان متعهد و دیندار خود می دانند که با هر کدام از ادیان الهی در افتادن یعنی با خدا در افتادن و مومنان آنها که بسیار به آداب و دین خود پایبندند بدانند که این گروه به آنها هم ضربه می زنند . چون هدف هر دو یکی ست . وعده خداوند حق است و اجرا می شود چه کسانی بخواهند جلوی آن را بگیرند و یا نخواهند آن وعده تحقق پیدا می کند . کل دینداران دنیا با هر دین و اعتقادی با اتحاد خود این فتنه ها را خنثی کنند در غیر اینصورت دود آن در چشم کل بشریت خواهد رفت . خداوند با کسی شوخی ندارد در ضمن اینکه سخت انتقام گیرنده ست .
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
ss.par par - ایران - تهران
من از فعالین حزب سوسیالیستی در اتریش هستم.و معانی ان را خیلی بیشتر از تو میدانم
اگر چه اندیشه‌های مبتنی بر لغو مالکیت خصوصی پیشینه زیادی در تاریخ دارد ولی جنبش سوسیالیستی بیشتر پس از شکل‌گیری جنبش کارگری در قرن نوزدهم میلادی اهمیت سیاسی پیدا کرد. در آن قرن حزب‌های گوناگون که خود را سوسیالیست، سوسیال دموکرات و کمونیست می‌نامیدند با هدف لغو مالکیت خصوصی در اروپا و آمریکا شکل گرفت.

پیروزی شاخه بلشویک حزب سوسیال دموکرات روسیه در انقلاب اکتبر روسیه موجب انشعابی بزرگ در جنبش سوسیالیستی جهان شد و حزب‌هایی که با روش بلشویک‌ها موافق نبودند (اغلب با نام حزب سوسیال دموکرات) مدافع حقوق کارگران شدند در حالی که با روش حکومت شوروی مخالفت می‌کردند.
برگزاری تظاهرات و راهپیمایی اول ماه مه در دفاع از حقوق کارگران از فعالیت‌های همیشگی حزب‌های سوسیالیست در بیشتر کشورهای جهان است.
در قرن بیستم حزب‌های سوسیالیست یا سوسیال دموکرات (با برنامه‌هایی که به درجات مختلف سوسیالیستی است) در بسیاری از کشورهای اروپایی به قدرت رسیدند.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
ss.par par - ایران - تهران
فاذا تمت السبعون سنه اتی الحجه الموت فتقتله امرأه من بنی تمیم اسمها سعیده و لها لحیه کلحیه الرجل بجاون صخر من فوق سطح و هو متجاوز فی الطریق. فاذا مات تولی تجهیزه الحسین(ع)؛ با پایان یافتن هفتاد سال از آمدن امام زمان(عج) زنی از قبیله بنی تمیم به نام سعیده او را شهید می کند. وی همچون ریش مردان، دارای ریش می باشد و در حالی که امام زمان(عج) از راهی می گذرد، با هونگی از جنس سنگ امام را به شهادت می رساند. پس از فوت امام زمان(عج)، امام حسین(ع) غسل، تکفین و تدفین او را انجام می دهد» (محمد الصدر، موسوعه الامام المهدی، الکتاب الثالث، تاریخ ما بعد الظهور، ص 881، دارالتعارف للمطبوعات).
(منهم نوشته هات رو خوندم .خیلی برات متاسفم واقعا اخوند به ادمهای مثل
تو احتیاج دارد)
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
raha_99 - انگلیس - لندن
رهای عزیزخو شحال شدم که برگشتی .تعجب میکنم تو به همه گیر دادی بغیر از من . در هر صورت خوش امدی. فقط بعنوان یک دوست بتو پیشنهاد میکنم که زیاد پای معشوقت را وسط نکش.مخصوصا در اینجا چراکه معشوقه تو یک زمانی معشوقه ما هم بوده است.و ما او راخوب میشناسیم .و یک عاشق واقعی دست عشقش را نمی گیرد. و به همجا ببرد چرا که این امکان وجود دارد یک نفر به عشقت که همان خدا باشدمتلکی بی اندازد در ان وقت طاقت شنیدن را نداری واین باعث دل خوری خواهد شد.
در رابطه با زبل خوان باید بگویم تو او را نمی شناسی من میدانستم تو طاقت شنیدن حرفهای او را نداری برای این بود که میانجی شما را کردم وباید بتو بگویم که هردوی شما برای من قابل احترام هستید.ولی باعقایدزبل خوان وامثال ایشان بطور 99 در صد موافق میباشم.ترا هم میپسندم چرا که فقط انسان خوب ودارای اندیشه خرد و صاحب نظری هستی.
اینها را از طرف خودم بهت گفتم که از دست من دلخور نشوی.( هدف از بودن من در ابن سایت را برایت توضیح دادم ) موفق باشی دوست خوب من
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
اگه این مناظر زیبای طبیعت افریده و از نشانهای خداست پس مناظر نا زیبای طبیعت مثل طوفان زلزله سیل قحطی خشکسالی صید شدن اهو بچه ای تنها در صحرا بدست پلنگ تیز دندان ریزش سهمگین بهمن طغیان رودخانه ها فوران اتشفشانها.و غیره.... افریده ی کیه؟اگه بقول اقای علی دایی موفقیتهاش در زندگی بخاطر لطف وعنایت خدا بوده پس موفقیتهای بازیکنان بزرگتر دنیا مثل پله مارادونا کاکا بکن بایر و دیگران بخاطر چی بوده؟اگه قهرمانی استقلال بخاطر وجود امام زمانه پس منچستر چطور قهرمان میشه؟دوستان باور کنید خیلی سخت نیست در مورد رویدادها کمی ژرفتر بیاندیشیم .اگه همه ی دانشمندان و مخترعین جهان به امید منجی بودند ما تا حالا یه قرص اسپرین هم نداشتیم!!!!!
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
arvin314 - انگلستان - برادفورد
درود بر تو حرف حساب جواب ندارد. این افراد هیچ اطلاعی از دین ندارند.
فقط میروند پای منبر می شینند و بع بع میکنند. حتی در رابطه با ظهور مهدی هم که به ان دل بسته اند هم هیچ چیز نمیدانند.
فقط حرف مفت.(موفق باشی)
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
حمید اقا چاکرتیم.شما هم موفق باشی.ما از شما خیلی چیزها یاد گرفته ایم.بابتشون ازت سپاسگزاری میکنم.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
ممنون از خوش آمد گوییت . من با تو کار داشتم باز هم عجله کردی و قضاوت زود !
در مورد معشوقه ام گفتی . معشوقه من از من جدا نیست و او جبرا همواره با من است چون من یک عاشق پوچ و تو خالی نیستم و لحظه ای هم حاضر نیستم از او دور باشم فکر میکنی نزدیکی او به من بی دلیل است او وفایی را در من دیده است که در کس دیگری ندیده ! این از معشوقه ام ! پس تکلیف او با خودم هست نه دیگران . دیگر اینکه این رسم خلق است که از معشوقه تنها کام و لذت می خواهد . اما عارف به معرفت الله کام و لذت خود را در راه معشوق فدا می کند حتی اگر برای تمام عمر باشد و از حتی یک کام خود به نفع معشوق می گذرد و ناکامی پیشه می کند .
من معشوقه ام را چنان در ستر غیرت خود حفظ می کنم که در عین اینکه با دنیا در افتاده ام نگذارم کوچکترین آسیب و یا نظر نامحرمی به جمال بی مثال او بیفتد . جایی هم که کسی بخواهد به معشوقه ام حمله کند یا وجود او را انکار کند مانند شیر در شان او دفاعی جانانه می کنم .
غیر از این من به هیچ جایی که معشوقه ام مایل نباشد نمی روم و اگر مرا مشاهده می کنید بدانید که این خواست اوست نه من . علت رفتن و آمدنهای من هم به اینجا و یا هر جای دیگر هم همین ست . اگر بیشتر از این هم بازیگوشی کند پای او هستم بدون کمترین اعتراضی !
یا مکن با پیلبانان دوستی یا بنا کن خانه ای در خورد پیل .
ضمنا شما لطفا به دوستانتان توضیح دهید اینقدر رد معشوقه مرا نگیرند تا جواب نشنوند . کسی که معشوقه اش علم دینامیک است حق ندارد مدام تو فکر معشوق دیگران باشد . شاید شما این غیرت و حساسیت مرا نداشته باشید و متوجه حرفم نشوید اما من روی معشوقه ام بسیار غیرت دارم و اگر جایش باشد جانم هم را برایش نثار می کنم . حال شما تصور کنید که من
افراط گر هستم . شما آنگونه باشید که درست است . من حق دفاع از خودم را دارم . در کامنت بعدی ادامه مطالب را میدهم .
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
سلام خدمت شما دوست خوبم..حالتون چطوره؟
از اینکه به سوالاتم جواب دادید ممنونم..البته حمید تن تن عزیز هم به سوالات من جواب داده بودند.. و خوب از هر دو شما عزیزان ممنونم...
باید بیشتر و بیشتر تحقیق کنم..

یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
در مورد این گفته ای که من زبل خوان را نمی شناسم ٬ من بهتر از شما که با او علاوه بر اینجا دوست هستید او را می شناسم . به طوری که اوخودش خود را نمی شناسد . اما تا زمانیکه نزد خدا از رفتار اشتباه خود زار نزد و به اشتباهات خود اعتراف نکند من از حق خودم نمی گذرم و هیچ کاری برای رفع خطر از او نمی کنم . خطری که اورا محو خواهد کرد . فقط حواسش باشه من موردی را شاهد بودم که فردی با علم به اینکه بسیار انسان با ایمان و خوبی بود اما زبانش همواره باعث نیش زدن بود و آخر این زبان به کسی نیش زد که کارها دست او داد . سه سال در بستر افتاد و فضولات
بدنش به جای مجرای طبیعی از حلق او به بیرون ریخته میشد . این دم شیر است به بازی نگیریدش ! حتی اگر تنها شریک جرم باشد نه متهم واقعی و
کوک میشده است ! چرا دل آرا اعدام شد ! از شدت عشقی که خدا به او داشت ! او شریک جرم و قتل در گرفتن جان یک انسان بود و باید جواب آن را پس میداد . خوب حالا به جای اینکه چند سال زندگی پر از عذاب وجدان و خاطره تلخ را پیش رو داشته باشد و هنگامیکه مادر میشد ٬ فرزندش نمی توانست به او افتخار کند در جوانی رفت یک دنیا هم برای او دل سوزاند و این به خاطر خامی و بچگی او بود که سر آن بحث زیاد است . شما ایمان داشته باش اگر در کودکی دم یک گربه را آتش بزنی . در بزرگی حتما خواهی توانست دلی را به سوزانی بنا براین موضوع آنچنان که گمان کرده اید سرسری نیست . ایشان تا زمانیکه توبه به درگاه خداوند نکند به خود خدا قسم من از حقم نخواهم گذشت ! من کاملا می دانم موضوع از چه قرار است شما نمی خواهد مرا توجیه کنید ٬ تا زمانیکه دل من خبر توبه ایشان را به من نرساند خطر بغل گوش ایشان است . یادآوری کنم آن بنده خدا بعد از بیماری توبه بسیار کرد اما فایده ای نداشت . البته خوشبختانه پاک شد اما متاسفانه با سن کم از دنیا رفت اما توبه او باعث رفع شدن بلا نشد اما این دوست شما این فرصت را دارد که بلا از او دور شود تنها زمان محدودی دارد
آنهم از صدقه سر شما و دوستی تان به او ست نه از درون خودش .
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
arvin314 - انگلستان - برادفورد
اتفاقا همه اونهایی که ذکر کردی همگی از نشانه های خداست. و اگر کسانی مثل تو درک می کردند همینها برای اکوسیستم کره زمین لازم و ضروری هستند. واقعا تعجب میکنم که ادعای خردورزی دارید ولی در قشری بودن و بی سوادی و گفتن چرندیات عامه دست تمام خاله زنکهای دنیا را از پشت بسته اید.
شاید کوته نظرانی مثل تو در قرن بیست و یکم سیلاب را از بلایای طبیعی بدانند ولی انسان متمدن امروز بر روی سیلاب سد می سازد و با یک تیر دو نشان می زند. هم برق تولید می کند و هم آب آن را به مصرف کشاورزی و مصارف شهری می رساند.
شاید عوامی مثل تو زلزله و آتشفشان را بلای طبیعی بدانند ولی انسان متمدن امروزه به کمک دانش ژئو شیمی کشف کرده که زلزله و آتشفشان باعث مهاجرت آنومالی ها از عمق به سطح زمین و تشکیل ذخایر معدنی تازه می شود.و....
گرچه از وجود بیسوادهایی مثل تو و همفکرانت در قرن بیست و یکم تعجب می کنم. ولی خوب که فکر می کنم میبینم اگر تو و کوته نظران دیگر نبودید شاید کسی قدر امثال مرا نمی دانست.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
گفته اید چطور به همه گیر داده ام اما تنها به شما نه . اولا من به کسی گیر نمی دهم حقایق را عنوان می کنم .
من قصد داشتم با شما هم صحبت کنم اما تحمل نکردید و عشق رفیق داری طاقتتان را طاق کرد که از دوستتان دفاع کنید. خیلی هم خوب است اما خوب حواستان را جمع کنید دفاع از ناحق کردن را با مرام و معرفت
و وفا یکی ندانید . تا زمانیکه شما خود ناحقی نکرده باشید نمی توانید از ناحق دفاع کنید پس این باز می گردد به مرام خودتان نه وفا و غیره . من حتی در برابر ناحقی که دوستان حقیقی ام و نه مجازی گفته اند ساکت نبوده ام و اعتراض کرده ام حتی اگر به رنجیدگی شدید آنها منجر شده است ! حتی اگر کار به مجادله کشیده است ! حتی اگر کار به دوری کشیده شده است ! حتی اگر کار به بریدن کشیده است ! و حتی همه گمان کرده اند که من حرمت شکنی کرده ام و بنا به این نکته که باید : لب بند و چشم بند و گوش بند گر ندیدی سر حق بر من بخند ! اتفاقا هم چشم را باز نگه داشتم ٬ هم گوش را ٬ هم لب را ! البته در شروع مسیر آگاهانه راه ابتدا چشم سر و گوش سر و دهان سر را بستم اما چشم و گوش و دهان لب را باز نگه داشتم . یعضی ها گمان دارند حال که باید تمام مخرجهای ارتباطی را کور و کر و خاموش کرد باید مخرجهای دل را هم بسته نگه دارند تا زمان خود که رسید مدد عشق و ارادت آنها را بگشاید . البته راه همین است و اگر غیر از این باشد شخص بهره ای نمی برد اما اشکال کار این بود که من جز مبتدیان نبودم بلکه نزدیک به منتهیان بودم بنابراین نمی توانستم چشم و گوش و دهان قلبم را بسته نگه دارم و هر آنچه شوم که می خواهند . اما به پاس حرمت گذاری تنها لب و گوش و چشم سر را بستم . تنها دیدم تنها شنیدم تنها سکوت کردم مگر زمانی که حق و ناحقی میشد دیگر سکوت را جایز نمی شمردم حتی اگر به خراب شدنم منجر میشد . اما نکته جالب توجه این بود که حتی کسانی که به من معترض میشدند پس از مدتی چنان میدانی به من می دادند که گاهی می خواستند با آنها همفکری کنم و میکردم اما بند آن هم نمی شدم چیزی که زیاد است بادمجان دور قاب چین است . نوع فرق نمی کند مهم اینست که بادمجان دور قاب چین الحمدالله به وفور .
انسان در دوستی ها و روابط آیینه خود را می بیند . من چون بادمجان دور قاب چین نیستم در آیینه ام این تصویر را نمی بینم و متوجه میشوم که این تصویر من نیست بلافاصله رو می گردانم تا زمان را از دست نداده تا بتوانم تصویر حقیقی خود را ببینم . من چون به حق و ناحق بسیار معتقدم و طرفدار حق و فراری از ناحق به محض دیدن تصویری از فردی که ناحق میکند متوجه میشوم که این تصویر من نیست و دوباره بلافاصله دوری کرده . خوشبختانه اهل ملاحظه کردن و مصلحت اندیشی نیستم ا بسیاری اگر امکانات ارتباطی
مرا داشتند هم چنین توانایی هایم تا به حال بزرگترین بهره وری ها را کرده بودند . اما برای من اتفاقا برعکس است چون نسبت به کسانی که دارای شرایط بهتری هستند با دقت و حساسیت بیشتری رفتار می کنم تا مبادا
آنها گرد و غباری شده و آیینه شان را کدر کند و من نتوانم تصویر شفافشان را ببینم و تشخیص دهم که آیا این است تصویر من یانه باز هم باید بروم تا بلاخره تصویر خودم را بیابم و در جمال خویش نگریسته و پس از سالها دوری از او به زیارتش نایل شوم .
ضمنا همانطور که قبلا هم گفتم این سایت و کارکنانش خاص هستند . اینجا محیطی نیست که تنها به جک و یا نظرات تعلق بگیرد . محیط اینجا وسیعتر از آنی ست که در باور شما بگنجد و این به خاطر وجود کارکنان محترم سایت است . جکهایتان هم مثل همیشه با نمک بود . یک عالمه خندیدم . همانطور که من هوای معشوقم را دارم او هم هوای مرا دارد و نمی گذارد بهم بد بگذرد . تنها معنی خوشی در نزد هر کس متفاوت است .
گفت : معشوقی به عاشق که ای فتا تو به غربت بوده ای بس شهرها . گو کدامین یک از آنها بهتراست ؟
گفت : آنجایی که در وی دلبر است . هر کجا تو با منی من خوشترم گر بود در فعر چاهی منزلم .
در کامنت بعدی که مربوط به شماست خواهم گفت که به شما چه می خواستم بگویم .
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
raha_99 - انگلیس - لندن
پس بساط جانمازت را وسط کازینو پهن کن وبا معشوقه ات نماز بجا اور.
در این میان غیر از تمسخرخنده دیگران چیز دیگری نصیب تو نخواهدشد. مطمعن باش تو هم گفتهایت کمتر از جکهای من نیست .

(امر شد چون ناصالحان دوباره فتنه گری آغاز کرده اند حقیر باید مجددا حضور پیدا کرده و اشاراتی داشته باشم )
هذیان گفتن هم حدی دارد که تو دیگر حد ان را گذرانده ای و شورش را دراورده ای.
شجاعت این را نداری بگی حوصله ام سر رفت امدم. با این طرز تفکر و بیانی که تو داری برایت متاسفم. این اخرین باری می باشد که من جواب شما رامیدهم بد جوری احساست گریبان شما را گرفته و من اصلا از این مسئله خوشم نمی ایدشما نمونه خوبی از یک افراط گر ا میباشید.

(شاید شما این غیرت و حساسیت مرا نداشته باشید و متوجه حرفم نشوید اما من روی معشوقه ام بسیار غیرت دارم و اگر جایش باشد جانم هم را برایش نثار می کنم )
هدف من مبارزه با خرافات و معشوق شما میباشد.
دیگر برای من کامنت نگذار .من را با شما کاری نیست.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
بلواستار میدونم تا فی خالدونت با این حرفها میسوزه ولی چه کنیم بزا بسوزه.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
ابتدا در مورد دل آرا کمی موضوع را باز کنم که باز هرکس به زعم خود بر داشت نکند . گاهی دو نفر با هم گلاویز میشوند یا تصادفی پیش می آید که
یکی از طرفین کشته میشود حال این تصادف ممکن است واقعا تصادفی باشد و یا نه یکی از طرفین عصبانی شده به جای مثلا هول دادن طرف خم شده چاقو را از داخل جوراب خود بیرون کشیده است . تفاوت از زمین تا آسمان است ! اولی از شدت خشم لحظه ای از خود بیخود شده است
و حرکتی بدون فکر و از روی احساسات منفی کرده است ما همواره این را شنیده ایم از بزرگان دین که در هنگام خشم نه تصمیم و نه عکس العمل اما آنها بسیار بیجا گفته اند آنها قدیمی هستند ٬ آنها عرب و سوسمار خور هستند ٬ اصلا کورش و زرتشت همه اینها را گفته اند اصلا آنها از ما همه چیز را یاد گرفته اند . ما این قدر عاشق انسانیت و معشوقه ای به نام انسانیت نبودیم که به آن معشوقه بگوییم : هر کجا تو با منی من خوش دلم گر بود در قعر چاهی مسکنم ! ما ندیدیم که این معشوقه که شما آن را انسانیت بنامید هر زمان در جایی و مکانی جلوه می کند . گاهی این معشوقه در سازمان ملل ظهور میکند و گاهی این معشوقه در بین عرب پاپتی . مهم انسانیتی است که در وجود معشوق جلوه می کند نه جای آن و نژاد آن . روزی به مجنون خرده گرفتند تو در لیلی که دخترکی سیه چرده و لاغر اندام است چه دیده ای که این گونه دیوانه شده ای از او دختران بسیار زیباتری هستند که بخواهی به آنها دل ببندی ! او گفت اگر شما از دریچه چشم من لیلی را ببینید علتش را خواهید فهمید . مذهبیون متعصب بدون کمترین ارفاقی به خود برای باز کردن اندیشه و پیشرفت و به روز شدن و روشنفکران کنونی بدون کمترین بازنگری نسبت به حقایق موجود هم چنان در موضع خود درجا میزنند که تنها باعث به پا شدن گرد و خاکی بیهوده است که جلوی دید دیگران را هم می گیرد . ما دنبال شخص راه می افتیم نه پیام او که انسانیت است ! تمام قوانین خشونت بار را می توان باز نگری و به روز کرد چون جامعه پذیرای آن است اما یک عده سود جو اجازه نداده و همچنان راه خود را می روند .
زمانی که شخص دست به چاقو میبرد ! یا به قصد کشتن است یا دفاع کردن حتی اگر منجر به زدن ضربه ای کوچک شود . اما آیا توجیه شده است ؟ آیا دل آرا نسبت به شراکت در جنایت توجیه شده بود ؟ آیا عشق این چنین خونخوار است ؟ جواب این چراها باز می گردد به اینکه ما از فطرت خود دور افتاده ایم و دیگر تعریف نداریم نه ربات هستیم چون صدای ضربان قلبمان خبر از چیز دیگری میدهد و نه مانند حیوانات یا دیگر موجودات هستیم چون تنها به تولید مثل و خورد و خواب مشغول نیستیم ٬ کلام و اندیشه و علم ما خبر از چیز دیگری میدهد . چه ایرادی دارد من از یک سیاه بارزنگی که سوسمار هم میخورد چیزی بیاموزم که از یک اروپایی بلوند که خاویار ایران را میخورد نمی توانم بیاموزم . من عاشق کورشم من عاشق زرتشتم من با هردو آنها ارتباط باطنی دارم . عشق من به کورش به حدی ست که می خواهم نقاشی نیمرخ او را در صورتی که قادر باشم یا خود بکشم و یا بدهم برایم بکشند من برای دیدن چهره هرروزه او دلتنگم . چون در نقاشی هم توانایی خوبی داشتم اما باز هم اجازه پیشرفت در آن را به من نداد . دوست دارم خود با عشق جزییات چهره اش را بکشم و اگر توان آن و یا اجازه اش را نداد بدهم برایم بکشند . اما این عشق دلیل نمی شود که من در او گیر کنم . او سردار ملی کشورم بوده و هواهد بود سرداری که از بزرگی در قرآن به نام ذوالقرنین نام برده شده است . در آخرین کتاب الهی . نه در یک کتاب تاریخ . ما راه خود را در مسیر انسانیت گم کرده ایم . نکته دیگری که احتیاج به باز کردن دارد این است که همانگونه که در یک مورد و تجربه ای مشترک که با هم داشتیم به شما شرح دادم . من در زمانیکه اتفاقات در جریان است خود از همه بی خبرترم . مانند این می ماند شما در یک گردنه به تنهایی و از دل کوه مشغول رفتن هستید آنهم در شب و کورمال کورمال . اگر توانستی این راه را تا صبح ادامه دهی و نیفتی میتوانی پیچهای خطرناک و جاده باریک را طی کرده و ادامه دهی تا صبح شود .در روز کار شما کمی ساده تر میشود . شما مدتی مسیر را می بینید اما تنها تا محدوده ای که به چشم می آید و یا مسطح بودن گردنه و باز این تکرار مکرارات است . هیچ چیزی بی رنج و امتحان به وقوع نمی پیوندد . مجبورم به نکاتی خارج از بحث اشاره کنم تا بتوانم منظور خود را روشن و دقیق برسانم . ادامه می دهم .
ضمنا من به خاطر اینکه زبل خوان در دامی که شما برایش چیدید به خاطر معرفت و دوستی با شما افتاد و خراب شد از او می گذرم خدا هم از او بگذرد نکته ای که اکنون گشوده شد . اما اگر از حالا به کسی می خواهید که برود کلاه بیاورد درست توجیه کنید تا سر نیاورد و گرنه ممکن است یکبار سر خودتان را به دستتان دهد . فداکاری برای من جایگاه والایی دارد .
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
فعلا حوصله ندارم بیشتر ادامه دهم باشد برای بعد .
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

nilo - ایران - کرج
خیلی قشنگ و زیبا و بسیار رویایی
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

marmar11 - ایران - کرمان
اولا اینجا فقط چند عکس خیلی زیبا از طبیعت خداونده .انسان گمراه هم در هر عصری وجودداشته داره وخواهد داشت من به عنوان یک فرد مسلمان شیعه اونچه را که خوانده وشنیده بودم خیلی خیلی مختصر بیان کردم ادله مورد نظرت رو هم از کلام خدا که خودت گفتی قبول نداری اوردم .فرق شما با دوست قرمز ما اینه که کلا ذات اقدس الهی رو قبول نداری اما ایشان من فکر می کنم اهل تسنن هستن واختلافات فرقه ای شیعه وسنی هم یکیش همینه که امامان تشیع رو قبول ندارن این هم به مذهب اونها بر می گرده که چطور با این مسیله بر خورد می کنن .ولی همونطور هم که بعضی دوستان هم عقیده من گفتن توی تمام کتابهای دینی که از جانب خداوند برای هدایت بشر امده اشاره به ناجی شده .حتی گاهی که با بعضی دوستان اقلیتمون (زرتشتی ویهودی)که صحبت به این موارد کشیده میشه حرف می زنیم همه اشون اعتقاد به موعود اخرالزمان رو دارن . ولی دوست سوسیالیست خودت هم اگه درست وبا عقل سلیم فکر کنی متوجه می شی کسی که میاد عدل وداد رو حاکم کنه براش جشن نمی گیرن وسالم وصلوات ختم نمی کنن همیشه یه عده هستن که منافعشون حکم میکنه جلو عدل وعدالت رو بگیرن اگه اینطور نبود الان دنیا گلستان بود وچون مایی احتیاج به ناجی نداشتیم خون ها که ریخته میشه اینو شکی نیست اما قضیه پیر زن قاتل که گفتی هیچ جای قران چنین چیزی نیومده شاید اونم سوسیالیت واز وجود امام زمان ناراضی . دوست عزیز شما ازادی این دو روزه فانی دنیا رو اونطور که دوست داری فکر وزندگی کنی .اما اگه اعتقاد به خدا اخرت وموعود نباشه زندگی گذرا واقعا گاهی خیلی خیلی بی معنا وسخت میشه . به امید ظهور حضرتش اللهم عجل لولیک الفرج...
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
arvin314 - انگلستان - برادفورد
یه بار گفتم آدم بیسواد و خاله زنک و عوامی هستی. لازم نبود با استفاده از این عبارات ثابت کنی.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

ss.par par - ایران - تهران
hamidTANTAN - اتریش - وین
اتفاقا آخوند(منظور من از آخوند فقط عمامه به سران دین اسلام نمیباشد بلکه سران مذهبی کل ادیان چه ادیان الهی و چه ادیان ساخت بشر مثل بت پرستان و اتش پرستان و جانور پرستان میباشد.)به ادمهایی..مثل تو احتیاج دارند.این مطلب رو به سادگی میشه فهمید وقتی که اینهمه زیبایی رو میبینی و به وجود خالقش شک داری مشخصه که واقعا بی منطق و ...حتی حیف وقت که من بخوام باهات بحث کنم.امام زمان (درود خدا بر ذات پاکش)بعد از این که دنیا رو به نور زیبایش روشن کرد مسلمه که عده ای مجبور میشوند فرار کنند و مسلمه که عده ای باید مجازات شوند اما اون عده چه کسانی هستند ؟ به نظر تو فراریها و معدوم شوندگان چه کسانی هستند:ادمهای بدبخت و ستم کشیده و مظلوم یا حیوانات پستی مثل هیتلر و صدام و ملاهای ایران و عربستان و افغانستان و بوش و رایس و کلا کسانی که از روز ازل کاخهاشون رو با خون امثال من و تو درست کردند؟ادم ناتوانی که با یک ویروس کوچک در عرض یک ثانیه تمام جمال و کمالش رو از دست میده عددی نیست که بتونه با خالق اینهمه زیبایی بجنگه.باور کن دلم برای اینهمه پوچی افکارت میسوزه تو شاهد عینی خسر دنیا و الاخرت هستی.برات متاسفم. به خدا و کل پیامبران دینی و علمی و ادمهای خوب و بزرگ تاریخ و زبور داوود و تورات موسی و انجیل عیسی و قران محمد و و حواریون و امامان عزیز و خصوصا منجی عالم حضرت مهدی (عج) شدیدا اعتقاد دارم.و برای هیچکدوم از ایسمهای ساخت بشر متقلب و طرفدارانشون پشیزی ارزش قاپل نیستم.مالک کل جهان فقط خداوند است ولی تلاش برای مالکیت مقطعی در دوران حیات هر شخص انگیزه بشر برای زندگی و طی کردن سالهای عمر میباشد و وجود این انگیزه بسیار ضروری است .بنابراین کسانی که با مالکیت مخالفند از نظر من اصلا ...
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

ss.par par - ایران - تهران
hamidTANTAN - اتریش - وین
بهترین مثالی که میشه از طرفداران ایسم ها زد اینه که خودشون قدرت هیچ تفکر و تعمقی رو ندارن و مجبورن که افسارشون رو بدن دست یک عده خالی بند سودجو و به هر طرفی اون بردشون کشیده بشن .خیلی تاسف اوره که ادم از کله خودش یکذره استفاده نکنه.امام سجاد(علیه السلام) زمانى که این آیه شریفه را قرائت نمود: «وَعَد اللّه الّذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنَّهم فى الأرض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم و لیبدِّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى و لایشرکون بى شیئاً» فرمود: «به خدا سوگند! آنان شیعیان ما اهلبیت هستند، خداوند ـ آن خلافت در زمین و اقتدار بخشیدن به دین را ـ به وسیله آنان و به دست مردى از ما، که مهدى این امت است، تحقق خواهد داد و هم اوست که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره اش فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند همان روز را آنچنان طولانى خواهد کرد که مردى از خاندان من که همنام من است فرا برسد و زمین را آنچنان که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و داد آکنده سازد.»
bluestar - ایران - تهران
من فقط به لگن و بعضی از طرفداراش مثل جنابعالی حرفهای خوب خوب نمیزنم. حرفات در مورد خدا و دین رو قبول دارم امیدوارم توی این راه موفق باشی. راستی مثل اینکه نوشتن پر پر رو بلد نیستی .از حالا شبی 100 بار مینویسی اس اس .پرپر تا خوب یاد بگیری.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
شما میتوانید جواب مرا ندهید اما نمی توانید برای من حکم تعیین کنید !
و دیگر اینکه نمی توانید تنها بگویید و هنگام شنیدن فرار کنید . دیگر اینکه من می خواستم برای شما هم پیغام بگذارم اما امر شد که به تعویق بیاندازم شما خود پیش دستی کردید و علت را جویا شدید و من باید جواب شما را میدادم . جواب سوال اصلیتان را نمی دهم و به حرفتان گوش می کنم اما در موارد دیگر به حرف شما اعتنا نمی کنم چون عادت نکرده ام که خنثی رفتار کنم و تمام دردسرها به همین علت برایم پیش می آید .
در اینکه بسیاری از حرفهای من باعث شادی و خنده میشود کمترین شکی ندارم این شادی ست که به من اهدا میشود و من هم با دیگران تقسیم می کنم . اما جکهای شما هم جای خود را دارد . ولی امروز دلم برای احمدی نژاد سوخت و تصمیم گرفتم دیگر به خلق خدا نخندم و مضحکه نشنوم و نگویم . بلاخره خداوند خود جای حق نشسته است و حق را اجرا می کند . تصمیم گرفتم آنجاهایی بخندم که همه با هم می خندند نه به هم و توبه کردم از خداوند هم تقاضای بخشش کردم .
در مورد اینکه گفته اید: بگو حوصله ام سر رفت و می خواهم بر گردم !
مرد خدایی در حجره خود نشسته بود شخصی آشنا به او نزد او آمد و گفت : تنها نشسته ای !
جواب داد : حال که تو آمدی تنها شدم !
در مورد کازینو : گفته اید در آنجا سجاده ام را پهن کنم .
شما دقیقا به نکته خوبی اشاره کردید من در هر جا که باشم سجاده و جانمازم را هم با خود می برم . ام شما گمان می کنید که سجاده من یک تکه پارچه است که گنبدی هم در بالای آن نقش بسته است و مهرم هم یک تکه خاک رس پخته است . باید بگویم مهر من قلب من است که معشوق در آن جا دارد و همواره بنده در حال سجود و قعود بر آن هستم و سجاده ام هم کل زمین است . جایش فرق نمی کند چه کازینو باشد و یا اینکه مسجد باشد. تنها تلاش می کنم سجاده ام را جایی پهن کنم که بتوانم تمرکز بیشتری برای نمازم داشته باشم کازینو خیلی شلوغ و پر هیاهو ست و نمی توانم تمرکز خوبی بگیرم اما اگر جایی باشد که به شلوغی کازینو نباشد چرا که نه ؟! زمین ملک معشوق من است و خلایق هم رعیت او .
گفته اید من هذیان می گویم چون گفته ام ناصالحان دوباره شروع به فتنه گری کرده اند ! باور کنید من در عین هوشیاری اینها را گفتم تازه تنها اشاره کوچکی بود . اگر می دانستید که آنها تصمیم داشتند چون همشهری هستیم به نوعی رد مرا زده و یا به گونه ای که نمی خواهم بگویم مرا از میدان بیرون کنند . اما تنها من زمانی دوباره پا به میدان گذاردم که معشوقم از آنها رو گرداند و شاکی شد ! و دیدید که از خودم چیزی نگفتم و از حق او دفاع کردم .
دیگر اینکه این مورد که چیزی نیست . در تابستان که شروع کردم از طرف رژیم قصد جانم را کردند و خطر چنان در اطراف من پرسه میزد که تنها رهایی از آن خطر معجزه ای بود و بس . حتی در بین نظرات اشاره کردند که خیلی از کوپن خود بیشتر حرف می زنم . آخه متوجه شده بودند که حرفهای من جنس حرفهای هیچ کس نبود آنها می افروخت ٬ روشن میکرد ٬ سرد میکرد و . و باور نمی کنید در عین اینکه بنده با شما ها می گفتم و می خندیدم چه چیزهایی مرا تهدید میکرد . حتی خانواده ام را حتی عزیزترین هایم را . در پیامی من در لابلای حرفهایم به اشارت جواب تهدید آنها را دادم و به آنها حالی کردم اگر غیر از خود من به کس دیگری کار داشته باشند خیلی اتفاقها خواهد افتاد . و باور کن تهدید نبود نه اینکه من مانند آنها رفتار میکردم من به مدل خودم رفتار میکردم ! هر حسابی که آنها داشتند باید به من بود نه کسانی که کمترین دخل و تصرفی نداشتند و تنها برای گرو کشی بنا بود استفاده شوند . خداوند پشت سرهم به من هشدار میداد و امر میکرد که چگونه از خود مرافبت کنم . حتی زمانی که موضوع بسیار جدی شد فرمان داد تا عنوان کنم که قصد سفر دارم و من مثلا به سفر گمانم به آلمان رفتم تا آنها کمی دست نگه دارند . و زمانیکه دیگر خیلی موضوع حاد شده بود کم کم نغمه را ساز کرد که از سایت بیرون بروم . البته باز هم من بی خبر بودم و تنها اجرای امر میکردم . اگر بنا بود تا صبح نشسته و بنویسم و فحش بشنوم اینکار را میکردم . البته لازم میدانم بگویم که همه خیلی مرا تحمل کردند خیلی خیلی ! تا اینکه باز باید به میدان می آمدم خطر هم چنان بود تنها سرد شده بودند و گمان میکردند که من دیگر فعالیتی نمی کنم اما حواسشان جمع بود . من تا زمانیکه حقایقی روشن نمیشد و خداوند اجازه نمیداد باید محتاطانه عمل میکردم و برای اینکه در امان هم میبودم بیشتر به روشنگری مذهبی می پرداختم تا سیاسی . این بود که فرمان داد که با اسمی غیر از رها وارد شوم و کشور و شهرم را هم چیز دیگری بنویسم که احتمالا همه می دانید . نام بیزار از نادان را برایم برگزید . و من کارم را شروع کردم من یک ایل و قبیله در سوئد دارم و در خیلی جاهای دیگر .من در آنجا بوده ام و می شناسم . مجبور شدم برای اینکه کسی شکی نکند توضیحاتی در اینباره بدهم و راه طنز را در پیش بگیرم . البته دیگر مانند سابق حساسیت نبود . تا اینکه امر به تمام شدن ماموریتم در این مورد داد و بعد از مدتی امر کرد با نام رها وارد شوم . البته چند روز استقامت کردم اما می خواستم مطمئن شوم که خواسته اوست . چون هیچ چیز را نمی دانستم . در سری قبل به من چیزهایی را نشان داده بود و هنوز آنها را اجرا نکرده بود اعتراض من این بود که گمان میکنند من چرت و پرت می گویم و بد آموزی دارد . اما او گفت من میدانم چه می کنم ! زمانی که خاطرم از این بایت جمع شد که خواسته خود اوست به میدان پا گذاردم . دیشب در قالب
شعری از زبان حضرت مولانا چنان فحشهایی به من داد که تا مدتی حیران مانده بودم که خطایم چه بوده است ؟ بعد فهمیدم که من نیامده بودم که رمانتیک بر خورد کرده و تمامش کنم و گیرنده ها را خاموش ! خوشبختانه بلافاصله گیرنده هایم را روشن کردم تا پیام را دریافت کنم . من ماموریتم را تمام شده می دانستم اما انگار باز هم اشتباه کرده بودم . و باز هم اشتباه خواهم کرد اما تا زمانیکه لطف او هست باکی نیست . بیخود نیست که می گویند سر رشته نگه دار که سر رشته نکوست !
کارکنان محترم سایت ببخشید از اینکه آن را قسمت نکردم و طولانیست.
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
marmar11 - ایران - کرمان
( خون ها که ریخته میشه اینو شکی نیست اما قضیه پیر زن قاتل که گفتی هیچ جای قران چنین چیزی نیومده شاید اونم سوسیالیت واز وجود امام زمان ناراضی)
این مزخرفات از دل خود اسلام غزیزتان و امامانتان بیرون امده و هیچ ربطی به هیچ حزبی از قبیل سوسیالیست ندارد. ومن تعداد کمی را ذکر کردم هزاران مورد دیگر هم وجود دارد . که اینجانب وقت نوشتن ان را نداشتم.
شما برایم نوشتی(.به امید ظهور حضرتش اللهم عجل لولیک الفرج... )
باش به همین خیال.ادیان های دیگر چندین هزار سال که منتظر این امید شما میباشند.(ریشه تمام دروغها در اسمان است).
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

keivan87 - ایران - ایران
raha_99 - انگلیس - لندن
سلام دوست عزیز جناب رها جان. من خیلی وقته که کامنتهای شما رو دمبال میکنم. بخصوص با حمید نت نت ( تن تن ). از همان اول میخواستم بعنوان یک داداش کوچیکه یه پیشنهادی بهتون بکنم که با این پسره هم کلام نشوید چون همینجا را حدس میزدم. اینها جز توهین کردن کار دیگه ای بلد نیستند. کسی که به عقاید 6 میلیارد نفر بی احترامی میکنه ( حتی هموطنانش !!!!!!! ) و به معشوق اونها بی احترامی میکنه اصلا نباید بعنوان ...او نگریست چه برسد با او همکلام شد. صحبت کردن با این افراد کاملا بی فایده است. اینها جز نشان دادن شخصیت خودشان هیچ چیزی دیگری بلد نیستند. یعنی به قول شاعر از کوزه همان برون تراود که در اوست. در داخل اینها چیزی وجود ندارد که بخواهند بیرون بریزند. ببخشید که مصدع اوقات شریفتان شدم. با تشکر از شما دوست گرامی. موفق باشید
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
نکاتی را لازم میدانم تا یاد آوری کنم که خدای نا کرده بی انصافی نشده باشد . در نظراتی که من میدادم بیشترین توهین را به شاد عزیزم از فرانسه کردم به همین خاطر هم از او به امر حق عذرخواهی کردم . البته توهین های من خیلی بود اتفاقا کاملا برایم ضروری بود . من باید تمام حیله گری های نفس و سیئات آن را بشناسم . هر سالکی باید اینگونه باشد . چون نیتم در راه خدا بوده امیدوارم خطاهایم را خیلی جدی نگیرد . ضمنا لازم میدانم که در مورد رژیم ایران بگویم که در آن مقطع اینگونه بود. اما آنها حقیقتا
بسیار روشن شده و پی به اشتباهات خود برده اند . بلاخره اگر آنها برای خدا کار کرده اند که حتما خداوند کار آنها را بی مزد نمی گذارد . همانگونه که قبلا عرض کردم بنده خود موسوی را صالح می دانم . هر کس رای خود و
نظر خود را می تواند داشته باشد . تلویزیون جام جم ایران نقش زیبایی را داشت . من تلاش میکردم تمام برنامه های عرفانی و یا تحقیقی آنها را ببینم . همچنین نکات مثبت بسیار خوب و آموزشی آن . انسان همواره باید در حال آموختن باشد تا بتواند پایاپای جامعه حرکت کند و خود چیزهای نو و تازه بیاموزد .
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
marmar11 - ایران - کرمان
سلام ..چطوری پسر/دختر.خیلی چاکرم...دوست گلم برخلاف تصورتون من شیعه هستم...گیر میدم تا بیشتر بدونم.همین.البته با اینکه مسلمان شیعه هستم تل بحال یکبار هم کتاب قرآن رو نخوندم.. از این بابت واسه خودم متاسفم..ما عادت کردیم با دوستانمون بحث های دینی راه میندازیم.. در بعضی از مسائل هم به نتیجه رسیده ایم ولی بدبختی ما اینه که فقط حرف میزنیم و عمل نمیکنم..منظورم نماز هست که من نمیخونم..دلیلشم درست و حسابی نمیدونم.. شاید نماز خواندن(اونم واقعیش) لیاقت میخواد.
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما..
من حرفاتون رو خوندم.. راستش گیج شدم. جند بار اومدم کامنت بذارم براتون اما پشیمون میشدم ..نشد...شما منظورتون از کسی که بهتون دستور میده خداست؟ آخه من گیج شدم.. حرفاتون یه جورایی آدم رو میترسونه...! میشه خلاصه بگین دینتون چیه؟
یکشنبه 13 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
بلوستار روتو کم کن .تو و امثال تو دستشون برا همه رو شده.اب در هاون میکوبی جوجه بسیجی.
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
قابل توجه کسانی که اهلش هستند و می خواهند جدال باطنی را شروع کنند نه اینکه تا بحال نکرده اند اما این دفعه دیگر می خواهند تمام هنر خود را به کار بگیرند و زهر چشم نشان دهند لازم است بگویم که بنده ده سال پیش ابتدا جدال باطنی عظیم را شروع کردم که تا همین اواخر ادامه داشت
و اگر بدانید که چه قدر قدرتهایی از گروه جن و انس بودند شاید باور نکنید اگر بگویم شاید از ترس خوابتان نبرد ! بنا براین ارض خود می برید و زحمت ما می دارید ! همان خداوند که حضرت موسی را در بغل فرعون حفظ کرد هم او حافظ من تا کنون بوده است . مگر اینکه آب و خورشتم دیگر از این دنیا کنده شده باشد و پیمانه عمر تمام شده باشد . این را جدی می گویم در باور شما نخواهد گنجید که از ده سال قبل تا کنون چه بر سر من داده اند و باور نمی کنید که چگونه خداوند خود مرا حفظ و آگاه کرده است . داستانی از سلطان العرفا بایزید بسطامی در مثنوی هست که اینگونه است هر بار که در حال استغراق قرار می گرفت می گفت : نیست اندر جبه ام الا خدا !
مریدان هنگام هوشیاری او به او تذکر داده که شما در حال بی خویشی کفر می گویید . او گفت اینبار که من خواستم اینکار را بکنم شما به من هریک کاردی بزنید . آنها در سری بعد همین کار را کردند . هر کاردی که می زدند به خود آنها باز میگشت . الا یک مرید که موضوع را متوجه شده بود . بایزید که به هوش آمد دید تمام مریدان خونین و مالین بر روی زمین افتاده اند .
حال این جهان کوه است و فعل ما ندا ! هر ندایی به خود انسان باز می گردد مخصوصا ندایی که در راه حق به نعره و فریاد تبدیل شود . به نظرم با خدا شوخی نکنید او روی دوستانش بسیار غیرتمند است .
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
raha_99 - انگلیس - لندن
سلام..خسته نباشید...
منظورتون از جدال باطنی{عظیم} چیه؟
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
keivan87 - ایران - ایران = بیزار از نادان=raha_99 - انگلیس - لندن و صدها نام دیگر .شما یک نفر دست شیطان را از پشت بسته اید .
برای خودم متاسفم که مدتی کوتاه با یک مرد هزار چهره ویا یک بیمار روانی هم صحبت شدم.شماها شیاطینی هستید در وجود یک نفر.من می خواستم با تو کاری نداشته باشم ولی از این بعد با تمام قوا در مقابل حیله گریهای این چهره .. رها شده از انسانیت می ایستم
ای ادم هزار چهره تو ادم خطر ناکی هستی تو دچار ناراحتی روحی روانی
میباشی. و احتیاج بیک دکتر روانی داری واین از نوشتار تو بخوبی پیدا میباشد. اگر من جای بچهای این سایت بودم رد تو را میگرفتم و با پلیس محل اقامت تو تماس میگرفتم. چرا که تو برای اطرافیانت میتوانی خطر ساز باشی.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
قابل توجه بچهای سایت
( خداوند فرمان داد که با اسمی غیر از رها وارد شوم و کشور و شهرم را هم چیز دیگری بنویسم که احتمالا همه می دانید . نام بیزار از نادان را برایم برگزید . و من کارم را شروع کردم)
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

(اما اگر از حالا به کسی می خواهید که برود کلاه بیاورد درست توجیه کنید تا سر نیاورد و گرنه ممکن است یکبار سر خودتان را به دستتان دهد . فداکاری برای من جایگاه والایی دارد .
رها یا هر نام دیگر که داری
نمیگم تو جاسوس جمهوری اسلامی هستی ولی مطمعا هستم که تو مریضی روحی روانی داری این را جدی میگم
از بچهای سایت تقاضا دارم که توجهی به این کار بر داشته باشند ایشان با نام کار بری مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی هم در این سابت فعالیت دارن واین به من ثابت شده است.
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

سهیلایی - ایران - تهران
delmorde - سوپد - یوتوبوری
با این احساس قشنگ چرا این اسم را برای خود انتخاب کرده اید بهتر نبود دل زنده می گذاشتید .
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
kili_patilaki - قطر - دوحه
سلام . مگه من لولو خورخوره هستم که از من میترسی ! اینجوری که تو گفتی خودمم از خودم ترسیدم فقط نمی دونستم کجا باید از خودم فرار کنم !
ملاحظه قلب من رو هم بکن ! دیگه اینکه نمیری از فضولی یه وقت ! دیر اومده زود زود میخواد بگیره و بره . حالا تو کامنت بعدی جواباتو میدم . خیلی هم هیجان زده نشو برو یک لیوان آب سرد بخور یه آبی هم به سر و صورتت بزن تا بتونم یه چیزایی بهت بگم . آفرین پسر خوب . جان هر کسی هم که دوست داری دیگه مارو نترسون باور کن اگه تعریف نباشه واقعیت اینه که خیلی هم دلنشینم اصلا هم تو مایه های ترسناک مرسناک نیستم .
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
رها-لندن
تو بهتره اسمتو بذاری خلاص یا روان .بیشر بهت میاد.حیف نون هم بد نیست.
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
پسر گل من نه کاربر مسلمان ایرانی هستم و نه کیوان 87 . حداقل هر کس نداند خود آنها خواهند فهمید که ادعای من درست است . من هزار چهره نبستم . و خوشبخانه در هر قالبی همان یک چهره را نشان میدهم .
لطفا به بر و بچه های مورد نظرت سفارش کن به بالاتر از پلیس متوسل شوند تا رد مرا بگیرند . به دو دلیل اول اینکه هر زمان حق بخواهد من خود را به کسانی که مایلند معرفی خواهم کرد که بنده ترجیح می دهم همواره تا پایان زندگی خود خود باشم و خدای خود . دیگر اینکه پلیس نمی تواند برای دستگیری من به جرم خیر خواهی اقدامی کند . پیامی که از طرف خداوند به خیلی بالاتر از پلیس داشته ام که نه حضوری اما به نوعی که نمی توان گفت
آن را رسانده ام . شما ایمان داشته باشید اگر آنها مانند شما می اندیشند
اکنون چند سالی بود که مرا بستری کرده بودند چون به قول شما برای جامعه خطرناکم . حالا هم برو یک آب به سر و صورتت بزن حالت که کمی جا آمد متوجه میشوی که غیر از افکار سوسیالیستی چیزهای واقعی تر هم در این دنیا هست . چون اهل تهمت و انگ زدن هستید توضیح دهم که بنده کمترین ارتباطی با کسی غیر از خدا ندارم چه ظاهری و چه باطنی . چون به قول تو ممکن است جاسوس جمهوری اسلامی نباشم اما جا باز است که مرا جاسوس انگلیسی بدانی . اما دوباره و ده باره خاطرت را جمع می کنم
که نه اکنون و نه قبل هیچ گونه ارتباط ظاهری و باطنی در انگلیس با ارباب قدرت نداشته ام اما این دلیل نمی شده است که پیام حق را که مخصوص آنها بوده است به آنها نرسانم . رساندن پیام هم که حتما بهتر میدانی تنها
حضوری نیست . آنهم در این دوره پیشرفته . بنابر این آنها بهتر از تو می دانند که در کشورشان به قول تو یک انسان روانی خطرناک به حال جامعه وجود دارد که تمام سعی اش بر آشتی و خوبی انسانهاست . زمین ملک معشوق
من است و هر جا که صلاح بداند در آنجا ساکن می شوم . تو در جایی زندگی می کنی که غصبی ست . چون آنجا ملک معشوق من است و تو غاصب .
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
arvin314 - انگلستان - برادفورد
چون تویی باشه ! فقط به خاطر تو ! تنها یه عیبی داره اونوقت به جای هزار چهره تبدیل میشم به هزار و یک چهره . حالا فکرامو بکنم در اسرع وقت در جریان میگذارمت . زیاد جوش نزن . مشکلات اساسی برات پیش میاد .
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
arvin314 - انگلستان - برادفورد
با خلاص موافقم.
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
kili_patilaki - قطر - دوحه
در مورد حمید تن تن من چیزی را می دانم که شما نمی دانید . بگذارید در حال خودش باشد . او نیاز به زمان دارد تا بنده حقیقی خداوند شود و از بندگی خود در آید . اینگونه نمی ماند مدتهاست که شکستن او را آغاز کرده اند اما مقاومت میکند . من ایشان را به حال خودش گذاشته بودم حتی به خاطر دوستی کوتاهمان می خواستم پیامی را به ایشان برسانم اما خداوند به من این اجازه را نداد و خواست تا تامل کنم که خود ایشان سر بحث را باز کرد . نگران نباشید ایشان این مرحله را به سلامت طی خواهد کرد . گفته بودم که اژدها جنبیده است . اما زمان همه چیز را درست میکند .
منظورم از جدال باطنی عظیم این است که قبل از اینکه به این مرحله جدال لفظی بکشد . در سال دوهزار خداوند عواملی را که به چشم سر دیده نمی شوند را در فالب کسانی بر سر راهم گذاشت تا ببیند کدام یک غالبیم و کدام یک مغلوب یا اینکه نفس کل پیروز است یا روح .
در هر صورت فقط می توانم این را برایتان بگویم که به تصویر کشیدن یک روز آن از تمام فیلمهای ترسناکی که تا کنون ساخته اند وحشتناکتر بود .
ما گروهی بودیم که با این امر می جنگیدیم اما سر گروه من بودم تازه باید آنها را هم حفظ می کردم . از طرفی در عین اینکه خداوند همواره حامی و پشتیبان من است اما در آن مقطع مرا تنها رها کرده بود تا شاهد سازندگی ام باشد . البته من لحظه ای از یاری خواستن از او غافل نبودم . اگر تنها لحظه ای غافل میشدم خطرات جبران ناپذیری به بار می آمد . با تمام مراقبت ها این جدال نفس گیر که شش سال به طور مستمر و دایم ادامه داشت و دوسال آن به شکل غیر قابل توصیف که در ابتدای آن بود و دوسال اخیر نه به آن شدت از نظر باطنی اما از نظرات دیگر چنان نفس گیر و غیر قابل باور که شاید سخترین دوران زندگی ام بوده است .
تلفات جانی این جدال سه تن بودند . یک نفر تا دروازه مرگ رفت تا جاییکه خوش آمد گویی مردگان آشنایش را شاهد بود که به لطف خداوند از آن دنیا که هنوز در ابتدای وردو به آن بود بازگشت اما افت فشار خون اکثرا دامنگیر او میشود اما اکنون تقریبا رفع شده است . دیگری دچار سکته مغزی شد و در کما رفت با فشار خونی به بیست و چهار رسیده . کسی که او را نمی شناخت خوابی دیده بود به این صورت که من بر سر قبر او نشسته و به فغان و زاری بوده ام کسی به من می گوید که مولا او را شفا داده است .
او پس از دو روز در بیمارستان به هوش آمد اما بنا بود که یک عمر افلیج بماند ولی با استغاثه به درگاه خداوند او نود درصد سلامتی خود را بدست آورد که ده درصد آن را تنها خودش می بیند و درک می کند و در چشم نمی آید .
و نفر سوم یا مامور اصلی ابتدا کارش به جنون کشید و چندین بار اقدام به خودکشی به اشکال وحشتناک کرد . مثلا یکبار از پشت بام چهار طبقه ای می خواست خود را به پایین پرتاب کند که لطف حق او را نگه داشت دیگر اینکه خود را در حمام حبس کرد باری با تیغ بار دیگر با چاقو خود را مجروح کرد اما باز لطف خداوند او را حفظ کرد . و در سه مرحله از خانه در نیمه شب و یا در میان زمستان و بین برفها فرار کرد و چند روز را در بین سگان بیابانی طی کرده بود و خداوند او را از دست حیوانات ظاهری و باطنی حفظ کرده بود و زنده نگه داشته بود . در یکبار که از خانه گریخته بود و من مشغول تیمار بیمار سکته مغزی و بیمار دیگری که از پا ناتوان بود و مراقبت می خواست بودم او را پلیس پیدا کرده بود و به تیمارستان برده بود که خبرش را به من دادند و من که در چند روزی که او دوباره فرار کرده بود مانند مرغ سر کنده شده بودم نفسی به راحتی کشیدم و علاوه بر دو مریض تقریبا برای دیدن او هر روزه به تیمارستان می رفتم . دیوانه های آنجا از حضورم شادمان میشدند و التماس میکردند که آنها را با خود به خانه ام ببرم و خود نیز التماس میکرد که او را از آنجا ببرم اما دوتا مریض روی دستم بود و نمی توانستم در عین اینکه غریبه ها هم نباید از موضوع سر در می آوردند . اما هنگام خارج شدن از تیمارستان به جای اشک خون می گریستم . چیزهایی را که در آنجا شاهدش بودم را نمی توان وصف کرد . تا اینکه از کمتر از سالی خداوند امر به حضور در اینجا کرد . من هم مانند شما به روز و پا به پای این قضیه پیش میروم و تا از مرحله ای گذر نکرده ام هیچ چیز برای من شکافته نمی شود . من هم مانند شما جز بی خبرانم . من سالکی بودم که از ابتدا از او خواستم مرا چشم بسته راه ببرد و تنها دستم را رها نکند . چون صاحب ذوق هستم ممکن است دیدن خیلی چیزها باعث تاملم شود .
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
این شعر حمید مصدق را به یاد سومین و خطاب به او می نویسم او که هنوز در دنیایی که برایش در نظر گرفته اند در حال اجرای ماموریت خود است و دیگر مرا و کس دیگر را نمی شناسد. تنها چندی قبل او چند ماهی کاملا به حال طبیعی پس از نه یا دهسال باز گشت اما مجددا او به خود بازگشت تا ادامه ماموریتش را انجام دهد و از من و دیگران دوباره دور شد .
امیلی رز قدیسه ای ست که فیلم اکسرسیزم آو املی رز در مورد زندگی او ساخته شده است .در جایی که او بسیار در عذاب است حضرت مریم بر او نازل شده و انتخاب رفتن و یا ماندن را به او میدهد . اما او ماندن را بر می گزیند تا مردم بدانند که شیطان حقیقتی ست غیر قابل اجتناب و پس از چندی ماموریتش به پایان میرسد و دار فانی پر از رنج و زحمتی را که در آن بوده ترک می کند و به نور می پیوندد .
داستانها دارم .
از دیارن که سفر کردم و رفتم بی تو .
بی تو می رفتم ٬ می رفتم ٬ تنها تنها
و صبوری مرا ٬
کوه تحسین می کرد .
من به هنگام شکوفایی گلها در دشت ٬
باز بر خواهم گشت ٬
تو به من می خندی
من صدا می زنم :
آی !
باز کن پنجره را !
پنجره را می بندی
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
نخود جان ! نه ! اعتراض دارم ! حالا ایده دزدی میکنی همینه دیگه نکنه این چیزا را از سوسیالیست ها یاد گرفتی . ما کارمون خالصه . تو میتونی یه اسم دیگه انتخاب کنی بشه دوهزار و دومی ! حالا دیدی تیرت واسه دستگیریم به سنگ خورده باز از این راه در اومدی کاش خدا یه خورده بهت ایده هم میداد . اما حالا نوبت منه که بفرستم دستگیرت کنن و بهشون هم میگم حداقل چهل روز به طور انفرادی تو یک مسجد حبست کنن که تمام افکار سوسیالیستی از عصبانیت دود بشه و از سرت بزنه بیرون .
تازه اگه پلیس منو دستگیر میکرد زیاد بهم بد نمی گذشت هم تماشا بود و هم فرصت یه مراقبه درست و حسابی و دوری از آدما تو یه سلول باحال عشقم هم که فداش بشم تنهام نمی گذاره ٬ چه شود . بعد ببینم دوران محکومیت کدوم یکیمون سختره . منتظر باش یک بقچه هم برا خودت ببند و آماده کن.
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
هزار چهره
خیلی دهن گشادی داری . بهتر از دوستانت کمک بگیری از اجنه و روح و شیاطین.من تو خونه تخم مرغ دارم بگو بیایند بدم بخورند. البته بدونه....
من تو را ول نمیکنم. در این سایت جای ادمهای رمال و اشفته حالی مثل تو نیست.اگر توسط جن وروح موفق نشدی با دوستان بسیجیت بیا . من مرغ زیاد دارم بیا بدم نوش جان کنی.(دیوانه)
دوشنبه 14 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
همه سوسیالستها مثل تو ترسو هستند . دیگه اینکه مگه تو به این چیزها هم اعتقاد داری . اگه داری بدون کار من دور کردن اونها از آدمهاست نه نزدیک کردن چون اعتقاد دارم دست خدا بالاترین دستهاست . و نور همواره بر ظلمت غلبه می کند و پیروز است . نشنیده ای که همواره شب و روز از پی هم می آیند . ایمان داشته باش که از پی شبی که حاکم است روز خواهد آمد . تو میتوانی هم چنان چشمان خود را بسته نگاه داری تا متوجه
تابش نور روز نشوی اما بلاخره تابش نور به قدری زیاد خواهد شد که از پشت پلکهای بسته ات هم آن را خواهی دید . دیگر اینکه هر زمان مسئول سایت شدی حکم صادر کن . دیگر اینکه تو از همه چیز این چنین برداشت منطقی و روشنی می کنی و اینقدر زیبا قضایا را آنالیز می کنی . حتما به خودت مدال افتخار بده . تو رو کس دیگه ای خلق کرده نه من . دریافتی که از تو دارم این است و این را مطرح کردم وگرنه تو بنده بی تربیت مفت چنگ خالقت باشی .
اگر نمی خواهی همکلام شوی بسیار بیجا می کنی که پیغام می دهی .
من تا زمانیکه خداوند به من امر کند در اینجا و یا هر جای دیگر که لازم بداند
می مانم و به بنده خرد و کوچکی مانند تو نه هیچ گونه ربطی داشته و نه خواهد داشت . دوستان من همانگونه که گفتم از بسیجی ها و مانند آنها نیستند اما انگار اخلاق آنها و اطلاعاتی ها در تو تجلی کرده است . متوجه هستی که رفتارت مانند مفتش ها ست . مرغ و تخم مرغ ها را هم خودت
نوش جان کن من ذبح حلال می خورم . تخم مرغ هم به خاطر کلسترول بالا استفاده نمی کنم . بنا بر این همه همه ش نوش جون خودت . دیگه هم پشت کوه بازی در نیار اگه میگی باید بشنوی . احتمالا از اونایی بودی که در بچگی در میزدی و پا به فرار . ببین گذشت الان دیگه بزرگ شدی این جور کارها زشته . تمومش کن .
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
عمو عصر این فیلمها تموم شده.یه خورده دیر تشریف اوردی.مردم دیگه فهمیده شده اند.برو انرژیتو در راههای انسانی استفاده کن.از سیاهی بیا بیرون.تو میتونی بدون متوسل شدن به این راهها توجه واحترام دیگران رو بدست بیاری.کشور ومردم عزیز ما به انسانهای سازنده احتیاج داره نه به مصلحانی مثل تو که مردم رو عامی و بیخرد فرض میکنند و در فکر تحمیق انهاند.از ما گفتن بود.
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
arvin314 - انگلستان - برادفورد
تو دیگه ادعای خرد نکن که آخر بیسوادی هستی.
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
bluestar - ایران - تهران
اگر خدای وجود داشته باشه. در خلقت تو یکی ... (سانسور) چرا که ادمهای مثل تو وطرفداران فکری تو گند زدن به این دنیا.هرجا که اسمی از اسلام وتوودین در بیاد بوی تعفن هم در میاد.
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
hamidTANTAN - اتریش - وین
واقعا در طی این یک سال هر حرفی که توی این سایت شنیده بود یک طرف این حرفت که بنده جناب رها هستم هم یک طرف. من در حدی نیستم که بتوانم جناب رها باشم. باور کن کلی تعجب کردم. حالا بگو ببینم از کجا برات ثابت شده کلک؟!!! حالا چی شده به وجود شیطان اعتقاد پیدا کردی؟
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
arvin314 - انگلستان - برادفورد
اول اینکه عمو توی کلاه خودته ! که هنوز به حد احترام گذاشتن به عقاید دیگران نرسیده ای . اگر یه خورده چشمهاتو باز کنی تا همه ی نظرات من رو با دقت بخونی متوجه میشی که من تمام زندگیم در حال فرار کردن از مطرح بودن و یا مورد توجه واقع شدن بودم بنا براین اول برو یه خرده ادبیاتت رو درست کن که فقط بتونی حداقل رو خونی رو خوب انجام بدی . مگه من جار زده ام که من مصلحم . بی انصاف بی کردار من که همواره روشن کرده ام که به خاطر خواست خداوند این کار را انجام می دهم . فردی به اسم من زمانی که بیست ساله بودم فدا و فنای او شد و از آن پس او ست که به جای من تصمیم می گیرد و دیگر منی نمانده و هر بار که من خواست دوباره
از ریسای کبین سر در آورد چنان ایگنورش کردم که دوباره به جای خود بازگشت . اتفاقا تمام تلاشم در راه خواست او بر این بوده که مردم را از عام بودن در آورده تا خاص شوند و لذت خاص بودن را نیز بچشند و زمانی که به عقب سر خود نگاه کنند و سیاهی جهالت و غقلت را ببینند خداوند بزرگ را شاکر باشند که آنها را از ظلمات وارد نور خود کرد . نه اینکه همه اینگونه بودند نه ! اصلا ! اما اگر این هم نبودند ابر غرض و یا مرض و یا خود بینی روی آن را پوشانده بود . عده ای هم که آیینه شان صاف بود که از نور نور فزاید .
بنابراین توصیه می کنم برو برای خودت یک صفت برازنده پیدا کن نه برای من .
روانی هم بیشتر به خودت میخوره و خلاص هم مغزت است که الحمدالله از همه چی خلاصه ! هم از تقکر و هم از معرفت .
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
ادا و اطوارهای شما در کشور ما دیگه جواب نمیده عمو.تو یک من شرو ور بنویس من یک خط مینویسم تمام رشتهات پنبه میشه.از اینکه هواداری مثل بلوستار پیدا کردی برات خوشحالم.مگر اینکه همینهارو شکار کنی.ادیوس امیگو.
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
hamidTANTAN - اتریش - وین
عجب سوسیالیست بی ادبی هستی.
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
رها-انگلستان-لندن:فردی به اسم من زمانی که بیست ساله بودم فدا و فنای او شد و از آن پس او ست که به جای من تصمیم می گیرد و دیگر منی نمانده و هر بار که من خواست دوباره
از ریسای کبین سر در آورد چنان ایگنورش کردم که دوباره به جای خود بازگشت .
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
سلام ..خسته نباشید...
امیدوارم این بار به من نگویید فضول...! من حرفاتون رو کاملا میخونم و لذت میبرم و حسرت اینکه یعنی میشه منم مثل شما بشم میخورم...متاسفانه نمیدونم چرا در بعضی جاها متوجه منظورتون در نوشته هاتون نمیشم.. یه جورایی ادبی و سنگین مینویسین..
به هر حال متن بالا رو متوجه نشدم...منظورتون چیه.. اگه فضولی نمیبینید این سوالم رو یکم توضیح بدید..
دوست دارم بیشتر شما رو در سایت ببینم...کاش همیشه باشید...
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
در ضمن دوستان عزیز اینجا دیگه فکر کنم کم کم بسته بشه ...
ادامه بحث{یا همون جدل} رو میتونیم تو قسمت https://www.iranianuk.com/article.php?id=37153
ادامه بدیم...
همگی موفق باشیم!
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
arvin314 - انگلستان - برادفورد
نکنه ارثیه ات بوده ! کشور ما ؟ چه ؟ بقیه اش رو خودت بعد از چه بنویس !
من یک من می نویسم چون با خامهایی مانند تو سر و کار دارم تا درست شیر فهم بشن . تو یه خط مینویسی چون با پختگانی مثل من سر و کار داری . به قول معروف عاقلان را اشارتی کافیست ! بقیه اش رو خودت میدونی و جایگزین کن ! تازه دارم به این نتیجه میرسم که یک تار موی همین بسیجیها و غیره شون به صدتا کله امثال تو می ارزه . حداقل اونا خدا رو فراموش نکرده اند . بالاخره همون خدا هم سر مستقیمترین راه که همانا راهی ست که تعریف آن را کرده ام خواهد گذاشت . حالا یک من از یه حکایت برایت تعریف می کنم تا بفهمی که هیچ دلی که به خدا متوسل بشه
بی جواب نمی مونه حتی اگه ابتدا تنها از سر عادت باشد .
پسر کشاورزی روزی کنار جاده در حال رفتن بود که هودج شاهزاده از آنجا رد شد . او نظرش به جمال شاهزاده افتاد و دلش رفت . دیگه شب و روزی برایش نمونده بود از آن طرف پادشاه به دنبال همسر مناسبی برای دخترش بود و جوانهای بسیاری برای مورد پسند واقع شدن به کاخ رفت و آمد می کردند . پسر جوان قصه ما با یک زاهد دوست بود برای درد دل کردن نزد او رفت . زاهد که قصه پر غصه او را شنید به او راهکاری را نشان داد . او گفت تو از فردا برو سر تپه بلندی که در آنجا قرار دارد و در قله آن شروع به نماز خواندن کن . تو لازم نیست نماز بخوانی تنها ادای آن را در بیار . جوان در قله تپه معتکف شد و مشغول به ادای نماز خواندن . مردمی که از آن مسیر عبور می کردند کم کم متوجه او می شدند که بی توجه به همه به عبادت خدا مشغول است . خبر کم کم همه جا پیچید تا به گوش پادشاه رسید . او مامورانی را اعزام کرد تا چند و چون ماجرا را دربیاورند . پس از اطلاع خواست تا آن جوان را ببیند . جوان را به حضور او بردند . پادشاه به او گفت من از تو کسی صالح تر تا کنون ندیده ام تو داماد شایسته ای برای ما و همسر مناسبی برای دختر من خواهی بود . من تو را به دامادی خود پذیرفتم دخترم هم نسبت به این امر رضایت کامل دارد . پسر جوان که بسیار خوشحال شده بود خود را کنترل کرد که زهدش زیر سوال نرود و از پادشاه در خواست کرد تا فردا به او مهلت برای جوابگویی بدهد . او با خود که تنها شد فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد سرانجام رفت به قله تپه تا با خدای دروغی خود وداع آخر را بکند هم چنین تشکر . وقتی برای تشکر نزد او به طور واقعی به خاک افتاد ناگهان معشوق جمال نمود و رخ بگشاد . جوان چنان مدهوش جمال
معشوق ازلی و ابدی شد که برای همیشه از هر معشوق دنیایی دست کشید و در کوی معشوق اصلی معتکف .
خوب بود ؟! دیدی ما هم بلدیم کاسه و کوزه به هم بزنیم .
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
kili_patilaki - قطر - دوحه
احیانا شماره شناسنامه ٬ احیانا نام پدر ٬ مادر نمی خواهید ! تعارف نکنید لطفا ! مجلس بی ریاست و شب دراز و قلندر بیدار .
شما حق دارید که متوجه بسیاری از مسایل نشوید . بحر را که نمی توان در کوزه ریخت . اما می توان به قدر تشنگی چشید . دیگه اینکه آب کم جو تشنگی را می طلب !
ببینید راه حق مانند خود او لامتناهی ست . اگر شما لا متناهی بشوید
به طوری که زمان و مکان بر شما غالب نشود چرا که نه ٬ حتما می توانید در راه حق بروید و بیشتر از من هم بروید . تنها باید مانند خود او لامتناهی شوبد . لازم است بگویم تنها صد سال اولش سخته ٬ لازمه بگم تنها وقتی که از شدت چلاندن دیگر روغنتان قطره قطره در میاید یه خورده سخته و میدونین آدم فکر می کنه دیگه تفاله اش هست که داره فشرده میشه ٬
میدونین فقط یه خورده سخته وقتی که احساس می کنی به جای تو کمر آسمان هم از رنجت خم شده اما باز آسمون هم حالت رو متوجه نمیشه ٬
نمی خوام نا امیدتون کنم ٬ اینها خوبهاش بود که گفتم ٬ اگه از زهراش و تلخی هاش بگم شما حاضرید هر روز یه شکم سیر از درخت زقوم در جهنم که به تلخی معروف است بخورید اما اون زهر های تلخ رو نخورین .
البته باید توجه داشت :
غره مباش که مردان مرد در این راه اسبها پی کرده اند
نومید هم مباش که مستان باده نوش ناگه به یک غریو به مقصد رسیده اند .
توصیه ای که به شما از سر محبتی که به شما دارم می کنم این است که
شما تلاش کنید جای خود باشید هر چه را که می پسندید در ظرف وجود خود بریزید تا آن چیزی شود که باید . از دم مسیحایی اولیا الهی هم مدد بخواهید حتما یاری به شما خواهد رسید و مسیر راه شما را روشن می کند .
چون یکی را صدا زنی همه گویند بلی . فرق نمی کند شما هر کدام را که صدا کنید جواب خواهید شنید . زیاد دنبال شنیدن صدا به گوش سر و یا دیدن مسایل ماورایی به چشم سر نباشید . چون یک بیمار اسکیزوفرنی و یا شیزوفرنی ( جنون جوانی ) ابن توانایی را دارد . او همواره به گوش سر می شنود که کسانی با او صحبت می کنند و یا به چشم سر ممکن است دوسترین شخص را به خودش به شکل دشمن ترین بداند . از نظر قدرت باطنی هم چنان نیرویی دارد که می تواند بدون تماس ظاهری شما را مانند خود بکند . بنا براین تنها راه نجات توسل به خدا و دستان او که همان دوستان او ست می ماند . این راه مطمئن ترین ٬ بی خرج ترین ٬ بی ضررترین ٬ موثرترین و خالص ترین راه است . تصنیف مطرب مهتاب رو را از شهرام ناظری گوش کنید در آن یک دنیا اسرار نهفته است و دلایل مدد خواستن .
فردی که به کمال باطن می رسد یعنی اینکه یک خدا در روی زمین به ظهور می رسد . اگر این خدا در زمین نباشد زمین تحمل نداشته و مندک می شود .
بنا براین خدا همواره در روی زمین حضور دارد . چرا حضرت خضر عمر جاوید دارد . او در زمانی که خدا در حال تکامل است جای خالی تخت سلطنت او را در روی زمین پر می کند و بر آن تا ظهور خدای جدید بر تخت می نشیند .
حکایت حضرت خضر و حضرت موسی در قرآن همین است .
ادامه می دهم .
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
در قران ذکر شده است که پس از اینکه حضرت موسی در سه امتحانی که حضرت خضر برایش در نظر گرفته بود مردود شد . راه آنها از هم جداشد . جریان کامل آن در قران هست می توانید رجوع کنید . حضرت خضر علت جدایی را این دانست که موسی تحمل همراهی با من را ندارد .
روزی که به حضرت رسول از سوی خداوند فرمان رسید که رسالت خود را کامل کن ٬ امروز من دین را برای شما کامل کردم اگر این امر را ابلاغ نکنی
رسالت خود را انجام نداده ای . این کلام چنان عظیم بود که یهودیان آن را درک کرده و به مسلمانان تبریک گفته و ابراز کردند اگر این آیه به ما نازل میشد ما خوشبخترین مردم بودیم . و آن آیه مربوط به ولایت امیر مومنان یا ولی خدا بود . پیامبر ابتدا این ولایت را برای تحویل به مولا در اختیار گرفت به همین خاطر گفت : الفقر و من الفخری . و به فقر که همان بی نیازی یا درویشی است می گویند بر دیگر پیامبران برتری داشت . آنها تنها رسالت فرستاده خداوند را داشتند نه ولایت و جانشینی او را در زمین . تا زمانیکه پیامبر زنده بود هم پیامبر بود و هم ولی ٬ اما اصل امانت الهی مخصوص علی بود که این را با صدای بلند در حجة الوداع بین هزاران جمعیت فریاد زد که او هم وصی است و هم ولی . یعنی اینکه هم جانشین پیامبر یا خلیفه مسلمین بود و هم جانشین خدا و ولی او در زمین . اما آنگونه اتفاق افتاد که تا کنون شاهد آنیم . تشخیص بزرگان قریش و پاره ای از اصحاب پیامبر بر این قرار گرفت که چون علی هنوز جوان است ابوبکر جانشین او باشد و بقیه داستان .
اویس قرنی یکی از اولیایی ست که هم عصر پیامبر بوده و در قرن زندگی میکرده است او سه دفعه برای دیدن پیامبر به مدینه می آید اما موفق به دیدار او نمی شود . در صورتیکه یکبار پیامبر در مسجد بوده اما او چون به مادر پیرش قول داده بود و شروطی گذاشته بود منتظر نمی ماند و باز می گردد . ارتباط باطنی او با پیامبر به گونه ای بوده است که هنگامی که دندان مبارکش در جنگ احد می شکند اویس هم که متوجه شده بوده دندان خود را می شکند . و در یمنی پیش منی ٬ پیش منی در یمنی . زبان حال پیامبر در وصف الحال اویس قرنی بوده است که هرگز یکدیگر را زیارت نکردند .
اما به اتفاق عرفا بر این عقیده اند که حضرت رسول بعد از فوت خرقه ولایت خود را به اویس قرنی بخشیده اند تا زمانی که مولا علی برای ولایت به پختگی برسد . خرقه خلافت را هم که اطرافیان پیامبر از مولا گرفتند .
اویس قرنی هنگامی که خرقه تهی کرده و دار فانی را وداع کرد خرقه ولایت را به صاحب اصلی آن باز گرداند و از آن پس مولا خرقه اش را ابتدا به فرزندانش و اولیا می بخشد تا ظهور منجی عالم قائم آل محمد که تحویل ایشان داده شود . بدون استثنا چه اصحاب شریعت و چه اصحاب طریقت
هر دو بر این عقیده اند که باب دین مولا علی ست و تمام دروس از باز شدن این در صورت می گیرد . تا جاییکه حضرت رسول خود فرموده است که من شهر علمم و علی درب آن است .
ادامه می دهم .
--------------------------------------
کاربر گرامی
لطفا از درج نظرات طولانی خوداری نمایید.
با تشکر
ایرانیان انگلستان
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
باعذر خواهی فراوان از کارکنان محترم سایت . به روی چشمم .
حال سالک راه باید بر تمام خواسته ها و خودی خود پا گذاشته تا به بی نیازی برسد . این وظیفه هر سالکی ست . راه لا متناهی ست . سالک باید همچنان را برود ! برود ! و برود تا کمترین آثاری از خودیت او بر جای نماند .
ضمنا من از دم مسیحایی سالکین واصلی که مریدان ابر مرد باطنی ٬ انسان کاملی و قطب عالم وجود بوده است بهره ها برده ام که اگر دم زنده کن آن مریدان واصل نبود هیچ بضاعتی از خود نداشتم . منظورم به خرده بضاعتی ست که حق اکنون در اختیار من قرار داده است .
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
kili_patilaki - قطر - دوحه
کیلی حواست را خوب جم کن . تمامی چیزهای را که رها می نویسد. از خودش نیست. برای همین است که معانی چیزهای را که سوال می کنی را نمی دانداین فرد از خودش هیچی ندارد. و تما این چیزهای را که برای تو نوشته از سایت های مذهبی که شمارشان هم زیاد است .کپی بر داری میکند. و به اسم خودش در اینجا مینویسد. و یکی از کارهای که رها میکند.
این است که تا میتواند. از مقا لهای استفاده میکند . که خیلی سنگین باشد.
که طرف مقابل فکر کند که با یک فیلسوف طرف میباشد. و از این چیزها که مینویسد. نتنها تو سر در نمی اوری بلکه خودش هم سر در نمی اورد
ببین کیلی چی بهت میگم خام این ادم نشو این رها دوچار مریضی روحی و روانی میباشد. و از اینکه خودش را جلوی دیگران بزرگ کند لذت میبرد. و حالت ارضا شدن بهش دست میده .تمام وجودش را عقده گرفته و از مشکل
روحی رنج میبرد . این ادم باید بره دکتر روان پزشک این را جدی میگم. این فرد احتیاج بکمک دارد وگویا دور و برش هم کسی نیست و تنها زندگی میکند.
کیلی جان برای اینکه بدونی و باور کنی من راست میگم . این کاری که بتو میگم انجام بده. برو به سایت Google و این نوشته را جستجو کن
این جمله ای که رها برای تو نوشته دقیقا این عبارت را در گوگل جستجو کن
سایت های برای تو باز می شود که رها از انجا این مقالات را برایت نوشته
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
فردی که به کمال باطن می رسد یعنی اینکه یک خدا در روی زمین به ظهور می رسد
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
این ادم خیلی ها را سر کار گذاشته. مواظب باش تو سر کار نری
سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
raha_99 - انگلیس - لندن
فکر کنم فردا شب خدا یا همان معشوقت بهت میگه یکبار به اسم قوز فیش گند زدی اینبار هم به اسم رها زود برو اسمت را عوض کن. البته خودت بهتر میدونی که تا حا لا چند صد تا اسم خراب کردی. ولی این اسم کذای تو هم سوخت چرا که پر ونده خوبی نداری هر که انهارا ببیند میفهمد که تو چه...... هستی.پس بهتر است اسمت را عوض کنی و سعی کنی از فکر خودت چیزی بنویسی نه اینکه بری و ...فات سایتهای دیگر را در ابنجا کپی کنی و اعصاب کار کنان سایت را هم انقدر خراب نکن که هی برات بنویسن
کاربر گرامی
لطفا از درج نظرات طولانی خوداری نمایید.
با تشکر
ایرانیان انگلستان
(برو خجالت بکش مردک رها از مغز)( عقده ای )کیلو کیلو میری از سایت های جمهوری اسلامی یک مشت مزخرفات و(سم) میاری و بخورد این مردم ساده میدی. کمی شرا فت اگر داشتی خوب بود . که نداری
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
arvin314 - انگلستان - برادفورد (خوبه که تو هم بعنوان شاهد اینجا باشی )
kili_patilaki - قطر - دوحه
کیلی دوست عزیز
(تو به رها گفتی از نو شتهای شما سر در نمی اورم).یعنی خیلی سنگین می نویسی.حالا من یکی از کامنتهای قبلی این اقا رها را برایت اینجا میگذارم . و خودت مقایسه کن که این ادم در حد یک ادم معمولی سواد دارد. و نباید اصلا این ادم را جدی بگیری و خودت را مضحکه دست او قرار بدی . این ادم فقط عقده دارد و عقده زیاد باعث این شده که دچار ناراحتی روحی بشود .
----------------------------------------
https://www.e4persian.com/article.php?id=31875
raha_99 - انگلیس - لندن
آتت ـ 8008 - امریکا - کنزاس
دقیقا به همین دلیل است که در امریکا مردم عادی برای حفاظت خود هجبور به داشتن اسلحه هستند اما در بریتانیا ی کبیر حتی بلیس اسلحه حمل نمی کند . شما استاندارد بریتانیا را نمی توانید با هیچ جای دیگر مقایسه کنید . آنها تمام تلاششان بر این است که انسانها را به سمت آرامش سوق دهند نه هیجان و نه مانند یک روبات . به همین دلیل است که هفتادو دوملت درکنار هم زندگی می کنند و مردم بومی هم به بهترین شکل آنها را تحمل می کنند . اقلیتی هم که بر خلاف این رفتار می کنند اجتناب نابذیر است .
یکشنبه 7 مهر 1387
----------------------------------
کیلی جان نوشتن این ادم به این صورت میباشد. من تمام کامنت های او را پیدا کردم. تو هم اگر دوست داری بدونی من راست میگم بازهم در گوگل میتونی نام( raha_99 - انگلیس - لندن )جستجو کنی تمام مخاطبین رها او را دیوانه نام میبرند و همه به او فحش و نا سزا میدادند. خودت میتونی ببینی . دوستانه به تو میگم دور ابن ادم را خط بکش.این رها ادم حسابی نیست.
(arvin314 - انگلستان - برادفورد با تشکر از شما دوست خوبم که تا اینجا با من همراهی کردید موفق باشی خیلی خیلی ازتو ممنونم )
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
نخود جان ٬ اتفاقا رفتم دوبار هم ٬ دفعه ی اول دکتره چشمهاش پر از اشک شد و گفت من باید شما رو به جای دیگه بفرستم تازه فقط براش یه توضیح کمتر از نیم ساعت از حال و وضعیت و نگرانی افکارم در حال دادم . بعد از یکماه که نوبتم شد . دکتره بعد از یکساعت که خوب یال و کوپالش ریخته بود و مثل اینکه با یه موجود ماقبل تاریخ رو برو ست و نگاههای عمیق می انداخت و آه می کشید گفت حالا واقعا احساس می کنی مریضی ؟
گفتم دروغ چرا تا قبر آ آ آ . گفت میگم ! خوب پس چرا اومدی ؟ گفتم چون شبها تا صبح خوابم نمی بره مثل مرغ سرکنده سی بار از خواب می پرم تازه صبح خواب فیلش یاد هندستون میکنه ! برای اینکه فکر می کنم تنها یک مو بین من و سلامتی و سقوط قطعی سلامتی فاصله است . برای اینکه از شدت استرس دیابت لعنتی هم سراغم اومد و اون از همه بیشتر حالمو میگیره چون بیشتر عصبیه تا کیش از کیشمش میشه یا می خواد بره پایین که برم تو کوما و یا میره بالا که فکر میکنم الان خون از گوشهام بیرون میزنه و کله ام داغ میشه و می ترسم چشمام کور شه . گفت باشه پس من قرص میدم تا یه خورده ریلکس شی . قرص داد اما خدا گفت نخور اینا واست خوب نیست . اما یه قرص ضد ویروس که دکتر جی پی داده بود خیلی خوب بود
چون حداقل دیگه وقتی ویروس حمله میکنه اونو میخورم خیلی موثره . حمله ویروس خیلی بده و می ترسم ازش . دورم پر از اکشیژنه اما فکر می کنم از داخل هوا کم میارم و از تو میخواد خفه بشم . اینا رو گفتم که بودنی همه کار کردم تازه کم مونده بود بار دکتره رو هم بکشم که دیگه نه وقت گرفتم و نه رفتم . بار خودم رو بکشم بار بقیه پیش کش . نه خیر تنها نیستم اما این بار منه به کسی چه مربوط . تا عکس العمل نشون میدم خودم باید جوش و حرص اونا رو جمع کنم ترجیح میدم وقتی رو کنم که دیگه اورژانس نیاز باشه . تو برو نگران افکار خودت باش که بیشتر احتیاج به درمان دارد . من می دونم چکار میکنم و کسی هم هست که از من مراقبت کنه که هیچ دکتر و همراهی نمی تونه . اینهمه آدم بیمار رو تخت بیمارستان و یا ناتوان هستند من هم یکی از انها . تازه من سرپا هستم ظاهرا هم خیلی خوبم و هیچ طوریم نیست . فقط به کسانی که به دیابت دچار نشده اند توصیه می کنم
تا جاییکه امکان دارد زمینه را برای این بیماری مهیا نکنند . وزن زیاد یکی از دلایل آن است و ورزش نکردن . اما من شامل هیچکدوم از این دو مورد نبودم . ارث خیلی موثر بود و استرس . که حدود یکسال در حد وحشتناک
داشتم . اینها که گفتم همش مال تو نبود . ضمنا اون سایت ها رو هم بگذار
که اگر خدا خواست یه سر برم ولی فکر نکنم من به تنها سایت ایرانی که رجوع می کنم این سایت است . اینقدر کامل و پر باره که نیازی به جای دیگه ندارم . بعدشم تا سوسیالیستهای خوش جنس بیشتر تهمت بزنند بگم تو این سایت مثل تو خونه م احساس آشنایی و آرامش دارم . البته اگه یه عده بذارن .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
https://www.iranianuk.com/article.php?id=36861
من نمیدانم شما حتی بک کامنت هم برای رها وبا هیچ کس دیگر نگذاشته بودید و رها برای شما دوبار کامنت گذاشت که معلوم بو د که داره سیا بازی میکنه این را رها برای شما نوشته ولی شما اصلا انجا نبودید. (من دلم را با شما یک دله نمی کنم چون شما موی دماغ من می شوید بی تعارف بهتان گفتم که عیب کار را از خودتان بدانید نه از من و یا بی توجهی ام نسبت به ارادت شما . اگر کمی به شما میدان بدهم به جای خدا جذب من می شوید . شما هنوز باید بسیار پخته تر شود . من معمولا با پختگان سر و کار دارم که بهتر قدرت کنترل توجه را دارند . یکی از برنامه هایتان را حتما زیارت اولیا بگذارید ایران خاک اولیا پرور است و سرشار از دم قدسی آنها شما اگر گیرنده هایتان تنظیم باشد امواج فرستاده شده را دریافت می کنید .به خدا می سپارمتان موفق باشید .)
دوشنبه 7 اردیبهشت 1388 من تبادل نظر پرنیان را هم چک کردم شما پیغامی برای رها نگذاشته بودید.
---------------------------------------------
2- شما از کجا خبر دار شدی که ما در رابطه با شما دراینجا صحبت کردیم.
در همینجا هم شما هیچ کامنتی نگذاشته بودی. ودرست چند ساعت بعد شما سر و کله تان پیدا می شود. و جواب من را می دهید.که من رها نیستم برای من خیلی جالب که تو یک دفعه از کجا پیدات شد
3. در هرجا که رها کامنت میگذارد شما نیستید. وبر عکس هر جا که شما کامنت میگذاری .رها نیست.این مسئله هم خیلی جالب.
رها خودش اعتراف کرد که تا حالا چند بار نامش را عوض کرده. و اخری ان (بیزار از نادان) بوده است .به هیچ چیز این ادم نمیشه اعتماد کرد. یک بار از یکی پرسیدن خرس علف میخورد یا گوشت. گفتن از این حیوان هر کاری ساخته است.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
رها تبریک میگم کم کم داری مضحکه دستگاه میشی.در تایید حرفهای حمید خان بزا یه جک برات بگم:یه اقایی طوطیش گم میشه میره نیروانتظامی میگه جناب سرهنگ من طوطیم رو گم کردم.سرهنگه میگه خوب ما چه کنیم تو طوطیت گم شده.گفت هیچی فقط خواستم یه وقت گرفتینش بدونید اون فحشهایی که به اخوندها میده نظرات شخصی خودشه.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
arvin314 - انگلستان - برادفورد
فدای اون طوطی چیز فهم که به مسبب دری وری میگه . کاش خدا به بعضی ها یه جو مرام و معرفت میداد که به جای مسبب یکشره به خدا و پیغمبر فحش ندن . اگه پیداش کردن خواهشا واسه خودت نگهش دار شاید ازش چیزای خوبی یاد بگیری جای اون روی سر هست .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
kili_patilaki - قطر - دوحه
بزار یه خورده وقت بذارم برم توی سایتها یک گشتی بزنم ببینم میتونم پیدا کنم که تو بیست سالگی چطورم بوده که این چیزها رو گفتم . حالا یه کوچولو می گم . اما به محض جمع آوری اطلاعات از سایتها کاملش می کنم .
فکر کنم این رفیق سوسیالیست سرش گرمه من که نمی فهمم اینا چیه میگه . اگه فهمیدی به من هم بگو .
حضرت ابراهیم زمانی که به چشم پسند در جمال و قامت اسماییل نگریست .غیرت حق جنبید و در شان خود ندید که در دل کسی که ادعای محبت او را کرده شریک وارد شود . امتحان ذبح اسماییل را سر راه گذاشت .
ابراهیم خوشبختانه از آن موفق بیرون آمد . در آخر سوره بقره ذکر میشود که خدایا ما را با امتحانات سختی که از پیشینیان کردی نیازما که در توان ما نیست . این زمانه قربان کردن محبوب های دل به چشم نمی آید . من هم مانند هر سالک دیگری که باید این کار را بکند قبل از بیست سالگی دوبار این قربان را انجام دادم و تنها از محدوده دل بیرون نرفته بود و حرمت نگاه داشته بودم . تا اینکه در بیست سالگی مجبور به قربان کردن محبوبی که نزدیک به سه سال در خانه دل جای کرده بودم شدم . که تحول اساسی من پس از آن بود . و حالم از دل خودم به هم خورد و شان او را بالاتر از عشقهای مجازی دیدم . چون همواره ابتدا من قربان می کردم و طرف را هم وادار به قربان کردن . دیگر تمام هم و غم خود را بر پیدا کردن معشوق اصلی گذاشتم . حتی پیمان زندگی ام را تنها به اراده او گذاشتم و تن به انتخابی دادم که تفاوت از زمین تا آسمان است . اما برای سازندگی من لازم بود .
حتی در همان دوران هم دلم را رها مکرد و آن را گرفتار یک عشق مجازی و یک عشق حقیقی دیگر کرد . که عشق مجازی خیلی مزاحمت و اذیت برایم داشت اما به لطف خداوند حرمت نگه داشته و این عشق نه از محدوده دل خارج شد و نه اجازه داخل شدن غیر از مهر به دلم را دادم . ایمان داشتم
که او خود سر راهم می گذاشت من انسان سختی هستم به آسانی حتی در دام دل گرفتار نمی شوم اما موردی را که سر راهم سبز کرد فیل را از پا می انداخت . اما به لطف حق حرمت نگه داشتم . و آخرین آن عشقی حقیقی بود مانند شمس و مولانا . و این را که دیگر با لمس قلبم و چرخاندن آن دقیقا متوجه دست خود او و هدفش شدم . و نزدیکی این عشق حدود
چند ماه بود اما سر آن حکایتها دارم که در وصف ناید . برای چند ماه نزدیکی
چهار الی پنج سال زهر فراق را در جانم ریخت . من تزریق زهر فراق را در رگ و پی خود با گوشت و خونم حس می کردم .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
هر چه می خواهد دل تنگت بگو ! بی خیال ! اما بدون بین من و کارکنان محترم سایت رو نمیتونی شکر آب کنی . هر چی بهم گفتن خوب کردن ٬
دلشون خواسته به کسی هم مربوط نیست مخصوصا به سوسیالیستها .
ضمنا من با سوسیالیستها خیلی برخورد داشتم همشون هم بعدا تبدیل به سوسول شدن و مدام موس موس می کردن . اما بدون استثنا همشون
باسواد بودن ولی نمیدونم چرا سواد تو نم کشیده است .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
raha_99 - انگلیس - لندن
از اعترافت خوشم امد.
اگر از اولش راست میگفتی. و انقدر مردوم را دور نمی زدی .من خودم میتوانستم. یکی از دوستانت باشم. ولی افسوس که از راه درستش وارد نشدی. از بابت ناراحتیت متاسف شدم. دیگه هم باهات کاری ندارم
فقط بخاطر این جمله که نوشته بودی ( بگم تو این سایت مثل تو خونه م احساس آشنایی و آرامش دارم . البته اگه یه عده بذارن . ) پس قبول کردی
که من به همچی تو پی برده بودم. خواهش بعدی من از تو اینکه دیگه از نام کار بری مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
استفاده نکن وبا همان نام رها به حال کردن خوت ادامه بده. من هم همه چیز را فراموش میکنم. ودیگه باهات کاری ندارم. امید وارم حالت هرچه زود تر خوب بشه.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
پس اینو هم بشنو که جنایات و اعترافات رو تکمیل کنم . من ماموریتی را نزدیک به بیست و هفت سال است که اجرا می کنم و به مدت یک روز این ماموریت برایم طبیعی و عادی نشده است . اما ماموریتی که کمتر از سالی ست که در این سایت خوب دارم ( و بعضی ها از شدت حسادت صدایشان به عرش رسیده است ) در عین اینکه در شرایط روحی و جسمی نبودم که بتوانم تا این حد در اینجا انرژی صرف کنم . اما مدد خودش مرا تا اینجا کشاند و تا زمانیکه او بخواهد نه از مریضی نه از خطر نه از برچسب دیدانه زدن به من و نه فرستادن امواج نفرت و فتنه نه امواج مهر و وفا نخواهد توانست به یاری خدا خللی در این ماموریت پیش بیاورد . و در صورتیکه او قطعا بخواهد و ماموریتم را ختم به خیر کند . یک ثانیه تامل را در اینجا جایز نمی شمرم . باز خدا خیر تو سوسیالیست را بدهد که حداقل اینقدر رحم و مروت داری که با وجود اختلاف نظر برایم آرزوی سلامتی می کنی . اما متاسفانه ناصالحانی که با غرض و منظور و به نفع جای دیگر یکی به میخ و یکی به نعل می زدند دیشب پس از متوجه شدن از نقاط ضعف بیماری من چنان امواج نفرت انگیزی فرستادند که اگر یاری و مواظبت خداوند نبود باز کارم به اورژانس کشیده میشد . البته چند روز است که حالم بده اما انگار دیشب از راه نقطه ضعف اصلی و بیماری من وارد شدند . من تا کنون غیر از خیر برای آنها نخواسته بودم . اما دیشب دل من از آنها خیلی شکست . من مبارزانه راهم جوانمردانه دوست دارم نه ناجوانمردانه . در هر صورت گفتم که بدانند خداوند روی دل من غیرت دارد و می داند بیجا نمی شکند .
من جز اولین دوره تغییر نظام بودم و اولین سال که دوره راهنمایی سه ساله تشکیل میشد و نظام قدیم تمام شده بود . در راهنمایی من توجیه نبودم درس خواندن چگونه است . معلم مردی در درس تاریخ داشتیم که جلسه قبل درس داده بود و من نمی دانستم که در فلان روز که تاریخ داریم باید آن را می خواندم . من عاشق مطالعه بودم و اصلا شاگرد تنبلی نبودم . دومین جلسه ای بود که با او درس داشتیم او مرا صدا کرد و خواست درس را جواب دهم دو سوال کرد و من که اصلا نمی دانستم قضیه از چه قرار بوده است گفتم نمی دونستم که باید امروز اونو جواب بدهم . او به من نزدیک شد و به صورتم یک سیلی زد . دست او سنگین بود اما دردش برایم مهم نبود تلخی کار ناحق او دیوانه ام کرد . می خواستم در خانه موضوع را بگویم اما ایمان داشتم پدرم کار دست او خواهد داد و مادرم بسیار غصه می خورد . جلسه بعدی که با او درس داشتیم نیومد سر کلاس . نامش را هنوز به خاطر دارم گفتند بیمار است و پس از یکماه که از غیبت او گذشت خبر دادند که او دراین مدت که یکماه به طول انجامید و دچار سرطان خون شده بود مرد . من از مرگ او خوشحال نشدم اما ناراحت هم نشدم . ندایی از درون مرا آزار میداد و آن این بود که : به خاطر تو جانش را به سختی گرفتیم .
احساس عذاب وجدان میکردم که چرا تا این حد ناراحت شدم که او جانش بر سر این برود اما می دیدم دست من نبود کارش خیلی توهین آمیز بود مخصوصا برای من که بسیار باشخصیت و منش و منظم بودم . من در کودکی به قدری شیطون بودم که هیچگاه در روی زمین بند نبودم . اما به یاد ندارم در این بازیگوشی در این جست وخیز در این از در و دیوار بالا رفتن کسی را آزار داده باشم یا به کسی گیر بدهم . به یاد ندارم . در عین بازیگوشی چنان نظمی داشتم که بزرگتر از خودم را هم راه میبردم کاری که او با من کرد در شان من نبود . البته مادرم همیشه نگرانم بود که مبادا آسیب ببینم و مانند خر زخمی همواره یک زخم به همراهم بود اما نمی توانستم انرژی ام را مهار کنم تا پانزده سالگی که به ناگهان بسیار ملایم شدم و دیگر از بازیگوشی های آنچنانی دست بر داشتم . در عین بازیگوشی مادرم از من از همه راضی تر بود از استقلال شخصیتم از بی آزاریم و از نظمم لذت میبرد او حتی غیر از بازیگوشی ام از یک مورد من نا راضی نبود . چقدر باز با تو حرف زدم . اصلا به من چه ! هر چی می خوای فکر کن . بی خیال تو هم روی بقیه . یک شعر از مولانا می گذارم در کامنت بعدی .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
رو سر بنه به بالین ٬ تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا ٬ شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا ٬ خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو ٬ هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ٬ ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده ٬ در کنج غم خزیده
برآب دیده ی ما ٬ صد جای آسیا کن
خیره کشیست ما را ٬ دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید ٬ تدبیر خون بها کن
بر شاه خوبرویان ٬ واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق ٬ تو صبر کن ٬ وفا کن
دردیست غیر مردن ٬ کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم ٬ کین درد را دوا کن
در خواب دوش ٬ پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
خوب حالا که با اخوندا نیستی منم امیدوارم که حالت خوب بشه عزیز.ولی فقط با امیدواری من و خودتو دیگران کار درست نمیشه باید تو راهه درست بری.من پیشنهاد میکنم با اقایه فرهنگ هولاکویی یه تماس بگیر چیزی از دست نمیدی.بعضی وقتها مغز ما اسیبهایی میبینه که خودمون ازشون خبر نداریم چون قابل دیدن نیستند.همه چیز تو همین مغز ماست.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

hamidTANTAN - اتریش - وین
kili_patilaki - قطر - دوحه
کیلی میدونم که از دست این نابکار شو که شدی. ولی نترس نظرت را بده.
از دیروز تا حالا نوشته های رها فرق کرده.برگشته به اصل خودش. جوری می نویسه که میشه خوند. چونکه دیگه کپی کیلوی نمیکنه داستان هایش هم دیکته راحت تری پیدا کرده. تازه فهمیده خیلی گونده(گ)کرده بوده. و از خر شیطان امده پاین. ولی هنوز داره شرو ور میگه که من درستش میکنم. چون مدارکی دارم که ثابت مکنه. رها همان
قوز فیش است و این برای رها یک فا جعه میباشد.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
اینجا اگه ما نظری میدیم هیچ غرض و مرضی نداریم عزیز .با هیچ کس دشمنی نداریم تا اونجا که در عقایدش صادق و رو راست باشه. اون معلمی که به تو سیلی زد اولی و اخرین معلمی که این کارو کرده نیست.برا خیلیهاشون هم هیچ اتفاقی اونچنانی نمیافته.تازه اینیهم که فکر میکنی اون معلم بخاطر سیلی که به تو زده مرد با قضیه عدل خدا منافات داره چون جزا رو باید به اندازه ی جرم داد نه؟بهر حال ما هنوز خیلی چیزها رو باید یاد بگیریم
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
arvin314 - انگلستان - برادفورد
من هم برنامه هایی از آقای هولاکویی دیدم و هم از خانم ساعیان . هردوشون رو هم قبول دارم . خانم آزیتا رو هم بیشتر دوست دارم هم بیشتر قبول روان او سالم تر است روان آقای هولاکویی هنوز یه کارهایی داره هرچند که حرفهاش خیلی خیلی خوبه . اما درمان درد من از دست او نا بر نمی یاد .
دردی ست غیر مردن کان را دوا نباشد پس من چه گونه گویم کاین درد را
دوا کن .
با خانم آزیتا هم برای خودم نه برای کسی از عزیزانم قصد مشاوره داشتم چون حتی اطرافیان من هم همه استثنایی هستند . حالا تو فکر کن خل وچل مثه خودم . یک اسب سرکش دارم که اینقدر رها بار آمده و آزاد که همواره در هر فضایی چهار نعل میتازد بدون خطرات پیرامون ش و بقدری آزاد است بار آمده که کسی نمی تواند او را به کمند بیاندازد . من هم خوشحال
بودم اما می خواستم از ایشان کمک بگیرد که کمی حواسش رو جمع کنه
اینقدر رها و باز نباشد که دزدان سرگردنه بسیارند چون دیگر خود توان انرژی گذاشتن را نداشتم . چنان اسبی ست که از پیر و جوان هوس به کمند انداختن او دارند بدون اینکه پیرها شرم کنند که چنان اسبی صاحبی در خور خود می خواهد و یا جوانها بیندیشند که این اسب در اولین برخورد آنها را با کله بزمین می اندازد . تا اینکه شکر خدا مشکل حل شد و با اسبی تیز پا و
اصیل ٬ قوی ٬ نجیب قول هم پایی داد و بزودی با یکدیگر دشتها را خواهند پیمود . جنس رود سوی جنس .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
arvin314 - انگلستان - برادفورد
اگه تا هزار سال دیگه هم قصه لیلی و مجنون را بگویم . کمانم باز می گردبد
و می گویید لیلی مرد بود یا زن . من می دانم هر روزه بچه ها که نه بزرکترها از هم کتک نوش جان می کنند از دست هم کشته می شوند ٬ به دست هم به خودشان ظلمهایی می کنند که در باور نمی گنجد و منهم اینقدر خودم را عزیز دردانه نمی شمرم که به خاطر یک سیلی خدا یکی رو بکشه !
تمام درد از همین یک سو نگری هاست . باز هم می توان یک سو بود و بسیار خوب آنالیز کرد . کاری که غربیها می کنند آنها دودستشان را دو طرف صورتشان می گیرند تا تنها جلو و یا هر جاییکه مایل هستند را ببینند و در آن تامل کنند . اما یاد گرفته اند که تنها در همان حیطه اظهار نظر کنند . و با کمال شهامت زمانی که از آنها سوالی می شود که در محدوده آگاهی شان نیست می گویند نمی دانم ! د اگر بدانند چنان پیگیر می شوند و راهنمایی می کنند که آدم را شرمنده می کنند . اما متاسفانه اکثریت ما اگر حتی در یک مورد تبحر کافی نداشته باشیم اما خود را چنان علامه دهر نشان می دهیم که کم مانده علامه بیاد و پیشمون درس بگیره . و به خود اجازه اظهار نظر در هر چیز می دهیم . من در آنزمان مانند کودکی بودم که در بغل پادشاه که خدا باشد بودم . او رعیتی بود که در گوش فرزند پادشاه جلوی چشم خودش سیلی بیجایی زد . یک پدر معمولی کمتریمش گلاویز شدن است که هر اتفاقی هم پیامد آن که کشته شدن هم یکی از اتفاقات قریب الوقوع این حادثه است . شما برو ببین اون کجا ها زده و کوبونده که جسارت زدن بچه پادشاه رو تو چشم خودش پیدا کرده . شما مو می بینی ما پیچش مو .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
من برا همه ی ایرانیان صادق و صمیمی ارزوی روزگاری بهتر و شادمانتری دارم وهمه رو به دانش وخرد تشویق میکنم.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
تو برو () گرام را درست کن ٬ نابکار هم خودتی ! گونده یعنی چی ؟ گنده درسته ! به بچه هات بگو یک کلاس اکابر برات شبها بزارن نا شبانه یه خورده دیکته باهات کار کنن . هر چند دل آدم باید کباب بشه واسه بچه هات از خجالت داشتن پدر بیسوادی مثل تو . حتما از دوستاشون قایمت می کنن .
حق دارن من کاملا درکشون می کنم . اما خدا اجر تحملشونو میده هر کار برای پدر و مادر کنن کم کردن . مدارکت رو هم ببر تو کلاس اکابرت تا بچه ها برات بخونن و ببینی که قوز فیش بچه بدی نبود فقط یه خورده مشنگف تشریف داشت بعد می فهمی من تیز هوش کجا و اون کجا ! بعدشم اون رژیمی بود من نیاز به رژیم مژیم ندارم . خدا ردزیت رو جای دیگه حواله کنه من فکر می کردم از خودم قاطی تر پیدا نمی کنم اما صادقانه اعتراف کنم تو دست تمام قاطیان دنیا را از پشت بسته ای . شرو ور هم خودت میگی کلام من حکیمانه است خودت رو بکشی هم نمی تونی . دارندگی و برازندگی .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - انگلیس
arvin314 - انگلستان - برادفورد
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که آسودگی ما عدم ماست .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
توی اون کامنته که از اسب و دشت و چهار نعل گفتم یه اشتباه کردم گفتم اسبم یه صاحبی می خواست نه نه نه منظورم یه جفت بود نه صاحب اون فقط یه صاحب داره . می خواستم بگم اون یه جفت می خواست که نه یابو باشه و نه کره اسب البته گاهی جفت اندازی یابو ها از کره ها هم بیشتره اما همواره صاحب اسب زیبا حواسش به جفت پرانی های همه هست و فتنه ها را در نطفه خفه می کنه تازه خیلی بزرگه و بخشنده وگرنه چنان دماری از یابو ها می کشید که نفس کشیدن واسه همیشه یادشون بره .
آخه او خیلی تواناست و هر کاری از او بر می آید .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
رها لندن- ما هم همینطوریم.اصلا همه ی موجودات همینطورند.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
رها چرا اینقده از خودت تعریف میکنی؟
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
صبر کن.. صبر کن...اصلا به من هیچ ربطی نداره... جواب سوالم رو نده...نمیخوام بدونم..ممنون.. لول. بای.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

alakikhosh - ایران - شیراز
سلام دوست عزیز رها
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

alakikhosh - ایران - شیراز
سلام دوست عزیز رها
اسم اون بازی کامپیوتری که تعریف کردی چی بود؟از دیروز تاحالا دنبالش گشم پیدا نکردم
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
hamidTANTAN - اتریش - وین
نه خیر آقا حمید. من جناب رها نیستم. در لینکی که دادید من فقط همان روزی که آن تایپیک باز شده بود من به آنجا رفتم ولی بعدش دیگه به آنجا نرفتم. حتی به این نشون که کامنت آنتی اسلام رو هم خوندم. الان که شما گفتید رفتم و دیدم ایشان برای من کامنت گذاشته اند. از جناب رها هم عذر خواهی میکنم که کامنتشان را ندیده ام. من آدم بی معرفتی نیستم. ندیده بودم وگرنه جواب کامنتشان را میدادم. از شما حمید خان هم تشکر میکنم که به من گفتید ایشان برای من کامنت گذاشته اند.
در لینک زیر من برای آقای رها کامنت گذاشته بودم :
https://www.iranianuk.com/article.php?id=36795
شنبه 5 اردیبهشت 1388
ولی چون آن تایپیک بسته شده بود ایشان هم نمیتوانسته اند کامنتی برای من بگذارند. یعنی دقیقا در همان روزی که بسته شده ( 2 شنبه ) در لینکی که شما دادید برای من کامنت گذاشته اند. که من هم تا الان آن را ندیده بودم.
__________
2- بعدشم حمید دلبندم من در همین صفحه از روز جمعه اولین کامنتم را گذاشته ام. در کامنت شانزدهم میتونید ببینید. روز شنبه هم سه کامنت. و در روز یک شنبه هم یک کامنت!!!!!!!!!! من یهو سر و کله ام پیدا نشده شما توجه نکردید!!!! مشکل از گیرنده بوده!
من واسه این کامنت نمیذاشتم چون این روزها سرم خیلی شلوغه. و واقعا وقت نمیکنم. یعنی وقت نمیکنم که بنویسم ولی کامنت چند نفر را میخوانم ( کامنت دو سه نفر ) مثل کامنت جناب رها.
3- اینکه من در جایی هستم و یا در جایی نیستم و همچنین جناب رها این که دلیل نمیشه شما استنتاج کنید که ما یکی هستیم.کاملا اتفاقی بوده.حدود یک ماه بود که ایشان در سایت حضور نداشتند ولی من بودم. شاید ایشان هم قبل از من بوده اند و من نبوده ام. پسر خوب این که دلیل نشد!!!
4- اینکه ایشان گفته اند من آی دی دیگری هم دارم خودش دلیل محکمی است بر اینکه این آی دی ( مسلمان ایرانی ) جناب رها نیست. چون اگر بود ایشان ذکر میکردند.
نتیجه اینکه من و آقای رها یکی هستیم تهمتی بیش نیست.
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
hamidTANTAN - اتریش - وین
دفاعیه : منظورم ار داخل پرانتز اگه کمی فکر کنی پیداش می کنی . از او ن بیچاره خیلی مایه میگذارن . سو ء تفاهم نشه منظورن خودش نیست . سابقه اسمش بود . من همواره به خودم یاد آوری می کنم که اندازه نگه دار که اندازه نکوست . حالا یه جک از همین شخصیت مورد ظلم بگم .
یه روز تو یه مجلس یه خانم مشغول قربون صدقه رفتن بچه ای بود که تو بغلش بود . بقدری احساسات دامنشو گرفته بود که با صدای بلند می گفت : الهی فدات بشه عمه ! الهی بلا گردونت بشه عمه ! الهی برات بمیره عمه ! و بچه را می بوسید . خانمی کنار دست او نشسته بود با محبتی خالصانه به او نگاه کرد و با تحسین گفت : به به ! باور کنید من تا بحال عمه ی به این مهربونی ندیده بودم ! ! خانمه همونطور که بچه رو می بوسید گفت کی گفته که من عمه شم ! من خاله اونم !
اما بخدا عمه من ماه بود شیرین گفتار شیرین سخن خوش صحبت و خوش خو . عاشقش بودم . خداوند همه رفتگان را بیامرزد . عمه خانم شما را هم اگر هست حفظ و اگر نیست بیامرزد .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

kili_patilaki - قطر - دوحه
hamidTANTAN - اتریش - وین ...چطوری گل پسر؟
raha_99 - انگلیس - لندن
اصلا من نیستم...ممنون از اینکه منو تحمل کردین.. من برم به کارام برسم بهتره...
امیدوارم بازم شما رو ببینم..
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
alakikhosh - ایران - شیراز
سلام من هم بر تو هموطن . هنوز به بازار نیومده ولی اسمش جنایات و مکافاته . اتفاقا بدم نمی آمد که سازنده اش خودم بودم اما تنها امکانات ساختشو هالیوود داره و بس . احتمالا به زودی نسخه هایش با سازندگانی
دیگر به بازار خواهد آمد .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
باور کنید من خودم نمیدونم جریان چیه اینقدر که شیر تو شیر شده . فکر میکنم این خان بزرگ همه مون رو سر کار گذاشته . من اصلا حرفاشو نمی فهمم . اخلاقشو که می شناسین شیطونه ! از جکهای با حالی که میگه معلومه . شما خوب هستید ؟ جواب نمی خواهم می دونم سرتون خیلی شلوغه ٬ سلام منو به یا علی از کلن برسونید به ایشون بگویید : کرتیم !
مواظب خودتون باشید به خدا می سپارمتون . دست حق به همراه شما .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
arvin314 - انگلستان - برادفورد
چه خوب که شما هم اینطوری هستین . اما اشتباه نکنید همه اینگونه نیستند اکثریت دنبال راحت و سلامت و خورد و خواب اند . بالاخره این دنیا نیاز به سرپا داشتن دارد و امتداد . می گویند یکی از پیامبران از خدا خواست که شیطان و نوچه هایش را به غل و زنجیر بکشد . این اتفاق افتاد . همه رفتند قبرها را کندند که در آن بخوابند . زیبایی دنیای ما در جمع اضداد بودن آن است . اگر همه یک مدل کار داشتند و به یک گونه زندگی می کردند یا یک جنس داشتند که دنیای به این جذابی و خاصی نداشتیم . امیدوارم هر کس در سر هر راهی که هست و یا هدفی آن را درست درک و اجرا کند .
چهار‌شنبه 16 اردیبهشت 1388

arvin314 - انگلستان - برادفورد
راحت و سلامت و خورد و خواب بسیار هم انسانی و برا رسیدن بهش تلاش مخواد.من خیلیها رو میشناسم که حتی برا خوردن و خوراندن زن و بچه هاشون از هر چی موج سهمگین تو زندگیت دیدی بیشتر در تکاپو و فعالیت هستند و خیلی وقتها در کمال تاسف سفرشون خالیه.تو ایران خیلی زیادند.تو بشین شعر بگو بعد فکر کن خیلی باحالی.
پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1388

fovi - ایران - بندر
kawahkurd - سوید - یوتبوری
کویر زشته تو اصلا همون درباره طبیعت نظر بده بسه نمی خواد درباره خدا نظر بدی
پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1388

مسلمان ایرانی - استرالیا - سیدنی
رها جان
تشکر از شما. چاکککککرتیم... ما اینقدر هم دیگه بی معرفت نیستیم. واسه هر کسی وقت نداشته باشیم واسه شما 100% وقت داریم. خدا رو شکر من خیلی خوب هستم. مثل شما حالم خیلی خوبه... حمید خان خواست چیزی گفته باشه تا این صفحه خالی نباشه... منظوری نداشت. شما هم به دل نگیرید. میگم یه نگاهی به این لینک بندازید ببینید یکی از کاربرانی که این همه دم از صداقت میزنه چی کار کرده. کامنت آخر جناب بیداری رو بخونید. یکی از کاربران یک آی دی جدید ساخته و کلی از خودش تعریف کرده. اسمش رو نمیگم تا سورپرایز باشه!
https://www.tehranlondon.com/article.php?id=37123

راستی رها جان چرا زودتر نگفتید من همان جناب بیزار از نادان هستم. باور کنید خیلی نگرانتون شده بودم. یادمه جایی گفتید که چون زیاد پشت کامپیوتر میشینم بعضی اوقات کارم به بیمارستان کشیده. منم خیلی نگران شدم که خدایی نکرده مشکلی براتون پیش نیامده باشه. حتی چند بار خواستم از دوستان هم بپرسم که کسی خبری از شما نداره. خدا رو شکر الان که میبینم شما بودید دیگه نگران نیستم.
ان شاءالله روزی همدیگه رو ببینیم. خدا رو چی دیدید شاید شما اومدید اینجا. شاید من اومدم اونجا. شاید هم ایران آزاد شد و همگی رفتیم ایران و شما رو زیارت کردم!
ببخشید. یا علی مدد....
پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.