جمعه ۷ تیر ۱۳۸۷ - ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸
محاکمه شکارچی بهمنشیر به اتهام ارتکاب 16 جنایت

رسیدگی به اتهام های شکارچی بهمنشیر که 16 نفر را در مدت سه سال به قتل رسانده بود، از آخرین روز کاری سال گذشته آغاز شد و قاتل سریالی تمامی اتهاماتش را انکار کرد.
فرید بغلانی که شهریور ماه سال گذشته در آبادان دستگیر شد، در حالی پای میز محاکمه رفت که وعده مسوولان قضایی درباره برخورد با عوامل تاخیر سه ساله در دستگیری وی که باعث افزایش تعداد قربانیان شد، هنوز عملی نشده است.
قاضی محمد مهدی رشید الماسی در ابتدای جلسه محاکمه یی که 28 اسفند ماه سال گذشته در دادگاه کیفری استان خوزستان مستقر در اهواز برگزار شد، با اشاره به کیفر خواست این پرونده گفت؛ در کیفر خواست، 16قتل به صورت یکجا عنوان شده است. به دلیل زیاد بودن تعداد قتل ها، برای رسیدگی به هر قتل، یک جلسه جداگانه تشکیل خواهد شد و در این جلسه، قتل «خدیجه م.» 13 ساله بررسی می شود.
در ادامه بهرام رشته احمدی، نماینده دادستان اهواز، کیفر خواست صادره را قرائت کرد. وی گفت؛ «در این پرونده فرید بغلانی، 40 ساله، متهم به قتل عمدی «خدیجه م.» است. محتویات پرونده حکایت از آن دارد که مقتول در تاریخ µ آبان سال 84 ساعت 10صبح از منزل خارج شد اما دیگر برنگشت. پدر مقتول که نگران فرزندش شده بود، به همه جا سر زد و هنگامی که از یافتن خدیجه ناامید شد، روز بعد به کلانتری مراجعه کرد و ماجرا را شرح داد. پدر مقتول، به فردی مظنون بود و شکایت خود را از وی مطرح کرد. به دنبال شکایت پدر مقتول اقدامات مقدماتی برای پیگیری ماجرا و شناسایی قاتل آغاز شد ولی در مجموع اقدام های قضایی و پلیسی برای دستیابی به قاتل به نتیجه نمی رسد تا اینکه چند ماه بعد پدر مقتول خبر کشف جنازه دخترش را به کلانتری اعلام کرد اما از این جنازه که در فاصله 300 متری خانه مقتول رها شده به دلیل گذشت زمان، وضعیت آب و هوا، وجود آب در اطراف جسد و سگ های درنده، تنها استخوان ها باقی مانده بود و مقتول از روی لباس و دمپایی اش شناسایی شد. رشته احمدی خاطرنشان کرد؛ پزشکی قانونی با اشاره به وضعیت استخوان ها اعلام کرده است؛ «تعیین علت مرگ امکان پذیر نیست.» تحقیقات درباره این قتل به جایی نرسیده بود تا اینکه متهم فرید بغلانی به اتهام ایراد صدمه و ضرب عمدی به زنی به نام «فوزیه ن.» که از دست او جان سالم به در برده در حبس به سر می برد و به ارتکاب چند فقره قتل عمدی زنان و دختران اقرار کرده بود و ذهن هیچ کس در آن زمان در قتل «خدیجه م.» متوجه او نبود. نماینده دادستان اهواز یادآور شد؛ فرید به ناگاه در ساعت 12نیمه شب 26مهر سال 87 بدون اینکه هیچ کس پرسشی از وی در مورد «خدیجه م.» کند، گفت می خواهد به خاطر عذاب وجدان به قتل دیگری که انجام داده، اعتراف کند. او خواستار دیدار با بازپرس پرونده در آن ساعت از شب شد.
نماینده دادستان با بیان اینکه قتل «خدیجه م.» چهارمین قتلی بود که فرید مرتکب شده، تصریح کرد؛ متهم در اعترافاتش گفت؛ «حدود سه سال قبل بین ساعت 10یا 12ظهر، با دوچرخه از جاده خاکی می خواستم به سمت رودخانه بروم که دیدم یک دختر بچه حدود 10 ساله دنبال یک توله سگ است. به دختر بچه رسیدم. از دوچرخه پیاده شدم، نزد وی رفتم و به او گفتم؛ «چه کار می کنی؟» جواب داد؛ «دنبال سگ کوچکی هستم.» بعد از چند لحظه به او نگاه کردم، و با چماقی که روی ترک بند دوچرخه داشتم، بر سرش زدم تا بیهوش شد، سپس او را به طرف نیزار کشیدم و او را آنجا انداختم و فرار کردم.
رشته احمدی در ادامه توضیح داد؛ فرید درخصوص احساساتش هنگامی که چماق بر سر دختر مقتول می زد، گفت؛ «ضربات زیادی با چماق به سر او وارد کردم تا جایی که روح و روانم راحت شد. من این دختر را به طور تصادفی دیدم و ناگهان از خود بیخود شدم و او را کشتم». نماینده دادستان سپس خطاب به قاضی دادگاه گفت؛ اظهارات فرید کاشف حقیقت است. اگر مدارک و شواهد را کنار هم بچینیم، اقاریر فرید با آنها انطباق دارد. کسی از فرید در مورد قتل «خدیجه» پرسشی نکرده بود، زیرا ذهن ماموران به دنبال «عبدالرحیم ع.» بود و برای تحقیق از وی نیابت قضایی نیز صادر شده بود و با توجه به نبود امکان تشخیص نحوه و شباهت با سایر قتل های زنجیره یی آبادان، درخصوص قتل خدیجه، متهم مورد پرسش نیز قرار نگرفته بود، ولی خود متهم با ذکر بسیار دقیق جزئیات و بدون هیچ گونه فشاری، به چگونگی قتل مقتول اقرار کرد.
نماینده دادستان اهواز ادامه داد؛ از زمان قتل خدیجه حدود سه سال گذشته بود ولی فرید وقایع سه سال پیش را به طور دقیق توضیح می داد.
در بازسازی کامل صحنه جرم توسط فرید، وی حتی محل دقیق قرار گرفتن جسد را بیان کرد. متهم همچنین در دفتر خاطراتش درباره ارتکاب قتل ها نوشته و از جمله در مورد چگونگی قتل خدیجه نیز توضیحاتی داده است. جالب آنکه در قسمتی از دفترچه خود اشاره به آن دارد که؛ «دخترانی که من کشتم میراث پاک حضرت مریم(س) را با خود داشتند.» رشته احمدی افزود؛ در این پرونده، دختر معصومی توسط متهم به شیوه یی دردناک به قتل رسیده است. ارتکاب این جنایت چنان فجیع است که قلب آحاد جامعه را به درد آورده است، بنابراین با توجه به جمع توضیحات، از نظر اینجانب، فرید بغلانی مجرم است و تقاضای اشد کیفر را برای وی دارم.
در ادامه جلسه، فیلم بخشی از اظهارات متهم نزد بازپرس و بازسازی صحنه جرم در دادگاه پخش شد. در این فیلم فرید پس از بازسازی نحوه کشتن خدیجه، به بازپرس پرونده گفت؛ «بعد از کشتنش راحت شدم.» و در پاسخ به بازپرس که پرسید؛ «آیا به او تجاوز کردی؟» گفت؛ «نه، چون با کشتنش روحم خیلی راحت شد.» در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان اهواز متن کیفرخواست دادستان آبادان را نیز خواند. در متن این کیفرخواست آمده است؛ فرید بغلانی،40 ساله، شغل کارگر، دارای سابقه کیفری، متاهل، باسواد، ساکن فیه آبادان، متهم به 16فقره قتل عمدی، سرقت طلاجات مقتولان و ایراد ضرب و جرح عمدی با چاقو نسبت به زنی به نام فوزیه است. با توجه به اقرار صریح متهم به ارتکاب 16فقره قتل عمدی، بازسازی کامل صحنه های قتل و ذکر جزئیات قتل های ارتکابی، کشف طلاجات و البسه مقتولان، بزهکاری وی محرز است و از دادگاه اشد کیفر را برای متهم خواستارم. رشته احمدی پس از قرائت کیفرخواست افزود؛ در قضیه قتل های آبادان، مدت ها دستگاه قضایی و نیروی انتظامی به دنبال شناسایی قاتل یا قاتلان احتمالی بود. در ابتدا از آنجا که نیروی انتظامی به افراد دیگری مشکوک می شد، ذهن تشکیلات قضایی و نیروی انتظامی به شناسایی دیگر مظنونان متمرکز می شد که در این میان فرید نیز یکی دو بار به اتهام قتل های آبادان دستگیر شد. وی افزود؛ فرید قبلاً سابقه آزار و اذیت زنان را داشته است. دو بار در این زمینه دستگیر شده و یک بار نیز محکومیت داشته که پس از سپری کردن نیمی از محکومیت، به صورت مشروط آزاد شد.
رشته احمدی خاطرنشان کرد؛ خود فرید در اقرار هایش آزار را حتی فراتر از زنان و دختران بیرون دانسته و گفته یک بار به دختر خود تعرض کرده و قصد سوزاندن وی را داشته است و یک بار نیز می خواسته دخترش را زنده به گور کند. وی گفت؛ فرید در جایی علت این کارها را آزاری می داند که از سوی مادرش دیده است و اعلام کرده از سوی مادر مورد آزار شدید قرار می گرفت و تا سن 12 نمی دانسته آن زن مادرش است و تصور می کرده که زن عمویش است. فرید مدعی است از همان زمان تصمیم به آزار و اذیت زنان گرفت. نماینده دادستان اهواز یادآور شد؛ فرید روز 26 شهریور ماه سال 78 تصمیم به قتل زنی 2637 ساله به نام فوزیه گرفت و با چاقو به وی حمله کرد. در این حمله، فرید در اثر مقاومت شدید فوزیه صورت وی را به شدت مجروح و با متوجه شدن مردم فرار کرد. پیش از آن نیز فرید به خاطر 16فقره قتل دستگیر شده بود ولی به دلیل اینکه اقراری نکرد و در آن زمان دلیلی نیز به انتساب قتل ها به وی نبود، بازپرس ویژه قتل وی را با قرار وثیقه آزاد کرده بود. رشته احمدی عنوان کرد؛ پس از اتفاقی که برای فوزیه افتاد، این زن جان به در برد و در بیمارستان بین 90 عکس، تصویر فرید را شناسایی کرد، بنابراین بازپرس ویژه قتل این بار 13متهم را که فرید نیز میان آنها بود در بیمارستان مقابل فوزیه قرار داد و وی در میان 13 نفر بلافاصله فرید را شناسایی کرد و گفت؛ «این همان مرد است با این تفاوت که کفش و شلوار وی تغییر کرده است.» رشته احمدی بیان کرد؛ فرید در بعضی از قتل ها، پس از انجام عمل قتل، تعدادی از طلاهای مقتول مانند النگو یا گوشواره یا لباس زیر مقتول را بر داشته و در منزل خود دفن کرده است.
در ادامه جلسه دادگاه، مزرعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای آبادان، درباره پرونده قتل های زنجیره یی آبادان توضیحاتی داد و گفت؛ 15فروردین سال 87 گزارشی از نیروی انتظامی واصل شد مبنی بر اینکه جسد زنی در جوی آب کشف شده است. در صحنه قتل، مشاهده شد زنی حدود 60 ساله و به صورت عریان در جوی آب افتاده است و تکه هایی از جمجمه وی نیز شکسته و در محل نیست. لباس های مقتول نیز در محل یافت نشد. هیچ انگیزه یی برای قتل این زن با این سن و وضعیت پیدا نشد، زیرا در این مورد هیچ انگیزه سرقت، ناموسی و انتقام وجود نداشت و این زن در منازل بهزیستی زندگی می کرد.
مزرعه اظهار کرد؛ پس از این قتل، روز 6 اردیبهشت گزارشی داده شد مبنی بر اینکه دختری هشت ساله به نام فاطمه، ساعت 30/20 در حالی که جلوی در منزل شان در حال بازی بوده، مفقود شده است. پس از دریافت گزارش، در ساعت 13روز بعد، جسد فاطمه در فاصله 200متری منزل شان یافت شد که مانند قتل قبلی، جسد عریان و مورد تجاوز قرار گرفته بود. وی افزود؛ با توجه به شباهت هایی که میان هر دو قتل وجود داشت، مراتب را به نیروی انتظامی آبادان اعلام و عنوان کردیم که تشابهاتی میان این دو قتل وجود دارد و منطقه وقوع قتل باید پوشش داده شود، مخصوصاً در روزهای جمعه و تعطیلات، زیرا هر دو قتل، در روز تعطیل به وقوع پیوسته بود. مزرعه خاطرنشان کرد؛ در روز 13 خرداد نیز گزارش دیگری مبنی بر قتل دختر بچه یی به نام «خدیجه ب.» در همان منطقه وقوع قتل های قبلی، ارجاع شد. این قتل نیز در روز جمعه اتفاق افتاده بود. روز بعد، سریالی بودن قتل ها را اعلام کردیم و از آن پس به دنبال یک قاتل بودیم. وی گفت؛ با توجه به شباهت های میان قتل ها و منطقه وقوع قتل ها، سه قتل سال 87 را سریالی اعلام کردیم. تا اینکه در 26شهریور گزارش ضرب و جرح فوزیه ارجاع و فرید که از مظنونان قبلی ما نیز بود، شناسایی شد و او پس از دستگیری، با تحقیقاتی که انجام شد، به 16فقره قتل عمدی اعتراف کرد. بازپرس پرونده قتل های زنجیره یی آبادان یادآور شد؛ فرید بغلانی در 13 اردیبهشت سال 86 به اتهام قتل زنی به نام «لومیعه م.» بازداشت شده بود. در آن زمان، زنی با نیروی انتظامی تماس گرفت و اعلام کرد؛ «من دیدم «لومیعه م.» توسط فرید بغلانی کشته شده است.» اما متاسفانه در آن زمان تحقیقاتی در این خصوص انجام نشد و آن زن نیز شناسایی نشد و فرید با قرار وثیقه 100میلیون تومانی آزاد شد. در ادامه جلسه دادگاه به دستور قاضی الماسی، پدر «خدیجه م.» در جایگاه حضور یافت و گفت؛ سه سال و چهار ماه پیش، فرید دخترم را کشت. من و همسرم از او شکایت داریم و تقاضا می کنیم به جزایش برسد و اعدام شود.
سپس فرید برای دفاع از خود در جایگاه حضور یافت و در دفاع از خود گفت؛ «من قتل نکرده ام و فقط نزد رئیس قوه قضائیه حرفم را می زنم.» وی ادامه داد؛ مرا تحت فشار قرار دادند و مجبور به اعتراف کردند. به من می گفتند باید این حرف ها را بگویی و اگر نگویی باز هم شکنجه می شوی. خود مامورها، صحنه ها را به من نشان می دادند و می گفتند چه بگویم. من اصلاً اقرار نکردم. در این زمان رشته احمدی، نماینده دادستان، از متهم پرسید؛ تو نزد معاون قوه قضائیه نیز به قتل ها اعتراف کرده یی و فیلم اعترافات تو در دادگاه پخش شد. آیا در این زمان ها نیز تحت شکنجه بودی؟
فرید جواب داد؛ نه، نبودم.
نماینده دادستان پرسید؛ می گویی تو را مجبور به اعتراف کرده اند. در بازپرسی ها از تو درباره قتل دو نفر دیگر در آبادان به نام های سارا و طیبه نیز پرسیده شد، پس چرا به این قتل ها اعتراف نکردی و تنها به 16قتل اعتراف کرده یی؟
متهم در پاسخ اظهار داشت؛ تحت فشار به قتل ها اعتراف کردم.
در ادامه دادگاه، «فرید .» همچنان ارتکاب قتل «خدیجه م.» و سایر قتل ها را انکار و بر تحت فشار بودن خود در اعتراف ها اصرار کرد.
قاضی دادگاه نیز با توجه به ادعاهای متهم از وی پرسید؛ تو با بازپرس پرونده خود رابطه یی صمیمی داشتی.
در زمان بازداشت، به وی زنگ می زدی و احوالپرسی می کردی، در حیاط بازداشتگاه با یکدیگر قدم می زدید و صحبت می کردید و صبح ها با وی صبحانه می خوردی، چگونه می گویی شکنجه شده یی؟
فرید پاسخ داد؛ افسر آگاهی به من گفت بعداً این خوشی ها را از تو درمی آورند،
پس از فرید، وکیل تسخیری متهم تنها با اشاره به ادعای قاتل سریالی مبنی بر شکنجه شدنش، توجه دادگاه را خواستار شد و در پاسخ به پرسش قاضی الماسی که «آیا شما یا موکلتان مدرکی برای اثبات این ادعا دارید؟» پاسخ داد؛ خیر.
بعد از اظهارات وکیل متهم این جلسه دادگاه به پایان رسید و ادامه محاکمه به آینده موکول شد.
| nimaaa - امریکا - نیویورک |
هر چند من با اعدام مخالفم ولی بعضیا واقعا حقشونه اعدام بشن. |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| abiabi - انگلستان - لندن |
این را نباید سرعی اعدام کرد باید زجرکشش کنند تا روزی صد دفعه بگه غلط کردم . از این بی شرفها با اعدام زود راحت میشن نباید زود راحتشن |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| سلامتی - بلژیک - نمور |
عقده ای بی همه چیز.حتی اعدام هم کمشه.بیشرف. |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| golesang - رومانی - بخارست |
چقدر تو مملکت ما امنیت داره بیداد میکنه یه جوون بدبخت با یکی حرفش میشه طرفو هل میده طرف سرش به دیواری جایی میخوره میمیره سه سوته جوون مردمو میگیرن اعدامش میکنن تا مظاهر خلاف و فساد از جامعه پاک بشه طرف 16 نفر رو کشته سه بار لو رفته گرفتنش چون اقرار نکرده خیلی راحت با قرار وثیقه ازادش کردن تا بره راحتتر به جون زن و بچه مردم بیافته به این میگن مملکتی بر پایه عدالت و امنیت و ارامش که لنگش تو دنیا پیدا نمیشه چی میخوایم از این بهتر بعد ما بازم ناشکریم |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| Esi Au - استرالیا - سیدنی |
اعدام کمه باید تیکه تیکه بشود تا شاید مقدار کمی دل عزاداران ان حوادث را الام بخشد. |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| negar66 - ناروی - اسلو |
الان حقوق بشری ها وضد اسلامی هاسرو کلشون پیدا میشه.(اعدام نکنید ننگ بر شما ادمکشها)بهش جایزه بدید که احتمالا16مسلمان رو کشته بی خیال همه چیز گناهشون اینه که مسلمانند. پس این مرد قاتل نیست بلکه یک ناجیست!!!!!!!!اصل مطلب اعدام نکنیدش حیف طفلکی!!!!!! |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| kili_patilaki - قطر - دوحه |
وااااااااااااااااااااااااااااو.اعدام کمه برای اینجور حیوانی! زندان ابد بهترین مجازاات خواهد بود. |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| soltan969 - انگلستان - لندن |
اگر در ایران میتوانستند از روش نمونه برداری از ژن افراد متهم مثل کشور انگلستان استفاده بکنند دستگیری افراد متهم بسیار سریعتر انجام میپذیرفت.متشکرم |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
قبل از انقلاب منحوس 57 تنها یک قاتل سریالی بود که مادر بزرگها از ان میگفتند//اصغر قاتل/// بعد از شورش در همین چند سال اخیر این چندین بار است؟؟؟؟جواب..محیط بیمار گونه که ملایان جنایتکار با اسلام و حکومتشان بوجود اوردند ثمرات گهر بار..انقلاب شکوهمند.!! |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| hameton - ایران - ایران |
حالا میبنیم که همه با اعدام و سر بریدن سنگسار کردن موافق شدن تا دیروز همه مخالف بودنداسلام هم برای همچه افرادی اعدامهای گوناگون را تعیین کرده
|
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| siron - انگلستان - لندن |
یک کارگر ساده و وثیقه 100 میلیونی!!!! |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| 99% - روسیه - مسکو |
تابلو که این حالش اصلا خوش نیست و ادم ناراحتیه.اعدامش کنید بره دیگه.باید سر و ته از جر ثقیل اویزونش کنن.توی اعتراضاتی که مردم ابادان سال 79 (اگه اشتباه نکنم)به خاطر بهبود وضع اب انجام دادن زدن جوونای مردم رو بدونه جرم و دادگاه کشتند حالا به این .... که رسیدن باید 4 سال جرمش رو بررسی کنن. |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| rote teufel - المان - دوسلدرف |
negar66 - ناروی - اسلو
چیه .... دراودی در بعضی جاها صدات در نمیاد موقعی که دختر بیگناه را شلاق میزنند .... خون میگری؟ |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| azadi - ایران - کرج |
اینطور به نظر میرسه که روانی باشه. |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| Hamoorabi - ایران - تهران |
*در تاریخ µ آبان* نمی دونستم آبان جزو ماه های یونانیه! |
شنبه 15 فروردین 1388 |
|
| khorsheed - ترکیه - انکارا |
اینگونه افراد را نباید اعدام کرد باید زجر کش کرد باید توی زندان انفرادی تنهای تنها بدون هیچ موجود زنده ای بماند تا بمیرد .نفرین بر جمهوری اسلامی که هر چه بر سرمان میاید از ان پست فطرت هاست.پاینده باد ایران ازاد ننگ و نفرین بر این رژیم پست.شب و روزتون خوش |
یکشنبه 16 فروردین 1388 |
|
| neyestan - ایران - اهواز |
جالبه که معمولان اینطور قاتلها توسط تحقیقات و تجسس خود پلیس دستگیر نمیشن.اینقدر به کشتن ادامه میدن تا اینکه یکی از قربانیانشون تصادفا ن فرار کرده و از طریق او اینها دستگیر بشن.حالا سوال اینه که اگه چنین اتفاقی هیچوقت نیفته تا کجا و کی اینها باید به اعمال ننگینشون ادامه بدن؟
پس این وسط پلیس این کشور نقشش چیه؟؟؟؟
|
دوشنبه 17 فروردین 1388 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
کسانی که عاشق اعدام کردن و دار زدن انسانها هستند؛ یه توجهی اینجا داشته باشند و اینقدر زود حکم اعدام صادر نکنند:
فرمانده نیروی انتظامی همزمان با تاکید بر تداوم طرح برخورد با بدحجابی، خبر بروز یک رسوایی انتظامی و قضائی در پرونده زن کشی های آبادان را تائید کرد.
به گزارش شبکه خبر مسیحیان فارسی زبان به نقل از روز، اسماعیل احمدی مقدم با اشاره به پرونده زن کشی زنجیره ای در آبادان که طی آن ۱۵ زن و یک مرد در این شهر به قتل رسیدند،از دستگیری و محاکمه افراد دیگری به غیر از متهم یا متهمان اصلی این پرونده و صدور حکم اعدام برای افراد بیگناه خبر داد.
احمدی مقدم همچنین گفت که فرمانده آگاهی آبادان و دو مامور دیگر نیروی انتظامی که مسئول این پرونده بودند،به دلیل گرفتن اعترافات اجباری از متهمانی که به اشتباه دستگیر شده بودند،از سمت خود برکنار شده اند.
نکته مهم در اظهارات فرمانده نیروی انتظامی اما آن جا بود که وی گفت: "متاسفانه قاضی پرونده نیز متهمان را محکوم اعلام کرده بود که در زمان به تاخیر افتادن حکم قصاص و تکرار قتلها در آبادان به موضوع رسیدگی شد و فرمانده انتظامی آبادان نیز به دلیل بیتوجهی مورد توبیخ قرار گرفت."
به گفته احمدی مقدم این ماجرا زمانی آشکار شد که همزمان با تاخیر در اجرای حکم اعدام متهمانی که براساس اعترافات اجباری به قصاص محکوم شده بودند، زن کشی در آبادان ادامه یافت.
فرید بغلانی که اکنون از او به عنوان متهم اصلی قتل های زنجیره ای زنان در آبادان نامبرده می شود نیز در جلسه دادگاهی که هفته دوم فروردین در ابادان برگزار شد،اتهام قتل ۱۵ زن و یک مرد را رد کرد.
زن کشی زنجیره ای در آبادان آبان ماه گذشته زمانی علنی شد که دری نجف آبادی دادستان کل کشور که برای معرفی دادستان جدید اهواز به این شهر سفر کرده بود، از وجود چنین پرونده ای سخن گفت. دادستان کل کشور همان روز گفت: "قاتل زنجیره ای، با پیگیری دادستان آبادان و همکاری نیروی پلیس و ماموران اطلاعاتی، به تازگی در چنگال عدالت گرفتار شده است و به زودی، محاکمه و مجازات خواهد شد."
وی همچنین از اینکه قاتل با تاخیر شناسایی شده، ابراز تاسف کرد و در عین حال اطمینان داد که "دستگاه قضایی در دفاع از جان و مال و نوامیس آنان کوتاه نخواهد آمد".
در آن زمان و به دنبال اعلام این خبر از سوی دری نجف آبادی،فرمانده نیروی انتظامی به خبرگزاری ایسنا گفت که دستور عدم اطلاع رسانی در مورد زن کشی های زنجیره ای آبادان را خود صادر کرده است. او در همین ارتباط گفت: "در رابطه با پرونده قتل های سریالی آبادان گفته بودم فعلاً گزارشی داده نشود تا تحقیقات در این پرونده به پایان برسد،اما با کسانی که در مسیر اطلاع رسانی کوتاهی کرده اند حتماً برخورد خواهد شد."
اما نزدیک به چهارماه بعد ـ اسفند ماه گذشته ـ احمدی مقدم وجود اشکالاتی در این پرونده را پذیرفت و به خبرگزاری ایسنا گفت: "در این پرونده اشکالاتی نیز در عملکرد معاونت آگاهی نیروی انتظامی آبادان وجود داشت که با آنها برخورد شد."
وی همچنین پرونده زن کشی زنجیره ای در آبادان را "عمیق" توصیف کرد و افزود: "مقاماتی که در دستگاه قضایی پرونده را پیگیری میکردند،دچار ضعف و نقصان بودند که مجموع این عوامل در کشف حقیقت پرونده قتلهای آبادان تاخیر ایجاد کرد."
احمدی مقدم افزود: "یکی از دلایل احتمالی اطلاع رسانی نشدن پرونده قتل های زنجیره ای آبادان این است که 2 تن در سال گذشته وقوع برخی از قتل ها را به عهده گرفته بودند و پرونده نیز بسته شده بود،اما با تکرار این قتل ها مشخص شد معترفان به قتل،اعترافات شان واقعی نبوده است."
کوتاهی یا تعمد؟
مقامات رسمی قضایی و انتظامی از انتشار جزئیات زن کشی زنجیره ای در آبادان مانند موارد مشابه دیگر از جمله زن کشی در کرج،ورامین و گیلان جلوگیری می کنند.
در سال گذشته بر اساس چند پرونده زن کشی زنجیره ای، نزدیک به ۵۰ زن در چهار پرونده مختلف به قتل رسیده اند اما حتی روزنامه ایران، ارگان مطبوعاتی دولت از انتشار این اخبار منع شده است.
روزنامه ایران چندی قبل در یاداشتی که همزمان با انتشار خبر دستگیری یک قاتل زنجیره ای زنان در کرج منتشر کرد،از فشار بر خبرنگاران این روزنامه به دلیل انتشار خبر کوتاهی در مورد زنجیره ای بودن زن کشی ها در کرج بدون هماهنگی با نیروی انتظامی خبر داد و نوشت: "این پرسش مطرح است که آیا پلیس به محض اطلاع از سریالى بودن قتل ها در یک شهر نمى بایست در این رابطه اطلاع رسانى شفاف و گسترده به عمل مى آورد تا ضمن هشدار جدى به مردم و شهروندان از وقوع قتل هاى دیگر نیز جلوگیرى مى کرد یا اینکه از مردم هم براى دستگیرى یک جنایتکار فرارى کمک مى طلبید."
در اغلب پرونده های زن کشی زنجیره ای طی سال گذشته متهمان اصلی در جریان تحقیقات به عنوان مظنون به نیروی انتظامی معرفی اما پس از مدتی از مدتی آزاد شده یا در مورد آن ها رفع اتهام شده است.
مقامات قضایی و انتظامی تاکنون در مورد دلایل این اقدام توضیحی ارائه نکرده اند.
در مرداد سال ۸۰ خبر قتل های سریالی زنان در مشهد به بیرون درز کرد؛ اغلب قربانیان این پرونده،از جمله کسانی بودند که در زندان یا نیروی انتظامی پرونده داشتند.
در این پرونده سرانجام سعید حنایی که کارت عضویت بسیج داشت و حتی در جمع آوری و انتقال اجساد قربانیان این قتل ها با نیروی انتظامی همکاری می کرد، به عنوان قاتل معرفی و اعدام شد.
سعید حنایی که از هنگام دستگیری تا اعدام مورد حمایت رسانه های محافظه کاران از جمله روزنامه هایی چون کیهان و رسالت بود،در جریان دادگاه گفت که قصد داشته با کشتن این زنان جامعه را از فساد پاک کند. |
دوشنبه 17 فروردین 1388 |
|