چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۸۷ - ۰۹ جولای ۲۰۰۸
دسیسه زن جوان برای کشاندن پسر مزاحم به تله مرگ
پرونده زن جوانی که مردی را با همدستی شوهرش به قتل رسانده است برای محاکمه به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد.
به گزارش خبرنگار ما، اوایل سال 86 به ماموران پلیس خبر دادند جسد مرد جوانی که با شلیک گلوله به قتل رسیده، کشف شده است. کارآگاهان با انجام تحقیقات متوجه شدند این مرد که بهنام نام داشت از مدتی قبل با زنی به نام مریم که از اقوامش بود، اختلاف داشت.
پس از بازداشت مریم تحقیقات فنی پلیسی از این زن آغاز شد. وی منکر قتل بهزاد شد و ادعا کرد با او مشکلی نداشته است. اما مدتی بعد پلیس پی برد امیر شوهر این زن به طور ناگهانی خانه اش را ترک کرده و رفته است. بنابراین ظن پلیس نسبت به مریم و شوهرش بیشتر شد و کارآگاهان یک بار دیگر مریم را تحت بازجویی قرار دادند و این بار زن جوان که از سوالات پی درپی ماموران غافلگیر شده بود لب به اعتراف گشود.
وی گفت؛ از مدت ها قبل بهزاد به من نظر داشت و پیشنهاد می داد با هم رابطه داشته باشیم اما من قبول نمی کردم تا اینکه شوهرم از این موضوع اطلاع پیدا کرد. امیر که خیلی عصبانی شده بود به من گفت هر طور شده می خواهد با بهزاد صحبت کند. برای اینکه نشان دهم با بهزاد رابطه یی ندارم قبول کردم او را به خانه بکشم. روز حادثه با بهزاد تماس گرفتم و او را به منزلم دعوت کردم.
زن جوان ادامه داد؛ بهزاد نمی دانست شوهرم در خانه است، به همین خاطر هم بدون اینکه از چیزی بترسد وارد منزل شد. وقتی امیر از اتاق بیرون آمد، عصبانی شد و آنها با هم درگیر شدند. امیر به من گفت از خانه بیرون بروم و آنها را تنها بگذارم تا با هم صحبت کنند. من هم این کار را کردم. دقایقی بعد در حالی که در حیاط خانه ایستاده بودم صدای شلیک گلوله را شنیدم و به سرعت خودم را داخل خانه رساندم و دیدم شوهرم بهزاد را کشته است. بنابراین تصمیم گرفتیم جسد را از خانه خارج کنیم. زمانی که این کار را کردیم شوهرم فرار کرد و من نتوانستم جلوی او را بگیرم.
پس از اعترافات این زن و بی نتیجه ماندن تحقیقات برای دستگیری وی کیفرخواست علیه مریم به اتهام معاونت در قتل صادر و برای محاکمه به دادگاه کیفری استان فارس فرستاده شد.
پرونده دوم : اجیر کردن آدمکش برای کشتن شوهر
پرونده دیگری که در آن یک زن به معاونت در قتل متهم شده مربوط به زنی است که از شوهرش متنفر بود و برای اینکه از زندگی با او راحت شود آدمکش اجیر کرد و قتل وی را رقم زد.
این زن که کبری نام دارد مدعی است سال ها بدون اینکه به شوهرش علاقه داشته باشد با او زندگی کرد و همین مساله هم باعث شد سرانجام تصمیم بگیرد او را بکشد.
ماموران پلیس زمانی در جریان این پرونده قرار گرفتند که جسد مردی حدوداً 45ساله را در بیابان های اطراف نی ریز پیدا کردند. با انتقال جسد به پزشکی قانونی بررسی روی پرونده آغاز شد و آنها در گام اول تحقیقات خود را روی تشخیص هویت مقتول معطوف کردند. با شناسایی خانواده این مرد مشخص شد وی محسن نام داشت و سال ها پیش با زنی به نام کبری ازدواج کرده بود. خانواده مقتول به ماموران گفتند محسن با همسرش از همان روزهای اول زندگی اش مشکل داشت و آنها همیشه با هم دعوا می کردند. هرچند کبری مدعی بود در قتل شوهرش نقشی نداشته پزشکی قانونی نظری را ارائه داد که نشان می داد مقتول قربانی یک کینه جویی شده است.
کبری عاقبت در بازجویی های فنی پلیسی به قتل اعتراف کرد و گفت در این جنایت دو همدست دیگر هم داشته است. وی گفت؛ من و شوهرم از زمانی که ازدواج کردیم با هم مشکل داشتیم. من او را دوست نداشتم و در این مدت هم به وی علاقه مند نشده بودم. شوهرم مرد بداخلاقی بود و ما مرتب با هم درگیر می شدیم. نمی توانستم از شرایطی که داشتم، نجات پیدا کنم. به همین خاطر وقتی از نی ریز به سیرجان رفتیم تصمیم گرفتم شوهرم را به قتل برسانم. من دو آدمکش اجیر و با همدستی آنها نقشه ام را عملی کردم.
وی در مورد نحوه به قتل رساندن شوهرش گفت؛ ابتدا دو ضربه به سر شوهرم زدم و او بیهوش شد. سپس در را باز کردم تا دو مردی که قرار بود محسن را بکشند، وارد خانه شوند. آنها بعد از اینکه با ضربات متعدد چاقو شوهرم را به قتل رساندند جسد را به بیابان های اطراف نی ریز منتقل کردند و خود دوباره به سیرجان بازگشتند.
با توجه به گفته های این زن ماموران به سیرجان رفتند و در آنجا موفق شدند دو همدست کبری را دستگیر کنند. آنها در اعترافات اولیه اتهام مشارکت در قتل را قبول کردند و تحقیقات از سه متهم پرونده ادامه دارد.
| javaad - ایران - تهران |
کار ایران با خداست. خدا به داد این وضع برسه. اما بیاید با جهل و نادانی مبارزه کنیم نه با نادان و جاهل |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| punisher - ایران - شیراز |
از دستارودهای انقلاب .....!
تو این سی سال جنایت در ایران بیداد میکند. |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| afsun - رومانی - بخارست |
این مرد بهنام یا بهزاد ؟ |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| saeed-nasi - ایران - تهران |
امان از دست این زنها! خب بگو اگه از شوهرت متنفر بودی ازش طلاق می گرفتی چرا دیگه زدی نفله اش کردی |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| niosha82 - سوئد - استکهلم |
Saeed - nasi
آخه فکر کردی مردهای ایران به همین راحتیها طلاق میدند؟؟ خودت که ایران هستی نمیدونی چه خبره اونجا!!!!! حق طلاق با مرد هست و تا زنها را دق مرگ نکنند که ول کن نیستند و میخواند از زن یک کلفتی بسازند که بدون هیچ حرفی تمام اوامر او را اجرا کنه .
البته منظورم همه مردها نیست - واقعا میگم که مردهای خوب هم توی کشور خودمون پیدا میشه
ولی راستش این قانون مملکتمون هست که مدتهاست آب بردش و کاملا آبکی هست.
و همچنین من اصلا کار این خانمها را تایید نمیکنم واقعا بی عقلی و به عبارتی دیوونگی کردند ، راههای دیگری هم هست حتما. ولی بیچاره ها شاید عقلشون به جایی قد نمیداده و هیچ کس به عنوان یک حامی واقعی نداشتند که کمکشون کنه |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| kakaamiri - انگلیس - پول |
چقدر جنایت تا کی وقتیکه زن علاقه مند به شوهر اجباری نیست حتی عقد انها باطل هست چرا ادامه زندگی میدهند که عاقبت این شود |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| کاوه 42 - کپنهاک - دانمارک |
این هم نتیجه زندگی بدون عشق کپنهاک دانمارک |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| کاوه 42 - کپنهاک - دانمارک |
این هم نتیجه زندگی بدون عشق |
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| Hamoorabi - ایران - تهران |
afsun - رومانی - بخارست بهنام احتمالا وقتی داشتن تحقیقات فنی پلیسی!! می کردن ،داشت همون موقع چایی پخش می کرد، واسه همین اسمشو نوشتن که دلش نشکنه! هه هه.
|
پنجشنبه 3 اردیبهشت 1388 |
|
| saeed-nasi - ایران - تهران |
niosha82 - سوئد - استکهلم
مثلا چه راههای دیگه ای وجود داره چندتاشو بگو من میرم بهشون میگم تا یاد بگیرن |
جمعه 4 اردیبهشت 1388 |
|
| man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
مگه فامیلاتون بزرگتر ندارن بابا . یارو مزاحم میشه با 4 تا بزرگترفامیل بگید چرا به شوهراتون میگید . |
جمعه 4 اردیبهشت 1388 |
|