آشپز برنامه خانواده : خمیر پیتزای من با وضو گرفتن خوب در میاد

آشپز برنامه خانواده : خمیر پیتزای من با وضو گرفتن خوب در میاد

در برنامه خانواده مجری برنامه به آشپز که در حال آموزش طریقه پخت پیتزا می باشد , می گوید که یک تماس تلفنی داریم و فرد تماس گیرنده از آشپز می پرسد که چرا خمیر پیتزا و پیتزایی که  در خانه درست می کنند مانند پیتزای بیرون نمی شود . آشپز در پاسخ می گوید :  یه چیزی رو میخوام بگم که بینندگان و حضار فکر نکنن من تظاهر می کنم ولی خمیر پیتزایی که من درست میکنم و خوب میشه با وضو گرفتن خوب میشه , انرژی مثبتی که به این خمیر میدهیم .

hana84 - سوئد - ---
تیمم هم میشه کرد؟؟؟؟ !!!!!!!!!!!!!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

IRANPPP - آلمان - دوسلدورف
انرژی مثبت داشتن ودادن چیز جدید یا عجیبی نیست.بعضی ها با خلصه رفتن بعضی ها با ایمان به طبیعت بعضی ها با وضو ویاخداووو
دوشنبه 5 اسفند 1387

parandeh mohajer - امارات - دبی
منم به این موضوع اعتقاد دارم .چون یادمه مادر بزرگم این کارو می کرد.حتما این اقا از مادر بزرگشون یاد گرفتن.
دوشنبه 5 اسفند 1387

Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران
.... - جمع کنید بساطتونو - اینها واقعا خودشونو مسخره کردن. مردشور خودت و وضو گرفتنت.
دوشنبه 5 اسفند 1387

lovestory - نروژ - تروندهایم
اخ که چقدر چرت و پرت.هر چقدر دنیا رو به پیشرفت هست ایران بخاطر این خرافات و هجویات چرت و عقب مونده رو به پسرفت هست.بابا این اراجیف رو بریزین دور تا به کی اینقدر میخواین عقب مونده باشید؟؟تا امثال این مردک هستند انتری نژاد و سید علی چلاق گدا در امان هستند.مرگ بر جمهوری فاشیستی اسهالی و همه طرفدارانش
دوشنبه 5 اسفند 1387

elina- - سوئیس - زوریخ
وااااااااااااا
دوشنبه 5 اسفند 1387

elina- - سوئیس - زوریخ
چند رکعت نماز باید بخونیم واسه اینکه خشک نشه؟؟؟؟؟
دوشنبه 5 اسفند 1387

hakimaryan - انگلستان - لیدز
هه هه هه هه هه هه..............خندوندی ما رو خدا شفاش بده
دوشنبه 5 اسفند 1387

sarab22 - المان - دوسلدورف
فکر کنم قرصهاشو بموقعه نمیخوره اخه گودرزی چه ربطی بشقایق داره؟ پیتزای اسلامی هم وارد بازار شد
دوشنبه 5 اسفند 1387

sam1 - انگلیس - لندن
؟.......... نه تنها علف خوردن است
دوشنبه 5 اسفند 1387

no_one_ - ایران - تهران
خرافات و حجتیه داره از سر و روی مملکت میباره
دوشنبه 5 اسفند 1387

Black Chador - امزیکا - ولدن
من اصلا خدا را قبول ندارم و هر نوع نان درست می کنم از نان بیرون بهتره. فکر کنم بخاطر اینه که خدا را قبول ندارم.
دوشنبه 5 اسفند 1387

sinakarami - ایران - اصفهان
اینم روش جدید برای تهیه ی غذا
دوشنبه 5 اسفند 1387

aashkan - ایران - تهران
خلاصه از خمیر پیتزا تا پیروزی سایپا همه کار خدا بوده.عجب خدای بی کاری داریم ما.بهترین خمیر پیتزا تو ایتالیا درست میشه .حتما اونها دوبار وضو میگیرند.
دوشنبه 5 اسفند 1387

persa_girl - اسپانیا - مادرید
پس ایتالیایی ها همیشه با وضو هستند....خدا همه را شفا بده...این اگه تظاهر نیست چیه....
دوشنبه 5 اسفند 1387

nahid amid - فرانسه - پاریس
خوبه، حداقل دستهاشو به این بهانه میشوره!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

Maryam_Gm - انگلستان - برمینگهام
حالا دیگه همه می دونیم که چرا پیتزاهای ایتالیا انقدر خوشمزست!!! آخه آشپزهاش موقعی که می خوان خمیر پیتزا درست کنن وضو میگیرن
دوشنبه 5 اسفند 1387

dosti - ایران - تهران
خ..... بر سرت!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

خرس قطبی - کانادا - تورنتو
جه دستمال کش!
دوشنبه 5 اسفند 1387

ahour - انگلیس - منچستر
عجب جک باحالی انرژی مثبت (مذهبی های باکلاس وکسانی که ادعای روشن فکر در زیر سایه دیانت ((که صد البته روشن فکر دینی اصلا وجود ندارد))را دارند همیشه
از این مزخرفات ومهملات میگویند
دوشنبه 5 اسفند 1387

ghost197 - هلند - امستردام
عجب-عجب-عجب.
پس بگو چرا من هر غذای را که میخواهم درست کنم خراب میشه.پس باید اول برم وضو بگیرم.ببینم غسلم باید بکنم یا نه؟؟؟؟؟این را یادش رفت که بگوید. یادم باشه از این پیتزا فروشه سر محل بپرسم وضو گرفته یا نه.
دوشنبه 5 اسفند 1387

karkas - ایران - اصفهان
من فکر کنم وضو بعد پیتزا خوردن خوب در میاد. .شاعر مگه: خود کرده... را تدبیر نیست
دوشنبه 5 اسفند 1387

man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
منم همین سوالو داشتم کسی جوابشو میدونه ؟
دوشنبه 5 اسفند 1387

Nima 1 - سوئیس - زوریخ
پس بگو چقدر خمیر پیتزایی ایتالیا ئیها خوشمزه اس. نگو این کلکها همه قبلش وضو می گیرند.
برو بابا جمش کن.خودتی
دوشنبه 5 اسفند 1387

shutfabia - جمهوری - مقدس
عجب!!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

kamangir - نروژ - اسلو
خدایی الکی جوکش کردین.بنده خدا نظرش و گفت خوب.حتما باید التماس میکرد که تو رو خدا جوکش نکنید؟ما هم دیگه باحال می پرونیم.
دوشنبه 5 اسفند 1387

clinik84 - سوئد - استـهکلم
وای چقدر خرافاتی! خوب شد نگفت اول نماز می خوانم شرم آور است
چقدر نادانی پیشرفت کرده !
دوشنبه 5 اسفند 1387

venoosi - بلژپک - ورویرس
ها ها دیووووواااااننننننه
دوشنبه 5 اسفند 1387

peyman19872000 - هلند - امستردام
ای ....... دروغگو
دوشنبه 5 اسفند 1387

homl_homl - سوید - نیشو بینگ
زنجیرش کنید ....... دیونه !!!!!!!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

Mehrdadpars - آلمان - دوسلدورف
این یکی از مهمترین بخشهای پختن پیتزا هست که همیشه قبل از درست کردن خمیر وضو بگیریم و به این وسیله با دادن مقادیر بسیار زیاد باکتریهای موجود لای انگشتان پا و درون بینی و کمی هم از چربیهای موی سر را با خمیر که خوب قاطی کنیم حتی بدون دادن انرژی مثبت هم خمیر چنان ور میاد که نگو . . . این را که راست میگه بیچاره خمیر به سیک بسیجی . . .
دوشنبه 5 اسفند 1387

arman_keyvan - کانادا - Calgary
کاملا صحیح میباشد. البته بستگی به طرز ختنه پپرونی ها و غسل دادن دیگر مواد هم داره... ناگفنه نماند که پیش از مخلوط کردن آرد و آب, مستحق است که صیغه ای جاری گردد !
دوشنبه 5 اسفند 1387

lalehiran - آلمان - مانستر
از دست خرافات.. که ما را عقب مانده گذاشته
دوشنبه 5 اسفند 1387

mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
خانمها و آقایان محترم
یک چیزی میخوام بگم ولی فکر نکنید که مسخره میکنم. دقیقا همینطوره که این آقای مجری گفته. در سایت ناسا هم نوشته شده از قول یکی از اصحاب محمد که اون هر وقت میخواست پیتزا سفارش بده به زنانش میگفت که حتما قبلش وضو بگیرن. البته در تحمیق المسائل خمینی آمده که اگر واقعا میخواهین که پیتزاتون خوشمزه باشه مستحب است که غسل هم بکنید.
در باب چلوکباب هم دیگه حتما هر دو لازم و واجب است که پزنده هم غسل داشته باشد و هم وضو مگر آنکه تا 8 فرسخ آن طرف تر کسی از خویشاوندانش با شتر یا خری نزدیکی کرده باشد که دیگر غسل از او ضایع ولی وضو همچنان واجب است.
دوشنبه 5 اسفند 1387

mlowes - آمریکا - واشینگتن-دی سی
راستی این اعتراض با اون اسامی گوناگونش کو بیاد اینجا ما یک کم بهش بخندیم
دوشنبه 5 اسفند 1387

leon-dk - ایران - تهران
من تازه واردم ولی نظرم رو میگم : آدمها میتونن حرفهایی رو بزنن که واقعیت نداره ، یا بهش اعتقاد ندارن ... ولی آدمهایی هستن که به این چیزها واقعن معتقدن .
دوشنبه 5 اسفند 1387

mar mar - المان - المان
از کامنتهای همه شما عزیزان لذت بردم همتون حال دادید طفلکی اشپزه بالاخره باید یک جایی از برنامه نشون میداد که معتقده که برنامه اش بیشتر ادامه داشته باشه. نان را باید به نرخ روز خورد.
دوشنبه 5 اسفند 1387

persian - امریکا - ریچمند
مردهشور هر چی خرافاته.کار مهندس مملکت رو.لابد شغل 4-5هست
دوشنبه 5 اسفند 1387

elora - نروژ - اسلو
خیلی باحال بود مخصوصا کامنتهای دوستان .تو ایتالیا دیدم تو پیتزریا هاشون همشون از این حوضچه ها با شیر اب های متعدد داشتنا.لول .ولی ورز دادن خمیر بعد از تیمم چه شود hana84 - سوئد .لول
دوشنبه 5 اسفند 1387

panjere - سو عد - گو تنبر گ
یارو زنگ میزنه به پیتزافروشی میگه اقا لطفا یه پیتزا .اقاهه میگه به نام... ؟یارو اخ اخ ببخشید به نام خدا لطفا یه پیتزا بدین.
دوشنبه 5 اسفند 1387

rabi_israel - تهران - ایران
اخوند هم می خواد دنبال ناموس مردم کنه وضو می گیره انرژی مثبت می گیره برای همین دست خالی بر نمی گرده راستی چند سوال جواب داشتم با آرد می توان تیمم کرد جواب اگر ارد شما خاک باشه می شود٬ سوال با چه ابی می توان وضو گرفت جواب با آب جاری اگر از مستراح باشد مشکلی ندارد فقط جاری باشد٬ سوال می خواهم زن پنجم بگیرم چه باید بکنم جواب کاری ندارد یکی از خانمها را بفرستید مرخصی٬ سوال اگر من اشپز باشم چه حکمی دارد جواب حرامست حرامست آخه می دانید من مسلمان نیستم باید خودتان را بشویید عزیزانی که خارج کشور هستن جواب من را ندهید حرامست حرامست من انرژی منفی می دهم یادمه در مدرسه یک معلم داشتم هر وقت کتکم می زد می رفت دستاشو می شوست اول نمی دانستم چرا بعدها فهمیدم که این بابا غیر مسلمان را حرام می دانست البته من خیلی خوش شانص بودم اگر مسلمان بودم حتما زنده نبودم لطفا جواب مرا ندهید اگر این کار را کردید کیبورد خودتان را بشویید.
دوشنبه 5 اسفند 1387

paltalk - ایران - شیراز
میگم اگه کسی بعد از وضو بر عکس نفس بـکشه بازم خمیر پیتزا خوب در میاد؟چون نفس بر عکس وضو رو باطل میکنه.
دوشنبه 5 اسفند 1387

botparast - ایتالیا - میلان
یادم باشه فردا سر راه یه سر برم پیش پیزایی محل روش جدیدرو بهشون یاد بدم.............اخر خنده بود
دوشنبه 5 اسفند 1387

man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
منم هرچی خمیر پیتزا درست می کنم زیرش می سوزه روش خامه !!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

arash_sweden20 - سوئد - بورس
دوستان می دونید مشکل دین ما چیه ؟
مشکل اینه که امثال الاقی مثل این اقا و مایلی کهن و به طور کلی اخوندا نظرهای شخصی و خرافیه خودشون رو به اسم دین جا می زند و چهره ی دین رو خراب می کنند. امثال من هم اینجور موقعها حرفی دیگه نداریم بزنیم و قبول دارم اکثر مردم ما هم متاسفانه همینطوری در جهل به سر می برند .
دوشنبه 5 اسفند 1387

3pac - آمریکا - اماریللو
حتما باید بالا سرش قران بخوانیم که خوب بپزه.ولی‌ عجب جوکی بودا


دوشنبه 5 اسفند 1387

presidenthamid - ایران - تهران
Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران ------lalehiran - آلمان - مانستر و ...
دوستان گلم - به نظر من حتی اگر ایشون الکی و برای تظاهر هم این حرفو زده باشه باز هم کار کسایی که ایشون را مسخره می کنن بدتره ... حرف بدی نزده که زود به همه بر می خوره !!! این هم اعتقاد اونه - اعتقادات هرکسی هم واسه خودش محترمه و بقیه موظف هستند به اعتقاداتش حداقل تا جایی که به اعتقادات اونا کاری نداره احترام بذارن ... وضو گرفتن بی شک باعث یاد خدا میشه (نمی گم صرفا وضو گرفت - یکی از راههای یاد خداست) و ایشون هم مثل خیلی کسای دیگه با یاد خدا انرژی مثبت می گیرن و هیچ تعجبی نداره و هیچ جاش عجیب نیست
دوشنبه 5 اسفند 1387

mohsen_raja - ایران - تهران
دوستان عزیز توجه داشته باشن برای میهمانیهای بیش از پانزده نفر علاوه بر وضو خواندن ایت الکرسی به تعداد میهمانان به خوشمزه ترشدن غذا کمک می کنه ضمن اینکه برای انواع ساندویچها سه تا صلوات وبرای نیمرو و کتلت یک صلوات هم کافیه .
دوشنبه 5 اسفند 1387

amirpro - بلزیک - استنده
این یارو راه و رسم پاچه خواری رو خوب بلده .چند وقت دیگم میبینیم یه کاره ایی شده.لابد علی گدا وقتی این برنامه رو ببینه میگه این جوون خیلی مثل خودمون...بیاریدش بیت یه منصب ....ی چیزی بش بدید.
دوشنبه 5 اسفند 1387

shirin* - کانادا - اتاوا
hana84 - سوئد - ---
بعد از چند روز خندیدم. مرسی دوست عزیز از کامنت جالبتون
دوشنبه 5 اسفند 1387

odin - بلژیک - انتورپن
arman_keyvan - کانادا - Calgary دمت گرم خیلی باحال بود.
presidenthamid - ایران - تهران بابا جان تو دیگه چرا واسش ماست مالی میکنی؟ اخه مرد حسابی اعتقاد یارو چه ربطی به معجزه داره!!!؟ خوب این حرف یعنی معجزه کردن. یکی مثل رئیس جمهور و رهبر وقتی با این دروغها و مزخرفات نون دونی باز میکنه، خوب اینهم که اشپزه و دستش به یه جایی تو تلوزیون بند شده به خودش میگه چرا من نگم؟ اون سردسته پستها و دروغگوها هاله نور میگیرتش، اینهم با وزو پیزا میپزه، حتما با قل هوالله هم ابدوغ خیار درست میکنه.
دوشنبه 5 اسفند 1387

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
IRANPPP - آلمان - دوسلدورف
راننده بی سواد طرفدار جمهوری اسلامی. «خلسه» را با «سین» می نویسند. البته اگر ناراحت نمی شوی این بدعتی است که خودت گذاردی.
دوشنبه 5 اسفند 1387

kooroshe hakhamanesh - ایران - تهران
میگم چقدر این مردم با این حکومت همخونی دارن!!!!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

1k adame sadegh - کانادا - تورنتو
برو بساطتو جمع کن ..معلومه که از اون خاینهای دورغگو هستی اگه راست میگی وضو بگیر تا میلیادر بشی که معجبور نشی اراجیف ببافی یادت باشه که در قرن بیست یکم زندگی میکنیم ها
دوشنبه 5 اسفند 1387

babaktoronto - کانادا - تورنتو
پی پی پی دوسلدورف
سلام خوبی عزیز
ازت خوشم میاد جدی میگم روشی که در پیش گرفتی خوبه جواب میده البته برای عوام نه همه کس. یکی به میخ میزنی یکی به نعل. اول میگی دین کیلویی چنده و از این حرفا بعد میایی حرف این بابارو البته خیلی زیرکانه و غیر مستقیم تایید میکنی. بابا ارسن لوپن کیلویی چنده مامورای جمهوری اسلامی خودشون یه پا ارسن لوپن. البته به قول خواهر زینب از قم که اون هم از برادرای بسیجی یاد گرفته تو اگه لاتی ما شکلاتیم جون عزیزت مارو سیاه نکن . حالا مگه حتما باید به دین بد و بیراه بگی تا مردم ادعاهاتو در مورد احمدی نژاد باور کنن؟ اون دنیا سوسک میشیا از ما گفتن.
دوشنبه 5 اسفند 1387

babaktoronto - کانادا - تورنتو
این اشپزه خودشو خونوادشو بیمه کرد اون هم چه بیمه ای بیمه دستمال یزدی. تو جمهوری اسلامی بهترین بیمه است. همچین با یه جمله بیمه میشی ابد العمر.
من فکر میکردم خمینی از ماه اومده پایین حالا نگو هنوز اون بالاست.
از کوزه همون برون طراود که در اوست. وقتی حکومت حکومت دستمال به دستاست خوب همین میشه دیگه این یارو مقصر نیست مقصر کسانی هستند که این بابا رو که مثل گوسفند دنبال یه سری خرافات میرن امثال این بابارو به حماقت میکشونن. اما خدا خیرش بده من مدتها بود که میخواستم بدونم که رمز موفقیت کمپانی پیتزا هات تو امریکای شمالی چیه که حالا فهمیدم.
دوشنبه 5 اسفند 1387

alis431 - المان - برلین
حالا اگه وسطش........چه میشود. لطفا راهنمای کنید مرسی.
دوشنبه 5 اسفند 1387

hossein-plr - ایران - تهران
فقط نمیدونم اجنبی ها واسه این ایرونی های خارج از کشور چه نقشه ای ریختن که حتی تو مطلب پیتزا هم گیر دادن به احمدی نژاد...
یه دعایه قشنگه قشنگ:
خدایا بفهمان به ما که تو کریمی تو عظیمی تو نمایندهی فضلی ... تویی که ما رو خلق کردی...تویی که قدرت دادی من بشنوم/حرف بزنم/نگاه کنم/احساس کنم/به دیگران عشق بورزم/دیگران را دوست داشته باشم/ ... به ما بفهمان که تو یکتایی/به خلق بی نیازی/شریک وهمتایی نداری ... بفهمان که یاد تو آرامش دل و جان ماست و این فایده اش فقط برای ماست و تو هیچ احتیاجی به بندگانت نداری ... هر که به ریسمان تو چنگ زد قطعا خود را سعادتمند کرده است
دوشنبه 5 اسفند 1387

TAAT - ایران - اردبیل
متأسّفانه استفاده ابزاری از دین و رواج رسمی خرافات دینی و آمیخته کردن آنها با احساسات پاک و لطیف مردم ،مدّتهاست که قبح آن ریخته و علناً تبلیغ میشود.شکّی نیست که ما کارهایمان را با نام یزدان پاک،متبرک میکنیم ولی این باور را برای خلوتگاه نیایشهایمان میگذاریم نه برای برنامه آشپزی!!
دوشنبه 5 اسفند 1387

Mr-MiLaD - اکراین - اکراین
استا‌‌د در صورت قطع آب تیمم هم میشه کرد؟
دوشنبه 5 اسفند 1387

babaktoronto - کانادا - تورنتو
پرزیدنت حمید
مسجد ضرار( اگه اسمشو اشتباه نگفته باشم) میدونی کجاست و چیه؟
مسجدی بوده در مدینه که پیامبر اسلام دستور اتش زدنشو صادر میکنه. بعد که بهش میگن یا رسول الله اخه چرا باید مسجد رو اتیش زد میگه این مسجد که از بحر فریب مردم ساخته شده همون بهتر که اتیش بگیره
حالا دوست عزیز کسی به وضو کاری نداره اما وقتی بحث ریا و فریب مردم پیش میاد دیگه نمیشه ساکت نشست. مطمین باش خود خدا هم از ریاکار متنفره. هم این احمق که خوب درست شدن خمیر پیتزا رو به خدا نسبت میده و هم اون مایلی کهن احمق تر از این چون از این راه میخوان شغل خودشونو تضمین سه قبضه کنن پس باید باهاشون مقابله کرد حالا با هر روشی که میشه تا این روش مرسوم جامعه نشه. حالا فهمیدی که چرا ماها اعتراض میکنیم؟ یه مثال مذهبی زدم که خوب بگیری مطلبو
دوشنبه 5 اسفند 1387

joojoo20 - امریکا - سکرامنتو
بابا اینها مثل اینکه ما را ... گیر اوردند. لابد اگه نماز جمعه بریم قورمه سبزیمان بهتر در میاد. اینا دیگه گندشو در اوردن.
دوشنبه 5 اسفند 1387

massoudoslo - نروژ - اسلو
بابک از تورنتو، مرسی‌ .
دوشنبه 5 اسفند 1387

saeed rahmani - رومانی - کاراکال
elina- - سوئیس - زوریخ
وااااالله
دوشنبه 5 اسفند 1387

saeed rahmani - رومانی - کاراکال
hossein-plr - ایران - تهران
این دعا واسه چه غذائی بود!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
دوشنبه 5 اسفند 1387

saeed rahmani - رومانی - کاراکال
بچه ها من اشپزیم حرف نداره و میخواهم مطلبی رو بجای اشپز برنامه خدمت علاقه مندان به پیتزاعرض کنم در نبود اب باید با ارد نخودچی تیمم کرد
دوشنبه 5 اسفند 1387

saeed rahmani - رومانی - کاراکال
این مهندس داره رژیمو مسخره میکنه فردا سرشو میکنن زیر اب
دوشنبه 5 اسفند 1387

shiva66 - هلند - خرونینگن
همینها هستن که اسلام معاویه رو توی ایران رواج دادن. اگر نه اسلام یه دین انسانی هست و باید به پیروانش احترام گذاشت.
دوشنبه 5 اسفند 1387

taraneh2008 - المان - هامبورگ
alireza.ch - سوییس - نوشاتل
به IRANPPP - آلمان - دوسلدورف ایمان داشته باشید.خودش تو پیتزافروشی کار کرده میدونه چطور خمیر پیتزا خوب درمیاد.فقط نمیدونم چرا موقع بریدن پیتزا از انرژی مثبت استفاده نکرد تا دستش نسوزه.کامنتش را ببینید در بخش وسایل متنوع برش پیتزا , مخصوص عاشقان این غذا.
دوشنبه 5 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
از فرقهء شیعه بیشتر از این هم نمیشه انتظاری داشت! آبروی نداشتهء اسلام رو بردند.
هرچی علم بیشتر پیشرفت میکنه، دین اسلام خنده دارتر میشه( به خصوص فرقهء شیعه)
دوشنبه 5 اسفند 1387

Alireza.. - ایران - تهران
rabi_israel - تهران - ایرانمیلیونها مسلمان باید از شما غیر مسلمانها الگو بگیرن از جمله خوده من اصلا مهم نیست دینت چیه هرچی که هست از دین اسلام که بدون اغراق هزارو چهارصدو خرده ای ساله که داره میجنگه و مخالفینشو میکشه بهتره....
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

ufo - دانمارک - وایله
اول سلام کنم حضورسروران گلم.دوم.خدمت بابک خان از تورنتو.خوش امدی عزیز.صفا اوردی چندی نبودی دلمان تنگ گشته بود امید است هرجاکه هستی سلامت باشی.سوم.تمام کامینتها جالب وخواندی بود دست همتوندردنکنه.پاینده ایرانوایرانی
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی
دیوونگی مسریه. اینم دلیلش.. دیوونگی احمدی نژاد داره به همه سرایت میکنه. از اون ورهم اون یکی بامزه مایلی کهن رو داریم که داره هذیان میگه. من نمیدونم خدا چرا به جای اینکه حواسش به خمیر پیتزای مردم باشه یا اینکه بره ناغافلی عشق مربیگری فوتبال به سرش بزنه یکی نمیزنه پس کله این احمدی نژاد و اون ارباب جانیش جناب رهبر تا ببینه این کار بیشتر به سودشه یا آشپزی... جنون ما ایرانی ها به خدا هم سرایت کرده...
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
TAAT - ایران - اردبیل
هموطن نظر شما کاملا صحیح است .
در فرهنگ دینی ما دائم با وضو بودن بسیار پسندیده است و سفارش شده .
حتی هنگام آماده شدن برای خواب چون عقیده بر این است که خواب یک مرگ کوتاه مدت است و انسان خواب با مرده فرقی ندارد بنابراین اگر دیگر بیدار نشد هنگام مرگ با طهارت باشد . یا هنگام شیردادن یک مادر به فرزندش . طهارت و پاکیزگی نه بد است و نه خرافات همانطور که
دستشویی کردن بدون طهارت نشانه ی فرهنگ و روشنفکری نیست .
نان در فرهنگ ما قداست دارد و برکت خدا شمرده میشود هنوز روستاییان ایران تا به قول خود آرد را مسلمان نکنند و شهادتین بر آن نخوانند خمیر درست نمی کنند و بر این عقیده اند که برکت در خانه شان افزون میشود شاید این عقیده از آنجایی سرچشمه می گیرد که هر مواد غذایی که تناول میشود باید نام خدا بر آن خوانده شود . به همین دلیل هم خرده های نان را زیر دست و پا نمی ریزند و با آشغال قاطی نمی کنند . هر جامعه ای
آداب و رسوم ملی مذهبی خود را دارد و نمی توان به آن خرده گرفت اما هنگامیکه تبدیل به تبلیغات و سوءاستفاده می شود از اصالت و قداست می افتد البته به نظر نمی آید که این هموطن آشپز قصد خود نمایی دارد . گمان میرود ایشان تنها از سر ساده لوحی موضوعی شخصی را در رسانه ای همگانی و جهانی مطرح می کند که باعث مضحکه و تحقیر از سوی هموطنانش میشود.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

soogol - نروژ - اسلو
leon-dk - ایران - تهران
تازه وارد عزیز سلام و خوش امدید. فارسی شما هم دستخوش تغییرات جمهوری اسهالی شده است.واقعن اخرش الف دارد نه نون یعنی: واقعا
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

waxy - امریکا - سیاتل
دیگه اشپزباشی مونده که راجع انرزی مثبت حرف بزنه این مردک خجالت نمی کشه از فک و فامیلش با شرو ورش
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

babaktoronto - کانادا - تورنتو
یو اف او - دانمارک - وایله
مسود نروژ - اسلو
و همه عزیزانی که به برادر کوچک خودشون محبت دارند درود میفرستم و از ابراز محبتتون کمال سپاسگذاری را دارم. انرژی حاصل از خرد والای هموطنان عزیز که تنها نمونه کوچکش در اینجا مشهود است بسیار دلنواز و روحبخش و گواه اینده ای روشن برای وطن نگون بخت ماست.
خواهر عزیزی که از افشاگریهایی که قولش را داده بودم پرسیدند به عرض میرسانم که چشم حتما بزودی.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

punisher - ایران - شیراز
جوری حرف زد که انگار در مورد سمنو و شله زرد ، اظهار نظر میکرد ....!!!! زرشککک.دیگه گندش رو در آوردن.حالم از هر چی دینه بهم میخوره.یه سوال از این آشپز بی عقل ....؟
تو کشورای اروپایی و امریکایی و ....... که مثل تو الدنگ ، مسلمان نیستند ، کافرند و نجس ....!!!!!! چطوری غذاهای خوشمزه و .... میپزند ...؟ آنها که ....... هستند.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

anti akhoond - ایران - تهران
nahid amid - فرانسه - پاریس
خیلی باحال گفتی
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

sadra121 - ایران - ایران
لطفا ی سرچ بزنید " نیایش آب " اینقدر به این بنده خدا گیر ندید (;
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

punisher - ایران - شیراز
shiva66 - هلند - خرونینگن
تو دیگه جمعش کن بابا حال نداری .....!چرا ولایت...... نیستش.مگه به برنامه آشپزی علاقه نداره...؟ تو رو خدا بیا یه کم قدم آهسته برو ....!!!
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

rony - امریکا - لس آنجلس
آقا مگه نمیدونید . ما راجع به پیتزا حدیث داریم .....
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

yeki-2 - قطر - دوحه
فکر کنم اگه قبلش غسل بکنیم پیتزا بشه پیتزا هات
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

sarbaz59 - سوعد - گوتنبرگ
چرا تا اومد توضیح بده تموم شد؟
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

saraschweitz - سویس - سولوتورن
سلام.من از دیروز به جمع شما وارد شدم. متاسفانه تنهاکسانی که اعتقادات خودشون مسخره میکنند وبا انها سوژه دست دیگران میدهند مسلمونا بویژه ایرانیان مسلمون هستند.ولی من یک چیزی میگم ایران ما متاسفانه پر است از این افراد. واین چیز تازه ای نیست. ولی میخوام اینهم بگم که مانباید همه چیزو زیر سوال ببریم این ادم فکرش اینقدره که ازاعتفادش برای خمیر پیتزا استفاده میکنه واقعا متاسفم...
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

هومر - ایران - شاهرود
فکر کنم قبل از برنامه آقا(سید علی)بهش زنگ زده گفته اگه اینو بگی یک ماه اشترک رایگان هفته نامه انصار حزب الله بهت میدیم!!!!
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

nilo - ایران - کرج
elina- - سوئیس - زوریبابا دامت گرم اییی ول واقعا کلی‌ خندیدم خیلی باحال بود .بابا این آقا فک می‌کنه مردم تو قرن چندم دارن زندگی‌ میکننن؟ برو بابا جم کن
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
taraneh2008 - المان - هامبورگ
من به ایشان و بخصوص کامنت هایی که در مورد حمایت از احمدی نژاد می گذارند ایمان صرف دارم. ایمان به اینکه هیچ کس بهترین از این مردم نمی توانست آینده ایران را بوسیله نمایاندن چهره بیمار خرافه گرایی بیمه کند.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

mandana b - ایتالیا - میلان
وو
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

mandana b - ایتالیا - میلان
این مملکت داره به کجا میره؟ واسه همین چیزاست که برخورد این اروپایی ها روز به روز بدتر میشه با این چرندیاتی که نشون میدن.کسانی که خودشون هیچ فرهنگی ندارن خودشون رو برتر میدونن
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
saraschweitz - سویس - سولوتورن
حد روابط شما و دوست صمیمیتان را کسانی از بیرون برایتان تعیین می کنند ؟! این هموطن آشپز حتما اینقدر احساس دوستی و نزدیکی به خدا دارد که در درست از کار در آمدن خمیر هم از او یاری می خواهد و این دلیل بی عقلی او نه که از محبت و اعتمادش به دوست دانا و توانایش است .متاسفانه بیان مگو های بین دو دوست باعث حرف و حدبث می شود.
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

shahin 12 - انگلیس - چشر
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
من همش تو این فکر بودم که چرا این اروپایها و امریکایها اینقدر بدون امکانات و گرسنه هستند؟! با کامنت تو به جواب سوالم رسیدم متاسفانه اینها نمی فهمند قبل از خوردن نان باید نونو مسلمان بکنند و مردمانشان از گرسنگی تلف نشوند.پس بخاطر مسلمان کردن غذا قبل از خودنکه این روستایها-پاکستانیها-مسلمانان افریقا و غیره این همه برکت از سرشون میباره؟! راستشو بگو حتی تو خوابت سوئدو دیدی؟
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

saintseraph - ایران - هگمتانه
میشه بجای سس زیارت عاشورا بخونیم؟
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

ashoor - ایران - تهران
shahin 12 - انگلیس - چشر
موافقم
سه‌شنبه 6 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
12 shahin - انگلیس - چشر
من واقعییتی از اعتقاد مردم ساده دل روستایی را که وجود دارد بیان کردم و
اینکه هر انسان می تواند هر گونه که مایل است با نزدیکان خود ارتباط برقرار کند که امثال شما دنیا دیدگان باید این موضوع را بهتر درک کنند من نگفتم که خداوند روزی کسی را که به یاد او نبست و یا اصلا او را نمی شناسد و یا ضد اوست را قطع می کند . در ضمن نگران بنده های فقیر خدا نباشید شاید خداوند در آن عالم جبران محرومیت و فقر بیچارگان را بکند و قضیه بر عکس شود و از خجالت آنها در بیاید شما به فکر تامین خود و خانواده تان در اروپای رویایی باشید.
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

shiva66 - هلند - خرونینگن
punisher - ایران - شیراز

شما اصلن فهمیدی چی فرمایش کردی؟ ضمنن ادب مرد نشانه شخصیت اوست. هنوز یاد نگرفتین با یه خانم محترم چطوری حرف بزنین؟
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

ایران فردا - انگلستان - لندن
دادن انرژى مثبت برای بهتر انجام شدن کار اثبات شده.... که این انرژى‌‌مىتواند‌‌‌ با‌جمله ساده ایی مثل:(من میتوانم) میتواندهمه را دربهتر انجام شدن کار یاری دهد .اما متاسفانه خیلی افراد به اسم دین سو استفاده کرده (تظاهر)...... متاسفانه.
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

farnoosh63 - انگلستان - لندن
حالا اگه منم وضو بگیرم پلو رو دیگه خمیر درست نمیکنم
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

ahb51 - ألمان - هانوفر

دیکتاتور زمانه شهید شده بهانه”، “مرگ بر طالبان، چه کابل چه تهران”، “بسیجی برو گمشو” ، “توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد”، “مرگ بر دیکتاتور”، “بسیجی بی عرضه قرآن کردی به نیزه
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

farimahx - ایران - شیراز
فردا میگن اگه وضو بگیری بری توالیت ادرارتون خوردنی میشه.....
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

sarbaz59 - سوعد - گوتنبرگ
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
کاملا موافقم درخت روی ریشه استواره.درضمن تا اشپز اومد علت فنی رو شرح بده قطع شد.
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

shahin 12 - انگلیس - چشر
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
خیلی جوکی بابا مگه خدا انسانه که از یکی شرمنده بشه به یکی چابلوسی کنه زیاد بده به یکی کم بده بگه بعدا جبران میکنم پس این عدالت چی میشه؟یعنی شما میفرماید هرکسی تو این دنیا بدبختی-فلاکت-زجر-کرسنگی-سرما-گرما-دربدری -بی ابی و غیره بکشه خدا تو ان دنیا با چندتا حوری جبران میکنه؟پس تو میگی تو میگی هرکی تو این دنیا تو رفاه باشه میره جهنم؟یعنی بجز چند میلیون گرسنه و اکثر هم مسلمان کل مردم غیر مسلمان باید بروند جهنم؟ فکر نمیکنی یکی از دلایل بزرگ عقب ماندگی مسلمانان همین طرز فکر تو باشه؟تا انجایی که من خبر دارم کسی از ان دنیا برنگشته.
ان خدای که تو میگی نه داناست نه توانا ونه اگاه مثلا اگر بود شیطانو خلق نمیکرد یا پدر شیطانو در میاود که بقول مذهبی ها انسانو گمراه میکنه.
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
12 shahin -انگلیس -چشر
ای حرفا رو ول کن منم هروقت از ننم ازی چیا می پرسم میگه به تو آدم با یه من ( ببخشید نمی تونم بگم چی میگه ) تو شکمت نیومده ای...رو به خدا کنی . حالا جونم یه چی برات بگه ذوق کنی . دیشب که گفتی تا حالا تو خوابم سو ئد و دیدی یانه حقیقتش دلم خیلی شکست و شب که خواستم بخوابم به خدا گفتم چرا منم نباید مثل شهین دوازده که الان داره تو بهشت انگلیس زندگی می کنه نباشم مگه مه چیم از ای کمتره شایدم برا دوازدهه که هواشو داری سرتو درد نیارم بالاخره با همی حسرت خواب رفتم
خواب دیدم چه خوابی ! دیدم اومدی دنبالم گفتی پاشو پاشو می خوام ببرمت سوئد بهت گفتم نکنه تو از طرف دوازده امام اومدی خیلی برزخ شدی سرم داد کشیدی ای چرت و پرتا چبه می گی دوازده امام کدوم( ببخش نمی تونم بگم می ترسم کور بشم ) هستن . من خودم خدایم ننم که اینو شنید دو بامبی زد تو سرش منو کنار کشید و چون مهمون بودی تو روت نگفت و آهسته بهم گفت خاک تو سرم شد با ای کافر خدا نشناس کجا می خوای بری ؟! منم که میدونستم خدا تو رو برام رسونده به ننم گفتم به همو خدا کافر نمی شم تو بذار برم اصلا نمی تونم کافر بشم ننم هم که حالمو دید چند تا دعا برام خوند و تو یه بقچه به نون قلفتی روغنی ورقه ورقه شده گذاشت و گره زد با یه کم کره تلمی و ماست کاکوتی و یه تیکه پنیر محلی و چند پر گردو بهم داد بعد گفت ننه از نون حتما بهش بدی بلکم بخوره.شاید نور ایمان تو قلبش جا بگیره من که چشمم آب نمی خورد اما گفتم باشه ننه و را هی سوئد شدیم .
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
قسمت دوم : به واقعیت پیوستن بک رویا
تو یه چشم به زدنی رسیدیم به سوئد رویایی اما خودمونیم چقد طبیعتش
شیبه ولایت خودمون بود صخره های سنگی به گوتنبرگ رسیدیم گفتی مردمش یه چی دیگه بهش می گن حالا زبونم نمی گرده ولش کن همون گوتنبرگ بهتر یادمه ٬
گفتی دهاتی اول برو شهر بازیش که تکه ! وای وای وای چی بگم بعد گفتی
خیله خوب منم کار دارم بریم یه کم پارچه از شهر بغلیه بروس بخریم که به شهر پارچه معروفه راستش خوشم نیومد دلم نمی خواست از شهر بازی برم
اما مگه جرات داشتم حرفی بزنم خلاصه خریداتو کردی ٬ از بروس خوشم نیومد بعد گفتی خوب حالا بریم اولاره اولارد هم چی چیزی گفتم اونجا دیگه کجایه ! شهر بازی داره ؟ گفتی نه ! میخوام به کم سوغاتی بخرم آخه خیلی ارزونه و از اروپا هم برا خرید اونجا میان ! تو راه که می رفتیم گفتم چقد رودخونه بگردم قدرت خدا رو ! چپ چپ نگام کردی و گفتی ای چرت و پرتا رو تو داهات خودت بزن منم خف کردم و از ترس ساکت شدم یه ساختمونای عجیبی تو راه گاهی می دیدم که یه کم سقفاش شیبه مسجدای خودمون بود با ترس و لرز پرسیدم اینا چین گفتی کلیسا توش خدا رو عبادت می کنن گیج بودم مگه اینا هم خدا رو میشناسن . خلاصه خودمونیم چه چیزای خوبی از اونجا خرید کردی دلم رفته بود اما پول نداشتم حتی به جفت جوراب برا ننم بخرم تو همی حسرت بودم که از خواب بیدار شدم دیدم ننم سفره صبحانه رو پهن کرده و بوی نون داغ تو هوا پیچیده خدا رو شکر کردم که خواب بود و شرمنده ننم نشدم .
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

آهنگران - ایران - شیراز
IRANPPP - آلمان - دوسلدورف
هیچی بهت نمیگم فقط تعدادی نقطه چین.خودت میدونی..........
چهار‌شنبه 7 اسفند 1387

flora_germany - آلمان - دوسلدورف
این آشپز عوضی رو از کجا پیدا کردید!!!

پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آهنگران - ایران - شیراز
آنتی اسلام - ایران - اهواز
و یا دوستان عزیز دیگر
شاید این درخواست من با این مطلب ارتباط زیادی نداشته باشه ولی ممنون میشم در مورد سوالات زیر پاسخ بدید.
----------------------------------------
1- اولین قران چگونه و چند سال بعد از فوت محمد نوشته شد؟

2- چه کسانی قرآن را نوشتند؟ اگر توسط چند نفر نوشته شده آیا احتمال اینکه خطای حافظه انسانها در آن تاثیر داشته وجود دارد یا نه؟

3-آیا قرانی که امروز در موزه استانبول ترکیه است واقعا اولین قران است؟ و قدمت آن جند سال است؟

4- جایی میخواندم که عثمان آیه هایی که دیگران آن را حفظ کرده بودند جمع آوری میکرد و مینوشت؟ ایا از نگاه مورخین بزرگ این موضوع صحت دارد!! و سوال اخر اینکه جمع آوری یک کتاب اسمانی بدین روش چه تاثیری بر روی محتوای کتاب دارد؟
سپاسگزارم
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
آهنگران - ایران - شیراز
1- اولین قران به دستور عثمان نوشته شد. که خلیفهء سوم مسلمین بود و در این کار در فاصله سالهای ۲۴ تا ۳۰ هجری قمری انجام شد
2-خلیفهء وقت عثمان با کمک زید بن ثابت، «سعید بن عاص»، «عبدالله بن زبیر» و «عبدالرحمن بن حارث» قران رو تدوین کردند. ویک قران نوشتند بنام مصحف عثمانی .
از لحاظ اینکه قران ها دارای تفاوت هستند یا نیستند؛ 100% دارای تفاوت هستند، به این دلیل که قرآن در اصل به خط کوفی نوشته شده بود و حرکت و نقطه نداشت، درنتیجه قرائتهای مختلف و متفاوت از قران بوسیلهء مسلمانان درست شد که بعدها باعث تغییر برخی از کلمات در قران شد. و از همه مهم تر عایشه زن محمد و عثمان آدمهای بسیار خلاف کار و حیله گری در زمان خودشون بودند و حتی تعدادی از آیه های قران رو در این کتاب جا ندادند. از جمله آیهء سنگسار رو از قران حذف کردند.
3- در رابطه با این سوال من هیچ اطلاعی ندارم و نمیخوام داشته باشم. چون وقتی بدونم یک چیزی دروغ است و از اساس اشکال دارد برایم فرقی نمیکند که در ترکیه باشد یا هند یا ایران یا هرجای دیگر
4-دوست عزیز این کتاب شالوده و نتیجهء توهمات مرد ... بنام محمد است و پر از تناقض و دروغ است. چیزی بنام خدا وجود ندارد که محمد کلام او را گفته باشد!
خدا ساختهء ذهن تنبل انسانهایی است که دنبال حقیقت نمیروند( تحری حقیقت) و نمی توانند برای اتفاقات دلایل علمی و منطقی پیدا کنند.
اینجا هم فقط یک تناقض از 100 تناقض که تا کنون از قران بیرو کشیده شده را برایتان مینویسم. خودت قضاوت کن!
انسان از چه ساخته شده بود؟
از لخته خون (سوره 96 آیات 1-2)
از آب ساخته شده بود (سوره 21 آیه 30، سوره 24 آیه 45، سوره 25 آیه 54)
از چیزی مانند سفال یا خاک رُس و یا گِل (سوره 3 آیه 59، سوره 30 آیه 20، سوره 35 آیه 11).
این تناقض نیست؟
در آخر امیدوارم جواب سوالتان را داده باشم اگر دوستان دیگر با من مخالف هستند خوشحال میشوم نظراتشان را بدانم!
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
آهنگران - ایران - شیراز
هموطن گرامی در مورد سابقه و چگونگی اولین نوشتار آیات قرآن و چگونگی
تقریر آنها اطلاعاتی را از آنها آگاهی دارم در اختیارتان می گذارم . حضرت محمد روزی در غار حرا تک و تنها مشغول عبادت بوده که جبرییل فرشته ی خداوند بر او نازل شده و او را مورد خطاب قرار می دهد . جبرییل : بخوان محمد پاسخ می دهد : خواندن نمی دانم . جبرییل بار دیگر ندا داده که : بخوان به نام پروردگاری که انسان را از خون بسته آفرید ٬ پروردگاری که انسان را آنچه که نمی دانست بیاموخت . و هنوز محمد جواب می داده : خواندن نمی دانم . سپس جبرییل او را چنان فشرده که پنداشته در حال فوت است . بعد او را رها ساخته و غار را ترک گفته است . محمد فهمیده که پیامی از سوی خدا برای انسانها به او رسیده است . ولی هنوز نمی دانسته که این پیام چیست . محمد از غار بیرون آمده و به میان کوه رسیده است . آوازی از آسمان شنیده که می گفته : ای محمد ٬ تو پیامبر.خدایی و من جبرئیلم . سرش را به سوی آسمان برداشته و جبرییل را در صورت مردی دیده که پاهای خویش را در کران آسمان بر داشته و جبرییل را به صورت مردی دیده که پاهای خویش را در کران آسمان استوار ساخته بود و به هر سمتی از آسمان نگاه میکرده او را در مقابل چشم خود می دیده است . که این موضوع در سوره ی نجم به آن اشاره شده و قطعیت دارد.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
بارها و بارها من حضرت محمد رسول خدا را دیدم که داشت برایش وحی نازل می شد . به ناگهان رعشه سرا پای وجودش را فرا می گرفت و گوشه و زوایاو اطراف خود را برای پیدا کردن پناهگاهی می کاوید . در سردترین شبها می دیدم که خوشحالی گرم کننده ای سرا پای وجودش را فرا می گرفت . رنجی را می دیدم که او را در خود می گرفت ٬ تنش به رعشه می افتاد ٬ پنجه اش را کلید آن می کرد و ساعتی را بدون اینکه کلامی را بشنود و یا زیر لب جاری سازد می گذراند ٬ چرا اینطور بود ؟ او کسی بود که بوسیله ی فرشتگان فرا خوانده می شد و دیگران این صدا را نمی شنیدند .
او هرگز نمی دانست که چه هنگام وحی بر او نازل می شود . وقت نزول وحی امکان داشت در حین صحبت کردن و یا رفتن به خانه و یا حتی شتر سواری باشد . او بلافاصله از شتر پیاده می شد و با ردایش خود را می پوشانید. بعضی اوقات ٬ در آغاز نزول وحی ٬ وی آوای زنگ و یا صدای پر پرندگان و یا صدایی بسان بهم خوردن زنجیر می شنید . اغلب فرشته ای بر او ظاهر می شد و یا با او به صحبت می نشست ولی ما که در کنار او بودیم نه چیزی می شنیدیم نه چیزی می دیدیم .
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
وحی خداوند به پیامبرش با کلماتی که ما بدان صحبت می کنیم نبود ٬ احتمالا خداوند دهان ما را به عنوان گودال سرمان تعبیه کرده است ! پیام خدا در قلب محمد حک می شد و پس از آنکه پیامبر بلند می شد و به نزد ما می آمد ٬ خداوند به او اجازه می داد تا الهام وحی مورد نظر را یاد آوری کند . ولی سیلابها ٬ اسمها و فعلها در نظم معمولیشان نبود . سپس این وحی ها را در روی پوست ٬ پوست درخت ٬ و یاپشت استخوان گوسفند و هر چه در دسترس بود می نوشتند . تمام آنها بدون کم و کاست توسط جبرییل گفته شده بود . وحی پشت وحی می آمد تا اینکه آسمانها هم پر به نظر می رسید و ما خوشحال و خوشحالتر می شدیم . ما جوان بودیم . ما در آغاز راهمان بودیم . سپیده دم تازه بر ما تابیده بود . ولی نشانی از آفتاب رقصان نمی دیدیم . یکی از دلایل تنفر مکیان از ما ابن بود که آنها از قدرت خدای یکتا اطلاعی نداشتند . یادم می آید که وقتی که حضرت محمد در باره ی روز قیامت صحبت می کردند آنها تا چه پایه ناراحت می شدند . یک بار ابولهب که بقدری چاق بود که باید دست به عصا راه می رفت تکه ای از استخوان یک انسان را پیش پیامبر آورد و آن را در لای انگشتانش ریز ریز کرد . او پودر این استخوان را به صورت حضرت محمد پاشید و پرسید : تو می گویی این بار دیگر زنده خواهد شد ؟ بار دیگر انسان خواهد شد ؟ حضرت محمد پودر را از صورت پاک کرده و با سنگینی و غضب به ابو لهب چشم دوخت . او گفت : خدایی که انسان را در آغاز خلق می کند اگر بخواهد می تواند بار دیگر زنده اش سازد.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

داور - ایران - تهران
آهنران:
جواب تمام سوالات رو در اینجا ببین. این رو هم بدون که بزرگترین معجزه حضرت محمد همین قرآن بوده که دلیل معجزه اعلام شدنش هم به خاطر این بوده که امکان تحریفش وجود نداره وگرنه به کتابهای حضرت ابراهیم و نوح و عیسی و ... هم معجزه می گفتند!!!!
https://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%85%D8%B5%D8%AD%D9%81+%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85+%D8%B9%D9%84%DB%8C+%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87+%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85SSOReturnPage=CheckRand=0
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

saaami - سوپد - استکهلم
احتمالا ایتالیائیا همیشه غسل میکنن قبل از تهیه پیتزا چون مال اونا دیگه خیلی خوب در میاد. هاهاها
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

kiomars222 - ایران - تهران
این آقاآشپز باشی مطبخ مبارک خود حاج آقا خامنه ایه!
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
من متوجه نشدم این داستان هایی که نوشتید اعتقاد شماست یا صرفا برای مزاح و خنده نگاشته شد؟
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
داور - ایران - تهران
مجسمه عزیز بلا...ت:
کدام کتاب در دنیا وجود دارد که بتوان دقیقا مثل آن نوشت؟ این چه اراجیفی است که با گوش بسته می پذیرید؟ اگر کسی پیدا شود که دقیقا همان ادبیات و همان دایره لغات را استفاده کند که می فرمایند این همان کتاب است. اگر کسی دیگر نوشته ای به همان سبک بیاورد که می فرمایند این آن کتاب نیست!!! مگر کسی می تواند مثل سعدی گلستان بنویسد؟ مگر کسی می تواند مثل فردوسی شاهنامه بنویسد؟ مگر کسی می تواند مثل هومر ایلیاد و مثل ژان پل سارتر تهوع و مثل وآلبر کامو بیگانه بنویسد؟ مگر تو می توانی مثل من مقاله بنویسی؟ مگر کم می توانم مثل تو نامه بنویسم؟ اگر چنین بود دیگر معنی کورس «متن سازی» که در این دانشکده ادبیات تدریس می شود دیگر چه بود؟ چطور هر چرتی را به زور و جبر ترس باور می کنید؟!!!
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
داور - ایران - تهران
قسمت اول:
توخیلی بامزه ای پسر. این اراجیفی که توی این سایت معرفی کردی فقط 200 میلیون شیعه قبول دارند و بیش از یک میلیارد و دویست میلیون سنی به این حرفها فقط میخندند و این خرافات رو قبول ندارند. شخصیت علی به اندازهء کافی زیر سوال است. با این حرفها بیشتر از این اون تفلکی رو خراب تر نکنید. علی کسی بود که توی جنگ بنی قریظه در یک روز گردن 800 نفر رو با شمشیر قطع کرد و کشت (تاریخ طبری صفحهء 1082)
خود علی با این که داماد محمد بود و پسر عموی محمد هم بود؛ محمد هیچ وقت به اون اعتماد نکرد و رابطهء خوبی با علی نداشت. در روزهای آخر عمر محمد؛ این پیامبر اسلام در سخنرانی هایش ذکر کرد که عمر نزدیکترین یار من بود و بعد از من هر چه از دهان او در بیاید مثل این است که از دهان من درامده است. و ابوبکر بهترین دوست من بود و اگر یکبار دیگر فرصت زندگی داشته باشم باز هم همین را میگویم. اما هیچ چیزی راجع به علی نگفت!!!!!!
علی دانشمند نبود؛ علی فرماندهء سپاه خوبی نبود؛ علی فقط بهترین سرباز دنیا بود که به بهترین وجه ماموریت های محول شده را انجام میداد و به بهترین وجهی گردن افراد مخالف با محمد را قطع میکرد و نزد محمد می آورد. فقط یک سرباز خوب بود.
چگونه است که علی زحمت میکشد و کتاب قران را مینویسد؛ اما کتاب خودش؛ نهج البلاغه را کس دیگری بنام ابوالحسن محمد بن حسین موسوی معروف به سید رضی و شریف رضی 400 سال بعد از مرگش می نویسد؟!!!!!! این همان حکایت بیل زدن هست!
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
داور - ایران - تهران
قسمت دوم:
آخر این سایتی که معرفی کردین بعد از کلی توصیف و تمجید و تشریح و دلیل و.... برای قران نوشته شدهء علی؛ این مطلب نوشته شده است:
{{طبق روایتی از از سلمان فارسی، علی علیه السلام پس از جمع آوری قرآن مجید، در حالی که مردم گرد ابوبکر جمع شده بودند قرآن را در مسجد به آنها نشان داد و فرمود پس از رحلت پیامبر به جمع آوری قرآن مشغول بودم، آیه‌ای نبوده مگر اینکه پیامبر آنرا بر من خواند و تفسیر و تاویل آن را نیز بر من آموخت فردا نگوئید که از آن غافل بوده‌ایم، آنگاه یکی از سران قوم برخواست و آن قرآن را دید، و گفت به آنچه آورده‌ای نیازی نیست و آنچه نزد ماست ما را کفایت می‌کند. که امام علی علیه السلام نیز گفت دیگر هرگز آنرا نخواهید دید. و طبق نظر عده‌ای از محققین شیعه، مصحف امام علی علیه السلام به عنوان سپرده امامت به فرزندش امام حسن علیه السلام رسید و پس از وی به عنوان میراث امامت به امامان بعد از وی رسیده که در زمان ما نیز در اختیار امام زمان عجل الله قرار داد که پس از ظهورش آنرا در اختیار مردم قرار خواهد داد که ابن مصحف نیز همچنانکه بیان کردیم منهای ترتیب سوره‌هایش هیچ تفاوتی با قرآن موجود ندارد.}}
--------------------------------------------
این یعنی اینکه همچین کتابی وجود ندارد!
چون من هم میگویم؛ اینجا که من ایستاده ام مرکز دنیا است؛ میگی نه؟! پس برو دور کرهء زمین رو متر کن و حساب کتاب کن ببین من وسط کرهء زمین هستم یا نه؟
این حرف که: کتاب قران نوشته شدهء علی پیش حضرت مهدی است و باید صبر کنیم تا مهدی بیاد و در چمدونش رو باز کنه و سوغاتی ها رو بده؛ و کتاب رو هم به ما نشون بده؛ دقیقاً مثل همین حرف بود!
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آهنگران - ایران - شیراز
آنتی اسلام - ایران - اهواز
و دیگر دوستان
از اینکه پاسخ من را دادید ممنونم.
پاینده ایران
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
این حرفهارو کی زده؟ فقط خرافات و حرف مُهمل بود. کسانی که عقل در کلهء شان نیست این اراجیف رو باور میکنند!
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
alireza.ch - سوییس - نوشاتل
پاسخ بجایی دادی. این ها فکر می کنند همه مثل خودشان عقب افتاده هستند.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

داور - ایران - تهران
alireza.ch - سوییس - نوشاتل
اصلا خودت منظورت رو از این ... و ... هایی که نوشتی فهمیدی؟؟؟ عزیز ... قرآن یه بار نوشته شده چه ربطی به گلستان و دانشگاه و رشته تیرکمون بازی و الک دولک و گرگم به هوا داره که تو میگی
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

داور - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز
جواب قسمت اول:
تو هم خیلی بامزه ای عزیزم .اگه خندیدن سنی ها برای تو دلیل موجهی هست که خوشحال باش چون علاوه بر اونها بیش از 6 میلیارد غیر مسلمان هم به این حرفها میخندند!!!
حضرت محمد بیش از هر کسی به علی (ع) اعتقاد داشت و اطمینان و این رو هم بدون که آخرین حرفهای پیامبر درباره حضرت علی بود نه ابوبکر که گفت اگر علی و من نبودیم خدا دنیا را خلق نمی کرد و آن دو نور ما بودیم از یک جنس.
در مورد حکایت بیل زدن هم خدمتتون عرض کنم علی(ع) به خودش واجب می دید سخنان پروردگارش رو که چراغ هدایت بشر بود بصورت کتاب در بیاره و از نظر اون شاید تنها راه نجات تکیه به همان کتاب بوده و لزومی نمیدیده سخنان خودش رو کتاب کنه ولی سید رضی چون دانشمند بوده و مثل من و شما بی سواد نبوده ، ارزش این سخنان گوهربار رو فهمیده و اونها رو جمع آوری کرده و به صورت کتاب چاپ نموده، عزیزم یاد بگیر همیشه لازم نیست بیخودی بیل بزنی!
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

داور - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز
جواب قسمت دوم:
نه عزیزم ، تو هم مثل همون مردم زمان جاهلیت که وقتی حضرت محمد(ص) علی (ع) رو جانشین خودش معرفی کرد گفتند : ((نه! محمد گفت علی دوست من است منظورش جانشین نبوده!!) هستی که کلمات را تفسیر به رای خودت میکنی. منظور از اون جمله عدم وجود کتاب قرآن با دست خط علی (ع) است که هم اکنون در دست امام زمان(عج) می باشد نه عدم وجود کتاب قرآن
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
جناب آنتی اسلام ٬ محقق جلیل القدر اسلام اشکال از کارکنان بزرگوار سایت است که مطالب بنده را پس از نوشتن در سه شب متوالی از آخر هم که قبول زحمت کرده آن را ناقص گذاشته اند. شما محقق بزرگ این عیب را از من نبینید .
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
هموطنان مطالبی را که در بالا آورده ام مطالبی ست از کتابی قدیمی نوشته ی نویسنده ای به نام ّ ه‌. آ . کرگ ترجمه ی یعقوب آژند ٬ که بسیاری از مطالب این کتاب را می توانید در فیلم محمد رسول الله با بازی آنتونی کویین ببینید این فیلم با استناد به اسناد و تحقیقات موجود ساخته شده است . هنوز بنده به آن درجه از خلاقیت تصویری نرسیده ام که زمانی را که در آن حضور نداشته ام به تقریر و تصویر بکشانم . بنده خرده بضاعتی در تقریر و تصویر مطالب دیده یا شنیده دارم که قابل اعتنا و اشاره نمی باشد.مطالب جمع آوری شده توسط محقق اسلامی جناب آنتی اسلام اشاره به نکاتی حقیقی دارد . ایشان مانند همیشه لب مطلب را با ارائه سند و مدرک و زحمت تحقیق ادا کرده و دیگران را به فیض رسانده اند که خداوند پاداش ایشان را یک در دنیا و هزار در آخرت بدهد و تحقیق را همواره رفیق راه شان گرداند . با اجازه از کسب محضر این دانشمند محقق توضیحات مختصری در باب فرمایشات این عالی مقام می دهم ضمن تایید صحت تحقیقات و گفته های ایشان با اضافه کردن این مورد که : تمام تکه های دست نوشته که کلام وحی روی آنها تقریر شده بوده در زمان عثمان جمع آوری و بعد از تکمیل قرآن به عمد معدوم شد تا دست سو ء استفاده کنندگان از ادعای دست نوشته کوتاه شود و کسی ادعایی نکند.
همانطور که بلال در خاطرات خود ذکر می کند و قرآن به آن اشاره کرده خداوند قرآن را به قلب پیامبر نازل کرد ٬ به این معنا که قرآن توسط پیامبر پس از دریافت وحی در طی بیست و سه سال و تقریر آن توسط کاتبان نازل شد ٬ که شامل دستورات و احکام و غیره است . پس از لمس حضرت توسط جبرییل و توانا کردنش به فرا گیری کلام وحی او قادر به تکرار کلمات وحی شد . در این ارتباط چنان که حضرت بیان کرده : من هرگز قبل از اینکه فکر کنم روحم از کالبدم پرواز کرده احساس وحی نمی کنم حال این سوال ییش می آید مگر پیامبر با چشم باز و گوش شنوا جبرییل را نمی دیده است و در این باره نگفته که جبرییل یک پای خود را در این کران آسمان و پای دیگر را در آن کران آسمان گذارده و تمام فضا را اشغال کرده بود .غیر از آن مگر نه اینکه صداهایی منجمله زنگ و غیره که ذکر آن در بالا رفت می شنیده است و دایم هنگام وحی فرشته ای نزد ایشان بوده چطور کسی که روحش از جسم جدا شده هم می تواند در ملکوت سیر کندو هم در زمین و جسم باشد و با هوشیاری کلام وحی را می شنیده از طرفی حکایت نزول آن به قلب چه بوده است این که نزول به چشم و گوش بوده و ملموس و قابل حس ! خداوند کدام نادانی فرشتگان را در برابر دانایی انسان به رخشان می کشد و به آنها در برابر عیب جویی از خلق انسان خرده گرفته می گوید که زود است در مورد انسان قضاوت کنید . این دانایی اعطایی که یک فرشته نادان حامل آن است و بدون حضور او انسان قادر به کسب وحی نیست چه برتری و امتیازی برای انسان محسوب می شود که خداوند کل کائنات را مجبور به تعظیم و تکریم در برابر انسان می کند این که تنها تقلبی ست فاحش که معلمی کلید رمز را توسط شاگردی توانا به شاگردی کودن می رساند ! چرا خالق جهان به این شاگرد کودن که با تقلب سوالات را جواب می دهد افتخار می کند و به خود احسنت می فرستد . خالقی که اگر زمانی کمتر از ثانیه ای از سرعت نور نظم جهانش به هم بخورد همه چیز کن فیکون می شود ! آیا این خالق گرفتار عقده ی حقارت شده و می خواهد تسبیح و تقدیس شود! او که فرشتگان تسبیح گوی صف در صف دارد ! پس حکایت چیست ؟
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

paradise waiter - چین - شانگهای
سلام. این لینکش اکسپایر شده. لطفا کنترل فرمایید. متشکرم
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
داور - ایران - تهران
1- وقتی کتابی وجود ندارد ( وجود خارجی ندارد) شما چه طور میگی بهترین قران است؟
2- اگر علی یک شخص دلسوزی برای دین اسلام بود چرا مثل محمد که اینقدر اراده داشت و هزاران انسان رو کشت تا دینش را به همهء دنیا دیکته کند؛ این کار را نکرد که الان یک قران ناقص و پر از اشتباه در دست مسلمانان جهان باشد و این دین و مذهب به بیراحه برود؟!
3 اگر اینجور هست که شما میفرمایید من هم میگویم یک قرآن هست که از قرآن علی بهتر است و اون رو عمر نوشته. و اون قران دست ابوبکر هست! حالا صبر کن تا ابوبکر بیاید! این حرف من با حرف شما هیچ فرقی ندارد چون اگر قرار بود کسی به مدت 1400 سال زنده بماند ( مهدی ) و حتی خیلی بیشتر و معلوم نباشد که کی قصد تشریف فرمایی دارد؛ آن شخص باید خود پیامبر اسلام باشد؛ نه مهدی. خود پیامبر اسلام همیشه میگفت: من یک انسان هستم مثل شما!
مهدی یک چیز من دراوردی و خرافات محض است که شیعیان بخاطر برتری جویی نسبت به سنی ها ساختند. شخصی به این نام و این مشخصات اصلاً وجود ندارد. بی خودی خودتون رو علاف توهمات نکنید. برید بچسبید به زندگیتان که شما یکبار بیشتر بدنیا نمی آیید و این شناس را از دست ندهید.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
ضمن اینکه از لطف شما تشکر میکنم و خودم رو یک انسان خیلی عادی مثل شما میدونم اما کمی در زمینهء اسلام مطالعه کرده ام؛ باید خدمتتان عرض کنم هزاران سوال برای رد کردن قران و مکتب اسلام وجود دارد اما بخاطر کم بود وقت و حوصله فقط به 3 پرسش بسنده میکنم . قضاوت با خوانندگان و کلام شما با این سه پرسش بسته میشود که؛

1-اگر جبرئیل از طریق انتقال مفاهیم به قلب محمد با وی سخن گفت، مگر خدا نمی تواند خودش این القا را انجام دهد؟ اگر می تواند دیگر چه نیازی به پیامبر است؟کاری که برای یک نفر می کند ، برای همه بکند.
واقعاً برای یک انسان قرن بیست و یکمی زشت نیست که به موهومات مردمان عقب افتاده هزارن سال پیش باور داشته باشد؟ در گذشته های دور مردمی که از علل پدیده ها آگاهی نداشتند ، به هر پدیده ناشناخته خدایی نسبت می دادند. یکی خدای مرگ بود ، یکی خدای طوفان و یکی خدای عشق.
حالا مسلمانان یکتا پرست! و قرن بیست و یکمی جای اسریس ، آتنا، زئوس ، دیانا و .... به میکائیل ، عزرائیل، جبرئیل و ... داده اند .

2-چرا خداوند در جنگ اُحُد فرشته های بالدار خود را به یاری بنده محبوب و بر گزیده خود نفرستاد؟ اگر این سوال از مسلمانان پرسیده شود؛ سریع میگویند؛ بخاطر اینکه لشگر اسلام نسبت به غنائم جنگی طمعکار شدند و قسمت دوم جنگ را باختند! اما سوال من همینجاست. پس در این وسط نقش خدا در مقابل حمایت محمد چه بود؟ چرا محمد را رها کرد؟

3-در خیلی از آیات قران از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن بیاورند، اما معنای دقیق واژة «مثل» در این تحدی (دعوت به رقابت در همانند‌آوری) نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چیست، بنابراین دعوت به رقابت و مبارزه‌ای کرده که معیار و میزان داوری آن مشخص نیست. مخالفان هرچقدر هم متن‌های زیبا و فصیح و بلیغ و با مضامین عالی اخلاقی، اجتماعی و … بیاورند، پیروان قرآن به‌راحتی می‌گویند هیچکدام از این متن‌ها «مثل» قرآن نیستند. اما اگر از آنها سؤال شود که به چه دلیل و با کدام معیار و میزانی چنین حکمی صادر می‌کنید، خواهید دید که پاسخ دقیق و محکم و واحدی برای این سؤال وجود ندارد.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

punisher - ایران - شیراز
آهنگران - ایران - شیراز
از طرح سوالتان و پاسخهای دوستان سپاسگزارم.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
خداوند قرآن را لوح محفوظ نیز نامیده است و جایگاه نزول آن را قلب انسان
دانسته . هنگام نزول وحی توسط جبرییل به پیامبر ٬ هم زمان خداوند در حال القاء اسرار لوح محفوظ بدون واسطه جبرییل به قلب او یوده ست .
از طرفی چشم و گوش حضرن با هوشیاری در حال تعلیم گرفتن از جبرییل و قلب او در حال مکاشفه اسرار و خلوت با حق و فرشتگان تنها ناظر بر این جریان و بی خبراز مکنونات این لوح که تنها بین خدا و انسان محفوظ و پوشیده است .
در این رابطه خداوند در قرآن می فرماید که پس از آموختن علوم به انسان و تلقین چیزهایی که نمی دانسته او را به مصاف محک با فرشتگان می فرستد و انسان سربلند و موفق از این آزمایش بیرون می آید و از این موفقیت عده ای دشمن او می شوند . خداوند با صراحت به این که خود اسماء و علومی را که انسان نمی دانسته بدون واسطه و خود به او آموزش می دهد اشاره می کندو در همین رابطه است که عده ای از دیوان و شیاطین می خواهند کلام وحی را سرقت کرده و آن را بشنوند که با شهاب ثاقب توسط فرشتگان نگهبان رانده می شوند . آیا دیوان و شیاطین نیاز داشتند که خود را اینهمه به زحمت انداخته و نمی توانستند کمی تامل کنند تا پس از نزول آن را دیده و بشنوند . حتما آنها می توانسته اند منتظر یمانند اما آنها به دنبال اسرار لوح محفوظی بودند که مکنونات آن تنها بین خداوند و قلب پیامبر بود که می خواسته اند با مداخله بین الهامات الهی قرار گرفته و آنها را به دلخواه خود به پیامبر برسانند . انسان کدام علوم را می دانسته که خداوند می فرماید او به انسان علومی را که نمی دانسته تلقین می کند و دانستن همین علوم باعث موفقیت او در برابر فرشتگان می شود . علومی که فرشتگان نمی دانسته اند علوم لوح محفوظ بوده است که بر قلب پیامبر نازل می شود و نه از طریق فرشته وحی یا جبرییل ! جبرییل و دیگر فرشتگان به علومی که توسط آنها به انسان از طرف خداوند فرستاده می شود اشراف کامل دارند و به آن ناآگاه نیستند آنها نسبت به علومی ناآگاهند که کائنات را وادار به تعظیم در برابر انسان می کند و او را در جایگاه جانشینی او می نشاند.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

داور - ایران - تهران
آنتی اسلام - ایران - اهواز
1- شما خودت تنهایی فهمیدی کتابی وجود نداره یا از کسان دیگری هم کمک گرفتی؟؟
2- قرآن الان با قرآنی که دست حضرت مهدی است هیچ فرقی از نظر متن، آیه ، محتوی و ... ندارد به غیر از اینکه اون قرآن به دست حضرت علی نوشته شده
3- شما لابد از طول عمر 1400 ساله حضرت مهدی خیلی تعجب کردی! ببینم از عمر نوح هم تعجب کردی؟ از سرنوشت اصحاب کهف هم تعجب کردی؟ از نحوه تولد حضرت مسیح هم تعجب کردی؟ درضمن اونها هم انسان بودند
اون موعودی که میگی شیعه از توهماتش ساخته در تمام ادیان یهودی ، مسیحی ، زرتشتی و مسلمان وجود داره و بهش اشاره شده، مثلا فکر کردی شما که به مهدی اعتقاد نداری فقط داری زندگی میکنی و ما هم حتما داریم مردگی میکنیم!!!! که دلت به حالمون سوخته !
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Farhang_Besazim - ایران - تهران
داور - ایران - تهران
سعی کن حقیقت رو خودت لمس کنی .حس کنی!عزیزم من به تو به عنوان یک نوع بشر احترام میزارم.ابدا ناسیونالست نیستم چرا که معتقدم یکی از عیوب فرهنگی اجتماعی و اخلاقی ما ایرانی هاست که تاوون زیاد به خاطرش دادیم.ولی به عنوان یک هموطن به نظرم نقاط و خواستهای مشترک زیادی داریم.من دوست دارم که خودم و مردم کشورم آزاد و مرفّه زندگی کنند. و تو هم همینطور.من دوست دارم که همیه مردمان سرزمینم دانا و با خرد باشند و تو هم همینطور اینکه 1400 سال پیش که چه گفت و چه نوشت بحث هایست که اهمیت نداره. همه ادیان درشون شک و شبهه زیاده، موافق و مخالف همیشه بوده.باید به همه ادیان احترام گزاشت تا زمانی که مخل آرامش و آسایش و خوشبختی خودت و خوانوادت نشده.تا وقتی که سره نیزه نکردن کتاب اسمانیش رو و به ملک و نا موس اجداد من و تو توسط اون تجاوز نکردن. تا وقتی که از اون استفاده نشده در طول این 1400 سال به انواع مختلف برای اینکه سودجویان چه داخلی و چه خارجی به اهدافشون برسن .کمی فکر کن.اونوقت دیگه جای احترام باقی نمیمونه.اونوقت مثل افیون نابودت میکنه.اونوقت بازیچه دست میشی.خوب فکر کن و هوشمندانه عمل کن.مطمئن باش اگر هم نیت نیکی در صدر اسلام بوده،چیزی از اون در این دینی که به صورت رسمی الان عرضه میشه نمونده.خیلی فکر کن و به قول خود قران جزو مغضوب علیهم نباش و دانسته خطا نکن.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
هنگام وحی قرآن از طریق جبرییل و تلقین لوح محفوظ از طرف خداوند به قلب
پیامبر دونفر ساکنان و شاهدان دائمی و همیشه گی او بودند خدیجه همسر او و علی پسر عم او که در آن زمان نوجوانی دهساله بود و در خانه ی پیامبر زیر نظر او تربیت میشد . این دونفر اولین زن ومردی بودند که به پیامبر و اسلام پیوستند . علی ( ع ) که در طی ظهور اسلام و گسترش آن
در جایگاه وصی و جانشین او قرار گرفت و حضرت تعالیم وحی را کاملا به او که پا به پایش بود آموخت از طرفی پیامبر که مورد طعن دوست و دشمن به خاطر نداشتن فرزند ذکور قرار گرفته بود توسط خداوند و نزول آیه ی کوثر در
وصف کوچکترین دختر او حضرت فاطمه مژده ی داشتن کوثر به او داده و نسل پیامبر را از او و حضرت علی که داماد پیامبر و همسر او شده بود قرار داد . پدر و مادر ائمه شدند و نسل پیامبر از حضرت فاطمه و حضرت علی گسترش یافت . در اثر بروز اختلافاتی که در تاریخ نزد شیعه و سنی موجود است تنظیم قرآن به دست خلفا افتاد . اما لوح محفوظ در قلب امام علی که وصی واقعی حضرت بود حفظ و به ترتیب به فرزندانش انتقال داده شد که تا آخرالزمان حفظ خواهد بود به همین علت هم خداوند فرموده است که قرآن یا لوح محفوظ همیشه حفظ است چون خداوند حافظ اصلی آن است و آن را به صاحبان اصلی اش می سپارد . حال اگر در لفظ قرآن اشکالی وجود دارد یا آیاتی را جابه جا و یا کم کرده باشند هیچ فرقی در ماهییت آن نمی کند چون همانطور که از اسمش بر می آید لوح محفوظ است . حتی اگر کسانی اعم از شیعه و سنی آن را منحصر به خود دانسته و بر طبق خواسته ی خود آن را اجرا و یا تنظیم کنند .
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

sarbaz59 - سوعد - گوتنبرگ
800 نفر عقل سلیم نمیپذیره.با یک مقایسه راه دور نریم ارتش سوم جهان یعنی اسرائیل ظرف دوهفته بوسیله هواپیماهای اف 16 هلیکوپتر اپاچی تانک توپ بمب خوشهای گلوله های فسفر خلاصه هرچی داشتن درطبق اخلاص گذاشتن ومطلقا کوتاهی نکردن چه از نظر قوانین بشری جنگی وجدانی همه روزیر پا گذاشتن طوری که حتئ صدای خود غربی ها هم در اومد.در مجموع 1300 نفر که 735 نفر زن وبچه بودن .حضرت علی بتنهائی 800 تو جنگ کشته اگه واقعیت داشته باشه هم باید ازش ترسید وهم واقعا قابل احترام دشمنانش باید بشه .خدا به انسان 1300 گرم چربی تو کاسه سرشگذاشته که بعنوان مغز ازش استفاده کنه.حالا بگو علی هم شمشیر خوشهای داشت. با تشکراز دوستان که بی غرضانه اطلاعتشون رو در اختیارما گذاشتند.
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

alireza.ch - سوییس - نوشاتل
داور - ایران - تهران
مرد....... مگر بقیه کتاب ها ده بار نوشته شده اند؟ واقعا رابطه بین مذهب پذیری و هوش و خرد رابطه غیر مستقیم است. :-) برو خوش باش که از هفت دولت آزادی :-)
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
حال این سوال پیش می آید که آیا لوح محفوظ تنها به قلب پیامبر اسلام نازل شده است و مخصوص او و مسلمانان است . ما بر طبق آیات قرآن به این خبر می رسیم که لوح محفوظ ابتدا به سینه ی آدم خلیفه الله نازل شد به عنوان نمادی از جانشین خداوند بر زمین که به قدرتی خدایی رسیده است و به صفات او ملبس شده . همینطور که خداوند گل وجود انسان را به روایات گوناگون به حال خود رها کرد تا بتواند از آن خمیر جسم را آنچنان که مورد نظرش است درست کند این خاصیت را در روح نیز قرار داد تا با صعود به جایگاه اصلی باز گردد بنابراین با فرستادن نسخ و دستور العملهایی آسمانی در هر دوره قوانین را تکامل بخشید تا ختم نبوت و پایان کتب آسمانی . همانگونه که فسیل در اثر میلیونها سال تبدیل به نفت می شود انسان هم با ورز در جسم و روح تبدیل به انسان شده و صفات کمال را می گیرد . اطلاعات باستان شناسی نشان می دهد که انسانهای اولیه دارای اعتقاداتی بوده اند و از آثار به جای مانده این امر ثابت شده است . خداوند با آفرینش گونه ی انسان کنونی به عنوان جانشین خود که دیگر تنها یک حیوان ناطق نبود که افزون بر حیوانات دیگر می توانست اعتقاد خود را بهتر از دیگر حیوانات به نمایش بگذارد انقلابی در دستگاه آفرینش بوجود آورد و با فرستادن پیامبران و کتب آسمانی آنها را از این امر آگاه کرد و از اولین پیامبر حضرت آدم تا آخرین آنها حضرت خاتم برگهایی از لوح محفوظ را به قلب آنها به همراهی برگهایی از تعالیم به صورت کتب آسمانی فرستاد تا زمانیکه آن را در عمل کامل کرده و انسان را با ولایت کامل خود به ظهور رساند و پس از آن اختیار انتخاب نوع نگرش را به انسان سپرد و به توصیه کرد به صلاح توست که لوح محفوظ قلبت را با بهره گیری و استفاده از تعالیم درست به ظهور رسانده و به انسانیت برسانی و منظور از خلقتت را جامه ی عمل بپوشانی او در قرآن می فرماید تو با اتصال داشتن با مبدا خود به رستگاری حقیقی میرسی اما اگر این را برنمی تابی انسان باش و درست زندگی کن که آن تو را به مقصد خواهد رساند. چون ریسمان الهی از انسانیت ساخته شده و هر قدم در راه انسانیت باعث ارتقاء قدوم تو به سمت صعود است .
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
آنتی اسلام - ایران - اهواز
هموطن کوشا ٬ تلاش شما در کسب حقیقت قابل ستایش است. شما هر عقیده ای که داشته باشید من به تلاش شما در جهت دانایی احترام می گذارم .
1 - چون انسان از جسم و روح تشکیل شده جسم او نیازمند اثبات است .
بعد از هزاران سال و شکوه معجزات حیات در هر ثانیه انسان هنوز در چند و چون اثبات خداوند مانده است و او را فقط برای اینکه به چشم ندیده باور ندارد چه رسد به اینکه از ابتدا تنها او را حس میکرد . دیگر اینکه اگر شما به هدف خداوند آز آفرینش انسان دقت کنید متوجه می شوید که او این دنیا را تنها پلی برای رسیدن به آن عالم قرار داده در مورد تنوع پیامبران و علل آن در کامنتی مستقل مطالبی ذکر کرده ام.
آیا می توان خورشید را به این علت که میلیاردها سال می درخشد و نور افشانی می کند قدیمی و از رده خارج بدانید و درفکر خورشیدی نو باشیم . نور فرستادگان خداوند و کتب آنها مانند خورشید است که دل را منور می کند و هیچگاه قدیمی نمی شوند . شما می توانید برای عناصر خطرناک در اشعه های خورشید فکر و تدبیری بیندیشید اما نمی توانید به این خاطر خورشید را از زندگی تان حذف کنید.
2 - همانطور که تمامی پیامبران الهی امتحان می شوند حضرت محمد هم
مدام در حال امتحان نسبت به یقین در برابر قدرت خداوند بود . همان گونه که حضرت ابراهیم با ایمان و یقین به حفاظت خدا به آتش نمرود پا گذاشت .
آیا در آن جنگ پیامبر کشته شد ؟ اما شایعه ی کشته شدنش دست بسیاری از مدعیان دروغین به قدرت خدا را حداقل به خودشان رو کرد.
عرب در شعر و کلام سر آمد بود کلام نغز و شعر گونه ی قرآن بالاترین سخنوران عرب را به حیرت وا داشته بود آنهم از سوی کسی که در عمرش نه شعری سوده و نه خوانده بود . اما منظور خداوند از آوردن مثل این است که قرآن کلام خداست و مخصوص او و هیچ بشری نمی تواند نه به زیبای و شیوایی آن بیاورد و نه می تواند این گونه آن را در قرون واعصار اصالتش را حفظ کند . دیگر اینکه در عرض چهارده قرن بر این کتاب تفسیر و معنی نوشته شده و هنوز حقایقی را در بطن خود دارد که متخصصین از درک آن عاجزند چه رسد به غیر در عین اینکه بی سوادترین و پایینترین قشر هم با آن ارتباط بر قرار می کند . در این کتاب داستان ٬ تاریخ ٬ حکمت ٬ عرفان ٬ شعر ٬
روانشناسی ٬ انسان شناسی ٬ حیوان شناسی ٬ حشره شناسی ٬ احکام٬
علوم پزشکی ٬ علوم فضایی ٬اصول تادیبی ٬ اصول تنبیهی ٬ اصول فقهی و احکام و ........ می توانید یافت کنید کدام کتابی را می شناسید که تا این حد جامع باشد آنهم در هزار و چهارصد سال قبل . و از نظر رو خوانی شما می توانید آن را در دستگاهای مختلف موسیقی گداشته و بخوانید و در هر
دستگاه حال و هوای خود را داشته باشد . آیا نمی توان گفت این کتاب تنها
می تواند یک معجزه ی حقیقی و جاری باشد .
پنج‌شنبه 8 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت اول:
داور - ایران - تهران
دوست عزیز:
1- وقتی شما میگی یک کتابی بوده 1400 سال پیش و معلوم نیست که این کتا مجددا! بیاد شاید 1400 سال دیگه؛ پس معلوم میشه این وسط چیزی وجود نداره که من و شما بخونیم و ببینیم و قضاوت کنیم. پس این بحث تمام است و لطفاً بیخودی ادامه ندهید بلکه به عقل و منطق خودتون مراجعه بفرمایید.
2- اگر این قرانی که دست ما است با اون قران یکی است؛ خوب چه لزومی دارد شیعیان اینقدر شلوغش کنند؟ آیا به غیر از این است که میخواهند بگویند علی از عثمان و ابوبکر و عمر جلوتر بود و بهتر بود و به گردن اسلام بیشتر حق داشت و.... ؟ خیر؛ هم چین چیزی نبود. اسلام هرچه دارد اول از محمد دارد و دوم از عمر؛ که به تمام وصتهای محمد گوش داد و انجام داد و امروزه شاهد 1میلیارد و نیم مسلمان در جهان هستیم ( خوب یا بدش رو کاری ندارم) علی یک انسان با هوش بسیار کم و خیلی خیلی خشن بود که فقط بلد بود آدم بکشد و 20 سال به همهء مسلمانان قهر کرد فقط بخاطر قدرت. چون بعد از مرگ محمد نگذاشتند خلیفه بشود!
3- بله دوست من؛ هم نوح هم کهف هم یوسف هم یونس هم عیسی هم موسی همهء این داستانها تواماً با دروغ و یک کلاغ چهل کلاغ بوده و نمونه های بسیاری از اون رو در کتاب قرآن هم میبینیم برای مثال همین داستان نوح؛ از دید کتب مقدس مسیحیان کلا دنیا از 6000 سال پیش آغاز شده است! و طبق معمول داستانها و ادعاهای مذهبیون همیشه بی سند و تاریخ و به قول معروف بی در و پیکر است! اما یک طوفان به این شدت که همه دنیا را زیر آب ببرد بدون شک اثرات فوق العاده مشخص و روشنی بر کره زمین خواهد گذاشت که از هیچ کدام از آنها خبری نیست و اسناد زمین شناسی برای چنین واقعه خنده داری به هیچ عنوان وجود ندارد.
تمام آبهایی که روی زمین وجود دارد متشکل از دریاها، اقیانوسها و دریاچه ها همه و همه نتیجه باریدن باران به مدت سه میلیون (3,000,000) سال بطور مداوم است که در یکی از دورانهای زمین شناسی انجام گرفته است، حال گفتن اینکه روی زمین چند روز یا چند ماه یا چند سال باران آمده و این سبب آن شده است که تمام سطح زمین را آب فرا بگیره فوق العاده دور از تصور است، مگر اینکه پروردگار از شیلنگ های کالیبر بالای مخصوص بارگاه الهی که سبب جاری شدن نهرها در بهشت میشوند برای این منظور استفاده کرده باشد و سیستم آب و فاضلاب بهشت را چند روزی به زمین وصل کرده باشد
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت دوم:
داور - ایران - تهران
مسئله ای که بطور کلی قضیه طوفان نوح را زیر سوال میبرد همان داستان جمع آوری حیوانات و نگه داری آنها در یک کشتی و نابودی بقیه حیوانات و ادامه نسل حیوانات از آن حیوانات باقیمانده است که کاملا غیر ممکن و تخیلی است. تصور کنید یک پلنگ برای اینکه زنده بماند باید بطور مثال روزی 10 خرگوش بخورد، یعنی برای اینکه یک ببر را بتوان برای مدت 1 ماه زنده نگه داشت باید به ازای هر ببر 300 خرگوش به کشتی برد. این ببر روز اول 10 تا خرگوش را میخورد و 290 خرگوش دیگر باید زنده بمانند برای آنکه در روزهای دیگر بتوانند خوراک این یک ببر بشوند، 10 خرگوش دومی که قرار است خورده شوند باید یک روز بیشتر از 10 خرگوش اول زنده بمانند پس برای 10 خرگوش سری دوم غذا برای یک روز لازم است، بنابر این باید برای خرگوشهای سری دوم دو برابر خرگوشهای سری اول توشه غذایی در نظر گرفته شود، همینطور برای خرگوشهای دوره سوم باید سه برابر خرگوشهای دوره اول قضا در کشتی نگهداری شود و برای خرگوشهای روز 30 ام، 30 برابر قضای خرگوشهای روز اول. بنابر این شما برای اینکه 1 ببر را 30 روز با خوراک خرگوش بخواهید تغذیه کنید باید یک معادله نسبتا پیچیده ریاضی را در نظر بگیرید حال فرض کنید 2 ببر داریم و ببینید این معادله چقدر گسترده تر میشود، حال فرض کنید 10 نوع حیوان وجود دارند که هرکدامشان تغذیه دیگری هستند، برای اینکه اینها بتوانند 1 ماه زنده نگه داشته شوند حل معادله ریاضی ای لازم است که مدتها نیاز به محاسبه دارد و اصلا کار ساده ای نیست! حال تصور کنید که هزاران هزار جانور از انواع و نژادهای مختلف را یک شخصی بخواهد برای 30 روز در یک جایی زنده نگه دارد، آیا میدانید این کار چقدر پیچیده و ناممکن است؟ آیا میدانید اینها چقدر وزن و جا خواهند گرفت؟ آیا میدانید فقط غذایی که این جانوران باید بخورند چه کشتی فوق العاده بزرگ و مجهزی میخواهد؟ ساختن چنین کشیتی ای امروز هم با پیشرفته ترین علوم مهندسی و کشتیسازی و دریانوردی و جانورشناسی کاملا بعید و دور از تصور است چه برسد به نوحی که هزاران سال پیش زندگی میکرده و میخواسته از چوب درخت ساج آن کشتی را بسازد! مسلما وزن این همه حیوان و قضاهایشان قابل تحمل با یک کشیتی که یک پیامبر خنگ الهی ساخته است مقدور نیست! حتی اگر این شخص 900 سال زندگی کرده باشد!

جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت سوم:
داور - ایران - تهران
مسلماً باغ وحشی که بخواهد همه جانوران جهان را در خود داشته باشد نیاز به هزاران و بلکه میلیون ها کارمند و کارگر دارد، چطور خانواده نوح که احتمالا آدمهای مذهبی ای هم بوده اند و باید روزی چندین رکعت نماز میخواندند و نماز جمعه میرفتند وقت میکردند به این همه حیوان زبان بسته غذا بدهند؟ جریان کشتی نوح مانند این است که یک باغ وحش بزرگ بخواهد حیوانات خود را برای مدت چند ماه زنده نگه دارد و این باغ وحش حق وارد کردن هیچ مواد غذایی را ندارد، این کار فوق العاده دشوار است اما خوب ناشدنی نیست.

جالب اینجاست که مسئله به همین نگهداری آنها در کشتی نیز ختم نمیشود، بعد از اینکه کشتی توقف کرد و این حیوانات پیاده شدند باز هم برای ادامه نسل و زاد و ولد نیاز به غذا دارند و اینگونه نیست که شما بتوانید با داشتن یک حیوان نر و یک حیوان ماده نسل آن دو را تا ابد نگهدارید و زاد و ولد آنها را تا ابد بیمه کنید! همان قضیه معادله برای قضا بعد از تخلیه حیوانات از کشتی نیز مطرح میشود و بنابر این قبل از سوار کردن حیوانات بر کشتی باید فکر تغذیه آنها بعد از تخلیه هم باشند و باید برای آن دوران هم بنشینند ببینند چقدر فرضاً خرگوش لازم است که هم ببر و هم خرگوش بتوانند تا چند نسل زاد و ولد کنند و همان مقدار را تهیه کنند (از خرگوش فروشی و ببر فروشی بخرند!) و به کشتی ببرند. ولی بازهم نجات حیوانات غیر ممکن است، چون یک پلنگ شعور ندارد و ممکن است بجای روزی 4 خرگوش، در یک روز 30 تا خرگوش را بکشد و نسل خرگوش اینگونه منقرض خواهد شد. و این تنها مثالیست برای دو گونه از حیوانات، اصولاً میتوان با اطمینان گفت اگر چنین اتفاقی روزی می افتاد نسل کل حیوانات از روی زمین برداشته میشد.
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت آخر:
داور - ایران - تهران
دوست عزیز تمام این داستانها دروغی و خیالی است. و امروزه حتی بچه های کوچک وقتی که شب به رختخواب میروند که لالا کنند؛ اگر از این قصه ها برایشان تعریف کنیم بجای خوابیدن تا صبح میخندند!
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
داور - ایران - تهران
وقتی خدمتتان عرض میکنم که : آوردن فیل در خانه یک کار اشتباه است؛ این دلیل نمی شود که شما حیوان دیگری مثل گاو را به خانه بیاورید! حکایت این شد که من گفتم اسلام یک دین خرافاتی و دروغ است؛ شما برای من از عسی و موسی و .... مثال میزنید.
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
خدا چیه؟
جواب: یک موجود خیالی ( وهم) برای ذهن انسانهای بی فکر و تنبل که به دنبال حقایق از دریچهء خِرد ؛ دانش؛ و علم نیستند و حفره های خالی مغزشان را ؛ به محض اینکه برای سوالات بیرونی جوابی پیدا نکردند؛ با این نام پُر میکنند!
جمعه 9 اسفند 1387

داور - ایران - تهران
alireza.ch - سوییس - نوشاتل
من نمیدونم چرا هر نادانی به خودش جرات اظهار نظر توی هر مسئله ای رو میده؟ تو که سواد درست و حسابی نداری اول اطلاعاتت رو درست کن بعد بیا اظهار نظر کن. بله! بقیه کتابها ده بار نوشته شده اند. تو میدونی چند تا اوستا داریم؟ تو میدونی چند انجیل داریم؟ تو میدونی اصلا چند تا کتاب آسمانی داریم؟ من اگه از هفت دولت آزادم تو خوش باش که از عقل آزادی
جمعه 9 اسفند 1387

داور - ایران - تهران
جواب قسمت سوم و آخر
آنتی اسلام - ایران - اهواز
جهت اطلاع شما عرض میکنم امروزه از هیچی میان گوسفند آزمایشگاهی خلق می کنند ، با استفاده از شیر و پلنگ موجود جدید تولید میشه که تا الان 4 تا هم از اونها وجود داره؟ پس مطمئن باش کودکان امروز اگه این داستان ها رو بشنودند نه تنها نمی خندند بلکه عمیقا به این موضوع فکر می کنند که چه قدرتی پشت این موضوع وجود داشته!!! جالب اینجاست با گذشت 1400 سال هر روز ابعاد تازه ای از این دین بوسیله دانشمندان رو میشه ولی امروزه دیگه کودکان ما با این داستانها لالا نمیکنند بلکه این ما هستیم که لالا کردیم
جمعه 9 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
در جهت تایید انتی اسلام در مورد مقوله خدا :

وقتی چیزی(فرضی) به اسم خدا و الوهیت معنا پیدا می کند که برای تمام انسانها ثابت شده باشد نه با ایمان که علم محسوب نمی شود. اینکه خدا باوران نصف جمعیت جهان را تشکیل بدهند دلیل وجود چیزی فرضی به اسم خدا نیست بازی با کلمات و توهم است.

چیزی فرضی به اسم خدا از طریق تفکر قابل دسترس نیست. چون بدون کشف و تجلی چیزی فرضی به اسم خدا هیچ واقعیتی برای انسان ندارد. چون ما همواره به این حقیقت می رسیم که :
چیزی فرضی به اسم خدا یک شئ شناخته شده و مرئی نیست. تجربی و محسوس نیست. نادیدنی ست. نمی توان انرا دید.پس باید از طریق ایمان به ان باور داشت.خدایی که توسط پیامبران معرفی شده بر اساس اطاعت از ایمان بوده. ایمان یک دانش قطعی و مطمئن نیست.خدایی که از طریق ایمان به ان باور داشته باشیم خدای بعیدیست. خدایی که نادیدنی و پنهان باشد غیر قابل اثبات است.
ــــــ از طرفی دلایل وجود چیزی فرضی به اسم خدا با دانش قطعی و اثبات تجربی و ریاضی رد می شود.

چیزی فرضی به اسم خدا و به عنوان تمامیت نمی تواند یک پدیده باشد. حتی دنیا به عنوان تمامیت یک پدیده نیست چون ما در درون دنیا هستیم و هرگز دنیا را در تمامیت ان روبروی خود نداشته ایم. پس دنیا به ما اجازه نمی دهد که چیز دیگری را جز خود دنیا از ان استخراج کنیم. چیزی که در این دنیای ناقص و نا تمام که همواره در حال تغییر شکل هست وجود دارد چیزی فرضی به اسم خدای کامل و به عنوان تمامیت نمی تواند باشد.

پس با کلمات بازی نکنید و با اگاهی به زندگی بشری ادامه دهیم.
جمعه 9 اسفند 1387

sara1355 - دانمارک - کپنهاگ
آنتی اسلام - ایران - اهواز
چقدر حرفها و دلیلهایت درباره اسلام و قرآن جاهلانه و بی اساس است! تو و امثال تو مصداق عینی آیه «فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» (بقره/10) هستی یعنی :در دلها شان مرض هست پس خداوند در مریضی بیفزودشان. تو بیماری روانی معنوی داری. از اسلام و شیعه و دین متنفری به درک! مسلمانها هم از شیطان صفتان انسان نمایی چون تو بیزارند ! و خداوند درباره جاهلانی چون تو وفرماید : «اولئک کالانعام، بل هم اضل»
جمعه 9 اسفند 1387

arash_sweden20 - سوئد - بورس
آنتی اسلام - ایران - اهواز alireza.ch - سوییس - نوشاتل
خوب حالا من از شما سوال دارم .
مگه شما نمی گید که 1400 سال بیش 1 مشت بیابان گرد و ملخ خور و نادان بودن که از علم و فرهنگ و اداب و رسوم صحیح زندگی به دور بودند و این مذخرفیاتو گفتن ؟
اونا تو اون شرایط جهالت کتابی رو نوشتند که الان تو این جامعه ی مدرن و قرن 21 ------شماها تونستید فقط چند تا اشکال جزئی ازش بگیرید که اونا هم بعدا بهتون می گم که اشتباه میکنید !
حالا دوستان به ظاهر روشن فکر که فکر می کنید که در قرن 21 زندگی می کنید و دیگه عقلتون کامله ------ ایا شما با این خصوصیات وافرتون می تونید 1 کتابی بنوسید که با توجه به بیشرفت بشر --اگر برای بچه های 1400 سال بعد تعریف کردن از خنده غش نکنند و خوابشون ببره همون موقع ؟
جواب این سوال و بدید تا 100 تا سواله دیگمم ببرسم !
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز

sara1355 - دانمارک - کپنهاگ
شما که فقط فحش دادی و از قرآنت برای من آیه میگی×! من که گفتم حرفهای اون کتاب بی اساس است و محتوی نداره. با دلیل و منطق و از روی عقل حرف بزن خانوم محترم.
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
داور - ایران - تهران
داور جان. عزیز دل من. این که شما میگید از هیچ؛ گوسفند درست میکنند و یا اینکه از هیچ انسان درست میکنند یا اینکه بشر به روی کرهء ما میرود و .... اینها چه ربطی به دین و مذهب و خدا و محمد و علی دارد؟ میشه برای من توضیح بدهید؟
جمعه 9 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
داور - ایران - تهران
arash_sweden20 - سوئد - بورس
sara1355 - دانمارک - کپنهاگ

(( - نفی عصمت پیامبر و اهل بیت
- راه یافتن اوهام در قرآن و پیامبر
- نفی علم پیامبر و امامان
- نسبت دروغ‌پردازی به ایشان
- وجود نقص در قرآن و اسلام
- ارتکاب گناهان به وسیله ائمه)) از مجتهد شبستری.
من فقط با این چند جمله شبستری موافقم.

فکر نمی کنم شناخت شما از اسلام از شبستری بیشتر باشد!
پس توهمات خودتان را برای خودتان نگه دارید تا مورد انتقاد قرار نگیرید. گوش ما از این دروغها پر شده و استدلالات نخ نمای شما به درد رمال و جن گیر می خورد.
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
arash_sweden20 - سوئد - بورس
1-این کتاب تا فعلاً بیش از 100 تا تناقض و دروغ از توش در اومده اگر حوصله داشتی همه اش رو برات همینجا در کامنت بعدی مینویسم.
2- اونها ننوشتند. محمد گفت خدا به من این چیزها رو گفته. در حقیقت محمد دروغ گفت.
3- هیچ انسانی حداقل تا فعلاً نبوده که عقلش کامل باشه حتی همون محمد و همهء پیامبران دیگه. چون اگر محمد هم عقلش کامل بود حد اقل توی جنگ اُحُد شکست نمیخورد! و اشتباه دیگه اش هم این بود که تکلیف بعد از خودش رو روشن نکرد؛ هم به عمر گفت حرف تو حرف من است؛ هم به ابوبکر گفت بهترین دوست و یار من هستی و هم عثمان رو به طمع خلیه گری واداشت و هم به علی نه نگفت! پس این هم نشانهء کم عقلی محمد بود که بعد از مرگش اسلام رو شاخه شاخه کرد.
4- کتابی رو که من مینویسم و یا alireza.ch مینویسه و یا هر کس دیگه؛ ما ادعایی نداریم که تمام مردم دنیا باید برای همیشه از این کتاب پیروی کنند و این کتاب کامل ترین کتاب در همهء زمانها است و هیچ کتابی از این کتاب بهتر نیست و بهتر نخواهد بود ! اگر ما همچین حرفی را بزنیم نه اینکه 1400 سال دیگه بلکه همین امروز امکان داره حتی خود تو هم به حرف ما بخندی و ما رو مسخره کنی! اما وقتی داریم صحبت از یک معجزهء خدا میکنیم ( که یعنی زیباترین و بهترین و بدون نقص ترین و ..... کار خدا) و با این کتاب قرآن مقایسه میکنیم؛ اونوقت نتیجه میگیریم که این داستانها برای خندهء بچه خوب است!
و منطق هم همین رو میگه. البته کتابهای بسیار زیبایی در گذشته نوشته شده که هنوز هم زیبا هستند مثل شاهنامه فردوسی ( ابولقاسم فردوسی) کتاب پَر ( اثر مانتیس) یا کتاب پاپیون ( هنری چاری) و مکبث ( شکسپیر) و ... که احتمالاً در ده ها سال بلکه صدها سال دیگه هم زیبایی خودشون رو دارند. اما من نمیدونم این کتاب قرآن شما کجاش زیبا است؟! و چه چیز قشنگی دارد؟ لطفاً من را راهنمایی کنید! متشکرم.
جمعه 9 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
shad - فرانسه - نیس
مختصر و مفید؛ زیبا و کامل توضیح دادید؛ از توضیح های شما متشکرم
جمعه 9 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
هموطن محقق از مورد خطاب گرفتن از سوی شما بی نهایت مسرور و مشعوف گردیده و نور امید در قلبم درخشیدن گرفت باور نداشتم دوباره نیم نگاهی به این بنده سراپا تقصیر انداخته و مرا دوباره داخل آدم حساب کردید .منت گذاشته و خداوند را برای این موهبت شاکرم .جسارت نشود اما نمی توانم بگویم خدا کیست چون برای تعریف او باید از شروع خلقت توضیح داد . البته من یا هموطنان آگاه خداشناس می توانیم بحثی را شوع کنیم که در جهت شناخت خدا باشد اما با کمال ادب و احترام باید عرض کنم هر شخص موظف است جهت یقین خود خدا را از درون کشف کند نه از بیرون به او تزریق کنند چون سرچشمه ی ایمان به خدا از درون است .
جمعه 9 اسفند 1387

Farhang_Besazim - ایران - تهران
sara1355 - دانمارک - کپنهاگ
arash_sweden20 - سوئد - بورس
پیشنهاد میکنم نظرات اریک فرم و کیرگگارد را در مورد دین مطاله کنید و نادن نمانید.
.بشر همیشه حفره هایی در قلب و روح خود داشته که راحت ترین راه پر کردن این حفره ها چنگ زدن به ریسمان یکی از ادیان خودکامه یا انسان گراست.البته این هم برای خود رهیافتی است.ولی البته دست خواهید شد.من با اصل دین مشکل دارم ولی باز هم اگر دیگه خیلی دین دانتان درد گرفت به سراغ یکی از ادیان انسانگرا بروید.
جمعه 9 اسفند 1387

Farhang_Besazim - ایران - تهران
اریک فروم ابتدا ادیان را به ادیان خودکامه و انسان گرا تقسیم میکند و بعد از توضیح هر یک به سراغ منشا دین می‏رود و اشاره میکند که وجود دو نیاز عمده در انسان باعث بوجود آمدن گرایش بشر به دین شده است که عبارتند از:
۱-نگرش مشترک و همگانی:انسان‏ها برای بدست آوردن زندگی اجتماعی سالم و به دور از تنش نیازمند وحدت در دیدگاهها و نظریات هستند.اگر در بین دیدگاهها تشدد آرا وجود داشته باشد زندگی اجتماعی از هم پاشیده میشود و افراد به تفاهم و ارتباط اجتماعی نمی‏رسند؛و دین به پیروانش دیدگاه مشترک می‏دهد و از هم پاشیده شدن جامعه جلوگیری می‏کند.
۲-کانون احساس تعلق مشترک: نیاز دیگر انسان این است که احساس تعلقی به جایی داشته باشد.انسان از آزادی مطلق وحشت دارد.چون اگر انسان آزادی مطلق داشته باشد نسبت به هر کاری احساس مسولیت میکند و خود را نسبت به آن پاسخگو می‏داند.ولی اگر خود را تابع حکم فرد یا گروه و یا مجموعه دستورهای دینی و آیینی بداند ٬ مسولیتها را بر عهده آمر و ناهی انداخته ٬خود را از مسولیت ها و جواب گویی به مسائل مختلف رها میسازد.انسان از آزادی میگریزد؛چون می خواهد در دام مسولیت که لازمه آزادی است نیفتد.از انجا که انسان همواره به سراغ کانون سرسپردگی و تعلق میرود بازار دیکتاتوری حاکمان بسیار رونق دارد.دیکتاتوری‏ها گرچه از انسان سلب آزادی می‏کند؛ولی از این نظر که بار مسولیت اعمال آنها را بر عهده میگیرند موجب سرسپردگی خواهند بود.سپس انسان برای توجیه این سرسپردگی متوجه دین میشود و بخش فقه و اخلاق این کانون سرسپردگی را بیان میکند.
از طرف دیگر ادیان دیکتاتور چون احکام بیشتری دارند این دو نیاز را بهتر و به خوبی تامین میکنند ولی ادیان انسان گرا گرچه به حق هستند ولی در برابر ادیان دیکتاتور و خودکامه رونقی ندارند. در خلاصه فروم ابراز میدارد که دین خاستگاه اجتماعی دارد زیرا دین به انسانها دید مشترک و حس تعلق خاطر مشترک میدهد و هر اجتماعی یه این دو عامل نیاز دارد؛لذا دین در خدمت نیازهای جامعه است.وبرای تامین بخشی از نیازهای انسان پدیدار گردیده است.
جمعه 9 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
بر طبق امار سازمان ملل متحد در اغاز قرن 21 درصد جمعیت مذاهب در دنیا:
32.8 درصد از جمعیت کل دنیا مسیحی یعنی دو میلیارد نفر
19.6 درصد مسلمان از جمعیت کل دنیا یعنی یک میلیارد و صد و شصت و پنح میلیون نفر( و شیعه ها 16 درصد از مسلمانان یعنی 184 میلیون شیعه)
خدا ناباوران و دین ناباوران 15.4 درصد از جمعیت کل دنیا تقریبا یک میلیارد نفر
و ادامه.
این امار نشان دهنده این است که فقط یک پنجم جمعیت دنیا مسلمان هستند و تعدادشان به خدا ناباوران و دین ناباوران نزدیک است.
از طرفی بخش کوچکی از جمعیت دنیا یعنی شیعه ها یک سی و دوم جمعیت دنیا و یک پنجم خداناباوران و دین ناباوران هستند!!!
شیعه این بخش کوچک=یک سی و دوم ! با عقاید خرافی اش خودش را از کل جمعیت دنیا عاقل تر و خدا شناس تر می داند!!! عجب رویی!!
جمعه 9 اسفند 1387

arash_sweden20 - سوئد - بورس
آنتی اسلام - ایران - اهواز alireza.ch - سوییس - نوشاتل
شما میگید تمام دینهای موجود مزخرفند و انسانهایی برای منافع شخصیه خوشون اونارو درست کردن . حالا می خوام 1 کم فکر کنید !
همانطور که می دونید اشخاص مختلفی توی بازه های زمانی مختلف اومدن و ادعای بیامبی کردن از طرف 1 خدا . می گم این ادم های مکار و حیله گر و دزد عجب اطلاعاتی راجع به گذشتشون داشتن که اونها ( بیامبرای قبل )رو تائید می کردن و اصول کلامشون با اونا 1کی بوده ! چه قدر جالبه که هیچگدوم حیله گرهای قبلی رو رد نکردن برای جلوه دادن خودشون بلکه تائیدشون کردن و همشون از 1 خدا حرف زدند.( ما در طول تاریخ با 1 باند طرف بودیم) و جالبتر از همه اینکه الان که کتاباشون و می خونیم میبینیم هر چی گفتن کمکی بوده برای فریب دادن مردم و منافع شخصیشون نه برای راهنماییشون !
ببینم برای محمد چه فرقی داشت که سایر مردم کار خوب بکنن یا کار بد ؟ از اینکه مردم خدای واحد رو ببرستن چی گیرش میومد ؟
جمعه 9 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
هموطن فرهیخته خداناباور من که باشم که نزد شما گرامیان دیباچه سخن را به بازی گرفته و با بهره گیری از کلام و سخن گنج معانی را به سخره بگیرم . مرا کودکی نادان بدانید که گاهی بی اراده خویشتن و از سرخامی طبع کلامی نابجا و یا به جا نابخردانه بیرون می اندازد . کودک است و شیطنت و خامی جزء اجتناب ناپذیر طبع وی . حال تلاش می کنم تا بل بتوانم کمی از خرد و فهمی که خداوند در وجود هر کس به ودیعت گذاشته استفاده برده تا شاید گامی در جهت دانایی و خردورزی در کنار شما نازنینان بردارم.
1 - چه کسی خدا را به ما معرفی کرد ؟ پیامبران او با کتابهایشان یا دانشمندان با علومشان ؟
جواب مشخص است ٬ پیامبران با کتابهایشان که کلام خدا را از طریق وحی آوردند . لازم به ذکر است اکثریت دانشمندان به وجود او اقرار کرده اند اما آنها وظیفه ی خود که کشف دست آوردهای خداست را انجام داده اند و این وظیفه را به نحو احسن به انجام رسانده و می رسانند . حال نوع بهره برداری از علوم به مردم و افکارشان مربوط است نه به دانشمندان.
2- کدام پیامبران چنین ادعایی کرده اند و در کتاب خود از زبان خدا گفته نقل کرده اند که تمام انسانها خداشناس هستند و یا خواهند شد ! و آیا دقیقا برعکس آن رانگفته اند همچنین همواره شاکی از قدر ناشناسی انسان نسبت به خدا نبوده اند و کفران نعمتشان ! به همین علت تمام هم و غم خود را بر سر اثبات خدا گذاشته اند حتی اگر زیر مشت و لگد و ناسزا و شکنجه ی خداناباوران گرانقدر در طول تاریخ قرار گرفتند باز به قیمت جانشان دست از دعوت مردم به سوی خدا و رساندن پیام او بر نداشتند . بنابر این خدا ناباوری اندیشه ی غیر قابل پیش بینی نبوده است که اتفاقا همواره بازار داغی داشته است اما در قرن بیست و یکم و ظهور تمدن جدید خداناباوران بزرگوار به ......... و ناسزا به خدا باوران بسنده کرده و آنها را اینگونه مورد التفات قرار می دهند٬ که از این پیشرفت خدا باوران کمال امتنان را دارند.
3- بیماری که نزد پزشک می رود و از درد شکایت می کند نمی تواند دردش را به او نشان دهد اما می تواند دردش را تعریف کند و پزشک می تواند در صورت لاعلاج نبودن و ناشناخته نبودن بیماری آن درد را شناخته در صدد تخفیف و درمان آن باشد . برای او نشانه ها کافی ست که پی به بیماری او ببرد و در صورت جراجی دیدن علت درد نه دیدن خود درد . سوز و گداز خدا پرستی هم درد بی درمانی ست که نشانه آن ایمان به خداست و تنها داروی حقیقی آن لقاء و پیوستن به او .دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد . گاهی این لقاء قبل از مرگ جسمانی صورت می گیرد و گاهی بعد از آن که بسیار با هم متفاوت اند اما هردو لقلاء نامیده می شوند .
4 - دیگر اینکه خداوند از طریق تمام پیامبران خود حضورش را اعلام کرده علاوه بر این در قلب انسان نور خود را به امانت گذاشته و لحظه لحظه با او زندگی می کند و از رگ گردن بر طبق گفته خود به او نزدیکتر است . کاءناتی با این نظم و شکوه حیرت انگیز خلق کرده به انسان عقل و شعور داده تمام عالم را مسخر او کرده و با موجودیت او شکل داده و این موضوع را بارها تایید و تاکید کرده است . اثبات کلام او را در هر دوره به چشم می بینیم و لمس می کنیم یه همین دلایل بنده با کمال شرمساری اقرار می کنم که خوا وجود دارد .
در هر صورت مرا به خاطر تمام نادانی هایم به بزرگواری خودتان ببخشایید .
جمعه 9 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
اصلاح می کنم :

(( - نفی عصمت پیامبر و اهل بیت
- راه یافتن اوهام در قرآن و پیامبر
- نفی علم پیامبر و امامان
- نسبت دروغ‌پردازی به ایشان
- وجود نقص در قرآن و اسلام
- ارتکاب گناهان به وسیله ائمه))
چون اقای شبستری اینها را تکذیب کردند پس این سخنان متعلق به ایشان نبوده.
از دوستان پوزش می طلبم. پس سخنرانی ایشان مشکلش چه بوده؟!! و چرا علیه ایشان غوغا به پا کردند؟!!! پس اگر در تایید نکات بالا نبود چه فرقی با سایر روحانیون داشت؟!!!
جمعه 9 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
shad - فرانسه - نیس
هموطن گرامی در بخش آخر نظرتان می گویید چون ما در درون دنیا هستیم و بیرون از آن نیستیم خود این حجاب و بودن در دنیا و نا آگاهی از خارج از آن بالجبار محدودیت و نقصان شناخت را برای ما پیش می آورد .
این نظر کاملا منطقی ست تا زمانی که شما تنها محدودیت جسمی و
عقلی انسان را در نظر بگیرید . جسم ما فانی ست و علتش واقعیتی ست به نام مرگ اما آیا روح نیز ! اگر بگویید که روح وجود ندارد که حرفی غیر منطقی ست . خواب دیدن یکی از ساده ترین راه اثبات روح است . شما در حالی که به خواب عمیقی فرو رفته اید و جسمتان در تختخواب است به همه جا سر می کشید و میروید . عده ای بر این باورند که افکار انسان باعث این امر می شود ایا این امر منطقی به نظر می رسد ؟! پس چرا در بیداری این اتفاق نمی افتد اندیشه ی شما پرواز می کند اما به جاهایی که به آن می اندیشید نه به ناشناخته ها ! پس این قدرت اندیشه نیست ٬ اندیشه مانند کامپیوتری ست که تا شما برنامه ای به آن ندهید باز دهی ندارد و این اصل را منطق و خرد حکم می کند ٬ قوه ی خلاقه ی ما در قالب اندیشه از نظر منطق و استدلال نمی گنجد . چطور میتوان بدون دادن برنامه به کامپیوتری به نام مغز ٬ انتظار باز دهی از آن را داشت بنابراین ماجرای دیگری در جریان است که باز می گردد به موجودیت روح ! روح چیست ؟! ذره ای جدا شده از نور خدا که آلوده ی جسم شده ٬ بار آن را برداشته و قوه ی محرکه ی آن است . چرا یک ماشین که شی ء است اما حرکت می کند قدرتی مانند سازنده ی آن انسان ندارد و به ذات خود نمی تواند قائم و توانا باشد و از او تقلید کند . چون دانش سازنده ی آن در این حد بوده ! او توانایی حرکت دادن خود را بدون کمک روح ندارد و در اصل خود آفریننده است نه آفریدگار و موجودیتش با آفریدگار معنا و قدرت پیدا می کند اما چون آفریدگار از روح خود به او دمیده و او را در قدرت خود سهیم کرده و اشرف مخلوقات قرارش داده امر بر او مشتبه شده که هر چه هست از توانایی خود و خرد اوست که کاشف علوم است اما واقعیت امر این انسان طغیان زده و مغرور این است که قادر به تصمیم گیری در مورد حتی یک نفس از ثبات حیات خود به طور قطع و یقین نیست و مدام در ترس از مرگ و فنا در آب و هوا و زمین . دیگر اینکه چطور می شود در هزار و چهارصد سال قبل بین انسان جاهل به علوم و معرفت از نطفه و زندگی حشرات و دیگر اشارات علمی سخن گفت حتی اگر گمانمان بر این باشد که کلام بیست و سه سال از خود پیامبر بوده که بازیگری توانا و درغگویی چیره دست بوده است . او کیست که این چنین حکمتی داشته و از کجا ؟! باز حکایت مغز و کامییوتر ! این علوم را که هنوز علم بشر کشف نکرده است منطق چه استدلالی دارد ! و دلایل بسیار دیگر که هر یک از آنها به ما این را یادآوری می کند که این جهان آفریدگاری بی نظیر دارد که خود کمی در وصف خود را سخن گفته و حجت را به همه تمام کرده است ضمن اینکه از آسمان تا به زمین نشانه هایش آشکار و هویداست.
جمعه 9 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
قبل از اینکه داستان پیامبران توسط بشر خلق شود و پیامبران دست راستشان را از چپشان تشخیص دهند در تمدنهای باستان مردم به چیزی به اسم خدا و الوهیت باور داشتند.
شما می توانید با ایمان ایده خدا را به خودتان تزریق کنید اما به ما نمی توانید تزریق کنید چون واکسینه شده ایم!!!
موفق باشید.
جمعه 9 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
shad - فرانسه - نیس
در تایید فرمایشات شما اگر به یکی از کامنتهای بنده در بالا نظری بیاندازید می بینید که با شما هم عقیده ام آنهم در مورد اعتقاد انسانهای اولیه چه رسد به تمدن های باستان !
به شما اطمینان می دهم که بشر تا انتهای موجودیت خود قادر نخواهد بود
واکسنی بیافریند و آن را تزریق کند که او را در برابر خداپرستی مصون کند البته همواره در تلاش رد کردن خدا بوده و به این موضوع هم بسیار فخر کرده است تا حدی هم توانسته واکسنهایی را تزریق کند که درد بودن بیماری خدا پرستی را تخفیف دهد تا خود بتواند خدایی کند اما حتی فرعون که ادعای خدایی را آشکار کرده بود و مردم او را می یرستیدند دم آخر که می خواست در دریا غرق شود فریاد پناه بردنش به خدا را حضرت موسی و دیگران شنیدند و آنجا بود که اصل خود را رو کرد اما دیگر بسیار دیر شده بود هر چند کسی بعدا او را که به بیرون از دریا پرت شده ندیده و جسدی از او نبوده ٬ تنها خدا می داند و بس ! شاید همان یک استغاثه که از عمق جانش برآمد او را نجات داده و باعث شده که در گوشه ای به بندگی مشغول شود ! از خداوند کریم خطا پوش این گذشت و دادن مهلت بعید نیست.
جمعه 9 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
در مورد آقای مجتهد شبستری لازم است به نکاتی اشاره شود .
خلفای جمهوری غیر اسلامی ایران که صدای هر مخالف و محبوب قلوب مردمی را از صفحه ی روزگار محو می کنند که مبادا مردم کس دیگری را ستایش کرده و مهد کنند و خدای نا کرده دیگر توجهی به آنها نکنند تا بتوانند همچنان بر منبر خود استوار بچسبند و حکومت کنند آخر خلفا در تاریخ شیعه همیشه نشان داده اند که قادرند حکومت کردن را با رضایت و خواست خداوند معاوضه کنند و با قدرت حکم برانند .
این مجتهد محقق بنا به جو اختناق و بسته بودن تبادل افکار در فضایی روشن و باز و قابل دسترس همه با باز شدن کمترین فضایی نظراتی را که در وجودش تلنبار شده را به سمع رساند اما نقد آن دوباره به دست کسانی افتاد که در کارخانه ی تولید جاسوس و کافر و غده به شدت مشغول این حرفه ی شریفند و این نهال ظریف که می رفت به درخت سبز زیبایی تبدیل شود به همراه باغبان از ریشه در آورده شد . نهال که لگد کوب و نیست و نابود شد و باغبان هم که اجازه نداشت خواص این نهال را بگوید و آن را بشناساند وجود آن را به کل منکر شد. چون در غیر اینصورت بعد از یک عمر مسلمانی با انگ کافر او را وادار به ترک این دار فانی می کردند که به قعر جهنم سرازیر شود .
جمعه 9 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
قانون خداوند بر تکوین هر چیز بنا به شواهد و قرائن بر پایه ی سیر تکامل بنا شده و شاهد این مدعا حقایق موجود است در مورد زمین ٬ عصر دایناسورها ٬ یخبندان ٬ آتشفشان و.......
در مورد انسانها نئاردرتال و اولیه و پارینه سنگی و حجر و باستان قدیم و تمدن جدید و تمدن عصر حاضر ........
در مورد پیامبران از آدم تا خاتم ........
در مورد جانوران بنا به نظریه ی داروین که اجداد انسان از نسل میمون بوده اند و با تکامل به انسان تبدیل شده اند که در مورد انسانهای اولیه این نظریه
دور از صحت نیست .
حال سوال اینجاست که این اعجوبه خلقت ا که اشرف مخلوقات نامیده می شود براستی با بخشیدن این نام به او همچنین اندیشه و کلام در جایگاه اشرف مخلوقات می گیرد ؟!
جواب اینجاست که بستگی دارد این مقایسه بین چه کسی با او بشود !
انسانی مانند انیشتن که به اوج شکوفایی علمی در عصر خود می رسد در مقایسه با هر انسان و حیوان اشرف مخلوقات در نوع خود می شود به همین نسبت که اگر طفلی دوساله را با یگ گربه یا هر حیوان دیگر و یا طفل دوساله ی معلول دیگر به نسبت برآنها به خاطر توانایی های خود شرف و بزرگی می بابد و در جایگاه بالاتری از آنها در مقایسه با موارد ذکر شده قرار می گیرد .
تمام موارد ذکر شده باعث اشراف انسان و نیازهای دنیایی او بکار میرود . حال اگر دست آورد انیشتن در اختیار عده ای قرار بگیرد که از آن جهت تخریب
و کشتار مردم استفاده کنند چه کسی زیر سوال میرود ؟ انیشتن ؟! کسانی که این جنایات را انجام داده اند ؟! فکر و سیاستی که پشت این جریان بوده است ؟! کسانی که کشته شده اند و اعمالشان باعث این کشتار شده است ؟! کل جامعه ی بشریت ؟! داناهای جامعه با دانایی شان ؟! نادانان جامعه با نا آگاهی شان ؟!
جواب من دور شدن از فطرت اصلی شان است ! ! که تنها از اشرف مخلوقات بودن بعد ظاهری و علمی آن را در نظر گرفتند !
اگر انیشتن همان گونه که به علوم مسلط بود در فطرت هم به شکوفایی می رسید دست آوردش به جنگ و خونریزی کشیده نمی شد و غیر از خیر
و برکت چیزی برای مردم به ارمغان نمی آورد . انسان موجودی دوسویه است
اگر در این دو سو بودن حفظ تعادل کند همیشه تنظیم است و متعادل ! و اگر
در این دوسو بودن بیشتر به دست آوردهای زمینی فخر کند و روبیاورد از سوی دیگر غافل می شود . در ضمن اینکه آن چیزی نشده که خدا از او انتظار داشته و او را به آن سفارش کرده ! خداوند سفارش به میانه بودن و میانه روی می کند چون در آن حفظ تعادل است . حال در این بین استثنا وجود دارد خداوند به انسان اختیار داده که راه خود را انتخاب کند . اگر او سوی زیاده خواهی و جاه طلبی دنیایی را زیاد کند و چاشنی آن را قساوت و خود خواهی کند هیتلرها بوجود می آیند و اگر سوی آسمانی شدن را سنگینتر کند ماری ترزها . که أن یکی شرش و ابن دیگری خیرش به مردم دنیا میرسد در صورتیکه این دو هر کدام ٬ یک نفر بیش نیستند.
جمعه 9 اسفند 1387

punisher - ایران - شیراز
دوستان اگه تونستین به این لینک هم سری بزنین.
https://www.tehranlondon.com/article.php?id=35361
اگه گفتین مهمان افتخاری این لینک کیه.....؟
جمعه 9 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
حال خداوند برای حفظ این تعادل پیامبرانی به همراه دستورالعملهایی برابر با
شرایط و اقوام و اعصار و تکامل طبقات برای راهنمایی بشر و دور بودن از گمراهی و سر در گمی فرستاد نور خود را در قلب و فطرت او قرار داد چنان که از رگ گردن به او نزدیکتر شد. ضمن اینکه عدالت را بر خود فرض و واجب کرد که جز صفات اصلی اوست . مثالی ساده : ما کاربرانی هستیم که مطالب را می خوانیم هر یک بنا به موجودیت خود نسبت به مطالب و نقطه نظرها عکس العمل نشان می دهیم . یکی موافق بی اخلاق ٬ یکی مخالف با اخلاق ٬ یکی دشمن دانا ٬ یکی دوست نادان ٬ یکی از سر تفنن و سرگرمی ٬ یکی از سر مسئولیت و دلسوزی ٬ یکی از سر مکر و حیله گری ٬
یکی از سر سر در آوردن و کشف پادزهر های جدید و سوء استفاده و........
در هر صورت هر کدام به نوعی و اخلاقی هستیم . حال خداوند برای گماردن
پیامبر یا ولی کسی را بر می گزیند که واجد شرایط انسانی در جایگاه شرافت انسان باشد ٬ حضرت محمد جمیع صفات پسندیده را در خود جمع داشت حتی بین بت پرستان هنگام چوپانی به پرستش خدای یکتا مشغول بوده اعمال درست او را به سمت بیداری فطری سوق میداده است و کشتزار وجودش را برای به ثمر رسیدن بار نبوت آماده ! هنگامیکه خداوند بذر وحی را در جسم و جان او پاشید نه به این معنا که او به ناگاه کامل شده و به عصمت رسید ! او قبل از ظهور رسالتش به نسبت مردم هم چنین مقام خود معصوم بود اما در برابر این عصمت پیامبری باید قدم به قدم ظهور عصمت را لمس و اجرا می کرد و تمام سختی رسیدن به عصمت را مانند انسانهای معمولی دیگر می چشید . در موارد بسیار او فرماید که من بشری مانند شما هستم و در آن لحضات او در خود بشری بوده و درمعراج عاری از هر حجاب اما امتحان و محک هم چنان برقرار . او همواره بین شک و یقین تا رسیدن به یقین کامل سرگردان ! در مواردی خداوند به او خطاب کرده می فرماید نزدیک بود دشمنان در اراده تو را سست کنند و این همان سازندگی در مراحل یقین بوده است .همنشینی و دوستی با سلطان کون و مکان شرایطی دارد و مراحلی ! که این عصمت مصداق دیگر معصومین در جایگاه
ولایت است .
شنبه 10 اسفند 1387

Bahram183 - آلمان - دورتموند
آنتی اسلام - ایران - اهواز
درجواب حرفهایت که شالوده افکار متشنج و بی پایه و اساست است باید بگویم :
اولأ اگر عمر از نظر حضرت محمد فرد لایقی بود و علی(ع) قابل اطمینان نبود!! پس چرا دخترش وبه زعم خودش پاره تنش را بعقد علی(ع) درآورد؟ درصورتیکه عمر و ابو بکر هر یک از خواستگاران فاطمه(س) بودند(ابن سعد طبقات ج 8 ص 11)
دومآ اگر علی عالم نبود چطور عمر در زمان خلافتش جمله ( لو لا علی لهلک عمر) را بارها گفته بود که حتی منابع متعدد سنی هم آنرا تایید کردند
( الحاوی الکبیر ، ماوردی شافعی ، ج 12 ، ص 115 و ج 13 ، ص 213 و مواقف ، ایجی ، ج 3 ، ص 627 و 636و...) پس اگر در آنزمان فردی دانشمندتر از علی وجود داشت حتمآ او را بعنوان مشاور خود قرار میداد!
سومآ فقط دانشمندی چون علی میتوانست خطابه هایی در رابطه با ارزشهاى والاى انسانی و پند و اندرز و موعظه و حکمت را بصورت جمع آوری شده در قالب نهج البلاغه ارایه دهد که هیچ شک و شبهه ای حتی بعد از گذشت 1400 سال در صحت آن وجود ندارد.
چهارمآ درنطقی که در رابطه با بودن یا نبودن قرآن با استفاده از جمله معروف بهلول شیعی مذهب (اینجا که من ایستاده ام مرکز دنیا است اگرنه زمین را گز کن وگرنه خلافش را ثابت کن) اظهار کردی بهتر است از علمای ادیان انسان گرا و مادی گرای خودت نقل قول کنی !!!! به نظر میرسد ادله شما مثل اخوندهای جمهوری اسلامی سیاست نعل و میخ است!!!
بنظر میرسد تو از آلبرت انیشتین که خدا را در معادلات نسبت عام و خاص پیدا کرد هم پرفسورتری !!! بالاخره نگفتی دین و آیینت چیه ؟ مادی گرایی سکولاریسمی یا شیطان پرستی؟
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
arash_sweden20 - سوئد - بورس
آفرین سوال خوبی کردی و برای اولین بار است که میبینم یه نفر اینجا یه سوال درست و حسابی از من پرسید!
جوابت خیلی طولانی و زیاد است بصورت خیلی خلاصه خدمتتان عرض میکنم و برای اینکه کاملاً حرف مرا درک کنی یا اینکه باید عرب باشی یا با عربها زندگی کرده باشی و یا اینکه بر تاریخ عرب 1400 سال پیش اشراف کامل داشته باشی؛ یعنی اینکه و قتی من دارم برایت توضیح میدم خودت رو در اون زمان ببینی و تجسم کنی! بنابر این مجبورم کمی از خانوادهء محمد و موقعیت شهر مکه و همچنین کعبه برای شما توضیح مختصری بدهم.
آیا شما میدونستی که مکه یکی از شهرهای تجاری بوده از زمانهای خیلی قبل از بدنیا اومدن محمد؟
کعبه یک بتخانه بود و مردم از قبایل مختلف از شهرهای دور و نزدیک برای پرستش و ستایش بتها به مکه می آمدند. در اونجا 7 تا بت بوده که معروف ترین اون بتها: الله و لات و عزی و هبل بودند. کلید دار کعبه پدربزرگ محمد بود ( عبدالمطلب) که خود او هم یک بت پرست بود و حتی پدر محمد ( عبدالله ) را که دهمین پسرش بود نظر کرده بود که برای بت الله قربانی کند و برای همین روی او عبدِ - الله نام نهاد و بزرگان قریش جان عبد الله که نوزادی کوچک بود را نجات دادند و 10 تا شتر به جای او قربانی کردند!
{{الله قبل از محمد وجود داشت و عربها اون رو میپرستیدند برای همین اسم پدر محمد عبدالله بود.}}
برای اینکه بدونی مکه چه جور جایی بود و یه درک نصفه نیمه از اون شهر داشته باشی؛ باید خدمتتان عرض کنم که آنجا یک شهر تجاری و زیارتی در همهء ممالک عرب بود. خدیجه یکی از بازرگانان پولدار این شهر بود که بعدها با محمد ازدواج کرد و در پیش برد اسلام نقش بسزایی داشت.
زندگی محمد دو قسمت داشت : نیمهء اول زمانی بود که به آرامی و با مهربانی و خویشتن داری بسیار قابل چشمگیری که در تاریخ بی نظیر است و هیچ کس همانند او تا کنون در تاریخ نیامده است. مردم به او توهین میکردند؛ زباله و خاکروبه و رودهء گوسفند و .... روی سر او میریختند و به حرف او گوش نمیدادند؛ اما او به نرمی مردمی را که میدانست گول میخورند و ساده لوح هستند را جذب خود میکرد؛ و به لشگریان خود آرام آرام می افزود.
در نیمهء دوم زندگی محمد کم کم خشونت شکل گرفت و محمد چهرهء واقعی خود را با بیش از 27 شبیح خون و هزاران هزار کشته نشان داد.
در مکه، در ابتدای پروژهء اسلام محمد به قصد فشار نیاوردن به تازه مسلمانان از آنان خواست تا روزی 2 بار نماز بخوانند. یکی صبح و یکی شب ( طه 130) اما بعد از مدتی گفت روزی سه بار باید نماز بخوانید!! (هود 114) و در نهایت در زمانی که به اوج قدرت میرسد و شعار یا مسلمان شوید یا کشته میشوید؛ نمازهای 5 گانه را جزو واجبات میکند!!! ( انفال12/محمد4/مائده33).
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
arash_sweden20 - سوئد - بورس
قسمت دوم:
در زمانی که محمد رسماً دینش را معرفی کرد و پیروانش کم کم شروع به زیاد شدن کردند چون دینش یک دین نو پا و تازه تاسیس بود؛ برای اینکه خدای خودش را با خدای یهود و مسیح یکی کند و از آنها اعتبار بگیرد بیت المقدس را به عنوان قبله مسلمانان معرفی کرد! از طرف دیگر چون کعبه در آن زمان یک بت خانه بود و از همه مهم تر قبیلهء قریش که فامیل محمد بودند و همه بت پرست بودند و همه کارهء کعبه نیز بودند( عموهای محمد؛ ابولهب و عباس و ابیطالب و ...) لذا محمد تصمیم گرفته بود تا بیت المقدس را به عنوان رقیبی برای کعبه نگه داردکه این خودش بخاطر حس رقابت با بزرگان فامیلش بود؛ و جالب است که بدانید محمد روز شنبه را که روز تعطیلی یهودیان بود روز تعطیلی مسلمانان قرار داده بود و همچنین ماه روزهء یهودیان را که ماه " کیپور" بود نیز ماه روزهء مسلمانان نام نهاده بود؛ اما از آنجایی که محمد نمی توانست بیت المقدس را صاحب بشود( یک لقمهء بزرگ بود در آن زمان) و همچنین مسلمانان زواری که به آنجا می آمدند پولشان در جیب یهودی ها میرفت و هیچ چیزی به محمد نمی رسید؛ پس محمد تصمیم گرفت تا قبله را عوض کند و همچنین روز تعطیلی را از شنبه به جمعه تغییر داد و ماه رمضان را به جای ماه "کیپور" معرفی کرد!!!!
شنبه 10 اسفند 1387

داود-استانبول - ترکیه - استانبول
mohsen_raja - ایران - تهران
گل گفتی آقا محسن؛ قربون دهنت!
اگه یه روزی دکان دین و خرافات از روی زمین برچیده بشه اون روزه که همه دنیا تبدیل به گلستون میشه.
شنبه 10 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
در مکه چبزی نمی روید ٬ از دار درخت و سبزه و گل خبری نبست و تپه های
صخره ای که شهر را احاطه کرداند گرمای سوزان صلات ظهر را تا دیر هنگام شب نگه می دارند . مکه به خاطر طبیعت نامساعدش یکی از جاهای ناملایم دنیا بشمار می رود و با اینهمه ٬ حتی در آن ایام هم مردمی که مکه را می شناختند ٬ هرگز آن را از دیده و دل دور نمی داشتند . هیچ واحه ای یا سرزمین معتدلی آنها را ارضا نمی کرد . چرا ؟ چرا این شهر تیره ٬ آفتابزده ٬ غنوده در بغل دره ای منزوی ٬ بدون دارو درخت ٬ بدون پرنده و پروانه ٬ بدون گوشه ی چشمی از رحم طبیعت ٬ اینسان تخیل را بر می انگیزد و فکر را به خود مشغول می کند درخشندگی تیره رنگ کعبه بسان جواهر بهشتی در دل کویر تلاءلو خاص دارد. اینجا غایت واحد است . مکه حتی در روزگاران جاهلی هم مامن صلح و صفا بود . کسی حق نداشت شمشیر حمل کند و یا دست روی دشمنانش بلند نماید و یا مرتکب دشمنی ٬ جنگ ٬ بی نظمی و سرقت با همسایگان کعبه گردد.کعبه نخستین پرستشگاه انسانها بوسیله ی ابراهیم ٬ پدر اسماعیل و اسحاق ساخته شد که فقط یک خدا را می پرستید . ولی این خانه ی بزرگ وحی وشهود ٬ در نتیجه ی اختلاط انسانها٬
خانه ی بتهای چوبی و سنگی یعنی خدایان عربستان گردید ٬ خدایی برای روز ٬ خدایی برای شب ٬ خدایی از آن استواری پا و بتی برای لنگی پا ٬ خدایانی برای خوشبختی وسفرها . در اینجا سیصد و شصت نوع بت وجود داشت و از تمام آنها هم استفاده می کردند . سود آنها سود مذهبی و اخروی نبود چرا که سود مذهب یک سود اخروی ست ٬ بلکه از آنها برای کاروانهایی که در بازارهای مکاره سبز می شدند و بسان سیخی روی سنگ داغ ٬ اینور و آنور می رفتند ٬ استفاده می کردند.
شنبه 10 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
قسمت دوم :
قبایل اعراب در ماه موعودی برای زیارت بتهایشان در کعبه گرد می آمدند و در اطراف بازار مکاره راه می افتاد که بیا و ببین ٬ در آنجا از تجار سوریه و بازرگانان دریایی یمن گرفته تا صحرانوردان و بحر پیمایان ایرانی و برده داران نواحی مختلف می توانستی ببینی . خدایان و طلا دو کالای همردیف بودند.
مردی می آید و بتها را صدا می زند . صدا صدای ابوجهل است .
آهای پیغمبر چرا بر روی آب راه نمی روی؟ این صدا صدای امیه ارباب من است که خیال می کنم حال جوابش را دارد در جهنم دریافت می کند. بعد او را محمدبن عبدالله را دارم می بینم که طبق معمول همیشگی ٬ تنهای تنها ٬ رو به سوی کوهی می رود که فرشته ای در آنجا با او به صحبت نشسته است . او همان طور باوقار در پشت کعبه از نظرها دور می شود ٬ در حالی که تند بادی را در پشت سر خود بجا گذاشته است و شاید هم این تند باد صدای اربابانمان باشد که از خنده ترکیده اند . ولی خنده بر روی لبان ابوسفیان ماسیده است در تمام مکه تنها کسی که مراقب اوضاع است
ابوسفیان است . قصه ی او و قصه ی ما مثل صید و صیاد پیوند خورده است. ناگهان از جا می پرد ٬ صداها می برد . داد می زند : انسانی که فقط یک خدا داشته باشد ٬ بی خداست ! طبق معمول انگشتش را بر نبض می نهد ٬ چون مشرکین نمی توانند در قلبهایشان صدق و صفای خدای واحدی را بچشند . نگرانی از چهره اش می بارد : اگر جلوی ناسزا گویی او را نسبت به خدایانمان مگیریم آنها ما را ترک کرده و نعمتهایشان را نثار شهر دیگری خواهند کرد . بعد چشمهایش را به طرف ابولهب می شراند : تو ....تو عموی او هستی ابولهب ! ادب کردن او برعهده ی تو و خانواده ی توست .
شنبه 10 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
قسمت سوم :
ابولهب دست پاچه می شود . او خود را از این بحث کنار کشیده و منتظر است که نر چه زودتر این قال مقالها بخوابد . می گوید : ادب کردن او ؟ محمد چهل سالش است مرد ! می دانم ٬ می دانم که او برای ! برای من و خانواده ام و برای تو و طبقه ی خودش مابه ی رسوایی است . همین دیروز بود که او غلام خود را به فرزندی برگزید. دیوانه ! او همه چیز خود را به خواهندگان می بخشد ٬ دیوانه ! به فقرا و مقروضین غذا می دهد ........
هر روز دهها تن از آنها در پشت در خانه ی او صف می بندند . چه می توان کرد ؟ برادر زاده ی من دیوانه است ٬ دیوانه .
ابولهب از سویی به سویی می رود . با دلواپسی دست ابوسفیان را می گیرد و می گوید : به من بگو ابوسفیان ٬ بگو مردی که در اوج آقایی ٬ قدرت ٬
محبوبیت است و حتی یک تار موی سفید هم در میان موهای سرش دیده نمی شود ٬ با همسر ثروتمندی ازدواج کرده ٬ مردی که می تواند بهترین مردان مکه باشد و حال ! این مرد چکار دارد می کند؟ مردی که در غاری در بالای کوه معتکف می شود آیا دیوانه نیست ؟ در خانه بستر گرمی ندارد که دارد٬ آرامش ندارد که دارد ٬ حال به خاطر اینکه به زعم خودش فرشته ای به صحبت با او نشسته ٬ حلقه بگوش این فرشته شده . در اینجا ابولهب با خستگی می نشیند . رفقای او گیج و مبهوت هستند . دیوانه ای در خانواده ای موجب هول و ولای مردی شده که نه می تواند کاری انجام دهد و نه اینکه تدبیری بیندیشد . تو می توانی به گذشته ها بر گردی . یک سال قبل همه ی شما او را می شناختید ٬ به او حرمت قایل بودید پس دیگر نمی توانید مسخره اش کنید . او در باره ی اختلافات شما قضاوت می کرد و دعواهای شما را می خواباند .وقتی که نیازمندش بودید به سویش می رفتید به سوی مردی که کان عقل و خرد بود .
شنبه 10 اسفند 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
سوال : آیا خدا وجود دارد؟!

دانشمندان با توجه به براهین زیر وجود خدا را اثبات میکنند. البته این چند برهان فقط برهان محدود است که من به همین ها بسنده کرده ام.

جواب :
1- برهان نظم

مقدمه ی صغری : 1. جهان دارای نظم است.
مقدمه ی کبری : 2. هر نظمی ناظمی دارد ( هر فعلی فاعلی دارد . فاعل = کننده ی کار ).
نتیجه : 3. پس این جهان ناظمی دارد ( فاعل = خدای واحد ).

2- برهان حدوث

1. جهان حادث(نوپدید) است؛ چرا که جهان، مرکّب از موجوداتی است که همگی سابقه عدم دارند. بنا بر این، کلّ جهان نیز سابقه عدم داشته حادث است.
2. هر حادثی (پدیده ای) محتاج محدثی(پدید آورنده ای) است.
3. پس این جهان محدث و پدید آورنده ای دارد.

3- برهان حرکت

1. جهان طبیعت سراسر حرکت است و سکون، امری نسبی است. این قضیه هم در فلسفه ثابت شده هم در علم فیزیک نوین.
2. هر حرکتی، محتاج محرّک(حرکت دهنده) است.
3. خود آن محرّک نیز یا دارای حرکت است یا دارای حرکت نیست.
4. اگر دارای حرکت نیست مطلوب ما ثابت است؛ امّا اگر حرکت دارد باز خود، محتاج محرّک است.
5. باز محرّک او یا فاقد حرکت است یا واجد حرکت. اگر فاقد حرکت است مطلوب ثابت است و الّا باز روند قبلی تکرار می شود.
6. و چون تسلسل محال است لذا سلسله محرّکها باید منتهی به محرّکی بدون حرکت شود.
7. پس محرّک بدون حرکت یقیناً وجود دارد که همان خداست.

سوال : آیا چون خدا دیده نمیشود پس خدا وجود ندارد؟!
جواب : خیر. ندیدن دلیل بر نبودن نیست. آیا میتوان گفت چون جریان برق دیده نمیشود پس وجود ندارد؟ پس با توجه به {{{ اثراتی }}} که میگذارد میتوان فهمید که برق وجود دارد.
شنبه 10 اسفند 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
arash_sweden20 - سوئد - بورس
سلام. در مورد این سوالتان "ببینم برای محمد چه فرقی داشت که سایر مردم کار خوب بکنن یا کار بد ؟ از اینکه مردم خدای واحد رو ببرستن چی گیرش میومد ؟"

اگر حضرت محمد (ص) رسول الهی نبودند و از طرف خدا مامور نشده بودند در برابر وعده های بسیار بسیار زیاد اعراب که به ایشان داده بودن علاقه نشون میدادن و پیشنهاد اعراب رو قبول میکردن و در جوابشون این رو نمی گفتن که : اگر خورشید را در دست راستم و ماه را در دست چپم بگذارند از دعوت خویش دست نمی‌کشم. با اینکه میدانست این گفته چقدر به زیانش تمام خواهد شد باز هم دست از ادعای پیامبری بر نداشتند.
شما قضاوت کنید : پیشنهادهای اعراب که میگفتند به تو هر چقدر زن بخواهی میدهیم ، هرچقدر ثروت بخواهی میدهیم، هرچقدر قدرت بخواهی میدهیم و خلاصه هر چی که پیامبر (ص) میخواستند به وی میدادند که فقط از گفتن یک جمله امتناع کند که : من پیامبر نیستم!!!!
که در نتیجه پیامبر (ص) هم از قبول کردن پیشنهادات وسوسه انگیز آنها امنتاع کرد. وی میتوانست عمری به خوبی و خوشی زندگی کند. حال حضرت محمد (ص) تهمت زدن به ایشان، دروغگو خواندن ایشان، دشنام دادن به ایشان، ریختن خاک بر سر ایشان، وقوع جنگ های سخت علیه ایشان، از دست دادن عزیز ترین کسانش بخاطر ادعایشان، تهمت زدن بعد از 14 قرن به ایشان و صدها مورد دیگر را فقط بخاطر این تحمل کرد که دستور خداوند را سرپیچی نکرده باشد. مگر وی عربهای او نمیشناختند ، مگر ادعای نبوت برای پیامبر (ص) جز اذیت و آزار و تهمت و افترا و غیره چه سودی برای وی داشت تا در برابر قبول نبوت از همان شروع ادعای پیامبری تا زمان فوتشان در برابر دشمنان اذیت و آزار ببینند؟؟؟!! اگر در زمان پیامبری تعداد اندکی زن میتوانستند اختیار کنند در زمان عدم پیامبری صدها زن میتوانستند اختیار کنند!!!!!!!!!
شنبه 10 اسفند 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
arash_sweden20 - سوئد - بورس
اتفاقا این سوال بسیار جالبی بود که کردین "برای محمد چه فرقی داشت که سایر مردم کار خوب بکنن یا کار بد ؟ از اینکه مردم خدای واحد رو ببرستن چی گیرش میومد ؟"
پس به نظر شما اگر حضرت محمد (ص) پیامبر نبودن چه دلیلی وجود داشت که ایشان این همه مشکلات را بکشند تا مردم را راهنمایی کنند؟!

در مورد این جمله تان "عجب اطلاعاتی راجع به گذشتشون داشتن"....
حضرت محمد (ص) به انجیل دسترسی داشته اند ولی به تورات خیر. چون یهودیان نمیگذاشتند کسی غیر از یهودی به آن دست بزند پس ایشان نمیتوانستند از روی تورات چیزی را بگویند مگر اینکه آموزه های یهود را از جانب خداوند بگیرند.

این درست هست که پیامبر بعدی پیامبر قبلی را رد نکرده است ولی اگر پیامبر قبلی به ظهور پیامبر بعدی مژده داده باشد چه؟؟!!!! برای اینکه به این حرف من برسید که آیا حضرت محمد (ص) قبلا بشارت داده شده بودند یا خیر ممنون میشوم که 3 کامنت زیر را بخوانید. البته این مطلب را قبلا هم گذاشته بودم الان هم گذاشتم شاید نخوانده باشید.

موفق باشید.
شنبه 10 اسفند 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز

قسمت اول:

در زمانی که حضرت محمد (ص) ادعای پیامبری میکنند و برای اثبات پیامبریشان میگویند من همانی هستم که در کتابهای آسمانی قبلی اشاره شده است، و آیاتی هم در این باره نازل میشود مثل آیه 6 سوره صف که با کمال صراحت از حضرت عیسی نقل می‌کند که: "من به آمدن پیامبری که نام او احمد است، بشارت می‌دهم".(2) و یا این کتاب را در حالى که مؤید آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مى‏باشد به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد و تورات و انجیل را. (آل عمران – 3 ) ، {{{{ چرا رهبران مسیحی }}}} که در آنجا بودند این حرف پیامبر را رد نکردند؟ آیا کتاب تاریخی صحیحی اشاره ای به این کرده است که فردی مسیحی این حرف پیامبر را قبول نداشته باشد؟
در انجیل یوحنا، باب 15 و 16 کلمه ی """ فارقلیط """ آمده است. معنی فارقلیط احمد است یعنی ستاینده تر (همانطور که در آیه ی بالا گفتم ) برخی از مسیحیان میخواهند ثابت کنند که منظور از فارقلیط "" روح القدس "" است. بلکه منظور از فارقلیط جز پیامبر موعود نخواهد بود. مثلا به عنوان نمونه مسیح می‌گوید: "اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمی‌آید"( انجیل یوحنا، باب 15، جمله 7 ) . بنابر این، او آمدن فارقلیط را مشروط به رفتن خود کرده است؛ اما اگر مقصود از فارقلیط، روح القدس باشد، نزول او بر حضرت مسیح و حتی بر خود حواریون مشروط به رفتن مسیح نبوده است؛ زیرا به عقیده مسیحیان، زمانی که حضرت مسیح خواست تا حواریون را برای تبلیغ به اطراف بفرستد، روح القدس بر آنان نازل گردید ( انجیل متی، باب 10، جمله 29- انجیل لوقا، باب 10، جمله 17 ) . بنابراین هیچ گاه نزول روح القدس مشروط به رفتن مسیح نبوده است. اما اگر بگوییم مقصود از فارقلیط پیامبری صاحب شریعت، آن هم شریعتی جهانی است، در این صورت، آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود.
دایرة المعارف بزرگ فرانسه در این باره میگوید : "محمد مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. کلمه محمد، به معنی "بسیار حمد شده" می‌باشد و از مصدر "حمد"، که به معنای تمجید و تجلیل است، مشتق گردیده است. بر حسب تصادفی عجیب، نام دیگری که ازهمان ریشه حمد است، مترادف کامل لفظ محمد می‌باشد و آن، احمد است که احتمال قوی می‌رود عیسویان عربستان آن لفظ را برای تعیین فارقلیط به کار میبردند. احمد (یعنی بسیار ستوده شده و بسیار مجلل)، به این ترتیب نویسندگان مذهبی مسلمان، مکرر گوشزد کرده‌اند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز به طور علنی در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره می‌کند" (محمد خاتم پیامبران، جلد‏1، صفحه ‏504، به نقل از دائرة المعارف بزرگ فرانسه، جلد 23، صفحه‏4174 ) .
شنبه 10 اسفند 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز

قسمت دوم:

«ربیعة بن نصر» از پادشاهان (تبعان) «یمن‏» در جریان کشور گشائى خود، به مدینه رسید و پسر خود را در آنجا گماشته به شام رفت . در غیبت او، اهل مدینه بشوریدند و پسر وى را کشتند . «تبع‏» جهت انتقام بازگشت و نیت کرد تا مدینه را ویران ساخته مردمش را از دم تیغ بگذراند . یکماه مدینه را در بر گرفت و با اهل مدینه کارزار نمود . پس دو تن از علماى یهود به نزد وى شدند و گفتند آمده‏ایم نصیحتى کنیم تو را، که منفعت دین و دنیایت‏باشد و آن اینکه پادشاها! ، تو این شهر ویران نتوانى کرد، گرچه چند سال بکوشى و به مردم آن دست‏یابى نتوانى، تبع در خشم شد که نه بر و بحر مسخر من است؟ شرق و غرب گشوده‏ام، عرب و عجم مسخر من هستند، گفتند چنان است که مى‏گویى لکن این موضع نه چون موضعهاى دیگر است و هرگز از بیرون، هیچکس را دست‏بدین موضع و شهر نبوده است، گفت چرا؟ گفتند زیرا خداى آسمان و زمین شهر را نگاه دارد چه از قریش مکه، پیغمبرى بیرون خواهد آمدن نام او محمد، و قریشیان وى را از مکه بیرون سازند و به مدینه قرار گیرد، خداى عزوجل این شهر را از بهر او نگاه دارد و ما اندر توریت چنین یافتیم . تبع چون این سخنان بشنید از قصد مدینه منصرف گشت و بازگشت (تاریخ طبرى، ج 2، ص 2 - 651 - تاریخ بلعمى، ص 983 تا 985، تصحیح محمد تقى بهار، انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ، تهران 1341 - سیرت رسول الله، ابن هشام، ج 1، ص 40 - 39، ترجمه رفیع الدین اسحاق همدانى، تصحیح اصغر مهدوى، انتشارات خوارزمى، تهران، چاپ اول 1360 ) .

همچنان که مسیحیان و یهودیان زیادی در زمان پیامبر (ص) و حتی قبل از بعثت ایشان به پیامبر بودن حضرت محمد (ص) گواهی داده بودند. کسانی مثل جارود بن العلا - عبدالله بن سلام مخیریق عبد الله بن صوریا حى بن اخطب و...

بحیرا نصرانى، در آن هنگام که پیغمبر اسلام در سن 9 یا 12 سالگى با عموى خود ابوطالب به سفر شام مى‏رفت قافله ایشان در «بصرى» منزل گزید، «بحیرا» که در دیر آنجا سکونت داشت از روى علائم کتاب آسمانى، پیغمبر را شناخت و او را قسممم داد که هرچه پرسد به راستش را بگوید. محمد (ص) جوابش را گفت. پس از آن، راهب در باره وى به عمویش ابوطالب سفارش کرد و گفت که او پیغمبر موعود است و باید وى را از یهودیان محفوظ نگه دارد. سیره ابن هشام ج1 ص121؛ و : تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج 3 ص 35 ؛ نیز : بحارالانوار، ج16، ص4 آمده است. همچنین نقل شده که در این بین مردانی از رم در پی پیامبر آخرالزمان به بصری رسیده اند. جست و جوی رومیان در این سفر پیامبر، شبیه سفر مردان زرتشتی یا پارسیان به اورشلیم برای زیارت مسیح در هنگام ولادت وی است. و بعید نیست آنچه در متون اسلامی در این باره آمده اقتباسی از این نوع روایات انجیلی باشد.
آیات 94 یونس، 36 رعد، 52 قصص، 47 عنکبوت، مکرر از بحیرای راهب و حضور وی در وقایع صدر اسلام و اشارات آیات قرآن به او یاد کرده است.
شنبه 10 اسفند 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز

قسمت سوم:

در زیر متن تاریخ طبری را که به این مطلب اشاره کرده است را آپلود کرده ام تا شما هم آنرا بخوانید :

https://irapic.com/uploads/1234457066.jpg
https://irapic.com/uploads/1234479174.jpg
https://irapic.com/uploads/1234447428.jpg

در این لینک زیر میتونید کتاب پروفسور "عبدالأحد داود" اسقف سابق مسیحی، صاحب کتاب "محمد در تورات و انجیل" را دانلود کنید :

https://www.academist.ir/forum/attachment.php?aid=297

حضرت مهدى (عج) از دیدگاه انجیل لوقا :
...در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگى و حیرت از براى امتها روى خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. دلهاى مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعى که بر ربع مسکون ظاهر مى‏شود، زیرا قوت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهید دید که بر ابرى سوار شده با قوت و جلال عظیم مى‏آید.
منظور از پسر انسان حضرت مسیح نیست، بلکه طبق نوشته مستر هاکس آمریکایى در قاموس کتاب مقدس این عبارت 80 بار در انجیل و ملحقات آن، کتب عهد جدید آمده است و فقط سى مورد آن با حضرت عیسى مسیح قابل تطبیق است. پنجاه مورد دیگر از نجات دهنده‏اى سخن مى‏گوید که در آخر الزمان و پایان روزگار، ظهور خواهد کرد و حضرت عیسى‏علیه السلام‏نیز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد بخشید، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند متعال کسى اطلاع ندارد (مستر هاکس. قاموس کتاب مقدس. ترجمهٔ مستر هاکس. چاپ اول، تهران: اساطیر، ۱۳۸۲، ص 219 ) .
پسر انسان کسى جز حضرت مهدى - آخرین حجت خدا - نخواهد بود
موفق باشید

اللهم عجل لولیک الفرج...
شنبه 10 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
قسمت چهارم:
ابولهب برده اش را فرا می خواند ٬ ابوسفیان داشت تصمیمش را می گرفت :
آنچه که او در باره ی خدایان گفته یک چیز است ! شدیدا موافقش هستم .
ولی خدایان مواظب خودشان هستند . اما آنچه که او درباره ی یک نفر انسان گفته است چیز دیگری ست . و خطر همینجاست. بایستی جلو بردگان و محرومین را گرفت تا گوش به حرفهای او نسپارند .
وقتی که آنها به نزد عمار آندند برده وار تکیه بر دیوار داده بودم . آنها در مقابل عمار زانو زدند ولی او فقط سرش را تکان داد . اگر او برده می بود بایستی معنی حفظ سر خم شده را می فهمید . ولی او بر حقوق آزاد بودنش تکیه کرد ٬ ابوسفیان پرسید محمد چه چیزی به شما یاد داده ؟
او به یاد داده که تمام انسانها در پیشگاه باریتعالی بسان دندانه های شانه ای مساوی هستند. یادم هست که ابوسفیان مگس کشی در دست داشت که دور وبر صورتش می چرخاند . وقتی که عمبر گفت : خدای واحد ٬ مگس کش بسان ام سگی بر پشتش سرید .
ابوسفیان بدترین نبود من دلم برای مردان طاپف می سوزد از اینها گذشته خود بردگان ابوسفیان می گفتند که او ارباب بدی نیست . وقتی گره بر ابرو می انداخت هرگز صدایش را بلند نمی کرد . ولی او مرا با آرامشش کشت و زنده کرد و در آن روز با صحبت در باره ی برابری و مساوات ٬ عمار را هم ترساند. با صدایی که بیشتر به کنجکاوی می مانست گفت : خدای واحد !
خیلی منطقی ست ولی ما سیصد و شصت خدا داریم که سابه شان بر سر ماست و از ما حمایت می کنند . دیگر چیزی از آن روز در خاطرم نیست . خاطرم هست که ابوسفیان در اطراف خانه ی عمار می گشت . خاطرم هست ٬ خاطرم هست . ولی چرا ؟ در آن خانه ٬ در دقایقی دیگر تمام سرنوشت من عوض شد .
محمد در نیافته که ما از راه پناه دادن به خدایان گذران عمر می کنیم . هر قبیله ای مخصوص خود خدایی برای پرستش دارد . هر سال قبایل عربستان برای زیادت خدایان به مکه می آیند و با ما معامله می کنند . خدایان زیارت و تجارت ما هستند . آیا به ضعیف و ضعفا و فقرا کمک نمی کنیم ؟ آیا شما سهمیه تان را نمی دهید ؟ مکثی کرد و همسان سخنرانانی که جای بیشتری برای خود باز می کنند شخنان دیگرش در فضای اتاق پیچید : آیا باید به جای سیصد خدا را با یکی عوض کنیم که حتی به دیده هم نمی آید ولی در همه جا ٬ در باغ ٬ در طاپف ٬ در مدینه ٬ در اورشلیم ! ود ماه هست ! در آنجایی که مکه هم هست ؟ پس چه کسی به اینجا می آید وقتی که خدایشان در خانه شان باشد ؟
شنبه 10 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ

شما حتما عارف و درویش هستید.
مقوله خدا را پایان می دهم:
چیزهای فرضی به اسم خدا و روح و جن و امام زمان غیر قابل اثبات هستند. هر کسی ادعا کند که با هر دلیل و برهانی چیزی فرضی به اسم خدا را ثابت کرده باید بداند که چیزی را ثابت کرده که تمامیت ندارد چون موجودی ناقص در دنیایی ناقص چیزی ناقص را ثابت می کند که با تمامیت در تضاد است و معنایی هم برای منکران خدا ندارد.مساله ایمان یک مساله شخصیست. زمانی چیزی معنای حقیقی پیدا می کند که برای همگان شناخته شده باشد. پس صحبت از خدا و پیامبران وحی برای تقریبا یک پنجم مردم کره زمین بی معناست.
علاقه ای به ادامه این بحث و تکرار مکررات با مسلمانان ندارم . این بحث برای خردمندان تمام شده است.
ممنون
شنبه 10 اسفند 1387

arash_sweden20 - سوئد - بورس
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
دوست عزیز احساس میکنم شما کامنته منو با دقت نخوندید !
همه ی اون حرفها به تئنه بود و برای اثبات اینکه خداوند بیامبران زیادیو در طول تاریخ برای هدایت بشر فرستاده .
این بیامبران فقط سختی کشیدند تا وظیفه ای که خدا بهشون محول کردرو انجام بدن!
شنبه 10 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
shad - فرانسه - نیس
هموطن خردمند ٬ درویش و عارف به معرفت الله را تنها خداوند می شناسد و تایید می کند ! بنابراین این قضاوت را به عهده ی او می گذارم و نظری ندارم.
شما به عرض بنده دقت نکردیید . مخلوق دست بشر عادی ناقص است چون خالق آن ناقص است . مخلوق پیامبران و اولیا کامل است چون انسانهایی آنها را به ثمر رسانده اند که به عقل کل عالم یا آفریگار متصل بوده اند به همین علت کلام همه ی آنها یکی ست در جاهایی هم که تضاد مشاهده
می شود باز دخالت انسان ناقص و تکیه بر اندیشه ی خودش در آن دخالت داشته است . مطمپن باشید که همان گونه که خداوند وعده ی آن را داده است روزی تمام خلایق پی به حقیقت او می برند . اطمینان از حقیقت وجود خدا زمانی زیر سوال میرود که همه چیز تمام شود و هیچ اتفاقی نیفتد . ما که هنوز شاهد گردش لیل و نهار هستیم و جهان برقرار است بنابراین پیش داوری زود است مخصوصا نزد خردمندان که همه چیز را از دیدگاه عقل و منطق می سنجند . شما در هر حال و هوایی که هستید ما در نوع بشر با هم شبیهیم بنده هیچ جدالی نه با شما و نه با هیچ کس دیگر دارم . جدال زمانی پیش می آید که وارد به بحث شویم اما بحث منطقی و منصفانه پیش نرود . در هر صورت اگر هرگونه اساعه ی ادبی از طرف بنده به شما و دیگران شده است پوزش خواسته و عذر خواهم . موفق باشید و پایدار .
شنبه 10 اسفند 1387

arash_sweden20 - سوئد - بورس
آنتی اسلام - ایران - اهواز
دوست عزیز شما که فرمودید که خدایی اصلا وجود نداره که بخواد بیامبری وجود داشته باشه . بس محمد 1 عرب بوده مثله اونای دیگه !
حالا با این فرض شما بگید-----------چطوری می شه که این عرب در اون شرایط بت برستی و جهالت و شهوت رانی در حالی که سوادیم نداشته بیاد ادعای بیامبری کنه و از خدای واحد حرف بزنه ؟ و این کارشم جز اوارگی هیچ سودی باسش نداشته باشه !
کسی که تمام اطرافیانش کافرند از کجا این اطلاعات و در اورده و چطوری تونسته همچین کتابیو بگه ؟ چرا اصول کلام او مانند اصول کلام کسایی هست که قبل از محمد اومدن و ادعای بیامبری کردن ؟ چرا همه ی اینا از 1 خدا حرف زدن ؟ چرا همو تائید کردن ؟ چرا ....
Farhang_Besazim - ایران - تهران
جناب دانا جواب بده
شنبه 10 اسفند 1387

arash_sweden20 - سوئد - بورس
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
دوست من واقعا تشکر می کنم ز حرفای قشنگ و اصول گرات.
ما با شما تو سوئد 20 دقیقه با م فاصله داریم
شنبه 10 اسفند 1387

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
arash_sweden20 - سوئد - بورس
سلام دوست عزیز. ببخشید مثل اینکه دچار اشتباه شده ام. از شما معذرت میخوام.
البته خواندن این حرفها خالی از لطف هم نیست. البته کاش همه ی مردم هم از این حرفها اطلاع داشتند.
بهرحال ممنون از شما.
موفق باشید.
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز

مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
1-کدام دانشمندی وقتش را روی وجود و اثبات خدا گذاشته است؟!!
2-این سوال شما هم غلط است:

سوال : آیا چون خدا دیده نمیشود پس خدا وجود ندارد؟!

--------------
در نتیجه جوابتان هم غلط است. من هم شما را ندیده ام و الان نمی بینم، آیا شما ( مسلمان ایرانی) وجود ندارید؟ این جواب که راحت تر بود!!!!
اون اثراتی که شما میفرمایید علتهای علمی دارند. با یک فازمتر میتوان به وجود جریان الکتریسیته پی برد! به همین راحتی.
شنبه 10 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
هم وطن گرامی ٬ آرش از لطف شما ممنونم . بنده چند بار به بورس آمده ام و در رستورانهای چینی آنجا که سلف سرویس خوب با نرخی مناسب ٬ هم چنین غذاهای باب طبع ایرانیان دارد ٬ غذا خورده ام مخصوصا از سالادهای متنوع و لذیذشان ٬ با عذر خواهی از دیگر هم وطنان که با این توضیح هوس نکنند . در آنجا دلتنگ نباشید . موفقیت شما را خواهانم .
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت اول:
arash_sweden20 - سوئد - بورس
دوست عزیز و بزرگوار؛ سوالهایی که شما می پرسید خیلی فنی و قشنگ هستند. خیلی خوشحال هستم که برای اولین بار در زندگی ام یک نفر 2 تا سوال درست و تاریخی از من پرسید و راجع به توهمات حرفی نزد!
1
بعد از مرگ مادر محمد ( آمنه) از آنجایی که محمد پدر خودش ( عبدالله) را ندیده بود( قبل از تولد محمد مرده بود) عموی محمد (ابوطالب ) پدر خواندگی او را به عهده گرفت.بگذارید کمی به عقب تر برگردیم تا کمی این طایفه (قریش) و خانوادهء محمد را بهتر بشناسیم.
پدر محمد عبدالله بود و پدر عبدالله ( پدر بزرگ محمد) عبدالمطلب بود و پدر عبدالمطلب هاشم بود. نام برادر دو قلوی هاشم ( عبدشمس) بود. هاشم کسی بود که سفرهای زمستانی و تابستانی را جهت تجارت از یمن و شام برای قبیلهء قریش معمول کرد و راه تجارت را به آنها آموخت. هاشم از ملکهء شام ؛ روم و غسام پیمان نامه گرفت تا قبیلهء قریش بتوانند به آنجا سفر کنند و تجارت کنند. و عبدشمس از نجاشی پادشاه بزرگ حبشه اجازهء تجارت گرفت.
هاشم به علت زرنگ بودن و فعال بودن از پدر خودش عبدمناف عهده دار سقایت (آب دادن حاجیان.) و رفادت ( مهماندارى و پذیرائى حاجیان.)شد چون همانطور که میدانید مناسک حج طواف کعبه و رجم شیطان و قربانی کردن گوسفند و شتر و دیگر رسوم حج قبل از محمد برای بتهای کهبه انجام میشد و حتی در آن زمان هم به کسانی که به عبادت کعبه می آمدند حاجی میگفتند!
پس از این ماجرا؛ امیۀ بن عبد شمس ( پسر برادر هاشم) که مرد توانگر و پولداری بود به هاشم عموی خودش حسادت کرد و خواست مثل هاشم رفتار کند که بزرگان قریش او را دعوا کردند و سرزنش کردند و از او خشمگین شدند و در نهایت امیۀ را از مکه بیرون کردند و امیه به سوی شام تبعید شد. که دشمنی قوم بنی امیۀ با خاندان هاشم از همینجا شروع شد.
عبدالمطلب ده پسر و شش دختر داشت. نام پسران او عبارت بود از: حارث، زبیر، عباس، ابولهب، حمزه، غیداق، ضرار، مقوم، ابوطالب و عبدالله و نام دخترانش: امیمه، ام حکیم، بره، عاتکه، اروی و صفیه. از میان فرزندان عبدالمطلب در اسلام آوردن حمزه و عباس و صفیّه.
حارث بزرگترین پسر عبدالمطلب بود که در حفر چاه زمزم به پدرش کمک کرد او پنج پسر داشت به نامهای ابوسفیان ، مغیره، نوفل، ربیعه و عبدشمس. ابوسفیان که به جهت شیر خوردن از حلیمة سعدیه برادر رضاعی پیامبر بود، در سال فتح مکه، مسلمان شد. مغیره در غزوة بدرکبری کشته شد و نوفل در جنگ خندق به محمد تسلیم شد و از جانش ایمان آورد.
10 عمو محمد همگی از بزرگان طایفهء قریش بودند و پولدار و داری زندگی مرفهی بودند به جز ابوطالب که به علت های مختلف داری وضع مال خوبی نبود اما از احترام بسیار زیادی در بین طایفهء قریش و بزرگان عرب برخوردار بود که همانطور که میدانیم زمانیکه بزرگان قریش از جمله خود عموهای محمد خواستند اورا بکشند ابوطالب جان محمد را نجات داد( شعب ابوطالب)
این فقط یک مقدمهء کوچک و پیش زمینه ای بود که بدانید محمد در چه خانواده ای بزرگ شد و اطرافیانش چه کسانی بودند
شنبه 10 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
دوست عزیز شما بسیار محترم هستید و من دلیلی نمی بینم که از شما دلخور باشم یاحتی فکر کنم که به من توهین شده.خیر. فقط صحبت از موضوع خدا وقت زیادی می طلبد و من هم قصد ندارم عقایدم را تحمیل کنم. شما ازادید هر انتخابی داشته باشید.
موفق باشید.
شنبه 10 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
shad - فرانسه - نیس
هموطن گرامی ٬ از داشتن دوستی با حسن نیت شما خوشحالم و از اینکه نقطه نظرات مرا تحمل کردید سپاسگزار ٬ ییروز و موفق باشید .
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت دوم:
arash_sweden20 - سوئد - بورس
پس از اینکه ابوطالب فرزند خواندگی محمد را بر عهده گرفت؛ ابوطالب قسم خورد که همیشه او را به سفر هایی که میرود با خود ببرد . محمد با عموی خود به چندین سفر رفت و با دین یهود و مسیح آشنا شد. از آنجایی که یکتا پرستی مختص دین محمد نبود و قبل از او در 6000 هزار سال پیش زرتشت ؛ دین یهود در حدود 2200 سال پیش از میلاد مسیح و دین مسیح 2000 سال پیش وجود داشتند پس محمد نیز از این مهم با خبر بود و از این رو با راهبه های نصرانی گفتگو کرد و با دین آنها آشنا شد و از آنها ایده گرفت. و از آنجا به یکتا پرستی پی برد. خود محمد تعریف میکند که: یک روز با عمویم به سوی شام میرفتیم در میان راه کنار یک صومعه نشستیم و با یک راهب آشنا شدیم بنام "بحیرا" و گفتگو کردیم و البته او در من نشانه های خدا را هم دید و...
در اینجا به بعد کم کم به اهداف محمد برای بوجود آوردن دین اسلام خواهیم رسید؛
سوال شما این بود:
{{برای محمد چه فرقی داشت که سایر مردم کار خوب بکنن یا کار بد ؟ از اینکه مردم خدای واحد رو ببرستن چی گیرش میومد ؟}}
سوال من این است: کدام پیامبر خدا را میشناسی که 30 زن رسمی داشته باشد و بیش از 60 زن صیغه ای؟
کدام پیامبر را سراغ دارید که برای پول با یک زن ازدواج کند؟
کدام پیامبر را سراغ دارید که برای بدست آوردن قدرت و برای به کرسی نشاندن حرفش؛ انسانهای بیگناه را بکشد؟
در یک کلام محمد دنبال سه چیز بود: قدرت+ثروت+ میل نفسانی ( شهوت)
با کم مقایسه بین محمد و دیگر پیامبران به راحتی میتوانید متوجه بشوید که محمد در وحلهء اول برای انتقام گیری از عموهای خودش( بخصوص ابولهب و زنش) و بزرگان قبیلهء قریش و بعد از اینکه کمی نیرو جمع کرد و به قدرت رسید برای به فرمانبداری دراوردن عربهای بادیه نشین و بیابانگرد این دین را درست کرد. دلیل این مسله را هم خدمتتان عرض میکنم.
دلیل این است؛ محمد بعد از 27 غزوه (شبح خون و قتل و عام) با بیماری ذات الجنب و با زجر و درد از دنیا رفت و فقط و فقط عمر و ابوبکر بودند که توانستند با کشور گشایی هایشان اسلام را جهانی کنند؛ و اگر این دو شخص نبودند؛ دین اسلام در عربستان میمرد و از دنیا میرفت با حملهء لشکریان اسلام به فرماندهی عمر و با سربازانی مثل علی؛ دین اسلام جهانی شد؛ نه وجود محمد!
شما میگید محمد چه سودی از اسلام میبرد؟
جواب خیلی ساده است؛
با کسانى از اهل کتاب { زرتشتی؛ یهودی؛ مسیحی و ....} که به خدا و روز بازپسین ایمان نمى‏آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏اش حرام گردانیده‏اند حرام نمى‏دارند و متدین به دین حق نمى‏گردند کارزار کنی { بکشید} تا با [کمال] خوارى به دست‏خود جزیه دهند (29) سورهء توبه
محمد برای جزیه گرفتن ( پول زور ) هر کاری میکرد؛ حتی آدم میکشت! آیا این سود شخصی نیست؟
محمد با زنهای بسیار زیادی رابطه داشت؛ آیا این سود شخصی نیست؟ آیا اگر محمد این قدرت را نداشت میتوانست همچین کاری کند؟ قبیلهء قریش و عموهایش به او اجازه میداند که خوشگل ترین زنها را از چنگ آنان در بیاورد؟
و هزاران دلیل دیگر که باید تمام تاریخ را برای شما توضیح بدهم
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت اول:
Bahram183 - آلمان - دورتموند
چرا محمدخترش وبه زعم خودش پاره تنش را بعقد علی(ع) درآورد؟ درصورتیکه عمر و ابو بکر هر یک از خواستگاران فاطمه(س) بودند(ابن سعد طبقات ج 8 ص 11)
-----------------------------------------
ببین دوست عزیز من؛ وقتی که میگم برای درک درست اسلام؛ یا باید عرب باشید؛ یا با عربها زندگی کرده باشی و بزرگ شده باشید؛ و یا باید بر تاریخ اسلام اشراف داشته باشید تا بفهمید اسلام چه میگوید؛ این است!
حالا اینجا رو خوب دقت کن:
1-محمد از عایشه دختر ابوبکر خواستگاری کرد، ابوبکر گفت تو مثل برادر من هستی( ببین چقدر خودش رو نزدیک میدونست به محمد) و محمد گفت: تو هم برادر من هستی اما حساب عایشه فرق میکند( محمد هم ابوبکر را برادر خود میدانست). پس ابوبکر عقد عایشه را که با کس دیگری بسته شده بود بهم زد و به عقد محمد در آورد.
2- حفصه یکی از زنان محمد دختر عمر بود،
3- اُم حبیبه، دختر ابو سفیان، خواهر معاویه همینطور یکی از زنان محمد بود. این وصلت معاویه را برادر زن محمد میکرد و یادمان نرود که ابوسفیان به جهت شیر خوردن از حلیمة سعدیه برادر رضاعی پیامبر بود.
4- علی دختر خود، اُم کلثوم را به زنی عمر داد.
5- رقیه دختر محمد زن عثمان بود، پس از مرگ رقیه ، که گفته میشود بر اثر کتکهای عثمان مرد، محمد دختر دیگر خود را ( اُمکلثوم) به عقد عثمان در آورد.
6- و همینطور که شما فرمودید؛ دختر محمد، فاطمه؛ زن علی بود.
پس همانجوری که میبینید؛ این ازدواجها اصلاً جنبهء عاطفی نداشتند بلکه سیاسی بودند. دختر ها بیشتر نقش گروگان و یا یک کالا را بازی میکردند!
که کسی به کسی خیانت نکند و روابط و پیوند ها محکم تر بشوند. همین الان هم در میان عربهای خوزستان همین منوال است.
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت دوم:
Bahram183 - آلمان - دورتموند
دومآ اگر علی عالم نبود چطور عمر در زمان خلافتش جمله ( لو لا علی لهلک عمر) را بارها گفته بود که حتی منابع متعدد سنی هم آنرا تایید کردند
( الحاوی الکبیر ، ماوردی شافعی ، ج 12 ، ص 115 و ج 13 ، ص 213 و مواقف ، ایجی ، ج 3 ، ص 627 و 636و...) پس اگر در آنزمان فردی دانشمندتر از علی وجود داشت حتمآ او را بعنوان مشاور خود قرار میداد!
-------------------------------------------
1-همانطور که میدانید علی یکی از کسانی بود که به ایران حمله کرد و در جنگ نهاوند بیش از صدهزار نفر ایرانی را قتل و عام کرد. در این رابطه شما درست میفرمایید؛ در کتاب تاریخ طبری در مبحث "حملهء نهاوند" آمده است که: حملهء نهاوند با مشورت علی صورت گرفت و ارنج و ترکیب سپاه عمر را علی تعیین کرد. که باعث نابودی بیش از صدهزار ایرانی شد و زنهای آنها و کودکان آنها مانند غنیمت بین سپاه اعراب ( اسلام) تقسیم شد و به آنها تجاوز شد. حالا نمی دونم شما از چی این مسله خوشحال هستید و خوشتان می آید و به چه چیزی افتخار میکنید؟!!!!!!
2- علی فقط در جنگ بنی قریظه گردن 800 نفر را در یک روز قطع کرد. آیا یک دانشمند همچین کاری میکند دوست عزیز من؟! به عقل و خِرد خودت مراجعه کن.
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت سوم:
Bahram183 - آلمان - دورتموند
سومآ فقط دانشمندی چون علی میتوانست خطابه هایی در رابطه با ارزشهاى والاى انسانی و پند و اندرز و موعظه و حکمت را بصورت جمع آوری شده در قالب نهج البلاغه ارایه دهد که هیچ شک و شبهه ای حتی بعد از گذشت 1400 سال در صحت آن وجود ندارد.
--------------------------------------------------
در رابطه با نهج البلاغه من بارها و بارها گفته ام. این کتاب یک ننگ برای علی است چون نقطه ضعف های بسیاری دارد از جمله اینکه علی میفرماید در نامهء 31 به مجتبی (حضرت) : {{در امور سیاسی کشور از مشورت با زنان بپرهیز، که رای آنان زود سست می‏شود، و تصمیم آنان ناپایدار است،}}
حالا ما ببینیم علی راست میگفت؟!
--------------------------------------------------------------------
اول از رییس جمهور موفق و فقید پاکستان یاد میکنم که یادش گرامی باد:
بینظیر بوتو ( سناتور پاکستانی رییس جمهور)
مارگارت تاچر( نخست وزیر انگلستان)
مادلین کربل آلبرایت (وزیر امور خارجه اسبق ایالات متحده آمریکا )
کاندولیزا رایس ( وزیر امور خارجه آمریکا )
آنگلا مرکل ( صدر اعظم آلمان )
هیلاری رودهام کلینتون ( سناتور آمریکا )
کریستینا فرنادنس ( رئیس جمهور آرژانتین )
کریستین لاگارد ( وزیراقصاد و دارایی فرانسه )
یولیا تیموشکنو ( نخست وزیر اوکراین )
سونیا گاندی ( رهبر حزب کنگره ملی هندوستان )
ریزا موری ( رئیس روبرت وود جانسون آمریکا )
سری ایندراواتی ( مسئول مالیاتی وزارت دارایی اندونزی )
شیلا بیر (مدیر کل شرکت بیمه ذخیره فدرال آمریکا)
میشل بچلت ( رنیس جمهور شیلی )
المن آلمانی ( مدیر کل رویال بانک آمریکا )
کارول میریتز ( رئیس جی تی ایکس آمریکا )
ایندرانویی ( مدیر کل پپسی آمریکا)
سینتیا کارول ( میر کل شرکت انگلوامریکن انگلستان)
آیرن روزنفلد (مدیر کل شرکت کرفت فود آمریکا)
هوچینگ ( مدیر کل تماسک هولدینگز)
آن لورژون ( مدیرکل شرکت آروا فرانسه )
آنه مولکاهی ( مدیر کل زیراکس آمریکا )
گیل کلی ( مدیر کل وستپک بانک استرالیا )
پاتریشیا وورتز ( رنیس آرچر دانیلز میدلند آمریکا)
سافراکتز ( رئیس اوراکل آمریکا )
مری سامونز ( مدیر کل رایت اید آمریکا )
آندره آجونگ ( مدیر کل آوون آمریکا )
کارول بی توم ( مدیر مالی هوم دیپوت آمریکا )
مارجوری اسکاردینو ( مدیر کل پیرسون انگلستان )
جولی گربردینگ (مدیر مرکز کنترل بیماری ها آمریکا )
هیند بوهیا ( مدیر کل بورس کازابلانکا مراکش )
آنی سویینی ( رئیس دیسنی و ای بی سی آمریکا )
و هزاران نفر دیگه در طول تاریخ!!!
شنبه 10 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
قسمت چهارم:
Bahram183 - آلمان - دورتموند
چهارمآ درنطقی که در رابطه با بودن یا نبودن قرآن با استفاده از جمله معروف بهلول شیعی مذهب (اینجا که من ایستاده ام مرکز دنیا است اگرنه زمین را گز کن وگرنه خلافش را ثابت کن) اظهار کردی بهتر است از علمای ادیان انسان گرا و مادی گرای خودت نقل قول کنی !!!! به نظر میرسد ادله شما مثل اخوندهای جمهوری اسلامی سیاست نعل و میخ است!!!
بنظر میرسد تو از آلبرت انیشتین که خدا را در معادلات نسبت عام و خاص پیدا کرد هم پرفسورتری !!! بالاخره نگفتی دین و آیینت چیه ؟ مادی گرایی سکولاریسمی یا شیطان پرستی؟
===============================
در رابطه با این قسمت هم چیز بخصوصی نگفتی فقط خواستی نظر شخصی من رو بدونی راجع به مذهب و دین و خدا و شیطان و .... که اینها دل مشغولی های شما هستند که خودتان را با یک کلمهء خدا راضی میکنید! و در رابطه با انشتین؛ این رو قبلاً راجعبش با دوستان بحث کردیم؛ ایشون انسان بسیار بزرگی بودند و خدا رو قبول داشتند و نظر شخصی ایشون بود ؛ اما یک چیزی این وسط هست که متاسفانه همهء مسلمانها رو دچار اشتباه میکند و من همیشه با این اشتباه برخورد میکنم از جمله شما. انشتین همونجوری که خودش میگفت؛
(اگر مردم فقط بخاطر ترس از تنبیه شدن و یا به امید پاداش گرفت خوب هستند، حقیقتا باید خیلی متاسف باشیم. )
*آلبرت انیشتن
این بحث رو قبلاً با همین مسلمان ایرانی داشتیم ؛ انشتین به خدای اسپینوزا اعتقاد داره و یک انسان واقع گرا است و به خدایی اعتقاد دارد که خودش رو در توازن عادلانه جهان آشکار میکند نه به خدایی که خود را نگران قضا و قدر و اعمال انسانها میکند. اتفاقا من خیلی از متنش رو ترجمه کردم و لذت بردم. شما بجای اینکه روی مساءل جنس خدای انشتین با خدای تو فرق داره. انشتین خدا رو توی فیزیک میدید و شما مسلمانها خدا رو توی بهشت و جهنم میبینند. انیشتن در قالب هیچ یک از ادیان موجود فکر نمی کرده است. با اینکه میدونم مغز مسلمانها برای گرفتن این موضوع کشش نداره.


و در آخر : مادی گرایی و سکولاریسم و شیطانپرستی دین نیستند. مشخصهء اصلی یک دین اول یک انسان خیلی عادی اما باهوش و زرنگ است که خود را پیامبر معرفی می کند و دوم یک کتاب پر از دروغ است که از آسمان آمده و سوم انسانهایی ساده و ------ هیچی بابا ولش کن !
یکشنبه 11 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
«بی‌خدایان باید به بی‌خدایی خود مفتخر باشند، نه شرمنده. زیرا بی‌خدایی فرد نشانهٔ صحت و استقلال ذهن اوست.» پروفسور ریچارد داوکینز
یکشنبه 11 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز

arash_sweden20 - سوئد - بورس
چرا اصول کلام او مانند اصول کلام کسایی هست که قبل از محمد اومدن و ادعای بیامبری کردن ؟ چرا همه ی اینا از 1 خدا حرف زدن ؟ چرا همو تائید کردن ؟
============================
دوست عزیز ؛ هیچ کدوم از ادیان حرفشان یکی نبود! فقط در یکتا پرستی مشترک بودند و دستوراتشان باهمه زمین تا آسمان فرق دارد. برای مثال در اسلا شراب حرام و نجست است اما در دین مسیح شراب نوشیدن حتی ثواب هم دارد!!!
هر دینی یک خدای جداگانه دارد و خداهای آنها هیچ ربطی به دیگری ندارد. از لحاظ شخصیتی و تربیتی فکری و --- باهم فرق میکنند. این رو که دیگه همه میدونند!!!!! خدای یهود یهوه است و تورات بعد از هزار سال نازل شد و اصلا کتاب موسی نیست و یهوه فقط مخاطبش قوم یهود و دین یهودی است و صحبتی برای کل بشریت ندارد. خدای عیسی پدر آسمانی یا پدر مقدس هست و در طی 500 سال نازل شد و عیسی خودش کتاب توارت رو ندید. و محمد هم که الله. زرتشت هم یزدان و .........
یکشنبه 11 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز

در زیر متن تاریخ طبری را که به این مطلب اشاره کرده است را آپلود کرده ام تا شما هم آنرا بخوانید :

https://irapic.com/uploads/1234457066.jpg
https://irapic.com/uploads/1234479174.jpg
https://irapic.com/uploads/1234447428.jpg
-------------------------------------------------------
خیلی زرنگ تشریف داری. اما همیشه این یادت باشه؛ هر دروغی که بخوای بگی یا هر سفسطه یا هر کلکی که بخوای بزنی اینجا کسانی هستند که مچ تو رو باز کنند.
چرا یک صفحه قبل رو یعنی صفحهء 828 رو نگذاشتی تا ببینیم این خاطره رو کی تعریف کرده؟ بی چاره جریر طبری الان توی گور داره مثل فرفره میچرخه!
صفحهء قبل از این نوشته؛ و اکنون به سخن از پیامبر خدا باز میگردیم: ............
و علامت نقل قول گذاشته. این یعنی اینکه محمد خاطراتش رو تعریف کرده. حالا ببینم؛ اگر من از خودم لاف بزنم که داشتم توی خیابون میرفتم و درختها به من سلام میکردند و سنگ های کنار خیابون برای من دست تکون میدادند و ( اینها رو هم محمد گفته ها؛ من نگفتم!) .... آیا این حرف مستند است؟ چه شاهدی برای حرفم دارم؟
خود محمد بریده؛ خودش دوخته؛ و کتاب قرانش هم دقیقاً همین حکایت رو داره. یه مشت آیه از خودش در اورده و گفته : خدا گفته که من پیامبرم!
یکشنبه 11 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
حضرت مهدى (عج) از دیدگاه انجیل لوقا :
...در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگى و حیرت از براى امتها روى خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. دلهاى مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعى که بر ربع مسکون ظاهر مى‏شود، زیرا قوت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهید دید که بر ابرى سوار شده با قوت و جلال عظیم مى‏آید.
--------------------------------------------
خیلی جالبه چون بیش از یک میلیارد و دویست میلیون مسلمان سنی مهدی رو فقط یک توهم میدونند و به این آدم به عنوان یه جُک مینگرند.
اونوقت چطور است که انجیل مهدی رو قبول داره؟ کاسهء داغتر از آشه؟ خود قران هیچی راجع به مهدی نگفته اون وقت انجیل راجع به مهدی توضیح داده؟
اگر خدا بخواست کسی رو غیب بکنه چرا محمد رو غیب نکرد و محمد رو به مریضی ذات الجنب و با زجر و درد از این دنیا خلاص کرد؟ خود محمد با این همه کب کبه و دب دبه اش به مردم میگفت: من هم یه آدم هستم مثل شما! اونوقت مهدی چه جوری از محمد زده جلو و 1400 سال غیب شده؟ یعنی از محمد بهتر بوده؟
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
ما برای شناخت اسلام و حقانیت یا رد آن نیازمند مقایسه ی آن با دیگر ادیان آسمانی هستیم تا ببینیم جایگاه هر کدام کجا و چگونه است و اصالت و قداست خود را چگونه توانسته اند حفظ کنند .
یکی از محققین می گوید : ما مسلمانان اعتقاد داریم که خداوند برای هدایت و ارشاد و سعادت بشر صد و بیست و چهار پیامبر فرستاد ه که بعضی از آنها رهبر خانواده خود ٬ دسته ای پیشوای قوم خود گردهی هادی ملت خود و بعضی راهنمای همه ی خلق جهان بوده اند ٬ لذا بعید نیست که بودا و کنفوسیوس و لائوتسه و حتی سقراط و افلاطون و ارسطو هم رتبه ی پیامبری داشته باشند . چون پیامبران همواره افرادی برجسته و شاخص بوده اند که دانش و بینش آنها با منبع فیض لایزال الهی ارتباط داشته است . لذا همواره سطح فکر و فهم آنها در بین قومشان در عالی ترین درجه بوده و از نظر درک و دانایی با محیط خود اختلاف سطح عجیبی داشته اند چنانکه در یونانی آن چنان غرق در بت پرستی و خرافه اگر واقعا یک چنین سقراطی بوده عجیب به نظر میاید که در رتبه ی پیامبری نباشد .
یکشنبه 11 اسفند 1387

فراز_نروژ - نروژ - تونسبرگ
وضو می گیره و پیتزا درست می کنه؟! یعنی دستش را به سرو صورتش میکشه و بعد روی پاهاش و اونوقت پیتزا درست می کنه ؟؟؟؟ الله و اکبر !!
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
دراین مبحث ٬ از سه دینی صحبت می شود که خدا بعنوان خالق و آفریدگار هسته ی مرکزی ست و از بقیه ی ادیان مانند : هندوئیسم برهمنیسم ٬ جنییسم ٬ بودیسم ٬ تائوئیسم ٬ کنفوسیانیسم ٬ شینتوئیسم ........و بت پرستی و شرک و خرافات بی سر وته را که دین می نامند صرف نظر می کنیم . چون بحث ٬ بیشتر برای شناخت بهترین راه و روش است .
زردشتیگری : جان ناس در تاریخ ادیان می نویسد : شرح و بیان داستان
پیدایش مذهب زردشت کار آسانی نیست . کتاب مقدس و آسمانی دین زردشت اوستا ست و آن مجموعه ای ست که کما بیش ٬ از مطالب مختلف بدون ارتباط و التصاق با هم آمیخته شده و در حقیقت باقی مانده ای از مجموعه بزرگتری از یک ادبیات باستانی و کهنسال است که قسمت عمده آن از میان رفته و نابود شده . اندیشه توحید که زردشت تعلیم داد نیز دستخوش تغییراتی گردید . عادات خرافی و مناسک قدرمه آریانهای باستانی
که زردشت حرام دانسته آنرا دشمن داشت ٬ اندک اندک بدرون دین او راه یافت و در پیرامون وحدت اهورا مزدا الهه دیگری دارای صور گوناگون که همه بنوبت خود دارای توانایی و نیروی فوق الطبیعه بودند بظهور رسیدند .
مردم ایران در طول زمان نه تنها برای سلطنت و خدایی اهورا مزدا شرکاء و انبازهایی ایجاد کردند ٬ بلکه از حدود معتقدات قدیم آریایی اجدادی خود فراتر رفته خدایان سایر اقوام و امم را نیز در دایره عظمت اهورا مزدا داخل کردند . باری این چنین مشاهده می شود که اصل توحید آن چنانکه زردشت بر قرار کرد رفته رفته جای خود را به تعدادی الهه داد . اعتقاد بمبداء شر و عامل تباهکاری و خطا در طول زمانی تحولی حاصل کرده و رفته رفته دین زردشت را بصورت یک آیین دو گانه پرستی در آورد.
ویل دورانت در تاریخ تمدن می نویسد : کتاب مقدس دین زردشتی مجموعه ای از کتابهاست که در آنها یران و مریدان پیغمبر گفته ها و دعاهای وی را جمع آوری کرده بودند و پیروان متاخر وی بآن نام اوستا داده اند . اوستا مانند کتاب عهد قدیم (تورات) تالیف آن شکل التقاطی دارد و گزیده ها را در آن جمع کرده اند . مرد محقق که بمطالعه آن بپردازد در خلال آن خدایان و حتی گاهی کلمات و جملات کتاب هندی ریگ ودا را می یابید بحدی که بعضی از دانشمندان هندی چنان عقیده دارند که اوستا وحی اهورامزدا نیست بلکه از روی کتاب ودائی اقتباس شده است و در جاهای دیگری از اوستا ٬ فقراتی دیده می شود که ریشه ی بابلی دارد . بدین ترتیب بود که یکتاپرستی عالی موسس این دین در میان مردم بصورت شرک در آمد و این کاری ست که پس از آن در دین مسیحی نیز صورت گرفت .
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
فلیسین شاله میکوید : در قرن 17 فیلسوف یهودی ٬ اسپینوزا در رساله خود موسوم به تئولژی وسیاست تناقضات عهد عتیق (تورات) را نشان می دهد .
جان ناس می گوید : کتاب عهد عتیق (تورات) در واقع یک سند کامل و متن متقن تاریخ قوم یهود است که مورخین عبری آنرا بقلم آورده اند . محققان و دانشمندان اخیر در عین اینکه تالیف اسفار خمسه تورات و همچنین نگارش
سراسر قوانین طولانی و درهم آمیخته تورات را بدست موسی کمابیش منکر میباشند معذالک برای او در تاریخ قدیم قوم یهود مقامی عالی و مرتبتی رفیع
و احترامی شایان قائل اند و او را صاحب شخصیت خلاق عظیمی می دانند ٬
متاسفانه قسمت عمده تاریخ او در لباس روایات مستور گردیده است .
ریشارد سیمون می گوید : پنج کتابی که بموسی نسبت داده اند نمیتواند از او باشد زیرا در آن کتابها از مرگ موسی مطالبی دارد بنابراین باید بعد از او تنظیم شده باشد . ژاک آستروک می گوید : اسفار خمسه یعنی پنج کتاب تورات از دو قسمت تشکیل شده است یعنی تنظیم کنندگان تورات دو قسم نوشته در دست داشته ند و بدون اینکه آنها را با هم تلفیق و هم آهنگ سازند پهلوی هم گذاشته اند .
لاروس مینوسد : دانشمندان معاصر بخصوص المانها پس از مطالعات زیادی در آثار خود و گذشتگان و تاریخ و علم لغت ٬ باین واقعیت رسیدند که موسی بن عمران ٬ تورات را ننوشته و این نوشته ها کار احبار و رهبران یهود است که اسامی هیچکدام در دست نیست ٬ و در این اسفار پنجگانه تورات ٬ کلیه روایات اسراییلی وجود ندارد و تنها بعضی از اشارات و حکایات را در بر دارد .
یکشنبه 11 اسفند 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
پیشنهادهای اعراب که میگفتند به تو هر چقدر زن بخواهی میدهیم ، هرچقدر ثروت بخواهی میدهیم، هرچقدر قدرت بخواهی میدهیم و خلاصه هر چی که پیامبر (ص) میخواستند به وی میدادند که فقط از گفتن یک جمله امتناع کند که : من پیامبر نیستم!!!!
که در نتیجه پیامبر (ص) هم از قبول کردن پیشنهادات وسوسه انگیز آنها امنتاع کرد
------------------------------------------
برای این حرفتان چه سندی دارید؟ محمد تهدید شد. آشغال روی سرش ریختند و به او توهین شد. اما پیشنهاد زن و قدرت به او داده نشد. لطفاً منبعتان را بگویید
دلیل تهدید و توهین و اذیت کردن محمد هم مشخص است. چون او در مقابل مردان عرب که بزرگان قبیلهء قریش بودند و همگی پولدار و قدرتمند بودند و عموهای او نیز بودند یک چوپان بود و می خواست آنها را به راه راست هدایت کند. آنها هم به شخصیت و غرورشان بر میخورد. اما هیچوقت به او پیشنهاد زن یا پول و یا قدرت ندادند. شاید اگر از همان اول اینکار را میکردند؛ کل تاریخ عوض میشد.
یکشنبه 11 اسفند 1387

shad - فرانسه - نیس
آنتی اسلام - ایران - اهواز
توضیح کاملی دادید دوست خردگرای من. امیدوارم ایرانیان واقعیتهای دین را ببینند و از خرافات نجات پیدا کنند. متشکرم.
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bahram183 - آلمان - دورتموند
آنتی اسلام - ایران - اهواز

دومآ : جواب سوآل من که در جواب حرفهای بی پایه تو بود که " اگر علی عالم نبود چطور عمر در زمان خلافتش جمله ( لو لا علی لهلک عمر) را بارها گفته بود که حتی منابع متعدد سنی هم آنرا تایید کردند " را ندادی و باز سفسته کردی و استناد به جمله " جنگ بنی قریظه و... کردی که بنظرم جوابت را ( sarbaz59 - سوعد - گوتنبرگ) خوب داده است ولی این چه ربطی به سوال من داره؟ گویی اینکه جنگ همیشه جنگ است و وسط جنگ هم نان و حلوا خیرات نمیکنند!!! و مطمئنم عربهایی مثل تو که خوب هم میشناسمتان آنقدر با فارس ها بد هستید که حتی اگر در ایران هم زندگی کنید به محض اینکه فرصت دست بدهد ایران را دو دستی تقدیم اعراب میکنید !!!
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bahram183 - آلمان - دورتموند
آنتی اسلام - ایران - اهواز

سومآ:اگر علی (ع) بقول خودت به امام حسن گفته است: در امور سیاسی کشور از مشورت با زنان بپرهیز، که می‏شود، و تصمیم آنان ناپایدار است، رای آنان زود سست است !
این روایت به فرض صدور هرگز در مقام تحقیر و پایین آوردن مقام و حیثیت زن و منافى با تساوی زن و مرد در کمالات انسانی نیست. در این تقسیم طبیعى آنچه معمولاً در مرد ظهور و بروز بیشترى دارد قدرت و توانایى جسمانی وزیرکی های خاص درامور است و آنچه در زن نمودبیشتری پیدا می کند ؛ لطافت، زیبایى، مهر، عاطفه، بیشتر براى انجام کارهاست .
و حال اگر بخواهیم منصفانه و بی غرض در مورد دین اسلام صحبت کنیم زمانی که اعراب و اجداد تو دختران خود را زنده بگور میکردند و با زنان مظلوم خود رامثل حیوان و بلکه هم پایین تر از آن رفتار میکردند دین اسلام بود که توانست آنها را از این لجنزار نجات دهد و به اصطلاح آدمشان کند !! البته هنوز هم در عربستان بعد از 1400 سال (این 1400 سال را عمدآ مینویسم چون میدونم خیلی با هاش حال میکنی و هرجا کامنت میدهی بی ربط یا با ربط موجود است!!!!!) به زنان اجازه رانندگی و رآی دادن نمی دهند!!!
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bahram183 - آلمان - دورتموند
آنتی اسلام - ایران - اهواز

اولآ برای صحبتهای بی پایه و اساست هیچ رفرنسی معتبری ارائه ندادی ؟!؟
دررابطه با اینکه گفتی ازدواج ها در اعراب بر اساس تحکیم روابط بود پس چرا حضرت رسول دخترش را به عقد علی که فامیلش بود در آوردو برای تحکیم روابط وضوابط و مسائل سیاسی به عثمان نداد!!! ضمن اینکه جواب منو در رابطه با حرف نادرست و بی پایه و اساست که گفته بودی حضرت محمد به علی اطمینان نداشت ندادی!!!
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bahram183 - آلمان - دورتموند
آنتی اسلام - ایران - اهواز
چهارمآ : تو از کجا می دانی من خدا را در بهشت و جهنم جستجو میکنم آقای سفسته باز من خدا ا را با چشم و در بهشت و جنهم نیافتم من خدا را در وجود خودم و با عشق به او و در نظم و توازن جهان هستی یافتم وبه یافته هایم هم ایمان دارم نه اینکه دنباله رو بعضی شک گرا ها باشم که هر روز با دیدن عقاید جدید جمعی پوچ گرا زیر همه چیز می زنند و خود را به اصطلاح تابع پست مدرنیسم میدانند . البته از این جور پوچ گرامثل ریچارد داوکینز در تاریخ زیاد داریم که تو هر بار میتوانی جملاتی ا ز آنان را برای خالی نبودن عریضه عنوان کنی!!! مثلآ حتی نیچه ( فیلسوف آلمانی) هم گفته است که پوچ گرایی سیر نزولی تفکر انسان به اصطلاح مدرن امروزی است(اینو برای تو گفتم!) والبته میدونم که تو حتی همون خدای اسپینوزای اینشتین را هم قبول نداری برای همین گفتم که از او پروفسورتری!!
آقای پرفسور راه راه ! راستی نگفتی که چرا یکی به نعل میزنی و یکی به میخ و هرجا کم میاری ازسخنان دانشمندان شیعه مثل بهلول استفاده میکنی!! ضمنآ سعی کن از مراجع تاریخی معتبر استفاده کنی و زیاد از فکر و برداشت های خودت استفاده نکن چون در حرفهایت تناقض زیاد است!!!
درنهایت باید بگویم که بحث کردن با تو و امثال تو بی فایده است چرا که شما باید در دنیای خود تنها گذاشت.
یکشنبه 11 اسفند 1387

Bahram183 - آلمان - دورتموند
- بااحمق بحث نکن و بگذار در دنیای احمقانه ی خویش خوشبخت زندگی کند.
-با وقیح جدل نکن چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحت را تباه میکند.
-از حسود دوری کن چون حتی اکر دنیا را هم به او تقدیم کنی باز هم از تو بیزار خواهد بود.
یکشنبه 11 اسفند 1387

+2
رأی دهید
-1

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.