«اجازه بدهید درباره فرق فیلمنامه و نمایشنامه سخنی نگویم، چون جلسه به کلاس درس تبدیل می شود و من از سال 60 به بعد اجازه تدریس ندارم و استاد دانشگاه نیستم. البته اصراری ندارم کسی این موضوع را به یاد داشته باشد که من در این دانشگاه تدریس کرده ام ولی بدم نمی آید پرونده ام را بدهند. چون هیچ یک از مدارک تحصیلی ام را به من برنگرداندند و اگر بخواهم در جایی شغلی بگیرم، دچار مشکل می شوم،» بهرام بیضایی که بعد از نمایش آخرین ساخته اش «وقتی همه خوابیم» مقابل دانشجویان دانشگاه تهران قرار گرفت در جواب سوال دانشجوی سوری به تدریس در این دانشگاه و ممنوع التدریس شدنش در سال 60 اشاره کرد. او درباره انتقاد به وضعیت سینما در ساخته اخیرش گفت؛ «فیلم «وقتی همه خوابیم» در نقد سینما نیست، بلکه شرایط سینما را نشان می دهد بدون اینکه قضاوتی انجام داده باشد.» بیضایی درباره وضعیت و جریان سینما این طور توضیح می دهد؛ «معلم بنده عبید زاکانی است. ما ملت تیزهوشی هستیم و نباید اجازه بدهیم، سینمایی که با کندی اش ما را عقب نگه می دارد به عنوان جریان اصلی سینما قلمداد شود، بلکه باید بگذاریم سینما ذهن ما را به حرکت وادارد. در تئاتر و سینما مکث معنایی ندارد، چرا که مکث مرده است. هرچند گاهی از این مکث به عنوان نوعی گفتن و نگفتن یا نوعی بازی استفاده می کنیم.» او در بخش دیگری از حرف هایش از نخستین فیلم های وطنی انتقاد کرد؛ «در سینمای ما همه چیز خیلی کند پیش می رود. نخستین فیلم های اولیه وطنی، آدم ها را بسیار ابله جلوه می کردند و اصولاً فیلم های بسیاری در ستایش حماقت ساخته ایم. درحالی که واقعیت این است که ما ملت بسیار تیز هوشی هستیم و من این همه خلاء خرد را که در طول تاریخ داشته ایم، دوست ندارم.» او در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر عدم پرداختن به مقوله سانسور در فیلم جدید ش گفت؛ «یک فیلم نمی تواند درباره همه چیز صحبت کند. سانسور بحث بسیار طولانی و پیچیده یی است و اگر می خواستم به این مقوله بپردازم، اصلاً اجازه ساختن این فیلم را پیدا نمی کردم. به گزارش ایسنا، بهرام بیضایی در پاسخ به یکی دیگر از دانشجویان درباره ساخت فیلم های «دیباچه نوین شاهنامه» و «یک داستان واقعی» توضیح داد؛« اجازه ساخت «دیباچه نوین شاهنامه» را ندادند و این درحالی بود که هزاره فردوسی در حال برگزاری بود و همه دنیا درباره او سخن می گفتند. اما به من گفته شد ساخت این فیلم بلوایی به پا می کند. اگر اجازه ساخت آن را گرفتید و تهیه کننده یی برای آن پیدا کردید حتماً آن را می سازم، ضمن اینکه ساخت «یک داستان واقعی» هم از آرزو های من است.»
|
|
|
|
|
|
|
|