|
پیش نویس قطعنامه ای که "نقض حقوق بشر" در ایران را محکوم می کند و خواهان آزادی رهبران بهائیان ایران شده، تسلیم کنگره آمریکا شده است.
گروهی از نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا در متن این قطعنامه دولت ایران را به نقض حقوق بشر محکوم کرده اند و از باراک اوباما، رئیس جمهوری و هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا خواسته اند که دولت ایران را محکوم کنند.
دولت ایران بارها با رد این اتهام ها، بر احترام به حقوق بشر همه شهروندان تاکید کرده است. دولت ایران در مقابل دولت آمریکا را ناقض حقوق بشر می داند.
این پیش نویس قطعنامه کنگره خواهان آزادی فوری همه زندانی های دینی به خصوص هفت تن از رهبران جامعه بهایی این کشور شده است که در زندان اوین تهران حبس شده اند.
این هفت نفر به نام های فریبا کمال آبادی، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی، وحید تیزفهم و مهوش ثابت، حدود نه ماه پیش دستگیر شدند.
آن ها عضو هیاتی هستند که به گفته مرکز بین المللی بهائیان، در سطح ملی به فعالیت های بهائیان در ایران رسیدگی می کنند.
این در حالیست که قربانعلی دری نجف آبادی دادستان کل کشور، در نامه ای به غلامحسین محسنی اژه ای وزیر اطلاعات، ضمن متهم کردن این افراد به جاسوسی نوشته است که فعالیت های تشکیلات بهائیت در تمامی رده ها و نیز هر تشکیلات جایگزین آن غیر قانونی و ممنوع است.
|
دری نجف آبادی رهبران بهائیان را به ارتباط داشتن با اسرائیل متهم کرده است |
آقای دری نجف آبادی با اشاره به قانون اساسی ایران که داشتن هر عقیده ای را برای افراد آزاد می داند، گفته است: "داشتن یک عقیده و مرام آزاد ولی اعلان و ابراز آن به منظور تحریف افکار دیگران، جریان سازی و یا تبلیغ و تظاهر به قصد اغواگرای و تشویش اذهان دیگران و عناوین مشابه مجاز نخواهد بود."
در واکنش، دیان علایی، یکی از نمایندگان جامعه ی بین المللی بهاییان در سازمان ملل متحد، با انتشار بیانیه ای این هفت نفر را بیگناه دانست و خواهان آزادی فوری آن ها شده است.
دیان علایی همچنین روز یکشنبه (15 فوریه) از بیانیه گروهی از ایرانیان خارج از کشور در حمایت از بهائیان ایران استقبال کرد.
بیش از 240 نفر از نویسندگان، اساتید دانشگاه و هنرمندان ایرانی از 19 کشور مختلف جهان اخیرا با امضای نامه ای سرگشاده به جامعه ی بهاییان ایران از آن ها به خاطر سکوت در برابر آن چه بی عدالتی و ظلم علیه بهاییان ایران در 150 سال گذشته خوانده اند، عذرخواهی کرده اند.
نماینده جامعه بین المللی بهائیان روز یکشنبه در مصاحبه با رادیو بی بی سی فارسی این اقدام را قدمی مثبت و مهم دانست و از آن قدردانی کرد.
در مقابل اتهام جاسوسی و توهین به مقدسات اسلام، بهائیان می گویند بر اساس اصول اعتقادی آنان، دخالت در هرگونه فعالیت های حزبی، سیاسی و امنیتی برایشان ممنوع است و از دستورات دولت اطاعت می کنند.
نعیم توکلی، پسر بهروز توکلی پسر یکی از هفت نفر بازداشت شده روز یکشنبه در مصاحبه با رادیو بی بی سی فارسی گفت، بهائیان در ایران از کوچک ترین مشاغل دولتی محرومند و به اسرار و اسناد طبقه بندی شده دسترسی ندارند تا برای دولت های خارجی جاسوسی کنند.
همچنین به گفته وی، "آئین بهایی احترام به تمام ادیان را بر اعضای جامعه بهایی واجب می شمرد، پس چگونه بهائیان می توانند به مقدسات اسلامی توهین بکنند."
اما دادستان کل ایران گفته است: "داشتن یک عقیده و مرام آزاد ولی اعلان و ابراز آن به منظور تحریف افکار دیگران، جریان سازی و یا تبلیغ و تظاهر به قصد اغواگرای و تشویش اذهان دیگران و عناوین مشابه مجاز نخواهد بود."
وی تاکید کرده است که بر اساس قانون اساسی ایران داشتن هر عقیده ای برای افراد آزاد است.
قانون اساسی ایران از کیش بهایی به عنوان یک اقلیت دینی رسمی نام نمی برد.
آسودگی - ایران - تهران |
فرقه بهائیت و رهبران آن در ایران ، به دلیل ارتباط گسترده ای که با اسرائیل دارند (و مقرشان هم در اسرائیل است) ، مورد حساسیت شدید مراکز امنیتی ایران هستند و به شدت با کوچکترین فعالیت آنها برخورد می شه (و البته در قانون هم فعالیت آنها ممنوع اعلام شده) ، وگرنه کسی با فعالیت مذهب و ادیان مخالف نیست .
پس اگه منصفانه به قضیه نگاه بشه ، برخورد ایران با این فرقه بی دلیل نیست و نباید احساسی اظهار نظر کرد . |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پاریس |
اخرین لیستی که من از امضا کنندگان این بیانیه دیدم 267 نفر بودند.
از همینجا به همه این عزیزان درود میفرستم که با شهامتی مثال زدنی تصمیم گرفته اند که در کنار هم میهنان خود بایستند و از ازادی و ازادگی دفاع کنند.
|
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
armin. - ایران - تهران |
ببینم! اون وقت تبلیغ اسلام که 24 ساعته تو تلویزیون و اماکن عمومی میشه جزوه (اعلان و ابراز آن به منظور تحریف افکار دیگران، جریان سازی... ) نیست؟؟ اگه قانون هست پس چرا برای همه یکسان نیست. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما |
دوباره صحبت از بهائی شد٬دوباره طرفداری از بهائیت شد٬خسته شدیم از فرقه من در اوردی بهائیت.!!! من از سیاست امریکا و اسرائیل متنفرم٬دقیقا مثل سیاست اخوند !!!!
اخه این امریکا واسراییل چرا باید اینقدر از بهائیان طرفداری کنه؟؟!!!معلومه که این وسط چیزی واسش میماسه.به قول یکی از کاربران٬ بهائیان مانند ....میمانند که اگر از بقیه جدا نکنی باعث ......میشن.!!!!! لــــــــول |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
armin. - ایران - تهران |
من موندم که این بهایی ها چی دارن که 1 دولت به این گندگی از 300 هزار بهایی که نصفشونم بچه هستن اینقدر میترسه.تازه با توجه به اینکه حق کار دولتی ندارند.تو ارتش نیستند.حق تحصیل دانشگاهی ندارند.توسیاست نیستند.اخه برای جاسوسی باید یه کاره ای باشی همینجوری هم که نمیشه!! |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
armanbm - امریکا - بوستون |
جناب اسودگی ایران - تهران ... باید خدمت شما عرض کنم که یکی از معابد دیانت بهایی در اسرائیل کنونی واقع هست همانطور که در کشورهای هندوستان و پاناما و المان - فرانکفورت و امریکا - شیکاگو و شیلی و سیدنی و غیره دارای معابد مذهبی هستند شما و امثال شما اگر منصف می بودید و از اگاهی مردم و تذلزل موقعیت مالی و اجتماعی خود هراسی نداشتین به باورهای مذهبی زرتشتیان - سنی ها - مسیحیان و یهودیان - درویشان و بهاییان و غیره احترام میگذاشتین فاجعه غزه و مردم مظلوم فلسطین و یا اعمال اسرائیل هیچ ربطی به بهاییان و یهودیان و اقلیتهای مذهبی ایران ندارد و این ذهن بیمار و چرکین امثال شما هستش دم از انصاف میزنید و ظلمتون دل هر ستمگری رو به درد میاره ... یادت باشه که ظالمترین مردم تاریخ به هوای اعتقادات مذهبی و بهشت خیالی خود دست به جنایاتی بزرگ زدند . |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
sarab22 - المان - دوسلدورف |
من عقاید مذهبی ندارم ولی دفاع از ادیانی که در اقلیت هستند را میکنم اگر بهائیها حق تبلیغ ندارند پس چرا در قانون اسلامی نوشته شده حق دارند؟این چند نفر نه سیاسی هستند و نه در مشاغل دولتی مشغول بکار بودند پس جاسوسی از کجا و از کی میکردند؟ یکی از اصول بهائیت دخالت نکردند در سیایت است . خود شیعه را نجس و مندراوردی میدانند سنی ها . حالا پیدا کن پرتغال فروشو |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
darvish30 - مکزیک - مانزانار |
تا وقتی که بهائیها واسه اخوندا دلالی میکردنندو از امریکا واسرائیل اسلحه وتجهیزات تانک وهواپیما دست دوم می خریدنند که بد نبودن
حالا حقشونه وقتی حرف گوش نمیدن باید برن زندان اونم بجرم جاسوسی نه بجرم بهائیت .
مگه یادتون رفته اون کشتی که تو ایتالیا چند سال پیش گرفتن که متعلق به یک بازرگان بهائی بود و قطعات تانک توش بود که واسه ایران از اسرائیل بار گیری شده بود.
پول وسیاست پدرو مادر نداره که جانم
|
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
looti - فرانسه - پاریس |
با بهائیت باید مبارزه کرد زیرا پدیده استعماری است که برای نفوذ بیگانگان و توسط بیگانگان تشکیل شده و امیرکبیر هم به همین دلیل انها را سرکوب کرد حیف که دشمنان ایران این وطن پرست را از بین بردند. پشتیبانی امریکا و اسرائیل از این پدیده استعماری نشانه مضر بودن ان برای ایران است |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
آسودگی - ایران - تهران
مسلمان واقعی خجالت بکش کدام جنایت و دزدی و ظلم به وسیله ی یک اقلیت دینی شده؟؟؟؟هر جنایتی در ایران و جهان است از سوی شما اسلامی هاست فرقی هم بین شیعه و سنی و وهابی و... نیست. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
emroz.1979 - سوئد - یوله |
bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما
تو برو به فکر دزدیت تو ژاپن باش ... |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قابل توجه همه دوستان : قسمت اول
در آغاز که حضرت باب، جوانی بیست و پنج ساله در شیراز، پرچم ظهور جدید را برافراشت، دستگاه روحانیت آن را کفر و ارتداد خواندند و از این که ادعای باب با آن چه در کتب تفاسیر سنتی خویش داشتهاند، مغایر و مخالف است، بر او تاختند. صاحب ادعا را بعد از شش سال تیرباران کردند و هزاران نفر از پیراونش را کشتند و ردّیههایی که مینوشتند، همه بر اساس مباحث دینی بود. مثلاً باب میگفت، رجعت قائم موعود، رجعتی معنوی است، یعنی کمالات موعود در هیکل تازهای تمکّن مییابد. مخالفان میگفتند، خیر، او باید از چاه برآید و شمشیر به دست گیرد و گردن کافران را بزند. پس این باب دروغگو و مخالف دین است و ریختن خونش مباح است. این گونه حملات را میتوان تا حدی توجیه کرد، زیرا بر اساس فهم مردم از دین بود و تحمل تغییر و ظهور جدیدی را نداشتند. پنجاه یا شصت سال اول از ظهور آئین بابی و بهائی مباحث کلامی و اختلاف در فهم آیات مقدسه مورد بحث بود و تکفیر و ارتداد و بدعت و امثال آن، موضوع ردیههایی بود که عالمان دین اسلام مینگاشتند. این وضع ادامه داشت تا آن که مقارن با انقلاب مشروطیت، حملات جدید از طرف دستگاه روحانیت در ایران به بهائیان وارد آمد. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت دوم:دیگر در آن زمان میگفتند که مشروطیت را پیروان آئین جدید به راه انداختهاند، تا اسلام را تضعیف نمایند و به قول ایشان، عوام اضل من الانعام، یعنی مردم عامی که از چارپایان گمراهترند، به حکومت بنشانند و هم زمان با آن از تعالیم حضرت بهاءالله از قبیل تساوی حقوق زن و مرد و لزوم تربیت دختران و مدارس نقل میکردند و آنها مردود میشمردند و نسبت فساد اخلاق به پیروان آئین بهائی میدادند و میگفتند، بهائیان به عنوان تأسیس مدارس دخترانه، میخواهند فاحشه خانه به وجود آورند و علمایی که با مشروطیت مخالف بودند و حکومت مشروعه میخواستند، حتی بر فراز منبر از آثار حضرت بهاءالله میخواندند که پیشبینی فرموده بود که به زودی در ایران حکومت مردمی برپا خواهد شد. این موج دیگری از حملات بر این آئین بود.
چون سلسلهی پهلوی به حکومت رسید، وطنپرستی عامل سیاست روز شد و علت عقب ماندگی ایران را بالکل بر گردن انگلیسیها نهادند و آن قوم را منفور خاص و عام کردند. در این زمان یکباره بهائیان عامل حکومت انگلستان خوانده شدند، زیرا انگلستان منفور بود و از این روی مردم ایران را در آن زمان از ارتباط و معاشرت با بهائیان که به قول ایشان بیوطنند، برحذر داشتند. این تهمت جاسوسی برای انگلستان همچنان باقی بود، تا آن که حکومت کمونیستی در روسیه، دشمن شمارهی یک ایران به شمار آمد و جنگ دوم جهانی پای روسها را در ایران باز کرد و نفرت ایرانیان را برانگیخت. در آن زمان آئین بهائی ناگهان ساختهی دست روسها شد و رسالهی جعلی دیگری را از قول سفیر روسیه منتشر کردند که نوشته بود که او، یعنی سفیر روس، در کربلا حضرت باب را ملاقات کرد و با ایشان قرار داد که ادعایی تازه اعلان نماید، تا به اساس اسلام لطمه وارد آید. از نفرت مردم آن زمان از روسیه استفاده کردند، تا بهائیان را منسوب به آن کشور و در نتیجه منفور خاص و عام نمایند. در آن زمان بهائیان و محافل بهائی عوامل جاسوسی و مخفی روسیه معرفی شدند و ضرباتی که بر پیکر آئین بهائی وارد میآوردند، با حربهی این دعوی بیپایه بود. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت سوم:
در دوران انقلاب اسلامی، دولت امریکا دشمن شماره یک ایران به شمار آمد و با روال و روش گذشته، مبارزه با بهائیان به عنوان این که دست نشانده و عوامل و جاسوس کشور امریکا هستند، شروع شد و هنوز ادامه دارد. علاوه بر آن چون مشتی یهودِ مقیم فلسطین که از حیث عده بسیار کمتر از اعراب آن کشور و عشری از اعشار عربهای کشورهای همسایه بودند، دولت اسرائیل را به وجود آوردند و به شناسائی سازمان ملل متحد رساندند و جمهور اسلامی ایران، اسرائیل را دشمن میدارد، از این جهت امر بهائی ناگهان عامل صهیونیسم بین المللی شد و تمام مصیبتی که نصیب اعراب و مسلمان جهان است، بر گردن صهیونیستها افتاد که در ایران به قول ایشان، بهائیان عوامل و جاسوسان این نهاد جدید به شمار رفتند. «هر لحظه به رنگی بت عیار درآمد.» |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت چهارم:
بهائیان از اول پیدایش تا نزدیک نیم قرن فقط کافر و ملحد و زندیق به شمار میرفتند. حال از عوامل امریکا، از جاسوسان صهیونیسم بین المللی و اسرائیل محسوبند. جاسوسی برای انگلستان و روسیه نیز به جای خود محفوظ مانده. مستمسکی که مخالفان امر بهائی برای حق به جانب بودن تهمت جدید داشته و دارند، این است که مرکز جهانی بهائی در اسرائیل است و بهائیان از سراسر عالم به زیارت مقامات متبرکهی خود به آن کشور میروند، حال آن که مرکز جهانی بهائی را در اسرائیل، حضرت بهاءالله و بهائیان به اختیار تأسیس نفرمودند، بلکه دو دولت مسلمان ایران و عثمانی، حضرت بهاءالله را به کشور فلسطین آن روز که در قلمرو ترکیهی عثمانی بود، تبعید نمودند و با درگذشت حضرت بهاءالله در عکا که جزئی از امپراطوری عثمانی بود، اماکن مقدسهی بهائیان در آنجا مستقر شد. اگر چنین استدلال بی پایه و مایهای درست باشد، باید گفت که دو سلطان مسلمان، یعنی ناصرالدین شاه قاجار و عبدالحمید، خلیفهی اسلامی عثمانی دو صهیونیست برزگ بودند که با هم تبانی کردند و حضرت بهاءالله را به فلسطین تبعید نمودند تا آن که هشتاد سال بعدش به واسطهی بهائیان، دولت اسرائیل به وجود آید و نضج گیرد. آیا هیچ انسان عاقل بیغرضی چنین استدلال مضحکی را باور میکند؟ |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت پنجم
شنوندگان گرامی، وقتی که هنوز دولت اسرائیل برپا نشده بود و فلسطین تحت قیمومت انگلستان بود و اختلافات خونین بین یهود و اعراب بر سر فلسطین جاری بود، سازمان ملل متحد هیأتی را به نام کمیتهی ویژهی ملل متحد دربارهی فلسطین معین کرد، تا دربارهی آیندهی فلسطین، پس از خاتمهی دورهی قیمومت انگلستان، مطالعه کند و توصیهی خود را به سازمان ملل متحد تقدیم نماید. ریاست این کمیته با قاضی عالیمقامی که از اهل سوئد به نام امیل ساندستروم بود که از جمله در دادگاه بین المللی در لاهه خدمت کرد و چند سال نیز رئیس سازمان صلیب سرخ سوئد بود. او در سال 1947 به امر سازمان ملل متحد با اعضای کمیتهی خود به فلسطین رفت و در اجرای وظایف خویش از جمله از رؤسای طوایف دینی مختلف در فلسطین نظرپرسی نمود. ضمناً به ولی امر بهائی، حضرت شوقی ربانی، نامهای فرستاد تا نظر بهائیان را دربارهی آیندهی فلسطین جویا شود. به یاد شما میآوریم که هنوز خبری از تشکیل دولت اسرائیل نبود. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت ششم
حضرت شوقی ربانی جوابی به این رئیس کمیتهی ویژهی سازمان ملل متحد میدهند که از موقعیت بیطرفانهی بهائیان حکایت میکند و تمام دروغهایی را دشمنان برای انحراف افکار عمومی پخش میکنند، برملاء میسازد. ترجمهی برخی از فقرات این نامهی جوابیهی ولی امر بهائی را به کمیتهی ویژهی ملل متحد برای شما میخوانم و این چنین است: «نامهی گرامی شما به تاریخ نهم جولای رسید. بسیار متشکرم که فرصتی فراهم آوردید، تا نظر خویش را به اطلاع شما و هموطنان محترمتان برسانم که رابطهی آئین بهائی با فلسطین چیست و روش ما در قبال تغییرات آینده در ماهیت این سرزمین مقدس و پرآشوب چگونه است.»
سپس ولی امر بهائی اشاره میفرماید که موقعیت بهائیان در فلسطین از جهتی منحصر به فرد است و توضیح میدهد که مسیحیان با آن که مقدسترین مراکزشان در اورشلیم است، اما مرکز اداری آنان در شهر رم است و مسلمانان با آن که یکی از مقدسترین مقاماتشان نیز در اورشلیم است، ولی محل زیارتگاهشان در عربستان است و یهود، هرچند با اروشلیم سابقهی تاریخی دارند، ولی مرکز اداری یهودیان جهان در فلسطین نیست و از زمرهی ادیان جهان فقط بهائیاناند که سه تن بنیانگذار آئینشان در خاک فلسطین مدفونند و مرکز روحانی بهائیان را به وجود آوردهاند و نیز مرکز اداری جهانی بهائی نیز در همین سرزمین است که ایشان یعنی حضرت شوقی ربانی رئیس آن هستند. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت هفتم
سپس در جواب سؤال کمیتهی ویژهی ملل متحد توضیح میدهند که ترجمهاش چنین است: «آئین بهائی بکلی غیر سیاسی است و ما در منازعات فجیعی که حال دربارهی آیندهی این ارض مقدس جریان دارد، نه از جانبی طرفداری میکنیم و نه بیانی داریم که توصیه نماید، تا ماهیت سیاسی این کشور چگونه باید باشد. هدف و مقصد ما تأسیس صلح عمومی در جهان است و آرزومندیم، در هر زمینهای از جامعهی انسانی از جمله در قلمرو سیاست، عدل و انصاف حکمفرما باشد. از آنجا که بسیاری از پیروان آئین ما قبلاً یهودی و مسلمان بودهاند، بدیهی است که ما نسبت به هیچ یک از آن دو گروه تعصبی نداریم، بلکه مشتاقیم که بین آنان صلح و آشتی افتد، تا از آن راه خیر و منفعتِ متقابله و مصلحت کشور حاصل گردد. اما آنچه مورد نظر و توجه ماست، آن است که هر نوع تصمیمی که دربارهی سرنوشت آیندهی فلسطین اتخاذ شود و هر کس که بر دو شهر حیفا و عکا حکومت نماید، باید این واقعیت را قبول کند و به رسمیت بشناسد که در آن دو منطقه، مراکز روحانی و اداری آئین جهانی قرار دارد و استقلال آن آئین و حق ادارهی امور بین المللیاش را از آن مراکز بپذیرد و نیز حق مسافرت بهائیان را از همهی کشورهای جهان برای زیارت به این کشور تصدیق کند و همان امتیاز و جوازی که به یهودیان و مسلمانان و مسیحیان برای زیارت اورشلیم داده میشود، به بهائیان نیز واگذار گردد.» الی آخر. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت هشتم
ملاحظه میفرمایید که قبل از آن که قیمومت انگلستان در فلسطین به پایان رسد، سازمان ملل متحد برای رفع اختلافات و برای خاتمهی جنگ و جدالهای بین اعراب و یهودیان ساکن فلسطین، پای در میان نهاد و از رؤسا و وجوه اهالی ساکن فلسطین نظرپرسی کرد. بهائیان چنان که شنیدید، رسماً به اطلاع سازمان ملل متحد رساندند که برای ما فرق نمیکند که در آینده فلسطین چگونه اداره شود، فقط هر کس که بر دو شهر عکا و حیفا که مرکز روحانی و اداری امر بهائی است، حکومت میکند، باید حقوق حقهی جامعهی بین المللی بهائی را محفوظ دارد.
حال دوستان عزیز، چنین اتفاق افتاده که این دو شهر که برای بهائیان مقدس است، به دست دولت اسرائیل افتاده است و به هر دلیلی که این کشور به وجود آمده، با تصویب سازمان ملل متحد بوده است وحال دولت اسرائیل بنابر مقررات سازمان ملل متحد موظف است که اماکن مقدس بهائیان را مانند سایر اماکن مقدسهی ادیان دیگر در این کشور محافظت کند. پس چگونه میتوان این تهمت جدید را به هم بافت که بهائیان در تشکیل حکومت اسرائیل ذی مدخل بودهاند؟! یا از آن بدتر، با اسرائیل در سرکوبی اعراب مسلمان شریک گشتهاند، در حالی که ولی امر بهائی که رئیس جامعهی بهائی بین المللی بوده است، حتی قبل از تشکیل کشور اسرائیل بیطرفی خود را رسماً اعلام و اظهار داشته که ما تعصبی نسبت به هیچ یک از قوم یهود و مسلمان نداریم، زیرا بسیاری از پیروان این دو دین بودهاند که به آئین بهائی پیوستهاند. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پاریس |
looti - فرانسه - پاریس
و دوستان دیگر ! توضیحا عزص کنم که غیر از ایران در 184 کشور دیگر بهاییان حضور دارند و به هیچ عنوان تهمت جاسوسی به انها زده نمیشود ! در ایران هم بجز اتهام چیز دیگری نتوانستند ثابت کنند . مردم سراسر جهان از این ایین با اغوش باز استقبال میکنند و در کشور خودمان و در مهد امرالله چنین رفتاری با شریفترین و صادقترین شهروندان خود میکنند. شهروندانی که اولین مدارس تعلیم و تربیت را به هزینه خود در شهرهای مختلف ایران ساختند و درب ان را بر روی همه هم میهنان گشودند بدون استثنا. انهم در کشوری که بیش از 90٪ بی سواد داشت. حال به پاداش ان خدمات اینطور با این مردمی که ازارشان به احدی نمیرسد رفتار میکنند. فتعجبوا من ذلک یا اولی الابصار .... |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
قسمت نهم
وقتی این حنایی که دشمنان امروز بر آئین بهائیان میبندند، نیز بیرنگ شد، معلوم نیست دیگر از چه راهی و به چه مستمسک مذبوجانهای به آئین بهائی حمله میکنند. اشتباه آن درماندگان در این است که به تجربه دیدهاند که به هر حیله دست زدند، حتی با کشتار و چپاول، هیچ یک کارگر نیافتاد و آئین بهائی معدوم نشد، و اساس محکمش که ساختهی دست قدرت پروردگار است، تزلزل نیافت و مستحکمتر گردید. چنانکه حضرت بهاءالله صریحاً اظهار داشته، این تندبادهای مخالف و دشمنیهای شدید به جای آن که آتش آئین الهی را خاموش کند، بیشتر سبب اشتعالش شد. افسوس که پردهی تعصب چشم خرد دشمنان بهائی را بسته است، لهذا از آنچه کرده و میکنند، البته نتیجه نمیگیرند. جانتان خوش باد. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
sarab22 - المان - دوسلدورف
بهائی ها اول ادعای برادریشون رو ثابت کنند بعد ادعای ارث و میراث کنند. البته منظور از ارث و میراث نرفتن به دانشگاه و استفاده نکردن از امکانات دولتی و.. نیست ، منظور اینه که ابتدا ثابت کنند که آقای باب همان حضرت مهدی (عج) یعنی پسر امام دوازدهم شیعیان هستند ، بعد بیان تبلیغ کنند. در قانون اساسی هم گفته شده ادیان تصریح شده در قانون اساسی نه فرقه ها !!! موفق باشید. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
rezanl - هلند - امستردام |
آسودگی - ایران - تهران
شما طرفداران رژیم خمینی با انصاف بیگانه اید وگرنه شما در این 30 سال یکبار در خیابان دیده اید که ادیان و مذاهبی بتونند ازادانه به امور خود بپردازند.شما هنوز در ایران به همکیشان شیعه خود که مخالف دخالت مذهب در سیاستند رحم نمکنید و انان را مثل بروجردی زندانی میکنید بعدا تو از قانون صحبت میکنی. ننگ بر رژیم فاشیستی خمینی. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
armin. - ایران - تهران |
مسلمان ایرانی
باز تو اومدی؟خودم همه اینارو برات 1 بار گفتم کم اوردی و در رفتی. دوباره اومدی روز از نو روزی از نو؟؟!! |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
armin. - ایران - تهران |
خیلی جالبه بهایی ها باید مالیات بدند سربازی هم برند ولی حق کار دولتی و تحصیل ندارند!!!خیلی جالبه ... |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
ببخشید در کامنت بالا منظورم پسر امام یازدهم بود. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
در مورد قسمت اول کامنتتان :
1. نوشته اید که { باب میگفت، رجعت قائم موعود، رجعتی معنوی است }
جواب: برای ما شیعیان حرف باب مورد قبول نیست ، بلکه حرف امامان ما مورد قبول است که دارای ارجحیت مطلق میباشد.
2. حضرت مهدی (عج) از مسجد الحرام ظهور خواهند کرد و در آنجا خواهند گفت {{ یا اهل العالم انا المهدی }} به طرزی که تمام مردم روی کره ی زمین آن ندا را خواهند شنید.
|
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
king09 - ایران - تهران |
به نظر شخصی من هرکس اسلام را دین خداوند نداند وبا اسلام مشکل داشته باشد تقصیر ندارد چون ...و خداوند چشم او را نابینا کرده و گوشش کر نموده و دلش را تیره وتار نموده تا هیچ وقت نه حقیقت را ببیند ونه بشنود مخصوصا آن آنتی خدا امید وارم خداوند تو وامثال تو را ببخشاید که تو نمی دانی. |
دوشنبه 28 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
من همیشه یه سوال در مورد بهاییت داشتم که جوابش را نگرفتم. همانطور که میدانیم کتاب آسمانی تمام ادیان به زبان قومی بوده که پیامبر از بین اونها ظهور کرده. مثلا تورات و انجیل به زبان عبری - قرآن به زبان عربی و...... مگه آیین بهاییت در ایران ظهور پیدا نکرد؟پس بایست طبق معمول کتاب آن به زبان فارسی نوشته میشد. چرا کتاب بهاییت(کتاب اقدس) به عربی نوشته شده؟؟؟ |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
looti - فرانسه - پاریس |
Azad_19ـفرانسه پاریس با درود
اولا هیچ کشوری مثل ایران مورد تهدید مستقیم و غیر مستقیم گردن کلف و لاتهای روزگار نیست. پس کسانی را که با انها لاس میزنند و مردمان ساده دل را برای اهداف نامعلومشان تور میکنند باید مراقب بود. احتیاط شرط عقل است. دفاع از باورداشتها ارزشها معیارها و فرهنگ هر کشور وظیفه حکومت ان است. در فرانسه هم مثالش کلیسای سیانتولوگ است که اعضایش یک روز در میان در دادگاها و محکمه ها هستند.
دوم. تاریخ را به نفع خود مصادره نکنید. روند سواد اموزی در ایران در برهه ای از زمان و توسط گروهی خاص انچام نگرفته است. با این حال دستاوردها جشمگیر سه دهه اخیر با وجود مشکلهای بسیار ستودنی است.اقای قرائتی هم جوائزی از طرف نهادهای بین المللی در این مورد دریافت کرده اند. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
souroosh - ایران - ساری |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
سلام بانوی پاک. زیبا فرمودید. سپاس |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
parang - سوید - سوندسوال |
مشکل مسلمونا اینه که
اول= غیر مسلمونا رو چشم کور /و گوش کر /و قلب تیره و تار تصور میکنن و خودشون رو علامه.
دو=ادیان دیگه رو در صورت اثبات تشابه با دین خودشون قبول دارن.
سه=ادیانی که باب میلشون نباشه من دراوردی میگن.
چهار=مخالفاشون رو تحت هر شرایطی به امریکا و اسراییل می چسبونن.
پنج=انتقاد کردنو دوست دارن و انتقادپذیری عمرا.
شش=مدارک و اسنادی رو قبول دارن که به نفعشون باشه.فقط و فقط مدارک خودشونو قبول دارن..
هفت=حتی همدیگه رو قبول ندارن-شیعه.سنی.وهابی.ووو-
هشت=هر گندکاری که فکرشو بکنین انجام میدن و با کلاه دین ان رو شرعی میکنن.مثلا خانه زفاف و صیغه ووو
نه=خیلی هم زود جوگیر میشن.میگی نه نگاه کن..... |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما |
emroz.1979ـ سوئد ـ یوله
نکنه دوست و رفیقات وخودت یا اینکه فامیلات میان ژاپن میرین دزدی ؟؟؟؟؟!!!!!
بالا بری پائین بیای فرقه شما من در اوردی یه.حتی اگه اخوندها هم از بین برن بهائی ها توی ایران جائی ندارن.
ودر اخر یه چیزم به تو ودوستانت بگم که همین بهائی ها باعث فروپاشی حکومت پهلوی شدند٬میدونی چرا ؟؟ از انجاییکه بهائیان سیاستمدار{به قول خودشون}در حکومت پهلوی مانند ماشین اسباب بازی که کنترلش دست اسرائیل بود تحریک میشدن.
همان طور که اسرائیل کشور جعلیست اطرافیانش هم که شماها باشید جعلی هستید. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
دلیلی نداره که بهایی و زرتشتی و سنی و مسیحی و یهودی و میلیونها دین دیگه برادریشون رو به توی شیعه ثابت کنند. تو برو خودت رو ( شیعه) درست کن که
بنی آدم اعضای یک دیگرند.
در تمام دنیا فقط شیعه ها با بهایی ها مشکل دارند. چون بهایی ها عقیده دارند مهدی ظهور کرد و مُرد.
حتی سنی ها هم که بیش از یک میلیاردو دویست هزار نفر هستند کاری به این دین ندارند. فقط شما فرقهء ضالهء شیعه هستین که به خون بهایی ها تشنه اید.
|
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
bluestar - ایران - تهران
سلام
در تکمیل فرمایشات شما مورد دیگری هم هست و آن اینکه : سنت الهی بر این است که تمامی پیامبرانی که از جانب خداوند آمده اند " امی " هستند. یعنی بدون اینکه نزد معلمی رفته باشند باسواد هستند و علمشان را از خداوند گرفته اند برعکس جناب آقای بها که معلمهای مختلفی داشته اند!!! ( این را قبلا با توجه به منابع مختلف ثابت کرده ام و در این سایت نوشته ام )
موفق باشید. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
armin. - ایران - تهران
نه خیر من بهت گفتم که کار دارم و پس از مدتی بر میگردم. و الان هم برگشتم و در لینک زیر دارم با دوستات بحث میکنم. فعلا که این دوستات هستند که نمی تونن جواب بدهند.
https://92.48.75.41/article.php?id=34959 |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
king09 - ایران - تهران ( و دیگر دوستان فرقهء ... شیعه ..)
این چه خدای ظالمی است که چشم بنده اش را نابینا کرده؟ این خدا چقدر عقده و کمبود دارد که می خواهد بنده اش را آزمایش کند و بعداً سر فرصت شکنجه کند! شما مسلمانها به خدا توهین میکنید( اگر وجود داشته باشد) نه من!
چند تا سوال خیلی خیلی ساده از توی شیعه میپرسم تا بفهمی کجای این دنیا قرار داری؟
1- چرا شیعیان از مرده ها کمک میخواهند!؟
2- وقتی شما از امام های مرده شفاعت میخواهید؛ این به چه معنی است؟ یعنی خداوند یک حاکم زورگو و شکنجه گر است و شما به آن امام میگویید : هوای مارا داشته باش و برای ما پارتی بازی کن. آیا این طرز فکر درست است؟
3- چرا جعفر صادق که باید از اشتباه به دور باشد، چون یک امام است و آن هم از نوع معصومش؛ پسرش اسماعیل را برای بعد از خودش انتخاب کند و بعد که مرد موسی کاظم را به امامت برگزیند و این خود مسبب ایجاد فرقه اسماعیلیه شود.
همهء باور های شما همینجوری است.
حلاج بر سر دار این نکته خوش سرایید
کز شافـعـی نپرسند امثال این مسائـل
پرستش به مستیست در کیش مهر
برونانـــد زین حـلـــقـه هـشـیـارهــا |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
شیعه ها خودشون فرقهء ... هستند با بیش از 60 شاخه! |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
salamiran - ایران - شیراز |
برای اثبات اینکه بهائیان جاسوس و خطری علیه منافع ملی ایرانند چه اثباتی بالاتر از همین طرح قطعنامه حمایت از آنان در کنگره ضد بشری آمریکا ! |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پابیس |
looti - فرانسه - پاریس
دوست محترم
حرف شما را کاملا قبول دارم که هر کشوری باید مواظب امنیت و ارامش جامعه خود باشد. ولی ایا خطری از طرف جامعه بهایی به کشوری که انرا مقدس میدانند احساس میکنید ؟ حتی یک مورد انرا توانسته اید به اثبات برسانید ؟ مونا محمودنژاد - دختر معصوم و 16 ساله شیرازی که هنوز دانش اموز ببیرستان بود برای کدام کشور میتوانست جاسوسی کند که به دار اویخته شد ؟ قبل از اینکه بهاییان مدارس تربیت را در ایران تاسسیس کنند چند مرکز سواد اموزی در سراسر ایران وجود داشت ؟ چرا ایران در اواخر قرن نوزدهم بیش از 90٪ بی سواد داشت ؟
شما این حق را دارید که به یک ایده و اعتقادی پایبند باشید و تا این دین و یا اعتقاد شما خطری برای جامعه ایجاد نکرده احدی حق تعرض به شما را نباید داشته باشد. نا سلامتی در قرن 21 زندگی میکنیم !!
موفق و پیروز باشید |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
من نگفتم بهایی و زرتشتی و سنی و مسیحی و یهودی و ... بیان برای من دینشون رو ثابت کنند. من گفتم ادیان تصریح شده. ادیان تصریح شده هم شامل مسیحیان و زرتشتیان و.. است که شامل بهائی ها نمیشه.
تو هم نمیخواد منو درست کنی تو برو اول شعرت و خودت رو درست کن. {{ بنی آدم اعضای یک دیگرند. }} غلطه. این مصرع یعنی این که افراد اعضای بدن یکدیگر هستند. مثل اینه که من بگم فلانی دست منه. یا فلانی پای منه و... بلکه مصرع درست این هست : {{ بنی آدم اعضای یک پیکرند }}
ما با بهائی ها مشکل نداشتیم اونها بودن که مشکل درست کردند و گفتند باب همان حضرت مهدیست. در ضمن با مسلمانها هم مشکل دارند. آنها میگویند بها پیامبر بعد از حضرت محمد ص است. در حالی که هیچ جای قرآن کریم به نامی از پیامبر بعدی نبرده شده است آنچنان که حضرت موسی ع بشارت به حضرت عیسی ع داد و حضرت عیسی ع هم بشارت به حضرت محمد ص داد.
پیامبر هم فرمودند بعد از من چندین شعبه خواهید شد که فقط یکی از آنها مورد قبول است. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پازیس |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
دوست محترم
نحیر - شما اشتباه میکنید. ( در حالی که هیچ جای قرآن کریم به نامی از پیامبر بعدی نبرده شده است )
قران کریم به صراحت به ظهور پیامبرانی در اینده بشارت داده است . مراجعه کنید به ایه 35 سوره الاعراف ( یا بنی ادم ... )
موفق و پیروز باشید. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
irandoost - ایران - تهران |
bluestar - ایران - تهران
دوست عزیز
بجای دختر ایرونی من پاسخ شما را می دهم. اول این که کتاب آسمانی دیانت بهاپی فقط کتاب مستطاب اقدس نیست. کتاب مستطاب اقدس صرفا احکام دیانت بهاپی را در بر می گیرد ولی در موارد دیگر چندین کتاب دیگر وجود دارد که به زبان های فارسی - عربی و انگلیسی می باشد.
دوم این که دیانت بهاپی فقط مختص ایرانیان نیست بلکه دیانتی جهانی است و همانطور که حتما شما هم مطلع هستید هم اکنون بیش از حدود 7 میلیون نفر پیروان دیانت بهاپی با نژادهای مختلف در تمام نقاط مختلف دنیا زندگی می کنند که الواح و آثار دیانت بهاپی به بیشتر زبان های آنها ترجمه شده و در اختیار همگی می باشد.
با توجه به مطالب فوق و اینکه دیانت بهاپی برای همه مردم دنیا می باشد آیا می توان گفت که چرا کتاب آن به زبان فارسی نمی باشد؟
امیدوارم پاسخ شما را داده باشم.
با عرض پوزش از دختر ایرونی عزیز که بجای ایشان پاسخ دادم امیدوارم نظراتم را کامل فرمایند. با تشکر |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
velayat - ایران - شیراز |
آمریکا هم نشسته ببینه تو ایران یکی به یکی دیگه بگه زکی اونم یه قطعنامه صادر کنه. چرا بقیه دنیا هیچ خبری نیست. هزار هزار آدم کشته میشن جیکش در نمیاد حالا....خودشون و طرفداراشون. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
1((هرگز مپندارید آنها که در راه خدا کشته شدند مرده اند. بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می گیرند)) قرآن کریم
تمام امامهای ما هم که شهید شده اند . پس میبینی که ما از زنده ها کمک می خواهیم و نه از مرده ها. به علاوه وقتی پیراهن حضرت یوسف که یک تکه پارچه است چشمان نابینای حضرت یعقوب را شفا داد چرا ما از امامانمان کمک معنوی نخواهیم؟ که بارها معجزه و کمک آنها را تجربه کرده ایم.
2 شفاعت به معنای پارتی بازی برای آدمهای ناشایسته نیست. شفاعت به معنای کمک معنوی برای کسب شایستگی لازم است.
3 امامت اسماعیل بن جعفر صادق را از کجا در آوردی؟ از کتاب طبری؟ |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
armanbm - امریکا - بوستون |
جناب اقای مسلمان ایرانی از استرالیا ... شما چه حقی در خود میبینید که اینگونه در مورد تصریح بودن یا نبودن ادیان و باورهای مردم صحبت میکنید ؟ از کدوم منطق و مواضع الهی صحبت میکنید ؟ یکی از بزرگترین مرجعیت دینی و مذهبی ایت الله منتظری حتی برای بهاییان حق شهروندی و ازادی در عقیده قرار داده بعد شما این وسط سنگ چه کسی رو به سینه میزنید ... بازم میگم ظالم ترین مردمان تاریخ از روی باورهای مذهبی به قول خودشان درست دست به بزرگترین جنایات تاریخ زدند ... اخه تعصب کورکورانه تا چه حد ؟ مطالعه کردن بزرگترین راه فرار از جهالت و تعصب هستش ! مگر شمر مسلمان نبود مگر مومن نبود ولی دست به جنایتی زد که هیچ کس توان انجامش رو نداشت . |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
irandoost - ایران - تهران
سلام
1 منظور من کتابهای دینی فرعی نبود از اینگونه کتابها در ادیان مختلف و به زبانهای متفاوت زیاد داریم. تا جایی که من میدونم کتاب آسمانی آیین بهاییت فقط کتاب اقدس است و کتابهای دیگری نیز هستند .اکثر آنها به زبان عربی و بقیه به زبانهای دیگر مثل فارسی. مگر اینکه اشتباه کرده باشم. پس فرض میکنیم من اشتباه میکنم و حرف شما درست است و بهاییت چندین کتاب آسمانی زبانهای مختلف دارد.
2 سه ایراد اساسی به پاسخ شما وارد است:
اول: همانطور که میدانیم ادیان اسلام و مسیحیت جهانی هستند. تعداد پیروان این ادیان گواهی بر این ادعاست. پیروان این دو دین الهی به زبانهای متفاوت حرف میزنند. ولی همگی از کتاب آسمانی که به زبان مشترک نازل شده پیروی می کنند. مسیحیان از انجیل عبری و مسلمانان از قرآن عربی. این کتابها به زبان مادری پیامبر دین مربوطه نازل شده است. پس لازمه جهانی بودن دین وجود کتابهای آسمانی به زبانهای مختلف نیست.
دوم: اگر اینطور که گفتید کتابهای آسمانی بهاییت به زبانهای متفاوت برای پیروان آنها نازل شده است پس فقط باید زبان آنها فرق کند و محتوا یکی باشد. چون قابل قبول و عقلانی نیست که بعضی از دستورات و مفاهیم یک دین به یک زبان و برای عده ای نازل شود و بعضی از دستورات دیگر به زبان دیگر و برای عده ای دیگر.
سوم : اگر همانطور که گفتید آیین بهاییت جهانی است و برای تمام مردم جهان از آسمان نازل شده و به همین علت چندین کتاب آسمانی به زبانهای متفاوت برای پیروان آن نازل شده است پس باید هزاران کتاب به زبانهای مختلف برای مردم دنیا نازل شده باشد. چون در غیر اینصورت نقض غرض میشود و از عدالت خدا به دور است که مردم دارای زبانهای دیگر را فراموش کند. مثل زبان چینی با حدود یک میلیارد نفر جمعیت یا زبانهای دیگر شرق آسیا و هندی و اردو و پشتو و ترکی و کردی و مائوری و زبانهای بومی دیگر و هزاران زبان دیگر دنیا که ما از آنها بیخبریم ولی خدا آگاه است. و اگر بخواهیم یک حساب سرانگشتی بکنیم میبینیم که عمر پیامبر کفاف نمیدهد تا همه این کتابها با زبانهای مختلف دنیا به او نازل شود.
پیروز باشید. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
bluestar - ایران - تهران
چرا یک میلیارد و دویست میلیون نفر سنی مثل تو و شیعه های خرافاتی فکر نمیکنند؟!!! |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
bluestar - ایران - تهران
یک کاری کردی که باز دوباره شاخه های فرقهء شیعه رو برات بگذارم؛ ببین بچه مسلمون، برو از بزرگترت سوال کن جریان فرقه، اسماعیلیه چیه تا بهت بگن. دین تو اینقدر سُک و سوراخ داره که مثل باقی آخوندها باید پیرمرد بشی تا؛ تازه بفهمی کی به کیه!
اثنیعشرى • اسحاقیه • اسماعیلیه/باطنیه (آقاخانیه، بُهره، بهره داوودی و سلیمانی، دروزیه، طیبیان، قرمطیه، مبارکیه، مستعلیه، نزاریه/حشیشیون) • افطحیه • امامیه • باقریه • خطابیه • زراریه • زیدیه • سبائیه • شیخیه • شیطانیه • علیاییه • فاطمیان • فطحیه (عمادیه) • قرمطیان • قطعیه کاملیه • کیالیه • کیسانیه • مختاریه • مغیریه • منصوریه • موسویه/مفضلیه • ناووسیه نصیریه/علویه • نعمانیه • هاشمیه • واقفیه • یونسیه
غُلات شیعه: دستهها: کاملیه 2- سبائیه 3- منصوریه 4- غرابیه 5-طباریه 6-برغیه 7- یعقوریه 8- غمامیه 9-اسماعیلیه
فرقههای غلات:
آل مشعشع • اباحیه • احمدیه • اخیه • ازدریه • اسحاقیه • اسحاقه حارثیه • اسماعیلیه • امریه • اهل حق • بابکیه (اباحیه ) • باطنیه (اسماعیلیه ) • بدعیه • برکوکیه • بزیغیه • بشریه بکتاشیه • بومسیلمیه • بلالیه • بیانیه • تعلیمیه • تمیمیه • تناسیخیه • جناحیه • جواربیه حابطیه یا حائطیه • حارثیه • حدثیه • حربیه • حروفیه • حلاجیه • حلمانیه • حلولیه • حماریه حابطیه یا حائطیه • حارثیه • حدثیه • حربیه • حروفیه • حلاجیه • حلمانیه • حلولیه • حماریه خابطیه یا حابطیه • خرسیه • خطابیه • خطابیه مطلقه • خلالیه • زمامیه • ذمیه • راوندیه • رجعیه • رزامیه • زراریه • سبائیه • سبعیه • سپید جامگان • سرخ جامگان • سلمانیه (شامغانیه ) علویه • علیائیه (علیاویه ) • علی اللهیان • عمیریه • عینیه • غمامیه • قادیانیه • قرامطه
(اسماعیلیه • باطنیه • تعلیمیه • و سبعیه ) • کاکائیه (اخیه ) • متنبئین • محمدیه (از علیائیه )محمدیه (از مغیریه ) • محمره • مشبهه • مشعشعیه ( آل مشعشع ) • معمریه • مفیریه • مفضلیه مفوضه • مقنعیه • ملاحده (اسماعیلیه • باطنیه • تعلیمیه • سبعیه • قرامطه ) • منصوریه (کسفیه ) • موسویه • میمونیه • میمیه • یزیدیه • یعقوبیه
|
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
هرکسی یک عقیده ای داشته باشه باید بیاد با فرقه ء شیعه با 60 شاخه؛ هماهنگ کنه؟ شما ...ول هستین که با بهاییها دشمنی میکنید و اونها رو دشمن میدونید و کمر به قتل اونها بستین؟
بهایی ها کی با شیعه ها دشمنی کردند؟ اونها که بیش از 150 سال است زیر ظلم شما هستند!
حالا یک چیز هم طلبکار شدین؟ شیعه که اصلاً یعنی (پیرو) و به کسانی گفته میشه که دنباله رو علی هستند. این که یه فرقه هست. که 60 شاخه میشه. شما خودتون 1000000 تا اشکال دارین. برین خودتون رو کمی بررسی کنید جای اینکه به بهایی های بی آزار گیر بدین. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
طبق عرف انگلیس لقب (sir) "سر" و نشان "شوالیه گری "(Knighthood) به کسانی اعطا می شه که کارها و خدمات برجسته و ارزشمندی برای دولت انگلیس انجام داده باشن. سوال: عباس عبدالبهاء چه خدمات برجسته ای برای انگلیس انجام داده است که از دید دربار انگلیس شایسته دریافت چنین نشان خدمتگزاری بزرگ شده و باید مورد ستایش و تقدیر قرار گیرد؟
در عکس زیر هم میتوانید ( اگر اشتباه نکنم عکس اقای عبدالبهاء ) را ببینید.
https://www.bahairesearch.ir/html/images/abdhai~02m~abd-chevalier.jpg |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
Azad_19 - فرانسه - پازیس
در زیر فقط به دو آیه اشاره کرده ام که به صورت کاملا روشن و روان اشاره به این دارد که اسلام آخرین دین است :
بدرستیکه حقّاً دین در نزد خداوند فقط دین اسلام است» (آیه 19 سوره آل عمران).
و هر کس غیر از اسلام، دینی را برای خود اتّخاذ کند، از او پذیرفته نمی شود، و او در آخرت از زیانکاران است» (آیه 85 سوره آل عمران).
شما در یکی از کامنتهاتون گفتید " { ای فرزندان ادم. هر گاه رسولانی از خود شما بیایند و ایات مرا بر شما بخوانند کسانی که پرهیزگاری کنند و به صلاح ایند بیمی بر انها نیست و خود غمگین نمیشوند ( توضیح :این ایه از امدن رسولانی در اینده خبر میدهد ) }
جواب : بله کاملا درسته از آمدن رسولانی در آینده خبر میدهد مثل حضرت عیسی ع حضرت موسی ع حضرت محمد ع. که منظور قرآن کریم به انبیائی است که اسمشان در قرآن کریم آمده است. ببینم نام پیامبر شما در قرآن کریم نیست؟ ما که هر چه گشتیم نامی پیدا نکردیم؟!!!
در پایان : اگر واقعا پیامبر بعدی ای در کار بود چرا خداوند مسئله ای به این مهمی را به کسی نگفته است؟ لطفا نگویید که خداوند با زبان رمز این را گفته است. چون اگر همچین جریانی بود 100% و بطور یقین نام او آورده میشد. همانطور که در قرآن نام حضرت موسی ع و حضرت عیسی ع آمده است نام پیامبر بعد از حضرت محمد ع هم آورده میشد!!!!! |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
armanbm - امریکا - بوستون
دوست عزیز این جمله ی ادیان تصریح شده حرف من نیست، حرف قانون اساسی ایران است!!
من از همان منطقی صحبت میکنم که در قرآن کریم فرموده است : تنها دین مورد قبول نزد خدا اسلام است.
حرف آیت الله منتظری حرف من هم هست. من قبلا این را گفته بودم همان طور که در کامنت اول گفتم الان هم آنرا میگویم : بهائی ها در ایران حق آب و گل دارند مالیات میدهند و ایران سرزمین ابا اجدادیشان است پس باید از امکانات دولتی مثل دانشگاه و کار در مراکز دولتی و... هم برخوردار باشند.
من هم با این حرف شما موافقم : "ظالم ترین مردمان تاریخ از روی باورهای مذهبی به قول خودشان درست دست به بزرگترین جنایات تاریخ زدند ... اخه تعصب کورکورانه تا چه حد ؟ مطالعه کردن بزرگترین راه فرار از جهالت و تعصب هستش ! "
موفق و خندان باشید. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پاریس |
دوست محترم
باز هم در قضاوت خود دچار اشتباه شدید !
همانطور که میدانید بعد از سقوط امپراطوری عثمانی - دو دولت فرانسه و انگلیس به قصد تسخیر این منطقه پهناور با هم رقابت داشتند. بعد از
جنگ جهانی اول ( 1914 - 1918 ) منطقه فلسطین با درایت و دوراندیشی حضرت عبدالبها هم از جنگ در امان ماند و هم از قحطی. دولت انگلیس که دیگر خود را صاحب ان منطقه میدانست و با توجه به خدمات مردمی ان حضرت در منطقه لقب سر را به ان حضرت تقدیم کردند. وفات ان حضرت در یک سال بعد ( 1921 ) و تشییع با شکوهی که مردم فلسطین از ان حضرت به عمل اوردند خود گواه مقام والای ان مولای محبوب در بین مردم منطقه دارد
عکس و اظهارات بزرگان قوم فلسطین در مراسم تشییع در سایت های مختلف موجود است که اگر هنوز متقاعد نشداه ید میتوانم لینک انرا برایتان بفرستم.
موفق و پیروز باشید. |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
من نگفتم که هر کسی عقیده ای داشته باشه باید بیاد با ما هماهنگ کنه.
مثل این که شما نگرفتید. بهائی ها هستند که میخوان خودشون رو با ما هماهنگ کنند.فکر نکنم اینو میدونید چون اگه میدونستید این حرفو نمیزدید چون بهائی ها معتقدند که باب همان حضرت مهدی (ع) هست. پس این بهائی ها هستند که میخوان با ما هماهنگ باشن.
بعدشم ما کی اونها رو دشمن دونستیم؟ الان ما داریم با اونها بحث میکنیم و هیچ دعوایی هم نداریم. اتفاقا من با یکی از بهائی ها در استرالیا آشنا شدم و خودش با در خواست خودش از من خواست که در مورد بهائیت براش حرف بزنم و پس از تکمیل حرفهامون خودش از بهائیت خارج شد. البته قبل از اینکه بدانم او بهائی هست با او دوست بودم در حالی که اگر هم از بهائیت خارج نمیشد باز هم دوستی ما ادامه داشت.
یه سوال از خودتون : حالا چی شده شما کاسه ی داغ تر از آش شدین؟؟؟ و دارین این همه از بهائیت دفاع میکنید؟؟ البته این شما هستید که دارین نه تنها به بهائیت بلکه به چند میلیارد نفر که دارای دین هستند توهین میکنید. شما که نعوذبالله معتقد به وجود خدا نیستید بدانید که بهائی ها و مسیحی ها و یهودی ها و زرتشتی ها و مسلمانها و...... معتقد به وجود خدا هستند. در ضمن ( اگر اشتباه میکنم دوستان بهائی این جمله ی من رو تصحیح کنند ) بهائی ها اول مسلمان بوده اند و سپس بهائی شده اند. یعنی اینها در ابتدا اول مسلمان هستن و بعد بهائی!! |
سهشنبه 29 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
کاش شما هم به جای پیست کردن مطالب از وبلاگ کسانی که خودشان بی اطلاع هستند از بزرگتراتون می پرسیدید. البته از بزرگتران آگاه . نه بزرگترهایی که مثل خودتان باشند.
اول اینکه یهودیان و مسیحیان هم حدود 70 فرقه دارند که شما نام بسیاری از آنها را نشنیدید.
دوم اینکه من از تو سند و مدرک در مورد امامت اسماعیل بن جعفر خواستم؟چرا به جای سند آوردن شلوغش کردی؟
سوم اینکه تعداد زیادی از اسامی که ذکر کردی من درآوردی هستند و انقدر در پیست کردن مطالب عجله کردی که حتی یکبار آنها را نخواندی. حتی یک بچه هم میداند که ((سپید جامگان)) و ((سرخ جامگان)) نه تنها شیعه نبودند حتی خود را مسلمان نیز نمیدانستند.
فرقه هایی مانند اسماعیلیه و باطنیه(که یک گروهک تروریست بودند) را چند بار ذکر کردی تا پست را شلوغ کنی.
((شیطانیه)) هم که فرقه خود جنابعالیه که خدا را قبول نداری.
تو حتی نمیدانی که قرمطی لقبی بود که خلفای عباسی به اسماعیلیان میدادند
کیسانیه نام فرقه ای سنی مذهب است که در جنوب تونس رواج دارد.
علویه به شیعیان علی بن ابیطالب گفته می شود.
و............................
حوصله ندارم راجع به تک تک این اسامی که بیشتر آنها اسامی من درآوردی هستند توضیح بدهم.
تو یک سند و مدرک معتبر ارائه بده که نشان بدهد امام جعفر صادق فرزندش اسماعیل را به امامت معرفی کرده باشد(نه انتخاب). تو با اینکه بین شیعیان زندگی کردی هنوز نمیدانی که شیعیان اعتقاد دارند انتخاب امام فقط در اختیار خداست. |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
armin. - ایران - تهران |
حضرت یوسف (یوزارسیف) نیز که هم اکنون سریال تلویزیونی زندگی ایشان از سیمای جمهوری اسلامی در حال پخش است، خاتم النبیین بود! میگویید نه! آیه 34 سورهء غافر قران مجید را ببینید: «وَ لَقَدْ جَآءَکُمْ یُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِى شَکٍّ مِّمَّا جَآءَکُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَکَ قُلْتُمْ لَن یَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُولًا کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ.» یعنی: همانا یوسف پیش از این با دلایل روشن نزد شما آمد، امّا شما همواره از آن چه برایتان آورده بود در شک بودید، تا آن گاه که یوسف از دنیا رفت، گفتید: «خداوند پس از او هرگز پیامبرى نخواهد فرستاد». این گونه، خداوند هر افراطگر تردید کنندهاى را گمراه مىسازد.
جریان از این قرار بوده است که یوسف پسر یعقوب به مصر آورده شد؛ به خاطر توطئهء زلیخا زندانی شد. پس از اثبات بی گناهی و آزادی از زندان، خاندان یعقوب (بنی اسرائیل) و زلیخا و بعضی از مصریان ایمان آوردند، و بعضی دیگر نیز نسبت به رسالت ایشان دچار شک و تردید شدند. امّا جالب آن که پس از وفات حضرتش، همان نفوسی که رسالتش را مورد شک قرار می دادند گفتند یوسف آخرین پیامبر است و پس از وی خدا هرگز پیامبری دیگر نخواهد فرستاد![1]
این جریان می گذرد تا آن که حضرت موسی به پیامبری مبعوث می شود و فرعونیان به مخالفت با او می پردازند. یکی ازفرعونیان که مؤمن خداپرست بوده به دفاع از حضرت موسی دربرابر فرعون می پردازد و از جمله استدلال می کند که قبل از موسی نیز حضرت یوسف به مصر آمد ولی امثال شما تا زنده بود با وجود آن که دلایل نبوّتش آشکار بود در بارهء او شک کردید و قبولش نکردید، اما با وجود این پس از وفات او گفتید پیامبر دیگری پس از او نخواهد آمد! حال هم موسی مثل یوسف آمده و دلایل آشکار دارد ولی قبولش نمی کنید و می گویید پس از یوسف پیامبری نباید بیاید.[2]
جالب آن که این داستان هنگام ظهور حضرت مسیح نیز اتفاق می افتد و یکی از دلایل یهودیان در مخالفت با ایشان این بوده که می گفتند طبق آیاتی از کتب عهد عتیق و تورات، حضرت موسی آخرین پیامبر است و دین او ابدی است و پس از وی پیامبری نخواهد آمد.[3] جالب تر آن که همین ماجرا درظهور حضرت محمّد نیز تکرار می شود و ازجمله دلایل یهودیان ومسیحیان در ردّ حضرتش این بوده است که موسی وعیسی را آخرین رسولان الهی می دانسته اند، و مسیحیان نیز مانند یهودیان، با استناد به بعضی آیات عهد جدید و انجیل، کلام عیسی و دین او را ابدی می پنداشته اند![4]
با این توضیحات عجیب نیست که امروز نیز یکی از دلایل مخالفین دین بهائی این است که مدعی اند چون در قرآن مجید کلمهء «خاتم النّبیین» ذکر شده، مفهوم و معنی آن این است که پس از حضرتش پیامبری نخواهد آمد! حال آن که مقصود از کلمهء مزبور چیزی دیگر است،[5] و تعبیری این گونه مبنی بر مبعوث نشدن مربیان جدید آسمانی، دقیقاً مانند تعبیری است که امّت های قبل در خصوص یوسف و موسی و عیسی و سایر انبیا کرده و هنوز نیز می کنند. چنان که یهودیان ومسیحیان زمان ما نیز، هنوز پس از گذشت 14 قرن از ظهور اسلام، به همان دلیل ِ پیروان یوسف، حضرت محمّد را رسول نمی دانند و دین او را قبول ندارند!
پس بجاست که گفته شود عقیده به ختمیّت نوعی بیماری مزمن در همهء امت ها شده است! در حقیقت وجود همین توهّم و گمان ختمیّت در اذهان مؤمنین هر دین بوده است که مانند دورهء حضرت یوسف، از علل مهم ردّ ادیان جدید بوده وهست. به خاطر وجود چنین بیماری در تاریخ ادیان است که حضرت بهاءالله شارع دین بهائی، برای آن که بهائیان نیز دچار آن نشوند، بارها مؤکداً توضیح فرموده اند که دین جدید بهائی آخرین دین نیست و پس از حضرتشان نیز، مانند گذشته، مربیان آسمانی خواهند آمد.
آیا شایسته نیست نگاهی دوباره به آیهء قرآن در خصوص گمان خاتمیت حضرت یوسف بیاندازیم و بیاندیشیم که چرا امت ها دچار چنین توهم و بیماری مزمنی شده و می شوند! آیا این قسمت ازآیه که می فرماید«کَذَلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ»، می تواند علل چنین توهّمی را روشن سازد؟
|
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
irandoost - ایران - تهران |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
خیر دوست عزیز بهاپی ها اول مسلمان نبوده اند. هم اکنون در جهان میلیون ها بهاپی در کشورهای مختلف با نژادها و ادیان مختلف زندگی می کنند. آیا فردی که در کشورهای اروپاپی یا آمریکاپی از دیانت مسیحی به دیانت بهاپی گرویده اول مسلمان بوده؟ یا تعداد زیادی از بهاپی هاپی که هم اکنون در ایران و دیگر کشور ها هستند از بین زرتشتی ها و کلیمی ها و مسیحی ها بوده اند.
این اشتباه از اینجا برای شما بوجود آمده است که چون حضرت بهاالله در ایران که دیانت مردم آن اسلام است ظهور کرده شما تصور می فرماپید که همه بهاپی ها اول مسلمان بوده اند.
موفق باشید
|
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
irandoost - ایران - تهران |
bluestar - ایران - تهران
دوست عزیز
1- ظاهرا نظرات من را درست متوجه نشدید. شما سپوال کردید که چرا کتاب حضرت بهاالله به زبان فارسی نیست. من هم عرض کردم که دیانت بهاپی فقط مختص ایرانیان نیست که کتاب آن به زبان فارسی باشد. و ضمنا همانطور که خود شما هم اشاره کرده اید امکان ندارد که کتاب دینی را به تمام زبان های دنیا نازل کرد. لذا به یک زبان نازل شده و برای بقیه ترجمه شده است و ترجمه های آن هم هیچ تفاوتی با اصل آن ندارد.
توجه شما را به این مطلب جلب می کنم که اصل آثار بهاپی به 3 زبان فارسی - عربی و انگلیسی می باشد ولی نه به این معنی که یک کتاب به 3 زبان مختلف نوشته شده باشد. بعضی از آثار به فارسی - بعضی به عربی و بعضی به انگلیسی است که تمام آنها به زبان های دیگر ترجمه شده اند نه اینکه همه آثار به این 3 زبان نازل شده باشند.
2- بله دیانت اسلام و مسیحیت هم اکنون در جهان انتشار دارند ولی برای همه ملت دنیا نبوده اند. آیا در زمان حضرت محمد دیانت اسلام برای آمریکاپی ها و اروپاپی ها ظهور کرد و یا برای اعراب؟ البته هم اکنون تعداد زیادی مسلمان در کشورهای مختلف هستند ولی آیا مسلمان آمریکاپی یا اروپاپی یا 000 قران را به زبان عربی می خواند؟ قران هم به اکثر زبان های زنده دنیا ترجمه شده و مسلمانان غیر عرب از آنها استفاده می کنند. کتاب های آسمانی دیکر هم مثل تورات و انجیل هم که هموطنان ایرانی از آنها استفاده می کنند همه به زبان فارسی ترجمه شده اند چون هموطنان عزیز مسیحی و کلیمی ما که همگی زبان عبری و لاتین نمی دانند.
امیدوارم پاسخ شما را داده باشم.
سلامت و پیروز باشید |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
Azad_19 - فرانسه - پاریس
دوست گرامی من قضاوتی نکردم که دچار اشتباه بشم. من فقط گفتم "عبدالبهاء چه خدمات برجسته ای برای انگلیس انجام داده. همین شما هم گفتید وی دوراندیشی کرده است. منظور از دور اندیشی چیست؟
راستی مطالبی که در لینک " : هفت بهایی دستگیر شده به جاسوسی متهم شدند ... را خواندید؟؟
از dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن هم اگر آن مطلب را خواندند ممنون میشم که نظرشون رو بگن.
تشکر از شما. |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پاریس |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
دوست محترم
من هم مثل شما دوستان مسلمان بسیاری دارم که مثل برادر با هم دوست و صمیمی هستیم و گهگاه در باره ایین بهایی با هم صحبت میکنیم. از انها راجع به این ایه پرسیدم که ایا از زمان حال حکایت میکند و یا اشاره به اینده دارد. جالب انکه بااتفاق همه شان تایید کردند که این ایه اشاره به ظهور رسولانی در اینده دارد و نه گذشته !
موفق و پیروز باشید |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
irandoost - ایران - تهران
نه خیر دوست عزیز منظور من این نبود که چون بها در ایران که دیانت مردم آن اسلام است ظهور کرده من تصور کرده ام که همه بهاپی ها اول مسلمان بوده اند.}}.
منظور من این بود که چون شما بهائی ها میفرمایید باب همان حضرت مهدیست من این حرف را زدم. |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
armin. - ایران - تهران
این حرف شما درسته که پیروان ادیان قبلی ( نه خود انبیای قبلی ) معتقد بودند که پیامبرشان آخرین پیامبر است. ولی اگر کتابشان مورد تحریف قرار نمیگرفت نام نبی بعدی به صراحت برده شده بود. همانطورکه از موسی ع به عیسی ع و از عیسی ع به محمد ع بشارت به پیامبر بعدی داده شده بود. در بین کتابهای آسمانی تنها کتابی که تحریف نشده قرآن کریم است. و به صراحت به پیروان ادیان قبلی گفته شده که محمد ص همان پیامبری هست که قبلا به موسی ع و عیسی ع گفته شده. ولی پیروانشان آنرا قبول نکرده اند. در زیر میتوانید کتاب محمد در تورات و انجیل را بخوانید تا خودتان ببینید محمد ص در انجیل و تورات مژده داده شده بود. و هیچ کتابی نگفته است وقتی پیامبر ص گفت من همانی هستم که قبلا در انجیل و تورات گفته شده ، کسی آن ادعا را کذب بداند. آنها فقط از روی لجاجت به اسلام روی نمی آوردند : https://www.academist.ir/forum/attachment.php?aid=297
آیاتی که در این رابطه نازل شده است که اسلام آخرین دین است :
بدرستیکه حقّاً دین در نزد خداوند فقط دین اسلام است» (آیه 19 سوره آل عمران).
و هر کس غیر از اسلام، دینی را برای خود اتّخاذ کند، از او پذیرفته نمی شود، و او در آخرت از زیانکاران است» (آیه 85 سوره آل عمران).
البته آیات زیادی در این رابطه وجود دارد. ولی من فقط به ذکر دو آیه پرداختم. البته به غیر از آیاتی که در آن از کلمه ی خاتمیت تام برده شده است. چون می دانم بهائی ها عادت دارند که عقاید مسلمانها و شیعیان را برعکس ترجمه کنند پس به آن اشاره نکردم تا مثل ترجمه ی برعکس نام حضرت مهدی ع که به اشتباه آنرا باب مینامید، کلمه ی خاتم را به معنای نگین انگشتر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! ترجمه نکنید!!
در پایان : اگر واقعا پیامبر بعدی ای در کار بود چرا خداوند مسئله ای به این مهمی را به کسی نگفته است؟ لطفا نگویید که خداوند با زبان رمز این را گفته است. چون اگر همچین جریانی بود 100% و بطور یقین نام او آورده میشد. همانطور که در قرآن نام حضرت موسی ع و حضرت عیسی ع آمده است نام پیامبر بعد از حضرت محمد ع هم آورده میشد!!!!!
پس چرا نام پیامبر شما در قرآن کریم نیست؟ ما که هر چه گشتیم نامی پیدا نکردیم؟!!!
|
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
randoost - ایران - تهران
منظور آقای bluestar این بود که چرا اصل کتاب به زبان عربی نازل شده. چون کتب آسمانی هر دینی به زبان مردم آن دین است نه به زبانهای مختلف. ایشان نگفتند چرا به زبان دیگر ترجمه شده ایشان گفتند چرا به عربی نازل شده؟ چون ایشان ایرانی بودند چرا کتابش به زبان همان مردم نازل نشد.
این سوال مثل سوال من بود که در بالا گفتم و کسی جواب نداد : سنت الهی بر این است که تمامی پیامبرانی که از جانب خداوند آمده اند " امی " هستند. یعنی بدون اینکه نزد معلمی رفته باشند باسواد هستند و علمشان را از خداوند گرفته اند برعکس جناب آقای بها که معلمهای مختلفی داشته اند!!!
موفق باشید
|
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
randoost - ایران - تهراناین حرف شما درست نیست : { دیانت اسلام و مسیحیت هم اکنون در جهان انتشار دارند ولی برای همه ملت دنیا نبوده اند. آیا در زمان حضرت محمد دیانت اسلام برای آمریکاپی ها و اروپاپی ها ظهور کرد و یا برای اعراب؟ }
بهتر است اینطور بگوییم : اسلام از میان اعراب ظهور کرد و به تمام جهان تعلق دارد. طبق فرمایش این آیه ی شریفه : و ما ارسلناک الا کافه للناس بشیرا و نذیرا (سبا/28): و ما ترا نفرستادیم مگر بشارتدهنده و بیمدهنده همه مردم. |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پاریس |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
دوست محترم
دور اندیشی حضرت عبدالبها در توصیه و مشاوره صحیح دادن به سران اقوام فلسطینی خلاصه میشود. ان حضرت این جنگ و طولانی بودن انرا را پیش بینی کرده بودند. از این جهت به فلسطینی ها توصیه کردند که از یک طرف نه در این جنگ مداخله کنند و نه جانب یکی از طرفین مخاصمه را بگیرند و از طرف دیگر در مصرف غذا و غلات به نهایت صرفه جویی کنند و حتی تا انجا که میتوانند برای روزهای سخت انبار کنند. فلسطینی ها که برای ان حضرت بینهایت احترام قایل بودند این توصیه را به گوش جان شنیدند و نتیجه مثبت انرا در خاتمه جنگ و سالهای بعد از ان به چشم دیدند. گریه و سوگواری فلسطینیان در روز وفات ان حضرت هم از غم از دست دادن یک پدر مهربان بود و هم به نوعی ابراز سپاس از خدمات صادقانه ان حضرت در حق این قوم مظلوم. برای توضیح باید عرض کنم که لقب افندی ( اقا و عزیز ) را انها به حضرت عبدالبها داده بودند.
موفق و پیروز باشید |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
Azad_19 - فرانسه - پازیس
دوست گرامی این آیه بصورت کلی به مردم ابلاغ شده. گفته شده که در طول تاریخ پیامبرانی به سوی شما خواهند آمد و همچنین نام آنها را هم ذکر کرده. حضرات علیهم السلام : ابراهیم. یعقوب. یوسف. خضر. جرجیس. آدم. نوح. ایوب. اسحاق. موسی. عیسی و در نهایت محمد علیهم السلام.
برای اینکه بدانیم پیامبر بعدی کیست و آخرین دین کدام است باید باز هم به این کتاب مبین توجه کنیم و ببینیم قرآن کریم کدام دین و پیامبر را بعنوان آخرین پیامبر میداند؟
با توجه به این آیات که بارها برایتان گذاشته ام معلوم میشود که محمد ص آخرین پیامبر و دینش هم آخرین دین است و بعد از او هر دینی آمد دینش دروغ است :
بدرستیکه حقّاً دین در نزد خداوند فقط دین اسلام است» (آیه 19 سوره آل عمران).
و هر کس غیر از اسلام، دینی را برای خود اتّخاذ کند، از او پذیرفته نمی شود، و او در آخرت از زیانکاران است» (آیه 85 سوره آل عمران).
( دیگر در این دو آیه اسمی از خاتم نیست که شما آنرا به غلط به معنی نگین ترجمه کنید !!!!!! )
چرا شما به این دو آیه ی شریفه استناد نمیکنید و چرا درباره ی آن فکر نمیکنید و باز هم حرف خودتان را تکرار میکنید؟؟؟؟؟ تا به حال از خودتان پرسیده اید که چرا نام پیامبر شما در قرآن کریم نیست؟ و هیچ جای قرآن کریم اشاره ای به پیامبر بعدی نشده است؟؟؟؟؟؟ اگر نامی از این پیامبر بود به من بگویید من اولین کسی خواهم بود که بهائی میشوم.
راستی ممنون میشم نظرتون رو درباره ی 4 کامنتی که در تایپیک قبلی گذاشته بودم رو بدونم.
موفق باشید.
|
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
armanbm - امریکا - بوستون |
جناب اقای مسلمان ایرانی - استرالیا خیلی ممنون که با حرفهای من موافقید اما سخنان شما مملو از تناقضات هستش از طرفی حق اب و گل برای شهروندان بهایی در ایران قائلید ولی از طرف دیگر انها رو به خاطر عقایدشون ملامت میکنید شما و امثال شما انسانهایی بی منطق و خودپسندی هستیند که فقط خود و عقاید خود رو درست و محترم میشمارید و برای مقابله با هر تفکری غیر از تفکرات دینی خودتون دست به هر کاری میزنید .... کافر یعنی چه کسی فرد غیر مسلمان ؟؟؟؟ یعنی از میان قریب به 6 میلیارد انسان 5 میلیارد انان کافر هستند ؟ یعنی 5 میلیارد انسان گمراهند ؟ یعنی 5 میلیارد انسان جهنمی هستند ؟ قوانین اساسی ایران اسلامی هستند و قوانین اسلامی فقط و فقط حق و حقوق برای مسلمانان به خصوص شیعیان قرار داده یعنی بر مواضع دموکراتیک و بشردوستانه نیست پس با استناد به این قوانین و رفتار با سایر ادیان شما هم شریک در این جرم هستین ... |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
irandoost - ایران - تهران
((دیانت اسلام و مسیحیت هم اکنون در جهان انتشار دارند ولی برای همه ملت دنیا نبوده اند.آیا در زمان حضرت محمد دیانت اسلام برای آمریکاپی ها و اروپاپی ها ظهور کرد و یا برای اعراب؟))
-----------------------------------
مسلما دین اسلام برای همه مردمان بوده است و نه اعراب . به 10 مسلمان اولین توجه کنید: صهیب رومی - سلمان پارسی - بلال حبشی .
علاوه بر اینها قرآن هیچگاه از عبارت ((یا ایها الاعراب)) استفاده نکرده ولی بارها از عبارت ((یا بنی اسرائیل)) استفاده کرده. مگر بنی اسراییل عرب بودند یا زبان عربی میدانستند؟ چرا قرآنی که به قول شما برای اعراب نازل شده بنی اسراییل را مورد خطاب قرار میدهد؟در چندین آیه نیز قرآن از عبارت ((یا ایهاالناس)) برای تمام انسانهای دنیا استفاده کرده است.
فراتر از همه اینها به گواهی تاریخ پیامبر اسلام به پادشاهان کشورهای ایران - روم - مصر و حبشه نامه نوشت و آنها را به اسلام دعوت کرد که نشان میدهد دین اسلام دینی جهانی بوده است.
-----------------------------------
((البته هم اکنون تعداد زیادی مسلمان در کشورهای مختلف هستند ولی آیا مسلمان آمریکاپی یا اروپاپی یا 000 قران را به زبان عربی می خواند؟))
------------------------------
مسلمانان سراسر دنیا نماز را به عربی می خوانند و اگر قرآن را برای آگاهی از مطالبش بخوانند بیشتر از ترجمه ها و تفاسیر استفاده میکنند. ولی اگر به قصد تقرب باشد حتما قرآن را به عربی می خوانند.
-----------------------------
من از مسیحیت و انجیلها اطلاع دقیقی ندارم تا با انجیل پاسخ دهم ولی میدانم که عیسی هم پیامبر همه مردم جهان بود. چون خودش و شاگردانش برای هدایت مردم و تبلیغ دین مسیحیت مدام در حال سفر بودند و به همین دلیل نام مبارک او ((مسیح)) نامیده شد.
پس میبینید با اینکه ادیان اسلام و مسیحیت جهانی بوده اند ولی کتاب آسمانی آنها به زبان مادری پیامبر نازل شده است. حال سوال من اینست که چرا با اینکه بهاالله فردی ایرانی بوده است کتاب مقدس بهاییت یعنی کتاب اقدس به زبان عربی نوشته شده؟ در حالی که باید به زبان فارسی نوشته میشد.
-----------------------
به علاوه یکی از تعالیم بهاییت وحدت زبان است. . بدین صورت که باید جمیع ملل از اهل معارف و علوم با اتفاق نظر یک زبان را به عنوان زبان عمومی انتخاب کنند تا هر فرد فقط نیازمند یادگیری ۲ زبان باشد. یکی زبان وطنی که با که با قوم خود گفتگو کند و دیگری زبان عمومی که با اهل عالم محاوره کند. و دیگر محتاج یادگیری زبان سومی نباشد.
همانطور که میدانیم همه کشورها انگلیسی را به عنوان زبان بین المللی پذیرفته اند. پس حتی اگر کتاب اقدس به فارسی نوشته نمیشد باید به زبان انگلیسی می بود نه عربی.پیروز باشید. |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
armin. - ایران - تهران
1 در خود کتاب قرآن نام پیامبر اسلام به عنوان آخرین پیامبر ذکر شده است ولی در کتابهای آسمانی پیشین نام پامبران به عنوان آخرین پیامبر ذکر نشده است:
((و ما محمد الا رسول قدخلت من قبله الرسل .....))(جز این نیست که محمد پیامبری است که قبل از او پیامبران دیگری آمده اند).
اگر قرار بود پس از محمد پیامبران دیگری ظهور کنند آیه به این صورت می آمد:(جز این نیست که محمد پیامبری است که قبل از او پیامبران دیگری آمده اند و پس از او پیامبران دیگری خواهند آمد)
-----------------------
((ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین))
خاتم را دو جور مکیتوان خواند:
اول بر وزن تابع:معنایش واضح و ساده است : ختم کننده پیغمبران
دوم بر وزن کاغذ:به معنای مهری که پایان نامه میزنند. در قدیم پایان نامه های رسمی را مهر میزدند. این مهر دو خاصیت داشت , یکى این بود که معرف کامل نویسنده نامه بود , و دوم اینکه دیگر نامه را مى بست و علامت پایان دادن به نامه بود. پس باز هم مفهومش پایان دادن است.این دیگر نقشى است که با آن , نامه نبوت , کتاب نبوت , درس نبوت به پایان رسید و این علامت بسته شدن آن است , به طورى که هر که به هر نام که بعد از او بیابد و ادعای پیامبری کند دروغ است.
---------------------------------
همچنین آیاتى که راجع به خود قرآن مجید است که مى فرماید : (( انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ))((ما این ذکر را , این قرآن را نازل کرده ایم و براى همیشه حافظ آن هستیم)) .نگهدارى مى کنیم یعنى چه ؟ آیا یعنى مثلا در کتابخانه ها نگهدارى مى کنیم ؟ نسخه اش را نگهدارى مى کنیم ؟ یا این را همین طورى که هست در میان مردم نگهدارى مى کنیم , زنده نگهدارى مى کنیم . مسلم این دوم است , یعنى قرآن براى همیشه در میان مردم خواهد بود , بنابراین کتاب منسوخ شدنى نیست .
-----------------------------
2 ایمان و اعتقاد به پیامبران سلف یکى از ارکان اعتقادى اسلام است که در آیات مکررى از قرآن مجید به آن اشاره شده است و تأکید شده که مسلمانان باید به تمام پیامبران خدا ایمان آورده و میان آنان تفاوتى قائل نباشند: «قولوا آمنا بالله و ما انزل الینا و ما انزل الى ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط و ما اوتى موسى و عیسى و ما اوتى النبیون من ربهم لانفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون».بنابراین، پیامبران یک رشته واحدى را تشکیل مىدهند که با همه اختلافات فرعى و شاخهاى، حامل یک پیام و وابسته به یک مکتب بودهاند. پیامبران پیشین مبشر پیامبران پسین بوده و پسینیان مؤید و مصدق پیشینیان بودهاند.
(( آنان که پیروى مىکنند از پیامبر نبى امى که نام و بشارت او را نزد خود در توراة و انجیل مىیابند.)) اعراف 157
((هنگامى که عیسى بن مریم به بنى اسرائیل گفت که من همانا رسول خدا به سوى شما هستم و حقانیت کتاب توراة را که در مقابل من است تصدیق مىکنم و نیز شما را مژده مىدهم که بعد از من رسول دیگرى مىآید که نامش احمد است)) صف 6
بشارت در تورات
در باب 33 از «سفر تثنیه» آمده است:(( موسى قبل از وفاتش به بنىاسرائیل گفت: «یهوه» از «سینا» آمد و از «سعیر» برایشان طلوع کرد و از جبل «فاران» درخشان شد و با کرورهاى مقدسین آمد. و از دست راست او براى ایشان شریعت آتشین پدید آمد . بدرستى که قوم خود را دوست مىدارد))«سینا» بدون تردید محل بعثت موسى (ع) و «سعیر» جایگاه بعثت عیسى (ع) و «فاران» محل بعثت محمد (ص) یعنى مکه معظمه مىباشد.زیرا «فاران» کلمهاى است عبرى و به معنى «مکه» است که به اتفاق همه مورخان حضرت ابراهیم (ع) فرزندش اسماعیل (ع) را در آنجا سکنى داد.باید دانست، آنچه از توراة درباره امکنه مقدسه: سینا، سعیر و فاران بیان شد مطابق با قرآن کریم است که مىگوید: «و التین و الزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»
بشارت در انجیل
«و بسیار چیزهاى دیگر نیز دارم به شما بگویم لیکن اکنون طاقت تحمل آنها را ندارید ولى چون او، یعنى روح راستى آید، شما را به جمیع راستى هدایت خواهد کرد، زیرا که از خود تکلم نمىکند بلکه به آنچه شنیده است سخن خواهد گفت و از امور آینده به شما خبر خواهد داد.» انجیل یوحنا باب 16
«بدرستى که معجزاتى که خدا آنها را بر دست من مىکند ظاهر مىکند. اینکه سخن مىکنم به آنچه خدا مىخواهد و نمىشمارم خود را مانند آنکه از او سخن مىرانید، زیرا که من لایق آن نیستم که بگشایم بندهاى جرموق یا دوالهاى نعل رسول الله را که او را «مسیا» مىنامید. آنکه پیش از من آفریده شد و زود است بعد از من بیاید و زود است بیاورد کلام حق را و نمىباشد آیین او را نهایتى» انجیل برنابا 42
---------------------------------
پس میبینیم که پیامبران ظهور پیامبر بعدی را بشارت داده اند. بطور قطع اگر بهاالله پیامبر بود نشانه ای از او در قرآن ذکر میشد.
------------------------------------
دین باید سبب الفت و محبت باشد
بهائیان معتقدند که پیغمبران اصولا برای برطرف کردن اختلافات بشر و به وجود آوردن الفت بین مردم ظاهر شدهاند، لذا اگر دین هم که خود باید علاج اختلافات باشد سبب اختلاف و جنگ و جدائی شود، به گفته عبدالبهاء بیدینی بهتر از آن است
--------------------------------
حال اصل سخن اینست: بهاییان که میبینند آیین بهاییت از زمان ظهور باعث بروز اختلاف و جدایی و ریختن خون بیگناهان شده است چرا به گفته پیشوای خود عبدالبها عمل نکرده و نمی کنند؟؟؟!!!!! |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
bluestar - ایران - تهران
تو برو بجای حرف بی ربط بشین یکمی راجع به فرقهء شیعه و شاخه های اون تحقیق کن. اینقدر منتظر لقمهء آماده نباش.
از مسولان خواهش میکنم این لینک رو اجازهء انتشار بدهند متشکرم.
https://www.fareiran.com/no5/02.pdf |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
armin. - ایران - تهران |
خاتم النبیین
درنگاه نخست به آیه مزبور این سوال درذهن مطرح می گردد که اگر برداشت رایج ازخاتم النبیین (پایان دهنده پیامبری) صحیح باشد ، ربط عبارت با قسمت اول جمله که مربوط به زندگی خصوصی14 پیامبر است در چیست و چرا نکته ای به این اهمییت که سرنوشت آتی یک امت را رقم می زند در قرآن تنها یکبار و آنهم در عبارتی چنین بی ربط و چند پهلو گنجانده شده. این واقعیت که محمد هیچ فرزند پسری نداشته چه ربطی به اینکه دیگر پیامبری نخواهد آمد دارد و چرا این دو قسمت با "ولکن" به یکدیگر ربط داده شده اند؟ بنا براین لازم است که در معنای عبارت تعمق بیشتری بنمائیم.
در بین اعراب لقب خاتم جهت تکریم و شاخص نمودن بکار میرود و مثلا اصطلاح "خاتم الشعرا" لقب رایجی است که به شعرای توانا داده می شده و کسی هم گمان نمی کرده که او آخرین شاعر است.
در احادیث زیادی نیز عبارت "خاتم الوصیین15" از زبان حضرت محمد ، حضرت علی و یا دیگران در توصیف امیرالمومنین آمده که اگر به معنای آخرین وصی باشد اعتقاد به وصایت فرزندان علی و امامت آنها باطل است. از طرف دیگر این برداشت در تعارض کامل با آیاتی از قرآن قرار دارد که به صراحت ظهور پیامبران و یا امتهای صاحب کتاب دیگر را در آینده خبر می دهند. تأکید قرآن بر ظهور پیامبران در آینده
در سوره آعراف آیه 34 آمده : ولکل امة أجل و إذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون
یعنی برای هر امتی (پیروان هر دیانتی) پایانی است و وقتی که زمانش فرا رسد ساعتی پس و پیش نخواهد شد.
بلافاصله درآیه بعد می فرمایند: یا بنی آدم إما یأتینکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم یعنی ای آدمی زادگان، چون که پیامبرانی از شما بیایند و آیات خداوند را بر شما بخوانند پس هرکه تقوی پیشه کرد ترسی نخواهد داشت. شاید از این صریح تر نتوان بر ظهور پیامبران در آینده تأکید ورزید.و نیز در سورۀ حجر آیۀ 5 می فرمایند : ما تسبق امة أجلها و ما یستأخرون یعنی هیچ امتی اجلش پس و پیش نخواهد شد. در سورۀ یونس آیۀ 49 هم مفهوم مشابهی بیان میگردد: ... لکل امة أجل إذا جاء اجلهم لا یستأخرون ساعة
" أمة" به معنای جماعت پیرو یک آئین و یا خودِ آئین است و در هیچ جای قرآن أمة اسلام ابدی خوانده نشده اند و از فرا رسیدن أجل مستثنی نگشته اند. برای مشخص نمودن جایگاه أمت اسلام در بین سایر أمتها می فرمایند :
کذلک ارسلناک فی أمة قد خلت من قبلها أمم (رعد30) یعنی اینچنین تورا درأمتی فرستادیم که قبل ازآن هم أمتهائی بوده اند و نیز می فرمایند :
و کذلک جعلناکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهید(بقره 143)
اینچنین شما را امتی در وسط قرار دادیم تا گواه بر مردمان باشید و رسول هم گواه بر اعمال شما
در سورۀ یونس آیۀ 47 میفرمایند: و لکل أمة رسول فإذا جاء رسولهم قضی بینهم بالقسط و هم لا یظلمون
یعنی برای هر امتی پیامبری است و آنگاه که رسولشان بیاید در میان ایشان به عدالت قضاوت خواهد نمود و ایشان گمراه نخواهند شدمفهومی مشابه در سورۀ نحل آیۀ 36 آمده :
ولقد بعثنا فی کل أمة رسول أن أعبدوالله یعنی در هر امتی پیامبری برانگیختیم تا خدا را عبادت کنید.
بنا براین اگر اهل انصاف باشیم براحتی میتوانیم نتیجه بگیریم که برای هردیانتی از جمله اسلام دورۀ زمانی معینی وجود دارد و ادیان و امتهای دیگر خواهند آمد که کتاب و پیامبر خویش را دارند. متأسفانه اکثر آنان که عنان تأویل و تفسیر قرآن را به دست دارند به هوای نفس خود و یا طمع متاع دنیا 16 کلام الهی را از آنچه مفهوم حقیقی آن بوده منحرف می سازند ومعنای اصلی آنرا فراموش می کنند17 در صورتی که خداوند تبیین آنرا به خود اختصاص داده 18 ودانش تأویل آنرا محدود به خود وراسخان در علم دانسته19. فی المثل درمیان دهها تفسیر منتشره از قرآن تنها تعداد اندکی اشاره به تاکید حضرت علی به قرائت خاتم به فتح (تاء) نموده اند و از بین آنها تنها یکی و آنهم فقط در نسخه عربی بیان نموده که خاتم النبیین بنا بر تعبیر حضرت علی به معنای زینت پیامبران است و برای اینکه مورد اعتراض همقطارانش قرار نگیرد بلافاصله اظهار نموده که البته این مطلب بسیار بعید و دور از ذهن است. |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
Azad_19 - فرانسه - پاریس
تا جایی که همه میدانیم لقب افندی مخصوص ترکهای عثمانی بوده است و نه ساکنان فلسطین. کاش جناب عبدالبها به صهیونیستها هم سفارش میکردند تا ریشه این جنگ خشک میشد. |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
armin. - ایران - تهران |
نکته دیگری که شایان توجه است تفاوت میان نبی و رسول است . رسول دارای مقامی بالاتر از نبی است . حتی در قرآن ذکر گردیده که خداوند از نبیین پیمان گرفته که وقتی رسولان ظاهر شدند به ایشان ایمان آورند بنا براین حتی اگر خاتم النبیین را به معنای پایان دهنده نبوت هم بدانیم بدان معناست که مانند انبیای بنی اسرائیل نبی جانشین رسول نخواهد شد بلکه امام خواهد بود که مقامی بالاتر از نبی دارد زیرا که خود فرموده اند علماء امت من همچون انبیاء بنی اسرائیلند پس خاتمیت به معنای قطع سلسلۀ رسالت و یا مافوق آن نیست. اما اکثر مفسرین با استدلالی عجیب که رسول نبی هم هست این مفهوم را شامل هردو می دانند. با مثالی ساده میتوان مغالطۀ ایشان را آشکار کرد. مثلا کسی که دارای تحصیلات لیسانس است قطعا مدرک دیپلم هم دارد اگر بگوئیم دیگر هیچ دیپلمه ای به اینجا نخواهد آمد آیا بدان معناست که من بعد هیچ لیسانسه و یا بالاتری هم نخواهد آمد؟ |
چهارشنبه 30 بهمن 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پاریس |
bluestar - ایران - تهران
دوست محترم.
1-حضرت عبدالبها در اواخر غمرشان در شهر حیفا زندگی میکردند و از سوی اهالی این شهر اغلب به القابی از این قبیل خطاب میشدند. خوب روی نقشه نگاه کنید که بندر حیفا در کدام قسمت امپراطوری عثمانی واقع شده است.
2- ان حضرت نصایح گرانبهای خود را از ناصرالدین شاه قاجار و حکومت او نیز دریغ نکردند ولی کو گوش شنوا !؟ به این لینک مراجعه کنید و اصل توصیه را بخوانید. قضیه از این قرار بود که ناصرالدین شاه که چند بار به فرنگ سفر کرده بود به این فکر افتاده بود که پایه گذار چنین پیشرفت هایی در ایران بشود. ولی جمعی که افکار قشری داشتند هر چیزی که از دیار کفر بیاید را نجس میدانستند ! حتی تکنولوژی و علم روز را. خلاصه این رساله که حضرت عبدالبها برای شاه فرستادند( بدون امضا ! که شاه اقلا انرا مطاله کنند ! ) این بود که پیشرفت و ترقی منافاتی با دین و دین داری ندارد و کافر نمیشوی اگر به استقبال علم روز بروی ! ولی گذشت انچه گذشت ! این رساله ( رساله مدنیه ) کاملا اجتماعی را میتوانید در این لینک ببینید . اگر ادمین های سایت اجازه بدهند. خواندن ان برای ما و نسل امروز زیاد اسان نیست. جون که با انشای 1875 میلادی نوشته شده و واژه عربی در ان زیاد است. ولی گمان نمیکنم برای شما و دوستان دیگر که اشنایی با این زبان دارید مشکلی ایجاد کند. اینهم لیکن رساله مدنیه :
https://reference.bahai.org/fa/t/ab/
موقث و پیروز باشید |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
Azad_19 - فرانسه - پاریس |
bluestar - ایران - تهران
دوست محترم.
فراموش کردم برایتان بنویسم که بعد از فروپاشی امپراطوری عثمانی - سالها طول کشید تا که ترکهای عثمانی غرب امپراطوری سابق عثمانی ( فلسطین ) را ترک کنند و به قسمت شرق جایی که ترکیه امروزی است برگردند
موفق و پیروز باشید |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
bluestar - ایران - تهران
تو احتیاج داری که بیشتر راجع به فرقهء شیعه بدونی. از زمانی که مسلمانان به ایران حمله کردند؛ ایرانی ها هیچ وقت زیر بار اسلام نرفتند و برای همین همیشه راهی برای گریز از اسلام پیدا میکردند؛ همین فرقه ها هم از همانجا پیدا شد شاه پسر. شیعه ها گفتند؛ ما مسلمان میشویم اما پیرو علی هستیم؛ و یک فرقه برای خودشان درست کردند؛ که زیر جزیه دادن به مسلمانها نروند و مسلمانها دست از سرشان بردارند. برای همین یک میلیارد و دویست و پنجاه میلیون مسلمان سنی در دنیا هست و فقط دویست و پنجاه میلیون شیعه وجود دارد. که از این دویست و پنجاه میلیون هم بیش از 120 میلیونش در ایران و افغانستان و عراق زندگی میکنند.
شیعه یک فرقهء من درآوردی است/ که فقط بر پایهء خرافات و مرده پرستی است. |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
armin. - ایران - تهران
و کذلک جعلناکم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهید(بقره 143)
______________________________________
اشکال نتیجه گیری شما اینجاست که کلمه وسط را در آیه بالا به معنای فارسی آن یعنی قید زمان در نظر گرفتید.در صورتی که اگر از قواعد عربی آگاه بودید میدانستید که کلمه وسط که بلافاصله پس از امه آمده و مانند امه نکره و فتحه است صفت امه و به معنای میانه رو میباشد نه قید زمان. من نمیدانم کلمه اعمال را از کجا پیدا کردید که آن را به ترجمه اضافه نمودید. به هر حال ترجمه صحیح آیه اینطور است:((و اینچنین شما را امتی میانه رو قرار دادیم تا الگوی مردمان باشید و پیامبر را نیز الگوی شما قرار دادیم))
----------------------------------------------------------------------------
در سورۀ یونس آیۀ 49 هم مفهوم مشابهی بیان میگردد: ... لکل امة أجل إذا جاء اجلهم لا یستأخرون ساعة
در سورۀ یونس آیۀ 47 میفرمایند: و لکل أمة رسول فإذا جاء رسولهم قضی بینهم بالقسط و هم لا یظلمون
ولقد بعثنا فی کل أمة رسول أن أعبدوالله
----------------------------------------------------------------------------------
تمامی این آیات را شما خود ذکر کردید ولی در ترجمه آن همه افعال ماضی را بصورت مضارع ترجمه کردید. شما توجه نکردید که کلمات ((جاء - قضی - بعثنا)) همه گذشته هستند. به جرات میگویم که در قرآن هر گاه صحبت از پیامبران شده است از افعال گذشته استفاده شده و همواره صحبت از پیامبران پیشین بوده. و نه آینده.
----------------------------------------------------------------------------------
علاوه بر تمام این دلایل آیه ای است که جبرییل در حجه الوداع بر پیامبر نازل کرد:
((الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت ان لکم الاسلام دینا))
((امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام کردم و پسندیدم که دین شما اسلام باشد.))
این آیه صریحا اشاره میکند که در حجه الوداع دین اسلام و تسلیم در برابر خدا کامل شده است و دیگر چیزی بر آن افزوده نخواهد شد. دینی که قبل از محمد پیامبران دیگر در تکمیل آن کوشیده اند:
قولوا آمنا بالله و ما انزل الینا و ما انزل الى ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط و ما اوتى موسى و عیسى و ما اوتى النبیون من ربهم لانفرق بین احد منهم و نحن له مسلمون
|
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
اول از همه دوست گرامی یک مسئله ای بین صحبت کردن من با شما وجود داره و اونهم اینه که من صحبت های شما را یکی به یکی جواب میدهم با دلائل مختلف ولی شما دوباره همان سوال ها را تکرار میکنی . ببین دوست من شما از من سوال میکنی درسته؟من هم به شما جواب میدم اگر جواب های من برای شما قانع کننده نیست میتونی فقط یک جمله بگی که من قانع نشدم .اما وقتی دوباره همان سوال ها را تکرار میکنی این دو تا معنی داره و اونهم اینکه اول داری به صحبت های من بی احترامی میکنی و دوم اینکه تا حدی حرفا برات معنی داره ولی به هر دلیلی که خودت داریْ. داری با خودت و ما میجنگی .اینجا میدان جنگ نیست منهم دوست ندارم با کسی بجنگم. دوم اینکه برای اخرین بار جواب شما را مینویسم اگر سوالی غیر از اینها داشتید با کمال میل جوابگو خواهم بود ولی اگر دوباره همین سوال ها بود بنده را عفو بفرمائید و حمل بر بی توجهی نگذارید . سوم اینکه برای اینکه دوباره جواب این حرفای من را ندهید اضافه میکنم که من تنها جواب سوالات شما را میدهم و شخص من نمیخواهم شما را قانع کنم که چیزی را بپذیری. |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
با تشکر از دوست عزیز armin. - ایران - تهران من هم در تکمیل صحبت های ایشان به این نکات اشاره میکنم .
من مطالب شما را در قسمتی که ذکر فرموده بودید خواندم
جوابها: در مورد ارجحیت کتب فرموده بودید . بهائیان تمامی کتب اسمانی ادیان قبل را قبول دارند و هیچ ارجحیتی برای یکی قائل نیستند ومقام و رتبه همه را محترم دارند.
در مورد کشتن یزیدیان شما در تاریخ خوندی در زمان باب یزیدیان بودند.
شما فرمودید:(((همچنان که ادیان قبل از حضرت محمد ص مژده به پیامبر بعدی داده اند. مثل حضرت موسی و حضرت عیسی و حضرت محمد ع که پیامبر قبلی مژده به آمدن پیامبر بعدی داده است. مثل کلمه ی فارقلیط در انجیل که به معنای {{ حمد شده }} شده است. که معنی آن همان معنی اسم حضرت محمد ص است.))). و همنطور که خود میدانید حضرت محمد در مورد ظهور قائم فرموده بودند اگر یک روز از دنیا باقی باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی می کند تا اینکه مردی از اهل بیتم که دوازدهم آن است مبعوث می شود که نامش نام من و نام پدرش نام پدر من است پس زمین را پر از عدل و داد می کند همانگونه که پر از ظلم و جور شده است . شما به من خورده گرفتید که نامش نام من یعنی محمد نه محمد علی که ا سم باب است . شما که به معنی لغتی محمد اشاره کرده اید حال انکه اسامی دیگری هم وجود دارند که این معنی را میدهند .
در مورد اینکه فرموده بودید دین کامل شده و توضیحات راجع به ان کامل شدن دین به معنای اخرین بودن ان نیست . مثلا شما وقتی تکالیف مدرسه ات کامل میشد به این معنی بود که دیگه بعد از ان تکلیفی نخواهی داشت تا ابد . حضرت محمد در بین قومی ظهور کرد که در نهایت جهالت بودند به حدی که فرزندان دخترشان را زنده به گور میکردند و ... و حضرت محمد در حد و اندازه درک و فهم انها سخن میگفتند.
در مورد امت وسط به دوستمان ایراد گرفته بودید. امت یعنی چی؟ منظور از امت قبل و بعد چیست؟ ربطش به دین این است که امت به پیروان یک دین یا وابسطه به یک مرجعی معنی میدهد. در رابطه با اینکه هر امتی را عمری است شما گفتی :وقتی که اجل کسی برسد او در همان آن خواهد مرد.در حالی که گفته شده امتی نه اینکه فردی را اجلی است . با هم این دو تا فرق دارند.مثلا میگن فردی رابخشنده است یعنی یک فردی بخشنده است واگر بگن امت ی بخشنده اند یعنی کل افرادی که در ان خاندان یا امت هستند.در مورد الیوم اگر انرا هم به هزار سال بگیریم یعنی دین بر شما کامل شد دراین هزار سال که باز تاکید حضرت محمد بر عمر دیانت اسلام است وگرنه میتوانست به نحوی نازل شود که بگوید همانا دین را بر شما کامل و تمام کردم .
والسلام |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
دوست عزیزbluestar - ایران - تهران
دلائلی که من میدانم در تکمیل صحبت های دوست گرانقدر irandoost - ایران - تهران در مورد نزول کتاب اقدس به زبان عربی به دلیل اینکه 1 زبان عربی زبان وحی بوده و به حضرت بهالله وحی میشده و کاتب وحی مینوشته . و متاسفانه این مطلب دست حضرت بهالله نبوده و ان شاالله بعد از 120 سال که چشم از این دنیا بستیم از خداوند سوال میکنیم. و دلیل دیگر این است که زبان عربی کاملترین و فصیح ترین زبان است . در مورد امی بودن نیز حضرت بهالله به مکتب رفته بودند و خواندن و نوشتن میدانستند ولی الواح و اثار ایشان به قدری زیبا و فصیح است که دانشمندان ان زمان اذعان داشتند که از فردی با ان درصد تحصیلات این اثار بعید است . و حال انکه حضرت بهالله دانشمند نبودند و تحصیلات معمولی داشتند و تمام بزرگان و عرفا در معنای اثار ان حضرت در مانده بودند. ولی این مطلب برای من جالب شد چون یکبار از اینکه باب دربیان عربی اشکالات نحوی داردو از انجهت فرموده بودید که این پیامبریش را زیر سوال میبره البته میدانید که در قران هم اشکالات در دستورت نحوی بسیار است و این هر دو به دلیل این است که وحی از جانب پروردگار است نه انکه نعوذ باله خرده بر کتاب خداوند باشد . ولی باز هم اگر بهائیان میخواستند میتوانستند بگویند اشکالات باب طبیعی است چون زبانش عربی نبوده و دلائل اشتباهات در قران چیست وقتی زبان مادری حضرت محمد عربی بوده است. ولی این را نمیگویند چون اعتقاد دارد که ان زبن نه زبان محمد نه زبان باب و نه بهاست بلکه در دور این پیامبران زبان وحی بوده است.
موفق باشید |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ |
مسلمان ایرانی ـ ایران ـ شیراز
هموطن گرامی ضمن تشکر از همت و تلاش شما در باز گشایی حقایق لازم می دانم نکته ای را به شما خاطر نشان کنم ٬ کسانی که در اینجا با شما بحث می کنند و دلیل و مدرک می آورند کاملا به موضوع مطرح شده اشراف داشته و از این نقطه ی قوت خود در برابر نقاط ضعف شما که آن اشراف نداشتن به دینی با هزار و چهار صد سال قدمت است استفاده کرده و می خواهند شما و دیگران را توجیه کنند . آیا شما تحقیق کافی و وافی در اسلام دارید و می توانید دفاعی به حق از آن بکنید آیا شما یک متخصص محقق و یا
عالمی حقیقی هستید که بتوانید بحثی منطقی و درست را دنبال کنید اقدام شما بسیار قابل تقدیر است اما از طرفی هر بلایی که بر سر ما می آید از سوی نقاط ضعف ماست . شما حتما در زندگی فرد معتقد و با ایمان و آگاهی بوده اید اما این دلیل نمی شود که یک متخصص خوب هم در دین باشید هرچند از نظر من شما بحث ها را تخصصی انجام داده اید . اسلام آخرین دین الهی و آسمانی ست که به خاطر عمق و کامل بودن بیشترین تفاسیر و تحقیقها در مورد آن شده است و هنوز هزاران راز پوشیده دارد . آیا دینی با این جایگاه که تنها مدت کوتاهی پس از ظهورش در جهان پخش شد و هنوز با تمام رفتار نادرست و جاهلانه ی اکثریت پیروانش به پیش میتازد با فرقه ای که پس از قدمتی صد و پنجاه ساله و بکار گیری تخصص و علم و قدرت از شش میلیارد انسان هفت میلیون پیرو دارد که سرچشمه ی تعالیمشان برگرفته از اسلام است باید در یک کفه ی ترازو سنجیده شود ؟ نزول هر پیامبر از طرف خداوند به اقوام مختلف دلیل داشته است نقطه ی اشتراک همه خدا پرستی و ستایش او بوده که آخرین آنها اسلام در جاهلترین و متعصب ترین قوم شکل گرفت و به بار نشست از طرفی دایره المعارفی شد برای سایر ادیان ٬ و هنگامیکه خداوند وصی و ولی را هم انتخاب کرد فرمود امروز دین کامل شد و پرونده ی کتب آسمانی بسته شد تا بشر متمدن شده از آنها بهره ببرد ٬ حال اگر افرادی اعلام پیامبری از قوم فارس کنند با پسوند الله با معلمان زمینی و کتاب زمینی و دستورالعمل عربی و غیره و امام غایب شیعیان هم در این دین جدید ظهور کند و دستور العمل های گوناگون بدهد . آیا باید آن زا تا حد جدی گرفت و باسایر ادیان آسمانی مقایسه کرد ! قوه ی بی نهایت تخیل انسانی و از طرفی عوامل بسیار باعث میشود عده ای بر این باور برسند که ادیان الهی فقط از آسمان به زمین نازل نمی شوند و ممکن است که برعکس آن هم واقع شود و نزول از زمین به آسمان باشد و نسخه از زمین برای آسمان و آسمانی شدن پیچیده شود . آنها می توانند اینگونه بیندیشند اما نمی توانند خود را در جایگاه آن ادیان بنشانند . |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
میگن کسی که خواب هست رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده نه.
دوست عزیز آیا این بی احترامی به من نیست که سوال مرا بی جواب بگذاری؟؟؟ اگر نمیتوانی جواب بدهی ( و یا نمیخواهی ) خب در یک کلام بگو تا من سوالم را از کس دیگری بپرسم و وقتم را بی خود هدر ندهم. شما به سوال من جواب ندادی ولی من به سوال شما جواب دادم. دلیل من هم که نظرات شما را قبول نمیکنم این است که شما انتظار داری من کتب ائمه ی خودمو بذارم کنار و بیام کتب شماها رو بخونم. آیا شما همچین کاری میکنی تا من این کارو بکنم؟؟؟؟
من هم با کسی جنگ نداشتم من اومدم اینجا که جواب حرفام رو بگیرم. از قبل هم گفتم اگه جواب سوالات منو دادین خب من هم بهائی میشم ولی شما....
در آخر هم گفتید که {{برای اخرین بار جواب شما را مینویسم اگر سوالی غیر از اینها داشتید با کمال میل جوابگو خواهم بود ولی اگر دوباره همین سوال ها بود بنده را عفو بفرمائید }} این حرفتون مثل اینه که دانش آموز به معلم بگه چون این سوال امتحانی رو بلد نیستم جواب بدم اگه دفعه ی دیگه این سوالو کردی باز هم جواب نمیدم! در حالی که دانش آموز اومده که به همان سوالات جواب بده و اگر هم جواب نداد خب دیگه مردود میشه و نمیتونه به کلاس بعدی بره. شما هم انتظار دارید که پاسخ نداده به سوالات مطرح شده ما قبول کنیم که بهائیت برحق است.
{من تنها جواب سوالات شما را میدهم و شخص من نمیخواهم شما را قانع کنم که چیزی را بپذیری.} من هم نمیخواهم شما مرا قانع کنید ولی جوابهایتان نشان از این دارد که بهائیت را چه گونه و با چه ادله ای قبول کرده اید!
معنی هزار سال مربوط به روز قیامت است و ربطی به این دنیا ندارد.
|
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
گفتید در مورد کشتن یزیدیان شما در تاریخ خوندی در زمان باب یزیدیان بودند.” اولا من کجا گفتم خوندم؟ ثانیا من گفتم یزید. یعنی کسی که امام حسین ع را شهید کرد. ثالثا به فرض یزیدیان. آقای بها یا باب چند نفرشان را کشت؟؟؟
نام پدر حضرت محمد ص عبدالله بود. ایا نام پدر اقای باب عبدالله بود؟
وقتی معلمی میگوید درستان تمام شد نه منظور معلم اینست که دیگه تمام درستان تمام و دیگر نیازی نیست در عمرتان مشقی را بنویسید و نه دانش آموزان همچین برداشتی را میکنند. ولی در زمانی که فردی مثلا میگوید من دیگر دیپلمم را تمام کردم دیگر ادامه تحصیل نخواهم داد. که منظورش اینست که دیگر در عمرش به مدرسه ای نخواهد رفت و تکلیفی را نخواهد نوشت.
در مورد امت. وقتی گفته میشود امت کوروش کبیر افراد مثلا وطن دوستی بودند و وقتی که آن امت مثلا حدود 100 سال که عمر کردند و از دنیا خواهند رفت دیگر صفت وطن دوستی هم باید از بین برود؟ و ایرانیان قرن 21م نباید وطن دوست باشند؟؟؟!!! وقتی امتی از دنیا میرود صفاوت آن امت از بین نمیرود.
گفته اید که " دراین هزار سال که باز تاکید حضرت محمد بر عمر دیانت اسلام است وگرنه میتوانست به نحوی نازل شود که بگوید همانا دین را بر شما کامل و تمام کردم ." خب اگر واقعا دین مبین اسلام هزار سال باید عمر داشته باشد باید بعد از این هزار سال پیامبر بعدی که در {{{{{{{{{ قرآن نام او برده شده است }}}}}}}}}} بیاید پس چرا آقای بها چند قرن دیر کردند؟؟؟!!! در حالی که اسمشان هم در قرآن نیامده است.
نمی دانم چرا شما هیچ توجهی به این آیه نمیکنید : بدرستیکه حقّاً دین در نزد خداوند فقط دین اسلام است» (آیه 19 سوره آل عمران).
و هر کس غیر از اسلام، دینی را برای خود اتّخاذ کند، از او پذیرفته نمی شود، و او در آخرت از زیانکاران است» (آیه 85 سوره آل عمران).
من فقط یک سوال از شما دارم. چرا اسم آقای بها در قرآن کریم نیامده است؟؟؟؟؟ البته مطمئنم باز هم جواب نخواهید داد.
بدرود
|
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
دوست گرامی جناب آقای armanbm
عزیزم من بهیچ عنوان قصد توهین به کس و دینی ندارم و اینجا هم آمده ام فقط جهت روشن شدن حقیقت آمده ام نه برای جنگ و خونریزی. هیچ کس را هم به خاطر دینش ملامت نکرده ام. مدتی پیش که به تایلند رفته بودم ما را به یکی از معابد بردند. در آنجا فردی آمد و جلوی بت خود زانو زد و ظرفی پر از میوه را جلوی بت گذاشت و کلی اصرار داشت تا آن بت از آن میوه بخورد. یکی از همراهان گفت این نفهمو ببین نمیدونه این بت نمیتونه کاری بکنه. و چند تا حرف دیگه هم بهش اناخت. من هم به او گفتم تو چه کار داری چه کسی چه طور میخواد عبادت کنه و کس یا چیزی رو بپرسته؟ یکی میخواد با خدا بپرسته. یکی میخواد با بت بپرسته. یکی میخواد با گاو بپرسته. یکی میخواد با موش بپرسته و... همین که الان اون فرد اینجاست و دنبال کار خلافی نرفته و به کسی ظلم نمیکنه خودش خیلیه.
من سعی میکنم فردی منطقی باشم. والان هم به همین خاطر هست که دارم اینجا بحث میکنم. اگه به دنبال بحث منطقی نیامده بودم چماق به دست بودم و داشتم به اینو اون فحاشی میکردم و به این دین و ان دین حمله میکردم.
چون شاید حرفی که دوستان بهائی میزنند درست باشد. ولی دوستانتان بی منطق هستند و فقط حرف خودشان را میزنند. در جایی آیه ای از قرآن کریم را می آورند ولی بقیه ی آیات آنرا قبول ندارند. و یا حدیثی از کتب شیعیان را می آورند ولی بقیه ی احادیث را قبول ندارند. شما به این افراد چه لقبی میدهید؟؟
گفتید که {{برای مقابله با هر تفکری غیر از تفکرات دینی خودتون دست به هر کاری میزنید }} بفرمایید که من چه کاری کرده ام؟ کسی را کشته ام؟ به کسی توهین کرده ام؟ اگر به کسی توهین کرده ام معذرت خواهی میکنم. من قبلا هم گفتم دوستانی داشته ام که بهائی بوده اند و الان هم با آنها دوست هستم و نه هیچ بدی به آنها کرده ام و نه هیچ بدی از آنها دیده ام.
موفق باشید |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
bluestar - ایران - تهران
سلام دوست عزیزم.
من به این نتیجه رسیده ام این هموطنان بهائی به دنبال بحث منطقی نیامده اند. بار ها از قرآن کریم درباره ی آیاتی آورده ام ولی اینها نمیخواهند حقیقت را قبول کنند.
من فقط به دو آیه در مورد اسلام آخرین دین الهی می آورم اگر قبول کردند که کردند اگر هم نکردند دیگر بدانید که بحث کردن با اینها بی فایده است. می گویند کسی که خوابیده رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده رو نه.
__________
درستیکه حقّاً دین در نزد خداوند فقط دین اسلام است» (آیه 19 سوره آل عمران).
و هر کس غیر از اسلام، دینی را برای خود اتّخاذ کند، از او پذیرفته نمی شود، و او در آخرت از زیانکاران است» (آیه 85 سوره آل عمران).
جالب است که اینها برای اینکه ثابت کنند که اسلام آخرین دین الهی نیست به کلمه ی خاتم استناد میکنند. و آنرا به اشتباه به معنی نگین انگشتر!!!!!!!!!!!!!!!!!! ترجمه میکنند. در حالی که این دو آیه ی بالا به روشنی دلالت بر این دارد که اسلام آخرین دین الهی است. و طبق فرمایش اسلام هر دینی که بعد از اسلام بیاید مردود است.
قسمتی از سوالاتشان را هم در این لینک داده ام. ممنون میشم نگاهی هم به این لینک زبر بیندازید.
https://92.48.75.41/article.php?id=34959
موفق باشید. |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
velayat - ایران - شیراز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
دوست عزیز
اگر این طور بود که هر کسی دین خودش پیامبر هم نباید تبلیغ می کرد. کلاً پیامبران نباید تبلیغ می کردند. حضرت ابراهیم هم نباید بت های شهر را می شکست. |
پنجشنبه 1 اسفند 1387 |
|
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
بدرستیکه حقّاً دین در نزد خداوند فقط دین اسلام است» (آیه 19 سوره آل عمران).
کجای این ایه گفته شده دین اسلام اخرین دین است؟
قبلا هم عرض کردم بیان این ایه در زمان ظهور حضرت محمد به دلیل از بین بردن شک و شبهه هائی بوده که به دیانت اسلام وارد میکردند و گفتن به این لحن و به دلیل از بین بردن شبهات در مورد دین اسلام بوده است نه اخرین دین . و این کاملا از معنی ایه پیداست من نمیدونم شما چرا.....
و هر کس غیر از اسلام، دینی را برای خود اتّخاذ کند، از او پذیرفته نمی شود، و او در آخرت از زیانکاران است» (آیه 85 سوره آل عمران).
و این هم همانطور که میبیند در یک سوره است و باز هم همان معنی را میدهد چه که حضرت محمد مجبور بودن با زبان ان مردم با انها صحبت کند و انها را بیم دهند از اینکه اگر به اسلام روی نیاورید زیانکارید و امت قبل از بیم این مطلب چون به این مسئله اعتقاد داشتند به سمت اسلام روی می اوردند. قبل تر هم گفتم که قومی که حضرت محمد در ان ظهور کرد در نادانی محض بودند و این مقتضی ان زمان بوده است
من فقط یک سوال از شما دارم. چرا اسم آقای بها در قرآن کریم نیامده است؟؟؟؟؟
اسم هیچ پیامبری در کتب قبلاز ظهور انها نیامده است بلکه با نام های دیگری به ظهور انها بشارت داده شده است که برای مردم شناخته شده باشد و یا معنی نام های پیامبران ان هم نه به وضوح که هر فرد امی بتواند به راحتی در یابد گفته شده که این از رموز ایات الهی است . و همچنین این مطلب در تمامی ادیان بزرگترین امتحان برای خلق بوده است برای قبول دیانت بعد از خود . همانطور که در دیانت بهائی با اینکه به کرات بشارت به ظهور پیامبر بعد داده شده است ولی هیچ اسمی یا نشانه مخصوصی داده نشده است و تنها بزرگترین شبهه که در ادیان قبل مرسوخ بوده است با تاکید موکد از بین رفته است و این باز هم به مسئله شعور و درک افراد در این زمان است .
میگن کسی که خواب هست رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودشو به خواب زده نه.
دوست عزیز اگر من خودم را به خواب زدم ترجیح میدم که به اینکار ادامه بدم چون در این به خواب زدگی حقایقی را دیدم که افرادی که بیدارن ندیدن. حالا شما بفرمائید ادمی که بیداره و همه چیز را میبنه ولی عملا در خواب است را چیکارش میشه کرد؟؟؟؟
اینهم جواب سوال های شما .
در ضمن در مورد این که نوشته بودید:((وقتی معلمی میگوید درستان تمام شد نه منظور معلم اینست که دیگه تمام درستان تمام و دیگر نیازی نیست در عمرتان مشقی را بنویسید و نه دانش آموزان همچین برداشتی را میکنند. ولی در زمانی که فردی مثلا میگوید من دیگر دیپلمم را تمام کردم دیگر ادامه تحصیل نخواهم داد. که منظورش اینست که دیگر در عمرش به مدرسه ای نخواهد رفت و تکلیفی را نخواهد نوشت))) ایا وقتی فردی این را میگوید به این معنی است که دیگر هیچ دانشگاهی بیش تر از این مرحله کار نمیکند و یاتحصیلات ر دنیا خاتمه ی یابد
روزتان خوش |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
velayat - ایران - شیراز
ممنون از شما دوست عزیز. درست میفرمایید. |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
1 اینطور متوجه شدم که شما علی محمد باب را قائم آل محمد میدانید.رسول گرامی اسلام در دوران حیات قائم را فرزند نهم امام حسین معرفی کرد و بشارت داد که ستم و سیاهی را نابود می کند و زمین را پر از عدل و داد میکند و حکومت جهانی تشکیل می دهد. قائم آل محمد نام - نام پدر - نام مادر - تاریخ تولد و تاریخ غیبتش در تاریخ ثبت شده است. ولی میرزا علی محمد در 1235 در شیراز به دنیا آمد. پدرش میرزا رضا بزاز و مادرش فاطمه بیگم بود.او در ابتدا در سال 1260 ادعای بابیت امام زمان را مطرح کرد و خودش را باب امام غایب معرفی کرد.تفسیری را نیز که بر سوره یوسف نوشته بود عرضه کرد و ادعا کرد که آن را از جانب حجت بن الحسن العسگری نوشته است. در سال 1264 باب ادعای تازه ای را به اینگونه مطرح کرد:((اننی انا القائم الحق الذی انتم بظهوره توعدون)). البته چه زمانی که ادعای بابیت کرده بود و چه زمانی که ادعای مهدویت کرده بود بارها توسط ماموران دولتی دستگیر شده و پس از کتک خوردن از ادعای خود دست برداشته بود. همانطور که میبینیم این آقا به هیچ وجه نمیتواند فرزند نهم امام حسین باشد. ادعای خود را نیز از بابیت به مهدویت تغییر داده و مهمتر از همه اینکه او نتوانست زمین را پر از عدل و داد کند. پس باطل بودن ادعایش به خصوص پس از مرگش اظهر من الشمس است. |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
2 در مورد آیه ((یوم اکملت لکم دینکم)) فرمودید((اگر الیوم را هزار سال بگیریم)) در صورتی که اصلا چنین چیزی غلط است. کجای قرآن یا هر کتاب عربی دیگری را سراغ دارید که کلمه الیوم به معنای امروز را برای هزار سال یا حتی یکسال بکار ببرد؟این آیه به آن معناست که دقیقا امروز با نزول این آیه و آیه قبل از آن که آیه بلاغ بود دین تکمیل شد و پس از این دیگر پیامبری نخواهد آمد. برای منظور شما که مدت نامعلوم است و در فارسی امروزه میگوییم در عربی کلمه هذاالایام بکار میرود. در مورد تکلیف مدرسه مثال زدید که اصلا مقایسه صحیحی نیست. چون معنی آن اینگونه میشود که امروز دینتان کامل شد ولی فردا دین جدیدی برایتان می آید که دیدیم فردای آن روز دین جدیدی نیامد. البته پس از مرگ پیامبر اسلام پیامبران دروغین دیگری مانند مسیلمه کذاب پیدا شدند. گفتید (( میتوانست به نحوی نازل شود که بگوید. همانا دین را بر شما کامل و تمام کردم)) قبل از این آیه آیه مشهور بلاغ نازل شد که منظور از کلمه امروز این بود که امروز که جانشینت را معرفی کردی دین تکمیل شده است. و اگر کلمه امروز را نمیگفت نمیشد اهمیت آیه بلاغ را از آن برداشت کرد. چون ممکن بود امروز عده ای بگویند شاید منظورش این بوده که قبلا دین را بر شما کامل و تمام کردم که این قبل بدون قید زمان میتوانست سالها قبل باشد. |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
3 فرمودید زبان عربی زبان وحی بوده. من این مساله روقبول ندارم.چون علت عربی بودن قرآن این بوده که زبان مادری پیامبر اسلام عربی بوده. چطور انجیل که حدودا 500 سال پیش از اسلام وحی شده به زبان مادری حضرت مسیح یعنی عبری نازل شده و 500 سال قبل از اسلام زبان عربی کاملترین و فصیحترین زبان نبوده. ولی 1000 سال بعد از اسلام که اروپا دوران پیشرفت را طی میکند و زبانهای اروپایی مثل انگلیسی و فرانسوی واژه ها ی جدید میسازند بطوریکه همین واژه ها در عربی استفاده میشود عربی کاملترین زبان میشود؟ |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
4 پیامبران آمده اند تا شک و ابهامات بشر را برطرف کنند . نه اینکه بر ابهامات او بیفزایند. خود پیامبر اسلام به علت اینکه به سرچشمه علم ازلی متصل بود در برابر تمام سوالات مسلمانان پاسخگو بود.آیات زیادی در قرآن وجود دارند که اول آنها واژه یسئلونک آمده که نشان دهنده همین پاسخگویی است. جالب است که جناب بهاالله در برابر زبان کتاب خود نیز پاسخگو نیست و به قول شما این عربی بودن کتاب دست او نبوده و حالا باید صبر کنیم تا بمیریم و بعد از مرگ از خدا سوال کنیم. اگر قرار باشد بعد از مرگ از خدا سوال کنیم پس هدف از فرستادن پیامبران و وحی چه بوده است؟ خوب بعد از مرگ خودمان همه را از خدا میپرسیدیم |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
5 گفتید که بهاالله به مکتب رفته و خواندن ونوشتن میدانستند . پس امی نبودند. علاوه بر اینها پدرش منشی دربار محمدشاه قاجار بود.و علاوه بر همه اینها او به مدت دو سال در سلیمانیه عراق نزد دراویش نقشبندیه تصوف و عرفان می آموخت. |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
6 مطلب دیگری که در مورد امی بودن بهاالله ذکر کردید این بود:((خواندن و نوشتن میدانستند ولی الواح و آثار ایشان به قدری زیبا و فصیح است که دانشمندان آن زمان اذعان داشتند که از فردی با آن درصد تحصیلات این آثار بعید است)) خوب میلیونها کتاب در دنیا وجود دارند که نوشتن آنها از فردی با درصد تحصیلات بهاالله بعید است. این که دلیل نمی شود که آن کتابها وحی منزل باشند.مهم اینست که حتی تمام بشریت با هر مقدار تحصیلات و در هر زمانی نتوانند مثل آن را بنویسند.
7 من اشکال نحوی از هیچ کتاب عربی نگرفتم. چون استاد نحو نیستم. شما اشتباه میکنید احتمالا فرد دیگری این حرف را زده. |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
سلام
حتی اگر اینگونه باشد که شما می فرمایید من ترجیح میدهم اینطور فکر نکنم. به هر حال این را هم در نظر بگیرید که بعضی از این دوستان واقعا بهایی هستند و تنها دارند از تفکر و آیین و مکتب و چیزی که خود آن را دین میدانند و دنیا و آخرت خود را به آن گره زده اند دفاع می کنند و صرفنظر از درست یا غلط بودن عقیده شان همین که حاضر هستند در مورد تفکر خود مناظره کنند کار بسیار منطقی و پسندیده است. حداقل نشان دهنده اینست که دوست دارند در مورد آیین خود بحث فکری کنند. این را هم در نظر بگیرید که تنها منبعی که آنها میتوانند برای ما دلیل بیاورند منابع اسلامیست و نمیتوانند از منابع بهایی برای ما دلیل بیاورند . چون ما آنها را قبول نداریم . ولی ما میتوانیم هم به منابع اسلامی و هم به منابع بهایی استناد کنیم.از طرف دیگر اینها صدها و هزاران برابر به امثال آنتی اسلام و آرتمیس و بقیه کسانی که به جز توهین چیز دیگری برای گفتن ندارند شرف و برتری دارند. امیدوارم مخالفت من باعث رنجش خاطر شما نشده باشد.
در مورد کلمه خاتم فرمودید که اینها به اشتباه خاتم را به معنای نگین انگشتر میشناسند.اگر کامنتهای بالایی مرا بخوانید نوشته ام که خاتم بر وزن کاغذ باز هم به معنای مهری که پایان نامه میزنند و باز هم به معنای تمام شدن نبوت است.
|
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
نکته ای به ذهنم رسید که باید عرض کنم. حتی اگر خاتم را به معنای نگین انگشتر بگیریم کلمه((خاتم النبیین)) به معنای ((نگین پیامبران)) و به معنای پیامبر برتری است که خصوصیات و سطح تعلیمات و رتبه بالایش او را مانند نگین انگشتر در حلقه پیامبران برجسته و ممتاز کرده است.. آیا یک انسان خردمند می تواند قبول کند که خدا ابتدا ((نگین پیامبران)) را به همراه دینش برای هدایت بشریت بفرستد و پس از ایشان پیامبری را که در سطح پایینتری قرار دارد و مانند ایشان برجسته نیست با دین تازه ای بفرستد؟!!!!
دوستان بهایی ما عادت دارند در این موارد از مثال درس و تکلیف و مدرک استفاده کنند. فرض کنیم بشریت دانشجویی است که در دانشگاه الهی زیر نظر پیامبران که اساتید این دانشگاه هستند درس می خواند. این دانشجو پس از گذراندن مراحل پایینتر زیر نظر استادان معمولی به مرحله ای میرسد که باید زیر نظر استاد استادان دانشگاه(نگین پیامبران یا همان حضرت محمد پیامبر اسلام) درس بخواند تا بتواند مدرک دکترایش را دریافت کند. آیا عقل انسان قبول میکند که خداوند دوباره این دانشجویی که شاگردی نگین استادان را کرده است به کلاس پایینتر و زیر نظر یک استاد معمولی بفرستد؟ به عبارت دیگر آیا عقل سالم قبول میکند که یک دکتر در کلاس فوق لیسانس همان رشته تحصیلی بنشیند و درس بخواند؟؟؟؟ |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
«هیچ پیامبری را جز به زبان مردمش نفرستادیم تا بتواند پیام خدا را برایشان بیان کند.» سوره ابراهیم آیه 4
در برابر این آیه چه دارید بگویید؟چرا بها الله کتاب عربی را برای مردم فارسی زبان آورده؟؟؟؟؟ |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
Bizar-az-nadan - سوئد - گوتنبرگ
ممنون از شما هموطن گرامی. بسیار فیض بردیم تشکر از فرمایشاتتان. فکر کنم جدیدا عضو سایت شده اید. کامنتهای جالبی میگذارید. این مطالب از خودتان است؟ بسیار جالب و خواندنیست.
امکان داره بفرمایید که منظورتون از این جمله چیست؟! : {{ کسانی که در اینجا با شما بحث می کنند و دلیل و مدرک می آورند کاملا به موضوع مطرح شده اشراف داشته و از این نقطه ی قوت خود در برابر نقاط ضعف شما که آن اشراف نداشتن به دینی با هزار و چهار صد سال قدمت است استفاده کرده و می خواهند شما و دیگران را توجیه کنند}}. این دوستان بهائی به موضوع اشراف دارند و آیات و احادیثی را که به نفعشان است را قبول دارند و آیات و احادیثی را که به ضررشان است را خیر. انها معتقدند که باب پیامبر بعدیست ولی استدلالاتشان بی پایه است. و هر کلمه و جمله ای را که به نعشان است را ترجمه میکنند و ترجمه ی مراجع تقلید ما را قبول ندارند. همچنین در مورد احادیث که بحثش طولانیست. من چند ماه است که با این دوستان بحث میکنم و تا به جال خدا را شکر به موضوع اشراف دارم البته از قبل هم نکاتی را میدانستم ولی بعد از بحث کردن با این دوستان بیشتر آگاه شدم. باور کنید من از همان ابتدا گفتم شاید بهائی ها درست میگویند و حتی حاضر بودم در صورت محکم بودن ادعایشان بهائی شوم ولی پس از مدتی تحقیق متوجه شدم که نه تنها پیامبر بعدی ای وجود ندارد بلکه امام زمان ع هم هنوز ظهور نکرده اند. و... من حتی از این دوستان نقطه ضعف داشته ام ولی نقطه ضعف نداده ام. اگر به نظر شما نقطه ضعفی بوده ممنون میشم به من هم عرض بفرمایید.من چیزهایی در مورد بهائیت میدانم ولی در مورد اسلام از این دوستان بیشتر میدانم. اینها هنوز نمیدانند که در کتابهای انجیل و تورات اشاراتی به حضرت محمد ص شده است. حتی قرآن کریم هم بدان اشاره کرده است ولی اینها نمیدانند.
من هیچ موقع ادعا نکرده ام که عالمی حقیقی هستم و همه چیز دان هستم. باید خدمتتان عرض کنم چیزهایی که نمیدانم بسیار بیشتر از چیزهاییست که میدانم و برای اینکه به دانسته هایم اضاف شود همواره تلاش میکنم. من یک متخصص خوب در دین نیستم ولی تا جایی از دینم میدانم که به پیامبرش کتاب آسمانی اش و خدایش ایمان آورده ام.
من بهائیت را با دین دیگری مقایسه نکردم. من همان طور که گفتم در جهت کسب معلومات بیشتر و آگاهی دادن به دوستان دیگر وارد این مباحث شده ام و قصد دیگری ندارم.
بسیار خوشم آمد از این جمله ی زیبایتان واقعا آفرین. به داشتن هموطنی مثل شما افتخار میکنم {{ ادیان الهی فقط از آسمان به زمین نازل نمی شوند و ممکن است که برعکس آن هم واقع شود و نزول از زمین به آسمان باشد }}. کتابها داستانها و مطالب بسیار زیادی مبین این امر هستند. با اینکه ارزششان به کتابهای آسمانی نمیرسد ولی بسیار شیوا و روان نوشته شده اند. از کتب ائمه ی اطهار مثل صحیفه ی سجادیه نهج البلاغه گرفته تا کتب افرادی دیگری در طول تاریخ. گاندی رهبر فقید هند میگوید : وقتی نامه ی حضرت علی ع را به مالک اشتر خواندم آنقدر مجذوب شده بودم که دوستانم به من میگفتند تو مسلمان شده ای؟؟ پس به قول شما : ادیان الهی فقط از آسمان به زمین نازل نمی شوند و ممکن است که برعکس آن هم واقع شود و نزول از زمین به آسمان باشد
موفق باشید. |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
dokhtar ironi dar farang - امریکا - واشنگتن
در سه کامت زیر میتوانید خودتان مطالعه کنید تا به این پی ببرید که حضرت محمد ص در تورات و انجیل بشارت داده شده بود. من تعجب میکنم شما بهائی ها باید بیشتر از ما به قرآن تسلط داشته باشید تا دیانت خودتان را ثابت کنید. در حالی که متاسفانه در مورد اثبات پیامبری حضرت محمد ص شما بطور یقین میگید که قبلا بشارتی به آمدن حضرت محمد ص نشده است!
قسمت اول:
در زمانی که حضرت محمد (ص) ادعای پیامبری میکنند و برای اثبات پیامبریشان میگویند من همانی هستم که در کتابهای آسمانی قبلی اشاره شده است، و آیاتی هم در این باره نازل میشود مثل آیه 6 سوره صف که با کمال صراحت از حضرت عیسی نقل میکند که: "من به آمدن پیامبری که نام او احمد است، بشارت میدهم".(2) و یا این کتاب را در حالى که مؤید آنچه [از کتابهاى آسمانى] پیش از خود مىباشد به حق [و به تدریج] بر تو نازل کرد و تورات و انجیل را. (آل عمران – 3 ) ، {{{{ چرا رهبران مسیحی }}}} که در آنجا بودند این حرف پیامبر را رد نکردند؟ آیا کتاب تاریخی صحیحی اشاره ای به این کرده است که فردی مسیحی این حرف پیامبر را قبول نداشته باشد؟
در انجیل یوحنا، باب 15 و 16 کلمه ی """ فارقلیط """ آمده است. معنی فارقلیط احمد است یعنی ستاینده تر (همانطور که در آیه ی بالا گفتم ) برخی از مسیحیان میخواهند ثابت کنند که منظور از فارقلیط "" روح القدس "" است. بلکه منظور از فارقلیط جز پیامبر موعود نخواهد بود. مثلا به عنوان نمونه مسیح میگوید: "اگر من نروم فارقلیط نزد شما نمیآید"( انجیل یوحنا، باب 15، جمله 7 ) . بنابر این، او آمدن فارقلیط را مشروط به رفتن خود کرده است؛ اما اگر مقصود از فارقلیط، روح القدس باشد، نزول او بر حضرت مسیح و حتی بر خود حواریون مشروط به رفتن مسیح نبوده است؛ زیرا به عقیده مسیحیان، زمانی که حضرت مسیح خواست تا حواریون را برای تبلیغ به اطراف بفرستد، روح القدس بر آنان نازل گردید ( انجیل متی، باب 10، جمله 29- انجیل لوقا، باب 10، جمله 17 ) . بنابراین هیچ گاه نزول روح القدس مشروط به رفتن مسیح نبوده است. اما اگر بگوییم مقصود از فارقلیط پیامبری صاحب شریعت، آن هم شریعتی جهانی است، در این صورت، آمدن او مشروط به رفتن حضرت مسیح و منسوخ گشتن آیین او خواهد بود.
دایرة المعارف بزرگ فرانسه در این باره میگوید : "محمد مؤسس دین اسلام و فرستاده خدا و خاتم پیامبران است. کلمه محمد، به معنی "بسیار حمد شده" میباشد و از مصدر "حمد"، که به معنای تمجید و تجلیل است، مشتق گردیده است. بر حسب تصادفی عجیب، نام دیگری که ازهمان ریشه حمد است، مترادف کامل لفظ محمد میباشد و آن، احمد است که احتمال قوی میرود عیسویان عربستان آن لفظ را برای تعیین فارقلیط به کار میبردند. احمد (یعنی بسیار ستوده شده و بسیار مجلل)، به این ترتیب نویسندگان مذهبی مسلمان، مکرر گوشزد کردهاند که مراد از این لفظ، بشارت ظهور پیامبر اسلام است. قرآن مجید نیز به طور علنی در آیه شگفت انگیز سوره صف به این موضوع اشاره میکند" (محمد خاتم پیامبران، جلد1، صفحه 504، به نقل از دائرة المعارف بزرگ فرانسه، جلد 23، صفحه4174 ) . |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
قسمت دوم:
«ربیعة بن نصر» از پادشاهان (تبعان) «یمن» در جریان کشور گشائى خود، به مدینه رسید و پسر خود را در آنجا گماشته به شام رفت . در غیبت او، اهل مدینه بشوریدند و پسر وى را کشتند . «تبع» جهت انتقام بازگشت و نیت کرد تا مدینه را ویران ساخته مردمش را از دم تیغ بگذراند . یکماه مدینه را در بر گرفت و با اهل مدینه کارزار نمود . پس دو تن از علماى یهود به نزد وى شدند و گفتند آمدهایم نصیحتى کنیم تو را، که منفعت دین و دنیایتباشد و آن اینکه پادشاها! ، تو این شهر ویران نتوانى کرد، گرچه چند سال بکوشى و به مردم آن دستیابى نتوانى، تبع در خشم شد که نه بر و بحر مسخر من است؟ شرق و غرب گشودهام، عرب و عجم مسخر من هستند، گفتند چنان است که مىگویى لکن این موضع نه چون موضعهاى دیگر است و هرگز از بیرون، هیچکس را دستبدین موضع و شهر نبوده است، گفت چرا؟ گفتند زیرا خداى آسمان و زمین شهر را نگاه دارد چه از قریش مکه، پیغمبرى بیرون خواهد آمدن نام او محمد، و قریشیان وى را از مکه بیرون سازند و به مدینه قرار گیرد، خداى عزوجل این شهر را از بهر او نگاه دارد و ما اندر توریت چنین یافتیم . تبع چون این سخنان بشنید از قصد مدینه منصرف گشت و بازگشت (تاریخ طبرى، ج 2، ص 2 - 651 - تاریخ بلعمى، ص 983 تا 985، تصحیح محمد تقى بهار، انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ، تهران 1341 - سیرت رسول الله، ابن هشام، ج 1، ص 40 - 39، ترجمه رفیع الدین اسحاق همدانى، تصحیح اصغر مهدوى، انتشارات خوارزمى، تهران، چاپ اول 1360 ) .همچنان که مسیحیان و یهودیان زیادی در زمان پیامبر (ص) و حتی قبل از بعثت ایشان به پیامبر بودن حضرت محمد (ص) گواهی داده بودند. کسانی مثل جارود بن العلا - عبدالله بن سلام مخیریق عبد الله بن صوریا حى بن اخطب و... بحیرا نصرانى، در آن هنگام که پیغمبر اسلام در سن 9 یا 12 سالگى با عموى خود ابوطالب به سفر شام مىرفت قافله ایشان در «بصرى» منزل گزید، «بحیرا» که در دیر آنجا سکونت داشت از روى علائم کتاب آسمانى، پیغمبر را شناخت و او را قسممم داد که هرچه پرسد به راستش را بگوید. محمد (ص) جوابش را گفت. پس از آن، راهب در باره وى به عمویش ابوطالب سفارش کرد و گفت که او پیغمبر موعود است و باید وى را از یهودیان محفوظ نگه دارد. سیره ابن هشام ج1 ص121؛ و : تاریخ الامم و الملوک (تاریخ طبری)، ج 3 ص 35 ؛ نیز : بحارالانوار، ج16، ص4 آمده است. همچنین نقل شده که در این بین مردانی از رم در پی پیامبر آخرالزمان به بصری رسیده اند. جست و جوی رومیان در این سفر پیامبر، شبیه سفر مردان زرتشتی یا پارسیان به اورشلیم برای زیارت مسیح در هنگام ولادت وی است. و بعید نیست آنچه در متون اسلامی در این باره آمده اقتباسی از این نوع روایات انجیلی باشد.آیات 94 یونس، 36 رعد، 52 قصص، 47 عنکبوت، مکرر از بحیرای راهب و حضور وی در وقایع صدر اسلام و اشارات آیات قرآن به او یاد کرده است. |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
قسمت سوم:
در زیر متن تاریخ طبری را که به این مطلب اشاره کرده است را آپلود کرده ام تا شما هم آنرا بخوانید :
https://irapic.com/uploads/1234457066.jpg
https://irapic.com/uploads/1234479174.jpg
https://irapic.com/uploads/1234447428.jpg
در این لینک زیر میتونید کتاب پروفسور "عبدالأحد داود" اسقف سابق مسیحی، صاحب کتاب "محمد در تورات و انجیل" را دانلود کنید :
https://www.academist.ir/forum/attachment.php?aid=297
حضرت مهدى (عج) از دیدگاه انجیل لوقا :
...در آفتاب و ماه و ستارگان علامات خواهد بود و بر زمین تنگى و حیرت از براى امتها روى خواهد نمود، به سبب شوریدن دریا و امواجش. دلهاى مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار آن وقایعى که بر ربع مسکون ظاهر مىشود، زیرا قوت آسمان متزلزل خواهد شد. و آنگاه پسر انسان را خواهید دید که بر ابرى سوار شده با قوت و جلال عظیم مىآید.
منظور از پسر انسان حضرت مسیح نیست، بلکه طبق نوشته مستر هاکس آمریکایى در قاموس کتاب مقدس این عبارت 80 بار در انجیل و ملحقات آن، کتب عهد جدید آمده است و فقط سى مورد آن با حضرت عیسى مسیح قابل تطبیق است. پنجاه مورد دیگر از نجات دهندهاى سخن مىگوید که در آخر الزمان و پایان روزگار، ظهور خواهد کرد و حضرت عیسىعلیه السلامنیز با او خواهد آمد، و او را جلال و عظمت خواهد بخشید، و از ساعت و روز ظهور او جز خداوند متعال کسى اطلاع ندارد (مستر هاکس. قاموس کتاب مقدس. ترجمهٔ مستر هاکس. چاپ اول، تهران: اساطیر، ۱۳۸۲، ص 219 ) .
پسر انسان کسى جز حضرت مهدى - آخرین حجت خدا - نخواهد بود .البته این فقط چکیده ای از مطالبی بود که میتوان ادعای حضرت محمد ص را ثابت کرد. در همان لینک بالا که داده ام میتوانید ادامه را بخوانید.به امید روزی که حضرت مهدی (عج) و حضرت عیسی (ع) با هم ظهور کنند. اللهم عجل لولیک الفرج... |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
dokhtar ironi dar farang - امریکا – واشنگتن
آیا این آیه دلالت بر این ندارد که فقط دین اسلام مورد قبول است و نه هیچ دین دیگری؟؟!! : بدرستیکه حقّاً دین در نزد خداوند فقط دین اسلام است» (آیه 19 سوره آل عمران).
آیا این آیه اشاره به این دارد که این آیه در زمان و مکان خاصی کاربرد دارد؟ و یا تاریخ انقضایی دارد؟
و هر کس غیر از اسلام، دینی را برای خود اتّخاذ کند، از او پذیرفته نمی شود، و او در آخرت از زیانکاران است» (آیه 85 سوره آل عمران).
در این آیه هم بطور کاملا واضح و روشن گفته شده از کسی دینی بغیر از اسلام پذیرفته نمیشود.
در مورد اثبات پیامبر حضرت محمد صکه در کتب پیشین بشارت داده شده ، در سه کامنت آن را نوشتم. میتوانید آنرا بخوانید.
پس چرا اسم آقای بها در قرآن کریم نیامده است؟؟؟ مثلا اسم حضرت محمد ص با عنوان فارقلیط آمده. اسم آقای بها اگر آمده با چه عنوانی آمده است؟ با اینکه اگر هم عربی بود باز هم مشکلی نداشتیم.
اگر میخواهید با این همه تفاسیر باز هم به قول خودتان در خواب باشید پس خوابهای خوشی ببینید.
وقتی که مثلا مردی میگوید من خودم را عقیم کرده ام تا بیشتر از دو بچه تا نداشته باشم، ولی همسرش اینرا قبول نمیکند. ولی وقتی که همسر آن مرد حامله میشود معلوم میشود که زن حامله است، 100% معلوم است که از کس دیگری و بصورت نامشروع بچه دار شده است!×!
به جناب بلواستار گفته بودید که : { حضرت بهالله به مکتب رفته بودند و خواندن و نوشتن میدانستند و... }. همین که خودتان اذعان میکنید که آقای بهالله به مکتب رفته بودند این خود دلیل محکمی بر این است که آقای بهالله پیامبر نیستند ( البته اگر هم تایید نکنید منابع این را تایید میکردند. چون من قبلا همین منابع را گذاشته بودم ). چون پیامبران پیشین مثل حضرت محمد ص امی بودند و بدون اینکه به مکتب بروند باسواد بودند.
گفته بودید که { الواح و آثار ایشان به قدری زیبا و فصیح است که دانشمندان آن زمان اذعان داشتند که از فردی با آن درصد تحصیلات این آثار بعید است }. الان هم افراد کسانی بوده اند که بدون تحصیلات دانشگاهی ( شاید هم از آقای بها کمتر سواد داشتته اند ) افراد سرشناسی شده اند و اگر از کسانی مثل بیل گیتس بگذریم که تحصیلات دانشگاهی ندارد میتوان به کسانی مثل ارنست همینگوی - آبراهام لینکلن – راکفلر - ویرجینیا ولف - برنارد شاو و... اشاره کرد. تفاوتی که آقای بهالله با اینها دارند اینست که ای افراد هرگز ادعای پیامبر نکردند ولی آقای بها ادعای پیامبر کردند!
پیروز باشید... |
جمعه 2 اسفند 1387 |
|
shad - فرانسه - نیس |
دوستان عزیز انتی اسلام و سایر دوستان خردگرا.
باز هم شاهد دروغپردازیهای مسلمان ایرانی در باره انجیل ها هستیم. در ترجمه فارسی کتاب مقدس از تفسیری کلمه ای به نام قارقلیط وجود ندارد.
در کتاب مقدس اورشلیم هم هیچ کلمه ای که دلالت بر محمد یا مهدی کند وجود ندارد. فرقه شیعه با دروغ بنا شده.
قران چیست که بخواهد حقانیت کسی را ثابت کند؟ کتابی پر از تناقض با ایات برده داری و زن ستیزی و فرا خوانی به قتل. مسلمانی که قران خودش را نمی شناسد مدعی تفسیر انجیل است! دروغگو اصلاح شدنی نیست.
پاینده ایران |
شنبه 3 اسفند 1387 |
|
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
bluestar - ایران - تهران
دوست عزیز. منظور من این بود که این دوستان بهائی میگویند آقای بها پیامبر است در حالی که من با مطالب مختلف خلاف آنرا ثابت کرده ام. ولی به نشر شما پافشاری و اصرار آن به چه دلیل است؟ در ابتدا من فکر کردم که شاید حرف این دوستان درست باشد و آقای بها پیامبر است ولی هرچه تحقیق کردم چیزی عایدم نشد.
من هم کاملا موافق با اینگونه مباحث هستم تا با این افراد گفتگو کنم. به طور یقین این دوستان بسیار شرف بر کسانی دارند که شما ذکر فرمودید. من اگر قرار باشد بیت دوستان بهائی و کسانی که ذکر شد یک گروه را بخواهم قطعا همین دوستان بهائی را انتخاب خواهم کرد. روزهای اولی که به استرالیا رفته بودم چند دوست ایرانی پیدا کردم. با یکی از آنها خیلی دوست بودم یعنی به درخواست خودش بود که میخواست با من رابطه ی زیادی داشته باشد. من هم با کمال میل با او در رابطه بودم. روزی به من گفت من میدانم شما معلومات زیادی در مباحث دینی دارید و ممنون میشوم که با من در این رابطه صحبت کنید و جواب سوالات مرا بدهید. پس از مدتی بحث کردن گفت من بهائی هستم میخواهم از شما در مورد دینم بپرسم و اگر هم قانع شدم مسلمان شوم. من هم نه تنها هیچ تغییری در رفتارم با وی رخ نداد بلکه به او گفتم مسلمان بودن یا نبودن مهم نیست مهم انسانیت و خوب بودن است. شما در وهله ی اول انسان خوبی باشید و در وهله ی دوم ایرانی خوبی همین کفایت میکند. همین الان هم در شیراز دوستان بهائی دارم و هچ مشکلی به یکدیگر نداریم نه بدی از آنها دیده ام و نه بدی به آنها کرده ام.
نه خیر مخالف جنابعالی مورد رنجش من نشده است. چون همیشه نظرات مختلف وجود دارند.
در مورد کلمه ی خاتم هم کامنت شما را خوانده بودم اتفاقا جالب نوشته بودبد.
مثالی هم که زدین کاملا درست بود.
ببخشید که مزاحم اوقاتتان شدم.
حق نگهدارتان. |
شنبه 3 اسفند 1387 |
|