برای ترور آیت الله سیستانی" را در صدر اخبار خود آورده و کیهان از قول وزیر خارجه آمریکا در تیتر اول خود نوشته "حضور نظامی در عراق تمدید می شود"
آفتاب یزد در سرمقاله خود به بررسی تصمیم ها و انتصاب های دولت پرداخته و نوشته پی آمدهای منفی این تصمیم ها بعدا معلوم می شود اما اکنون اقدام اخیر دولت در جدا کردن سازمان حج از وزارت ارشاد و الحاق آن به سازمان میراث فرهنگی علیرغم تاکید نماینده ولی فقیه بر "عدم موافقت رهبری با این اقدام" به خودی خود موجب تعجب می شد. اما عجیب تر از آن، دستپاچگی سازمان میراث فرهنگی برای عزل رئیس سازمان حج در حالی بود که رئیس فعلی سازمان به مذاکرات رسمی با مقامات عربستان اشتغال داشت.
به نوشته سردبیر آفتاب یزد شاید برای دولتی که روزهای آخر کار خود را سپری می کنند، ایجاد این توهم در میان طرفهای مذاکره خارجی، اهمیت زیادی نداشته باشد اما کسانی که ولع به ادامه حاکمیت جناح خود را به خوبی آشکار ساختهاند باید بدانند که "کار مُلک، این گونه سامان نمی یابد" ؛ مگر آن که آنها هم به شکست قطعی خود در انتخابات ۲۲ خرداد یقین پیدا کرده باشند .
روزنامه مردم سالاری در سرمقاله خود نوشته وقتی در مورد موضوع مهمی همچون تعیین سن رای دهندگان، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری لا یحه ای دو فوریتی به مجلس داده می شود، تردیدی باقی نمی ماند که هدف از آن تاثیر گذاری در فضای انتخابات است و اصلی مهم و اساسی به منظور نیل به یک نتیجه مقطعی، قربانی خواسته های زود گذر شده است.
به نوشته حمید رضا شکوهی در این مقاله اشکال بسیاری از کشورهای توسعه نیافته این است که تصمیمات مهم و اساسی را با مطالبات زودگذر و احساسی درهم میآمیزند و نتیجه آن می شود که هر گاه به بن بست می رسیم یادمان می افتد که طرحی یا لایحه ای تدوین کنیم که ما را- نه کشور را از بن بست خارج کند.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود یادآوری کرده که لایحه دوفوریتی دولت احمدی نژاد که مجلس بدان رای نداد همان لایحه اصلاح طلبان بود که جناح راست در مجلس گذشته آن را رد کرد و این بار دولتی ها ا دقیقا همان سخنانی بود که اصلاح طلبان برای رسیدن به همین مقصود در دوران حاکمیت خود و در دوران مجلس ششم می گفتند.
به نظر این روزنامه این همزبانی و انطباق روش حکایت از یکسانی آن دسته از افرادی دارد که وقتی به قدرت می رسند دچار دگرگونی هائی در طرز تفکر و نگاه به مسائل می گردند و برای حفظ قدرت حاضر می شوند بسیاری از مبانی و اصول را فراموش کنند!
در ادامه این سرمقاله آمده اکثر قریب به اتفاق افراد زیر ۱۸ سال حتی از نظر تامین زندگی شخصی خود وابسته به خانواده هستند و هیچ تجربه ای از چگونگی تعاملات اجتماعی به معنای اداره امور جامعه ندارند و مسئولیتی برعهده آنها نیست . در مقابل انتخابات در هر جامعه ای دخالت آحاد آن جامعه در سرنوشت کشور و عموم مردم و سپردن مهمترین مسئولیت ها به افرادی است که با آرا رای دهندگان برگزیده می شوند. چگونه می توان چنین تصمیم گیری مهمی را به افرادی سپرد که هنوز با الفبای مسئولیت آشنائی ندارند .
صدای عدالت در سرمقاله خود ادعا کرده که جانبداری صداوسیما از احمدینژاد که از او بهعنوان نامزد دور دهم ریاست جمهوری یاد میشود، رفته رفته اعتراض سایر نامزدها و تشکلهای سیاسی غیرهمسو با این نامزد را برانگیخته و ادعای استقلال رسانه ملی را بشدت زیر سؤال برده است.
به نوشته این روزنامه افزایش انعکاس حمایت از تصمیمهای دولت در مسایل مختلف و پوشش وسیع اخبار سخنرانیهای احمدینژاد در جمع مردم که با شعارهای انتخاباتی وعده پرداخت پول نقد هم همراه بوده و همچنین نقد منفی دیگر نامزدها در بخشهای پربیننده این رسانه همچون ۳۰/۲۰، صداوسیما را به تریبون تبلیغاتی یک نامزد تبدیل کرده که با استقلال صداوسیما همخوانی ندارد.
احمد زیدآبادی در مقاله ای در اعتماد ملی به بررسی موقعیت محمود احمدی نژاد پرداخته و نوشته این هم تهمتی است به مردم روستاها و شهرهای دور افتاده که ما میپنداریم آنها از آنچه در کشور میگذرد، بیخبرند و یا اینکه از برنامههای اقتصادی آقای احمدینژاد به خوبی منتفع و بهرهمند شدهاند. البته آقای احمدینژاد با نوعی الگوبرداری از روش هوگو چاوز همتای ونزوئلایی خود کوشید تا با حمایت از یک طبقه اجتماعی مشخص، رای همیشگی آنها را برای خود تضمین کند، اما این الگو در ایران ناکام مانده است.
به نوشته این کارشناس مسائل خارجی، چاوز در حقیقت با تقسیم اراضی مالکان بین مردم روستایی و استفاده از دلارهای باد آورده نفتی در جهت کمک "سازمان یافته" به اقشار محروم شهری توانسته است وفاداری آنها را به خود جلب کند. در ایران اما پیش از این، دو بار تقسیم اراضی صورت گرفته و عملا زمینهای وجود نداشته است تا آقای احمدینژاد اصلاحات ارضی انجام دهد. به واقع فقط همان دلارهای باد آورده نفتی در اختیار وی بوده، دلارهایی که هر چند حجم آن سر به آسمان میزده، اما با استفاده عجولانه و غیر علمی از آن عملا ریخت و پاش شده و گرهای هم از کار فروبسته قشر محروم جامعه باز نکرده است.
احمد حاتمی یزد در سرمقاله سرمایه نوشته در سال های اخیر برخی از تسهیلات به شکلی غیرقابل کنترل منجر به افزایش قدرت خرید مردم و رشد مصرف گرایی شده بود و به علت عدم نظارت از چرخه اصلی آن که تولید است، خارج و به بازار خرید و فروش و واردات و مصرف کشیده شد. به تعبیر دیگر، وامی که به تسهیلات گیرنده پرداخت می شود، پس از یک دور گردش در بازار مجدداً به سیستم بانکی باز خواهد گشت و جایی به جز بانک نخواهد داشت.
به نوشته این کارشناس مسائل پولی آنچه از آمار بانک مرکزی برمی آید آن است که رشد سپرده های غیردولتی در سال ۸۷ تقریباً یک نهم رشد دوره مشابه سال قبل است که با رشد نقدینگی در دو دوره مورد نظر مطابقت داشته و حجم تسهیلات پرداختی توسط نظام بانکی هم تقریباً به همین نسبت و یک نهم دوره مورد بررسی بوده است که این اتفاق عجیبی نیست و به سیاست های صحیح بانک مرکزی در دوره ریاست آقای مظاهری بازمی گردد.
احمد پورنجاتی در مقاله ای در اعتماد نوشته پیشنهاد می کنم از این پس «کتاب» را همچون «شیر و ماست و روغن نباتی و مربا» در زمره «کالاهای فاسدشدنی» همراه با درج «تاریخ مصرف» روانه بازار کنند. به فرض که روزی، روزگاری، یک کتاب مظلوم، پس از گذر از هفت خوان ممیزی، اجازه انتشار گرفته باشد، با شمارگان دو هزار و اندی روانه پیشخوان کتابفروشی های رو به تعطیل شده باشد، حتی به چاپ های دوم و سوم و بالاتر نیز رسیده باشد، اما احتمال فاسد شدن را نباید نادیده گرفت.
بر اساس نقد ریسس سابق کمیسیون فرهنگی مجلس از آن جا که مجموعه دولت نهم، سر و ته یک کرباس است. وزارت کشاورزی اش با وزارت ارشاد ش و با وزارت آموزش عالی و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اش، می خواند. پروژه «توزیع سیب زمینی رایگان» یک روی سکه بود و حالا روی دیگرش؛ «جلوگیری از انتشار» برخی کتاب ها که بارها با مجوز وزارت ارشاد تجدید چاپ شده اند،وقتی اساس کار بر محور «سلیقه و گرایش سیاسی و عقیدتی اشخاص» گذاشته می شود، وضعیت همین است که شاهدیم.
معاون پیشین وزارت ارشاد پرسیده مگر به فیلم «علی سنتوری» مهرجویی اجازه نمایش نداده بودند؟ در وزارت ارشاد همین دولت ، اما به اراده وزیر ارشاد از اکران فیلم جلوگیری شد. داستان ممنوعیت انتشار کتاب هایی که بارها تجدید چاپ شده بودند اما پس از روی کار آمدن دولت نهم دچار «لغو مجوز» شدند، قصه تکراری و ملال آور اصحاب اندیشه است اما آنچه در روزهای اخیر اتفاق افتاد، جلوگیری از تجدید چاپ برخی کتاب هاست که از قضا در همین دولت چندین بار چاپ و منتشر شده اند، به رمان «نیمه غایب» حسین سناپور برای چاپ پانزدهم اجازه نشر داده نمی شود در حالی که چهار بار در همین دولت فخیمه و توسط همین وزارت به چاپ رسید.
سه روز بعد از جنجال پخش پرتقال های اسرائیلی دربازارهای کشور حیات نو به عنوان پرتقال فروش پیدا شد نوشته در زمانی که بعد از تهران پرتقال اسرائیلی در بازارهاى میوه و تربار شهرهاى اصفهان و همدان نیز توزیع شده گفته مىشد پرتقالهاى واردشده اسرائیلى از سطح بازارهاى میوه جمعآورى شدهاند.
به نوشته این روزنامه یکى از اعضاى اتحادیه بارفروشان تهران گفته پرتقالهاى وارد شده توسط یک وارد کننده حدود پنج هزار تن بوده است که از مبادى ورودى رسمى وارد شده که داراى برگ سبز وزارت بازرگانى بوده است.
حیات نو ادعا کرده شرکت چینى که از سوى دولت هویت آن مشخص شده، این مقدار پرتقال را با اطلاع قبلى به خریدار واگذار کرده است. دفتر این شرکت چینى در دوبى واقع است، اما هنوز مشخص نیست که حمل بار از کجا صورت گرفته است.
|
|
|
|