بازم هوا گرم شد این خانمها چی بگم خدا یش چیزی هم جرات نداریم بگیم مال خودشونه دلشون می خواد بندازن بیرون هوا بخوره بابا یکمی هم بفکر ما ندید بدید ها باشید درسته که در ظاهر نگاه نمیکنیم ولی زیر چشمی حواسمون تا فی خالدتون هم هست.امروز چند مشتری داشتم درست مثل عکس 12 خداتونوشکر همه کارگرها از کارگاه به بهانه تلفن زدن از خط تلفن داخل دفتر میاومدند یهو از خودم پرسیدم چی شد این ها که همیشه از موبایلشان استفاده میکردند نگو همه دلشان برای من تنگ شده بود جون عمه شون خوب دیگه دارندگی و برازندگی گور بابای منو و کارگرهای عذب اوغلی ولی خوب حالا اولشه تاچند وقت دیگه انقدر میاندازن بیرون تا برا همه عادی میشه |