درگذشت بیژن ترقی،ترانه سرا و شاعر ایرانی

درگذشت  بیژن ترقی،ترانه سرا و شاعر ایرانی

بیژن ترقی، ترانه سرا و شاعر ایرانی روز شنبه پنجم اردیبهشت، پس از یک دوره طولانی بیماری در منزلش درگذشت.

بیژن ترقی که هنگام مرگ، هشتاد سال داشت، ترانه های به یاد ماندنی بهار دلنشین، آتش کاروان و برگ خزان را سروده است.

ترانه" بهار دلنشین" کار مشترک بیژن ترقی با روح الله خالقی بود. این ترانه با صدای بنان ماندگار شد.

بیژن ترقی با پرویز یاحقی نیز سه ترانه ماندگار" برگ خزان"، "افسانه محبت" و "می زده" را ساخت که هر سه ترانه را مرضیه خواند.

گفته می شود بیژن ترقی سبک تازه ای را وارد ترانه سرایی ایران کرد.

محمود خوشنام، کارشناس موسیقی سنتی ایرانی می گوید مهمترین نقش بیژن ترقی، تقویت جنبه های روایی و داستانگونه کردن ترانه ها و افزودن جنبه های تصویری به آنهاست که این پدیده را در آتش کاروان و نیز ترانه های تصویری ای چون برگ خزان می توان دید.

به گفته آقای خوشنام، سه گانه مشترک بیژن ترقی با پرویز یا حقی، از نظر فرم و ساختار آهنگ، یکسانی هایی با هم دارند، از جمله اینکه یاحقی مقدمه وسیعی برای ترانه ها در نظر گرفت و ترقی هم در بخش شعر، جنبه های تصویری را مد نظر قرار داد.

مجموعه سروده های او در کتابی با عنوان "آتش کاروان" گرد آمده است. وی در کتاب "از پشت دیوارهای خاطره" پنجاه سال خاطرات خود را در زمینه شعر و موسیقی جمع آوری کرده و از جمله به نقل خاطرات خود با شعرا و ترانه سراهایی چون نیما یوشیج، شهریار، پرویز یاحقی، ابوالحسن صبا، رهی معیری و علی تجویدی پرداخته است.

همچنین قرار است ادامه خاطرات او در کتابی تحت عنوان "پنجره ای به باغ گل" به بازار کتاب عرضه شود.

وی در این کتاب به چگونگی سروده شدن تعدادی از ترانه های خود نیز اشاره کرده است.

بیژن ترقی در فعالیت ادبی خود را از ملک الشعرای بهار، امیری فیروزکوهی، نیما یوشیج و شهریار تاثیر گرفت و با آهنگسازانی چون روح الله خالقی، علی تجویدی، و پرویز یا حقی همکاری داشت.

بیژن ترقی از سال1335 با رادیو ایران نیز همکاری می کرد.

اعضای خانواده بیژن ترقی گفته اند که پیکر او روز دوشنبه در تهران تشییع خواهد شد.

sudn - المان - مونیخ
روحش شاد
شنبه 5 اردیبهشت 1388

dokhtar_ahwazi...alman - المان - مونستر
روحش شاد
شنبه 5 اردیبهشت 1388

bluestar - ایران - تهران
تو روخدا تیترتون رو درست کنید. آدم یاد عوضعلی کردان میفته
شنبه 5 اردیبهشت 1388

punisher - ایران - شیراز
روحش شاد / یادش گرامی
شنبه 5 اردیبهشت 1388

filak22000 - ایران - شیراز - ارسنجان
من این خبر رو از جام جم انلاین شنیدم
شنبه 5 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
آتشی زکاروان به جا مانده : بیژن ترقی
اتشی زکاروان جدا مانده این نشان زکاروان به جا مانده یک جهان شراره ٬ تنها مانده در میان صحرا
به درد خود سوزد به سوز خود سازد سوزد از جفای دوران فتنه و بلای توفان
فنای او خواهد به سوی او یازد
من هم ای یاران تنها ماندم آتشی بودم بر جا ماندم
با این گرمی جان در ره مانده حیران این غم به کجا ببرم
با این گرمی جان لرزان با این پای لغزان ره به کجا زبلا ببرم
می سوزم گرچه با پی پروایی می لرزم بر خود از این تنهایی
من هم ای یاران تنها ماندم آتشی بودم بر جا ماندم
ِآتشین خو هستی سوزم ٬ شعله جانی بزم افروزم
بی پناهی محفل آرا بزم افروزی تیره روزم
من هم ای یاران تنها ماندم آتشی بودم بر جا ماندم .
روحش شاد باد
شنبه 5 اردیبهشت 1388

kiyawashsasani - کانادا - تورنتو
یادش تا ابد پاینده و جاوید.
شنبه 5 اردیبهشت 1388

30omin - ایران - تهران
دنیا دارد کوچک می شود. بزرگان دارند می روند. آنها که دنیا را کوچک کرده اند دارند میروند و ما می مانیم در دنیایی کوچک.
شنبه 5 اردیبهشت 1388

esfahan - انگلیس - لندن
امشب شده ام مست که مستانه بگریم
بگذار شبی ، گوشه ی میخـــانه بگـــریم
زآن آمده ام مست در این میکده کامشب
بر قـهـقهه ی ســاغــر و پیــمانه بگـــریم
افسانهء دل قصهء پـــر رنــج و ملالیست
بگذار براین قصه و افســـانه بگــــریــــــم
ای عقل ، تـــو برعاشق دیـــوانه بخندی
من نیز به هـــر عاقل و فـــــرزانه بگـریم
طـــفل دل من بــاز تو را می طلبد بــــاز
بگذار بر این طفـــــل ، یتیمانه بگــریـــم
امشب زچه رو در وطن خویش غـــریبم
بگذار در این شهـــر غــــریبانه بگـــریـم
آن طایــر زیبـــــای مـــرا بال ببســــتند
شبها به پرافشــــانی پـروانه بگـــریم
بیژن ترقی

یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

ahoramazda - انگلیس - لندن
بیژن ترقی در این نامه نوشته است:
در میان سروده‌هایم چند بیت شعری است که در اثر شنیدن ترانه‌های مبتذلی که گاه از تلویزیون‌های خارج شنیده‌ام و براستی از اینکه ادبیات وزین این کشور را در مخاطره دیدم، نظیر ترانه به اصطلاح تصنیف‌های آن چنانی مثل: کار و سلاح بدلم، بزنم به تخته و نظایر آن‌ها، چند سطر شعر را ساخته و تقدیم می‌دارم:

از خون جوانان وطن لاله دمیده
ای عارف موسیقی ایران به کجایی؟

گشتند همه شاعر و خواننده مشهور
خواننده ولیکن به چه آهنگ و صدایی

بازیچه اطفال شده شعر و ترانه
مبهوتم از این هرزگی و هرزه‌درایی

گر بزم هنر بود به صد شرم و حیا بود
اکنون نه هنر مانده و نه شرم و حیایی


برگرفته از سایت نارستان
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

fairyrose - ایزان - نیشابور
روحش شاد
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

vahid_baghjari - ایران - تهران
خدا رحمتش کنه ...
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

pouriya - ایران - رودسر
روانش شاد و یادش گرامی‌ باد.
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

ramin_farvahar - امریکا - جکسونویل
روحش شاد.. خانم حمیرا همکاری نزدیکی با ایشون داشتن. واقعامتاسف شدم... خدایا کفر میگویم پریشانم. چه میخواهی تو از جانم. نمیدانم. مرا بی انکه خود خواهم اسیر زندگی کردی . تو مسوولی بر این اغاز و پایانم. من ان بازیچه ای هستم که میرقصم به هر سازت. تو میخندی از اول به این چشمان گریانم.نه درمسجد نه میخانه. نه در دیری نه در کعبه. من ان بیدم که میلرزم دگر بر مرگ ایمانت. خدا ای ناخدا.هر چه هستی غافلی که من ان کشتی شکسته در طوفانم. تویی قادر تویی مطلق. مسوزان خشک و تر باهم.که من فریاد قومی عاصی و پریشانم.
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

raha_99 - انگلیس - لندن
اشک سپهر : بیژن ترقی
شبنم پاکم ٬ به عالم خاکی چرا افتادم؟
بخت نگون بین که در کجا بودم کجا افتادم
من همه نورم ٬ به عالم فانی چرا رو کردم
با تن لرزان ٬ زچشمه نوش بقا افتادم
اگر چه در بستر گل ٬ فتاده ام در بر گل
فریب رنگ و بو را نخورم من
که خود نمی پاید این گل و گلشن
نباشد آلوده دامن پاکم سحر چو بر چینم گوشه ی دامن
کجا بودم من ٬ کجا افتادم چرا در دام بلا افتادم
ننهم رو ٬ نکنم خو ٬ به زمانه ٬ من ز آسمانم
گر که بی قرارم ٬ من ز آشیانم ٬ چندی جدا افتادم .
روحش شاد
یکشنبه 6 اردیبهشت 1388

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.