هشدار اقتصاددانان به مجلس در خصوص تصویب بودجه 88 تیتر اصلی بیش تر روزنامه های صبح دوشنبه تهران است که در آفتاب یزد با تیتر هزینه سوء مدیریتها نباید با گرانی سوخت جبران کرد منعکس شده و در اعتماد با عنوان هشدار اقتصاددانان درباره حذف یارانه ها اما اعتمادملی هشدار اقتصاددانان درباره شوک 88 را تیتر اصلی خود قرار داده و دنیای اقتصاد از سایه یارانه نقدی بر بودجه کشور نوشته و حیات نو خبر داده که کلیات بودجه به تصویب رسید اما صدای عدالت از زبان اقتصاددانان در تیتر بزرگ خود نوشته لایحه بودجه 88 مغایر منافع مردم است و سرمایه عنوان اصلی خود را به جهش تورم 88 با هدفمند کردن یارانه ها اختصاص داده و مردم سالاری در تیتر بزرگ صفحه اول خود نوشته هدفمند کردن یارانه ها مهم ترین دغدغه نمایندگان است.
ایران روزنامه خبرگزاری جمهوری اسلامی با تیتر ابتکار جدید در بازار مسکن از تصمیم های تازه دولت برای واگذاری زمین های وقفی به خانه سازان خبر داده است و رسالت در عنوان اصلی خود نوشته ایران نایب قهرمان کشتی جام جهانی شد.
از میان مسائل خارجی که در تیتر های اول روزنامه های دوشنبه صبح نشسته اند جام جم از زبان وزیر خارجه نوشته عجله ای برای گفتگو با آمریکا نداریم و روزنامه جمهوری اسلامی به نقل از منابع خارجی از اعتراف اوباما به شکست آمریکا در افغانستان خبر داده و کیهان در عنوان اصلی خود نوشته موشک با برد 110 کیلومتر سلاح جدید جنگنده های ایران.
فرهنگ آشتی تنها روزنامه صبح تهران است که با تیتر شب نشینی هنرمندان زیر سقف شهر از یک حادثه فرهنگی در صدر گزارش های خبری خود استفاده کرده است.
روزنامه سرمایه در سرمقاله خود نوشته به طور حتم سال آینده شرایط رکود تورمی بر فضای کشور حاکم خواهد بود و وقوع این اتفاق، سیاستگذاری های کلان اقتصادی را برای متولیان امر مشکل می سازد. این موضوع، کلیت جریان است که با توجه به اوضاع بخش مسکن، کاهش شدید درآمدهای نفتی کشور و به تبع آن کاهش سطح درآمدهای دولت قطعی و حتمی به نظر می رسد و همه این مسائل بیانگر آن است که در سال آینده ما وضعیت سختی خواهیم داشت.
به نظر نویسنده سرمقاله سرمایه تاکید صرف بر راهکارها و ابزارهای پولی مانند در پیش گرفتن سیاست های انقباضی نمی تواند کارایی زیادی داشته باشد. بنابراین بحث انتظارات تورمی، هزینه های تمام شده بخش دولتی و خصوصی و سطح عمومی قیمت انواع کالاها و خدمات مصرفی شهری و روستایی از جمله عوامل اساسی و تاثیرگذار بر نرخ رشد تورم خواهند بود. شتاب این روند فزاینده تورمی تنها با تدابیر خاص و استفاده از بعضی اقدامات و ابزارهای ویژه امکان پذیر است که می توان اثرات مخرب آن را محدود کرد.
مهدی نصرتی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته ، ثبات نرخ ارز در سالهای اخیر موجب تشدید بیماری هلندی در کشور شدهاست که علاوه بر اثرات نامطلوب جانبی همچون افزایش شدید قیمت مسکن، موجب کاهش قابل ملاحظه در توان رقابتی صادرات کشور گردیده است. بنابراین برای تقویت توان رقابتی در صادرات کشور افزایش نرخ ارز ضروری به نظر میرسد.
به نوشته این اقتصاددان از قبل هم پیشبینی میشد که بروز هر گونه شوک منفی در درآمدهای نفتی شامل کاهش قیمت نفت، کاهش توان صادرات نفت، تحریم و غیره باعث افزایش شدید در نرخ ارز شود، بهگونهای که همه شکاف سالهای اخیر را پر نماید. هماکنون این شوک منفی در قالب کاهش شدید قیمت نفت خود را نشان دادهاست. در سالهای اخیر به دلیل قیمت بالای نفت و درآمدهای نفتی فوقالعاده، بانک مرکزی دارای این قدرت بود که در بازار ارز مداخله کند.
آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشته امروز تشخیص آنکه از میان ادعاهای دولت و نگرانیهای منتقدان دولت، کدامیک عاقلانهتر بوده است، کار سختی نیست:مثلاً مردم با گوشت و پوست خود احساس میکنند که ادعای "ضد تورمی بودن برنامههای دولت" درست بوده است یا هشدار "دیر افشا شده" نمایندگان اصولگرا؟ تغییرات مکرر وزیران هم دلیل قانع کنندهای است تا مشخص شود آیا انتخابهای غیر مشورتی رئیس دولت، همراه با تدبیر کافی بوده است یا نه؟ گستاخی برخی سران و مقامات خارجی از جمله اظهارات مسخره رئیس جمهور قزاقستان در خصوص سهم ایران در دریای خزر، برخورد متکبرانه رئیس جمهور مصر و همکاران او.
سردبیر آفتاب یزد با استناد به همین مسائل از اصولگرایان پرسیده سکوت ناگهانی آن ها در برابر اشکالات دولت و چشم بستن بر اهانتهای بی سابقه نسبت به کارگزاران غیر دولتی در مجلس و قوه قضائیه - که به بهانه جلوگیری از پیروزی احتمالی اصلاحطلبان به آن تن دادهاید - تا چه حد عاقلانه است و تا چه میزان خداپسندانه.
صدای عدالت نوشته ای از صادق خرازى معاون سابق وزارت خارجه را سرمقاله خود قرار داده که در آن آمده سه دهه از قطع روابط سیاسی میان ایران و امریکا می گذرد. طی این مدت روابط دو کشور طیف وسیعی از تحولات، از همکاری تا رویارویی را پشت سر گذاشته است. به نظر نمی رسد ادامه وضع موجود، تأمین کننده منافع و امنیت ملی هر دو طرف باشد. تعارضات و پیچیدگی های در روابط دو کشور، درک واقعیت ها را مشکل ساخته است.
به نوشته سفیر سابق جمهوری اسلامی در فرانسه فرصت مغتنم برای پرزیدنت باراک اوباما پدید آمده است تا هم سیاست آمریکا در قبال ایران تغییر کند و هم ادبیات و زبان گفت و گو آزار دهنده نباشد. تمایل به همکاری در دو طرف به وضوح دیده می شود. امنیت در عراق و حمایت از دولت این کشور، سرکوب جریان رادیکال و تروریزم در افغانستان، حساسیت روی کانون های پرورش تروریزم در منطقه به ویژه پاکستان و برخی از کشورهای عرب منطقه، مبارزه با تولید و توزیع مواد مخدر، سرکوب تروریزم می تواند عناصر همکاری دو طرف را شکل دهند. ولی در ایران آمادگی همکاری بدون ما به ازاء وجود ندارد.
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته سفر شش روزه آیت الله هاشمی رفسنجانی به عراق نقطه عطف مهمی در روابط دو کشور ایران و عراق محسوب می شود . درباره این سفر مطالب زیادی وجود دارد که این یک سفر معمولی از قبیل رفت و آمدهای سیاسی دولتمردان کشورها نبود.
به نوشته این روزنامه همان طور که سردبیران تعدادی از روزنامه های عراقی نوشتند در این سفر کسی که در برابر جنگ 8 ساله تحمیلی صدام و حزب بعث بر ایران جبهه ایرانی جنگ را فرماندهی کردند رئیس جمهور عراق زیر پای او فرش قرمز پهن کرده و با نواختن سرود جمهوری اسلامی در کاخ ریاست جمهوری بغداد از او رسما استقبال می کند و از صدام دیکتاتور هیچ خبری نیست.
حسین میرمحمد صادقی حقوقدان در مقاله ای در اعتمادملی از سفر رییس مجلس ایران به خارطوم که پس از صدور برگ جلب رییس جمهور سودان برای حمایت از او صورت گرفت و سخنان امام جمعه تهران در محکومیت عمل دادگاه بین المللی لاهه انتقاد کرده و نوشته دادگاه بین المللی لاهه مورد استناد و علاقه کشورهای افریقائی بی دفاع است و در مقابل قدرت هائی مانند آمریکا از امضای آن سر باز زده اند.
به نوشته سخنگوی سابق قوه قضاییه سفر یک مقام بلندپایه ایران به سودان در چنین وانفسایی، همراه با ایراد آن سخنان آتشین در حمایت از رئیسجمهور سودان و متهم کردن دادگاه کیفری بینالمللی به سیاسیکاری قطعا ارزش زیادی برای آن کشور دربرداشته است و قطعا باز همان سوال در افکار عمومی شکل گرفته است: آیا ما به ازای مناسب در جهت منافع ملی کشورمان در قبال چنین حمایت بیقید و شرطی از طرف مقابل گرفته شده است؟!
حسین قاضیان در سرمقاله فرهنگ آشتی نوشته آئینها هم مثل انسانها و تمدنهابه دنیا میآیند، بزرگ میشوند، پیراهنهایی چند پاره میکنند، سالخورده میشوند و فرسوده و سرانجام بسیاریشان تن به دست مرگ میسپارند. اما نه در همه موارد و همیشه. آئینهایی که کارکردهای واقعی یا نمادینشان کماکان مفید باشد، دیرتر جان میدهند. شاید هم سختجانی کنند و هیچگاه نمیرند. دست کم تا زمانی که از یکی از این دو کارکرد برخوردار باشند، یا مردم گمان کنند که از آن برخوردارند. وقتی آن کارکردها و این گمانها دست به دست هم میدهند، آئینها، حتی اگر آئین خانهتکانی هم باشند، دیر تکان میخورند.
به نوشته این جامعه شناس اگر آئینی حتی کارکرد واقعیاش از دست رفته باشد، اما کارکرد نمادینش برای زندگی مزاحمت ایجاد نکند، به حیات خود ادامه میدهد. گیرم که در خانهتکانیهایی که هر فرهنگ با خویش میکند، این آئینهای نه چندان مزاحم را از مرکز گرم زندگی اجتماعی تکان دهد و به حاشیههای سرد و ساکت آن براند. خودِ خانهتکانی اما ظاهراً از آن دست آئینهاست که هم کارکرد واقعیاش هنوز تا حدی پابرجا مانده هم کارکرد نمادینش.