پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۲ ژوئن ۲۰۰۸
دفترچه خاطرات ، رازگشای مرگ مشکوک کارمند دانشگاه
همسر و سه فرزند مردی که 11 سال قبل به طرز مشکوکی فوت شد، دیروز به اتهام قتل محاکمه شدند. این جلسه دادگاه همچون محاکمه های پیشین به نتیجه قطعی نینجامید و قاضی دادگاه با به دست آوردن دفترچه خاطرات متوفی مطالعه و بررسی آن را شروع کرد تا مشخص شود آیا این مرد کشته شده یا خودکشی کرده است.
شرح ماجرا
روز 21 اسفندماه سال 76 خانواده مردی به نام امیراصلان به پلیس مراجعه کردند و از ناپدید شدن او خبر دادند. پس از این خبر بررسی های پلیس برای یافتن مرد مفقودشده آغاز شد و بعد از 55 روز جست وجو، جسد این مرد 53 ساله در تانکر گازوئیلی خانه اش که درست در 15 متری اتاق خوابش قرار داشت، کشف شد. این موضوع را یکی از پسران او فاش کرد و به پلیس گفت روی تانکر گازوئیلی که در گوشه حیاط خانه مان بود، یک مشمع دیدم. آن را از روی در تانکر برداشتم و در آن را باز کردم و با جسد پدر که غرق در گازوئیل بود، روبه رو شدم.
در پی این ماجرا از آنجا که جسد در خانه مقتول کشف شده بود، فرضیه قتل خانوادگی مطرح و نام همسر و فرزندان امیراصلان در لیست مظنونان پرونده ثبت شد و همگی تحت بازجویی قرار گرفتند. از سوی دیگر مادر مقتول نیز علیه عروس و سه نوه خود شکایت کرد و با این استدلال که آنها با امیراصلان رابطه خوبی نداشتند آنها را به قتل پسرش متهم کرد. اما چهار متهم پرونده به انکار آدم کشی پرداختند و گفتند حتی اگر هم با امیراصلان اختلافی داشتند، هیچ وقت راضی به مرگ او نبودند. از آنجا که مقتول کارمند یکی از موسسات وابسته دانشگاه تهران بود و خانه اش نیز از سوی این موسسه در اختیارش قرار داده شده بود تا از تجهیزات آزمایشگاهی موسسه مراقبت کند، کارآگاهان به بررسی وسایل آزمایشگاهی پرداختند و پی بردند مقداری از وسایل سرقت شده است. شواهد نشان می داد دزدی وسایل آزمایشگاهی از انبار دانشگاه سابقه یی چند ماهه دارد و قبلاً هم رئیس امیراصلان درباره سرقت به او هشدار داده بود. از سویی دیگر همسر و فرزندان متوفی که همچنان نقش شان را در مرگ امیراصلان انکار می کردند، مساله یی جدید را مطرح کردند.
آنها با ارائه مدارکی اعلام کردند، امیراصلان در سال های پیش از مرگ از برخی مشکلات روحی رنج می برده و به همین علت تحت نظر روانشناس قرار داشته است. به همین علت احتمال خودکشی او قوت گرفت.
سرانجام پس از جمع آوری اطلاعات گوناگون درباره قتل مرد سرایدار، پرونده برای صدور حکم به دادگاه ارسال شد اما تغییر چندباره قاضی شعبه یی که پرونده در آن در جریان بود، محاکمه را به تعویق انداخت تا اینکه سرانجام قاضی فخرالدین جعفرزاده رسیدگی به این پرونده را برعهده گرفت. او پس از محاکمه همسر و فرزندان متوفی دلایل و مدارک را برای محکومیت آنها کافی ندانست و رای بر برائت آنها داد. قاضی جعفرزاده اعتقاد داشت امیراصلان خودکشی کرده است اما مادر مقتول که حتم داشت فرزندش قربانی یک جنایت شده، نسبت به این رای اعتراض کرد و حکم نقض شد سپس قاضی نصرالله الهی زاده رئیس وقت شعبه 1156 مجتمع قضایی بعثت به عنوان چهاردهمین قاضی پرونده را تحویل گرفت و نقش خانواده متوفی را در مرگ او مبهم تلقی و برای هر چهار متهم قرار وثیقه صادر کرد. اما مدتی بعد با تغییر این قاضی مجدداً پرونده راکد ماند.
محاکمه
صبح دیروز در یازدهمین سالمرگ امیراصلان، همسر و فرزندانش به اتهام قتل او در شعبه 1156 مجتمع قضایی بعثت و به ریاست قاضی محمدرضا گیوکی مورد محاکمه قرار گرفتند. پس از آنکه اتهام قتل به متهمان تفهیم شد، پسر بزرگ امیراصلان به دفاع از خود پرداخت و گفت؛ پدرم مرد مهربانی بود و من و بقیه بچه ها را دوست داشت. چه دلیلی وجود دارد ما بخواهیم پدرمان را بکشیم. این متهم درباره سرقت اموال دانشگاه از خانه شان گفت؛ مدتی پیش از مرگ پدرم در بیمارستان بستری بودم. با یکی دیگر از بیماران آشنا شدم و وضعیت زندگی مان را برایش توضیح دادم.
او بعد از آنکه از وجود وسایل آزمایشگاهی در خانه مان باخبر شد، گفت پس از مرخصی از بیمارستان به منزل ما می آید. چند روز بعد در حالی که پدرم نبود او با یک کوله پشتی به خانه مان آمد و مقداری از وسایل را برداشت و با خود برد. این متهم ادامه داد؛ دوستم چند مرتبه دیگر هم به خانه مان آمد و مقداری از اموال دانشگاه را دزدید و در قبال آن به من 40 هزار تومان پول داد.
پس از این دفاعیات قاضی گیوکی از متهم پرسید؛ پدر تو از سرقت اموال دانشگاه مطلع شده بود؟ آیا این موضوع نمی تواند انگیزه یی برای قتل او باشد؟ پسر امیراصلان در جواب گفت؛ من این کار را نکردم. چون به دیابت مبتلا هستم آن زمان پدرم رسیدگی خوبی به من می کرد. دلیلی نداشت او را بکشم.
در ادامه جلسه قاضی از دختر مقتول پرسید؛ اگر علت مرگ پدر شما خودکشی بوده، چه علتی باعث شده دست به این اقدام بزند؟ دختر امیراصلان در حالی که دفترچه های قدیمی در دست داشت، گفت؛ چند ماه قبل وقتی که ما اسباب کشی کردیم، من دفترچه یی قدیمی متعلق به پدرم را پیدا کردم.
آن را ورق زدم و با دقت نوشته های پدرم را خواندم. او از سختی هایی که تحمل می کرد، نوشته بود. در نوشته های پدرم آثار یاس و ناامیدی به خوبی مشهود است.
او مشکلات شدید روحی- روانی داشت و احتمال دارد خودکشی کرده باشد.
به دنبال دفاعیات متهمان قاضی گیوکی دفترچه یادداشت های روزانه امیراصلان را ضمیمه پرونده کرد و قرار است به زودی با بررسی محتویات این دفترچه توسط کارشناسان خط شناسی، سرنوشت این پرونده پس از 11 سال مشخص شود.
| man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
سرکاری بود که بابا |
پنجشنبه 22 اسفند 1387 |
|
| vodu - انگلستان - لندن |
سرکاری بود |
پنجشنبه 22 اسفند 1387 |
|
| tamara .s - انگلیس - لندن |
حداقل یه علامت سئوال اخر جمله تیتر بالا میزاشتید سر کار نریم |
پنجشنبه 22 اسفند 1387 |
|
| silvester - ایران - تهران |
عجب وقتمونا کًرفت این داستان |
جمعه 23 اسفند 1387 |
|
| ehsun - لندن - لندن |
شما که گفتی دفترچه رازگشای مرگ شده ؟!! اینکه تازه راز احتمالی باز شده رو هم که بست !!! |
جمعه 23 اسفند 1387 |
|
| n.s - ایران - تهران |
وقی آدم تیترو میخونه فکر میکنه باید جالب باشه اما بعدش میبینه سرکاری بوده |
شنبه 24 اسفند 1387 |
|